نقد و بازبینی فیلم قاتلان ماه گل (2023) Killers of the Flower Moon
پیشینۀ فیلمسازی کارگردان فیلم قاتلان ماه گل
فیلم قاتلان ماه گل یا قاتلان گلِ ماه آخرین ساختۀ مارتین اسکورسیزی کارگردان مشهور هالیوود است که پیش از این فیلمهای راننده تاکسی(1976)، گاو خشمگین(1980)، آخرین وسوسۀ مسیح(1988)، گرگ والاستریت(2013) و مرد ایرلندی(2019) را در کارنامۀ خود دارد.
فیلم «آخرین وسوسۀ مسیح» اسکورسیزی از مهمترین آثار تحریف شده دربارۀ حضرت مسیح بر اساس رمان کازانتزاکیس است که مرحوم استاد محمدحسین فرجنژاد جلساتی برای نقد این فیلم در مسجد اهلبیت برگزار کردند.
اسکورسیزی از مهمترین کارگردانان هالیوود است که با وجود 81 سال سن مشغول فیلمسازی است. برخی از فیلمهای او درونمایههای دینی دارد. پیش از فیلم مرد ایرلندی، فیلم سکوت را در سال 2016 ساخت که دربارۀ دو کشیش مسیحی است که به ژاپن آمدهاند تا مسیحیت را مخفیانه تبلیغ کنند و استاد مسیحی خود را بیابند که به ژاپن آمده است و البته دچار تغییر عقیده شده است.
فیلم کوندان یا کوندون(1997) نیز دیگر فیلم او در فضای فرهنگ کشورهای شرقی دربارۀ دالایی لامای چهاردهم، رهبر بودیسم تبتی است و خاطراتی که او در کودکی در آنجا داشته است. جالب که در این فیلم برخی از بازیگران از خویشاوندان دالاییلاما در آن بازی میکنند و برادرزادۀ خود دالایی لاما در فیلم نقش دالایی لاما در زمان بالغ بودن را دارد.
آخرین ساختۀ مارتین اسکورسیزی که در این مطلب به بازبینی و نقد آن میپردازیم، فیلم قاتلان ماه گل است که نوعی فیلم وسترنی است.
جایگاه فیلم قاتلان ماه گل در بین جوایز جشنوارهها
فیلم قاتلان ماه گل برای اولین بار در هفتاد و ششمین جشنواره کن فرانسه به نمایش در آمد. از طرف مؤسسه فیلم آمریکا به عنوان ده فیلم برتر سال 2023 معرفی شد. نامزد ده جایزۀ جشنوارۀ سیاسی اسکار شد که در هیچکدام برنده نشد! مارتین اسکورسیزی برای دهمین بار نامرد جایزۀ بهترین کارگردانی در اسکار شد و این فیلم رکورد نامزدی در آکادمی فیلم بریتانیا(بفتا) را هم زد. البته این فیلم با نمایش مظلومیت سرخپوستانی که یکی یکی به دست سودجویان ماسون آمریکایی از دست میرفتند جا داشت خانم لیلی گلادستون بازیگر تازه مشهور شده، برندۀ بهترین بازیگر زن در آن بشود اما جایزۀ بهترین بازیگر به «اما استون» رسید که در فیلمی به شدت سخیف و به ظاهر روشنفکری بازی کرده بود، فیلمی که باید نقد آن را مسکوت عنه گذاشت. چه باید کرد که برهنگی و همجنسبازی و یهودپرستی از عواملی است که برای داوران اسکار جذاب بوده و به آنها جایزه میدهند اما اگر فیلمی برای مظلومیت سرخپوستان در آمریکا ساخته شود باید به علت لجبازی برندۀ یک جایزه هم نشود.
اگرچه کشمکش شخصیت ارنست بورکهارت در این فیلم به خوبی درنیامده است و به لحاظ داستانی میتوانست فیلم قویتری باشد اما در کل فیلم قدرتمندی از قویترین کارگردانان هالیوود است. البته جناب مسعود فراستی به تازگی در مصاحبه در اپیزود اول برنامۀ کمدی «عیدی HD» معتقد است با دیدن کمتر از ده دقیقه از این فیلم، فیلم بسیار بدی از طرف اسکورسیزی است. در اپیزود اول این برنامه با اجرای امیرحسین قیاسی که مصاحبهای طنز با فراستی دارد، قیاسی از فراستی میخواهد این یک فیلم را بسیار طولانی هم هست با هم در سینما تا آخر ببینند تا نظرش تغییر کند و فراستی بعد از دیدن فیلم باز هم معتقد است فیلم آشغالی است. در ادامه به بازبینی و نقد این فیلم که فقط دو سال برای فیلمنامۀ آن زحمت کشیده شده و یک مرتبه هم بازنویسی شده بپردازیم.
بازبینی و خلاصۀ داستان فیلم قاتلان ماه گل
فیلم قاتلان ماه گل بر اساس ماجرایی واقعی دربارۀ قبیلهای از سرخپوستان به نام «اوسیج» است که در زمینهای خود نفت پیدا میکنند. زمان داستان فیلم در سال 1919 آغاز میشود و در سالهای جنگ جهانی اول است، سرخپوستان و سفیدپوستان در کنار هم زندگی میکنند اگرچه همچنان نگاهی منفی و نژادپرستانه بین آنها وجود دارد؛ چرا که تا چندین سال قبل کشتار سرخپوستان در آمریکا ادامه داشته است.
این استعمارکنندگان اروپایی بودند که حدود صدمیلیون سرخپوست بومی را بعد از تجاوز به قارۀ اروپا به قتل رساندند. اتفاقی که در کتابهای درسی به نام کشف قارۀ آمریکا به دست کریستف کلمب نامیده میشود اما در واقعیت غارت این قاره و مردمی مثل آزتکها، اینکاها و قبایل سرخپوستی بود که بسیاری از آنها دارای تمدن عمیقی بودند و در حال حاضر هرمهای باستانی آنان باقی مانده است. مثل آنکه مردمی به ایران بیایند، کشور را به خاک و خون بکشند و مردم و اموالشان را غارت کنند و در نهایت اسمش را بگذارند ما ایران را کشف کردیم! مگر اورانیوم یا پلوتونیوم است که قارۀ آمریکا را کشف کرده باشید؟
قتلعام 100میلیون سرخپوست در قارۀ آمریکا
کشتار سرخپوستان جنایت پردامنه و طولانیمدتی بود که به دنبال کشف قاره آمریکا توسط دریانوردان اسپانیایی در قرن شانزدهم میلادی آغاز شد. این کشتارها عمدتاً توسط کشورهای استعمارگر اروپایی خصوصاً اسپانیا، پرتغال، فرانسه و انگلستان به منظور سلطه بر مناطق مختلف قاره آمریکا و با هدف دستیابی اموال و املاک سرخپوستان صورت میگرفت. بعدها و بهخصوص در نیمه دوم قرن نوزدهم، آمریکاییان با کوچ دادن اجباری و جنگهایی که به دنبال آن صورت میگرفت نقش پررنگی در کشتار سرخپوستان آمریکای شمالی ایفا کردند. جنگهای آمریکا با اولین حمله به سرخپوستان در شهر جیمزتاون در سال ۱۶۶۲ میلادی آغاز شد که به دنبال آن جنگ با سرخپوستان آلگوکین طی سالهای ۱۶۳۵ و ۱۶۳۶ و جنگ سالهای ۱۶۷۵ و ۱۶۷۶ که منجر به ویرانی نیمی از شهرهای ماساچوست شد را در پی داشت. دیگر جنگها و حملات امریکا به سرخپوستان تا سال ۱۹۰۰ ادامه داشت. در مجموع آمریکاییها حدود ۱۰۰ میلیون سرخپوست را به قتل رساندند.[1] برای نزدیک شدن به ذهن خوب است بدانیم که در حال حاضر رژیم صهیونیستی نزدیک به چهل هزار فلسطینی را به قتل رسانده است و این رقم هنوز نزدیک صدهزار و یک میلیون هم نشده است، جنایتی که اروپاییان در قارۀ آمریکا کردند فرای تصور ماست.
مطابق داستان فیلم، بزرگان قبیلۀ اوسیج در مراسم ماهگل که مراسم خاص سرخپوستان است در زمینهای خود نفت پیدا میکنند و مطابق قانون آن زمان، اعضای این قبیله از طریق حق استخراج نفت ثروتمند میشوند. در این زمان ارنست بورکهارت با بازیگری لئوناردو دیکاپریو از جنگ جهانی اول برگشته تا با برادر و عمویش(کینگ هیل) با بازی رابرت دنیرو کار کند.
چون وضع جسمی مناسبی ندارد و دچار فتق روده شده است، عمویش از او میخواهد که راننده شود، کینگ هیل شخصیت مرموزی در داستان است که ظاهرالصلاح بوده و خود را به عنوان خیر و دوستدار قبیله اوسیج معرفی میکند و دارای نفوذ زیادی در شهر است. او تا جایی پیش رفته که زبان سرخپوستان را یاد گرفته و گاهی به زبان آنان صحبت میکند.
ارنست بورکهارت که روزانه مشغول رانندگی است، از طرف عموی خود مأموریت پیدا کند تا مولی کایل با بازی لیلی گلدستون را جذب خود کند و کمکم با او ازدواج کند. با این هدف ازدواج کند تا بتواند از طریق این ازدواج و ارثی که از طرف مادرش به او میرسد ثروتی به جیب بزند.
مولی چهار خواهر دارد و با مادرش زندگی میکند. در طی فیلم این واقعۀ دردناک روایت میشود که ارنست همراه کینگ هیل تمام اعضای خانوادۀ مولی را یکی پس از دیگری به قتل میرسانند و ما شاهد زجر کشیدن و رنج کشیدن مولی کایل هستیم که بازیگری با چهرۀ معصومانه برای آن انتخاب شده است.
در این میان ارنست بورکهارت، به واقع او همسرش را دوست دارد و عاشقش است و با او زندگی میکند و از رنجی که همزمان دارد به او میدهد دچار رنج و عذاب وجدان میشود. در واقع شخصیت ارنست بورکهارت دچار کشمکشی میان خدمت و وفاداری به عمو و عشق به همسر میشود و دچار تناقض است اما این تناقض و کشمکش خیلی خوب تصویر نمیشود.
قتلعام اوسیج بیش از اینهاست
البته میزان قتل و جنایتی که در این واقعه تاریخی رخ میدهد خیلی بیشتر از چهار خواهر است و اصل مطلب در کتابی به نام «قاتلان ماه گل؛ کشتار اوسیج و تولد افبیآی» آمده است که در قالب ناداستان(nonfiction) به دست دیوید گرن نوشته شده است. تعداد قربانیان قبیلۀ اوسیج به حداقل 20 نفر میرسد اما نویسندۀ کتاب احتمال میدهد که ممکن است صدها نفر در این ماجرا به قتل رسیده باشند. در این کتاب جزئیات تحقیقات افبیآی دربارۀ قتلها و محاکمه ویلیام کینگ هیل آمده است که او به عنوان طراح اصلی و مغز متفکر این قتلها معرفی میشود.[2]
در ادامۀ داستان فیلم قاتلان ماه گل، ارنست با مولی با شیوۀ کاتولیک ازدواج میکند و از او صاحب سه فرزند میشود. مولی در خانوادهای با سنتها و اعتقادات سرخپوستی زندگی میکند. کینگ هیل تصمیم میگیرد تا اعضای خانوادۀ مولی را یک به یک بکشد تا در نهایت ثروت به مولی و از او به ارنست ارث برسد و صاحب ثروت شوند.
کشتار حدود 60میلیون گاومیش به دست آمریکاییان
این فیلم از طرفی یادآور فیلم گذرگاه قصابان(2023) با کارگردانی گیب پولسکی و بازی نیکلاس کیج در نقش اصلی است. در این فیلم نیز آمریکاییان سودجو نمایش داده میشود که با قتلعام چند هزار گاومیش و نابود کردن گلۀ آنان که در طبیعت زندگی میکنند، دنبال سودجویی و تجارت با استفاده از پوست آنها هستند. البته فیلم گذرگاه قصابان تاریخ را تحریف کرده است. کشتار گاومیشها علاوه بر تجارت و سودجویی بیرحمانه و افسارگسیخته، به دلیل دیگری انجام میشد و آن، ایجاد قحطی برای سرخپوستان بود تا بتوانند آنها را نسلکشی کنند.
در واقع با ورود اروپاییها به قارۀ آمریکا به انسان و حیوانی که در این قاره زندگی میکرد رحم نکردند و حدود 60میلیون گاومیش قتلعام شدند و این گونۀ حیوانی تا مرز انقراض و تا 300عدد هم رفت و در حال حاضر تعداد 30هزار از آنها تحت نظارت و با کمک قبایل بومی در آمریکای شمالی زنده هستند و مراقبت میشوند. تصاویری موجود است که آمریکاییان را در حالی نشان میدهد که روی تپهای از جمجمههای گاومیشها ایستادهاند. اطلاعات این پاراگراف را خود فیلم گذرگاه قصابان در انتهای فیلم میدهد، فیلمی دربارۀ حرص و آز انسان به ظاهر متمدن اروپایی است که تمدن نهاده شده بر اساس خونریزی آمریکایی را تأسیس میکند.
در ادامۀ داستان فیلم قاتلان ماه گل میبینیم که کینگ هیل با کمک افرادی که دارد خانوادۀ مولی کایل را تک به تک به قتل میرساند و ما شاهد زجر کشیدن و رنج کشیدن مولی کایل هستیم. بازیگری که برای این نقش انتخاب شده چهرهای معصومانه دارد و مخاطب را به خوبی درگیر این رنجی که آمریکاییان سفیدپوست به زن سرخپوست میدهند هستیم. چه بسا زن که نماد سرزمین و نژاد است، در این فیلم نمایندۀ نژاد سرخپوستان باشد و نمایندهای از 100میلیون سرخپوستی است که به دست اروپاییان مدعی تمدن و تاریخ و اخلاق قتلعام شدند و حتی پس از به وجود آمدن جامعهای مسالمتآمیز مخفیانه و در سایۀ ضعف سیستم امنیتی و فساد کلانتر آن زمان به قتل رسیدند.
قتلعام نژادی سنت آمریکاییان
علاوه بر این در فیلم اشاره به واقعۀ تاریخی دیگری در آمریکای متمدن حامی حقوق بشر میشود که در آن چندصد سیاهپوست به جرم سیاهپوست بودن در شهر تالسای اوکلاهاما سلاخی میشوند. در این واقعه که در 31 ماه مه سال 1921 رخ داد، در همان زمانی که فیلم دارد روایت میکند، سفیدپوستان به کسبه و ساکنان شهر تالسا حمله کرده و آنها را کشتند.
واقعهای که منجر شد حدود 10هزار سیاهپوست بیخانمان شوند چرا که خانههای آنان به آتش کشیده شده بود. در این واقعه مرد و زن و کوچک و بزرگ به قتل رسیدند و تاریخ آمریکای متمدن پر از این اتفاقات است تا زمانی که در حال حاضر در فرهنگ عامۀ آمریکایی، برخورد غیرمنصفانه و جانبدارانۀ پلیس با افراد سیاهپوست تبدیل به میم و مایۀ ساخت جوک شده است. در چند سال قبل نیز شاهد اعتراضات و شوروشهایی علیه تبعیض نژادی پلیس آمریکا بودیم که از انتشار خبر مرگ مرد سیاهپوستی به نام جورج فلوید آغاز شده بود.
اشارۀ مستقیم به نقش فراماسونرها در فیلم قاتلان ماه گل
شاید در کمتر فیلمی چنین اشارۀ مستقیمی به فراماسونری داشته باشیم. ارنست بورکهارت دچار خطایی در جریان قتل هنری روان میشود، هنری روان مرد سرخپوست مالیخولیایی است که همسر اول مولی بوده و کینگ هیل او را فقط زنده نگه داشته تا از بیمۀ او استفاده کند و سر موعد او را به قتل برساند.
بر اثر این خطا که قرار بوده صحنهساز خودکشی باشد اما از پشت سر به هنری روان شلیک میشود، کینگ هیل، ارنست را به مکانی با نمادهای ماسونی میبرد. در آنجا به ارنست میگوید که رتبۀ 32 فراماسونری دارد و سپس ارنست را در همانجا تنبیه میکند و سپس به او دستور میدهد تا ترتیب قتل خواهر دیگر مولی به نام رتا و همسرش را بدهد.
البته جای شکرش باقی است که مارتین اسکورسیزی چنین مستقیم به تخریب افراد جریان فراماسونری میپردازد، در سال گذشته در جشنوارۀ فجر فیلمی به نام بهشت تبهکاران داشتیم که با با بودجۀ بنیاد فیلم بنیاد فارابی ساخته شده بود و دربارۀ ترور شخصیتی سفیدنمایی شده به نام احمد دهقان بود در ایران بود که او رتبۀ 33 فراماسونری داشت و هیچ اشارهای هم به این موضوع در فیلم نشده بود. برعکس شخصیتی جنتلمن، منطقی و جذاب با بازی پژمان بازغی بود.
تقدیس رئیسجمهور آمریکا و رئیس افبیآی
سرخپوستان همچنان در فیلم چپ و راست به قتل میرسند تا جایی که مولی همراه گروهی از افراد قبیلۀ اوسیج به به واشنگتن میرود و با سیامین رئیس جمهور آمریکا، «کالوین کولیج» صحبت میکند، به او میگوید که این واقعۀ جنایی دارد رخ میدهد و کسی نیست که به فریادشان برسد. پس از این صحبت است که ادارۀ تحقیقات و بازجویی آمریکا، «توماس بروس وایت» را همراه مأموران فدرال برای تحقیق میفرستد.
در مکالمهای که در آرایشگاه، بروس وایت با کنیگ هیل دارد، بروس وایت به او میگوید که از منصوبان «جی ادگار» است. در واقع فیلم در سالهایی رخ میدهد که هنوز افبیآی تشکیل نشده است و شخصیتی مشهور به نام جی ادگار یا «جان هوور» ریاست سازمان بازجویی را بر عهده دارد و او است که در این هرج و مرج باعث میشود سریعا مأموران ارسالیاش قاتلان را پیدا کرده و دستگیر و در نهایت محاکمه کنند.
در واقع عنوان فرعی کتاب دیوید گرن که این فیلم از آن اقتباس شده است، تولد افبیآی است. به روایت فیلم دیگری به نام جی ادگار(2011) که به کارگردانی کلینت ایستوود ساخته شده، این سازمان افبیای با ابتکار جی ادگار بود که برای اولین تحقیقات پلیسی و کارهای آزمایشی مثل تحقیقات علمی روی پروندهها را شروع کرد و همچنین بانکی از اثرانگشت افراد را برای شناخت مجرمان ساخت.
در مطلب دیگری باید به فیلم مهم «جی ادگار» بپردازیم، شخصیتی که البته در فیلم دوجنسگرا(بایسکشوال) معرفی میشود و در نهایت حیاتی همجسنگرایانه دارد و او قهرمان فیلم و مبدع افبیآی است که حدود 5دهه ریاست سازمان افبیآی را در اختیار داشته است.
به هر حال تقدیس و قهرمان معرفی شدن رئیسجمهور، دولت، سازمانهای جاسوسی و پلیس و کارآگاهان آمریکایی یک الگوی فراگیر در فیلمهای هالیوود است و حتی در فیلم زنبوردار(2024) که در مطلبی نگاهی به آن داشتیم، خودِ رئیسجمهور باز شخصی پاکدست و ملیگرا بود که کشور برایش اهمیت مهمی داشت و فساد اصلی بر گردن فرزند او و رئیس سابق سازمان سیا بود که در نهایت نیرویی شکستناپذیر به نام زنبوردار با بازی جیسون استاتهام تا دفتر رئیسجمهوری پیش میرود و فرزند رئیسجمهور را میکشد، فساد را پاک میکند و در نهایت قهرمان فیلم یک آمریکایی و مأمور سابق سازمان تخیلی زنبورداران است.
آیا این فیلم ارزش 9 دقیقه تشویق را در جشنواره کن داشت؟
نکات مهمی در ساخت این فیلم وجود دارد که برای فیلمسازان داخلی قابل استفاده و قابل توجه هستند.
این فیلم چون اثر اقتباسی بوده برای ساخت آن هزینهای به ناشر کتاب پرداخت شد. «ایمپریتیو اینترتیمنت» برای ساخت این فیلم 5میلیون دلار پرداخت کرد.[3] اما آیا در ایران حقی برای ناشر و نویسنده وجود دارد که به او احترام گذاشته شود و حقی برای اقتباس از اثرش در ساخت فیلم وجود داشته باشد؟ نه تنها چنین چیزی نیست بلکه حق کپی و نشر نیز گاهی رعایت نمیشود و قانونی برای حمایت از نویسندگان به صورت جدی وجود ندارد که مانع از انتشار پیدیاف کتابها شود و بارها دیده شده است که نویسندگان با ناشران خود درگیریهای مالی دارند.
نکته دیگر آنکه فیلمنامۀ فیلم قاتلان ماه گل مدتها روی آن وقت گذاشته شده و بعد اینکه یکبار نوشته میشود و نقشها تعیین میشود، پس از مشورت دوباره بازنویسی میشود و شخصیت محوری داستان تغییر میکند. فیلمنامه اولی روی شخصیت توماس وایت و اداره تحقیقات فدرال متمرکز بود که به اوکلاهاما برای تحقیق دربارۀ قتلهای قبیلۀ اوسیج میآمدند و دی کاپریو در ابتدا برای بازی در نقش وایت انتخاب شد. البته این فیلمنامه اقتباسی وفادارتر از کتاب دیوید گرن بود، و نزدیک به دویست صفحه بود.[4] اما گویا این طرح اولیه دلچسب نبود اگرچه مارتین اسکورسیزی و راث دو فیلمنامهنویس این فیلم حدود دو سال روی آن کردند. اسکورسیزی با دیکاپریو یعنی بازیگر نقش اول فیلم مشورت میکرد و با اعضای قبیلۀ اوسیج که در حال حاضر هستند جلسات شام میگذاشت و در نهایت به این نتیجه رسید که باید زاویه دید داستان فیلم قاتلان ماه گل از نگاه اعضای قبیله سرخپوستی اوسیج باشد.
در طول ملاقاتهایی که اسکورسیزی با آنها داشت متوجه شد که اعضای قبیله اوسیج به ازدواج بین ارنست و مولی اشاره میکنند و اینکه این زوج واقعاً عاشق هم بودهاند. این موضوع باعث شد فیلمنامه بازنویسی شود و اصلِ داستان درامی عاشقانه بین ارنست و مولی باشد.[5] این نمونه تلاشی از یک کارگردان هالیوودی است و میزان مشورتی که او با دیگران انجام میدهد و فیلمنامه را دائم چکشکاری میکند و حتی یکبار آن را بازنویسی میکند تا اثر بهتری از کار در بیاید. دیکاپریو نیز در ادامه به اسکورسیزی پیشنهاد میدهد که نقشش از شخصیت تام وایت یعنی مأمور افبیآی به ارنست بورکهارت تغییر کند که اسکورسیزی موافقت میکند.[6]
به لحاظ سرمایهگذاری روی فیلم، هزینۀ بسیار سنگینی برای فیلم شد تا جایی که فقط خود دیکاپریو برای بازی در نقش ارنست بورکهارت 30 میلیون دلار دریافت کرد.[7] اسکورسیزی برای نقش مولی از زنی با نژاد آمریکای لاتین استفاده کرد. برای ساخت این فیلم بیش از 50 مکان! در حال استفاده بود.[8] این مطلب را مقایسه کنیم با فیلمهای صدا و سیما که چندی پیش استفادۀ مداوم از یک خانه برای ساخت فیلمها باعث مضحکه و خنده شده بود، خانهای که دائم در سریالهای متعدد تلویزیونی تکرار میشود.
برای ساخت این فیلم از همان ابتدا مارتین اسکورسیزی دنبال این بود که از مردم قبیلۀ اوسیج برای در تولید فیلم استفاده کند و استفاده هم کرد.[9] او از حدود 200 نفر از این قبیله برای ساخت فیلم استفاده کرد. از حدود 40 نفر از اعضای قبیله اوسیج استفاده کرد. علاوه بر تمام این تلاشها برای اینکه فیلمی بومی بسازد حتی متخصصی استخدام کرد که زبان قبیلۀ اوسیج را به بازیگرانی مثل رابرت دنیرو آموزش بدهد و دیالوگهایی به این زبان داشته باشد. اسکورسیزی، «کریستوفر کوت» معلم و مترجم زبان اوسیج را به کار گرفت تا فیلم واقعیتر بسازد. از این زبان در دهۀ 1920 به طور گسترده استفاده میشده است.[10] حال فارغ از محتوای فیلم و شخص مارتین اسکورسیزی که در خدمت جریان یهودی هالیوود است، اینقدر تلاش و زحمت برای اینکه فیلم خوبی ساخته شود، شاید اینقدر بیارزد که در جشنواره کن برای این فیلم 9 دقیقه ایستاده دست بزنند.
این نکات و موارد برای فیلمسازان ایرانی و به خصوص فیلمسازانی که با اعتقاد پای کار آمدهاند باید قابل توجه باشد که رسانههای دشمن آمریکایی این چنین برای درونمایۀ افزایش محبوبیت مؤسس افبیآی و رئیس جمهور آمریکا تلاش میکنند و ما همچنان با فیلمهایی فرمایشی و سفارشی روبرو هستیم که بودجه بیشتر اوقات به دست نابلدان میافتد و آثاری میسازیم که هم فرم و هم محتوا هر دو با هم یکجا ذبح میشوند، فیلمهایی مثل آسمان غرب که از شدتِ ضعفِ در محتوا، مضحک و کمدی از کار در میآیند و از آن طرف اعتماد به نفس کارگردان و تهیهکنندهاش و نوشتنش پای مکتب و اسلام و انقلاب و با افتخار از آن یاد کردن، چیزی جز توهین به خودمان نیست، بماند که در جشنوارۀ اسکار، لخت مادرزاد شدن جان سینا با هدف ترویج برهنگی به خوبی وایرال میشود و در جشنوارۀ فجر، اشتباه خواندن دعای تحویل سال با خطاهای وحشتناک از زبان مسؤول کل سینمایی ایران کلیپی است که وایرال میشود، اگرچه همین شخص است که بوسه بر چادر دختران میزند، اما بیسوادی است که بوسهاش از بوسۀ یهودا بر مسیح بدتر است.
[2]. برای مطالعۀ بیشتر ر.ک “”Killers of the Flower Moon”: Murdering the Osage for ill-gotten gains”
[3] . Fleming, Mike Jr. (March 10, 2016). “Imperative Entertainment Wins ‘Killers Of The Flower Moon’ Auction With Bombshell $5M Bid”
[4] . Brody, Richard (October 17, 2023). “Martin Scorsese on Making “Killers of the Flower Moon”
[5] . Brody, Richard (October 17, 2023). “Martin Scorsese on Making “Killers of the Flower Moon”
[6] . Coggan, Devan (November 16, 2023). “Martin Scorsese explains his Killers of the Flower Moon cameo”
[7] . Lang, Brent; Donnelly, Matt; Rubin, Rebecca (July 20, 2022). “Inside Movie Stars’ Salaries: Joaquin Phoenix Nabs $20M for Joker 2, Tom Cruise Heads to Over $100M and More”
[8] . Keegan, Rebecca (December 11, 2023). “”I Felt an Atonement”: The Making of ‘Killers of the Flower Moon'”
[9] . Keegan, Rebecca (December 11, 2023). “”I Felt an Atonement”: The Making of ‘Killers of the Flower Moon’
[10] . Juneau, Jen. “Killers of the Flower Moon Cast Discuss Using ‘Authentic’ Osage Language in New Clip (Exclusive)”
/201/201
دیدگاهتان را بنویسید