اخبار روز

ورود / عضویت

در گفتگو با استاد سعید مستغاثی؛ جشنواره فجری که با فجر فاصله دارد

چهل و دومین جشنوارۀ فیلم فجر به پایان رسید. جشنواره‌ای که به نام انقلاب اسلامی و برای پیشبرد آرمان‌های انقلاب اسلامی تأسیس شد تا آثار هنری هم‌راستا با این آرمان‌ها تولید شود و در مقابل فستیوال‌هایی مثل اسکار و کن بایستد. اما باید پرسید تا چه حد در این مسیر و روی این آرمان‌ها باقی مانده است؟
جشنواره فجر

پای صحبت یکی از اساتید مبرز و دغدغه‌مند در این زمینه نشستیم، کسی که مرحوم استاد محمدحسین فرج‌نژاد توصیه می‌کرد وبلاگ ایشان را که یکی از قدیمی‌ترین وبلاگ‌ها بود به نام وبلاگ استاد سعید مستغاثی برای دیدن جدیدترین تحلیل‌های سینمایی دنبال کنیم، اگرچه امروزه دورۀ وبلاگ و بلاگ‎نویسی به سر آمده و وبلاگ ایشان نیز از بین رفته و در حال حاضر در صفحه اینستاگرام و صفحه ویرگول‌شان می‌نویسند.

به عنوان اولین سؤال، به نظرتان جشنواره فجر امسال چقدر جشنواره فجر بود؟ با توجه آن اهداف و آرمان‌هایی که برای جشنواره فجر طراحی شده و در این دهه فجر برگزار می‌شود، فضای کلی فیلم‌ها را چطور می‌بینید؟

بسم الله الرحمن الرحیم، جشنواره فجر در طی سال‌های سال به آن آرمان‌ها و ایده‌ها و نامش چنان پاینبد نبوده است، علی‌رغم اینکه دوستان می‌گویند که جشنواره ملی است، هم از هویت ملی ما که دور از فجر و انقلاب ما نیست[دور شده] و در واقع این‌ها هویت ما را درست می‌کنند، در طول دوره قبلی چنین حالتی داشته است، در دورۀ مدیران جدید سعی شد که مقداری جشنواره به هویت خود برگردد.

دورۀ اول که در سال 1400 در واقع دستپخت همان مدیران قبلی بود ولی سعی شد در این دوره فیلم‌هایی بیاید که بیشتر نزدیک است، هر چند فیلم‌هایی هم بود که با آن نگاه فاصله داشت، سال گذشته با وجود اتفاقات و آشوب‌ها با اینکه خیلی‌ها نیامدند و تحریم کردند، باز هم سعی شد که این ماجرا اتفاق بیفتد. مقداری این فراز را بیشتر می‌بینیم که به آن اهداف جشنواره نزدیک شد، امسال به نظر من هم به لحاظ موضوعی و هم به لحاظ ساختاری من خیلی بیشتر شد، این جشنواره سعی زیادی برایش شده بود. فیلم‌هایی تولید می‌شوند، چون جشنواره بالاخره قرار است از فیلم‌های تولیدی بردارد، خودش تولید نمی‌کند، سعی کرده از فیلم‌های تولیدی آثاری را که بیشتر با نام فجر مرتبط هستند انتخاب کند اگرچه بودند فیلم‌هایی که دور بودند و حتی با این ماجرا مغایرت داشتند.

به نظرتان چه فیلمی در این جشنواره با فجر مغایرت داشته است؟

فیلمی مثل بهشت تبهکاران، علی‌رغم خوش‌ساختی‌اش فیلمی در زمان ملی شدن صنعت نفت ما است، آدم‌هایی در این دوران داشتیم که بیایند و در کادر دوربین قرار بگیرند. منتها مبارزانی که چندان انقلابی نبودند، مثل محمد مسعود، کریم‌پور شیرازی و افراد دیگر، اما کج‌سلیقی بود که یک نفر گمنام مشکوک را در کادر قرار بدهند و برجسته کنند، این فیلم می‌تواند به دلیل نظر سازنده‌اش به عنوان یک فیلم بعدا اکران شود اما با فیلم فجر مغایرت داشته است، اینکه می‌گوییم فیلم فجر، ضرورتا منظور این نیست که دربارۀ انقلاب اسلامی ساخته شده باشد، چشم‌اندازهای انقلاب مانند فرزندآوری، خانواده، احترام بزرگ‌تر و همسایه‌داری، همۀ این ارزش‌های اخلاقی و رفتاری که می‌تواند در ملیت و هویت دینی فجر انقلاب باشد[را شامل می‌شود]، چیزی که در واقع با این‌ها مغایرت داشته باشد قابل انتقاد است.

فرمودید که این فیلم‌ها از قبل انتخاب شدند تا در جشنواره راه پیدا کنند، نظرتان دربارۀ بنیاد فارابی چیست؟ بنیادی که ادعا می‌شود دولتی نیست و خصوصی است، اما بودجه‌ای دارد تا فیلم‌هایی ساخته شوند.

این‌ها همه از طرف وزارت ارشاد و سازمان سینمایی تأمین می‌شود، اگر هم دولتی نباشد، جاهایی مثل حوزه هنری، سازمان اوج و…، این‌ها به هر صورت حاکمیتی هستند و وابسته به حکومتند.

فیلم بهشت تبهکاران که فرمودید یکی از تهیه‌کنندگانش همین بنیاد فارابی است.

بله همینطور است، عرض کردم، پارسال هم بنیاد فارابی ده یازده تا فیلم داشت که از این تعداد فیلم، حدود پنج شش‌تایشان سؤال برانگیز بود که چرا تولید شده است، حتی اولین فیلم جشنواره پارسال به نام «سینما متروپل» خودش مشکل داشت، فیلمی بود که به نظر بنده با دفاع مقدس و حتی با خود سینما مغایرت داشت، ضدسینما و ضددفاع مقدس بود که فارابی تهیه کرده بود.

یکی دیگر از فیلم‌هایی که امسال فارابی تهیه کرده بود، فیلم آسمان غرب بود که خودم مطلبی نوشتم و می‌توان گفت که واقعا افتضاح بود از هر نظر  و تدوینش مشکل داشت، همچنین آقای والی‌نژاد خیلی هم مانور می‌داد زمانی که صحبت می‌کرد، طوری صحبت می‌کرد که رزمنده‌طور و شهید‌طور این فیلم را درست کردیم، ارتش پشتش بود و جالب که دو تا سیمرغِ بهترین صداگذاری و نگاه ملی را هم برد.

یکی از محسنات جشنواره امسال این بود که اینطور فیلم‌ها از جوایز اصلی دور ماندند، یعنی بر خلاف سال‌های گذشته که یک چنین سوپر پروداکشن‌هایی بود و سفارش‌هایی می‌شد و جزو فیلم‌های اول و اصلی برنده می‌شدند، امسال به نظر من به طرز استانداردی هم این فیلم و هم فیلم «دست ناپیدا» و «احمد» که ضعیف بودند اما پروداکشن بالایی داشتند و دربارۀ قهرمانان ملی بودند اما چون ساختار ضعیفی داشتند، علی‌رغم سفارش‌ها از جوایز اصلی دور ماندند و جوایزی معمولی مثل جایزه فنی گرفتند یا در بخش‌های جنبی جایزه گرفتند، در واقع یکی از ویژگی‌های جشنواره امسال که به نظر من سینمایی‌تر بود اهمیت به این موضوع بود که محتوای فیلم باید روی یک ساختار درست و قوی قرار گرفته باشد و فقط به سوژه نگاه نکنند.

در همین آسمان غرب صحنه‌ای دارد که انگار رزمندگان انتفاضه انجام می‌دهند، واقعا انگار رزمندگان ما فکر درستی ندارند.

فیلم آسمان غرب اشکالات بسیار زیادی دارد، در مونتاژ هم اشکالاتی دارد و پارسال هم فیلم «اتاقک گلی» آقای عسگری هم این اشکالات را داشت، در صحنه جنگ اصلا مشخص نبود کی به کی است و امسال بدتر شد.

بله نوشته بودید که انگار قوانین تدوین که باید گروهی از چپ به راست بیایند و گروه دیگر از راست به چپ بیایند.

بله من بازخوردها را از دوستان می‌دیدیم همین تحلیل را داشتند و سرگیجه گرفته بودند.

سوال دیگر اینکه آقای مستغاثی در جشنواره چه خبر بود؟ من شمردم 42 تا جایزه داشتیم(شاید هم اشتباه شمرده باشم)، انواع و اقسام جایزه‌ها که گویی از منطق خاصی برخوردار نبودند و خود مجری مراسم هم گفته بود خود این جوایز را شمرده‌اید؟ انگار هر کسی آمده و یک جایزه‌ای به جشنواره اضافه کرده، جایزه‌ای به اسم آرمان، بخشی برای شهید حاج قاسم سلیمانی و جایزه گوهرشاد و…

این شلوغ کردن جشنواره است دیگر، البته در جشنواره‌های بین‌المللی مثل برلین، کن و ونیز هم جوایز جنبی بسیاری وجود دارد. در صفحه آی‌ام‌دی‌بی (IMDB) نگاه کنید جوایز، بسیار زیاد است. یکی از اشکالات جشنواره فیلم فجر بر خلاف دیگر جشنواره‌ها این است که یک حالت شترگاوپلنگی دارد، یعنی چون از اولین دوره‌ها این بذر غیراستاندار کاشته شده و چیزی بین مراسم‌های اسکار و گلدن‌گلوب و جشنواره‌هایی مثل کن و ونیز است، هیچ جشنواره‌ای را در دنیا نمی‌توانید پیدا کنید که به بیست و چند رشتۀ سینمایی جایزه بدهد؛

در نهایت، جایزه کارگردانی، چند تا بازیگری و چند تا جایزه ویژه است، فنی‌ها را در مراسم‌هایی مثل گلدن‌گلوب و اسکار و بفتا است که آکادمی دارند و گروه‌های متخصص می‌نشینند و بررسی می‌کنند. این‌ را سال‌ها است که داد زده‌ایم که داورهای محدود نمی‌توانند دربارۀ همه‌چیز اظهار نظر کنند، اصلا از دست آدم در می‌رود که هم تدوین، هم طراحی صحنه، هم طراحی لباس و هم جلوه‌های ویژه که نیاز به دانش‌های خاصی دارد.

مگر یک کارگردان یا فیلمنامه‌نویس چقدر روی این مسائل احاطه دارد، برای همین است که در جایی مثل آکادمی اسکار یک گروه طراحی صحنه دربارۀ طراحی صحنه نظر می‌دهند، یا شاخۀ صدا دربارۀ صدا نظر می‌دهد، این از چیزهای غیراستاندارد است که در جشنواره هفت هشت نفر آدم می‌آیند به بیست و چند رشته سینمایی جایزه می‌دهند و این متأسفانه مانده است. یکبار در جشنوارۀ بیستم آمدند این را محدود کردند که صدای همه درآمد. این یکی از ماجراهایی است که باعث می‌شود جشنواره شلوغ شود.

مسأله دیگر بخش بین‌المللی است که این‌ها از بین‌المللی بودن جشنواره کوتاه نمی‌‌آیند، اینکه چند فیلم را برداری و به صورت رندوم نشان بدهی، فیلم‌هایی که در جشنواره‌های متعددی نمایش داده شده‌اند. الان اصلا نه برنامه‌اش اعلام می‌شود نه مشخص است کِی هست و کی هست، این در واقع چه کاری است؟ شلوغ کردن یک جشنواره چه فایده‌ای دارد؟

تصور می‌کنم جشنواره یک جشنواره گزارش کاری است، می‌خواهند بگویند ما هزینه‌ای کرده‌ایم، مدیریتی کرده‌ایم و اینقدر هم جایزه داده‌ایم.

بخش بین‌المللی که اصلا جزو گزارش کارشان محسوب نمی‌شود، این در واقع هزینه‌ای را به جشنواره تحمیل می‌کند و هیچ خاصیتی هم ندارد، یک موقعی است یکسری فیلم‌های کلاسیک در دوره‌های اولیه جشنواره فجر نمایش می‌دادند، جالب بود آن موقعی بود که دسترسی به دانلود فیلم نداشتیم و در این جشنواره تنها جایی بود که می‌شد این فیلم‌ها را ببینیم، اما الآن فلان فیلم را از مالزی یا قزاقستان بیاوری و نمایش بدهی[چه فایده‌ای دارد]، یک زمانی جشنواره فیلم‌های خارجی جدا بود و به نظر من درستش آن است، بگذارید جشنواره فیلم فجر مختص سینمای ایران باشد، به این صورت شلوغ نشود.

دیدم نوشته بودید فیلمی مثل فرحه، در نتفلیکس پخش شده است و این را در جشنواره فجر پخش کرده‌اند.

بله این اصلا چه مفهومی دارد، این فیلم را تلویزیون خودمان هم نشان داده است! همیشه عرض کرده‌ام که جشنواره فیلم فجر باید مأمن و پناهگاه فیلمسازانی باشد که هیچ‌جایی برای نمایش فیلم‌هایشان ندارند و بیایند در این جشنواره فیلم‌هایشان را نمایش بدهند، نه فیلمی که در ده‌ها جشنواره خارجی شرکت کرده و حالا بعد از چند سال بیاید اینجا، این چه مفهومی دارد واقعا؟ خب که چی مثلا؟ مثلا کاری که جشنواره فیلم عمار یکی دو سال کرد این بود که رفتند از نیجریه که آقای زکزاکی هست فیلم آوردند، از شیلی آوردند، از جاهایی آوردند که به جشنواره‌هایی که لابی‌ هستند [و مانع انتشار فیلم هستند] دسترسی ندارند.

این‌ها می‌تواند خیلی خوب و مفید باشد، اینجا اصلا بشود زمین بازی برای فیلمسازان مستقل دنیا که در جشنواره‌های مختلف نمی‌توانند بروند، الان این شلوغ‌بازی است، جایزه‌هایی مثل بین‌الادیان و گوهرشاد. می‌دانید مدیران فرهنگی ما بیلان‌هایشان کیلویی است، همیشه هم بوده است، همیشه بوده، در تلویزیون یادم است مدیر تلویزیون می‌آمد و می‌گفت امسال 300 فیلم داریم، انگار هندوانه دارند می‌فروشند، مثلا 300 کیلو فیلم داریم، 200 تا فیلم فرستاده‌ایم جشنواره‌ها، نگاهشان کیفی نیست، بلکه کمی است.

دربارۀ فیلم بهشت تبهکاران به نظرتان روایتی که از حسن جعفری می‌شود درست است؟

حسن جعفری شخصیت مشکوکی داشته و دارد، برخی می‌گویند توده‌ای بوده برخی می‌گویند نبوده، برخی می‌گویند اصلا این احمد دهقان را نکشت، قبادی نامی از حزب توده کشته است، ماجراها خیلی پیچیده است، من حرفم این است که چرا اینقدر بدسلیقگی باید بکنی؟ احمد دهقان خودش یکی از فراماسونرهای درجه 33 بوده، بعد می‌آیید افرادی مثل مظفر بقایی را سفیدشویی می‌کنید، می‌شود وکیل درجه یک، خب این چه کاری است؟

هم قهرمان داستان، هم کسی که کشته شد، چه افرادی که به قهرمان کمک کردند، این‌ها همگی آدم‌هایی هستند که باید تأمل بیشتری رویشان شود.

بله بعد می‌آیید دادگاه‌های آن موقع را نشان می‌دهی، یک دادگا‌ه‌های عظیمی که چند تا وکیل برای شخص هست.

در واقع جلوه‌ زیبایی از دادگاه‌های رژیم شاهنشاهی را نشان می‌‎دهد.

از شخصی مثل آقای جوزانی چنین کاری واقعا عجیب است، این همه هزینه و وقت و آدم، من خیلی تأسف می‌خورم یعنی یکنفر نیست به این آدم بگوید که آقا… ببینید انتخابی که بهروز افخمی برای فیلمش می‌کند چقدر هوشمندانه است و این برعکسش چقدر ناهوشمندی برایش خرج شده است.

فیلم بهروز افخمی چه بود؟

صبح اعدام

من دیدم که خیلی به این فیلم ارادت داشتید و در لیستی که به نظر خودتان نوشته بودید، نوشته بودید که بهترین فیلم این است.

بله، شخصیت حاج اسماعیل ‌رضایی شخصیتی بسیار گمنامی بوده و در زیر اسم طیب حاج‌رضایی پنهان شده است. در حالی که شخصیت حاج اسماعیل خیلی شخصیت بزرگی بوده و برخلاف طیب که دوره‌ای کارنامه سیاه داشته، حاج اسماعیل شخصیت بسیار روشن و خیّر و خیلی ضدبهائیت بوده است و این موضوع باعث شده که این اسم را زیر نام طیب مخفی کنند، همین الان هم خیلی می‌گفتند چرا اسم فیلم طیب نیست، اصلا فیلم دربارۀ طیب نیست، اینکه چنین شخصیتی را از دل تاریخ در بیاوریم، کار بسیار جسورانه‌ای است، البته فیلم بیست دقیقه یک ربعی اضافه داشت که به خود افخمی هم گفتم، به هر صورت بازی خوب، ساختار خوب و نماهای خوب، به نظر من کار برجسته‌ای در جشنواره بود.

فیلم آپاراتچی چطور؟ دیدم خیلی این فیلم را دوست داشتید.

ادامه در بخش دوم مصاحبه با استاد سعید مستغاثی…/501

مصاحبه‌کننده: جواد انبارداران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *