کاملترین زندگینامه محمدمهدی طهرانچی | دانشمند هستهای و رئیس دانشگاه آزاد
زندگینامه محمدمهدی طهرانچی | معرفی
دکتر محمدمهدی طهرانچی(متولد ۱۴ تیر ۱۳۴۴، تهران – شهادت ۲۳ خرداد ۱۴۰۴، تهران) یکی از چهرههای شاخص علمی و دانشگاهی کشور بود که در عرصۀ فیزیک و مدیریت آموزش عالی دستاوردهای بینظیری کسب کرد. وی که به عنوان فیزیکدان برجسته، دانشمند هستهای، استاد ممتاز دانشگاه شهید بهشتی و از دانشمندان نامآور حوزۀ فیزیک ماده چگال، نانوفیزیک و محاسبات کوانتومی شناخته میشد، در کنار فعالیتهای علمی متنوع، نقشهای کلیدی مدیریتی و سیاستگذاری در نهادهای مهم علمی و فرهنگی ایران ایفا نمود.
طهرانچی در طول دورۀ حرفهای خود، مسئولیتهای مدیریتی حساس و تأثیرگذاری در نظام آموزش عالی کشور بر عهده داشت و تأثیر عمیق و ماندگاری در توسعه و تحول آموزش عالی ایران برجای گذاشت. او به عنوان یکی از فعالان تأثیرگذار عرصۀ آموزش عالی و سیاستگذاری علمی، نقش برجستهای در شکلدهی به سیاستها و راهبردهای علمی و دفاعی کشور داشت. وی در سال 1391 به عنوان استاد نمونۀ کشور انتخاب شد.
پیشینۀ خانوادگی و زندگی شخصی
محمدمهدی طهرانچی در ۱۴ تیرماه ۱۳۴۴، در قلب تهران و در میان خانوادهای مذهبی و متعهد چشم به جهان گشود. تربیت خانوادگیِ وی در فضایی آکنده از ایمان، اخلاق و علاقۀ به علم شکل گرفت. والدین او به اصول اعتقادی و ارزشهای دینی پایبند بودند و همین پایبندی در سراسر شخصیت و نگرش دکتر طهرانچی قابل ردگیری است؛ بهگونهای که از همان سالهای نخست کودکی، روحیۀ مسئولیتپذیری، نظم فردی و احترام به ارزشهای انسانی و اسلامی در وجودش نهادینه شد.
او دوران کودکی و نوجوانی را در تهران سپری کرد؛ تحصیلات ابتدایی و متوسطۀ طهرانچی در مدارس تهران، همراه با روحیۀ تلاشگرانه، پشتکار تحسینبرانگیز و کنجکاوی بیوقفۀ علمی او بود؛ خصایصی که بعدها در تمام سطوح زندگی علمی و اجرایی بارها مورد تأکید دانشگاهیان و همکارانش قرار گرفت.
او علاوهبر تلاش مستمر در رشد علمی، اهتمام ویژهای به حفظ آرامش خانوادگی و ایفای نقش فعال در حوزۀ خانواده داشت. با ازدواج در سالهای جوانی، مسیر پویایی زندگیاش را با مسئولیتپذیری در قبال همسر و فرزندان -که چهار نفر بودند- همراه ساخت. روایتهای نزدیکان و همکاران از زندگی او، مؤید این نکته است که روابط گرم، صمیمی و آموزنده با همسر و فرزندانش بخش جداییناپذیر زیست روزمرۀ او بود و موفقیتهای حرفهای خود را نیز بیواسطه مدیون حمایت عاطفی همین محیط خانوادگی میدانست.
طهرانچی در برخوردهای بینفردی، همواره با سعۀصدر، اخلاق نیکو و احترام متقابل به دیگران شناخته میشد. وی با وجود مسئولیتهای گسترده اجرایی و علمی، نقش پدری خود را در تربیت فرزندان و ایجاد محیطی انگیزشی و متعادل برای رشد آنها جدی میگرفت. برخورداری از خانوادهای همراه و پشتیبان، سرمایهای ارزشمند برای او محسوب میشد که پیوند میان تعهد حرفهای و آرامش ذهنی او را تضمین میکرد. چندین نفر را پیدا میکنید که با بار سنگین مسئولیتهای اجرایی و علمیای که بر دوش دارد چنان مناعت طبعی در تعاملاتش داشته باشد؟
از منظر معنوی، توجه ویژهای به آموزههای اسلامی، دعا و توسل به اهلبیت داشت؛ چنانکه در پیامها و بیانیههای او بارها مضامین دعا، توکل و تلقّی مسئولیت بهعنوان «وظیفهای الهی» تکرار شده است. در بیان خودش، هر موفقیت و گشایشی را موهبت الهی و نتیجه لطف و عنایت الهی قلمداد میکرد. حضور در مراسم عبادی و تلاش در جهت تلفیق ارزشهای بومی و اعتقادی با توسعۀ دانشگاهی و نوآوری علمی از شاخصههای پایدار شخصیت او بود.
در راستای همین نگرش ارزشمند و مسئولیتپذیری عمیق در برابر ملت و کشور، دکتر طهرانچی همواره در برابر رویدادهای تاریخی و سرنوشتساز ملی، واکنشی متعادل، مدبرانه و منطبق با جایگاه علمی و اجتماعی خود نشان میداد. وی اعتقاد راسخ داشت که مسئولان و نخبگان جامعه در برابر تحولات سیاسی و اجتماعی نمیتوانند بیتفاوت بمانند و باید با حفظ وقار علمی و التزام به منافع عالی کشور، مواضع روشن و سازندهای اتخاذ کنند.
همین رویکرد اصولی و مسئولانه را میتوان در پیام تسلیت صادقانه و پرمحتوای ایشان به مناسبت شهادت جانسوز حجتالاسلام والمسلمین سید ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور محترم مشاهده کرد. در این پیام که منعکسکننده عمق اندیشه و صداقت احساسات او بود، طهرانچی با ترکیب زبان علمی و ادبی، ضمن ابراز تأثر عمیق از این مصیبت ملی، بر ضرورت ادامه راه شهیدان و تحقق آرمانهای انقلاب اسلامی تأکید نمود.
ترکیب ارزشهای بومی و اسلامی با توسعۀ دانشگاهی و نوآوری علمی در شخصیت و مدیریت دکتر محمدمهدی طهرانچی بهمثابۀ راهبردی بنیادی و عمیق در مسیر دانشگاهداری او عمل میکرد. وی اعتقاد داشت که پیشرفت علمی واقعی تنها زمانی اصالت و پایداری پیدا میکند که در متن دین و هویت ملی و فرهنگ جامعه ریشه بدواند. طهرانچی دانشگاه را نه صرفاً یک نهاد انتقال دانش، بلکه میدانِ تمدنسازی و بازتولید سرمایههای معنوی و فکری میدانست.
به همین دلیل، تلاش او همواره معطوف به ایجاد همافزایی میان دستاوردهای روزآمد علوم جدید و گفتمان ارزشمحور اسلامی بود؛ نمونه آشکار این رویکرد را میتوان در سیاستهای جذب و پرورش استعدادهای بومی، حمایت از علوم میانرشتهای با تأکید بر حل مسائل عینی جامعه ایران و هدایت پروژههای پژوهشی بهسوی پاسخگویی به نیازهای فرهنگی و صنعتی کشور مشاهده کرد.
طهرانچی بر این باور بود که نوآوری علمی زمانی در جامعۀ ایرانی معنا پیدا میکند که با اخلاق حرفهای، مسئولیت اجتماعی، توجه به عدالت آموزشی و حفظ استقلال فکری ایران همراه شود؛ بنابراین، توسعۀ دانشگاهی از نگاه او حلقهای جدا از هویت دینی و ارزشهای بومی نبود و بستری برای رشد متوازن علم و فرهنگ و تحقق مرجعیت علمی ایران در تراز جهانی بهشمار میرفت.
چرا انرژی هستهای؟
در چشمانداز استراتژیک امنیت انرژی جهانی، کشورهایی که از چرخۀ سوخت هستهای برخوردارند، در برابر نوسانات قیمت انرژیهای فسیلی مصونیت دارند و توان مذاکره و اهرم قدرت بیشتری در معادلات بینالمللی کسب میکنند. ایران با برخورداری از ذخایر عظیم اورانیوم طبیعی، ظرفیت علمی و فناوری بالا و نیاز روزافزون به برق در بخشهای صنعتی و شهری، در موقعیت منحصربهفردی قرار دارد که میتواند از انرژی هستهای بهعنوان محور توسعۀ ملی بهرهبرداری کند. آمارها نشان میدهند که کشورهایی همچون فرانسه، کره جنوبی و امارات با تکیه بر برنامههای هستهای هدفمند خودکفایی در زمینۀ انرژی کسب کردهاند و به قطبهای علمی و فناوری منطقهای تبدیل شدهاند.
فناوری هستهای در قرن بیستویکم فراتر از تولید برق، بهعنوان کاتالیزور انقلاب علمی و فناوری عمل میکند. ایزوتوپهای پزشکی که از راکتورهای تحقیقاتی تولید میشوند، درمان سرطان و تشخیص بیماریهای پیچیده را متحول کردهاند؛ تکنیکهای پرتودهی در کشاورزی، بازده محصولات را تا ۴۰ درصد افزایش داده و مقاومت در برابر آفات را بهبود بخشیده است؛ صنایع فولاد، پتروشیمی و نفت از کاربردهای ایزوتوپی برای کنترل کیفیت و بهینهسازی فرآیندها استفاده میکنند. بنابراین، محرومیت از این فناوری عقبماندگی در زنجیرۀ ارزش علم و صنعت محسوب میشود که آثار آن در دهههای آینده بر اقتصاد ملی سنگینی خواهد کرد.
پیچیدگیهای ژئوپلیتیکی حوزۀ فناوری هستهای، کشورهای در حال توسعه را با چالشهای چندلایه مواجه میسازد که مدیریت آنها مستلزم ترکیب دانش فنی عمیق با بصیرت سیاسی و دیپلماتیک است. رژیمهای کنترل صادرات همچون گروه تأمینکنندگان هستهای(NSG) و کمیتۀ زانگر، شبکۀ پیچیدهای از محدودیتها و اهرمهای فشار ایجاد کردهاند که حتی کشورهای عضو NPT را نیز در مسیر توسعۀ فناوری هستهای با موانعی مواجه میسازد. تجربیات کشورهایی همچون آرژانتین، برزیل، آفریقای جنوبی و اخیراً عربستان نشان میدهد که موفقیت در این حوزه منوط به اتخاذ استراتژیهای متنوع، ایجاد ائتلافهای منطقهای و اجتناب از وابستگی یکجانبه به قدرتهای بزرگ است.
در این مسیر پرپیچوخم، بهرهگیری از تجربیات کارشناسان باتجربهای که دوران اوج و فرود برنامه هستهای کشور را از نزدیک مشاهده کردهاند، اهمیتی دوچندان مییابد. این متخصصان که شاهد مذاکرات بینالمللی، تصمیمگیریهای راهبردی و پیامدهای آنها بودهاند، گنجینهای از دانش تجربی را در اختیار دارند که میتواند از تکرار اشتباهات گذشته جلوگیری کند و مسیری کارآمدتر برای دستیابی به اهداف ملی ترسیم نماید. نادیدهگرفتن این تجربیات انباشته، هدررفت سرمایۀ انسانی محسوب میشود و ممکن است کشور را در برابر تلههای مشابهی که پیش از این گریبانگیر شده، آسیبپذیر سازد.
در حالی که ایران بهعنوان عضو معاهدۀ منع گسترش سلاحهای هستهای از سال ۱۹۷۰، حق قانونی و انکارناپذیر استفادۀ صلحآمیز از فناوری هستهای را دارد، آمریکا و رژیم صهیونیستی با سوءاستفاده از قدرت نظامی و اقتصادی خود، این حق مشروع را به گروگان سیاستهای هژمونیک و منافع ژئوپلیتیک خود تبدیل کردهاند. همان کشورهایی که خود بزرگترین تولیدکنندگان و نگهدارندگان سلاحهای کشتار جمعی هستند و تاریخ خونینی از جنگهای تجاوزکارانه و نقض حقوق بینالملل دارند، امروز خود را مرجع تصمیمگیری برای سایر ملتها قلمداد میکنند. این رویکرد دوگانه و ظالمانه که ناشی از ترس از شکست انحصار فناوری و قدرت است، با هیچ قانون بینالمللی سازگار نیست و نقض آشکار حاکمیت ملی کشورهای مستقل محسوب میشود.
مردم حل فکر کنید که چه کسی را از ما گرفتند؟ ببینید این سخنان شهید دکتر طهرانچی را که با بیان نمونههایی از تجربیات خود در مذاکرات هستهای و روابط علمی با غرب، بهروشنی هشدار میدهد که بیتدبیری، سادهانگاری و اعتماد بیجا به کشورهای غربی، چگونه منافع ملی ایران را به خطر انداخته است. ای مردم جنگ امروز ما با رژیم صهیونیستی و آمریکا بر سر چه چیزی است؟ دروغها، زورگوییها و کشتار دسته جمعیشان! او از روزی میگوید که یکی از مقامات مسئول برخوردی سطحی با پرونده هستهای داشت و پیشبینی کرد که این مسیر نتیجهای جز شکست نخواهد داشت.
طهرانچی توضیح میدهد چگونه ایران، به جای تکیه بر توان خودش و همکاری با کشورهای دوست مانند چین و روسیه، پای سه کشور اروپایی را به مذاکرات باز کرد و نتیجه آن شد که همین کشورها بعد از خروج آمریکا نه تنها هیچ کمکی نکردند، بلکه با اعمال تحریمهای جدید، بر فشارها علیه ایران افزودند.
همچنین وی تجربۀ وعدههای پوچ دانشگاهها و مجامع علمی غربی پس از برجام را بازگو میکند؛ از سفر مقامات علمی به فرانسه برای مشارکت در پروژههای بزرگ تا حضور هیئتهای بلندپایه دانشگاهی از اروپا که در عمل، هیچ منفعت یا رابطۀ واقعی برای ایران به دنبال نداشت. او میگوید که ریچارد استون پیشنهاد داد ایرانیها را به فرانسه ببرند تا در پروژههای فیوژن شرکت کنند. سپس رئیس سازمان انرژی اتمی و معاون علوم به فرانسه رفتند تا ایران را وارد پروژه ITER کنند، اما بعد هیچی! یعنی نتیجهای نداشت.
او بهعنوان رئیس دانشگاه شاهد بوده که پس از برجام، رئیس DAAD آلمان با ۸۰ رئیس دانشگاه آلمانی و اتریشی آمدند، اما در کلام خودش فقط برای گمراه کردن ما آمدند و هیچ روابطی برقرار نشد. در پایان، طهرانچی با لحن دلسوزانه و پدرانه هشدار میدهد که نباید دوباره راههای اشتباه گذشته را تکرار کنیم و ثبات و آینده کشور را با خوشبینیهای بیپایه و اعتماد نابهجا به بیگانگان به خطر بیندازیم. ای مردم آگاه باشید ما خون طهرانچی را برای این سخنان و مواضع دادهایم! این سخنان، عمق تعهد و دلسوزی شهید طهرانچی به ایران و مردمش را بهخوبی نمایان میسازد.
مسئولان کشور باید به این نکته توجه داشته باشند که آمریکا و رژیم صهیونیستی خونخوار و کودککش طی دهههای گذشته هیچگاه از اعمال فشار، تحریم و تهدید علیه ملت ایران دست برنداشتهاند و هر بار که ایران به میز مذاکره نشسته، آنها با نقض تعهدات و بدعهدیهای مکرر، اعتماد ملی را مورد ضربه قرار دادهاند. قبل از سال 1357 همینها مملکت ما را میچاپیدند و میبردند اما الآن انقلاب اسلامی ایران را از چنگال سلطه و استثمار این قدرتهای مستکبر رهانید و استقلال و عزت ملی را به ارمغان آورد.
بنابراین آیا منطقی است که امروز همان کسانی که در طول تاریخ معاصر هیچ فرصتی را برای آسیب رساندن به ایران از دست ندادهاند، بهعنوان شریک قابل اعتماد در نظر گرفته شوند؟ این تجارب درس عبرتی است که نشان میدهد تنها راه حفظ منافع ملی، ارزشهی اسلامی، ناموس و خاک وطن اتکا به توان داخلی و همکاری با کشورهای مستقل و غیروابسته است، نه دست دراز کردن به سوی کسانی که هدف اصلیشان تضعیف قدرت و ظرفیتهای ایران است.
امروز اسلام و وطن یکی هستند | زندگینامه محمدمهدی طهرانچی
همانطور که پیشتر ذکر شد دکتر محمدمهدی طهرانچی در طول سالهای خدمت خود، همواره از این اصل بنیادین دفاع میکرد که دانشگاه و علم نمیتواند از ارزشهای اسلامی و منافع ملی جدا باشد. او معتقد بود که هر تصمیم علمی و آموزشی باید در راستای تقویت بنیانهای اسلامی کشور و حفظ استقلال فکری و فناوری ملت ایران اتخاذ شود. در نگاه ایشان، مسئولیت دانشگاهیان تنها انتقال دانش نیست، بلکه تربیت نسلی است که همزمان به اصالت اسلامی خود و هویت ایرانیاش افتخار کند و در برابر نفوذ فکری و فرهنگی دشمنان مقاومت نماید.
هشدارهای مکرر وی دربارۀ خطرات مذاکرات سطحی و اعتماد به وعدههای پوچ قدرتهای غربی، ریشه در همین باور عمیق او داشت که دفاع از کشور و دفاع از اسلام دو جریان جداناپذیر هستند. استاد شهید طهرانچی میدانست که ایران امروز بدون تکیه بر اصول اسلامی، نمیتواند در برابر توطئههای دشمنان مقاومت کند، زیرا این دو عنصر در هم آمیختهاند.
وطن، امروز با اسلام یکی است و روی هم قرار گرفتهاند اما امروز وطن شما یعنی ایران عزیز با اندیشۀ اسلام یعنی مایۀ اصلی عقیدتی انقلاب که روبروی به تاراج بردن خاک و ناموس وطن ایستاد در هم آمیخته شدهاند. شما نمیتوانید از وطن دفاع کنید اما از اسلام دفاع نکنید.
انقلاب ۱۳۵۷ ایران نخستین حرکت بزرگ تاریخ معاصر بود که توانست همزمان هویت ملی و مذهبی را در یک جریان انقلابی متحد کند. شعارهای انقلاب مانند استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی نشان میدهد که مردم ایران اسلام را نه بهعنوان تضاد با ملیت، بلکه بهعنوان عمق بخش هویت ملی خود تلقی کردند. این انقلاب علیه رژیم وابستۀ پهلوی که خاک و منابع ایران را به غرب فروخته بود، پیروز شد و اسلام محوری ترین عامل بسیج ملی علیه استعمار فرهنگی و اقتصادی قدرتهای خارجی بود.
مفهوم ولایت فقیه در نظام جمهوری اسلامی ایران، حاکمیت ملی را با مشروعیت دینی تلفیق کرده است. طبق این نظریه، دفاع از خاک، عرض، مال و جان مردم وظیفۀ ملی و تکلیف شرعی و الهی محسوب میشود. فقیه بهعنوان ولی امر، موظف است از تمامیت ارضی، استقلال سیاسی و منافع ملت دفاع کند و این دفاع بخشی از احکام اسلامی است. بنابراین در چنین نظامی، دفاع از وطن و دفاع از اسلام دو وجه یک سکهاند.
ایران طی ۱۴ قرن گذشته، اسلام را نه بهصورت مذهب مستورد، بلکه بهعنوان بخشی از هویت فرهنگی و تمدنی خود پذیرفته. شیعه که مذهب رسمی ایران است، خود محصول تعامل اندیشه اسلامی با فرهنگ ایرانی بوده و امروز مهمترین عنصر تمایزبخش هویت ملی ایران در برابر همسایگان محسوب میشود. حافظ، مولانا، فردوسی و سعدی که نمادهای فرهنگ ایرانی هستند، همگی در چارچوب اندیشه اسلامی آثارشان را خلق کردند.
تجربۀ تاریخی نشان داده که هر زمان ایران از اسلام و ارزشهای مذهبی فاصله گرفته، در برابر نفوذ فرهنگی و سیاسی قدرتهای خارجی آسیبپذیرتر شده است. دورۀ پهلوی اول و دوم که با سیاستهای ضداسلامی همراه بود، منجر به وابستگی عمیق کشور به قدرتهای خارجی شد. برعکس، پس از انقلاب اسلامی، ایران توانسته استقلال سیاسی و اقتصادی خود را حفظ کند و در برابر فشارها مقاومت نماید. اسلام در این معادله نقش محوری بهعنوان عامل مقاومت و استقلالطلبی ایفا کرده است.
دوران دفاع مقدس بهترین نمونۀ عملی وحدت وطن و اسلام است. در این دوره، دفاع از خاک ایران با مفاهیم جهاد و شهادت گره خورد و میلیونها ایرانی با انگیزههای مذهبی برای دفاع از میهن خود جانفشانی کردند. این جانفشانیها نشاندهندۀ درهمآمیختگی کامل این دو مؤلفه در ذهن و جان مردم ایران بود. کسی که امروز بخواهد از ایران دفاع کند اما از اسلام بهعنوان محوریترین عنصر هویتی و انگیزشی ملت ایران چشمپوشی نماید، در واقع از اصلیترین شق هویت و مقاومت ملی خود محروم شده است.
تحصیلات و جایگاه علمی
مسیر تحصیلی محمدمهدی طهرانچی نمایانگر پیوند هدفمند میان شالودۀ علمی دقیق، چشمانداز پژوهشی عمیق و تجربههای بینالمللی برجسته است؛ او هویت و رسالت خود را در زندگی کامل پیدا کرده بود. وی پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی و متوسطه در مدارس تهران و مواجهه زودهنگام با محیطهای علمی پایتخت، موفق به ورود به دانشگاه شهید بهشتی شد و در سال ۱۳۶۷ با کسب درجۀ کارشناسی در رشتۀ فیزیک، پایۀ نظری قوی برای آینده پژوهشی خود بنا نهاد.
در مقطع کارشناسی ارشد، با گرایش به فیزیک حالت جامد، تمرکز خود را بر یکی از مهمترین و نوآورانهترین شاخههای فیزیک معاصر معطوف کرد و در سال ۱۳۷۰، این دوره را با موفقیت به پایان رساند. این انتخاب پژوهشی، افقهای جدیدی در حوزۀ فناوریهای نوین و مواد پیشرفته پیش روی او گشود و بستری مناسب برای ورود به فضای دانش هستهای فراهم کرد.
طهرانچی سپس جهت تکمیل دانش تخصصی و ارتقاء رقابتپذیری علمی خود، راهی روسیه شد و با پذیرش در مقطع دکتری مؤسسۀ فیزیک و فناوری مسکو، یکی از معتبرترین مراکز علمی اروپا، به تحقیق در حوزه فیزیک نظری پرداخت. او در سال ۱۳۷۶ با پایاننامهای در مباحث پیشرفتهتر فیزیک نظری، درجۀ دکتری خود را اخذ کرد و با تکیه بر این پشتوانۀ علمی، وارد عرصۀ آموزش عالی و پژوهش شد.
افزون بر مراحل رسمی تحصیلی، طهرانچی فرصت مطالعاتی ارزشمندی را نیز در مرکز بینالمللی فیزیک نظری عبدالسلام(ICTP) در شهر تریسته ایتالیا سپری کرد. این مرکز به عنوان یکی از قطبهای اصلی تعاملات علمی بینالمللی و محل گردهمایی بزرگترین اندیشههای فیزیک نظری جهان محسوب میشود. تجربۀ این دوره به او امکان داد تا ضمن توسعۀ مرزهای دانش تخصصی خود، شبکهای از ارتباطات پژوهشی جهانی را نیز شکل دهد و با رویکردهای نوین علمی و فناوریهای روز جهان به صورت مستقیم آشنا شود.
مرکز بینالمللی فیزیک نظری عبدالسلام(ICTP) یکی از معتبرترین مراکز علمی جهان برای پژوهش و آموزش در حوزههای فیزیک نظری و ریاضیات کاربردی بهشمار میآید. این مرکز در سال ۱۹۶۴ به ابتکار و مدیریت علمی عبدالسلام، فیزیکدان برجستۀ پاکستانی و برندۀ جایزۀ نوبل فیزیک، با حمایت یونسکو، آژانس بینالمللی انرژی اتمی(برای مطالعۀ بیشتر در مورد آزانس انرژی هستهای اینجا کلیک کنید.) و دولت ایتالیا تأسیس شد. هدف بنیادین ICTP رفع نابرابریهای علمی جهانی بود؛ به این معنا که دانشمندان و پژوهشگران مستعد کشورهای در حال توسعه بتوانند از محیط علمی، زیرساختها و شبکههای همکاری بینالمللی برخوردار شوند و در ارکان پیشبرد مرزهای دانش در علوم پایه نقشآفرینی کنند.
این مرکز سالانه میزبان صدها دانشمند، استاد و دانشپژوه از سراسر جهان است و بهواسطۀ کارگاهها، سمینارها و فرصتهای مطالعاتی کوتاهمدت و بلندمدت خود، بستری کمنظیر برای شکلگیری ایدههای علمی نوآورانه و تبادل تجارب پژوهشی در بالاترین سطح فراهم میآورد. ICTP به دلیل تأکید بر شایستگی علمی، جوامع چندفرهنگی و پیوند عملی دانش با چالشهای جهانی علوم، جایگاه ویژهای در توسعۀ ظرفیتهای انسانی و ارتقای مرجعیت علمی بینالمللی دارد.
دکتر محمدمهدی طهرانچی به عنوان استاد تمام 41 دانشگاه کشور با پایه ۴۱ در شورای عالی انقلاب فرهنگی شناخته میشود که این مرتبه، بالاترین درجۀ استادی در نظام آموزش عالی ایران به شمار میرود. همچنین ایشان استاد ممتاز دانشگاه شهید بهشتی بودهاند. طهرانچی تا کنون بیش از ۱۵۰ مقاله در نشریات معتبر بینالمللی منتشر نموده، بیش از ۳۰۰۰ ارجاع علمی دریافت کرده و شاخص h-index وی تقریباً ۲۹ میباشد. همچنین ۱۲ عنوان کتاب نگاشته و ۸ اختراع را به ثبت رسانده است.
شاخص h-index که به آن «شاخص اچ» میگویند، معیاری بینالمللی برای سنجش میزان تأثیرگذاری و بهرهوری علمی یک پژوهشگر است؛ بدین معنا که هرچه این عدد بالاتر باشد، نشاندهندۀ آن است که فرد هم تعداد بیشتری مقاله علمی معتبر منتشر کرده و هم مقالات او بارها مورد استناد دیگر پژوهشگران قرار گرفته است. شهید دکتر محمدمهدی طهرانچی با h-index تقریباً ۲۹ در حوزۀ فیزیک، جایگاهی بسیار برجسته پیدا کرده بود.
عددی که صرفاً به واسطه کارِ زیاد به دست نمیآید و نتیجۀ سالها پژوهش عمیق، نوآوری علمی و نقشآفرینی در مرزهای دانش است. این شاخص بالا نشان میدهد که آثار شهید عزیزمان نه تنها در ایران، بلکه در سطح جهانی مورد توجه و استفاده قرار گرفته و جامعۀ علمی دنیا به دستاوردهای او ارج نهاده است؛ افتخاری بزرگ که تصویر روشنی از تأثیرگذاری علمی و خدمت خالصانه او به علم و میهن اسلامی برای همگان ترسیم میکند.
جوایز و افتخارات
1. انتخاب به عنوان استاد نمونه کشوری در سال ۱۳۸۹
2. کسب عنوان پژوهشگر برتر دانشگاه شهید بهشتی در دورههای مختلف
3. دریافت جایزۀ علامه طباطبایی برای کتاب برتر دانشگاهی
4. عضویت پایۀ ۴۱ شورای عالی انقلاب فرهنگی(۱۳۹۹)
5. دریافت نشان درجۀ یک علمی از ریاستجمهوری(1399)
کتابها
1. پژوهش وضع موجود طراحی وضع مطلوب, نشر دانشگاهی, تهران, 1388, شابک:9789640113660.
2. آشنایی با مواد مغناطیسی ،مرکز نشر دانشگاهی، تهران،1395،تالیف: بی.دی.کالیتی، سی.دی.گراهام، ترجمه: مهدی خدایی، رامین دهقان، محمدمهدی طهرانچی، شابک: 3-8197-01-964-978
سوابق مدیریتی و مسئولیتها
از جمله مسئولیتهای مدیریتی که طهرانچی بر عهده داشته میتوان به ریاست دانشگاه شهید بهشتی در بازۀ زمانی ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۵ و معاونت پژوهش و فناوری همان دانشگاه بعد از آن اشاره نمود. همچنین برای مدتی ریاست دانشگاه آزاد اسلامی را به دوش داشته و از آبان ماه ۱۳۹۷ با حکم رهبر انقلاب اسلامی ایران ریاست این دانشگاه را بر عهده گرفته است. افزون بر این، طهرانچی یکی از اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی بوده و همانطور که اشاره شد دریافتکنندۀ نشان درجه یک علمی بوده است.
1. مشاور رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام در پژوهشهای علم و فناوری(از ۱۳۹۵ تاکنون)
2. رئیس دانشگاه شهید بهشتی(اردیبهشت ۱۳۹۱ – بهمن ۱۳۹۵)
3. معاون پژوهشهای علم و فناوری مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام(اسفند ۱۳۹۲ – مرداد ۱۳۹۵)
4. رئیس کمیته روابط بیندانشگاهی کمیسیون عالی همکاریهای فناوری ایران و روسیه(۱۳۹۳ تاکنون)
5. رئیس کمیسیون تخصصی علوم پایه شورای عالی علوم تحقیقات و فناوری(۱۳۸۹ تاکنون)
6. رئیس مرکز نشر دانشگاهی(۱۳۸۷ تا ۱۳۹۱)
7. معاون پژوهشی و فناوری دانشگاه شهید بهشتی(۱۳۸۴ تا ۱۳۸۶)
8. مدیر قطب علمی فوتونیک دانشگاه شهید بهشتی(۱۳۸۶ تا ۱۳۹۲)
9. عضو هیئت مدیره انجمن اپتیک و فوتونیک ایران(۱۳۸۸ تا ۱۳۹۲)
10. مجری طرح عمده فوتونیک مؤسسه آموزشی تحقیقاتی صنایع دفاعی(۱۳۸۲ – ۱۳۸۳)
11. رئیس گروه فیزیک دانشگاه پیام نور(۱۳۷۷–۱۳۷۸)
12. عضو کمیته علمی مطالعات سند تحول راهبردی علم و فناوری کشور(۱۳۸۷–۱۳۸۸)
13. معاون اجرایی و برنامهریزی دانشکده علوم دانشگاه شهید بهشتی(۱۳۷۷–۱۳۷۸)
14. معاون پژوهشی پژوهشکده لیزر دانشگاه شهید بهشتی(۱۳۸۲ – ۱۳۸۴)
15. معاون تحصیلات تکمیلی دانشکده علوم دانشگاه شهید بهشتی(۱۳۷۸ – ۱۳۸۲)
16. از مؤسسان پژوهشکده لیزر دانشگاه شهید بهشتی
17. از مؤسسان دانشکده فناوریهای نوین دانشگاه شهید بهشتی
18. ششمین رئیس دانشگاه آزاد اسلامی(۲۷ آبان ۱۳۹۷ – ۲۳ خرداد ۱۴۰۴)
19. معاون علمی و فناوری آستان قدس رضوی(۱۳۹۵ – ۱۳۹۷)
20. عضو هیئت امنای دانشگاه آزاد اسلامی(از تیرماه ۱۳۹۶)
21. عضو هیئت علمی دانشکده فیزیک(دانشگاه شهید بهشتی)
22. عضو پژوهشکده لیزر و پلاسما(دانشگاه شهید بهشتی)
متن سخنرانی شهید طهرانچی در ارتباط با به دست آوردن سمت رئیس دانشگاه شهید بهشتی؛ اخلاص را نظاره کنید.
بسم الله الرحمن الرحیم
الهی و سیدی، کلما وفقتنی من خیر، فانت دلیلی علیه و طریقی الیه، الهی و سیدی لا تحمد الا بتوفیق منک، یقتضی حمدا و لا تشکر علی اصغر منه الا استوجبت بها شکرا فمتی تحصی نعماؤک
حمد و سپاس به محضر حضرت باری تعالی که رخصتی به این کمترین عطا فرمود تا در ایامی که بدخواهان و داعیه داران تمدن غرب به روش جاهلی، ترور اندیشمندان و تحریم دانشگاه ها را پیشه خود کرده بودند و حتی برجام نیز لغو این بداندیشی ها را موجب نگردید و اروپاییان همچنان بر مشی خصمانه خود بر تحریم این دانشگاه اصرار می ورزند، مسئولیت خطیر دانشگاه شهید بهشتی به اینجانب واگذار گردید.
آنها قطع این ریشه طیبه را هدف قرار دادند و من و همکارانم جهادی را آغاز نمودیم که نقشه شوم آنان را برآب نماییم و در این عرصه به پرچمدار انقلاب اسلامی، رهبر معظم انقلاب، اقتدا نمودیم. و در حالی که رخوت و سستی نظام آموزش عالی را فرا گرفته بود، ما پیشرفت علمی را شعار خود قرار دادیم و ارتقاء همه جانبه دانشگاه را در صحنههای ملی و بین المللی هدف گذاردیم.
توفیقاتی که خانواده بزرگ دانشگاه شهید بهشتی هر روز به آن واصل می گردد چیزی نیست که بر کسی پوشیده باشد و این همه با عنایات حضرت باری تعالی و کمک همه جانبه شما همکاران محترم هیأت علمی و کارمندان گرامی بود. حال که پایان این دفتر رقم خورده است امید آن دارم شتابی که به همت شما عزیزان حاصل گردیده است وقفه ای در آن ایجاد نشود. در آخر از همه عزیزان به خاطر کاستی ها حلالیت می طلبم.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته چهارم بهمن ماه 1395-محمد مهدی طهرانچی
سوابق تحصیلی و دانشگاهی
کارشناسی فیزیک، دانشگاه شهید بهشتی، ۱۳۶۲-۱۳۶۷
کارشناسی ارشد فیزیک، دانشگاه شهید بهشتی، ۱۳۶۸-۱۳۷۱
دکتری فیزیک نظری، دانشگاه فیزیک تکنولوژی مسکو، ۱۳۷۶
استادیار فیزیک، دانشگاه شهید بهشتی، ۱۳۷۶–۱۳۸۱
دانشیار، دانشگاه شهید بهشتی، ۱۳۸۱–۱۳۸۵
استاد فیزیک، دانشگاه شهید بهشتی، ۱۳۸۵ تاکنون
سوابق آموزشی
دکتر محمدمهدی طهرانچی با سابقه تدریس بیش از ۱۰ عنوان درس در مقطع کارشناسی فیزیک و بیش از ۱۰ عنوان درس در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری فیزیک و فوتونیک، همچنین تدریس در مقطع دکتری مدیریت آموزش عالی، از استادان اثرگذار و چندبعدی دانشگاهی کشور بود.
برخی از دروسی که توسط ایشان در این مقاطع تدریس شدهاند عبارتند از: بلورشناسی، تاریخ علم فیزیک، تاریخ علم و فناوری دوره اسلامی، تولید و آشکارسازی میدانهای مغناطیسی، خواص مغناطیسی مواد، سمینار، سمینار و روش تحقیق، سیاستگذاری علمی در آموزش عالی، سیاستگذاری و برنامهریزی در آموزش عالی، فلسفه علم، فیزیک، فیزیک حالت جامد پیشرفته (۱ و ۲)، فیزیک حالت جامد (۱ و ۲)، فیزیک پایه ۱، مباحث ویژه در فیزیک ۱، مباحث پیشرفته در مغناطیس، مغناطیس و مواد مغناطیسی پیشرفته، مکانیک کوانتومی، نظریه کوانتومی جامدات، نظریه کوانتومی مواد مغناطیسی، نهاد علم در ایران و پروژه کارگاهی فیزیک.
این تنوع و گستردگی آموزشی نشاندهنده عمق علمی، تجربه و توانایی دکتر طهرانچی در تربیت نسلهای مختلف دانشآموختگان در حوزههای مختلف فیزیک و سیاستگذاری علمی بوده است.
زمینههای پژوهشی و مقالات
دکتر محمدمهدی طهرانچی از چهرههای برجسته پژوهشی و آموزشی کشور در حوزههای فیزیک مواد مغناطیسی، فوتونیک و سیاستگذاری علم و فناوری به شمار میرود. ایشان ۱۰۹ مقاله پژوهشی در مجلات معتبر بینالمللی (ISI و SCOPUS) منتشر کردهاند که میانگین ارجاع به هر مقاله ۴.۲۷ است و همچنین بیش از ۱۳۵ مقاله در کنفرانسهای ملی و بینالمللی ارائه دادهاند. دکتر طهرانچی در اجرای بیش از ۱۷ طرح پژوهشی ملی مشارکت مستقیم داشته و به عنوان استاد راهنما، نظارت بر ۱۵ رساله دکتری و بیش از ۷۰ پایاننامه کارشناسیارشد در رشتههای فیزیک و فوتونیک را بر عهده داشته است.
تدریس تخصصی دروس مقاطع دکتری فیزیک، فوتونیک و مدیریت آموزش عالی، بخش مهم دیگری از سوابق علمی و نقش بنیادی ایشان در تربیت پژوهشگران و مدیران آینده علم و فناوری کشور را تشکیل میدهد.

پایگاههای اسکوپوس و آیاسآی(Web of Science) دو مرجع بینالمللی برای نمایهسازی و سنجش اعتبار مقالات و فعالیتهای علمی پژوهشگران هستند؛ اسکوپوس با پوشش گستردهتر و ارائۀ شاخصهایی همچون h-index و تعداد استنادات، امکان ارزیابی جامع پژوهش در علوم مختلف را فراهم میکند و آیاسآی، با معیارهای گزینشی و سختگیرانه، نشریات بسیار ممتاز را نمایه و ضریب تأثیر(Impact Factor) ارائه میدهد.
جایگاه علمی دکتر محمدمهدی طهرانچی، که بیش از ۱۵۰ مقاله در نشریات نمایهشده در این پایگاهها منتشر کرده و دهها بار به آثارش استناد شده، گواهی است بر پژوهشگری اصیل، اثرگذار و چهرهای معیار در فضای علمی ایران و جهان؛ خصوصاً آنکه فعالیت او در هر دو سطح ISI و Scopus، نشانۀ پشتوانۀ تخصصی، نوآوری پژوهشی و حضور دائمی او در مرزهای دانش روز است.
میانگین ارجاع ۴٫۲۷ برای هر مقالهٔ علمی دکتر محمدمهدی طهرانچی نشاندهنده جایگاه ممتاز و اثرگذاری عمیق او در جامعه پژوهشی کشور و جهان است؛ این عدد یعنی هر اثر علمی ایشان، به طور متوسط بیش از چهار بار توسط پژوهشگران دیگر مورد توجه و استناد قرار گرفته. چیزی که فقط نصیب اندیشمندان مرجع و جریانساز میشود. چنین جایگاهی حکایت از آن دارد که آثار دکتر طهرانچی در کتابخانهها خاک نمیخورند و الهامبخش نسلهای آتی پژوهشگران و زمینهساز پیشرفتهای علمی بعدی شدهاند. این میزان تاثیرگذاری، نشانۀ مقبولیت فکری او در میان صاحبنظران و وزنهای سنگین برای علم ایرانی در جهان است.
شهادت
هنوز هوا روشن نشده بود که خیابانهای شمال تهران در خاموشی و سکوت عمیقی فرو رفته بود. ناگهان صدای انفجاری سهمگین همه چیز را به هم ریخت، مثل زخمی ناگهانی بر خواب شهر. کابوس شب، حقیقت شد؛ خانهای هدف حمله تروریستی قرار گرفت و محمدمهدی طهرانچی، در پنجاهونهسالگی به همراه همسر و چهار نفر از تیم حفاظت، جانشان را فدای امنیت و عزت کشور کردند.
سایۀ سنگینِ این جنایات، هر روز شکل تازهتری پیدا میکند و رژیم اسرائیل باز هم ثابت کرد که برای تجاوز و جنایت هیچ حد و مرزی نمیشناسد. نه برای انسانیت، نه برای همسایگی. آن سوی ماجرا، غرب دیگر تنها تماشاگر خاموش این فجایع نیست؛ حمایت، تدبیر و ابزار این مرگ و ویرانی را همزمان با نقابی از تمدن و توسعه در اختیار اسرائیل گذاشته است.
خاطرۀ جانبازی شهید طهرانچی
تا روزی که این غدۀ چرکین، نتواند خواب راحت را از مردمان خاورمیانه بگیرد، زخمش درمان نخواهد شد. شهید طهرانچی که سال ۲۰۲۰ نامش در فهرست تحریمهای آمریکا قرار گرفت، بامداد ۲۳ خرداد ۱۴۰۴، قربانی حملهای شد که امید و صلابت یک ملت را نشانه رفته بود. در کنار او، جمعی از دانشمندان و نیروهای نظامی و مردم بیدفاع هم پرپر شدند که اسامیشان در حافظۀ تاریخ علمی ایران باقی خواهد ماند.
رهبر انقلاب همان روز پیامی صادر کردند: «رژیم صهیونیستی باید منتظر انتقام سخت باشد و نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران پاسخ لازم را خواهند داد.» طهرانچی نماد سه دهه پایداری، مجاهدت علمی و سیاستگذاری کلان بود؛ روایت زندگیاش سند زندۀ تلاش برای زنده نگه داشتن امید و علم در کشور است. در این رخداد خونین، پنج دانشمند هستهای دیگر نیز به کاروان شهیدان پیوستند: فریدون عباسی، احمدرضا ذوالفقاری، عبدالحمید مینوچهر، امیرحسین فقهی و مطلبیزاده.
گاهی بزرگترین سرمایههای یک ملت، در زیربنای زندگی امروز ما جاریاند؛ شهید محمدمهدی طهرانچی از همان جنس انسانهایی است که رد پای حضورش را در امنیت، پیشرفت علمی و احساس امید همین روزهای کشور میتوان دید. کافی است خودمان را جای نسلی بگذاریم که اگر فداکاری و ایستادگی او و امثال او نبود، شاید از بخشی از آینده محروم میشدیم؛ از دانشگاه پویا، از زیستبوم نوآوری، از اعتماد به نفس علمی و امکانات هستهای.
فراموشی آدمهایی مثل طهرانچی، به تدریج همان گسست آرام و خاموشی است که فرصت را به بدخواهان میدهد تا غرور و انسجام ما را نشانه بگیرند. این نگاهِ قدرشناسانه به تلاش و رنج یک دانشمند، بیش از هر کار نمادین، ما را به خودآگاهی و مسئولیت جمعی فرامیخواند: اینکه هر روز با یادآوری این مسیر سخت، تصمیم بگیریم با تمام امکاناتمان کشور را بهتر بسازیم و اجازه ندهیم رنجهای گذشته و سرمایههای انسانیمان بیثمر شود.
یاد و کارنامۀ طهرانچی دعوت صریح به حرکت، به عمل و به پاس داشتنِ حقیقت و امید است. سهم ما این است که این مسیر گرانبها را ادامه بدهیم، روایت کنیم و بگذاریم غرور و انگیزۀ امروزمان فردای ایران را بسازد.
برای مطالعۀ لیست کامل رسالههای دکتری، پایاننامههای کارشناسیارشد، مقالات علمی چاپ شده در مجلات و مقالات علمی ارائه شده در همایشها اینجا کلیک کنید.
مطالب مرتبط
6 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
شهید طهرانچی واقعا یک فرشته بود
راهش مستدام
تا پیروزی
دکتر طهرانچی رو از نزدیک دیدمشون نمی دونستم دانشمند هستند حیف که قدر ایشونو پیشتر از این ها ندونستیم انشالله راهشون ادامه داره توسط ما جوونا التماس دعا
روحش شاد
یادش گرامی
راهش پر رهرو
سلام و درود خدا بر مرد تکرار نشدنی علم و پژوهش در کشور
مدت ۷ سال افتخار آن داشتم که در جوار این مرد بزرگ در حوزه کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی فعالیت نمایم، مردانگی با تمام شاخص های لازم در این انسان اسوه مشعشع بود، هرگز زیر پای کسی خالی نمی کرد و قولی که می داد بدان عمل می کرد. جوانمردی در تک تک سلول های این مرد نهادینه شده بود. داغ این عزیز بزرگوار هرگز فراموش نخواهم کرد. روح خود و همسر شهیده اش با اولیا الهی محشور گرداند.
عالی