حجتالاسلام دکتر سعید ارجمندفر در نشست «نبرد در ساعت صفر» که با محوریت نقد و واکاوی سریال ارباب حلقه ها در مؤسسه استاد محمدحسین فرجنژاد با تسلیت شهادت امام کاظم علیه السلام گفت: داستان ارباب حلقهها و سهگانه اقتباس شده از کتاب ارباب حلقههای جی آر آر تالکین است. خصوصا سریال ارباب حلقه ها که اقتباسی از قسمتی از این کتاب است ناظر به سرزمین میانه ساخته شده است است و این فیلم در بحث رسانهای برای خودش جای وسیعی را باز کرده است.
رئیس دانشگاه مجازی جامعة المصطفی ادامه داد: اولین بار که سهگانه ارباب حلقهها آمد و حرفهای نهایی این رمان را درون خودش جا داد، با نگاهی خاص و با عظمت در ساخت و پردازشهای جدی به شخصیتها و یک مقبولیت عظیم نزد مخاطبان اکران شد و جذابیتش آنقدر زیاد است که اگر کسی بخواهد با نگاه تحلیلی یا حتی تفریحی نگاه کند میشود گفت خستگی ندارد. هرچند در برخی ریتمهای داستانی و قسمتهایی ممکن است خستهکننده بشود، مثلا برخی قسمتها خیلی فلسفی میشود و نکاتی گفته میشود که مخاطب باید برگردد و اصل داستان را بخواند یا حلقههای بعدی مجموعه را ببیند تا بفهمد چه میخواهد بگوید.
دکتر ارجمندفر بیان کرد: سهگانه دوم این اثر مجموعه هابیتها است که داستان خاصی دربارۀ سرزمین خاصی روایت میکند که دورفها در آن سکونت داشتهاند که به دلیل هجمه یک اژدها آنجا را ترک کردهاند و دوباره درصدد پسگیری این سرزمین هستند.
نگاهی به نقشۀ سریال ارباب حلقه ها
حجت الاسلام ارجمندفر با نمایش نقشۀ سرزمین میانه سریال ارباب حلقه ها در نشست توضیح داد: در سهگانه هابیتها برخی موجودات جدید را میبینیم که در قسمتهای قبلی ارباب حلقهها ندیدیم و در سریال ساخته شده هم تا الآن ندیدهایم. کتابی که تالکین نوشته بیش از 70سال از عمر نگارشش گذشته اما او درون این کتاب سرزمین جدیدی به نام سرزمین میانه تعریف میکند و ابعاد مختلفی برایش تعریف میکند و موجوداتی تعریف میکند که ذیشعور هستند. موجودات ذیشعور در آثار داخلی ما نهایتا فضاییها و فرشتگان در مرحله بعد هستند، در نگاه فیلمهای ما فرشتگان مطیع محض و خشک خشک هستند و اصلا ارادهشان اراده بستهای است اما در برخی فیلمهای هالیوود که نوعی فیلم ملحدانه محسوب میشوند فرشتگان را با ارادههای ویژه که ضد خدا قیام میکنند نشان میدهند. اقای تالکین موجودات ذیشعوری را اضافه میکند.
وی ادامه داد: در سریال ارباب حلقه ها چندین بار نقشه را باز میکنند و جلو میگذارند. انگار که نقشۀ کره زمین را گرفتهاند و فشار دادهاند و آسیا و اروپا را در هم فشار دادهاند. قسمتی شبیه دریای خرز است و همچنین قسمتی شبیه دریای سیاهِ بالای ترکیه وجود دارد، نمیخواهم بگویم اینجا ایران است بلکه شباهتهایی در آن میتوان پیدا کرد. ویژگیهای سکونتی و آب و هوایی سمت غرب تصویر شبیه سرزمینهای اسکاندیناوی است.
استاد ارجمندفر یاد و خاطرۀ استاد فرجنژاد را گرامی داشت و گفت: ایشان روی تحلیل ارباب حلقهها خیلی وقت گذاشت و حتی با افرادی که صرفا نگاهی هنری به آن داشتند، مناظرات جدی انجام داد. در قسمتی از سهگانه هابیتها، هابیتها وارد زیرزمین میشوند و موجوداتی در زیر زمین به نام گوبلینها آشنا میشوند. استاد فرجنژاد میگفت: چقدر سازندگان این اثر دقیق هستند که این گروه دقیقا با محل سکونت، نحوه سکونت و چهره و گریم و انتخاب شخصیتها شبیه نوعی از جنیان واقعی طراحی شدهاند.
دکتر ارجمندفر دربارۀ جی آر آر تالکین گفت: او دربارۀ سرزمینهای اروپایی مطالعات باستانشناسی را به صورت جدی داشته و تقریبا با تمام افسانهها آشنایی دارد. داستان جنیان و پریان را در مناطق مختلف، هیولاها و افسانههای باستانی، اسطورهها، الههها و تاریخهایشان را مطالعه کرده، متون مقدس را مطالعه کرده و بعد این داستان را که معجونی از اینها بوده نوشته است. اعتقاد داریم بسیاری از چیزهایی که دارد در داستان بیان میکند، برآمده از زندگی روزمره و محیطی است که در آن قرار گرفته است، برآمده از آثار جنگ جهانی دوم و سرزمینی است که در آن حیات دارد.
وی با اشاره به محتوای نامههایی که تالکین نوشته میگوید: خودش در نامهای سرزمین «اندور» که معرفی کرده میگوید: این خشکی میانی قاره اصلی آردا هست و این را بر اساس محیط زندگانی خودم و جغرافیای طبیعی موجود تعریف کردهام. خودش میگوید که شهر گاندور برای من نماد ایتالیا است. شهر گاندور همان شهری است که جنگ یکی مانده به آخری در آن رخ میدهد و در این شهر قلعۀ سفیدی وجود دارد. تالکین عملا دارد میگوید جهان خیالی که من درست کردهام خیالی نیست و دارد از یک واقعیت و حقیقت خارجی حکایت میکند.
استاد ارجمندفر نگاه رهبر معظم انقلاب را بیان کرد و گفت: رهبری خیلی با کلمه باختر و باختر دور و خاور میانه مخالف هستند چون این اصطلاحات بر اساس این است که غربیها خودشان را مرکز تصور کردهاند و باید به جای آن گفت غرب یا شرق آسیا.
همکار و دوست مرحوم استاد فرجنژاد بیان کرد: منطقهای سرزمینهای سوخته است، آنجا همان مناطق عراق، عربستان، سوریه، اردن و.. است. بیابان خشکی وجود دارد که شبیه بیابانهای عربستان است. برج سایرونی که در ارباب حلقهها نمایش داده میشود شبیه همان برج فهد است که در عربستان بعدش ساخته شده است. سایرون و اطرافیانشان شبیه مسلمانان هستند و لباس ژندهای در برابر اِلفها میپوشند. دورفها هم به لحاظ پوشش لباس خاص و ویژهای دارند. برخی اِلفها را تطبیق به اروپاییها دادهاند. دورفها را برخی به وایکینگها نسبت دادهاند که قد کوتاه داشتهاند، با تبر میرفتند میجنگیدند و محل سکونتشان کنار دریا بوده است و حرص شدیدی برای جمع کردن مال داشتهاند. وایکنیگها دزدانی بودند که میرفتند میدزدیدند و میآوردند. اما بسیار موجودات سختکوشی معرفی میشوند. اینها چیزهایی است که تفسیر کردهاند اما نظر خود من نیست.
حجت الاسلام ارجمندفر دربارۀ تحلیل الهیاتی این اثر گفت: ارباب حلقهها را نمیتوان بدون تفسیر الهیاتی بیان کرد. سایرون خودش شاگرد کسی است که در جنگ قبلی نابود شده و همهکاره او سایرون بوده است. این سایرون در ارباب حلقهها در شکل یک خدا و ابرپادشاه میبینیم و در تطبیق، آن را به کلمه الله تطبیق میدادیم. الهیات تالکین یک الهیات تلفیقی است؛ چون میخواهد کدها را گم کند، داستان را فقط بر اساس مسیحیت یا یهودیت نچیده است.
وی دربارۀ اشاره نمادین فیلم به مسلمانان و قومی که تونل میکنند گفت: اُرکها که گروهی در تاریکی هستند و نمیتوانند در معرض نور قرار بگیرند، گروهی هستند که تونلهای طولانی میکنند و در آنجا نظم زیادی وجود دارد که اگر از آنها بهرهبرداری شود، سرزمین جنوب در دست سایرون و ارکها قرار میگیرد! تطبیق چهرهای اینها در ارباب حلقهها شبیه امت مسلمان است. عجیب آنکه بعد از قضیه طوفان الاقصی این برایمان معنا پیدا کرد. صهیونیستها میدانستند حماس دارد با تونلهای زیرزمینی کار خودش را پیش میبرد اما نمیتوانستند تونلها را پیدا کنند، بمبهای سنگرشکن میزدند تا جاهای احتمالی را پیدا کنند و بعد گفتند که 350 کیلومتر تونل زیر غزه حفر شده و حتی چند طبقه است.
دکتر ارجمندفر ادامه داد: وقتی که این تونلها در فیلم به وسیلهای برای انتقال آب پس از شکستن تبدیل شدند کاملا نشان میداد که اینها تونلهایی عملیاتی است و عامل پیروزی اُرکها بر قومی شدند که از دریا آمده بودند و آنها خیلی شبیه به انگلیسیها هستند. هر چند برخی میگویند که اِلفها انگلیسی هستند که درست نیست. اِلفها در واقع طبقهای از جنیان هستند. مثل ما که انواع نژادها را داریم، قد کوتاه و قد بلند داریم، رنگهای پوست و نوع مو و رنگهای مو را داریم. با گروهی در المصطفی کلاس داشتم تنها چیزی که توجهم را جلب کرد گوشهای اینها بود که شباهت خیلی زیادی به الفها داشت و کشیده و نوکتیز بودند. مجسمههای الان جنیان در کلیسا گوشهایشان تیز است.
وی اذعان کرد: یهودیان اعتقاد دارند که نسل طاهر هستند و مابقی از نسل شیاطین ایجاد شده است. اعتقاد دارند قبل از حضرت حوا، حضرت آدم با زنی به نام لیلیث ازدواج کرده و نسلی شیطانی پدید آمدهاند که غیریهودیان از آن نسل هستند. انسانهای گرگنما، گروهی که نصفشان اسب و نصفشان انسان است، اینها را طایفههای جنی میدانند.
استاد ارجمندفر دربارۀ تطبیق هابیتها گفت: هابیتها یهودیان هستند، موهایشان، پاهایشان، سبک زندگیشان به یهودیان میخورد، مظلوم و آواره و دائم تحت ظلم هستند و همیشه منجی از بین اینها پیدا میشود، هر چند که جنگها را دیگران انجام میدهند. در سریال ارباب حلقه ها هم دختری هابیت منجی میشود همانطور که در مجموعه ارباب حلقهها و هابیتها، یک هابیت منجی است. در فیلم جشنی هست که هر 50 سال رخ میدهد، این همان جشن پنجاهه یهودیان است و همانطور که در فیلم گفته میشود خیلی از انسانها یکبار بیشتر نمیتوانند آن را ببینند، این حرف را یهودیان در واقعیت زدهاند.
وی ادامه داد: هارفوتها نسل ابتدایی هابیتها در طبیعت هستند که آوارهاند و دائم میچرخند تا سرزمینی پیدا کنند و با همین زندگی سیر و سیاحتیشان حال میکنند. اسراری دارند که دیگران بلد نیستند اگرچه تکنولوژی ندارند. در واقع بعد از استقرار هارفوتها بهشان هابیت میگویند.
استاد ارجمندفر دربارۀ نگاه الهیاتی یهودیان و مسیحیان حاکم بر ارباب حلقهها گفت: فیلم ارباب حلقهها یک فیلم یهودی نیست، مسیحی هم نیست، بلکه فیلمِ صهیونیست مسیحی است که مسیحیان صهیونیست معتقدند یهودیها عامل کمککننده به ظهور مسیح هستند. یهودیها نگاه آخرالزمانیشان اینطوری است که بهشتی که به ما وعده داده شده همین دنیا است و با آمدن مسیحا اتفاق میافتد. در داستانهایشان آمده که وقتی مسیح آمد، جای جوی آب، جوی شیر و عسل به راه میافتد. یهودیان صدیقی اعتقادی به قیامت و زنده شدن مردگان نداشتند، اما یهودیان فریسی اعتقاد داشتند که اشکنازیها و سفاردیها همه از فریسیان هستند. مسیحیان میگویند ما دو تا آخرالزمان داریم، قیامت اول و قیامت ثانی، مسیحی که گفته میشود در واقع دو مسیح است که علایم مسیح اولی به حضرت ختمی مرتبت همان حضرت محمد است میخورد و دسته دیگرشان به حضرت بقیة الله برمیگردد که ظهورش پایان ظلم و جور است. چیزی که در ادیان مطرح میشود به یکی از این دو بزرگوار مرتبط میشود. آنها قیامت اول را روی زمین میدانند و قیامت کبرا را در آسمانها میدانند. حلقه اول ارباب حلقهها دربارۀ قیامت ثانویه است که در سینما بهش فراآخرالزمان میگوییم، در قیامت اول شیطان به وسیلۀ مسیح اسیر میشود و به غل و زنجیر کشیده میشود، پس از هزار سال شیطان دوباره رها میشود تا جنگ نهایی خودش را انجام میدهد، خدا نابودش میکند و میگوید زمین جای زندگی نیست و انسانها را به آسمان میبرد.
استاد ارجمندفر ادامه داد: قیامت اول و دوم هیولاهایی در کتاب مقدس دارد، در مکاشفات یوحنا، کتاب دانیال، اشعیا، زکریا، هیولای هفت سر، اژدها و دگیر هیولاها وجود دارند که دقیقا طراحیهایشان بر اساس همین است. اژدهای هابیت کاملا از کتاب مقدس کدهایش گرفته شده است. سهگانه ارباب حلقهها مربوط به آخرالزمان دوم است. همچنین سرزمین هابیتها شبیه به داستان فلسطین است که گروهی مثل مسلمانها آمدهاند و یهودیها و مسیحیها را از آن بیرون کردهاند و گنجهای آن سرزمین را به هیچکس نمیدهند.
حجت الاسلام ارجمندفر دربارۀ به تصویر کشیدن شمشیر ذوالفقار در ارباب حلقهها گفت: رهبر اُرکها طوری است که یک دست ندارد، دستش قطع شده و جایش شمشیر گذاشته است. و شمشیرش شبیه تصویر شمشیر منسوب به امیرالمؤنین، شمشیری دوبر است. هر جا در فیلمهای هالیوود شمشیر دو بر میبینید نقش شر دارد و جزو شرور است. در فیلمهای کرۀ جنوبی هم این المان را میبینیم، البته این شمشیر دوبر، مشهور به شمشیر امیرالمؤنین سات و در واقعیت شمشیر حضرت علی(ع) شبیه شمشیر اروپاییان صاف بوده است.
وی ادامه داد: فیلم جنگ تایتانها(Clash of the titans) چنین شمشیری در دست شخصی است که فرقش هم شکافته شده است. در فیلم کونان بربر(Conan the Barbarian) در این فیلم هم فرمانده سوار یک کشتی است، این فرمانده زنش به جرم جادوگری سوزانده شده است و دختری دارد که جانشینش شده و جادوگر است. شمشیر دوبری در فیلم است که وقتی صاحبش اراده میکند دو شمشیر میشود و در این فیلم در صحنهای روی تمام کوزهها بلااستثناء کلمۀ الله حک شده است. نه حتی شبیه کلمه الله، بلکه خود کلمه الله حک شده است. فرمانده کشتی که با آن حرکت میکند، روی دوش فیلها و انسانها این طرف و آن طرف میرود که شبیه تصاویری است که برای مثال سفینة النجاه اهلبیت دیدهایم.
استاد ارجمندفر به جلسات تحلیل فیلم مرحوم فرجنژاد اشاره کرد و گفت: تحلیل سهگانه ارباب حلقهها با استاد فرجنژاد سه ماه طول کشید و هر هفته یک جلسه 4 ساعته بود. و فیلم دیگری هم که تحلیلش بسیار طول کشید فیلم آواتار جیمز کامرون بود که البته پیچیدگیاش بیشتر بود. این دو فیلم را خیلی برایش وقت میگذاشت. خود استاد فرجنژاد به صورت مقاله و مناظره چندین سال درگیر تحلیل همین فیلم ارباب حلقهها بود که خیلی بحث دارد.
دکتر ارجمندفر در انتها گفت: در هر دو مجعه فیلم سینمایی هابیتها و ارباب حلقهها حضور زنان بسیار کم است، تنها یک زن اِلف هست که از دور رهبری میکند که محدود نمایش داده میشود و تنها در صحنهای از گاندولف حمایت میکند و خودش روی زمین میافتد، اما در سریال ارباب حلقه ها چندین زن قدرتمند داریم، سه زن در این سریال قدرتمند هستند. جالب است بدانید کسی اگر بخواهد امروز حضور جدی در سایت آیامدیبی داشته باشد باید چهار نکته داشته باشد، اول محوریت زنها باشد، دوم از یهودیان حمایت کند، سوم از نژاد سیاهپوست حمایت کند و چهارم از همجسنگرایی حمایت نماید. یکی از دوستان خارج از کشور تدریس میکرد، میگفت در سر کلاس مثلا اگر شخصی اسمش میترا باشد و میترا خانم صدایش کنی ممکن است ناراحت شود و بگوید چرا من را خانم صدا کردی! و الان کار به جایی رسیده است که حتما در حضور و غیاب جنسیت افراد ذکر میشود./401/404
مطلب مرتبط
نقد و بررسی سهگانه ارباب حلقه ها
سریال ارباب حلقه ها سریال ارباب حلقه ها سریال ارباب حلقه ها سریال ارباب حلقه ها سریال ارباب حلقه ها سریال ارباب حلقه ها سریال ارباب حلقه ها سریال ارباب حلقه ها سریال ارباب حلقه ها سریال ارباب حلقه ها سریال ارباب حلقه ها سریال ارباب حلقه ها سریال ارباب حلقه ها سریال ارباب حلقه ها سریال ارباب حلقه ها سریال ارباب حلقه ها سریال ارباب حلقه ها سریال ارباب حلقه ها سریال ارباب حلقه ها سریال ارباب حلقه ها سریال ارباب حلقه ها