اخبار روز

ورود / عضویت

نه دموکراسی نه تئوکراسی، بلکه پورنوکراسی!

استاد امیر ایوب در نشست پورنوکراسی چشم‌انداز پیش رو، به ریشه‌های اغتشاشات زن زندگی آزادی پس از مرگ مهسا امینی پرداختند و طرح طولانی‌مدتی که آمریکا در ایران و کشورهای اسلامی دنبال می‌کند، شرح دادند، طرحی که در آن نه خدا و نه مردم، بلکه امیال نفسانی تحت عنوان پورنوکراسی محور قرار می‌گیرد.
نشست پورنوکراسی

استاد امیر ایوب، پژوهشگر حوزه استراتژیک در 23 اسفند ماه 1401، در مؤسسه فرهنگی رسانه‌ای استاد فرج‌نژاد به سخنرانی با عنوان پورنوکراسی و چشم‌انداز پیش رو پرداختند. به مناسبت نزدیک شدن به سالگرد فوت مهسا امینی و اتفاقات تلخ و ناگوار پس از آن، متن کامل این نشست تقدیم حضورتان می‌گردد.

تماشای فیلم کامل نشست پورنوکراسی و چشم‌انداز پیش رو، در کانال آپارات  مؤسسه فرهنگی رسانه‌ای استاد فرج‌نژاد

سه هدف کلی آمریکاییان

در تحلیل وقایع اخیر 6 ماه گذشته از شهریور ماه 1401 تا امروز که در اسفند 1401 قرار داریم، ابتدا به عنوان کلیدی برای تحلیل همه وقایع اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در سطح منطقه چه ایران و چه عراق و چه لبنان؛ به عنوان مقدمه جمله­‌ای از آقای جیمزز وولسی[1] رئیس اسبق سازمان سیا خدمت شما ارائه می‌دهم که از طریق این جملۀ آقای جیمز وولسی می‌توان تمام طرح­‌ها و نقشه‌­ها و برنامه‌­های مجموعه­ غرب و آمریکا و ایالات متحده نسبت به ایران، منطقه و جهان اسلام را تحلیل کرد.

آقای وولسی رئیس سازمان سیا در دوره جورج بوش پدر است، ایشان در ادامه صحبت­‌های آقای الکساندر دومارانش[2] معتقد بود که از دورۀ جنگ سرد بین شوروی و آمریکا، جنگ جهانی چهارمی به نام درگیری اسلام و غرب رخ می‌دهد.

آقای وولسی در ادامه می‌­گوید که در این جنگ جهانی چهارم، ما آمریکا‌یی‌ها سه هدف کلی و سه آماج داریم، در این سه هدف کلی هدف اول ما در طی 25سال آینده نابود اسلام سیاسی است؛ این هدف اول مجموعۀ غرب است. هدف دوم را تغییر مرزهای کشورهای جهان اسلام اعلام می‌کند و هدف سوم را اضمحلال و کم کردن سرمایه­‌های اجتماعی کشورهای جهان اسلام که به آن‌ها کشورهای تروریسم می‌­گوید.

طبق این سه هدف کلی می‌­شود تمام برنامه­‌های دولت‌­­های مختلف ایالات متحده را در طول بیست سال اخیر بررسی و تحلیل کرد.

نابودی اسلام سیاسی؛ یعنی حمله به اسلام سیاسی و ولایت فقیه که در طول برنامه‌­ها و اهداف مختلف خودشان شاهد آن بودیم.

تغییر مرزهای جغرافیایی و بر هم زدن نظم جغرافیایی در منطقه آماج کلی دیگری است که در تمام بیست سال اخیر، دیدیم که توسط غربی­‌ها صورت می­‌گرفت.

مورد سوم که مورد خیلی مهم­‌تر و هدف قابل توجه‌تری است، اضمحلال سرمایۀ اجتماعی کشورهای جهان اسلام است. سرمایۀ اجتماعی یعنی اینکه شما چطور می‌­توانی جنبش­‌های اجتماعی، تجمع‌­های اجتماعی و شعائری به وجود بیاورید؛ مثلاً فرض کنید کشوری مثل ایران سرمایه اجتماعی بالایی دارد، این کشور یکسری شعائر مثل محرم و رمضان دارد که این کشور از حیث سرمایه اجتماعی غنی­‌تر است، یک کشوری این رویدادها را ندارد، تجمع‌­های اجتماعی را ندارد، این کشور سرمایه اجتماعی کمتری دارد.

مجموع جهان اسلام سرمایه اجتماعی دارد که این سرمایه اجتماعی باید تقلیل داده بشود، باید اضمحلال داده بشود، باید نابود بشود طبق گفته جیمز وولسی که گفت در 25 سال آینده ما به دنبال چنین هدفی هستیم.

در دورۀ جورج بوش پدر با همین هدف کلی شروع و سعی کردند مرزهای جغرافیایی را دستکاری کنند و کشورها را تغییر بدهند. بعدها در دورۀ جورج بوش پسر نقشۀ تقسیم منطقه را دادند که ایران را به پنج کشور، عراق را به سه کشور تقسیم کنند و عربستان و به همین شکل کشورهای جهان اسلام کوچک و خرد بشوند که از این حیث هم اسلام سیاسی؛ یعنی ولایت فقیه و محور مقاومت آسیب بخورد و هم سرمایه اجتماعی نابود شود، با کوچک کردن کشورها و محدود کردن‌شان و ایجاد قومیت‌بندی و نزاع­‌های قومیتی و به وجود آوردن گسل­‌های قومیتی.

طرح جنگ‌های سی‌ساله در دورۀ اوباما

در دوره‌ بعد(جورج بوش پسر) به دلیل این سه هدف کلی به عراق و افغانستان حمله کرد و در دورۀ اوباما، دولت آمریکا طبق این سه هدف کلی، جنگ‌­های مذهبی سی‌ساله را شروع کرد.

جنگ‌­های مذهبی سی­‌ساله یکی از اصطلاحات معروف تاریخ غرب و اروپا است، وقتی که مذاهب مختلف مسیحی در قلب اروپا به جان هم افتادند و همدیگر را کشتند؛ در طول سی‌سال مذهب پروتستان و مذهب کاتولیک و ارتدوکس بر اساس عقیده و مذهب با هم جنگیدند و این جنگ، جنگ مذهبی سی‌ساله نام گرفت، از سال 1618 تا سال 1648، آنقدر پروتستان‌­ها و کاتولیک­‌ها یکدیگر را کشتند که جمعیت اروپا نصف شد!

آقای اوباما این را در دستور کار قرار داد و گفت: همانطور که در قاره اروپا، مذاهب مختلف مسیحیت از هم دیگر کشتند و نسل بعدی از مسیحیت مأیوس شد و مسیحیت را کنار گذاشت، در درون جهان اسلام هم ما مذاهب مختلف داریم، اهل تسنن و شیعه داریم، همان پتانسیل که مسیحیت در اختلاف بین پروتستان‌­ها و کاتولیک‌­ها داشت و به تبعش، جنگ بین این دو در اروپا رقم خورد، چنین کاری را در اسلام می‌­کنیم.

گروه‌­های تکفیری را تقویت کردند و داعش را در زمان دولت اوباما به وجود آوردند و جنگ‌­های مذهبی سی‌ساله شکل گرفت؛ داعش وارد عراق شد و عراق و سوریه را طبق همین منطق گرفت.

اول بیایند اسلام سیاسی را نابود کنند؛ یعنی داعش اسلام سیاسی و ولایت فقیه و مقاومت را نابود می‌­کند و ثانیاً سرمایه اجتماعی جهان اسلام را نابود می‌­کند، نسل بعدی از اسلام متنفر می‌­شوند و کسی دیگر به اسلام پایبند نخواهد بود. سرمایۀ اجتماعی که نابود شد، حالا مرحلۀ سوم رخ می‌­دهد و کشورها، نقشه و جغرافیاشان تغییر می‌­کند و بعد از اینکه ضعیف شدند، تقسیم می‌­شوند.

طرح معاملۀ قرن ترامپ

بعد از دورۀ اوباما، در دورۀ ترامپ همین سه هدف کلی باز هم در دستور کار بود، ترامپ با طرح معاملۀ قرن و طرح ابراهیم، عادی‌­سازی روابط کشورهای جهان اسلام و به خصوص کشورهای عربی اطراف رژیم صهیونیستی را با رژیم صهیونیستی در دستور کار قرار داد.

اولین کاری که معامله قرن می‌­کرد نابود کردن اسلام سیاسی بود، محور مقاومت را تضعیف می‌­کرد و به کشورها از حیث جغرافیایی صدمه می‌­زد؛ چون رژیم صهیونیستی رویای نیل تا فرات را دارد.

قسمت سوم، نابودی سرمایه اجتماعی بود که البته این طرح شکست خورد و ادامه پیدا نکرد و ترامپ مجبور شد برای پیاده کردن و تثبیتش دست به ترور بزند و حاج قاسم و ابومهدی را در فرودگاه بغداد ترور کند. برای اینکه بتواند این سه هدف کلی را اجرا کند.

در دورۀ بایدن باز شاهد این سه هدف کلی هستیم، همین سه هدف کلی که 25 سال گذشته آقای جیمز وولسی، رئیس اسبق سازمان سیا گفت.

در اعتراضاتی که در 6 ماه گذشته دیدیم، اولین مسأله، مسألۀ حجاب بود. حجاب یکی از سرمایه‌­های اجتماعی خیلی مهم در جهان اسلام است، وقتی که جامعه‌­ای حجاب دارد، طبیعتاً قدرت بالایی در تولید سرمایۀ اجتماعی دارد. حجاب یک ارزش است، ارزش‌­ها خصلت اصلی‌شان این است که سرمایۀ اجتماعی تولید می‌­کنند، زنجیرۀ ارزش‌­ها سرمایۀ اجتماعی تولید می‌­کند.

در آمریکا ارزشی به نام ارزش‌­های آمریکایی وجود دارد، ارزش­‌های آمریکایی باعث می‌­شود سرمایه­‌های اجتماعی آمریکا بالا برود، طبیعتاً سرمایه‌­های اجتماعی آمریکا در مقایسه با کشورهای غربی بالاتر است؛ چون که ارزش‌­های آمریکایی خیلی بالاتر از سایر کشورها است.

در جهان اسلام ارزش­‌های به شدت بالا و والایی داریم، این ارزش­‌ها باعث می‌­شود که سرمایۀ اجتماعی تولید بشود. یکی از مهم‌­ترین ارزش­‌ها حجاب است، بعدی‌ عفت و بعدی حیا و بعدی غیرت است، وقتی که این ارزش‌­ها در کنار هم سرمایۀ اجتماعی تولید بکنند، ضد طرح دشمن خواهند بود.

اولین مسأله، مسأله حجاب بود که شاهد آن بودیم، مسأله دوم اسلام سیاسی بود و شعارها ضد خود ولایت‌فقیه و شخص ولی فقیه بود. دیدید در این حوزه چقدر فعالیت­‌های مختلفی داشتند و چقدر با روش فحاشی سعی کردند اسلام سیاسی را تضعیف کنند.

در قسمت سوم بحث تقسیم ایران و دستکاری در نقشۀ ایران بود. در تجمع برلین که تجمع همۀ اپوزیسیون‌ها و معاندین جمهوری اسلامی بود دیدید که گروه‌­های تجزیه‌طلب کُرد و تجزیه‌طلب عرب چگونه فعال بودند و پرچم خودشان را بالا گرفته بودند که دنبال تجزیۀ ایران هستند.

هر وقت یک اتفاق اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در ایران و عراق و لبنان و سایر کشورهای جهان اسلام رقم بخورد، هر موقع تظاهرات و اعتراضاتی وجود داشت، سریع به این سه هدف کلی رجوع کنید که ایالات متحده در نظر دارد و متوجه می‌­شوید که طرح دشمن الآن چیست و قرار است چه کار بکند و هدف غایی آن‌ها چیست.

به عنوان یک مقدمه که وارد بحث بشویم، بحث امروز ما تحلیل این است که چرا فتنۀ سال 1401 شروع شد و آیا در چشم‌انداز پیش ­رو، این فتنه تمام شده، یعنی بحث اعتراضات و تظاهراتی در کف خیابان بود که تمام شد یا اینکه ادامه خواهد داشت؟

پورنوکراسی یعنی چی؟

موضوع بحث، تحلیل اعتراضات و اسم جلسه پورنوکراسی و چشم انداز پیش­ رو است. اصلاً چرا پورنوکراسی؟ این اصطلاح یعنی چی­؟ پورنوکراسی به چه معنا است؟ کلماتی که کراسی دارند را طبیعتاً شنیده‌­اید، پورنوکراسی به معنای سالاریِ یک نوع سبک و روش است، مثلاً می‌­گویند دموکراسی، یعنی مردم‌سالاری که بر همین وزن، پورنوکراسی به معنای نفسانیات‌سالاری است.

پورنیا واژه‌ای یونانی است که امروزه در انگلیسی هم به کار می‌­رود، در کتاب مقدس یهود و مسیحیت، پورنیا به دو معنا آمده است؛ معنای اول به معنای فساد جنسی است و معنای دوم به معنای شرک است. در تورات زمانی که بنی اسرائیل فرامین خدا را کنار می‌‌گذارند و بت‌پرست می­‌شوند، نوشته شده که این‌ها به سمت پورنیا یعنی به سمت شرک رفتند.

امروز  این دو معنی همچنان از این واژه استنباط می­‌شود، وقتی که گفته می‌­شود پورنوکراسی، منظور هر دوی این‌ها است. چند روز گذشته هیلاری کلینتون توییتی زد که توییتش خیلی به محتوای امروز ما نزدیک بود و به کار می‌­آید. هیلاری کلینتون گفت که در ایران مردم به دنبال تئوکراسی(خداسالاری) نیستند، مردم در حال اعتراض به تئوکراسی هستند، یعنی در حال اعتراض به خداسالاری هستند. در واقع مردم به دنبال دموکراسی هم نیستند، درست است مردمی که دارند اعتراض می­‌کنند به دنبال تئوکراسی نیستند اما به دنبال دموکراسی هم نیستند، دنبال پورنوکراسی هستند، یعنی دنبال نفسانیات‌سالاری هستند.

در قرآن مفهوم و واژه‌ای به نام ولایت هوی، شبیه پورنیا و پورنوکراسی داریم، در قرآن، خدا به پیامبر می‌­فرماید: «أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ (جاثیه/ 23) آیا دیدی کسی را که خدای خودش را هوای نفس خویش قرار داده؟» این اتخاذ هوای نفس به عنوان اله همان پورنوکراسی است، همان نفسانیات‌سالاری است.

سه دورۀ مهم پورنوکراسی در غرب

غربی­‌ها می­‌گویند تا به حال سه دوره داشته‌ایم که نفسانیات‌سالاری اوج گرفته است، مثل نمودارهایی که برای قیمت دلار طراحی می‌کنند که مثلاً امروز بالا و فردا پایین است و دوباره پس فردا این قیمت است، مثل این نمودارها معتقد هستند که تا به امروز در تاریخ غرب سه دورۀ پورنوکراسی داشته‌اند.

دورۀ اول به قرون وسطی و تاریخ کلیسا یعنی وقتی که کلیسا بر غرب حاکم بوده، برمی‌گردد. عصر زنی به نام تئودورا[3] است، زن بدکاره­‌ای که به دربار پاپ نفوذ می‌کند و تبدیل به معشوقۀ پاپ می‌شود و آنقدر این نفوذ در دستگاه پاپ و کلیسا قوی و پرقدرت بوده که پاپ‌­های بعدی را انتخاب و نصب می‌­کند.

از نسل این زن بدکاره، نوه و پسرش هم پاپ می‌­شوند. یعنی نوه و پسر یک زن بدکاره، پاپ کلیسا در اروپا می‌شود، نوۀ تئودورا پاپ به شدت فاسدی بوده که خود غربی‌­ها معتقدند دورۀ پاپ بودن این شخص، عصر تاریکی است. آنقدر که این آدم از حیث جنسی و مالی شخص فاسدی بوده است.

این دوره، دوره‌­ای است که آنقدر فساد در کلیسا زیاد می‌­شود که گروهی از مسیحیان از مذهب کاتولیک جدا می‌­شوند و مذهب ارتدوکس نام می‌گیرند که الآن در روسیه و یونان و در شرق اروپا است. این‌ها بر اثر تحرکات تئودورا و فرزندان و نوادگانش از این مذهب جدا می‌­شوند.

تئودورا نوه‌­ای به نام پاپ سرگیوس دارد، پاپ سرگیوس[4] اوج فساد کلیسای قرون وسطی است. این آدم در سن بیست سالگی به مقام پاپ می‌­رسد و آنقدر در فساد غوطه­‌ور بوده که خود شورای عالی کلیسا مجبور می‌­شود این شخص را کنار بزند. انی دوره در زمانی بود که حدود 500 سال از شکل گرفتن اسلام گذشته بود و مسلمانان کشورهای مختلف را فتح کرده و به جنوب ایتالیا رسیده بودند. در آن دوره جنوب ایتالیا به دست مسلمان‌­ها می‌­افتد و نزدیک است که به واتیکان برسند و قلب جهان مسیحیت در اختیار مسلمانان قرار بگیرد.

شورای عالی کلیسا، سرگیوس را بر کنار می‌کند و پاپ بعدی قوا را متحد می­‌کند. در حوالی سال 1100 میلادی، مسلمان­‌ها را بیرون می‌ریزند.

این عصر، عصر اول پورنوکراسی است. غربی­‌ها معتقدند که این عصر «عصر تاریکی» است که منجر به جدایی مذهب ارتدوکس از کاتولیک می­‌شود.

عصر دوم، عصر تاریک‌­تر و فاسدتری است، دورۀ رنسانس که در سال 1400 میلادی پاپ بورجیاس[5] بر سر کار بوده است، برای پاپ بورجیاس سریالی سه فصلی ساخته شد و فساد این پاپ، به تصویر کشیده شد. پاپ بورجیاس علی‌رغم اینکه شخصیت فاسدی بود و فساد جنسی و مالی داشت، قواعد کلیسایی مسیحیت را کنار می‌­زند و تغییر می‌­دهد.

فرض کنید در مرجعیت شیعه کسی حاکم شود که قواعد فقهی شیعه را تغییر بدهد و در آن دستکاری کند؛ یعنی بدعت بیاورد. در دوره کلیسا چنین اتفاقی می­‌افتد، مثلاً یکی از قواعدی که تغییر می‌دهد و در آن بدعت ایجاد می­‌کند، قاعده «نفرین هام» است. مطابق این قاعده نژادپرستانه، مسیحی‌­ها معتقدند که هام، فرزند حضرت نوح(ع)، توسط نوح نفرین شده است و به همین دلیل طرد شده و فرزندانش نفرین شده هستند.

طبق تحریف پاپ بورجیاس، سال‌های بعد، اروپایی­‌ها وقتی به آفریقا حمله می‌­کنند و دورۀ استعمار شروع می‌­شود، توجیه می‌­کنند که آفریقایی­‌ها رنگشان سیاه است و سیاه‌پوست هستند، به این علت که فرزندان هام هستند و نفرین شده‌اند.

در دورۀ دوم، کلیسا از جامعه منزوی و دور می‌­شود. در دورۀ اول بعد از فساد کلیسا مذهب جدیدی به وجود می‌­آید، اما در دورۀ دوم، علی‌رغم اینکه مذهب جدید دیگری به نام پروتستانتیسم و مذهب اعتراض در آلمان به وجود می‌آید، کلیسا کاملا منزوی می­‌شود. در عصر رنسانس به کمک پاپ بورجیاس و خاندان یهودی مدیچی[6] سه کار انجام می‌­دهند. خاندان مدیچی اصالتاً یهودی هستند و در ایتالیا خودشان را جای مسیحی‌­ها جا می‌­زنند، با پاپ مراوده نزدیک دارند و در شهر فلورانس مستقر می‌شوند.

سه کار مهم خاندان مدیچی

خاندان مدیچی سه کار مهم انجام دادند؛

کار اولشان فاسد کردن فرهنگ و اخلاق جامعه مسیحی با هنر و کار هنری بود. یکسری هنرمند، نقاش و معمار را استخدام کردند و به آن‌ها پول دادند تا فرهنگ و اخلاق را فاسد کنند. یکی از کارهایی که کردند، ساخت کلیسای بزرگی در شهر فلورانس بود که خاندان مدیچی این کلیسا را ساختند. داخل گنبد این کلیسا در شهر فلورانس نقاشی­‌های مستهجن کشیدند و ملائکه و انبیاء را لخت و عور طراحی کردند و این به کمک هنرمندان فاسد آن عصر انجام شد.

کار مهم دیگری که کردند، گرفتن معیشت و اقتصاد از دست پاپ و به وجود آوردن نهادی به نام نهاد بانک بود. در نهاد بانک مراوده‌های اقتصادی را از دست پاپ گرفتند، ربا دادند و ربا گرفتند و گفتند ما به شما سود می‌­دهیم و شما وجوهات شرعی را در اختیار ما بگذارید. بانک‌­های مدیچی، وجوهات شرعی مسیحی‌­ها را به پاپ می‌­رساند. کار اولشان جدایی فرهنگ و اخلاق و هنر از دین و کار دومشان جدایی معیشت از دین بود.

این دو ضربه را که زدند وقت ضربه سوم بود، گفتند دین ربطی به سیاست ندارد و سیاست از دین باید جدا باشد. در آن دوره شخصیتی به نام نیکولو ماکیاولی[7] بود که پدر سیاست‌­داری در جهان به حساب می­‌آید، آقای ماکیاولی کتاب شهریار را برای خاندان مدیچی نوشت و این کتاب به مانیفست سیاست بدون دین در جهان تبدیل شد؛ هر کسی در دنیا سیاست خوانده است، بالاخره کم و زیاد گریزی به کتاب ماکیاولی داشته و دارد. همه سیاست‌­دارها کتاب انجیل­شان کتاب «شهریار» نیکولو ماکیاولی است.

سه کار مهمی که در دورۀ پورنوکراسی دوم انجام دادند این بود که ابتدا اقتصاد و معیشت را با نهاد بانک از دین جدا کردند، هنر، اخلاق و فرهنگ را با کار هنری که هنرمندان فاسد با خاندان مدیچی انجام می‌دادند، از دین جدا کردند، کار سوم جدا کردن سیاست از دین بود.

دورۀ سوم پورنوکراسی و انقلاب اسلامی

در دورۀ سوم پورنوکراسی انقلاب اسلامی وقوع پیوسته است. زمانی که کتاب شهریار نوشته شد، دوره دولت‌ملت­‌ها نبود، بلکه در آن زمان دولت‌شهرها وجود داشتند و حاکمان دولت‌شهرها به واسطۀ دانستن این مانیفست، حکومت کردند. تا قبل از آن پاپ بود و امپراتوری روم، دولت‌ملت نبود، بلکه دولت‌شهر بود به این معنا که دولت‌شهرها زیر نظر امپراتوری بزرگ‌­تری بودند که امپراتوری روم بود و پاپ و قیصر حکومتی دینی داشتند، بعد که دولت‌شهرها آمدند، کتاب نیکولو ماکیاولی را در اختیار گرفتند و حاکمان محلی جدا از پاپ حکومت کردند.

در بسیاری از مواقع خود ایتالیا و خیلی از حکومت‌­ها با ارتش پاپ درگیر بودند و می‌­جنگیدند. در یک دولت‌شهر، مردم مسیحی طرفدار حاکم مسیحی هستند، مثلا دولت‌شهر فلورانس با ارتش پاپ که در واتیکان مستقر بود جنگید که این در تاریخ ایتالیا یک أمر واضح است.

دورۀ سوم پورنوکراسی یک سال قبل از انقلاب اسلامی ایران است. پاپ وقت در سال 1978 میلادی از کلیسا درخواست می‌­کند با توجه به اینکه امروز شرایط جهان شرایط فاسدی از لحاظ اخلاقی و جنسی است، تحقیقی انجام بدهد که در جهان چه خبر است. تحقیق را انجام می‌­دهند و به این منتج می‌­شود که ما در عصر سوم پورنوکراسی قرار داریم، این گفتۀ خود کلیسای مسیحی است.

چرا؟ چون که ده سال قبل از آن در سال 1960 و در دهۀ شصت میلادی در آمریکا انقلاب جنسی رقم خورده بود؛ انقلاب جنسی آمد یک حد و یک فصل به تاریخ اروپا زد که تاریخ به قبل و بعد از انقلاب جنسی تقسیم شد، تصوری که ما از آمریکا داریم و هنری که ما از آمریکا می‌­بینیم، همۀ آن برای بعد از دورۀ انقلاب جنسی است.

دورۀ قبل از انقلاب جنسی به شدت شرایط حجاب و شرایط پوشش در آمریکا جدی بود و خانواده‌­ها مقید به حجاب مسیحی بودند و حیا به شکل خیلی عمومی رواج داشته است.

در دورۀ انقلاب جنسی به وسیلۀ سلبریتی­‌های مختلف، هنرمندان سینمایی و شخصیت‌­های مختلف آن زمان بی‌­حیایی را رواج دادند، در آن زمان تازه یک دهه از وجود سینما می‌­گذشت، یعنی بعد از جنگ جهانی دوم در دهۀ50 سینما شکل می‌­گیرد و در دهۀ 1960 از پتانسیل هنری سینما برای انقلاب جنسی که در آمریکا رقم می‌­خورد استفاده کردند.

در دورۀ انقلاب جنسی، روانشناسان این حرکت و بی‌­حیایی جامعه را تئوریزه کردند. در مناسبات خانواده گفتند اصل بر بی‌­حیایی خانم‌ها و بی‌­غیرتی آقایان است، یکی از شخصیت‌­هایی که خیلی در این مورد تحقیق کرد، آقای آلفرد کینزی[8] است، آلفرد کینزی که البته خود او هم شخصیت فاسدی بود، در تحقیقی بیست‌ساله مناسبات مردان و زنان را مطالعه کرد، بی‌­حیایی و بی‌­غیرتی مردها و انقلاب جنسی را به کشورهای دیگر صادر کرد و تا به امروز هم این صدور ادامه داشته است.

آمار حرام‌زادگی در کشورهای جهان

امروزه انقلاب جنسی تا به حدی تب آن گرم شده و بالا رفته است. در کشورهای غرب و در جهان درصد قابل توجهی از تولد فرزندان خارج از ازدواج است؛ یعنی افرادی که در دین به آن‌ها حرام‌زادگان می‌گوییم. سند نقشۀ خانوادۀ سازمان ملل که هر ساله به دست سازمان ملل منتشر می­‌شود، قسمتی به نام تولد فرزندان خارج از ازدواج دارد، در این سند برای هر بخش درصدی در نظر گرفته شده است.

در کشور کنگو 37 درصد و در شیلی 71 درصد تولد‌های آن خارج از ازدواج بوده و مشروع نیست. کلمبیا 84 درصد، کانادا 33درصد، مکزیک 55 درصد، ایالات متحده آمریکا 41 درصد، فرانسه 57 درصد، آلمان 35درصد، ایرلند 35درصد و ایتالیا که قلب مسیحیت است تولد خارج از ازدواج و غیر مشروع آن 27 درصد است. این از پورنوکراسی و نفسانیات‌سالاری است.

در کشورهای منطقه رتبه اول برای اسرائیل 5درصد و رتبه دوم برای ترکیه با 3درصد است، برای باقی کشورها آماری وجود ندارد. در آسیا فیلیپین 43درصد، تایوان 4 درصد، اندونزی 3درصد، ژاپن 2درصد، کره جنوبی 2درصد و هند 1درصد است.

عادی‌سازی همجنس‌بازی

امروزه یکی از روندهای عادی‌­سازی در دنیا، عادی‌­سازی همجنس­بازی است؛ خیلی از کشورها همجنس‌­بازی را در پارلمان و در مجلس‌­های خودشان قانونی اعلام کردند. ازدواج همجنس­گرایان در آلمان قانونی شد و خیلی از کشورهای مختلف به آن رأی دادند و در مجلس خودشان اعلام کردند که قانونی است مردی با مرد دیگر یا زنی با زن دیگری ازدواج کند و این تشکیل خانواده به حساب می­‌آید و نوعی خانواده است. حدود بیست و خرده‌­ای کشور آمدند و ازدواج همجنس­بازی را قانونی اعلام کردند.

خود ازدواج این‌ها زیر سؤال است و طبق تعریف اسلام، ازدواج یعنی یک مرد و یک زن، ولی تعریف غرب این نیست و در غرب هر کس با هر کس ازدواج بکند، اسم آن ازدواج می‌­شود!

خیلی از کشورها این را رسمی کردند. در کشورهای مختلف مانند فرانسه اعتراض علیه همجنس­‌بازی داریم، در فرانسه مانند اعتراض جریان جلیقه زردها که در اعتراض به گرانی بنزین بود، معترضان به همجنس‌بازی در پاریس جمع شدند و علیه آن تظاهرات کردند. نماهای مختلفی در نشان دادن وضعیت همجنس‌­گرایی در کشورهای مختلف وجود دارد. ایران کاملاً قانونی با همجنس­بازان برخورد می‌­کند.

چرا اغتشاشات 1401 شکل گرفت؟

چرا شاهد بودیم که این افراد در 6 ماه گذشته چنین کاری انجام دادند؟ به دلیل اینکه به دنبال پورنوکراسی و نفسانیات‌سالاری هستند. خانم ابراهیمی در جشواره کَن گفت که انقلاب بعدی در ایران، انقلاب زنان خواهد بود که این انقلاب اولین انقلاب زنان در تاریخ خواهد بود و به انقلاب جنسی که در آمریکا به وقوع پیوست، منتج می‌­شود.

یکی از شخصیت­‌های غربی که خیلی دربارۀ فرهنگ جهان اسلام و فرهنگ کشورهای مختلف کار کرده است، آقای جرالد سگال[9] است، جرالد سگال در دهه شصت، همان زمان که ایران درگیر دفاع مقدس است، می‌­گوید: ایران حکومتی دینی دارد و این حکومت دینی را نمی‌­شود با جنگ متوقف کرد، راه آن به هبوط کشاندن این حکومت، همانطوری است که حوّا آدم را به هبوط کشید. طبق آیین یهود در تورات، ابلیس حوّا را اغوا کرد و حوّا سیب ممنوعه را خورد و به آدم هم داد و ابلیس از طریق حوّا آدم را اغوا کرد و به هبوط کشانید. جرالد سگال هم می­‌گوید حکومت ایران، حکومتی دینی است، پس باید از طریق زنان، آن حکومت دینی را به زیر کشید و به هبوط درآورد. از این رو انقلاب زنان و به تبع آن انقلاب جنسی صورت گرفت.

در انقلاب زنان روش‌ها و متدهایی وجود دارد که آن‌ها را برای پیشبرد اهداف خودشان استفاده کردند، یکی از آن‌ها این بود که آمدند از استراتژی داعش در عملیات روانی استفاده کردند، داعش عملیاتی روانی به نام «النصر بالرعب» داشت؛ یعنی پیروزی با ایجاد ترس و وحشت و رعب که از همین طریق داعش آمد شهر موصل را گرفت. داعش ترسی ایجاد کرد، مردم از داعش ترسیدند و شهر را خالی کردند و موصل در اختیار داعش قرار گرفت.

در طول اغتشاشات 6 ماه گذشته النصر بالرعب ایجاد کردند. در سه حوزۀ اول سراغ بازاری‌­­ها رفتند و به کسبه­ گفتند که مغازه‌­ها را ببندند و امروز اعتصابات است. با ایجاد وحشت سعی کردند کسبه را همراه خودشان کنند. در قسمت دوم سراغ هنرمندان و شخصیت‌­های سینمایی و معمار و نقاش رفتند که همراه نبودند، به آن‌ها فشار آوردند که همراه شوند، جریان سلبریتی، ضد نظام موضع گرفتند. آقای فخیم­‌زاده گفت که ما را تحت فشار قرار دادند که بیایید توییت بزنید وگرنه می‌­آییم چنان و چنان می‌­کنیم.

النصر بالرعبِ سوم در دانشگاه‌­ها بود؛ به شخصیت‌­هایی که انقلابی بودند مانند سخنگوی دولت و یا هر شخصیتی که به دولت نزدیک بود و سخنرانی داشت حمله کردند و با فحاشی جلساتشان را به هم زدند.

روش بعدی که خیلی مهم بود، روشی بود که پارسال زمستان در رسانه شکل گرفت. در رسانه آقای اسکپتیک[10] روشی را در براندازی و در مواجهه با جمهوری اسلامی ابداع کرد. همیشه روشنفکرها و شخصیت­‌های مخالف جمهوری اسلامی می‌­گفتند که جمهوری اسلامی رژیمی آخوندی است و آخوندها سواد کافی ندارند و ما روشنفکرها خیلی آدم‌­های باهوشی هستیم، آن‌ها تیپ روشنفکری و باسوادی داشتند. اما از زمستان پارسال این تیپ تغییر کرد، آقای اسکپتیک با شخصیت­‌های اپوزیسیون جمهوری اسلامی ایران در آمریکا و کشورهای مختلف مناظره کرد و در سه حوزه شکاکیت ایجاد کرد.

اولین شک در اعتقادات و مبانی نظری اسلام بود که همه را به سخره گرفت، دومین شک در اخلاقیات بود، در مفاهیمی مانند حیا و غیرت تشکیک ایجاد کرد و گفت چه کسی گفته که زن باید حیا داشته باشد و چه کسی گفته که مرد باید غیرت داشته باشد؟ این مفاهیم را به سخره گرفت و تمسخر و فحاشی کرد. در قسمت سوم تمام اپوزیسیون را جمع کرد و کنار گذاشت و در مناظره­ با تک‌تک آن‌ها آمد و روش‌شان را نقد کرد و با فحاشی آن‌ها را کنار گذاشت. مثلاً با جماعت چپ رجوی و سازمان منافقین مناظره کرد و نقد کرد و گفت روش شما مطلوب نیست و اگر شما براندازی کنید، نمی‌­توانید جایگزین جمهوری اسلامی بشوید و آن‌ها را به حاشیه راند، با سلطنت‌طلب‌ها و با جریان‌­های مختلف اپوزیسیون مناظره کرد و همه را به حاشیه راند.

در اپوزیسیون­‌های مختلف جمهوری اسلامی تشکیک ایجاد کرد و وقتی همه متوجه شدند که نمی‌­شود با روش‌­های قبلی مقابل جمهوری اسلامی بایستند، تصمیم گرفتند با روش اسکپتیک یعنی با روش فحاشی جلو بروند و در مقابل جمهوری اسلامی بایستند. یکی و دو ماه بعد از آن دوره، در شب تاسوعا علی کریمی پستی گذاشت و گفت چه کسی گفته است که باید نذری بدهیم؟ شما همان پول را به فقرا بدهید و دیگر نیاز نیست که برای فقرا دعا کنید و غذای نذری به آن‌ها بدهید تا زندگی‌شان بهتر شود.

یک روحانی جواب آقای کریمی را داد که نذری را مردم می‌­دهند و شما چه کار داری و به شما چه ربطی دارد؟ آقای کریمی در جواب توییت این روحانی با فحاشی جواب داد. این در ایام محرم است که علی کریمی ضد یک روحانی فحاشی می­‌کند؛ از اینجا روش اسکپتیک شیوع پیدا کرد که از شخصیت­‌های هنری بسیاری از این حرکت­‌ها را مشاهده کردیم و این را در کف میدان می­‌دیدیم که علیه شخص ولی فقیه توهین و فحاشی می‌­کردند.

این‌ها می­دانستند که جمهوری اسلامی را نمی‌­توانند از طریق این کارها براندازی کنند، روش خودشان را تغییر دادند و اولین سنگر که حجاب است را فتح کردند و با این کار می‌­خواهند سنگرهای دیگر را فتح کنند که در آخر انقلاب جنسی صورت بگیرد و با این فحاشی می‌­خواهند آن را بیشتر رواج بدهند و با حیای اجتماعی مقابله کنند.

در فتنه‌­های قبلی، فحاشی به این صورت صریح نداشتیم، در فتنۀ سال 88 اینقدر صریح فحاشی نداشتیم و این سبک جدیدی از فحاشی است.

استراتژی بعدی این‌ها، استراتژی ژینا و زن بود که با کشته‌­سازی یکسری زن‌های فاسد و دختران بدکار و مظلوم جلوه دادنشان، انگشت اتهام را به سمت جمهوری اسلامی گرفتند. جمهوری اسلامی را متهم کردند که دختران و فرزندان خودش را می­‌کشد.

این کار را قبلاً در چین انجام داده بودند، در اعتراضات چین در میدان معروف چین که اعتراض کرده بودند. گفتند این مردم را حکومت چین کشته است و انگشت اتهام را به سمت حکومت چین بردند و آن را منفعل کردند. امسال این استراتژی را در ایران به کار گرفتند و گفتند مهسای امینی، نیکا شاکرمی، حدیث نجفی و تمام این شخصیت­‌هایی که در این مدت نام­ آن‌ها در رسانه‌­ها مطرح بود  همه به دست جمهوری اسلامی کشته شدند.

گذر از جنگ شناختی به جنگ احساسی

همیشه در طول تاریخ، غربی‌­ها می­‌گفتند سعی می‌­کنیم شناخت طرف مقابل را تغییر بدهیم و به تبعِ تغییر شناخت طرف مقابل، تصمیم و نظر او را تغییر بدهیم، این از علوم انسانی غربی‌­ها آمده بود. مکتب ژان­‌پیاژه[11] در علوم تربیتی به شناخت کودک و شناخت نوجوان معتقد بود، به این معنا که وقتی اندیشۀ کودک یا نوجوانی را تغییر بدهید، رفتارها و تصمیم‌­های او را در اختیار می‌گیری و مؤلفه­‌های اصلی کنش­‌های یک انسان شناخت و اندیشه او است.

در ادامۀ مباحث علوم انسانی و روانشناسی شخصیت دیگری به نام آقای پلاچیک[12] گفت: به موازات شناخت انسان و اندیشه و عقل انسان، احساسات مطرح است، همانطور که اندیشه در تصمیم انسان تأثیر می­‌گذارد، احساسات هم تاثیر می­‌گذارد و هر دو به موازات هم هستند. نقشه‌ای را به نام احساسات پلاچیک طراحی کرد که در روانشناسی تدریس می­‌شود. معتقد هستند که احساسات به انسان انگیزه می‌­دهد، مبنای تصمیم انسان است و مبنای حرکت انسان می‌­شود.

در دورۀ بعد و در چند سال اخیر، روان­شناسِ صهیونیستی- یهودی به نام شوارتس[13] در اسرائیل به تبع تحقیق و پژوهش در مورد عملیات‌­های استشهادی حزب‌الله لبنان، مبحث جدیدی مطرح کرد. او گفت همانطور که احساسات و شناخت تأثیرگذار هستند، بخش سوم دیگری وجود دارد که ترکیبی از این دو به نام «زنجیره ارزش‌­ها» است. شوارتس یک روان­شناس صهیونیستی یهودی است که در اسرائیل تدریس می­‌کند و مطابق مطالعه عملیات‌­های استشهادی حزب‌الله و با این سؤال که چرا استشهادی‌­های حزب‌الله چنین کاری را انجام می­‌دهند، به این رسید که مبنای ارزش‌­های انسان، ارزش‌­های او است و  زنجیرۀ ارزش‌­ها را طراحی کرد.

تا به امروز جمهوری اسلامی درگیر جنگ­‌های شناختی بوده است، تا قبل از فتنه 1401 جمهوری اسلامی درگیر جنگ­های شناختی بود اما امسال ما هیچ حرف اندیشه‌­ای و منطقی و معقولی در تظاهرات و اعتراضات در بین شعارهای آن‌ها ندیدیم؛ چون به سمت جنگ‌­های احساسی حرکت کرده بودند. دیگر دشمن به دنبال جنگ‌­های شناختی نمی­‌رود؛ چون جمهوری اسلامی تمامی حرف­‌های اپوزیسیون خودش را شنید و طرح اندیشۀ اسلامی را ارائه کرد و در جنگ شناختی پیروز شد. امروز عصر جنگ احساسی در بستر فضای مجازی و رسانه است.

آماج اصلی حملات چه کسانی هستند؟

دو قشر اصلی احساساتی، خانم‌­ها و جوانان هستند. خانم‌­ها و جوان‌­ها بیشتر­ احساساتی تصمیم می­‌گیرند. عصر جنگ­‌های احساسی با این تظاهرات شروع شد، از چه طریقی؟ از طریق همان زنجیرۀ ارزش‌­ها که شوارتس گفته بود. زنجیرۀ ارزش‌­ها و همان مطلبی که جیمز وولسی گفته بود که سرمایۀ اجتماعی را نابود بکنید و من گفتم که این ارزش‌­ها هستند که سرمایه‌­ها را تولید می­‌کنند.

حمله به ارزش‌­ها یعنی ادامۀ جنگ­‌های احساسی و شناختی، یکی از ارزش‌­ها حجاب بود که به آن حمله کردند، به تبع آن ارزش‌های دیگری مثل حیا، غیرت، ایثار، کرامت و عزت وجود دارد که همۀ این‌ها در کنار یکدیگر مانند زنجیره هستند. این‌ها آمدند از حلقۀ حجاب در جنگ‌­های احساسی به این زنجیرۀ ارزش‌ها حمله کردند.

در این تظاهرات، فصل جدید جنگ­‌ها، جنگ‌­های احساسی بود، در این فضا اپوزیسیون دیگر حرف منطقی و معقولی در مقابل ما ندارد که بگوید، او سعی می‌­کند با احساسات، طرف مقابل را عقب براند و وقتی که با احساسات طرف مقابل را عقب براند، از چه چیزی استفاده می­‌کند؟

از سلبریتی، سلبریتی موتور اصلی و محرک فضای مجازی است که احساسات زنان را تحریک می‌­کند. بارها افرادی که قوۀ قضائیه از آن‎‌‌ها بازجویی کرد که از طریق صداوسیما پخش می‌شد، می‌گفتند متأثر از استوری‌­های علی کریمی و یا متأثر از استوری‌های فلان سلبریتی آمدیم اعتراض کردیم، این تأثیر سلبریتی­‌ها در فتنه بود.

حامیان اصلی چه کسانی بودند؟

سلبریتی‌ها، درون جامعه کارها را پیش می‌بردند، در خارج هم سلبریتی‌های جهانی موضع‌­گیری می­‌کردند و کمک آن‌ها بودند. مثلاً صف اولشان که خیلی کمک می‌­کردند، بازیگران فیلم‌های پورن و فاحشه‌­های آمریکایی بودند. آن‌ها بزرگ­ترین حامیان جنبش در این 6ماه گذشته بودند.

شب جشن برجام تصاویری از تهران منتشر شد، روی کاغذی نوشته بودند «نون و پنیر و خاویار، ظریف فلان شخص را بیار!» این فلان شخص یک فاحشۀ معروف آمریکایی است. از آنجا که طرف مقابل (جریان اصلاح‌طلب) فهمید به فلان شخص علاقه دارد و در سال‌های متمادی این را در چشم ایرانیان نگهداشت. سال گذشته با یکی از خوانندگان مستهجن ایرانی که در کانادا مستقر است یک ویدئو ضبط کرد و در اعتراضات اخیر هم یکی از شخصیت‌­هایی که خیلی پست و استوری گذاشت و حمایت کرد خود این شخص بود. شخصیت‌­ها و فواحش دیگری که در آمریکا مشغول بودند به «زن، زندگی، آزادی» کمک و از آن دفاع کردند؛ یکی از شخصیت‌­های بارز آن‌ خانم خلیفه، فاحشۀ لبنانی مسیحی است.

وقتی که آمریکایی­‌ها دیدند در ایران دارند روسری‌­های خودشان را در می‌­آورند و بی‌­حجاب می­‌شوند، یک آمریکایی آمد توییتی زیر توییت ایرانی­‌ها نوشت که دنیا به میا خلیفه‌­های بیشتری نیاز دارد، شما همان راهی را بروید که میا خلیفه در لبنان و آمریکا دنبال کرده است.این توییت یک آمریکایی زیر عکس دختران ایرانی است که بی‌­حجاب شدند.

از حامیان و شخصیت‌­های فکری دیگری که اعلام کردند ملحد هستند آقای اسلاوی ژیژک[14] است که به شدت از اعتراضات حمایت کرد. شخصیت بعدی ریچارد داوکینز[15]، زیست‌شناس ملحدی است که اعتقاد دارد خدایی وجود ندارد. سلبریتی‌­های مختلف غربی مثل کیم کارداشیان[16] که مدل مطرح‌شان است، تا سلبریتی‌­های مختلف‌ مانند آنجلینا جولی[17] حمایت کردند. شخصیت­‌های ایرانی همه حمایت کردند، مثل مهناز افشار و تنابنده، لیستی بلندپایه از سلبریتی‌­ها در حمایت از این جنبش و اعتراضات وجود دارد.

راهکار چیست؟

غیرت برای ما ارزش است و برای آن‌ها بی­‌غیرتی ارزش است. ارزش­‌ها نمادی دارند، سلبریتی‌­ها نماد بی‌­غیرتی هستند، اگر قرار است در ایران غیرت رواج پیدا کند، این غیرت نیاز به نماد دارد، وقتی به تصویرهای مختلف سلبریتی­‌های ایرانی نگاه می‌­کنید، غیر از نماد بی‌غیرتی چیزی وجود ندارد. اگر سراغ بانوان برویم و بگوییم باید حجاب داشته باشید درست نمی‌­شود؛ بلکه باید سراغ آقایان برویم و به آن‌ها بگوییم غیرت داشته باشند؛ اگر آن مرد، مرد غیوری نباشد قطعاً آن خانم، خانم بی‌­حجابی خواهد شد.

اگر قرار است غیرت در ایران رواج پیدا کند، مثل سلبریتی­‌ها که نماد بی‌­غیرتی هستند، نمادهایی برای غیرت می‌­خواهیم، در اینجا شهدا نماد غیرت می‌­شوند؛ شهدا نماد اصلی غیرت هم در سطح شخصی و هم در سطح ملی و هم در سطح تمدنی هستند، در سطح ملی دفاع از وطن بود و در سطح تمدنی دفاع از حرم و در سطح شخصی همگی شخصیت­‌های غیوری هستند.

امروز این الگوپردازی صورت گرفته، دوراهی برای جوانان گذاشته که دوراهی سین و شین است، سینِ سلبریتی یا شینِ شهداء، یا جوانان به سمت سلبریتی‌­ها و ارزش­‌های آن‌ها حرکت می‌­کنند یا به سمت سمت شهدا و ارزش­‌های شهدا.

راهکار در گسترش غیرت مردان است و هر خانم و هر دختری که در 6 ماه گذشته در این جنبش وجود داشت، در حِصن مردی قرار دارد، برادر و همسری دارد؛ اگر آن همسر، برادر یا پدر، مرد غیوری باشد قطعاً خانم به سمت جنبش زن زندگی آزادی نمی­‌رود.

شرایط مثل آب جوشی می­ماند که بر روی گاز گذاشته‌اند، این مثال در حوزۀ بین‌­الملل، مثال خیلی معروفی است که به آن استراتژی قورباغه می­‌گویند. فرانسوی‌­ها که می‌­خواهند قورباغه‌ای طبخ کنند و بخورند، قورباغه را نمی‌­کشند، چون گوشتش تلخ می‌­شود، قورباغه را داخل آب سرد می‌­اندازند چون اگر آب گرم باشد قورباغه بیرون می‌­پرد. قورباغه را داخل آب سرد می‌­اندازند و در ظرف را می‌­بندند و روی شعله می‌­گذارند، آب به مرور دمایش بیشتر می‌­شود، قورباغه نمی‌­فهمد و در نهایت می‌پزد، قورباغه زمانی به خودش می‌آید که پخته است. امروز جامعۀ ایران را روی شعله گذاشته‌اند، تازه شعله را روشن کرده‌اند و این شعله همینجور ادامه دارد.

زمستان تا این حد بود و تابستان تا حد دیگر، سال بعد دوباره بیشتر و سال بعدش بیشتر، امسال فقط بی‌­حجابی بود و سال بعد کارهای دیگری انجام می­‌دهند. این مسیر ادامه پیدا می‌کند تا اینکه به انقلاب جنسی آمریکا برسد. این اتفاقات در انقلاب جنسی آمریکا رقم خورد و بی‌­حیایی و بی‌­غیرتی به حدی شد که امروزه 41 درصد از تولدهای ایالات متحده خارج از ازدواج است.

سؤال حاضران: تحلیل جنگ نرمی که استاد مطهری کردند این بود که هدف، تبدیل زن از شخصی گران‌بها به شیء گران‌بها است، الآن همین هدف را برای سست کردن ارکان خانواده استراتژی کردند. سست کردن خانواده هدف برای رسیدن به چه چیزی است؟

انقلاب زنان برای سست کردن خانواده است، وقتی جامعه را فمینیسم بگیرد، وقتی جامعه را زن‌­گرایی و زن‌­سالاری بگیرد، شرایط خشونت علیه مردان می‌شود و جامعه به این سمت می‌­رود، وقتی جامعه‌ای به این سمت برود، دیگر خانم‌­ها حاضر نیستند بپذیرند «اَلرِّ‌جَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ (نساء/ ۳۴) مردان، سرپرست زنانند» می‌­روند جدا از مردان زندگی می­‌کنند و کسب‌وکار و خانواده خودشان را دارند، درصد زیادی که از همجنس‌­گرایی که در دنیا وجود دارد، همجنس‌­گرایی خانم‌­ها است؛ به دلیل اینکه نمی‌­خواهند با مردی زندگی کنند، انقلاب زنان به انقلاب جنسی منتج می­‌شود که در آمریکا به وقوع پیوسته است.

سؤال حاضران: بعضی از خانم‌ها دنبال تبلیغ حجاب می‌­روند ولی در همین کار، حجاب خودشان کنار می­‌رود. این‌ها را باید چه کار کرد؟

خب این قشر مطلع نیستند و اگر حزب اللهی باشند و دغدغۀ دین داشته باشند، واقعاً مطلع هستند. باید به آن‌ها بگوییم که حجاب از عنوان یک مسأله شخصی خارج شده است، الآن حجاب یکی از آماج‌­ها و مؤلفه‌­های اصلی حملۀ ایالات متحده به جمهوری اسلامی است، کسی که دارد بی‌­حجابی می­‌کند؛ یعنی دارد به براندازی جمهوری اسلامی کمک می‌­کند. اگر به آن خانم این‌گونه بگوییم، اگر آن خانم دغدغۀ دین داشته باشد، بی‌­حجابی را کنار می‌­گذارد. اگر از اول همراه بودند قطعاً پروژه‌­ای بوده که بگویند خانم‌­های باحجاب همراه این جنبش هستند.

کلیسا هم چنین راهکاری داشت، چه چیزی باعث شکست کلیسا شد؟ کلیسا عملاً در دورۀ پورنوکراسی سوم که از سال 1960 به وجود آمد، منزوی بود، چرا؟ چون همۀ نیازهایی که بشر داشت، ایدئولوژی­‌های مدرن آمدند و آن نیازها را برآورده کردند، مردم دیگر هیچ نیازی به کلیسا نمی‌­دیدند، تا قبل از سال 1930 مدارس تحت نظارت کلیسا بودند، اما وقتی مدرنیته آمد، آموزش و پرورش از کلیسا جدا شد و به مرور همۀ ارکان بشر از کلیسا جدا شدند، ایدئولوژی‌­های مختلف، علوم انسانی مختلفی ارائه دادند که کلیسا حرفی برای گفتن نداشت. کلیسا عملاً هیچ محتوایی در برابر کمونیسم و کپیتالیسم نداشت، حرفی منطقی مبتنی بر کتاب مقدس نداشت، اندیشۀ آن‌ها ضعیف بود و دین مسیحیت اساساً به حقانیت نمی­‌پردازد.

در اسلام این‌گونه نیست و دقیقاً برعکس است. ما در این چهل سال موفق شدیم جنگ شناختی را به صورت کلی کنار بگذاریم، بحث انزوای کلیسا بود، کلیسا یکسری برخوردهای منفعلانه انجام می‌­داد که هیچ اثری نداشت و الگویی را نمی‌­توانست ارائه بدهد؛ در دورۀ انقلاب جنسی مرلین مونرو[18] معروف‌ترین زن جهان بود، همچنان تصاویر او هست و در همه جای جهان وجود دارد. مونرو زنی سیگاری بود و باعث شد زن‌ها به سمت این بروند که از دخانیات استفاده کنند.

در دورۀ انقلاب جنسی، کلیسا منزوی بود و الگویی نداشت، در حالی که ما الگو داریم، شهدا را داریم و خیلی از شخصیت‌­های فکری را داریم که کلیسا نداشت و نمی­توانست چنین چیزی را تولید بکند.

چیز دیگری که کلیسا نمی‌­توانست تولید بکند، سرمایۀ اجتماعی بود. کلیسا نمی‌­توانست ماه محرم برگزار کند، نمی‌­توانست مراسمات ماه رمضان را برگزار بکند، نمی­‌توانست سلام فرمانده‌ای به وجود بیاورد، چنین تجمعی که همه در جهان اسلام، سلام فرمانده را اجرا بکنند. کشورهای خارج از جهان اسلام که اصلاً گوشۀ زیر پونز نقشه است، سلام فرمانده را اجرا کردند، این یعنی چی؟ یعنی اینکه اسلام سرمایۀ اجتماعی دارد و توانسته سرمایۀ اجتماعی تولید بکند. کلیسا این‌ها را نداشت، منزوی شد و تا به امروز هر روز منزوی‌تر شده است. اگر امروز کلیسایی مانده و مسیحیتی مانده که بتواند روبه‌روی این‌ها بایستند باز به تبع انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی است.

سؤال حاضران: رابطۀ انقلاب جنسی و از بین رفتن انقلاب اسلامی چه چیزی است؟ رابطۀ جهاد تبیین با انقلاب جنسی چه چیزی است؟

انقلاب جنسی دقیقاً نقطه مقابل انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی است، انقلاب اسلامی اصلاً خودش انقلابی زنانه است؛ ما در طول چهل سال گذشته سیصدهزار انسان بزرگ و رستگار داشته­‌ایم، 300هزار شهید داشتیم که در طول تاریخ 1400 سال گذشته این 300هزار شهید را نداشتیم. کدام برهه از تاریخ را می‌­توانید نام ببرید که در طول سی سال در آن شهید همت داشته باشیم، باکری داشته باشیم، حاج قاسم داشته باشیم، باقری داشته باشیم، احمد کاظمی داشته باشیم، متوسلیان داشته باشیم، محسن حججی داشته باشیم. این تعداد بالا از شهدا حاصل چه چیزی است؟

حاصل خانوادۀ مطلوب تراز که در انقلاب اسلامی وجود داشتند و مادران شهدایی که آن‌ها را پرورش دادند، در حدیث کساء می­خوانیم که حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) به امام حسن و حسین می‌­فرماید یا «ثمرة فؤادی» یعنی ای ثمره قلب و جان من، شهداء ثمره و میوه قلب مادرشان هستند. ما بیشتر از سیصدهزار اَبَرمادر و ابرزن داشته‌ایم، زن‌ها انقلاب کردند و شاه را بیرون کردند، از اول انقلاب تصاویر را ببینید، تصاویر زنانی که مدام کنار مردان هستند، از همان اول سال 57 چنین تصاویری را می‌بینید.

ارزش جمهوری اسلامی بنابر چه چیزی سنجیده می­شود؟

بر پایۀ غیرت و حیا، اگر مادرها نمی‌­آمدند شهدا را پرورش بدهند، انقلاب اسلامی محقق نمی‌­شد. وقتی که خانواده را نابود بکنی و با بی‌غیرتی مرد را به سمتی ببری که ازدواج نکند و خانواده تشکیل ندهد، خود به خود آن الگوی شهید وجود نخواهد داشت. انقلاب اسلامی با این شهدا حفظ می‌­شود، اگر نبودند، انقلاب اسلامی حفظ نمی‌­شد.

در جهاد تبیین کار ما چیست؟ در جهاد تبیین، مردم باید بدانند که ما در عصر سوم پورنوکراسی هستیم، هر اتفاقی که دور و بر ما می‌افتد، معلول پورنوکراسی است. تظاهرات به پورنوکراسی مربوط می­‌شود، اگر در تعلیم و تربیت، مردم با تربیت دختران و پسران‌شان مشکل دارند به پورنوکراسی مربوط می‌­شود. اگر در معماری مشکل داریم، اگر معماری اسلامی نداریم، اگر خانه ما یک خانه اسلامی نیست، از آپارتمان‌­هایی که امروز وجود دارد، معلول نفسانیات‌سالاری است.

اگر ما امروز سیستم بانکی ربوی داریم که تمام مراجع گفتند این سیستم بانکی ربوی است که ربا می‌­دهد و ربا می‌­گیرد، علت پورنوکراسی است. اگر در بورس شاهد نوسان قیمت هستیم، به علت وجود پورنوکراسی دارد، مردم طماع شدند و این طماع شدن باعث شده که این مقدار بورس نوسان داشته باشد. تمام این‌ها معلول پورنوکراسی و نفسانیات‌سالاری است. جهاد تبیین یعنی بیاییم بگوییم نفسانیات‌سالاری را کنار بگذارید و در مقابل ولایت هوا، ولایت الله وجود دارد.

تا الآن برخورد سخت جواب نداده است، کلیسا برخورد سخت داشته است، برخورد فیزیکی جواب نداده است. جهاد تبیین هم اگر جواب بدهد توسط خود مردم است، یعنی به جای اینکه جهاد تبیین امری دستوری باشد، باید شخصیت­‌هایی از میان مردم باشند که مردم را توجیه کنند، این بیشتر جواب می‌­دهد، اگر امروز جمهوری اسلامی سرمایه اجتماعی دارد، از خود مردم بوده است.

جهاد تبیین از خود مردم به خود مردم است. کشورهای عربی هنوز با این فاز از پورنوکراسی که درون ایران با آن درگیر هستیم، درگیر نشده‌اند، اگر درگیر بشوند قطعاً مثل ما ضربه می‌­خورند.

یکی از کشورهای جهان عرب تونس است. تونس یک جریان قوی همجنس­باز دارد، در طول دو سال گذشته دولت تونس یکی از لیدرهای این جریان همجنس­بازی به نام خانم رانیال عمدونی[19] گرفت و زندانی کرد، جریان همجنس­‌باز تونس تظاهرات کردند، این تظاهرات یک ماه استمرار داشت که کار به اعتراضات معیشتی کشیده شد، از اعتراضات فرهنگی به اعتراضات اقتصادی ضد دولت شیفت کرد. تظاهرات اقتصادی ادامه پیدا کرد و کشور دچار هرج و مرج شد.

حزب اسلام­گرای تونس که آقای راشد الغنوشی در حزب النهضه است، پارلمان را  در دست داشت و تعداد کرسی‌های زیادی در پارلمان داشت. ارتش به دستور رئیس جمهور، پارلمان را بست و راشد الغنوشی که شخصیت اسلام­گرا است از پارلمان بیرون انداخت، قوه قضائیه اموالش را بلوکه کرد و اعلام کرد برای اینکه مسائل اقتصادی را حل کنیم، برای قانون اساسی جدید تونس همه‌پرسی برگزار می‌کنیم، قانون اساسی جدید تونس نوشته شد و همان روز رئیس‌جمهور تونس آقای قیس سعید مصاحبه کرد و گفت که در قانون اساسی جدید تونس، اسلام هیچ نقشی ندارد!

قانون اساسی جدید تصویب شد و حزب‌النهضه که بیش از چهل سال است درگیر است و دوره دو تا دیکتاتور را گذرانده و الآن به پارلمان رسیده است، خیلی راحت در یک تظاهرات و پروژۀ کوتاه دو ساله، نهضت اسلام‌گرای چهل ساله به وسیلۀ همین جریان همجنس­باز جمع شد.

راه برخورد این است که خود مردم برخورد بکنند و تذکر بدهند و أمر به معروف کنند، باید خود مردم جهاد تبیین کنند. حضرت آقا لفظ آتش به اختیار را می‌­گوید به این معنا که سازمان‌­های فرهنگی تعطیل هستند، چرا؟ چون خود مردم باید بروند مردم را توجیه کنند و تا زمانی که این اتفاق نیفتد این قورباغه همینجوری آبپز می‌­شود.

اولویت جهاد تبیین برای مردان

برای جهاد تبیین صرفاً سراغ آقایان نمی‌­رویم، بلکه اولویت با گذاشتن غیرت در قلب آقایان است و به تبع آن حیا در قلب خانم‌­ها شکل می‌­گیرد. مادران شهدا، الگوی زنان هستند، در طول این سال‌ها مبارز بودند، کتاب‌هایی برای اینان نوشته شده، تمام این‌ها الگوی زنان هستند.

اگر قرار باشد برای زنان الگویی طراحی بکنیم و بگوییم که در مقابل سلبریتی‌­ها که شخصیت­‌هایی به شدت عقده‌­ای و به شدت دچار کمبود روانی و اجتماعی هستند، این الگو مادران و همسران شهدا هستند. یکی از مادران شهدا از مادران شهدای بار فروش در کاشان است که چهار نفر از فرزندانش شهید شدند، 12 فرزند دارد و امروز حدود 70سال سن دارد. این روحیۀ بالا و حس خیلی خوب مادران شهدا در این سن در طرف مقابل به هیچ وجه وجود ندارد، در طرف مقابل، سلبریتیِ جوانی را می‌­خواهد که در سن 20 سالگی تا وقتی جوان است از او استفاده بکنند و وقتی که پیر شد، معلوم نیست این سلبریتی‌ چه بلایی سرش بیاید و در کدام کنجی به تنهایی بمیرد. خود این مریلین مونرو که الگوی انقلاب جنسی است، در نهایت با اوردوز مواد مخدر خودکشی می­‌کند!

دخترانی که در اغتشاشاتمشکوک به قتل شدند، زندگی­‌های بدی داشتند و از آن‌ها استفاده کردند. وقتی قوه قضائیه و نیروی انتظامی از زندگی این‌ها اطلاعاتی منتشر کردند، مشخص شد زندگی بدی داشتند. گفتند که خانم آرمیتا عباسی کشته شده، به زندان رفتند، تحقیق کردند و فهمیدند زنده است و قوه قضائیه آزادش کرد.

از مهسا امینی و آرمیتا عباسی و سارینا اسماعیل‌­زاده همه شخصیت­‌هایی هستند که پروندۀ پزشکی ­آن‌ها معلوم است، چیزهایی که قوه قضائیه در موردشان گفته است خیلی شفاف گفته که زندگی‌­های لیبرالی و ناسالمی داشتند.

واتیکانیزه کردن اسلام

تا قبل از جدایی کلیسا از سیاست، سیاست تحت نظارت پاپ بود و پاپ مسؤول حکومت‌­داری و مسؤول دین بود. دین و شریعت یکجا بودند، البته قیصری در دوره امپراتوری روم هم بود اما از دین جدا نبود و از هم جدا نبودند، اما به تبع کاری که خاندان مدیچی انجام داد، با اصطلاح «واتیکانیزه کردن» پاپ را واتیکانیزه کردند، شهر واتیکان را طراحی کردند، مثل شهر قم که افرادی خواستند دین در شهر قم محصور بشود، شریعت را فقط در قم اجرا بکند و کاری به تهران و کاشان و اصفهان و مشهد و شهرهای دیگر نداشته باشند!

درون واتیکان هر مقدار که می‌­خواهد شریعت اجرا شود، در درون خودش هیچ نفوذی نداشته باشد، به این می‌­گویند واتیکانیزه کردن ولایت فقیه که خودشان نوشتند و گفتند از شخصیت‌­های اصلاح‌طلب در مورد آن مقاله و کتاب دارد، یکی از پروژه‌­های اصلی ضدولایت فقیه است. یکی خصلت کارهایی که الآن صورت می‌­گیرد، این است که عناصر مطلوب و حزب‌اللهی­‌ها را منزوی بکنند.

فکر کنید شخص ولی فقیه یک سر در جامعه است و انقلابی‌­ها و حزب‌­اللهی شبکه عصبی این سر هستند، دست و پاهای ولی فقیه در جامعه هستند. آن‌ها می‌آیند این دست و پاها را از وسط زمین جمع بکنند که ارتباط شبکه عصبی را قطع کنند، آن‌ها را منزوی می‌کنند. الآن دیگر در تهران بعضی اماکن هست که حزب‌­اللهی‌ها نمی‌­توانند بروند، درصد زیادی از کافه‌­ها و فروشگاه­‌ها و بازارها حزب­اللهی­‌ها نمی‌­توانند بروند، چون آنقدر بی‌­حجابی در زیاد شده است که هم خانم حزب­‌اللهی و هم آقای انقلابی نمی‌­تواند آنجا بماند. سعی داردند دست و پای ولی فقیه را در جامعه بزنند تا ولی فقیه را بی‌­دست‌وپا بکنند.

در روش قورباغه‌­ای، سازمان­‌هایی مثل صداوسیما می­‌توانند عامل اتفاقات باشند، از وقتی این اتفاق افتاد از سلبریتی­‌ها دفاع کرد، سخنگوی دولت گفت که آقای علی کریمی که از کشور رفتند می‌­توانند به کشور برگردند و کشور آغوشش به ایشان باز است. وسط فتنه که سلبریتی‌­ها موضع گرفتند و جنگ احساسی است، در چنین وضعیتی خود سخنگوی دولت آمد چنین موضعی گرفت، علی کریمی گفت من برنمی‌گردم. سخنگوی دولت، صداوسیما و خیلی از شخصیت‌­های ظاهراً خودی جزئی از جریان آبی هستند که دارد گرم می‌شود. وزیر پیشین فرهنگ، آقای ضرغامی در موضع خیلی واضحی اعلام کرد که مردم بی­‌حجاب شدند، هر کسی نمی‌­خواهد نگاه نکند، نباید توقع داشت این‌هایی که خودشان یکی از اجزاء آبی هستند که دارد گرم می‌شود این وضعیت را بهتر بکنند.

سختی­ کار جهاد تبیین این است کسی گوش نمی‌­دهد. کسانی که جنگ احساسی می­‌کنند، در ادبیات رسانه به آن‌ها زامبی می‌­گویند، زامبی یعنی کسی که دچار برخورد احساسی شده است. یکی از کسانی که در اغتشاشات بنر عکس حاج قاسم را آتش زده بود، وقتی ازش پرسیدند: گفت من آتش زدم؟ اصلاً خودش هم خبر نداشت! در جهاد تبیین برای جلوگیری از اینکه زامبی شوند، باید به آن‌ها هویت داد. هویت الگو می­‌خواهد و الگوی آن شهید است.

آینده باز گرم شدن همین آب است، اول از برداشتن روسری شروع کردند و بعد به سراغ اعمال منافی عفت می‌­روند و بعد هم مانند انقلاب جنسی که در آمریکا شکل گرفت، می‌­خواهند در اینجا انقلاب جنسی کنند.

[1] . James Woolsey

[2] . Alexandre Dumas

[3] . Theodora

[4] . Sergius

[5] . Borgias

[6] . House of Medici

[7] . Niccolò Machiavelli

[8] . Alfred Kinsey

[9] . Gerald Segal

[10] . Skeptic

[11] . Jean Piaget

[12] . Plutchik

[13] . Schwartz

[14] . Slavoj Žižek

[15] . Richard Dawkins

[16] . Kim Kardashian

[17] . Angelina Jolie

[18] . Marilyn Monroe

[19] . Ranial Amdouni

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *