عضو هيأت علمی مؤسسۀ امام خمينی(ره)، مهدی ابوطالبی در نشست «رویکردی اجتماعی به علامه مصباح یزدی» مؤسسۀ رسانهای استاد فرجنژاد، دربارۀ نگاه آیتالله مصباح به مردم، گفت: نظام فکری آیتالله مصباح به طور کامل نظام فکری توحیدی است. هم نگاه فلسفی و هم نگاه کلامی با رویکرد حدیثی که دارند به طور طبیعی کمال مطلق را در خدا و فقر مطلق را در انسان میبینند.
وی ادامه داد: در عین حال معتقدند، انسان از آنجایی که دارای عقل است و مختار آفریده شده و برای حرکت فردی و حرکت اجتماعیاش باید با اختیار جلو برود. در مبنای فکری آیتالله مصباح بحث اختیار فردی در عین نگاه به کمال مطلق بودن خدا و عبودیت بسیار مورد تأکید قرار گرفته است. حتی میگویند، برای اینکه بدانیم جامعهای تکامل یافته است یا نه؛ باید ببینیم که آیا افراد تکامل یافتهاند؟
ابوطالبی توضیح داد: زمانی که در فضای سیاسی و اجتماعی هم وارد میشوند، معنایی ندارد که قائل به حکومتی دیکتاتوری شوند. بحث انتخابگری که در مبنای اندیشۀ هستیشناسی و انسانشناسیشان است، مانع از اینگونه نگاهها [نسبت به مردم] میشود.
وی در ادامه افزود: در عین حال با توجه به عبودیت [انسان نسبت به خدا] افراد باید عادل شناخته شوند. با اینکه آیتالله مصباح معتقدند [انتخابات] با انتخاب و اختیار مردم صورت بگیرد اما به این دلیل که انسانها فهمشان ناقص است، ما نیازمند وحی هستیم. اگر انسان آنقدری عقلش کامل بود که حق را تشخیص دهد، نیازی به وحی و نبوت نبود.
قائم مقام گروه تاريخ و انديشۀ معاصر مؤسسۀ امام خمينی(ره) بیان کرد: آیتالله مصباح آنجایی رأی مردم را فاقد ارزش میدانند که موضوع ما تشخیص حق و عدالت است. و نیز در مسائلی که حکم الهی برای آن صادر شده، آیتالله مصباح میگویند: در مقابل حکم خدا، حکم انسانی ارزش و حقانیت ندارد. در عین حال که خداوند در عالم جبر نکرده و انسان میتواند خلاف حکم الهی عمل کند. در نظام سیاسی هم اینگونه است.
وی اضافه کرد: در مقابل رأی خدا نباید رأی انسان را ترجیح بدهیم. البته که در مسائلی هم که خداوند حکم الزامی نداده، انسان مختار است که انتخاب کند. در زمانی هم که میخواهیم حکومتی تشکیل بدهیم، باید همراهی مردم باشد و نگاه تحمیلی نباشد.
علت هجمهها علیه آیتالله مصباح و عدم حمایت همه جانبه از طرف شاگردان
سپس حجتالاسلام علی ابوترابی، گفت: به لحاظ کمّی، در تاریخ انقلاب(برای مثال از ابتدای دهۀ 50 تاکنون) علیه هیچکسی در این حد هجمه نبوده است. به طور تقریبی از نیمۀ دوم دهۀ ۷۰ این هجمهها توسط روزنامههای زنجیرهای شروع شد. علت زنجیرهای بودن آنها هم ارتباط آنها با شبکهای واحد بود. گاهی در 3 هزار تیراژ چاپ میشدند و افکار عمومی در دست اینها بود.
وی ادامه داد: رهبر انقلاب هم به علت این هجمهها اشاره کردند. دشمن میداند کجا را هدف قرار دهد. شخصیتهایی که میدرخشند و اثرگذارند را، مورد حمله قرار میدهند. این اثرگذاری به غنا و اثرگذاری چند بعدی فکر و اندیشۀ شخص در بقای انقلاب اسلامی مربوط میشود.
ابوترابی بیان کرد: ویژگی فکری دیگر ایشان، مبارزۀ پیوستۀ آیتالله مصباح با التقاط بود. این مبارزه در ابتدای دهۀ 50 منجر به اختلاف آیتالله مصباح با رفسنجانی میشود. رفسنجانی نظرش بر این بود که در آن تشکیلات 11 نفره بُعد اعتقادی و فکری اصیل آن جمع متعلق به آیتالله مصباح است. به همین دلیل در مسألۀ مجاهدین خلق، حمایت آیتالله مصباح از مجاهدین خلق از اهمیت بالایی برخوردار بود.
وی افزود: در جلسهای به رفسنجانی میگویند که من به مجاهدین اعتماد ندارم و رفسنجانی میگوید که من بعضی از سران آنها را میشناسم که نماز شب میخوانند. آیتالله مصباح جواب میدهند که خوارج هم نماز شب میخواندند. هاشمی ناراحت میشود و جلسه را ترک میکند.
ابوترابی ادامه داد: رفسنجانی در کتاب خاطراتش میگوید: من نسبت به مجاهدین نگاه مثبتی داشتم ولی حضرت امام چنین نگاهی نداشتند. در بیت هاشمیان، امام جمعۀ رفسنجان هم نامهای که برای امام در نجف نوشته شده بود، آمده: رفسنجانی پیشنهاد میکند که ما وجوهات را به مجاهدین بدهیم، آیا من اجازه دارم یا خیر؟
وی یادآوری کرد: امام در جواب فرمودند: من به آنها اعتماد ندارم و کمک به آنها را حرام میدانم، فلانی هم ساده است. اما بعد از آن جریان او کمکهای خودش را انجام داد. این مسأله را هم آقای حمید روحانی، در نشریۀ 15 خرداد منتشر کردند.
ابوترابی دربارۀ ویژگی فکری دیگر آیتالله مصباح گفت: خصیصۀ فکری آیتالله مصباح در طراحی علوم انسانی اسلامی به گونهای است که اندیشمندان مختلف میپسندند. نوع نگاه معرفتشناختی، ادبیات علمی و مبانی فلسفی و نظری ایشان، آشنایی ایشان با علوم انسانی مختلف و شاگردان بسیاری که در این حوزه تربیت کردند و نوع ارتباطی که ایشان با دانشگاههای جهان داشتند میتواند آیندۀ جهان را متحول کند. مخالفان مشاهده میکنند که جهان در آستانۀ پدیداری علوم انسانی اسلامی است.
وی در این باره ادامه داد: برای مثال ایشان برای حکومت تئوری مطرح میکردند. عدهای از مسؤولان دفتر تبلیغات برای ارائۀ گزارش محضر رهبر انقلاب رفته بودند. وقتی گزارش خود را ارائه دادند رهبر انقلاب فرمودند: سؤال من این است که ارتباط علمی شما با شخصیتِ علمیِ فکریِ روشنفکریِ قویای که عقبۀ تئوریک نظام میباشد، یعنی جناب آقای مصباح، چیست؟
ابوترابی دربارۀ کوتاهی در دفاع از ایشان، بیان کرد: این مسأله که در دفاع از ایشان کوتاهی شده است، درست است. حضرت آقا در دیدار با خانوادۀ محترم ایشان فرمودند: مطالب ایشان را حتی اگر شده در کلیپهای یک یا دو دقیقهای به افراد مختلف برسانید. در مواقعی به مردم حق میدهیم اگر شبههای و قضاوت ناصحیحی دارند. مردم همۀ مطالب را نمیدانند و نمیشناسند.
دربارۀ آثار آیتالله مصباح
ابوطالبی دربارۀ آثار آیتالله مصباح گفت: یکی از ویژگیهای ایشان جامعیتشان است. حضرت آقا فرمودند: با اینکه بزرگانی در حوزۀ علمیه هستند اما شخصیتی به جامعیت ایشان سراغ ندارم. این ویژگی در آثار ایشان هم نمود دارد. در بیشتر موضوعهای اجتماعی و سیاسی که با آن مواجه هستیم ایشان آثاری دارند. نکتۀ بعد هم این است که ایشان در آثارشان نوآوری دارند. کتابی که ایشان در موضوع امر به معروف و نهی از منکر تألیف کردهاند، بسیار جذاب و زیبا است.
وی ادامه داد: تفسیرهای موضوعی ایشان، ویژگی دیگر آثارشان است. در حوزۀ تاریخ و مباحث اخلاق و سیاست و حقوق در قرآن ایشان هست. طرحی که ایشان برای تعیین کارگزاران نظام اسلامی دارند در کتاب حقوق و سیاست در قرآن ایشان است. ایشان جدیدترین مباحث مطرح در حوزۀ مدنظرشان را دنبال میکردند. ایشان از دهۀ 30 و 40 دنبال آموزش زبان و بحث فلسفۀ غربی و علوم انسانی بودند.
استاد فکر
وی دربارۀ اهل فکر بودن آیتالله مصباح گفت: ایشان در تمام علومی که مطرح کردند یک هرم فکری داشتند. از مبنا آغاز و هر چه بالاتر میآمد گسترده میشد. حتی نحوۀ تعامل ایشان با یک حزب و کاندیدای انتخابات نیز به مبانی ایشان باز میگشت. البته در آن مبانی عواملی همچون؛ نظام فقهی، نظام فکری و متعبد بودن ایشان نسبت به ولایت فقیه، تأثیر میگذاشتند. حال همین مباحث در مدیریت ایشان [نمودار میشد.] به طوری که رهبر انقلاب در پیامشان به مناسبت رحلت آیتالله مصباح فرمودند: «و مدیری کارآمد».
ابوترابی ادامه داد: این هرم بنیانهایی داشت که مسلم و قطعی بودند به طوری که مو لای درزشان نمیرفت و برگرفته از آیات تفکرات برهانی قطعی بود. در نتیجه در اوج حملاتی که به آیتالله مصباح میشد ذرهای از ثبات آیتالله مصباح کاسته نمیشد.
وی اظهار کرد: رهبر انقلاب [دربارۀ آیتالله مصباح] فرمودند: «استاد فکر». این تعبیر به معنای آن نحوۀ تفکر و سازوکار و پردازش و نتیجهگیری [ایشان است]. اهل فکر بودن ایشان بخشی بخاطر نوع علومی بود که فراگرفته بودند. شاید بخشی هم بخاطر تفکر عقلانی ایشان که مبتنی بر روش عقلی و مبانی فلسفی بود، باشد.
ابوترابی ادامه داد: شخصیتی که در مواجهه با مباحث فقهی به طور کامل متعبد بود در مواجهه با دانشگاههای داخل و یا خارج از کشور مانند یک روشنفکر(به معنای آزادی در فکر و مواجهۀ عقلانی با این مسائل) بودند. شاید تازه ارشد روانشناسی را گرفته بودیم، وقتی خدمت ایشان رسیدیم، فرمودند: اکنون باید با دانشمندان روانشناس در فضای مجازی ارتباط داشته باشید. سپس گفتند: در روانشناسی دینی هم گروهی هستند که کشیشند، آنها را هم بیابید و با ایشان ارتباط بگیرید.
وی افزود: ایشان میفرمودند: اگر از این دانشها استفاده نکنید کفران نعمت کردهاید. این به معنای تأیید تمامی مباحث آن علوم نبود. تعدادی از طلاب رفتند محضر آیتالله مصباح که ایشان را متقاعد کنند که به افراد بگویند که وارد فضای مجازی نشوند. آیتالله مصباح در جواب، فرموده بودند: اگر کسی در این فضا وارد نشود مؤاخذۀ الهی را به همراه دارد.
میرزا جواد ملکی زمانه
ابوترابی دربارۀ بعد عرفانی-اخلاقی شخصیت آیتالله مصباح گفت: یکی از ابعاد شخصیتی آیتالله مصباح که از آن غفلت شده، بعد عرفانی و اخلاقی آیتالله مصباح است. آیتالله مصباح کسی است که بیشترین زمان را در محضر آیتالله بهجت بوده و بیشترین تأثیر را از ایشان پذیرفتهاند.
وی اضافه کرد: حاج آقا رضا بهاءالدینی هم احترام ویژهای برای بعد معنوی آیتالله مصباح قائل بودند. آیتالله مصباح ۲۵ سال به صورت مداوم در دفتر رهبر انقلاب کلاس اخلاق برگزار کردند. ایشان بیش از بیست جلد کتاب اخلاقی دارند. رهبر انقلاب دربارۀ این کتابها فرمودند: من همۀ این کتابها را خواندهام. و نیز میفرمودند: متأسفانه رسانۀ ملی [کلاسهای اخلاق ایشان را] خیلی دیر پخش میکند و من گاهی باید بیدار بمانم تا آنرا ببینم.
ابوترابی ادامه داد: آقای ابراهیمزاده میگفتند که دوستان ما تصمیم گرفتند، نکوداشت آقا میرزا جواد ملکی تبریزی را برگزار کنند. وقتی در محضر آقا به حضرت آقا گفتند: ما همان گروهی هستیم که برای نکوداشت میرزا جواد آقا فعالیت میکنیم، آقا گفتند: چرا کسی به فکر آقا میرزا جواد ملکی روز نیست؟ و فرمودند که منظور من جناب آقای مصباح است.
وی ماجرایی را نقل کرد: زمانی که ایشان یک تنه در مقابل سیل شبهات زمان خاتمی ایستاده بودند، شخصی گفت: ما خواهشی از شما داریم و آن هم اینکه کمی آرامتر صحبت کنید(چرا که ایشان در صحبتهایشان تنها رویکرد تدافعی نداشتند). ایشان هم برای پاسخ به آن شخص ماجرایی را نقل کردند: ما را به مجلس ضیافتی دعوت کردند، ابتدای امر خیال کردیم مجلس خودمانی است.
وی در ادامۀ صحبتهای آیتالله مصباح گفت: اما به تدریج شروع کردند به بیان نکاتی دربارۀ رویکرد و صحبتهای بنده. ایشان در آنجا جواب میدهند: اول اینکه شما که کاری نمیکنید و املای نانوشته هم غلط ندارد. ما هم که یکسره باید وارد شویم ممکن است، در مواقعی اشتباهی هم رخ بدهد. اما چیزی را که فکر کردم و وظیفۀ خود دانستم، به آن عمل خواهم کرد.
ابوترابی ادامۀ صحبتهای آیتالله مصباح را بیان کرد: حتی اگر در نظام جمهوری اسلامی، یک قاضی خوشنام عادل مرا مرتد بشناسد و به عنوان مرتد از اسلام معرفی کند و در نظام جمهوری اسلامی به عنوان مرتد اعدام شوم و در تاریخ هم کسی نفهمد که انگیزۀ من چه بود و برای همیشه بدنام بمانم، مسیری را که فکر کردم حق و حقیقت است ادامه خواهم داد. دلیل مسأله این است که مبنای ایشان محکم است.
چگونگی شکلگیری مبانی آیتالله مصباح
وی دربارۀ چگونگی شکلگیری مبانی آیتالله مصباح توضیح داد: نکته مهم در این باره استادان ایشان هستند. ایشان در مباحث فلسفی و تفسیری شاگرد علامۀ طباطبایی، در فقه و اصول شاگرد حضرت امام و در مباحث اخلاقی و فقهی شاگرد آیتالله بهجت بودند. خودشان هم نوآوریهای بسیاری در مباحث عقلی و تفسیری دارند. ایشان از این منابع استفادۀ فکری کردند. حوزۀ تهذیبی ایشان به گونهای بود که در مسیر این علم مشئوب به یک شائبۀ نفسانی نشود و بتوانند علم پاک را از علم ناپاک تشخیص بدهند.
اَلمُطیعُ لِاَمرِ مَولاه
ابوترابی در پایان دربارۀ مطیع بودن آیتالله مصباح نسبت به ولایت فقیه، اظهار کرد: حاج آقا مشکل کبدی داشتند و رگهای ایشان شکننده شده بودند. یکی از رگهای مهم ایشان پاره شد و در بیمارستان شهید بهشتی بستری شدند. پزشکان ایشان هم به شدت نگران بودند. وقتی پس از دو سه روز به عیادت ایشان رفتیم، مشاهده کردیم، روحیهشان خوب است و شادمان هستند.
وی ادامه داد: ایشان فرمودند: امروز یکی از شادترین ایام این دههام بوده است. اگر به من برچسب خرافاتی نزنید، من با دعای رهبر انقلاب شفا پیدا کردم. حضرت آقا دیشب توسط یکی از فرزندانشان خبردار شدند، من نیمههای شب وضعم تغییر کرد./402/
بیشتر بخوانید: