اخبار روز

ورود / عضویت

نمایش واقعیت جنگ داعش در قلب رقه

قلب رقه فیلمی است که می‌شود دقیقا اسم فیلم هنری رویش گذاشت و خصوصیات یک فیلم هنری مبتنی بر قواعد پیرنگ فیلمنامه را دارد.
قلب رقه

فیلم قلب رقه در شهر رقه سوریه و در زمان غلبه داعش بر این شهر روایت می‌شود. ماجرا از جایی آغاز می‌شود که عباس با بازی شریفی‌نیا به عنوان نفوذی بین داعش اطلاعاتی از ۲۰ انتحاری که قرار است در ایران عملیات کنند می‌دهد و در ادامه، رضا با بازی شهرام حقیقت‌دوست نفوذی دیگر ایرانی است که در قلب داعش نفوذ کرده و در پوشش خبرنگار رسانه‌ای مشغول فعالیت می‌شود.

نمایش واقعیت جنگ داعش

یکی از پیام‌های اصلی فیلم همان چیزی است که بارها در رسانه گفته شده که اگر ایران در سوریه و عراق نمی‌جنگید باید در مرزهای ایران یا داخل مرزها با داعش درگیر می‌شدیم.
این انتحاری‌ها قرار است در پایگاه‌های آمریکایی آموزش ببینند و الان در ترکیه هستند. چفت و بست این محتوا برای بیان این نکته که در جنگ با داعش ما فقط با داعش درگیر نبودیم بلکه همزمان گویی جنگی جهانی در آنجا رخ می‌داد و با ترکیه و آمریکا و در ادامه اسرائیل به عنوان حامیان داعش مشغول مبارزه بودیم. به قول مرحوم استاد فرج‌نژاد نه تنها با این‌ها بلکه با چندین سرویس امنیتی درگیر بودیم از فرانسه بگیر تا انگلیس و این واقعیت جنگ داعش بود.

اشاره دیگری به سازمان اسرائیلی شاباک و اینکه عباس قرار است به اسرائیلی‌ها تحویل داده شود، از نقاط قوت این روایت است که ارتباط داعش با اسرائیل را به تصویر می‌کشد و باید روی این موضوع در آثار دیگر تمرکز بیشتری شود.

ابوعصام زمان درگیری برای رسیدن به ریما، علت عضو داعش شدنش همان کمبودهایی است که در خانواده داشته است، بیان می‌کند که کاری به دین و شریعت ندارد و این خبر از واقعیتی می‌دهد. در جنگ داعش افراد بسیاری از جمله زندانیان عربستانی با ملیت‌های مختلف اجیر شده‌ بودند تا در داعش فعالیت کنند و هیچ زمینه دینی و شرعی نداشتند، در واقع بسیاری از این اشخاص مزدورهایی بودند که انگیزه‌های مذهبی سلفی هم نداشته‌اند.

در سکانس اول زمانی که رضا به شهر رقه می‌رسد و با شیخ ابومصعب به عنوان حاکم داعش در رقه صحبت می‌کند، به رضا می‌گوید که خودش را معرفی کند و بعد بهش می‌گوید هویتی که داعش برایش ساخته شده را بگوید. هویت ساخته شده او این است که پدرش جزو معترضان ایران بوده و اعدام شده و پدرش در پادگان اشرف کشته شده است. این ماجرا ما را یاد اکانت‌هایی می‌اندازد که در فضای توییتر مشغول کار هستند، هویت‌های جعلی جوانان ایرانی درست می‌کنند در حالی که پشت صحنه یک اسرائیلی، عربستانی یا آلبانی‌نشین است که دارد به زبان فارسی توییت می‌زند.

در فیلم قلب رقه از زبان ابومصعب، حاکم داعش بر رقه می‌شنویم که هدف دولت اسلامی داعش نابودی ادیان چه سنی و چه شیعه است و ما کاری با اهل کتاب نداریم که البته بعدا با شناخت هویت اصلی ابومصعب می‌فهمیم که چرا این طرح بیان می‌شود. او می‌گوید که اهل کتاب‌ دشمن نیستند و کشتن‌شان در فقه ما غلط است.

فضاسازی و گریم عربی سوری

فضاسازی فیلم قلب رقه بسیار دقیق کار شده، تابلوها، چادرها، خانه‌های جنگ‌زده سوره دقیقا مطابق همان چیزی است که در واقعیت دیده‌ایم. کوچه‌های سوریه دقیق طراحی شده و گویی خود فیلم در سوریه فیلمبرداری شده است.
انتخاب بازیگرها و گریم‌ها مطابق تصویری است که از نیروهای داعشی در ذهن داریم. حتی شهرام حقیقت‌دوست که ایرانی است وقتی عربی صحبت می‌کند لهجه عربی را کار کرده است تا توی ذوق نزند.
فیلم قلب رقه فیلمی در ژانر دفاع مقدس است، ژانری که متولد سینمای ایران است اما در سوریه رقم می‌خورد و در این میان شاهد ماجرایی عاشقانه در رقه هستیم.

شخصیت‌پردازی قلب رقه

دربارۀ شخصیت‌پرداری قلب رقه باید گفت که شخصیت‌ها دارای لایۀ روانشناختی و لایۀ اندیشه‌ای هستند. کشمکش‌هایی که برایشان طراحی شده دقیق است. ابوعصام که فرمانده داعشی شهر است، گذشته‌ای دارد و ریشه‌ای که منجر شده تا اصلا به داعش بپیوندد، ابومصعب پسر یتیمی بوده که پدرش مادرش را به دلیل خیانت به قتل رسانده است و بعد خانواده‌ای سوری-ایرانی او را آورده و بزرگ کرده است و در آن خوانده عاشق دختر خانواده به نام ریما شده است. او کشمکشی که دارد همیشه بین این عشق و بین وظیفه‌ای است که در داعش دارد اما او کدام را ترجیح خواهد داد؟

این که همیشه در خانواده کمبودی داشته، یتیم بوده، کمبود محبت داشته و بعدا که از خانواده طرد شده و حال برای اثبات خودش، برای رفع عقده قدرت به داعش پیوسته و با خشونت خودش را ابراز می‌کند، همگی خبر از شاهکاری در شخصیت‌پردازی داستانی می‌دهد.

شیوه شخصیت‌پردازی و بیان ریشه‌های شخصیت‌ها در قالب خاطره‌گویی است، در صحنه حضور رضا در خرابه، وقتی مرتضی سراغ رضا می‌آید، دربارۀ مراسم سالگرد پدر رضا می‌گوید و زمانی که رضا در کودکی از بچه‌ها کتک می‌خورده و غریب بوده است. انتخاب اسم رضا و مرتضی برای دو ایرانی ماجرا، نشان می‌دهد آن‌ها با اتصالی و ربطی به امام رضا(ع) انتخاب شده‌اند.

ابوصالح نیز ریشه‌های شخصیتی دارد و آن را بیان می‌کند، می‌گوید خانواده‌ش را از دست داده و دو فرزند دوقلو داشته که از بین رفته است.

علاوه بر آنکه رضا که نیروی پاسدار است در کشمکش بین وظیفه دینی و عشق می‌ماند، اما او جایی از عشقش می‌گذرد که به وظیفه اصلی‌اش برسد. با نبود این کشمکش‌ها جذابیتی در داستان وجود نخواهد داشت. علاوه بر آنکه که فیلم قلب رقه فیلمی فرمال است و ما مرز بین واقعیت و مجاز را در آن از دست خواهیم داد.

رضا آن چنان چریک فداکاری است که برای مأموریت‌های برون‌مرزی‌اش سه سالی در لیبی در زندان افتاده و حالا به رقه آمده است. در واقع شخصیت‌های فیلم قلب رقه ریشه دارند و مقوا نیستند، همگی یک پیشینه‌ای دارند که در مکالمات با روش‌های غیرمستقیم بیان می‌شود.
ابومصعب که نماد شرع و فقه داعشی است و خود نیروی نفوذی در داعش از طرف دشمن است، شخصی فاسد است و بر سر غنائم و دور زدن قوانین داعش با ابوعصام درگیر است، ابومصعب نماد ابوبکر البغدادی است و شمایل و ساعتی شبیه تصویر مشهور خطبه خواندن او دارد و ابومصعب همانند ابوبکر بغدادی مدتی در زندان ابوغریب بوده است.

اطلاعات داستانی فیلم قلب رقه رو نیست و آرام آرام بیان می‌شود و جایی برای حدس نشان می‌دهد. زمانی که شخصیت ابوصالح که از فرماندهان داعشی است، در یکجا از رفت و آمد شبانه رضا چشم‌پوشی می‌کند و بار دیگر وقتی به خانه مرد سوری می‌رود و می‌گوید که باید پسرهایت را بفرستی برای داعش بجنگند و پسرها پشت موکت قایم شده‌اند، از آن چشم‌پوشی می‌کند، متوجه بخش‌های مثبت شخصیت او می‌شویم و احتمال می‌دهیم نکند او هم خودی باشد.

شخصیت مرتضی در این فیلم نماد فرمانده پشت صحنه است و نوع چپیه بستن سرش شبیه یکی از تصاویر حاج قاسم است که چپیه را شبیه او به سر بسته است.

نام همسر رضا که در مثلثی عشقی گرفتار است، دلش با رضا است اما معشوقه ابومصعب است، ریما می‌باشد. ریما در فرهنگ لغت به معنای آهوی تیزپا است. هم اینکه اسم شخصیت اول ماجرا سیدرضا است، قابل توجه است.

دشمن قوی، داستان قوی

بر خلاف فیلم افتضاح آسمان غرب که دشمن عراقی بسیار احمق نشان داده شود، دشمن داعشی اینجا به قدری قوی است که ما احتمال پیروزی را هم به سختی خواهیم داد، اینجا جایی است که معجزه داستانی اتفاق می‌افتد و مشخص است نویسنده فیلمنامه، قالب داستان را به خوبی می‌داند. اگر آنتاگونیست ضعیف باشد، یا حل مسأله برای پروتاگونیست آسان باشد، به هیچ وجه داستان، داستان نخواهد شد. داستان دارای چند غافل‌گیری است و قابل حدس نیست.
یکی از فیلم‌هایی که زمان جنگ با داعش در اینترنت منتشر شده بود، شلاق زدن افراد متخلف از قوانین داعش در فضای باز بود که در فیلم قلب رقه نیز صحنه‌ای همانند آن برای فردی که احتکار کرده نمایش داده می‌شود.
در این فیلم اشاره به شخصیتی از تیپ فاطمیون می‌شود که افغانستانی است، سوار موتور است و با شکوه تمام در فیلم به شهادت می‌رسد. با توجه به شکاف بین ایرانی و افغانستانی و موضوع گرم افزایش مهاجران افغانستانی، تمرکز روی فاطمیون و بیان خاطرات و فداکاری‌های آنان که تعداد قبور مطهرشان در بهشت معصومه قم بسیار زیاد است، قابل تقدیر است.
در فیلم قلب رقه بر خلاف فیلم بهشت تبهکاران بازیگر اضافی و نقش اضافی نداریم و این باعث شده داستانی با چفت و بست خوب داشته باشیم.
رضا در فیلم به ریما می‌گوید که تو قشنگ‌ترین نقطه ضعف منی و این خبر از کشمکش شخصیت رضا می‌دهد، این کشمش خودش را روی پوستر فیلم نشان می‌دهد که شخصیت رضا با بازی شهرام حقیقت‌دوست حلقه ازدواج را که گردنش می‌اندازد در دست گرفته و به آن نگاه می‌کند.

قلب رقهپیام داستان قلب رقه

پیام داستان فیلم قلب رقه این است زمانی که انسان به عشقش وفادار بماند، و عشق بزرگ‌تر که انجام وظیفه است به عشق مجازی ترجیح داده شود باعث خواهد شد همین عشق مجازی عامل پیروزی او شود. در نقطه‌ای رضا مجبور است ریما را در معرض خطر تعرض ابوعصام قرار بدهد و فداکاری بکند و همن فداکاری‌ها باعث می‌شود در نهایت هم عشق کوچک‌تر که عشق مجازی است و عشق به وظیفه الهی را به سرانجام برساند.
در فیلم قلب رقه ما نگاه قرآنی منحرف مثل خوارج‌ و سلفی داعش را می‌بینیم، در جای جای فیلم نشان داده می‌شود که قرآن لقلقه زبان نیروهای داعشی برای رسیدن به اهداف خودشان است. زمانی که شلاق زدن مرد احتکار‌کننده را می‌خواهد شروع کنند آیۀ «أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ» را می‌خواند، شیخِ داعشی نیز از قرآن استفاده‌هایی می‌کند.
غیرمستقیم نیز به فعالیت‌های رسانه‌ای داعش که برای رعب و وحشت استفاده می‎‌شود، نشان داده می‌شود. همین که نیروهایی مثل رضا برای رسانه داشته‌اند یا زمان اعدامی که در میدان شهر انجام می‌شود ما تجهیزات فیلمبرداری پروجیب و کرین را می‌بینیم که مشغول کار است. این همان موضوعی است که در فیلم به وقت شام با هلی‌شات و دیگر وسایل نمایش داده می‌شد.
برخی صحنه‌های فیلم بیش از حد تاریک است تا جایی که یکی از بینندگان سینما گفت اینقدر تاریک است که هیچی نمی‌بینم، این بخش‌ها اگر قدری روشن‌تر شوند بهتر است.

کمرنگی انگیزه‌های مکتبی رزمندگان

زمانی که رضا در یکی از مأموریت‌ها شکست می‌خورد، نشان دادن صحنه توسل او ریشه‌های مکتبی را پررنگ‌تر می‌کند اگرچه نیاز بیشتری به بیان انگیزه‌های دینی رزمندگان است، در این صحنه رضا در خرابه‌ای مشغول گریه است و فرازی از زیارت وارث از گوشی‌اش پخش می‌شود(اشهد انک کنت نورا فی الاصلاب الشامخه و الارحام المطهّره).

نکته جالب دیگر اشاره به حرام‌زادگی ابوعصام است که ریما به او ابن حرام می‌گوید و باعث فشار عصبی ابوعصام می‌شود و حرامزادگی و نفرت از امیرالمؤمنین و شیعیان ریشه مشترکی در ادبیات دینی ما دارد.
جور کردن زبان فیلم به عربی و فارسی و تنظیم لهجه‌ها کار دشواری بوده است که فیلم قلب رقه درست از پس آن برآمده است، همچنین در جایی که یکی از شخصیت‌ها عبری حرف می‌زند.
نمایش اسارت زنان به دست ابوعصام و کشتن دو نفر از آن‌ها پس از فرار در انتهای فیلم نیز اشاره به جنایت‌ها و تعرض‌هایی می‌کند که داعش به زنان کرد، زمانی که آن‌ها را به دست گذاشتن روی سرشان و سه تا الله اکبر برای خود حلال می‌کردند!
در نهایتِ داستان قلب رقه، عشقی زمینی باعث هلاکت و عشق آسمانی سبب شهادت و پیروزی می‌شود. این فیلم از معدود فیلم‌هایی است که بنیاد فارابی بودجه‎‌اش را جای غلطی نریخته است./202

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *