اخبار روز

ورود / عضویت

سیری درباره عبارت «بنیان مرصوص»

اتحاد چیزی است که انسان‌ها را نزد خدای منان محبوب می‌کند و از همین رو است که شیطان همواره با اختلاف‌افکنی بین مسلمانان، درصدد برهم زدن این اتحاد بوده تا اعتلاء کلمه حق اتفاق نیفتد.

خداوند حکیم در خلقت تمام اشیاء، آیتی قرار داده است تا انسان با مشاهده و تفکر در آن، مسیر خود را یافته و نقش خود را در سعادت جامعه ایفا کند. در این میان خداوند کریم با بیان برخی از آیات الهی که از اهمیت ویژه‌ای برخوردارند، به انسان کمک کرده و با ذکر آن‌ها در قرآن، کار انسان را آسان کرده است. دقت عبارات به کار برده شده در مورد این آیات، انسان را به سمت غور و تحقیق در این زمینه می‌کشاند.

هنگامی که آِیه چهار سوره صف را تلاوت می‌کنیم، ترکیب بین دو کلمه توجه ما را به خود جلب می‌کند. «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُمْ بُنْيَانٌ مَرْصُوصٌ.»  برای فهم دقیق مراد خدواند حکیم از عبارت «‌بُنْيَانٌ مَرْصُوصٌ»، تنها مراجعه به لغت‌نامه کافی نبوده بلکه باید مآخذ و منشا به‌ وجود آمدن این ترکیب را پیدا کنیم تا متوجه شویم چه صفتی آن قدر مهم است که خداوند انسان‌های محبوبش را به‌وسیله آن یاد ‌کند.

«مرصوص» اسم مفعول از مصدر «رصاص» بوده و در زبان فارسی به سرب ترجمه می‌شود. ترکیب این کلمه و کلمه «‌بُنْيَانٌ» در قالب جمله اسمیه شاید از آن جهت باشد که خداوند حکیم این عبارت را منحصر در یک زمان ندانسته و به آن استمرار بخشیده باشد؛ زیرا جمله اسمیه در صورت داشتن دو شرط، دلالت بر استمرار و ثبوت می‌کند؛

1. خبر جمله اسمیه، فعل مضارع نباشد 2- خبر آن جمله، مفرد یا جمله اسمیه باشد. با توجه به اینکه دو شرط مذکور در این عبارت وجود دارد؛ مدعای ما ثابت شده و این جمله دلالت بر استمرار می‌کند.

بعد از بررسی لغت «مَرْصُوصٌ»، نوبت به بیان معنا و بررسی ریشه این کلمه می‌رسد. بشر از قدیم از عنصر سرب استفاده می‌کرده است، سرب به علت ویژگی‌های منحصر به فردی که دارد در تعداد قابل توجهی از صنعت‌ها به کار برده شده است. سرب علی‌رغم اینکه چکش‌خوار بوده و در دمای پایین ذوب می‌شود، استحکام زیادی داشته و در برابر حوادث ایمن است. از همین‌ رو بود که بنّاها با ذوب کردن این فلز و جاری ساختن آن میان فاصله‌های دیوار، بنا را محکم و غیر قابل نفوذ می‌کردند [1].

به کار گرفتن این کلمه در میان آیات جهاد آن قدر دقیق است که حجت را بر همه مسلمانان تمام و عاشقان خدا را مملو از انگیزه می‌کند[2].

آیت‌الله مکارم شیرازی در تفسیر این آیه شریفه می‌نویسد: «در حقیقت قرآن دشمنان را به سیلاب ویرانگری تشبیه می‌کند که تنها با سد فولادین آن‌ها را می‌توان مهار کرد، تعبیر به «بُنْیانٌ مَرْصُوصٌ» جالب‌ترین تعبیری است که در این زمینه وجود دارد، در یک بنا یا سد عظیم هر کدام از اجزاء نقشی دارند، ولی این نقش در صورتی مؤثر می‌شود که هیچ گونه فاصله و شکاف در میان آن‌ها نباشد، و چنان متحد گردند که گویی یک واحد نیستند، همگی تبدیل به یک دست و یک مشت عظیم و محکم شوند که فرق دشمن را درهم می‌کوبد و متلاشی می‌کند.»[3]

هنگامی که اتحاد بین صفوف مسلمانان شکل می‌گیرد و با عنصر صبر و تقوا همراه می‌شود، دیگر هیچ سرزنش سرزنش کننده‌ای [4] آن‌ها را از راه خود منحرف نکرده و هیچ چیز استحکام بنیان آن‌ها را خدشه‌دار نمی‌کند.

اتحاد مسلمانان بر اعتلای کلمه حق، همان چیزی است که شیطان از آن هراس داشته و با تمام توان برای جلوگیری از این امر اقدام می‌کند. اختلاف‌هایی که بین مسلمانان پیش می‌آید و نمی‌گذارد وحدت کلمه آن‌ها شکل بگیرد، راه مقابله شیطان با اتحاد مسلمانان است که اگر آن‌ها به هشدارهای خداوند توجه کنند[5]، هیچگاه در تله شیطان نمی‌افتند. ائمه (علیهم‌السلام) نیز همواره ما را متوجه حربه‌های شیطان برای پراکندگی صفوف کرده‌اند که ما در اینجا به ذکر حدیثی از امام رضا (ع) بسنده می‌کنیم؛

امام رضا (ع) در حدیثی خطاب به شیعیان می‌فرمایند:« خودتان را به بدگویی و بددهنی نسبت به همدیگر و چنگ زدن به چهرۀ همدیگر مشغول نکنید. من با خودم عهد کرده‌ام اگر کسی اختلاف‌افکنی کند و در این اختلاف‌افکنی یکی از دوستان ما را ناراحت کند او را نفرین کنم و از خدا بخواهم در دنیا شدیدترین عذاب را به او بدهد و در آخرت هم از زیانکاران باشد.[6]

باید همواره به یاد داشته باشیم که اگر می‌خواهیم در زمره مصادیق آیه 4 سوره صف قرار بگیریم، اتحاد و همدلی را بین صفوف مسلمانان برقرار کرده و از هرگونه اختلافی جلوگیری کنیم.

[1] سایت کلمه جو

[2] قرشی، سید علی اکبر، احسن الحدیث، 1374، تهران، انتشارات بنیاد بعثت، جلد 11، صفحه 138

[3] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه،1353،تهران، انتشارات دارالکتب الاسلامیة، جلد 24، صفحه 65

[4] آیه 54 سوره مائده: «يآَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ۚ ذَٰلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ»

[5] آیه 53 سوره اسراء : «وَقُلْ لِعِبَادِي يَقُولُوا الَّتِي هِيَ أَحْسَنُ ۚ إِنَّ الشَّيْطَانَ يَنْزَغُ بَيْنَهُمْ ۚ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلْإِنْسَانِ عَدُوًّا مُبِينًا»

[6] شیخ مفید، محمد بن محمد بن نعمان، الاختصاص، 1372، بیروت: انتشارات دارالمفید، صفحه 247.

یک پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *