اخبار روز

ورود / عضویت

نگاهی به نفوذ یهودیان در بانک‌های جهان

از گذشته تا کنون یهودیان نقش مؤثری در فعالیت بانکداری در دنیا داشته‌اند. نفوذ گستردۀ آن‌ها در ساختارهای حکومتی کشورهای اروپایی و حتی ایران و ادامه حیات با زندگی انگلی، ساختاری را برای آن‌ها مهیا کرده است که موفق شده‌اند به یک سازمان گسترده پولی و مالی برسند. بانکداران بزرگ یهودی نفوذ بالایی در نهادهای سیاسی داشتند و برای دنیا تصمیم می‌گرفتند.
یهودیان و بانک

از جمع یهودیان سرشناس آن دوره در فرانسه باید از خانواده‌های روچیلد ،هلپرن، فولد سرفبير و… نام برد. غیر از این‌ها که عنوان شد، احتمالاً یهودیان زیادی در سده‌های هفدهم و هجدهم در امور مالی فرانسه دخالت داشتند اما با توجه به اخراج گسترده یهودیان، بسیاری از آن‌ها به ظاهر به مسیحیت روی آوردند و در نتیجه اطلاعات کامل و موثقی در مورد آن‌ها در دست نیست.[1]

در سدۀ هفدهم هر کجا که بانکی تأسیس شد، چهره‌های اصلی و فعال آن‌ها یهودیان بودند. آن‌ها در تأسیس سه بانک بزرگ از بانک‌های آن ایام دست داشتند؛ بانک آمستردام، بانک انگلیس و بانک هامبورگ. اما چون منشأ وجودی هیچ کدام از این بانک‌ها صرفاً تجاری  نیست، بر اهمیت آن‌ها در ارتباط با یهودیان تأکید نمی‌کنیم.[2]

در شرق اروپا نیز زرسالاران یهودی نقش اصلی در هدایت مؤسسات صرافی و بانک‌ها به دست آوردند و به یکی از مهم‌ترین بانکداران خصوصی تبدیل شدند. به این ترتیب رباخواری و رشوه‌خواری به شبکه‌ای بسیار گسترده و بغرنج تبدیل شد که شریان‌های حیات اقتصادی دنیای غرب را به دست گرفت و تارهای آن در همه جا از آسیا تا آمریکای جنوبی تنیده شد. به نوشته «دائرة المعارف یهود» شاهزاده اوگن ساوئی(۱۶۶۳ – ۱۷۳۶) فرمانده مقتدر ارتش اتریش در اوایل سده هجدهم به شدت بر دلالان و پیمانکاران یهودی متکی بود.[3]

در پروتکل شماره ۱۶ یهود آمده است که آن‌ها در صدد آن هستند که برای سلطه بر جهان، ثروت‌های عظیم منابع طبیعی و… که جوامع غیریهودی در اختیار دارند را به انحصار خود درآورند. از جمله راه‌هایی که اسرائیل در نفوذ بر اقتصاد کشورهای خاورمیانه از جمله مصر، اردن و… در پیش گرفته است دادن وام به کشورهاست که در متن پروتکل‌ها نیز به آن اشاره شده است.

در پروتکل شماره ۲۱ نیز چنین آمده است ما یهودیان، پول‌های مازاد بر احتیاجمان را به کشورهای غیریهودی وام می‌دهیم و با استفاده از رشوه‌خواری مدیران و اهمال کاری و ندانم‌کاری فرمانروایان این ممالک دو تا سه برابر پول‌هایمان را پس می‌گیریم.

یهودیان و بانک

بازی قدیمی وام دادن به بهانه گزاف و آنگاه گرفتن زمین به دلیل عدم توانایی صاحب زمین در بازپرداخت وام در مورد اعراب نیز که به علت ویرانی جنگ و کمبود محصول شدیداً تحت فشار بودند به اجرا درآمد. بانکی که این کار را انجام داد یک نهاد تجاری صهیونیستی به نام بانک انگلوپلستاین[4](انگلیس، فلسطين) بود. مأمور انگلیسی مذکور برای نجات مردم و زمین‌هایشان مقدماتی فراهم کرد که یک بانک انگلیسی با بهره یک ونیم درصد و مهلت بازپرداخت یک ساله به زمین‌داران وام دهد و در صورت عدم بازپرداخت زمین برای تخصیص مجدد به دولت سپرده شود نه به آن بانک صهیونیستی؛ این تدبیری بود که کمیسیونر عالی صهیونیست مانع اجرای آن شد و در نتیجه مأمور انگلیسی استعفا داد. این حرکت برنامه‌ریزی شدۀ یهود در موضع قدرت بود.[5]

بانکداران جدی یهودی برای ساختن یک پول واحد نیز در تلاش بودند تا معیار و محوریت همه چیز را بر اساس آن قرار دهند؛ سازماندهی اقتصاد جهانی به منظور ایجاد یک نظام پولی واحد که در جریان جنگ جهانی دوم شکل گرفت و سر از بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول درآورد. این دو سازمان در قبال وامی که در اختیار کشورهای نیازمند قرار می‌دهند حق ملت‌ها را در تعیین سرنوشت اقتصادی خویش به دست می‌گیرند؛ از سوی دیگر با برقراری هژمونی دلار یعنی ایجاد یک نظم پولی که در آن دلار پایه است، کنترل اقتصاد جهانی را به دست می‌گیرند.[6]

همچنین صهیونیست‌ها برای تثبیت سلطۀ خویش بر صنعت سینما و نیز برای خرید محتوای فیلم‌های سینمایی مبالغ هنگفتی را به عنوان پاداش به برخی از کارگردانان و سینماگران اعطا کردند، به عنوان نمونه در یک مورد سه میلیارد دلار به اسپیلبرگ کارگردان فیلم فهرست شیندلر پاداش دادند.

فیلم فهرست شیندلر فیلمی آمریکایی به کارگردانی استیون اسپیلبرگ محصول سال ۱۹۹۳ است. فهرست شیندلر درباره زندگی اسکار شیندلر صنعتگر آلمانی که جان بیش از هزار لهستانی یهودی را در جریان هولوکاست نجات داد، ساخته شده است. این فیلم با مبالغه و غلو، اوضاع یهودیان در دوران هیتلر، توانست فضای مظلوم‌نمایی یهودیان را فراهم آورد و جوی علیه منتقدان هولوکاست ایجاد نماید و منجر به زخمی و کشته شدن تعدادی از آن‌ها شد.

حمایت سندیکای یهودیان آمریکا از کارگردان «فهرست شیندلر» به تقدیر و تشکر رسمی و اعطای هفت جایزه اسکار محدود نشد بلکه این امر ابعاد گسترده‌تری یافت به گونه‌ای که بانک صهیونیستی تبار «چیس مانهاتان» تسهیلاتی به مبلغ سه میلیارد دلار برای کمک به استودیوی سازندۀ فیلم یعنی «دریم ورکز» که به اسپیلبرگ تعلق داشت، در نظر گرفت.[7]

تمام این فعالیت‌ها برای جلب حمایت همه‌جانبه گروه‌های مختلف از ساختار بانکداری صهیونیستی و خشکاندن ریشۀ تمام منتقدین و مخالفین با این برنامه‌ها است. از همین رو، چنین پروژه‌ای در فلسطین اشغالی نیز بی‌نقص دنبال می‌شد.

ظهور گفتمان صلح با اسرائیل در میان رژیم‌های عربی، از مصر و عربستان گرفته تا شیوخ خلیج فارس، بر مبنای منافع شخصی است چرا که بقای آن‌ها در گروی ایجاد یک چارچوب سیاسی برای مذاکره و کنترل گروه‌های مجاهد مانند حماس و حزب الله است. تهدیدات روز افزون ناشی از تبدیل ایران به یک ابرقدرت شیعی باعث شده است رهبران جهان عرب به بهانۀ برقراری ثبات در منطقه برای همکاری و ارتباط با اسرائیل مسابقه بگذارند.[8]

طبیعی است این ساختار قدرتمند سعی کند با تلاش برای استحاله، تحریم، تخریب و حتی زمینه‌سازی کودتا در ایران به عنوان مخالف جدی این طرح‌ها خود را به زمین و زمان بکوبد تا جمهوری اسلامی تضعیف گردد و نتوانند علیه بانکداری سازمان‌دهی شده صهیونیسم کاری کند. به واقع مانند جمله جرج اورل در کتاب «۱۹۸۴»، او گذشته را کنترل می‌کند آینده را کنترل می‌کند این که تنها وضع کنونی را کنترل کند گذشته است.

در مجموع باید تأکید کرد که بانک‌های بزرگی چون وال استریت گلدمن ساکس، ابزار خاندان‌های یهودی روچیلد، راکفلر و مورگان برای تسلط بر دنیا هستند. این امر حتی موجب ملال رؤسای جمهور ایالات متحده آمریکا نیز شده است تا جایی که ترامپ می‌گوید بیایید سیستم مالی متفاوتی به وجود آوریم که عملکرد آن ضامن منافع مردم باشند. سیستم فاسد بانکداری، بانک‌های مرکزی و ماشین پولسازی بی‌پایان و تحت تملک و زیر سلطۀ روچیلد را کنترل و مهار خواهد کرد. این چالشی است که دیگر رؤسای جمهور از جمله لینکن و جیاف کندی از پرداختن به آن ناکام ماندند.[9]

این باور قلبی برژینسکی به عنوان یکی از مهم‌ترین مشاوران استراتژیک آمریکا هیچ وقت جامه عمل نپوشید و همواره تسلط مالی آمریکا بر جهانیان موجب تحمیل بار سنگین خسارات مالی بر اقتصاد همۀ دنیا شده است، از جمله مسأله دلار که به عنوان پول واحد بین‌المللی شناخته شد، موجبات تقسیم رکود آمریکا در دیگر کشورها شد. در مجموع مهم‌ترین سلاطین مالی آمریکا پس از جنگ جهانی اول یعنی گروه مورگان، راکفلر، بانک کوهن لوپ و شرکاء، بانک دیلیون رید و شرکاء، بانک هریمن و برادران براون در این شورا نمایندگی داشتند.[10]

اما به واقع ایالات متحده نه تنها نمی‌تواند ژاندارم جهانی باشد بلکه نمی‌تواند بانکدار و یا حتی موعظه‌گر جهانی هم باشد؛ زیرا آمریکا برای قرار گرفتن در مقام ژاندارم جهانی نیازمند مشروعیت است. برای بانکداری جهانی باید نقدینگی کافی داشته باشد و برای موعظه‌گری جهانی باید عاری از هر گونه فساد و آلودگی باشد[11] که هیچگاه این گونه نبوده است./101

پی‌نوشت‌ها

[1] . يهودیان و حیات اقتصادی غرب، ص 78.

[2] . يهوديان و حیات اقتصادی مدرن، ص ۸۰.

[3] . شهبازی ،عبدالله، زرسالاران یهودی و پارسی استعمار بریتانیا و ایران، ص ۱۳۰.

[4] . Anglopalestine

[5] . فورد، هنری، یهود بين الملل، ص ١٦٥.

[6] . صفاتاج، مجید، انقلاب اسلامی و استعمار فرانو در منطقه، ص۱۹۰-۱۹۱.

[7] . صفاتاج، مجید، سینمای سلطه ، ص ۳۷.

[8] . سرمقاله جروزالیم پست، ۲۰۰٧/١/٦.

[9] . کوئینگ پیتر، «ترامپ یا هیلاری» ترجمه هادی سعادت(اقتصاددان، تحلیلگر مسائل ژئوپلیتیک و از کارکنان پیشین بانک جهانی) سایت مشرق.

[10] . حسینیان، روح الله، چرا نظام آمریکا قابل اعتماد نیست؟

[11] . برژینسکی ،زبیگنیو، خارج از کنترل، ص167.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *