اخبار روز

ورود / عضویت

در مصاحبه با استاد عربسالاری | سریال روزگار قریب در خدمت بهائیان بود

استاد محمدجواد عربسالاری از همکاران استاد محمدحسین فرج‌نژاد است که در نوشتن کتاب دین در سینمای شرق زحمات بسیاری کشیده است. استاد عربسالاری در حلقه مباحثاتی اولیه استاد فرج‌نژاد حضور داشته و با دکتر رفیع الدین اسماعیلی و محمود علیپور مشغول مباحثه کتاب زرسالاران یهودی دکتر شهبازی بوده‌اند. در این مصاحبه با استاد عربسالاری از نحوۀ شکل‌گیری کتاب دین در سینمای شرق و غرب اثر جدی استاد محمدحسین فرج‌نژاد و همکاران ایشان پرسیدیم.
سریال روزگار قریب

کتاب دین در سینمای شرق و غرب اگرچه طرف قرارداد با مرکز پژوهش‌های صداوسیما بود و حدودا برای آن 4میلیون حق التألیف به استاد فرج‌نژاد و شاگردان داده شد اما در نهایت با تعلل کردن در چاپ و سپس تصمیم به چاپ نکردن و در نهایت گرفتن نیمی از کتاب‌هایی که استاد فرج‌نژاد با قرض گرفتن و هزینه شخصی خودش به مبلغ 15میلیون چاپ کرده بود باعث شد در واقع 3.5 میلیون تومان سود کند و روایتی باشد از مظلومیت نیروهای انقلابی در نهادهای جمهوری اسلامی.

آغاز همکاری شما با صدا و سیما از کجا بود؟

کسی به نام آقای دکتر پهلوانیان در دانشگاه صداوسیمای قم بودند که رئیس مرکز پژوهش‌های صداوسیما بودند. به واسطه‌­ای محمدحسین را می­‌بیند و بعد می­‌گوید که جزوات گروه شهید‌آوینی را دیده است. به محمدحسین فرج‌نژاد می‌گوید شما که دارید کار نقد فیلم انجام می‌­دهید، بیایید صهیونیسم و رسانه را به عنوان یک کارگروه پژوهشی در مرکز پژوهش‌­ها راه‌­اندازی کنید.

در قدم اولی که در مرکز پژوهش‌­های صداوسیما رفتیم، بازخورد به شدت منفی و حتی تقابلی و تمسخری از سوی اساتید مرکز پژوهش‌های صداوسیمای قم گرفتیم. خیلی از این اساتید روحانی یا طلبه بودند اما نگاهشان به آثار سینمایی صرفاً فنی و فرمالیستی بود و اصلاً نقد محتوایی را قبول نداشتند.

ما برای شروع راه‌اندازی کارگروه صهیونیسم و رسانه که در صداوسیما رفتیم، یک جلسه نقد فیلم هری‌پاتر یا ارباب­ حلقه‌ها یا ماتریکس که درست خاطرم نیست کدام بود، برگزار کردیم. در آنجا جلسۀ هفتگی و بعضاً دو یا سه جلسه در هفته بررسی فیلم‌ها هست اما هر گروه­ پژوهشی و گرو­‌ه‌­های دانشجویی موضوعات خاص خودشان بودند؛ موضوعات مختلفی بر مبنای سرفصل‌­های فنی و سینمایی نقد فیلم برگزار می‌­شدند، اما اولین نقد محتوایی را ما داشتیم که به شدت در حد تکفیر حالا تکفیر که می‌­گویم نه تکفیر اعتقادی بلکه می‌گفتند این چرت و پرت‌­ها چیست که شما می‌­گویید!

ما دفاع می‌­کردیم و می‌­آمدیم مستنداتی که داشتیم ارائه می‌­کردیم؛ ولی چون نگاه آن‌ها کاملاً بر مبنای فرم بود قبول نمی‌­کردند و نمی‌توانستند بپذیرند. دکتر پهلوانیان پیشنهاد دادند که در اینجا یک دوره تحلیل محتوا و رسانه برای شما برگزار می­‌کنیم، شما که دارید نقد محتوایی می­‌کنید با فرم هم آشنا بشوید و تحلیل محتوایتان مبتنی بر ارجاعات فرمی هم باشد تا کمتر بتوانند به شما گیر بدهند.

ما که می‌­خواستیم کار خودمان را بکنیم و برای ما فرقی نداشت چه آقایان قبول بکنند و چه قبول نکنند. با این استدلال قرار شد که در جلسات تحلیل رسانه یا آشنایی با فرم و ساختار فیلم شرکت کنیم.

اساتید متعددی داشتیم که با آن‌ها کار می‌­کردیم و همان اساتیدی که ما را نقد کردند و زیر بار نمی‌­رفتند، استادهای ما بودند. محمدحسین یکبار آقای سعید مستغاثی را دعوت کرد. ما ردپایی در سینما و تلویزیون نداشتیم اما آقای مستغاثی دو یا سه برابر افرادی که آن جا بودند تقریباً کار رسانه‌ای کرده بود، فیلم کار کرده بود و با دوربین و ضبط و صدا و تصویر کار کرده بود.

جلسه نقد هری‌پاتر گذاشتیم و ایشان آمد و صحبت کرد. وقتی صحبت کرد، همان اساتیدی که به ما اشکال کرده بودند به ایشان می‌گفتند که این از این طریق تصویر در نمی‌­آید. ایشان جواب می­داد که آقا تصویر را رها کن و جهان داستان را دریاب و دقیقاً همان نقد محتوایی بکن. آقای مستغاثی که آمد چنان برجک این‌ها را کوبید که تقریباً آن حساسیت و گارد کم شد؛ البته بعضی از اساتید تا آخر هم قبول نمی­‌کردند اما دیگر حداقل تمسخر و کارشکنی نمی­‌کردند.

تقریباً دو الی سه سال در صداوسیما رفتیم و دورۀ تحلیل فرم و محتوا دیدیم، از فیلمنامه‌نویسی و داستان شروع کردیم. میزانسن، فیلمبرداری، صدابرداری و بحث­‌های کارگردانی را دیدیم، چون قبلاً این دوره نبود، ما تا آخر دوره آنجا بودیم و بعد از ما هم که آقای پهلوانیان از آنجا رفت و مسؤولش عوض شد. دورۀ خیلی خوبی بود و من اطلاع دارم بعد از ما این دوره یکبار دیگر برگزار شد.

فکر خیلی مهم است، ما در بستر آن فکر در دوره شرکت کردیم، شاید بعدها در دوره دیگر این کلاس‌­ها مباحثش فقط روی فرم برود. ما داشتیم فرم یاد می­‌گرفتیم که از فرم در خدمت محتوا استفاده کنیم، این خیلی مهم بود حالا شاید امکان داشته باشد درگیر آن بشوند.

از ما خواسته شد بر این اساس که کارگروه صهیونیسم و رسانه هستیم، کار هم بکنیم، و بیاییم یکسری پروژه تعریف بکنیم. از آنجایی که ما از یهود بین‌­الملل و هالیوود و صهیونیسم می­‌گفتیم خیلی حساسیت‌برانگیز بود، با یکی دو کار سبک برای نشریه رواق اندیشه کار را در صداوسیما شروع کردیم.

شروع اولین کار با تحلیل سریال مدار صفر درجه

اولین کاری که ما انجام دادیم چون به صهیونیسم و یهود برمی‌­گشت، مقاله‌ای دربارۀ سریال مدار صفر درجه بود. کاری که من، آقای قشقایی و فرج‌­نژاد شروع کردیم. کل فیلم را دیدیم و چندین جلسه کارگاهی برگزار کردیم و از اساتید مختلفی استفاده کردیم، مقاله‌ای آماده شد که فکر کنم در دو یا سه شماره نشریه رواق اندیشه چاپ شد.

این مقاله چاپ شد و بعد از چاپ هم همایش کارگاه مانندی داشت که خیلی سر آن بحث و گفتگو شد. مقاله دربارۀ اندیشه کارگردان و درونمایه فیلم بود که نقدی محتوایی بود، البته در آن فیلم کاری با صهیونیسم نداشتیم اما اندیشه­‌ها و لایه­‌های زیرینش مثل مثلث عشقی که صداوسیما الآن دارد در تلویزیون خیلی راحت پخش می‌­کند، آن موقع مثل الآن مطرح نبود و قبح‌شکنی نشده بود.

سریال مدار صفر درجه جزو سریال‌­های الف و به‌شدت هزینه­‌بر بود. من یادم است زمانی که آن را ساختند هزینه میلیاردی داشت و آن زمان خیلی هزینه‌­اش بود، هزینه چند سریال را داده بودند که مدار صفر درجه تولید بشود. فیلم زمانی پخش می‌شد که احمدی‌نژاد بحث هولوکاست را مطرح کرده بود و هجمه­ بسیاری علیه ایران در حوزه یهود‌ستیزی بود.

در این فیلم کمک ایران به یهودی‌­ها را نشان می‌­داد که یهودی­‌های لهستان به ایران آمده بودند، فیلم جنبه سیاسی هم داشت اما اندیشه‌­های پنهانی کارگردان مانند پلورالیسم، بی­‌خدایی و عشق انسانی، در شعر تیتراژ اشاره شده بود و در مقاله هست، مهم بود.

سریال دکتر قریب؛ تحریف و تقلیل دکتر قریب به مذهبی سکولار غیرانقلابی

برای کار دوم سراغ سریال روزگار قریب رفتیم. وقتی شخصیت دکتر قریب را بررسی کردیم؛ دیدیم دکتر قریب یک شخصیت کاملاً انقلابی، مذهبی و انقلابی است. دکتر قریب این بود ولی در فیلم انقلابی بودن ایشان را کاملاً حذف کرده بودند و مذهبی بودنش هم یک مذهبی خنثی و کمرنگ نشان داده بودند. یک مذهبی کاملاً سکولار که مذهبش فقط برای خودش در کنج خانه است و برای جامعه و اجتماع اهمیتی قائل نیست.

تمامی خدماتی که دکتر قریب در جامعه کرده بود، با آن پشتوانه اسلامی و دینی بود که همه را به پای انسانیت ایشان زده بودند و کاملاً سکولارش کرده بودند؛ این خیلی برای ما سخت بود، متن اولی که نوشتیم با آقای فرج­‌نژاد یک متن خیلی تندی بود که خود محمدحسین متن را سه چهار بار تعدیلش کرد و می‌گفت نمی‌شود این را چاپ کرد.

داستان سریال دکتر قریب برای زمانی است که تضاد بین ورود سیستم جدید آموزشی به ایران را داریم، سیستمی که دایر بر مدارس است و سیستم مکتبخانه که سیستم آموزشی ما بوده را نفی می‌کند. تاریخ را که بررسی می­‌کنیم در آن سیستم جدید واقعاً بهائی‌­ها نقش پررنگی داشتند؛ در سیستم مدارس که اولین بار در ایران آمد بهائی‌­ها نقش خیلی مهمی داشتند؛ در فیلم این تضاد بین مکتبخانه و مدارس را نشان داده است اما بهائیت را نشان نمی­‌دهد.

یعنی می‌گوید مردم به دلیل مخالفت با این سیستم جدید مدارس را آتش زده و معلم‌­ها را کتک می‌­زنند. این‌ها در این سریال آمده اما واقعیت این است که بهایی‌­ها آنجا بوده‌اند، در تاریخ ثبت و ضبط شده است و علماء با آن‌ها مقابله کردند.

بهائیت نقش داشت ولی در فیلم روزگار قریب این قسمتی که بهایی­‌ها بودند را حذف کرده است و از آن دفاع می‌­کند و مردم و متدین‌ها را که با آن‌ها برخورد می­‌کردند یک مشت آدم­ وحشی عوام متعصب بدون اطلاع احمق نشان داده است. متأسفانه این در فیلم روزگار قریب هست، جای کار داشت که حوزه حراست صداوسیما باید جلوی آن را می‌­گرفتند؛ ولی آن‌ها یا خودشان نفعی داشتند و یا اینکه اطلاعی نداشتند. خوش‌بینانه آن را بگوییم که نمی­‌دانستند و تاریخ را هم کسی زحمت نمی­‌کشد برود بخواند. شما تا وقتی که این را از چندده منبع معتبر بررسی نکنید نمی­‌توانید قطع و جزمی بگویید که واقعاً بهائیت در آنجا نقش داشته است.

روزگار قریب را کار کردیم، یکی دو تا کار در حوزه داخلی کار کردیم، محمدحسین همزمان داشت در نشریه رواق اندیشه بحث مقالات نمادهای اسطوره­‌های صهیونیستی در سینما را می‌­نوشت که بعدها این کتاب اسطوره‌های صهیونیستی در سینما شد. آن موقع مقاله به مقاله در هر نشریه داشت چاپ می­‌شد، آن کار را که کار کرد و تبدیل به کتاب کرد، کتاب ارزشمند و دقیقی بود که چند بار رتبه آورد./501

/پایان بخش اول مصاحبه با استاد عربسالاری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *