یهودیان متشکل از دوازده قبیله بودند که میان آنها همواره اختلافات و جنگهای داخلی وجود داشته است. هنگامی که یهودیان با پیامبران و جبهۀ حق برخورد میکردند، این اختلافات ظاهر نمیشد ولی آن را در خفا حفظ میکردند؛ مخصوصاً میتوان اتحاد یهود را در زمان حضرت داوود(ع) و سلیمان(ع) مشاهده کرد. این سیاست یهود را میتوان تابع این اصل کلی دانست که «دشمن واحد، اتحادآفرین است»؛ یعنی قبایل دوازدهگانۀ یهود با وجود اختلافات داخلی دارای جهانبینی واحدی بودند که به تبعیت از آن، برای خود دشمنی واحد را در نظر میگرفتند و در زمان مقابله با آن، در یک سنگر و جبهه به نبرد برمیخاستند.
با توجه به آنچه گفته شد، اتحاد یهودیان محصول وجود نبی و هشدار خطر به جهت وجود او بود؛ بنابراین در زمانی که از جانب جبهۀ حق خطری متوجه یهودیان نمیشد، اختلاف آنها آشکار میشد. نخستین عامل اختلاف میان یهودیان بعد از رحلت حضرت یوسف(ع) شکل گرفت. یهود در زمان حضرت یوسف(ع) از جایگاه خاص فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی برخوردار شده بود که حتی به دلیل این جایگاه، توانایی تغییر روند سیاسی مصر را هم داشت؛ سنت سیاسی مصر به صورت پادشاهی موروثی میان فراعنه بود که بنیاسرائیل به دلیل ارج و قربی که در ابعاد مختلف اجتماعی در مصر یافته بودند، توانایی این تغییر را نیز داشتند.
از همین رو، بعد از رحلت حضرت یوسف(ع) در زمان بَبَرز بن لاوی، قریب هفتاد نفر ادعای وصایت و جانشینی سلطنت آن حضرت را کردند. این اختلاف، اولین عامل جدایی میان بنیاسرائیل شد که محصولش از بین رفتن اتحاد در میان آنها بود. این جدایی، باعث شد تا آنها عنانگسیخته با قبطیهای مصر ازدواج کنند. دین قبطیان مصر، بتپرستی بود که بنیاسرائیل به وسیلۀ ارتباط با آنها، کمکم دچار انحراف شده و از دین اجداد خود دست کشیدند؛ بنابراین، اختلاف سیاسی، موجب اختلاف دینی و مذهبی میان آنها شد و این عامل باعث نفوذ بتپرستی در روح این قوم شد. حضرت یوسف(ع) نیز هنگام فوت خود، به عنوان پیشبینی آینده به سران قوم چنین گفت:
«پس از من به علت انحراف از دین، گرفتار زجر و شکنجه فراعنه مصر خواهید شد و نجات شما به ظهور فرستاده خدا موشه پسر آمران(موسی پسر عمران) است. وی هلاککنندۀ رامسس سوم و آورندۀ کتاب آسمانی تورات است.»[1]
چنانچه از بیانات حضرت آشکار شد، انحراف قومی که خداوند بر آنها نعمتهای بسیاری را روا داشته است، موجب ذلت و اسارت آنها شد و این بیان، حاوی یکی از سنن خداوند در برابر یهود است که در ادامه بیان خواهد شد.
از حکومت تا اسارت
قومی که نخستین بار سنت الهی بر آنها اطلاق شد، به سبب توبه و پشیمانی بخشیده شدند و به وسیلۀ پیامبران الهی، به عنوان مأموران برپایی حکومت جهانی به خاک بیتالمقدس وارد شدند. سلیمان نبی(ع) یکی از افراد همین قوم بود[2]. به واسطۀ او، بنیاسرائیل به حکومتی با شکوه رسیدند. یهودیان در این زمان به علت قدرت یافتن جبهۀ حق، توان نشان دادن باطن و عمق انحراف خود را نداشتند.
همانطور که گفته شد، یهود در این زمان اتحاد دینی و سیاسی خود را در برابر قدرت حق حفظ کرد اما پس از حضرت سلیمان(ع)، اختلاف میان بنیاسرائیل آشکار شد و همین موضوع باعت رواج بتپرستی در خاک یهود شد. در این زمان، یکی از ندیمان سلیمان(ع) به نام «یربعام» علیه وصی آن حضرت، «رحبعام» قیام کرد و حکومت را به دست گرفت.
او به مذهب فراعنه مصر تمایل داشت؛ از همین رو، زمینۀ گرایش بنیاسرائیل به بتپرستی فراهم شد. بعد از یربعام، قوم یهود خود به خود به دنبال عقاید دیگران رفتند و هر کدام به طرف بتی متمایل شدند و خدای متعال را فراموش کردند. کار بتپرستی با روی کار آمدن هفتمین پادشاه یهود «احاب» گسترش یافت.
حرکت یهود در این زمان بر مدار سیاست «در پناه ابرقدرت وقت» انجام میشد. یهود طبق این سیاست، برای آنکه بتواند ارض مقدس خود را حفظ کند به ابرقدرتهای آن زمان که عمدتاً پیرو مذهب پتپرستی بودند روی آورد و در پناه آنها به حیات خود ادامه داد. حتی سیاست مقابله با انبیاء و جبهۀ حق میتواند تحت سیاست مذکور قرار بگیرد؛ چرا که لازمۀ در پناهِ ابرقدرتها بودن پیروی از آیین آنها یعنی بتپرستی بود و برای گسترش و انجام این کار باید سیاست مقابله و مبارزه با انبیاء پیریزی میشد؛ چرا که با وجود آنها، بتپرستی امکان نداشت.
امروز نیز این سیاست را در سیاستمداران اسرائیل میتوانیم مشاهده کنیم که سعی میکنند در پناه ابرقدرتهای غرب باشند و جزء لاینفک این خواسته، مقابله و مبارزه با اسلام است که همواره از آنها سر میزند.
خلاصه آنکه آتش اختلاف میان یهودیان بالا گرفت و با از بین رفتن «احاب» آنها مورد تاراج آشوریان قرار گرفتند. از قبایل دوازدهگانه بنیاسرائیل، پس از آن هجوم، جز دو قبیله در تاریخ باقی نماند و دیگر نشانی از آنها موجود نیست. آن دو قبیله، قبایل یهودا و بنیامین بودند که در حوالی اورشلیم زندگی میکردند. از جمله حاکمان یهودی در میان این دو قبیله میتوان به منشی، آمون بن منشی، یوشیا و یهواحاز اشاره کرد.
در میان این پادشاهان، دوباره گرایش به بتپرستی هویدا شد و در زمان یهواحاز، بتپرستی میان بنیاسرائیل رواج یافت. حتی مستر هاکس از قول کتاب مقدس مینویسد: «از جمله شقاوتهای یهویاقیم آنکه طومار حضرت ارمیا(ع) را سوزانید و با آن حضرت نهایت بدرفتاری را اعمال کرد؛ زیرا که وی را به واسطه ظلم و جورش تهدید فرموده بود»[3]. این گرایش به بتپرستی معلول همان سیاست پناهندگی بود که برای تحت حمایت مصر قرار گرفتن به وجود آمده بود.
حکومت کِلده از این مسأله آشفته بود؛ بنابراین، بختالنصر به آنها حمله کرد و یهواحاز را به اسارت گرفت و یهودیان را از سرزمینشان جدا کرد. با حملۀ بختالنصر که حاکم سرزمین بابل بود، یهود به ذلت و خواری کشیده شد. او به جای یهواحاز، فرزندش صدقیا را جانشین وی قرار داد:
«حضرت دانیال(ع) به بابل رفته و بختالنصر، یهویاقیم را به زندان بابل فرستاد و صدقیا، فرزند بیست و یک سالۀ وی را جانشین پدر قرار داد و از این پس، خاک یهودیه جزو مستعمرات کِلده درآمد»[4].
صدقیا آخرین پادشاه یهود بود که پس از او، قرنها خاک یهودیه از اسرائیلیان خالی ماند. صدقیا همان مشی پدر را ادامه داد و چون قدرت خود را از دست داده بود، با سران خود شبانه از روستای اریحا فرار کرد، سربازان کلدانی او را دستگیر کردند و به دستور بختالنصر چشمهای او را بیرون آوردند و با همراهانش به زنجیر بسته به طرف بابل اعزام کردند. [5]
از این پس قتلعام یهودیان شروع شد و پس از خاتمۀ کار اورشلیم، جمعیت فراوانی از اسرائیلیان که در گوشه و کنار باقی مانده بودند، به اسارت کشیده شدند. به این ترتیب یهود دوباره به ذلت و اسارت کشیده شد.
سنت خداوند در برابر یهودیان
بنیاسرائیل با نجات از چنگال فرعون، مسؤولیت عظیمی را بر عهده گرفتند و آن برپایی حکومت جهانی به محوریت قدس بود. با تشکیل سازمان یهود در این قوم، مأموریت الهی به فراموشی کشیده شد و خود را به انحراف و تباهی کشیدند. این تباهی به قدری بود که آنها دست به قتل انبیاء و افراد جبهۀ حق زدند. با این حساب، این قومی که برگزیدۀ الهی بودند به نفرینشدگان انبیاء تبدیل شدند و عذاب الهی همچون باران بر آنها ریزش کرد. این عذاب به نوعی سنت الهی در برابر این قوم است که خداوند در قرآن کریم از آن یاد کرده است.
همانطور که گفته شد، از همان روزهای بعد از رحلت حضرت یوسف، سنت الهی بر آنها اجرا شد. این سنت، همان است که نشانههایش بعد از سلیمان(ع) نیز مشهود است. چیزی که میتواند مشترک بین وقایع بنیاسرائیل باشد، مورد تاراج و هجوم مهاجرین قرار گرفتن و به ذلت کشیده شدن است. پس سنت الهی در برابر یهود، همین خوارشدن و مورد غارت قرار گرفتن آنها است.
قرآن کریم نیز این سنت را این گونه بیان میکند: «فَإِذَا جَآءَ وَعْدُ أُولَهُمَا بَعَثْنَا عَلَیْکُمْ عِبَاداً لَّنَآ أُوْلِى بَأْسٍ شَدِیدٍ فَجَاسُواْ خِلَلَ الدِّیَارِ وَکَانَ وَعْداً مَّفْعُولاً» پس همین که وعدۀ نخستین فتنه فرا رسد، گروهى از بندگان توانمند و جنگجوى خویش را بر انگیزیم. پس درون خانهها را جستجو کنند و آن وعدهاى قطعى است.
البته این سنت الهی، معلول یکی دیگر از سنن است که آن افروختن آتش اختلاف میان آنهاست تا از این طریق قدرت خارجی آنان کاسته شود و در نتیجه، سنت به ذلت کشاندن محقق گردد. خداوند متعال در برخی از آیات به این سنت اشاره میکند: «وَ أَلْقَیْنا بَیْنَهُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ إِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ» ما میان اقوام یهود تا روز قیامت آتش بغض و کینه برافروختیم.
پس بنابر آنچه گفته شد، سنت الهی در برابر طغیانهای یهود، به دو صورت است: سنت اصلی و سنت مقدماتی. سنت مقدماتی همان افروختن اختلاف میان آنهاست و سنت اصلی، به ذلت کشاندن آنان است.
دولت یهود فعلی از این سنن الهی دور نیست و با توجه به اینکه سنت الهی تغییرناپذیر است، قطعا این دولت نیز به ذلت و خواری کشیده خواهد شد. از وضعیت فعلی دولت صهیون میتوان نابودی آن را پیشبینی کرد.
در پی عمیقتر شدن گسست و شکاف داخلی میان صهیونیستها بهدلیل اقدامات جنجالی کابینۀ تندروی رژیم صهیونیستی، رئیس ستاد ارتش این رژیم نسبت به ادامۀ این اختلافات و تاثیر خطرناک آن بر ارتش هشدار داد و گفت شكی ندارد كه ارتش در وضعيتی خطرناك قرار دارد.[6] اختلافات در کابینه و سران اسرائیل، آیۀ سنت مقدماتی است که از این طریق، میتوان به سنت اصلی پی برد؛ پس اسرائیل نابود شدنی است.
پینوشتها
1- علم الهدی خراسانی، عبدالجواد، صهیونیسم بینالملل و نقش یهود در دین و سیاست، قم: انتشارات رسول اعظم، صفحه 25.
2- او فرزند داوود بن یساکار(ع) از تبار یهودا پسر حضرت یعقوب بود.
3- هاکس، قاموس کتاب مقدس، تهران: انتشارات اساطیر، ص987.
4- همان، ص366 و 371.
5- علم الهدی خراسانی، عبدالجواد، صهیونیسم بین الملل و نقش یهود در دین و سیاست، قم: انتشارات رسول اعظم، ص 85.
https://www.pishkhan.com/news/3053176-
/203