نقد پسر و مرغ ماهیخوار آخرین اثر هایائو میازاکی | پرهزینهترین انیمه تاریخ ژاپن
پسر و مرغ ماهیخوار(Boy and Heron) جدیدترین اثر هایائو میازاکی 83 ساله است. میازاکی قبل از ساخت این انیمیشن دو بار از کار حرفهای خداحافظی کرده بود اما بعد از ساخت انیمه باد بر میخیزد(The wind rises) و خداحافظی دومش بعد از هفت سال و در طی سالهای کروناهراسی این اثر را ساخت که در واقع شخصیترین اثر اوست.
ماجرای انیمیشن پسر و مرغ ماهیخوار دربارۀ پسری به نام ماهیتو(Mahito) است که مادرش را بر اثر آتشسوزی از دست میدهد. مادر و زنی که نماد سرزمین است، گویی این بچه سرزمین و هویتش را از دست داده و در آتش سوخته و حالا دنبال مادرش میگردد. صدای آژیر اولیه فیلم و ترکیبش در بستر مکانی ژاپن و آتش چیزی جز جنایت هستهای هیروشیما و ناکازاکی را به یاد نمیآورد که طی آن آمریکاییها با این استدلال که مانع مرگ انسانهای بیشتری شوند، 220 هزار انسان را به قتل رساندند. در حالی که تقریبا جنگ تمام شده بود و گویی آمریکاییها بیشتر دنبال آزمایش بمب اتم در یک آزمایش بزرگ انسانی بودند.
ماهیتو پس از آنکه مادرش را در آتشسوزی از دست میدهد پدرش با خالهاش ناتسوکو(Natsuko) ازدواج میکند و ناتسوکو حامله و صاحب فرزندی در شکم است. در انیمه پسر و مرغ ماهیخوار تأکید بسیاری بر وجوه فرهنگی اصیل ژاپنی میشود. از لباسهای ژاپنی گرفته تا معماری ژاپنی و حتی دمپاییهایی چوبی و نمایش درشکههای خاص مرکب با دوچرخه که در ژاپن وجود داشته و رانندۀ درشکه با رکاب زدن آن را به حرکت میانداخته است.
علاوه بر فرهنگ ژاپن نمایش طبیعت مبتنی بر مبانی آیین شینتو که سرزمین و کوه قداست دارد، در انیمیشن پسر و مرغ ماهیخوار جریان دارد.
در انیمیشن پسر و مرغ ماهیخوار صحبت زیادی از ارتش ژاپن نمیشود جز دیالوگی که پدرش میگوید: ارتش بینظم است و همچنین صحنه دیگری که نامادری ماهیتو و خود ماهیتو از درشکه پیاده میشوند و به گروهی از سربازان احترام میگذارند.
در انیمیشن پسر و مرغ ماهیخوار، موسیقی آرامشبخش پیانو همانند آثار دیگرش به خصوص قلعه متحرک هاول (Howl’s Moving Castle) نقش مهمی ایفا میکند و بخشی از حس خاطرهانگیزی و آرامبخشی انیمه بر دوش موسیقی قرار میگیرد.
ریشهشناسی نماد مرغ ماهیخوار در ژاپن
ماریکو ناگای، استاد ادبیات ژاپنی در دانشگاه تمپل ژاپن میگوید: اولین اشارۀ شناخته شده به مرغ ماهیخوار در ادبیات ژاپنی ممکن است در کوجیکی[1] باشد. کوجیکی قدیمیترین اثر ادبی ژاپن است که در سال 712 گردآوری شده است و حاوی تعدادی اسطوره آفرینش است که ستون فقرات دین بومی شینتو و فرهنگ بومی این کشور را تشکیل میدهد. در قصهای وقتی شاهزادهای دور از خانه میمیرد، روحش به پرندهای سفید تبدیل میشود.
ناگای میگوید اگرچه به صراحت از آن به عنوان مرغ ماهیخوار نام برده نشده است. مرغهای ماهیخوار اغلب در اطراف واقعه مرگ ظاهر میشوند و پرندگان به طور کلی با مرگ و تشییع جنازه همراه هستند. مرغهای ماهیخوار اغلب در داستانها بهعنوان پیامآور خدایان یا نماد پاکی و انتقال عمل میکنند.
نمایشنامهای به نام «ساگی» بر اساس داستانی از هایکه نوشته شده است. در این نمایشنامه امپراتور دایگو مرغی ماهیخوار را میبیند و دستور میدهد آن را بگیرند، سپس وقتی که برای دربار میرقصد، امپراتور خوشحال میشود و آن را آزاد میکند تا پرواز کند. مرغهای ماهیخوار برای کشاورزان ژاپنی آشنا هستند و اغلب در مزارع مشاهده میشوند.
شیراساگی نومای[2] رقصی آیینی است که از سال 1652 به طور منظم در معبد سنسوجی در توکیو اجرا میشود. در این رقص، رقصندگان لباس مرغ ماهیخوار سفید پوشیدهاند و همراه با موسیقی فلوت و طبل میرقصند. این رقص آیینی در واقع برای دفع طاعون انجام میشده است. دیگو پلکیا، دانشیار دانشکده مطالعات فرهنگی در دانشگاه کیوتو سانگیو میگوید: بازیگران این نمایش لباسهای سفید رنگی برای نماد پاکی پرنده میپوشند.[3]
در انیمیشن پسر و مرغ ماهیخوار، مرغ ماهیخوار نقش هدایتگری برای ماهیتو دارد. در واقع پرندهای که نماد فرهنگ ژاپنی است باعث میشود پسری که در وضعیت بغرنج عاطفی قرار دارد و مادرش را از دست داده تحت تاثیر او قرار بگیرد. در وضعیتی که پدرش بلافاصله با خالهاش ازدواج کرده و هنگام حضور در مدرسه بچههای مدرسه او را پس میزنند و برای اینکه مدرسه نرود با سنگ به سر خودش میزند، در این موقعیت است که مرغ ماهیخوار در خواب و بیداری عامل راهنمایی او به مسیری میشود که به عمارت کنار خانهشان میرسد. مرغ ماهیخوار که در واقع مردی داخل شکم آن است و حرف میزند و یک مرغ ماهیخوار عادی نیست، به او میگوید اگر میخواهی مادرت یعنی ریشه، هویت و اصالتت را پیدا کنی به سمت عمارت بیا.[4]
شخصیتهای انیمه پسر و مرغ ماهیخوار شباهتهایی با شخصیتهای آثار قبلی میازاکی دارند. خود ماهیتو شبیه جیرو، نقش اول انیمه باد برمیخیزد است و یکی از پیرزنهای خدمتکار، شبیه شخصیت سوفی در حالت طلسم شده و پیرش در انیمه قلعۀ متحرک هاول است.
شخصیت ماهیتو در فیلم عمق روانشناختی دارد؛ او هر شب زمانی که میخوابد خواب مادرش را میبیند که در آتش میسوزد و او اشک میریزد و تحت تاثیر قرار میگیرد. در واقع سردی روانی او از همین اتفاق ناگواری است که برایش افتاده است.
مبتنی بر نظرات روانشناسان معتقد به مکتب روانکاوی مانند فروید رؤیا در واقع بازتابی از مسائل روانی افراد است که خودش را نشان میدهد، حال گاهی مطابق خواب ماهیتو مستقیما سوختن مادر را نمایش میدهد و گاهی به صورت نمادین و غیرمستقیم مسائل پیچیده به نمایش گذاشته میشود که نیاز به تحلیل دارد. البته مطابق تعالیم دینی خواب گاهی منشأ الهی یا شیطانی دارد و گاهی فقط اضغاث و احلام(خوابهای بیمعنا) است.
زمانی که ماهیتو و ناتسوکو در خانه میان جنگل ساکن میشوند، ماهیتو به واسطۀ مرغ ماهیخوار سخنگو متوجه عمارت یا برجی میشود. ناتسوکو توضیح میدهد که عموی بزرگش برج را ساخته است، کسی که آنقدر کتاب خواند که دچار جنون شد، سپس سیلی آمد که مسیر به سمت برج را مسدود کرد و دیگر خبری از عمو نشد و به دلیل خطر ریزش ورودی برج بسته شد.
پسر و مرغ ماهیخوار شخصیترین اثر میازاکی
گفتیم که انیمه پسر و مرغ ماهیخوار شخصیترین اثر میازاکی است، در واقع شخصیتهای این انیمه بر اساس زندگی شخصی هایائو میازاکی تنظیم شدهاند. پدر میازاکی در صنعت هوایی ژاپن مشغول بود، همچنین او در سنین کودکی جنگ جهانی دوم را تجربه کرده است. در واقع شخصیت ماهیتو همان میازاکی است و پدر ماهیتو که کارخانه ساخت محصولات هواپیمایی دارد همان پدر او است.
توشیو سوزوکی که از افراد مهم استودیو گیبلی و از همکاران میازاکی است گفته بود میازاکی در آثارش از مضامین شخصی دوری میکند اما در این اثر خودش ماهیتو است، عموبزرگ ایسائو تاکاهاتا تهیهکننده و دیگر همکار میازاکی است و خود سوزوکی هم نقش مرغ ماهیخوار دارد. در سال 2018 تاکاهاتا فوت میکند و باعث ناراحتی میازاکی میشود و میازاکی روایت فیلم را تغییر میدهد.
در ماجرای قبلی که ساخته نشد، روابط ماهیتو با عموبزرگ پررنگتر بود و تمرکز بیشتری رویش بود اما بعد از فوت تاکاهاتا، این روابط کمرنگتر میشود و در ماجرای جدید به روابط بین ماهیتو و مرغ ماهیخوار تمرکز بیشتری میشود. سوزوکی وقتی علت شخصی ساختن این انیمه را پرسیده بود، میازاکی پاسخ داده بود تاکاهاتا باعث شد که استعدادش را کشف کند و او را به کارکنان اضافه کند.
در واقع او بود که باعث شد تواناییهایش را توسعه دهد و از طرف دیگر رابطه پسر و مرغ ماهیخوار رابطهای است که آن دو تسلیم نمیشوند، حرکت میکنند و فشار میآورند.[5] در واقع انیمۀ پسر و مرغ ماهیخوار چند لایۀ معنایی دارد که یک لایه آن به تصویر کشیدن ماجرای کاری میازاکی با همکارانش است و گویی جهان تخیلی که او ساخته همان استودیو گیبلی است که با پیر شدن عموبزرگ که برگرفته از شخصیت تاکاهاتا است و رد کردن برای جانشینی و خلق و ادامه این دنیا به وسیلۀ ماهیتو(میازاکی) این جهان فروخواهد ریخت و چهبسا بعد از مرگ تاکاهاتا و فوت میازاکی استودیو گیبلی مطابق پیشبینی فیلم دیگر نتواند به حیاتش ادامه بدهد.
شخصیت اصلی داستان، ماهیتو ماکی، از دوران کودکی میازاکی الگوبرداری شده است و بستر زمانی داستان همان سالهای کودکی میازاکی است، میازاکی متولد سال 1941 است و فیلم دقیقا در همین سالها اتفاق میافتد. پدر میازاکی مشابه پدر ماهیتو، در شرکتی مشغول به کار بود که در زمینه ساخت قطعات هواپیماهای جنگنده فعالیت میکرد. علاوه بر این، خانواده میازاکی مجبور شد در طول جنگ از شهر به روستاها نقل مکان کند.[6] میازاکی اشاره کرده است که برخی از اولین خاطرات او دربارۀ «شهرهای بمباران شده» است. [7]در سال 1944، زمانی که او سه ساله بود، خانوادهاش به اوتسونومیا نقل مکان کردند و پس از بمباران اوتسونومیا در ژوئیه 1945، او و خانوادهاش به کانوما نقل مکان کردند.
مادر مفهوم بنیادین انیمه پسر و مرغ ماهیخوار
طرح اصلی داستان انیمه پسر و مرغ ماهیخوار دربارۀ نجات مادر است. با راهنماییهای مرغ ماهیخوار که واقع چنان شخصیت مثبتی هم ندارد و دوست دارد در فرصت مناسب خیانت کند، ماهیتو همراه میشود، به برج میرود و سپس به جهان زیرین تا بتواند مادرش را بیابد. لازم به ذکر است اشاره شود که بر اساس آیین شینتو جهان به طور کلی از سه جهان آسمانی، جهان میانی(ژاپن) و جهان زیرین(یومی) تشکیل شده است و رفتن آنها به زیر زمین در واقع برگفته از همین اسطوره شینتویی است.
نقش مادر بسیار در این انیمه پررنگ است، ناتسوکو که خالۀ ماهیتو است نقش مادری دارد و حامله است و از ماهیتو میخواهد که دست روی شکمش بگذارد. ماهیتو اصلا برای پیدا کردن خالهاش(نامادریاش) به این برج پا میگذارد. پس از آنکه به جهان زیرین میرود و با خانم ماهیگیر(کریکو) روبرو میشود او هم مانند یک مادر از ماهیتو حفاظت میکند و در خانه جایش میدهد و برایش غذا میپزد، طلسماتی به شکل مجسمه بهش میدهد و همراهش میکند و سپس وقتی با هیمی دختر آتشین روبرو میشود او نیز همان مادرش در سنین کودکی است، زمانی که مادرش در سنین کودکی در سمت برج پیدا میشود و بعد از یکسال برمیگردد.
در واقع با آنکه مادرش را ماهیتو از دست داده اما در تمام ماجرا از مادر یا افرادی که دنبال مادری کردن برای او هستند استفاده میکند و در نهایت خالهاش را نجات میدهد و به جهان اول برمیگرداند.
در یکی از خوابها ماهیتو مرغ ماهیخوار را میبیند و سپس قورباغهها از بدنش بالا میروند و ماهیها میگویند باید با ما بیایی، ناتسوکو در خواب با پرتاب کردن تیری سوتدار از کمان که البته همین در شینتو هم جایگاهی دارد، نجاتش میدهد.
کابورایا کمان مقدس شینتو در پسر و مرغ ماهیخوار
ناتسوکو با تیرسوت یعنی تیری که ساموراییهای فئودال میانداختند و هنگام پرتاب سوت میزد باعث میشود در خوابش، مرغ ماهیخوار و قورباغهها فرار کنند. نام این تیر و کمان در فرهنگ ژاپنی کابورایا[8] است. کابورا به معنای شلغم است؛ بنابر اصطلاح ژاپنی از نظر فنی به معنای تیرهای شلغمشکل است. در آیین شینتو صدایی که پیکان کابورایا ایجاد میکند، برای دفع تأثیرات شیطانی است و در واقع پس از پرتاب تیر وقتی که مرغ ماهیخوار و قورباغهها فرار میکنند در واقع اینها ارواحی شیطانی هستند که دارند فرار میکنند، انواعی از کامیها یا خدایان شرور شینتو که برای شناخت بیشتر آنها میتوانید به کتاب کوجیکی مراجعه کنید.
تیر و کمانهای دیگری نیز در فرهنگ شینتو هست که در مراسمات استفاده میشود و قداست دارد، مانند هامایا(Hama Ya)، هامایومی(Hama Yumi) و آزوسایامی(Azusa Yumi). در نبردها، به ویژه در حوالی دوره هیان[9]، کابورایا پرتاب میشد تا به دشمن هشدار دهد. همچنین اعتقاد بر این بود که صدای سوت میتواند ارواح شیطانی را از بین ببرد و به کامی علامت بدهد تا از آنها حمایت کنند.
منظور از کامی خدایان، ارواح، اساطیر معنوی یا طبیعی شینتو هستند. در شینتو، کامی از طبیعت جدا نیست، بلکه از طبیعت است و دارای ویژگیهای مثبت و منفی و خیر و شر است. آنها نمونهای از آنچه هستند که بشریت باید به سوی آن تلاش کند.
به ویژه در حوالی دوره هیان، قبل از نبرد کابورایا پرتاب میشد تا به دشمن هشدار دهد. تیراندازی طرفینی با کمان برای مدتی غیرعادی نبود، و برای مثال در نبرد کوریکارا در سال 1183، پانزده تیر از طرفین، سپس سی، سپس پنجاه، سپس صد، به هر طرف شلیک شد. و بعد با یکدیگر درگیر جنگ شدند.[10] همچنین غیرمعمول نبود که پیامهایی به این تیرها بسته شود و به قلعهها، اردوگاههای جنگی یا مانند آن شلیک کنند.
پس از اینکه ماهیتو در خواب این اتفاق را میبیند که ناتسوکو با کمان کابورایا از او دفاع میکند او در بیداری با چوب بامبو برای خودش تیر و کمانی میسازد. و بعد به انتهای این تیر و کمان پری آبی رنگ از مرغ ماهیخوار اضافه میکند که باعث میشود تیر بتواند پرواز کند و قابلیت خاصی پیدا کند و آسیب به آن پر باعث آسیب به خود مرغ ماهیخوار میشود.
وقتی انیمه باعث چاپ مجدد یک کتاب میشود
ماهیتو سپس در میان کتابها، کتابی از مادرش مییابد به نام اینکه چگونه زندگی میکنی؟[11] کتابی که در سال 1937 مادر ماهیتو برای فرزندش نوشته است تا بفهمد چطور زندگی کند و ماهیتو خوشحال میشود که مادرش(هاتسوکو) این کتاب را برایش باقی گذاشته است. در واقع این کتاب، کتابی واقعی است که انیمه پسر و مرغ ماهیخوار به آن اشاره دارد و پس از اکران فیلم باعث شد این کتاب در ژاپن نادر شود و فروش بسیاری پیدا کند. این کتاب در سایت مِرکاری که فروشگاه آنلاین ژاپنی است یک میلیون و هشتصد هزار فروش داشته است.[12]
کتاب چگونه زندگی میکنی دربارۀ جونیچی هوندا دانشآموز 15ساله دبیرستانی است که با نام مستعار خود به نام کوپرو به نام ستارهشناس اروپایی کوپرنیک شناخته میشود. او ورزشکاری با استعداد تحصیلی و محبوب در مدرسه است. پدر کوپرو یکی از مدیران بانک است که در جوانی از دنیا رفته و کوپرو با مادرش زندگی میکند. عمویش (از طرف مادرش) در این نزدیکی زندگی میکند و مرتب به ملاقاتش میرود. کوپرو و عمویش خیلی صمیمی هستند. در واقع میتوان عموبزرگ انیمه پسر و مرغ ماهیخوار را اقتباسی از عموی کوپر دانست. کوپرو در کتاب چگونه زندگی میکنی با عمویش مشورت میکند و از حمایت او برخوردار میشود. عمویش نیز این تعاملات را در یک دفتر خاطرات مینویسد و میگوید که تا در نهایت این دفترچه یادداشت را به کوپرو خواهد داد. در پایان رمان، کوپرو در پاسخ به عمویش تصمیمی در مورد نحوه زندگی آیندهاش می نویسد و رمان با پرسیدن این سوال از سوی راوی به پایان میرسد: «تو چگونه زندگی میکنی؟»
زمانی که ماهیتو به برج میرسد. مرغ ماهیخوار از نقاشی روی عمارت بیرون میآید و جان میگیرد. نقاشیهای متعددی دربارۀ مرغ ماهیخوار در فرهنگ ژاپنی وجود دارد. سپس ماهیتو مادرش را میبیند که وسط عمارت دراز کشیده است و وقتی ماهیتو به او دست میزند شبیه مایع رنگی میریزد و در واقع اثری هنری است که مرغ ماهیخوار آن را ساخته است و واقعی نیست. در انیمه اشاره میشود که خاندان ماهیتو خاندانی ثروتمند هستند و خدمتکاران زیادی دارند و تنها او با خون خاص خودش است که میتواند جانشین عموبزرگ در جهان زیرین شود و تنها او و همخونهای او هستند که میتوانند صداهای موجود در عمارت را بشنوند. در این هنگام مردی از بالای عمارت شاخه گل سرخی به زمین میاندازد و سپس به مرغ ماهیخوار میگوید ای پرنده کودن راهنمای پسر در دنیای ما باشی. در واقع این پسر شرافتی شبیه خاندان سلطنتی در آیین شینتو دارد که امپراتور در واقع در ادامۀ نسل آماتراسو خدای خورشید است و پرستیده میشد.
پس از آنکه ماهیتو به جهان زیرین میرود. به مکانی معبد مانند با در طلایی میرسد که بالای در نوشته است آنان که در جستجوی دانش هستند نابود خواهند شد که اشاره به عمویزرگ دارد که قبلا گفته بود آنقدر کتاب خواند تا دیوانه شد. پلیکانها در آنجا بهش حمله میکنند و کریکو زن ماهیگیر نجاتش میدهد. سپس به ماهیتو میگوید باید مراقب باشیم تا ارباب مقبره بهمان آسیب نزند، سپس دایرهای همانند مندیل جادوگران دور خودش و ماهیتو میکشد و زیرلب اذکاری میگوید تا ارباب مقبره که در واقع یادآور نوعی شیطان یا جن است به آنها آسیبی نرساند. سپس میگوید که از مکان عقب عقب بیایند.
در واقع مقبره سنگی یک مگالیث یا مگالیت(Megalith) است. مگالیثها بناهای سنگی باستانی هستند که در جاهای مختلفی از دنیا دیده شدهاند. اینها گاهی مقبره برای مردگان بودهاند و گاهی نقش یک پرتال را بازی میکردهاند و گهگاهی نیز در مسائل نجومی استفاده میشدهاند. مگالیثها در ژاپن محدود هستند و بیشتر در کره وجود دارند. مگالیث به مدلی که در انیمه هست یعنی دو سنگ عمودی در کنار و یک سنگ افق روی آن در واقع دُلمن نام دارد که نمونهش را میتوانید در جزیه گانگوا کره جنوبی ببینید که قدمتی حدود 3هزار سال قبل از میلاد دارد.
مگالیتیکها(یا مگالیثها) در شمال شرقی و جنوب شرقی آسیا یافت میشود. در لیائونینگ، شاندونگ و ژجیانگ در چین، ساحل شرقی تایوان ، کیوشو و شیکوکو در ژاپن، استان دانگ نای در ویتنام و جنوب آسیا یافت میشوند. بیشترین مگالیتیکها در کره است. باستانشناسان تخمین میزنند که 15000 تا 100000 مگالیت در شبه جزیره کره وجود دارد.[13] [14]
در جهان تخیلی زیرین که در واقع جهان ماقبل این جهان است. روحهای بامزه سفید رنگ گردی به نام وارواراها وجود دارند که در واقع انسانها قبل از به دنیا آمدن هستند. زن ماهیگیر توضیح میدهد که در دنیای ما صف قایقها توهم هستند و تنها چیزی که وجود دارد مرگ است. زن ماهیگیر ماهی میگیرد و به وارواراها و موجوداتی سیاهرنگ که یادآور جنیان هستند و کلاه به سر دارند ماهی میفروشند چون خودشان قدرت صید ماهی ندارند. این جهان عجیب در آن طوطیهایی انسانخوار وجود دارند و بر اساس یک سنگ قدرتش تأمین میشود و دائم باید قطعهای سنگ شبیه اسباببازی گذاشته شود تا تعادلش به هم نخورد. واروارها تا جهان بالا پرواز میکنند و تبدیل به انسان میشوند اما پلیکانها به وارواراها حمله میکنند و آنها را میخورند و هر بار دختری در قایق به نام هیمی با آتش آنها را میسوزاند و مانعشان میشود. پلیکانی که سوخته کنار دستشویی حیاط، به ماهیتو میگوید پسرم به زندگیام پایان بده و انتخابم نبوده در این دنیا باشم، ما پلیکانها هر بار که بخواهیم به جهان بالایی برویم فراموش میکنیم، چون غذای کافی نیست مجبوریم وارواراها را بخوریم و دریاها نفرین شده هستند.
در واقع این جهان خاص در مسیر آیین شینتو و آنیمیسیم و روحدار بودن طبیعت است. در این جهان زمان و مکان قابل تغییر و خدشه هستند و حالتی غیر مادی دارند. طوطیهای این دنیا که آدمخوار هستند، وقتی به دنیای اصلی برگردند به طوطی معمولی تبدیل میشوند، مادرِ ماهیتو در قالب بچه در آنجا حضور دارد، عموبزرگش در آنجا هست، در راهرویی که پر از در است به جاهای مختلفی دسترسی مکانی دارند و تمام این مکان حول یک سنگ قدرتمند ساخته شده است و خدای این جهان یک خدای احمق است، کسی که که صرفا چون عشقش کشیده شرور را خلق کرده تا پلیکانها مجبور به خوردن وارواراها(انسانهای قبل از تولد) باشند و بعد بسوزند و زجر بکشند.
گرانترین انیمه ژاپن بدون تبلیغات!
به گفته توشیو سوزوکی، پسر و مرغ ماهیخوار گرانترین فیلمی است که تا به حال در ژاپن تولید شده است. این فیلم از هیچ تبلیغاتی جز پوستر مشهور استفاده نکرد. استودیو گیبلی هیچ تریلر، تصویر، خلاصه یا جزئیات بازیگری فیلم را قبل از اولین نمایش در ژاپن منتشر نکرد. در میان جوایز متعددش، برنده جایزه بفتا برای بهترین فیلم انیمیشن و جایزه گلدن گلوب برای بهترین فیلم بلند انیمیشن شد و همچنین نامزد جایزه اسکار بهترین انیمیشن بلند شد و احتمالا برندۀ اسکار بهترین فیلم سال هم بشود. از این حیث تحلیل انیمه پسر و مرغ ماهیخوار دارای اهمیت بالایی است.
پسر و مرغ ماهیخوار وامدار شهرت میازاکی و آثار قبلی او است و الا در مقایسه با اثر رقیب خود یعنی انیمیشن «مرد عنکبوتی: در میان دنیاها» که اثری به شدت قدرتمند در فرم و ساختار و داستان است اگر این شهرت را نداشت در فستویالهای فیلم شاید یکهتاز نبود.
بیبیسی دربارۀ انیمه پسر و مرغ ماهیخوار را اینگونه تعریف کرد: افسانهای که در آن کودک باید بر خودخواهیاش غلبه کند و یاد بگیرد برای دیگران زندگی کند.[15]
سوزوکی گفته: این فیلم پرهزینهترین فیلم ژاپن است اما در گیشه این کشور نزدیک به 80 میلیون دلار فروش داشته است. سوزوکی برای انجام این کار نیاز به استخدام تعدادی از با استعدادترین انیماتورهای ژاپنی خارج از گیبلی داشت از جمله ناظر انیماتور تاکشی هوندا. به دلیل کاهش استقامت و ضعف بینایی، میازاکی نمیتوانست مانند زمانی که در اوج قدرت خلاقانهاش بود، بر تولید نظارت کند و برای ترسیم، ترسیم مجدد و بازنگری به توصیههای هوندا تکیه کرد. میازاکی به علت یا به بهانۀ کهولت سن حتی در نمایش اولیه و مراسمات تبلیغاتی شرکت نکرد.
وقتی ماهیتو و مرغ ماهیخوار در خانه زن ماهیگیر(کریکو) با هم گپ میزنند، این بازآفرینی روشی است که میازاکی و سوزوکی با هم ملاقات میکردند و حرف میزدند. سوزوکی ادامه میدهد: «مکانی که ما جلسات خود را انجام میدادیم، در استودیوی او بود که میزی بزرگ دارد، اما ما روبهروی هم نمینشینیم، کنار هم مینشینیم و هرگز وقتی صحبت میکنیم به هم نگاه نمیکنیم.
در طول تولید، سوزوکی برای دیدن استوریبردهای جدید با شخصیت عموبزرگ مشتاق بود، به نظر میرسید میازاکی در حال غصه خوردن برای تاکاهاتا است. سوزوکی گفت: سوال من این بود: پس عموبزرگ کی ظاهر میشود؟ او این شخصیت بزرگ را ساخته، اما هرگز در استوریبردهایی که برای من میآورد ظاهر نمیشد، اما بعد از یک سال پس از درگذشت تاکاهاتا، او توانست آن شخصیت را در نیمه دوم داستان به استوریبرد بکشاند. شگفتانگیزترین چیز برای من زمانی بود که استوریبورد را دیدم که در آن عموبزرگش از ماهیتو خواسته بود این کار و این میراث را ادامه دهد و او میگوید نه و این پیشنهاد را رد میکند. میازاکی کسی بود که راه تاکاهاتا را دنبال کرد. در همین حال سوزوکی تأیید کرد که میازاکی بازنشسته نشده است! این فیلم به کارگردان اعتماد به نفس تازهای برای ادامه کار روی داستانهای دیگر داده است. با این حال، میازاکی نمیتواند روی ایدههای جدید تمرکز کند تا زمانی که «پسر و مرغ ماهیخوار» در سینماها باشد. سوزوکی در نهایت گفت: «او باید دوباره ذهنش را خالی کند و وقتی ذهنش را با یک بوم خالی خالی می کند، معمولاً ایدههای جدیدی به ذهنش میرسد. پس باید کمی بیشتر صبر کنیم».[16] [17] [18]
هالیوود ریپورتر دربارۀ فیلم پسر و مرغ ماهیخوار اشاره کرده که فیلم عناصری از کتاب(چگونه زندگی میکنی؟) را حفظ کرده است که بر موضوع رشد معنوی تأکید دارد. این فیلم که به تفاسیر گوناگون باز است، اساساً انعطافپذیری را در برابر درگیری و غم و اندوه نشان میدهد، در حالی که از پرورش دوستیهای معنادار و اتحادهای قابل اعتماد حمایت می کند و در نهایت پیشرفت را ارتقا میدهد و «انسانیت و درک را برای جهان» پرورش میدهد.[19]
در مارس 2020، سوزوکی گفت که از آنجایی که فیلم جدید به مقدار قابل توجهی زمان و پول نیاز دارد، استودیو قصد داشت با نمایش فیلمهای منتشر شده قبلی خود در پلتفرمهای پخش مانند نتفلیکس، هزینه تولید را تأمین کند. میازاکی از کامپیوتر یا گوشی هوشمند استفاده نمیکرد و از پخش آنلاین بیاطلاع بود!
و پایانی با خودباوری
انیمه پسر و مرغ ماهیخوار در نهایت با نابودی دنیا به دست پادشاه طوطیها اتفاق میافتد، احتمال دارد پادشاه طوطی با توجه به ظاهر سلطنتی اروپاییاش تطبیق بر پادشاه انگلستان شود که وقتی برای مدیریت جهان دخالت میکند باعث نابودی جهان میشود. در نهایت ماهیتو با ناتسوکو و مرغ ماهیخوار از جهان زیرین نجات پیدا میکنند و بر خلاف دیگر اشخاص به دلیل اینکه ماهیتو یک بلوک از قطعاتی که میشد باهاش جهان زیرین را با آن ساخت با خودش آورده است و همین باعث شده که فراموش نکند به این معنا که پسر تغییر کرده است و حال با تجربیاتی که دارد میتواند همچون خدایی با آن بلوک نمادین که در دست دارد جهان خودش را پس از جنگ از نو بسازد. درونمایه اصلی انیمه پسر و مرغ ماهیخوار خودباوری شخص ژاپنی است و انیمه زمانی تمام میشود که جنگ تمام شده و ناتسوکو، پدرش و برادر ناتنیاش که به دنیا آمده قرار است پس از جنگ جهانی دوم که به توکیو باز گردند و جهان نویی را بسازند که در واقعیت هم ژاپن اگرچه بلهقربانگوی صهیونیستها و آمریکاییها بود و تحقیر شده و میشود، اما در حال حاضر به یکی از اقتصادهای بزرگ جهان با خودباوری اقلا در زمینه اقتصاد بدل شده است./201/201
پینوشتها
[1] . Kojiki
[2] . Shirasagi no Mai
[3] . https://www.nationalgeographic.com/culture/article/heron-japan-myth-folklore
[4] . برای مطالعه بیشتر رجوع کنید به: https://www.spielanime.com/anime/hidden-meanings-in-the-boy-and-the-heron/
[5] . https://www.indiewire.com/features/animation/boy-and-the-heron-miyazaki-anime-ghibli-1234927630/
[6] . Welk, Brian (September 8, 2023). “Hayao Miyazaki’s ‘The Boy and the Heron’ Is Studio Ghibli and GKIDS’ Biggest Marketing Challenge Yet”. IndieWire
[7] . Miyazaki, Hayao (1996). Starting Point, 1979–1996. Translated by Cary, Beth
[8] . Kabura-ya
[9] . Heian jidai
[10] . Turnbull, Stephen (1987). ‘Battles of the Samurai’. London: Arms and Armour Press.
[11] . How Do You Live?
[12] “「君たちはどう生きるか」映画効果で同名小説が再注目 フリマアプリにも大量出品”
[13] . Goindol [Megalith] in Hanguk Gogohak Sajeon [Dictionary of Korean Archaeology], National Research Institute of Cultural Heritage (ed.) NRICH, Seoul. ISBN 8955080255 pp. 72–75.
[14] . Rhee, Song-nai; Choi, Mong-lyong (1992). “Emergence of Complex Society in Prehistoric Korea”. Journal of World Prehistory. 6 (1): 68
[15] . https://www.bbc.com/news/world-asia-66197993
[16].https://www.sponichi.co.jp/entertainment/news/2023/08/10/kiji/20230810s00041000600000c.html
[17] . https://www3.nhk.or.jp/news/html/20230706/k10014119971000.html
[18] . https://www.animenewsnetwork.com/news/2019-12-17/hayao-miyazaki-next-film-is-15-percent-complete-after-3.5-years/.154489
[19] . https://www.hollywoodreporter.com/movies/movie-reviews/the-boy-and-the-heron-review-hayao-miyazaki-1235581958/
7 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
ممنون از اطلاعاتی که گذاشتید برای نوجوان ما کاربردی هست
سلام
مرسی از تحلیل تون
من امشب فیلم رو دیدم و اومدم سرچ کنم ببینم چی میگه این انیمه پر از تمثیل
خوب تونست گره های ذهنم رو باز کنه این توضیحات شما
سپاس از شما
واقعا میازاکی نابغه اس
نقد و بررسی جالبی بود ممنونم از شما انیمه دوستان ♥️💎
مرسی توضیحات و عکسهایی که گذاشتید عالی بود
سلام به نظر من پادشاه طوطیها چون عقاب بود عقاب نماد امریکاست و امریکا ژاپن اون دوران رو نابود کرد و پسرک که نماد کودکان اون دورانه با ترمیم و عبور از زخمهای روحی که به علت جنگ و از دست دادن ها دچارش شدن با پذیرفتن این دنیای جدید و مادر طبیعت دوباره کشوری جدید و بهتر میسازن در واقع ژاپن قبل از جنگ پر از هرج و مرج و دخالت خارجیها بود و البته پیران با افق دید قدینی بود و بعد از جنگ ذهنهای جوان و بیدار شده اونو از نو ساختن
وقتی پیرمرد به پسرک میگه تو بچینشون پسرک میکنه این مکعبها طلسم شده ان و در همون لحظه طرح و چیدمان درست و توذهننش تجسم میکنه ولی چون متوجه وضعیت نابسامان داخلی و دخالت اجنبی در امور داخلی و همچنین نا عدالتهای که در بطن دنیا وجود داره شده تصمیم میکیره مادرش که همون وطنش هست رو برداره و به دنیای دیگه ای ببره و امریکا که همون پادشاه طوطی هاست که با شکل عقاب که نماد انریکاست نشونش میدن چون درکی از شرایط نداره اون دنیا رو نابود میکنه و باعث نابودی خودشم میشه و بعد پسرک با فراموش نکردن درسهای که از اون دنیای داغون گرفته دنیای بعد از جنگ رو میسازه