اخبار روز

ورود / عضویت

نقد و بررسی بازی Lies of P (دروغ‌های پی) 2023

بازی Lies of P اثری اقتباسی از پینوکیو است، اثری با جهانی تاریک و متولد شده بر اساس مبانی کابالیستی که نظیرش در انیمیشن 9 وجود دارد. در این بازی کاراکتر اصلی بازی که پی نام دارد، باید بتواند با دروغ گفتن مراحل بازی را پیش ببرد، با اسقف کلیسایی که تبدیل به هیولا می‌شود بجنگد و در نهایت دست خدا را شکست بدهد و انسانیت را نابود کند و انسان شود.
Lies of P

بازی Lies of P (دروغ‌های پی) از کمپانی نه چندان مشهور نِئوویز از بازی‌های جذاب در سبک سولز لایک است. این بازی توانست نمرات خوبی را از سایت‌های مشهور کسب کند و نامزد جوایز مختلفی شود.
بازی Lies of P با اقتباس از رمان پینوکیو اثر کارلو کالودی، روایتی واژگونه از انسان‌شدن پینوکیو را روایت می‌کند. در بازی P مخفف puppet به معنای عروسک خیمه‌شب بازی است و نه پینوکیو، اما اثر با اقتباس از پینوکیو و استفاده از مضامینی مثل انسان شدن پینوکیو، دروغ، رستگاری، فریب از روباه مکار و… اثری جدید را خلق کرده است.
در قفسه کتاب‌های هتل کرَت یعنی محل امن در بازی Lies of P کتاب پینوکیو به چشم می‌خورد که بیانگر خیالی بودن داستان پینوکیو و یکی نبودن پی با پینوکیو در جهان اثر است.

خلاصه داستان بازی Lies of P

داستان بازی Lies of P دربارۀ شهری به نام کرت (Krat) است که در دوره‌ای توسط ماشین‌ها یا پاپِت‌ها که ربات‌های خدمتگزار انسان‌ها هستند، اداره می‌شده است، اما به دلیلی نامعلوم که بعدا مشخص می‌شود ژپتو پشت ماجرا بوده، پاپت‌ها علیه انسان‌ها قیام کرده و شهر به آشوب کشیده می‌شود. دشمن شخصیت اول در بازی پاپت‌ها هستند. اما پی که روباتی است که اِرگو یا چیزی شبیه به روح در او دمیده شده، با هدایت سوفیا به عنوان منجی شهر از خواب بیدار شده و پس از پیدا کردن ژپتو، تک تک پاپت‌ها را می‌کشد تا به ریشهٔ ناهنجاری در شهر نزدیک شود.
در بازی Lies of P پی در مسیر خود با انسان‌هایی آلوده که شبیه به زامبی هستند، برمی‌خورد که ریشه در کیمیاگری دارد. همچنین پی در مسیر نجات شهر به مکان‌های مختلفی می‌رود، با اشخاص متعددی برخورد می‌کند و هیولاهای زیادی را از سر راه خود برمی‌دارد و با هر بار کشتن این موجودات، مقدار بیشتری اِرگو کسب می‌کند. ارگو چیزی شبیه به روح است که در پاپت‌ها به وجود آمده و ریشه ادراک و طغیان آن‌هاست.
در پایان بازی Lies of P متوجه می‌شویم که ژپتو بانی این آنارشی و هرج و مرج بوده تا پی یعنی روباتی شبیه به پسر از دست رفته‌اش است بتواند با نابودی تمام دشمنان به اندازه‌ای روح کسب کند و دروغ بگوید تا بتواند به انسانیت برسد!

جالب توجه است که ژپتو برنامه‌ای را به نام عهد بزرگ (Great Covenant) برای جلوگیری از شورش روبات‌ها درون آنان قرار داده که اصلا نمی‌توانند علیه خالق خود (ژپتو) قیام کنند. نامگذاری عهد بزرگ که با استفاده از کلمهٔ کاوننت(Covenant) یا عهد خدای کتاب مقدس با انبیایی همچوی موسی است المانی دیگر برای همسان‌سازی خدا با ژپتو را در ذهن مخاطب است.
بازی Lies of P دارای نمادپردازی‌های مختلفی است که ماجرای

دروغ‌گویی و رسیدن به کمال نیز بخشی از آن است؛ اما برای شروع بهتر است واضح‌ترین نشانهٔ اثر، یعنی فراماسون بودن پدر ژپتو شروع کنیم.

ژپتو فراماسون است!

پدر ژپتو که در بازی Lies of P خالق تمام پاپت‌هاست، کیفی دارد که نماد فراماسونری روی آن نقش بسته است. اما به جای حرف جی که مخفف God یا خدا/شیطان در آیین ماسون‌هاست، قلبی طلایی قرار دارد که نشانهٔ کمال انسانی یا انسان/خداست که در بخش‌های بعدی به آن می‌رسیم. ژپتو در طراحی بدن پی نیز از همین نماد ماسونی بهره برده و قلب پی مزین به این نماد نامیمون است. در تمام بازی Lies of P نیز باید در پی صندوقچه‌هایی باشد که همین نماد دارد تا بتواند قدرت‌های جدیدی کسب کرده و قوی‌تر شود.


در توضیحات رئیس هتل کرت، آخرین دژ انسان‌های سالم در مقابل انسان‌های آلوده و پاپت‌های خونریز، می‌شنویم که این مکان قبلا تحت تصرف عده‌ای رازورز و اهل فرقه بوده که مؤیدی بر ترویج فرقه‌های باطنی و شیطانی در این بازی است؛ درواقع این نماد‌های ماسونی که روی انگشتر و کیف شخصی ژپتو در بازی Lies of P هم هست، مهر ژپتو است که ما نیز به عنوان بازیکن هر وقت صندوقچه های او را باز می‌کنیم، یک قدم به کمال نزدیک‌تر شده‌ و می‌توانیم دشمنانمان را راحت‌تر شکست دهیم.

ستاره‌های شش‌پر که به ستارهٔ داود مشهور است، در کیمیاگری نماد کمال است. پی نیز برای بهبود وضعیت قلب خود از این ستاره‌ها استفاده می‌کند.

در بخشی از بازی، طی مراسمی تئاترگونه شاهد پرده‌برداری از برنامهٔ ماسون‌ها برای آنارشیسم و نابودی جامعه هستیم. دقت شود که بازیکن به عنوان یکی از ابزارهای ماسون‌ها نقش بازی می‌کند و بازی نشان‌دهندهٔ قدرت‌نمایی آن‌‌ها است.

Lies of P

بازی Lies of P بدون دروغ پیش نمی‌رود

از ابتدای بازی Lies of P که شخصیت پی قدرت‌های چندانی ندارد، بازیکن سیر کامل شدن و انسان شدن یک روبات را طی می‌کند. داستان پینوکیو نیز همین است، داستان رسیدن به خالق و یکی شدن با او که به جای رسیدن به خدا و خدا شدن انسان، مخلوقِ یک انسان(پینوکیو) به مقام خالقش می‌رسد. علی‌رغم ادعای بعضی، هنوز سندی مبنی بر ماسون بودن کارلو کالودی نویسندهٔ پینوکیو نیافته‌ایم، اما داستان خدا شدن انسان که ریشه در مکاتب انحرافی عرفانی، از جمله عرفان یهود دارد، بعید نیست از شخصیت رازورز و ماسون تراوش کرده باشد.
دیزنی هم به عنوان اولین کسی که پینوکیو را به تصویر کشیده است، طبق گزارش سایت هالیوود ریپورتر ماسون بوده است؛ لذا بعید نیست چنین داستانی با مایه‌های انسان‌خدا‌انگارانه، توسط یک ماسون نوشته شده باشد.

در بازی Lies of P پی علاوه بر کشتن پاپت‌های دیگر و ذخیرهٔ ارگو یا روح، باید برای رسیدن به کمال دروغ بگوید. نام اثر نیز مقتبس از همین مسأله است و پی برای ورود به هتل کرت باید دروغ بگوید تا وارد شود. بازیکن نیز که می‌تواند بین دروغ و راستگویی انتخاب کند، اگر راست بگوید پشت در هتل می‌ماند و داستان بازی جلو نمی‌رود، پس چاره‌ای ندارد جز دروغ‌گویی!

بینی نقاشی کارلو هر چقدر درازتر شود، یعنی بازی را با دروغ‌های فراوان، بهتر انجام داده‌ایم!

به قول استاد فقید، حکیم محمدحسین‌فرج‌نژاد، بازی‌های کامپیوتری به اسم تعاملی بودن و آزادی عمل دادن به مخاطب، ذهنیت بازیکن را طوری پیش می‌برند که در انتها همان چیزی شود که مطلوب بازی‌ساز است؛ در بازی‌ها فارغ از اینکه چه انتخابی انجام می‌دهیم، داستان طوری چیده شده تا اعمالی را انجام دهیم که بازی‌ساز می‌خواهد و اختیاری در کار نیست.

در بازی Lies of P پی با هر بار دروغ گفتن باعث می‌شود بینی یکی از نقاشی‌های هتل، رشد کند و اگر بازیکن تا جایی که می‌تواند دروغ بگوید، آن بینی کاملا دراز شده و تبدیل به شمشیری طلایی می‌شود که هیچ شمشیری به قدرت آن در بازی وجود ندارد!
دروغ‌گویی در پایان بازی Lies of P نیز مؤثر است، اگر تا پایان بازی به اندازهٔ کافی دروغ نگوییم، ژپتو با ناامیدی به پی توهین می‌کند و می‌میرد؛ اما اگر دروغ بگوییم، دو پایان اتفاق می‌افتد، اگر ژپتو کشته شود در لحظات پایانی به پی غبطه خورده و از انسان شدن وی احساس رضایت می‌کند، اگر زنده بماند با پی که دیگر با این همه دروغ تبدیل به یک انسان شود یعنی همان کارلو که پسر ژپتو بوده و مرده و پی قرار بود جای خالی وی را پر کند، ژپتو به هتل بازگشته، تمام انسان‎‌ها را می‌کشد و به جای هر کدام از آن‌ها یک روبات می‌گذارد تا به پی خدمت‌رسانی کنند.

بازی مجموعا سه پایان دارد، دو پایان با کشته شدن ژپتو پایان می‌پذیرد و یک پایان که عبد شدن برای ژپتو و اطاعت بی‌چون و چرا از وی است که منجر به کشته شدن تمامی انسان‌ها به قیمت انسان شدن پی می‌شود. پایان‌ها یکی از دیگری سیاه‌تر است.

در واقع پی به یک کمال شیطانی می‌رسد که نتیجه‌ای جز نابودی دیگران ندارد، اما بازیکن در تمام بازی طرف همین شیطان است و مجبور است برای رسیدن به انسانیت/مقامِ خدایی، دروغ بگوید.
در جبههٔ مقابل، فردی به نام سایمِن مگِس وجود دارد، شخصیتی شبیه به پی که می‌خواهد به خالق خود برسد، با این تفاوت که خالق پی انسان است و نقطه کمال وی، انسانیت است اما سایمن یک انسان و خالقش نیز خدای انسان‌ها است. سایمن به دنبال جهانی عاری از دروغ است و درواقع در جبههٔ مقابل ژپتو و پی قرار می‌گیرد.

در بخشی از بازی یکی از انسان‌ها عاشق روباتی شده و وی را به عنوان همسر می‌شناسد. در جهان سیاهی که اثر تعریف می‌کند، مقام انسانی به قدری حقیر می‌شود که انسان‌ها پاپت‌ها را به انسان‌ها ترجیح می‌دهند! امروز برخی سطوح از جوامع غربی بی‌شباهت به این وضعیت نیستند.

 

سایمِن مگس جادوگر اقتباسی از کتاب مقدس

گفته شد که علاوه بر پاپت‌ها، بخشی از انسان‌ها نیز به موجوداتی شبه‌زامبی تبدیل شدند و با پی دشمن هستند. این تحول به دلیل آزمایش‌های کیمیاگرانه و تبدیل کردن انسان‌ها با مواد جادویی به اَبَرانسان است. البته این آزمایش‌ها به جای رسیدن به انسانی متکامل‌تر، باعث نابودی نسل انسانی شده است. پشت این آزمایش‌ها واعظی کیمیاگر به نام سایمِن مگِس قرار دارد.
در بازی Lies of P سایمون مَگِس، نمادی از کفرکیشی و جادوی سیاه است که به سایمونِ جادوگر نیز مشهور است. در کتاب مقدس نیز به جریان مواجهه حواریون با سایمون اشاره شده است.
در اعمال رسولان آمده است: «در این میان، در شهر سامره مردی بود به نام شمعون که سال‌های سال جادوگری می‌کرد و مردم را به حیرت وا می‌داشت و ادعا می‌کرد که شخص بزرگی است. [10] همگان، از کوچک و بزرگ، از او به عنوان «قدرت عظیم خدا» یاد می‌کردند. [11] ایشان به‌دقت به سخنان او گوش فرا می‌دادند، زیرا وی برای مدتی طولانی با چشم‌بندی‌هایش باعث شگفتی آنان شده بود. [12] اما وقتی مردم به پیغام فیلیپ دربارهٔ ملکوت خدا و عیسی مسیح ایمان آوردند، هم مردان و هم زنان تعمید گرفتند. [13] سپس شمعون نیز ایمان آورده، تعمید گرفت. او از فیلیپ جدا نمی‌شد و از معجزات او مات و مبهوت می‌ماند. [14] وقتی رسولان در اورشلیم شنیدند که اهالی سامره پیغام خدا را قبول کرده‌اند، پطرس و یوحنا را به آنجا فرستادند. [15] وقتی ایشان به سامره رسیدند، برای نوایمانان دعا کردند تا روح‌القدس را بیابند، [16] زیرا ایشان فقط به نام عیسای خداوند تعمید گرفته بودند و هنوز روح‌القدس بر هیچ‌ یک از ایشان نازل نشده بود. [17] پس پطرس و یوحنا دست‌های خود را بر سر این نوایمانان گذاشتند و ایشان نیز روح‌القدس را یافتند. [18] وقتی شمعون دید که با قرار گرفتن دست‌های رسولان بر سر مردم، روح‌القدس عطا می‌شود، مبلغی پول نزد پطرس و یوحنا آورد تا این قدرت را بخرد. [19] او گفت: «به من نیز این قدرت را بدهید تا هر وقت دست بر سر کسی می‌گذارم، روح‌القدس را بیابد!» [20] اما پطرس جواب داد: «پولت با تو نابود باد! گمان می‌کنی هدیهٔ خدا را می‌توان با پول خرید! [21] تو از این نعمت بی‌نصیب هستی، چون دلت نزد خدا پاک نیست. [22] از این شرارتِ خود توبه کن و دعا کن تا شاید خدا این افکار ناپاکت را ببخشد. [23] زیرا می‌بینم که پر از حسادت تلخ و اسیر گناه هستی!» [24] شمعون با التماس گفت: «برای من دعا کنید تا بلایی بر سرم نیاید!»

سایمونی، عبارتی است که برای گناه خرید و فروش عناوین دینی و کلیسایی استفاده می‌شود و از این جریان اقتباس شده است. گفته شده است سایمون به روم رفته و با علوم خفیه و تردستی‌های جادوگرانه، توانسته بین مردم و پادشاه روم، نِرو، اعتباری کسب کند. سایمون به جادوگر دربار نرو تبدیل شده و بعدها در یک جدال معنوی با سنت‌پیتر (پطرس مقدس) کشته می‌شود.
فرقه‌ای از ناستیک‌ها خود را منسوب به سایمون دانسته و سایمون را به همراه همسرش، به عنوان خدایان اولیه می‌پرستند. این فرقه توسط کلیسای کاتولیک طرد و کافر شناخته شده‌اند.(1) در بازی Lies of P به شکل نمادین، سایمن مگس، سایمن منس(Manus) نامیده شده است، اما به جز این تغییر کوچک در نام وی، ویژگی‌های شخصیتی مگس در منس وجود دارد.
جالب توجه است که مفهوم سوفیا، بانویی که از ابتدای بازی راهنمای بازیکن بوده و قدرت‌های جدید به پی می‌بخشد، در آیین انحرافی ناستیک ریشه دارد.
می‌توان گفت سوفیا در عرفان ناستیک، یکی از فرشتگان خدای پدر است که زاده‌ای شیطانی به دنیا می‌آورد.(2)

اما در دروغ‌های پی، سوفیا به همراه سایمِن منس، جفتی را می‌سازد که یادآور سایمن مگس و همسرش است. سایمن منس با اتصالی که به کیمیاگری دارد می‌خواهد با جادو و استفاده از درخت کابالا، خدا را احضار کند تا با اتصال به بازوی خدا، قدرتی خداگونه پیدا کند! هر چند سرنوشت سایمن و سوفیا، آنطور که می‌خواهند نمی‌شود.

Lies of P

تصاویری از اسقف شهر که به هیولا تبدیل شده و بازیکن باید او را نابود کند

Lies of P

بازیکن Lies of P علیه دست خدا می‌جنگد

در بازی Lies of P سایمن به دنبال احضار دست خدا و رسیدن به مقام خدایی است، سوفیا نیز ابزاری برای رسیدن به همین هدف است. در هر سه پایان بازی، سوفیا کشته می‌شود و سایمن نیز با اینکه خدا شده، به دست پی کشته می‌شود.
توضیح آنکه در بخش پایانی بازی Lies of P سایمن در لحظاتی بسیار دلهره‌آور و جالب، با تجمیع ارگو یا روح‌هایی که پی کشته است، می‌تواند دست خدا را احضار کند. در واقع دشمنان اصلی پی که در طول بازی نابود می‌شوند، روحشان به وسیلۀ سایمن ذخیره شده و ژپتو که به دنبال همین ذخیرهٔ ارواح است، پی را به سمت کشتن سایمن و به چنگ آوردن ارواح سوق می‌دهد.


سایمن در بالای برجی شبیه به برج بابل، با استفاده از طلسم‌هایی شبیه به درخت کابالا و با نمادهای کیمیاگری، دست خدا را احضار می‌کند، چیزی که تمام عمر آرزویش را داشته است. اما این اتصال باعث تحولی جسمانی و تبدیل شدن سایمن به انسانی قدرتمند اما کریه می‌شود. پی/بازیکن نیز در مقابل سایمن که دست خدا را نیز به عاریت گرفته جنگیده و وی را شکست می‌دهد! در واقع پی در مقابل نمایندهٔ خدا می‌ایستد و سایمن را شکست می‌دهد.

نماد دست خدا روی دیوارنگاره‌های برج

جالب توجه است که خدایی که سایمن منس به دنبال وی است، نه خدای ادیان که موجودی ماورائی است که به وسیلۀ کلیسا نیز پرستیده می‌شود. این موجود بالدار که پی/بازیکن با زانو زدن در مقابل مجسمه‌اش می‌تواند قدرت کسب کند و در نتیجه راحت‌تر دشمنان را بکشد، همان خدایی است که سایمن به دنبال بازوی او است.

سایمن در بازی پس از رسیدن به خدا، به عنوان خدای بیدارشده شناخته می‌شود که نشان‌دهندهٔ عقیدهٔ کابالیست‌ها در خدا شدن فرد کابالیست است

طبق توضیحات بازی، دست خدا بخشی از یک خدای تکه تکه شده است که می‌خواست کسانی که دوست داشت را ابدی سازد و کیمیاگران به دنبال زنده کردن وی بودند. اما خدا در خواب عمیقی بود و دعای ایشان را جواب نداد.(3)

ماجرای خدای تکه‌تکه شده در اساطیر یونانی ریشه داشته و عقیده‌ای مشرکانه است. در دروغ‌های پی نیز برج بابل، سایمن مگس، نمادی شبیه به درخت کابالا و دستی که همچون نقاشی مشهور میکل آنژ، خلقت آدم، به سمت سایمن می‌آید اما به جای دست راست، دست چپ است، نشانگر شیطان بودن خدای مگس دارد. در واقع خدای مورد پرستش در دروغ‌های پی، همان شیطان است و به همین علت باعث آشوب و هرج و مرج شده است.
در کتاب مقدس عبارات متعددی ناظر به دست خدا وجود دارد؛ مثلا در اشعیا ۶۳:۱۲ می‌خوانیم: [12] و بازوی شکوهمندش را به دست راست موسی به حرکت درآورد؟ که آب‌ها را پیش روی ایشان شکافت تا آوازه‌ای جاودانی برای خویشتن کسب کند.

همچنین در اشعیا ۳۰:۳۰ : [30] و خداوند آواز مَهیب خود را خواهد شنوانید و بازوی خویش را نمایان خواهد ساخت، بازویی که با خشم آتشین و آتش فروبرنده، و با باران سیل‌آسا و توفان و تگرگ، فرود می‌آید.
یا در اشعیا ۵۲:۱۰: [10] خداوند بازوی قدوسش را در برابر تمامی قوم‌ها برهنه کرده است و تمام کران‌های زمین نجات خدای ما را خواهند دید.

در اشعیا ۵۳:۱ نیز آمده است: [1] چه کسی پیام ما را باور کرده، و بازوی خداوند بر کِه مکشوف گشته است؟(4)
در برخی آثار عرفانی یهود موسوم به شیعور قوما که دربارۀ توصیف جسمانی خدا نوشته شده است، همین عبارات دستمایهٔ جسمانی بودن خدای یهودی قرار داده شده است(5) پس این المان هم ریشه در نگاه‌های اسطوره‌ای و ضدعقل کابالا به خدا دارد.
سوفیا نیز بیشتر شبیه به شخینا در عرفان یهود است؛ چرا که می‌تواند زمان را به عقب بازگردانده و هر دفعه که بازیکن کشته می‌شود، این سوفیا است که با عقب بازگرداندن زمان پی را زنده نگه می‌دارد.
این اتصال سوفیا/شخینا با زمان، در کابالا ریشه دارد؛ چرا که شخینا با سفیروت دهم یکی بوده و سفیروت دهم به بعد زمان متصل است. چنانکه در آثاری دیگر مثل اتک آن تایتان یا بازی تاج و تخت نیز همراهی شخینا/درخت را با بعد زمان شاهدیم. درواقع در یک طرف ماجرا، سایمن منس، درخت کابالا و کیمیاگران حضور دارند و در طرف دیگر، ژپتو و پی و آیین ماسونی‌اش.

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری بازی Lies of P

در بازی Lies of P  پی باید برای رسیدن به کمال، دروغ بگوید. انسان‌ها نیز برای رسیدن به کمال بایستی به آیین شیطانی کابالا و مناسک سیاه کیمیاگری پناه ببرند، هر چند نتیجه‌ای جز تباهی نخواهد داشت و پی به عنوان یک ربات مخلوق انسان، می‌تواند نمایندهٔ خدا را شکست دهد.

Lies of P
در دو تا از پایان‌های بازی، پس از کشتن منس، بایستی پسرِ ژپتو که در هیبت یک هیولا دوباره زنده می‌شود، توسط بازیکن کشته شود. رستاخیز پسر ژپتو یادآور رستاخیز پسرخدا/مسیح در آیین اسطوره‌ای مسیحیت است و پی با کشتن وی در واقع هم خدای مسیحیان و هم خدای کابالیستی کیمیاگران را نابود کرده است. مجموعا حسی که بازیکن از پایان بازی می‌گیرد، قرین خوشحالی نیست و پایان بازی علی‌رغم پیروزی پی بر خدایان اسطوره‌ای، به خاطر ترسیم جهانی مشرکانه و ضد معنویت، بسیار تاریک است.

آثار جدید غربی که ذیل ترانس‌مدرنیسم، کابالیسم و شیطان‌پرستی دسته‌بندی می‌شوند، همگی مبلغ جهانی سیاه، بی‌هدف، پوچ و شیطانی هستند و اگر هم ماوراء ماده را ترسیم می‌کنند، درواقع مبلّغ ماده‌گرایی و دور شدن از معنویت هستند. در ماورای ماده موجوداتی شیطانی در حال پرسه زدن هستند و خبری از خدا یا فرشتگان نیست.
متأسفانه بازی‌های کامپیوتری به دلیل تعاملی بودن، تأثیرگذاری بسیار زیادی بر بازیکن خواهند داشت و بین دیدنِ کشته شدن نمایندهٔ خدا توسط قهرمان یا کشتن وی توسط خود بازیکن بسی فرق است.
پایان بازی نیز با سکانسی بسته می‌شود که یکی از کیمیاگران مشهور قرون وسطی به نام پاراسلسوس، از درخت طلا سخن می‌گوید. درخت طلا در داستان پینوکیو ریشه دارد و مایهٔ گول زدن دیگران است. اما در بازی دروغ‌های پی، شیئی مهم برای کیمیاگران و البته مفید برای قوت یافتن است.


به صورت کلی، اثر با ترسیم چند قطب منفی، قضاوتی دربارۀ هیچکدام نمی‌کند و کیمیاگری در بازی مذموم نیست؛ بلکه در کنار آیین ماسونی ژپتو، یکی از ابزار‌های رسیدن به قدرت است. در واقع اثر با ترسیم جهانی سیاه، منشأ قدرت را نه خداوند متعال بلکه موجودات شیطانی و سیاه معرفی می‌کند.
البته قرار است قسمت دوم و بستهٔ الحاقی دروغ‌های پی به زودی عرضه شود و احتمالا شخصیت اصلی در این بخش یک دختر باشد.

اگر در دورانی انیمیشن پینوکیو مروج خویشتن‌داری و تبعیت از والدین بود، امروزه در آثاری مثل پینوکیو اثر دل‌تورو، جهانی سیاه ترسیم می‌شود که بدون دروغ نمی‌توان از مصائب آن نجات یافت. دروغ‌گویی نمادی از طغیان در مقابل حق و حقیقت است و به همین علت یکی از شیطان‌پرستان معروف، کتاب خود را کتاب دروغ‌ها نامیده است.
بر خلاف این نگاه تیره به هستی، عرفان اسلامی نوید لقاء و ملاقات با حضرت دوست و وجودی بی‌نهایت را می‌دهد و کمال انسانی را در رسیدن به آرامش و لذت‌های بی‌انتهای دنیوی و اخروی ترسیم می‌کند.

انسان کامل در نگاه حق، کسی است که چیزی را برای خود نمی‌خواهد و هدفش در این دنیا، خیر رساندن به خلق خداست. خودش نیز از بهجت دیدن خدا در هر چیزی، در لذتی غرق است که می‌فرماید: [ای خدا] کیست که شیرینی محبتت را بچشد و غیر تو را طلب کند؟
به امید روزی که مخاطبان بازی، فیلم، انیمه و هر رسانه-سرگرمی دیگری علاوه بر نقدهای فرمی که لازم است، با نقد محتوایی انس گرفته تا حداقل بتوانند در مواجههٔ با این‌گونه آثار که مبتنی بر جهان‌بینی شیطانی، ضدمعنویت و ضدخداست، رویکردی کنش‌گرانه و فعال پیدا کنند./201/203

  1. The Encyclopedia of Alchemy and Magic, rosemary ellen Guiley, Pp294&295
  2. https://gnosticismexplained.org/sophia
  3. https://liesofp.wiki.fextralife.com/Arm+of+God
  4. همچنین ر.ک لوقا ۱:۵۱، تثنیه ۳۳:۲۷
  5. Tree of souls, the mythology of judaism, howard schwartz, p22

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *