اخبار روز

ورود / عضویت

نقد پینوکیو | برندۀ اسکار بهترین انیمیشن 2023

تا به حال اکثر آثار گیرمو دل‌تورو در سایت بررسی شده است، اثر پینوکیوی او که در سال 2022 برندۀ اسکار بهترین انیمیشن شد، برندۀ جایزه‌ای که همیشه بوی سیاست می‌دهد، بررسی آن اولویتی ویژه پیدا می‌کند. در این مطلب به انیمیشن پینوکیو گیرمو‌ دل‌تورو، نقدی کوتاه خواهیم کرد.
نقد پینوکیو

نقد پینوکیو در سایت استاد محمدحسین فرج‌نژاد

انیمیشن پینوکیو اثر گیرمو دل‌تورو، برنده جایزه بهترین انیمیشن اسکار شد. سال‌ها است که داستان پینوکیو برای ساخت آثار اقتباسی زیادی قرار گرفته و از زاویه‌های مختلفی به ماجرای خلق پینوکیو به دست ژپتو نگاه شده است.
در پینوکیوی دل‌تورو، از ابتدا شاهد از دست رفتن پسرِ ژپتو، در کلیسا هستیم. هواپیمایی از ناکجاآباد پیدا شده و سهوا بمبی را روی کلیسا می‌اندازد؛ کلیسایی که کارلو، پسر ژپتو نیز در آنجا حضور دارد و بر اثر انفجار کلیسا کشته می‌شود.
ماجرای فیلم با اینکه در ایتالیای فاشیست رخ می‌دهد، اما هرگز اتهامی متوجه بمب متفقین نمی‌شود؛ زیرا هواپیما در حال تخلیه بار برای سرعت بیشتر بوده و قصد حمله به مردم عادی را نداشته است. قصه از خلق پینوکیو و حیات پیدا کردن او آغاز می‌شود.

در نقد پینوکیو باید گفت که در صحنه‌ای، کلیسا در آتش انفجار می‌سوزد و خدای مسیحی کاری نمی‌کند، چون وجود ندارد! این مغالطه معروف و سستی است که بی‌خدایان می‌کنند، چرا که در خوشی‌ها عنایت الهی را فراموش کرده و در ظلم‌هایی که انسان ها در حق یکدیگر مرتکب می‌شوند، یاد خدا می‌افتند. اقتضای اختیار داشتن آدمیان، ظلم یا محبت انسان‌ها به یکدیگر است و قرار نیست خدای حکیم جلوی هر فعل اختیار انسان را بگیرد.

پینوکیو، پسر ژپتو و مسیح، پسر خدا

ژپتو در ابتدای انیمیشن، مجسمه‌ای چوبی از مسیح/خدا درست کرده و آن را در کلیسا قرار می‌دهد. در ماجرای انفجار کلیسا، دست این مجسمه قطع شده و ناقص می‌شود. همچنین ژپتو پینوکیو را در مستی می‌تراشد و با عنایت الههٔ زندگی، پینوکیو زنده می‌شود. در واقع دو مجسمه چوبی در نیمه اول فیلم مهم هستند، پینوکیو که می‌خواهد جای پسر ژپتو را بگیرد و پسر خدا.

در رویارویی پینوکیو و مجسمهٔ پسر خدا، می‌بینیم که پینوکیو زنده است، پویایی دارد و می‌تواند به دیگران کمک کند؛ اما مجسمه مسیح‌ خدا حتی از درست کردن بازویی برای خود عاجز بوده و به ژپتو محتاج است!
در کنار توهین علنی فیلم به خدای انسانی مسیحیان، کشیش و کلیسا نیز حامی فاشیسم بوده و مدافع ظلم حکومت است. هر چند خرافات مسیحی قابل دفاع نیست و تثلیث، از بی‌پایه‌ترین و ضدعقل‌ترین بحث‌های الهیاتی به شمار می‌رود، دل‌تورو با ارائۀ آلترناتیو و جایگزین، تمام ادیان الهی را زیر سوال می‌برد.

الهه‌های شرک‌آمیز و اسطوره‌گرایی

پینوکیو با دو الهه که خواهر هستند روبه‌رو می‌شود؛ الههٔ مرگ و الهه‌ای که قدرت زندگی‌بخشی دارد. بر خلاف کلیسا که نمی‌تواند کودکی که به محیط آنجا پناه برده را حفظ کند و به قتلگاه کارلو تبدیل می‌شود، این الهه‌های مؤنث جایگزین کارلو، یعنی پینوکیو را به ژپتو می‌بخشند.

نقد پینوکیوالهه‌هایی با نیم‌تنه‌ای شبیه به مِدوسای یونانی که ماسک بر صورت داشته و قدرت مرگ و زندگی در دست آنان است. علاوه بر اینکه این انیمیشن، مرگ را به ابتذال کشانده و طبق معمول فیلم‌های دل‌تورو، ماوراء را زمینی می‌کند، نکته مهم‌تر ترسیم یک جهان مشرکانه است؛ جهانی که خدای یگانه در آن جایی نداشته و بایستی برای زنده کردن یا میراندن، به موجوداتی اسطوره‌ای با شاخ‌هایی شبیه به شیاطین جنی، تمسک جست. حتی جیرجیرک نیز بر خلاف نقشی که در داستان اصلی داشته و هدایتگر پینوکیو است، مغلوبِ پسر ژپتو می‌شود.

منجی پسر ژپتو است یا پسر خدا؟

پینوکیو به عنوان مخلوق ژپتو که اتفاقا می‌خواهد جای کارلو را پر کند، شبیه به مسیح‌ در اعتقاد مسیحیان است که زاده خدا نبوده اما به نوعی پسر وی محسوب می‌شود.
در رویارویی پینوکیو با مسیح، می‌بینیم که دست مسیح‌ خدا قطع شده و به صورت نمادین، قدرتی ندارد؛ اما پینوکیو با درایت خود می‌تواند ژپتو و باقی دوستانش را از شر فاشیست‌ها و نهنگ عظیم نجات دهد.
دقیقا فیلم با ایجاد تناظری بین پینوکیو و مسیح به عنوان پسران خدای خودشان، نشان می‌دهد که خدای مسیحی دروغین و کلیسا حامی فاشیسم است؛ اما خدا و خالق پینوکیو به داد وی رسیده و در آخر هم آنطور که هست وی را می‌پذیرد.

دروغ نجات‌بخش معرفی می‌شود

در پینوکیوی دل‌تورو، جیرجیرک نمی‌تواند پینوکیو را اصلاح کند؛ پینوکیو هر کاری که دلش بخواهد انجام می‌دهد و خودش هم می‌تواند از مخمصه‌ها، بدون کمک ژپتو خارج شود.
در پایان فیلم پینوکیو که برای نجات خالقش به دریا زده و وارد بدن نهنگ می‌شود، به پیشنهاد جیرجیرک شروع به دروغ گفتن می‌کند و همین دروغ است که می‌تواند با دراز شدن دماغ پینوکیو و ایجاد یک پل به خارج، دوستانش را نجات دهد! در پایان نیز ژپتو، او را همانطور که هست می‌پذیرد.
این مضمون بر اساس مکاتب ضددینی و کابالیستی غرب است که اولا هر کاری دلت می‌خواهد انجام بده (عصارهٔ اومانیسم و کابالای شیطان‌گرا) و ثانیا، هر چه بیشتر در سیاهی و تاریکی گناه فرو بروی، مفیدتری. چنانکه پینوکیو با دروغ‌گویی منجی می‌شود و ژپتو نیز باید همین پینوکیوی دروغ‌گو را آنطور که هست بپذیرد‌.
در نگاه الهی چنین نگاهی وجود ندارد؛ همهٔ ما درون خودمان ضعف‌هایی را احساس می‌کنیم و می‌فهمیم که با تلاش می‌توان این ضعف‌ها و خلقیاتِ منفی را تغییر داد و اصلاح کرد. اما در مکاتب غیرالهی و روانشناسی ناشی از مبانی بی‌خدا، شعارِ آنچه هستی را بپذیر سر می‌دهند و انسان را در سیاهی اخلاق‌‌ رذیله‌اش گستاخ‌تر می‌کنند‌.
انسان می‌تواند به عالی‌ترین درجات برسد و از فرشته‌ها هم سبقت بگیرد، اما برای رسیدن به آن درجات، مجاهده و تلاش و اصلاح نفس لازم است؛ هیچ کدام از این تلاش‌ها هم بدون عنایت خدای واحد و بی‌نهایت امکان‌پذیر نیست.
اما در پینوکیوی دل‌تورو، تمامی این گزاره‌ها معکوس ارائه می‌شود، گویا فیلمساز دوست دارد متضاد هر گزاره‌ای را که در دین پیدا کرده ارائه کند.

نتیجهٔ شِرک، پوچ‌گرایی است

در انتهای پینوکیوی دل‌تورو، طبیعتا منتظر انسان شدن پینوکیو هستیم، اما چنین نمی‌شود. در سکانس‌های مختلف، پوچی زندگی و سیاهی این دنیای پر از ظلم ترسیم شده و حتی متافیزیک نیز محل کارت‌بازی چند خرگوش و پرسه زدن الهه‌های مشرکانه است.
دل‌تورو می‌توانست همین جهان را دستمایهٔ امید قرار داده و ارتباط با این موجودات متافیزیکی را که در جهان موازی قرار دارند، پررنگ کند. اما در هالیوود نباید مردم به سمت ماوراء و امید حرکت کنند، بهترین مردم برای استثمار، انسان‌های ناامید و بی‌انگیزه هستند که در چرخهٔ باطل کار/استراحت خفه شده‌ و امیدی به تغییر ندارند‌.
به همین علت، انسان شدن پینوکیو که نمادی از رسیدن به کمال است، در فیلم ترسیم نمی‌شود؛ بلکه فیلم در پایان‌بندی پوچ و بیهوده خود، هیچ هدفی برای زندگی انسانی در نظر نمی‌گیرد و مرگ را پایان زندگی معرفی می‌کند.
بر خلاف نگاه الهی که افق دید انسان را بر سیر در جهان‌های متعالی و هزاران بار جذاب‌تر از اینجا قرار می‌دهد و مقصد را نیز اتصال به بی‌نهایت و رسیدن به لذت نامتناهی ترسیم می‌نماید.

جمع‌بندی نقد پینوکیو

در پینوکیوی دل‌تورو همچون آثار پیشین وی، شاهد نقد ادیان الهی، منجی شیطانی و قدرتمندی الهگان و ترسیم جهانی مشرکانه هستیم. علاوه بر این، فیلم انسان را به پوچی کشانده و سعی می‌کند متافیزیک را، این‌دنیایی معرفی کرده و بی‌ارزش کند. به امید روزی که چنین آثاری در سیمای ملی یا بسترهای پخش فیلم داخلی، یا پخش نشود یا به همراه نقد تخصصی پخش شود تا ناخودآگاه مخاطب بی‌گناه و خلع سلاح شده را بیش از این به خرافات مشرکانهٔ یهودی‌بنیان آلوده نکنیم./202

این مطالب مرتبط را هم مطالعه کنید

نگاهی به ۴ اثر گیرمو دل تورو کارگردان مکزیکی

نقد سریال دگردیسی The Strain

نقد و بررسی فیلم Crimson Peak قلعه خونین

نقد پینوکیو  نقد پینوکیو  نقد پینوکیو  نقد پینوکیو  نقد پینوکیو  نقد پینوکیو  نقد پینوکیو  نقد پینوکیو  نقد پینوکیو  نقد پینوکیو  نقد پینوکیو  نقد پینوکیو  نقد پینوکیو  نقد پینوکیو  نقد پینوکیو  نقد پینوکیو  نقد پینوکیو  نقد پینوکیو  نقد پینوکیو  نقد پینوکیو  نقد پینوکیو  نقد پینوکیو  نقد پینوکیو  

2 پاسخ

  1. رحمة الله علی والديكم
    ماشاءالله به وسعت نظر، بی نظیر و جذاب بود

  2. خیلی ممنون عالی بود و کاش پینوکیوی 1940 والت دیزنی رو هم نقد کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *