تلماسه(Dune) نام اثری پرآوازه، مشهور و پرحاشیه است، قدرتمند در ادبیات داستانی اما ضعیف در اثر اقتباسی سینمایی خود. این اثر را میتوان صریحترین اثر دربارۀ امام زمان حضرت مهدی(ع) دانست که رسما نام شخصیت اول آن مهدی یا لسان الغیب است و در نامی که قبیلۀ یا طایفۀ فرمنها به او میدهند، نامِ اصول دارد. اصول یا مهدی نه به این معنا که این دو نام ترجمه باشند، بلکه در اصل کتاب و در فیلم با همین لفظ خطاب میشود.
فیلم تلماسه روایت جهانی حدود 21 هزار سال بعد از الآن است که در شش کتابی که فرانک هربت آن را نگاشته است میآید، البته داستانی که او روایت میکند بسیار طولانیتر از چیزی است که در فیلم نمایش داده میشود و فیلم تنها بخش کوتاهی از داستان تا انتهای جلد اول کتاب تلماسه است.
اشیاء و اشخاص فیلم همگی نماینده و تمثیلی از جهان واقعی هستند، فرمنها که گروهی با پوشش عربی هستند و در صحرای شنی زندگی میکنند، همان اعراب هستند، هارکوننها که رهبر آنها بارون ولادیمیر نام دارد، در واقع روسها هستند و گروهی که مهدی یا لسان الغیب با نام اصلی پال از آنها است، انگلیسیها یا غربیها هستند که هنگام ورود آنها به سیارۀ آراکیس شخصی «بگ پایپ» ساز مشهور اسکاتلندی مینوازد و درگیری تمام این افراد بر اثر مادهای به نام «اسپایس» است که تنها در سیارۀ آراکیس پیدا میشود که این ماده به عنوان سوخت اصلی سفرهای بین سیارهای است.
اینها مفاهیمی است که در ابتدای تماشای فیلم متوجه آنها میشویم، اما در لایۀ زیرین اهمیت سوژۀ امام زمان شیعیان و تخریب منجی، به قدری مهم است که این موضوع دستاویز ساخت یکی از مهمترین و پرهزینهترین فیلمهای هالیوود شده است. این نقد در حالی نوشته میشود که حدود 50 روز از اولینِ روز اکران قسمت دوم سینمایی فیلم تلماسه میگذرد.
داستان فیلم تلماسه باید طی سریال ساخته میشد
ساختار کلی داستان تلماسه شبیه به داستان ارباب حلقهها و بازی تاج و تخت است. جهانی که طایفههای مختلفی وجود دارند که برای به دست گرفتن قدرت با یکدیگر رقابت میکنند. این نوع داستانها شباهت به داستانهای مافیایی نیز دارد که چندین گروه قدرتمند مافیایی با یکدیگر بر سر قدرت درگیر هستند. در داستان فیلم تلماسه با سه طایفۀ مهم روبرو هستیم، طایفۀ آتریدیزها، طایفۀ هارکوننها و طایفۀ فریمنها(یا فرمنها) نقش اصلی را در این فیلم بازی میکنند.
باید شیوه و قدرت بالای داستاننگاری افرادی مثل فرانک هربرت را ستود که چنین داستانهایی با شاخ و برگ و بسیار و شخصیتهای متعدد خلق کرده که همانند جی آر آر تالکین در داستان ارباب حلقهها، زبان خاصی نیز برای فرمنها خلق کرده است. به طور کل داستانها و فیلمهای فانتزی و علمی تخیلی دارای جذابیت بالایی برای مخاطبان خارج از ایران هستند و اگرچه فیلمهایی مانند همین تلماسه و قسمت دوم فیلم آواتار جیمز کامرون، دارای ضعف جدی در جذابیتهای داستان و عمق شخصیتپردازی هستند اما به دلیل موضوع جذاب و جلوههای ویژۀ خلاقانه به فروش بالایی دست پیدا میکنند.
بر خلاف انتظار، قسمت اول فیلم تلماسه که به اذعان افراد بسیاری که آن را تماشا کرده بودند، در بیان مفاهیم دنیای داستان دچار ضعف بود و کمتر کسی توانسته بود از داستان آن سر در بیاورد و در نهایت جذابیت کمی هم داشت و داستانش نیمهکاره ماند، اما با این حال 431 میلیون دلار فروش داشت، به این معنا که بیش از 2.5برابر بودجۀ اولیۀ 165میلیون دلاریِ خود فروخته است.
به دلیل آنکه داستان فیلم تلماسه طولانیتر از آن است که بشود در چند قسمت سینمایی جا داده شود، جا داشت که این فیلم طی چند فصل سریالی ساخته شود و جا دادنش در قطعات سینمایی باعث میشود فیلم به خوبی از کار در نیاید و مبارزات و جنگها خلاصه و ضعیف و ساده تمام شوند. اگر تبلیغات سنگین تهیهکنندگان آن و ذائقهسازی برای فیلمهای علمی تخیلی وجود نداشت، امکام شکست این اثر در گیشه بسیار بالا بود.
به هر حال به نظر میرسد برای بیشتر دیده شدن موضوع تخریب منجی شیعیان و برجسته کردن آن، طی چند قسمت سینمایی ساخته شده است. اگرچه تلماسه فیلم ضعیفی است اما به دلیل موضوع آن، تحلیل و بررسیاش دارای اهمیت بسیاری است.
بازبینی داستان فیلم تلماسه Dune 2021 قسمت اول
در سال 23 هزار میلادی یعنی حدود 21 هزار سال بعد، دوک لتو آتریدس فرمانروای سیارۀ کالادان و رهبر طایفۀ آتریدیزها است. او رهبری یکی از طایفههای مهم داستان را بر عهده دارد که پسری به نان پُل دارد و پُل همان شخصی است که در میان طایفۀ فریمنها نام مهدی یا لسان الغیب دارد. دوک لتو آتریدیس از طرف امپراتور با نام «پادیشاه شادام چهارم» -دقیقا با همین لفظ پادیشاه که از همان لفظ پادشاه ایرانی گرفته شده- فرمانروای افراد در سیارات و طایفههای مختلف، مأموریت پیدا میکند تا به جای بارون ولادیمر هارکونن، رهبر طایفۀ هارکوننها، در سیارۀ آراکیس که سیارهای بیابانی است جایگزین شود و به استخراج اسپایس بپردازد.
در جهان داستانی فیلم تلماسه طایفههای مختلفی با رهبران مختلفی حضور دارند و هر کدام در سیارههای مختلفی حکمرانی میکنند. سیارۀ آراکیس، سیارهای تماما بیابانی و شنی است که در آن کرمهای عظیم الجثهای زندگی میکنند و این کرمها مادۀ بسیار ارزشمندی به نام «اسپایس» تولید میکنند. این ماده هم نوعی روانگردان است که روی روان افراد تأثیر میگذارد و باعث نشاط و آگاهی و طولانی شدن عمرشان میشود و هم به افراد اجازه میدهد تا بتوانند با کمک آن به عنوان سوخت، سفرهای بینسیارهای بکنند.
امپراتور شادام به علت ترس از افزایش قدرت آتریدیزها نقشۀ نابودی آنها را میکشد تا با کمک هارکوننها آنها را از بین ببرد و تهدیدی که وجود دارد، نابود کند. لتو همسری به نام لیدی جسیکا دارد. لیدی جسیکا از گروهی به نام بنی جزیرت(Bene Gesserit) است. گروه بنیجزیرت که همهشان زن هستند، در طی سالها کارشان این بوده که نسل رهبران را کنترل کنند و آمادۀ باروری برای به وجود آوردن منجی باشند. آنها گاهی شبیه یک نیروی اطلاعاتی به رهبران نفوذ میکنند تا با آنان همبستر شده و کودکی از آنان به یادگار نگه دارند.
بنی جزیریت همچنین در طی سالها این توانایی را به دست آوردهاند که جنسیت کودک خودشان را کنترل کنند و همیشه هم کودک دختری از رهبران را بارور میشوند. اما این بار «لیدی جسیکا»، همسر لتو(رهبر آتریدیزها) به دلیل اینکه عاشق همسرش میشود، جنسیت کودکش را یک پسر انتخاب میکند که در واقع این خطایی است که مرتکب میشود و نقشۀ بنیجزیریت را خراب میکند. نقشهای که آنها کشیدهاند تا در فضایی کنترل شده قدرت را به دست بگیرند و منجی خودشان «مهدی» را معرفی کنند.
توهین به شیعیان و امام زمان(ع) در فیلم تلماسه Dune
آنچه که معتقدیم این فیلم دنبال تخریب و توهین به امام زمان شیعیان، حضرت مهدی(ع) است، همین بخش مهم کار گروه بنیجزیریت است که در واقع آنها اصلا ادیان را به طور ساختگی به وجود میآورند، واژۀ لسان الغیب و مهدی را همین گروه جعل کردهاند و پیشگوییهایی که برای ظهور و بروز او کردهاند کار ساختگی بنیجزیریت بوده است تا با بارور شدن از رهبران، چنین شخصی را تحت نظارت و مدیریت خودشان مدیریت کرده و قدرت را به دست بگیرند.
حضرت مهدی یا لسانالغیب یا اصول یا پُل یا مئادیب چند اسمی هستند که این شخصیت با بازی تیموتی شالامی دارد، او در واقع شخصیتی است که مطابق مهندسی نسلی که از طرف گروه بنیجزیریت رخ میدهد و دین ساختگی که آنها بین فریمنها در سیارۀ شنی و صحراییِ آراکیس تبلیغات میکنند ظهور میکند. او شخصی خونریز است ابتدا که خودش هم باور ندارد منجی است و همیشه در مکاشفات خود که البته بر اثر مادۀ روانگردان اسپایس به وجود آمده، میبیند باعث قتلعام و کشته شدن افراد بسیاری میشود و برای اینکه این مکاشفه به واقعیت نپیوندد از مسیری که منجی دارد پرهیز میکند و در رفتن به این مسیر تعلل میکند اما در نهایت برای نجات گروه فریمنها به چنین کاری دست میزند و ابتدای کارش با بمب اتم است.
بازیگر یهودی که برای این نقش انتخاب شده، تیموتی شالامی است که البته تبحر زیادی در فن بازیگری دارد. این بازیگر برای اولین بار در فیلم همسجنگرایانهای به نام «مرا با نام خود صدا کن/2017» مشهور شد است که از فیلمهایی بود که اسکار گرفت. تحلیل انتخاب بازیگران برای نقشها نیز مهم هستند، چون همیشه بازیگران سینمای هالیوود با تطابق و شباهتی به نقشهای قبلی خود انتخاب میشوند.
آنچه مایۀ تأسف است این است که نهایت کاری که جبهۀ خودی خواهد کرد، بسنده کردن به نقد فیلم و تحلیلهایی از این دست است، آن هم در صورتی که متخصصانی زنده باشند و امثال این فیلم را بفهمند و بتوانند توضیح بدهند، اما اینکه فیلم یا اثر مهمی دربارۀ امام زمان ساخته شود و او به جهان معرفی شود وجود ندارد، حال آنکه سالهاست امثال کتاب تلماسه فرانک هربرت با تخریب مهدی(ع) نوشته و فروخته شده است
ما در برابر فیلمهایی مانند تلماسه نیز در موضع انفعال قرار داریم، نگران نباشید، آنها برای امام زمان به صراحت اثر میسازند و با سایتهای فیلم که ادمینها و کارکنانی با اهداف الهی و قربة الی اللهی دارند و به رایگان فیلمها را برای دانلود در اختیار ما قرار میدهند و مترجمانی که سینهچاک جمهوری اسلامی هستند و سریعا زیرنویسها را به طور رایگان منتشر میکنند ما میتوانیم در نهایت چنین فیلمهایی را دانلود و تماشا کنیم.
نابودی آتریدیزها به دست امپراتور و هارکوننها
در قسمت اول فیلم تلماسه، امپراتور با سربازان خاص خود و هارکوننها به سیارۀ آراکیس حمله میکنند تا آتریدیزها را از بین ببرند. در این میان تنها افرادی که میتوانند فرار کنند، پُل(لسان الغیب) و جسیکا(مادرش) هستند که با توانایی خاص بنیجزیریت خود(تأثیر روی ذهن افراد) فرار میکنند و سپس آتریدیزها به دست هارکوننها و سربازان خاص امپراتور(ساردوکارها) از بین میروند.
نکتۀ جالب در این نقطه این است که جسیکا از طرف بنیجزیریت مأموریت داشته تا از رهبر آتریدیزها(دوک لتو) دختری به دنیا بیاورد و از طریق این دختر، در نهایت پسری به دنیا بیاید به نام کویساتز هادراخ(kwisatz haderach) که منجی اصلی است. جسیکا به دلیل اینکه عاشق همسرش میشود، صاحب پسر میشود و این دختر که قرار بود مادرِ اصلی منجی باشد به دنیا نمیآید.
کویساتز هادراخ(یا هادراک) در واقع همان منجی یا مهدی به زبان عبری است. فرانک هربرت در داستان و دنی ویلنوو در فیلم تلماسه هر نوع منجی مسیحی و یهودی و اسلامی را زیر سؤال میبنرد و همانند عقیدۀ کمونیستها که دین را افیون تودهها میدانستند، دینها در این جهان داستانی ساختۀ گروه بنیجزیریت هستند.
در فیلم بارها از خواهر مکرمه یا خواهر بزرگ، کسی که رئیس بنیجزیریت است صحبت میشود، افرادی که ظاهری شبیه ندیمههای مسیحی دارند و یادآور مادر مقدس در مسیحیتاند، در واقع معاذ الله تحلیل فیلم این است که حضرت مریم نیز کسی از بنیجزیریت بوده که برای کنترل نسل به یکی از رهبران متصل شده تا به طور مهندسی شده مسیح را به دنیا بیاورد و سپس برای قدرت، دینی و آیینی جعلی ایجاد کنند و پیشگوییهایی بسازند و بین مردم تبلیغ کنند تا به واسطۀ منجی به قدرت برسند.
بنابر تحلیلهای کتاب دشمن شدید آیت الله طائب، در واقعیت البته چنین هدفی بین یهودیان وجود داشته است تا بتوانند نسل پیامبر اسلام را از نسل خودشان قرار دهند و زنی را به حضرت عبدالله، پدر پیامبر اسلام وصل کنند تا بتوانند خاتم الانبیاء را از نسل خود ادامه بدهند که در این زمینه شکست میخورند و در نهایت فوت حضرت عبدالله را نوعی ترور تحلیل میکنند.
درونمایۀ اثر تلماسه (Dune)
کتاب تلماسه و فیلم تلماسه به اقتباس از آن و با اتکا به مصاحبههایی که فرانک هربرت انجام داده است، چند درونمایۀ مهم دارد فرانک هربرت در مصاحبه تصویری میگوید: منجیها باید با یک علامت روی پیشانیشان بیایند که رویش نوشته شده است ممکن است برای سلامتی شما مضر باشد! او میگوید که تحت تأثیر روانشناسی یونگ قرار دارد و نظرش این است که انسان چطور میتواند به یک انسان بدون فکر تبدیل شود و درون هر انسانی حیوانی است. او میگوید: مردم به رهبران با غریزۀ خیلی عمیقی پاسخ میدهند که برگرفته از ریشههای قبیلهای خاص ما است و فکر میکنم که این اصلا در ژن ما است که ما باهاش به دنیا میآییم و در این دوره زمانه چیز بسیار خطرناکی است چون ابزارهای خودنابودگری را داده که اگر این ابزارها به دست رهبران دیوانه بیفتد آن وقت در بد دردسری افتادهایم.
وقتی مصاحبهگر از هربرت میپرسند پیام داستانت چیست؟ میگوید: به رهبران همیشه اعتماد نکنید که کار درست را انجام بدهند و من تلاش کردم رهبری در این کتاب خلق کنم که شخصیت جذاب و کاریزماتیکی دارد که دلایل خوبی دارد و دلایل بدی ندارد اما وقتی که قدرت میگیرد و تصمیماتی میگیرد، تصمیماتی برای چند میلیون نفر میگیرد که به خوبی عمل نمیکند و نتیجه نمیدهد.
او در مصاحبه ادامه میدهد که یکی از طرفداران 16سالهاش بهش نامهای نوشته و ازش تشکر کرده که بهش یاد داده اگر میخواهد برای خودش زندگی بسازد باید برای خودش فکر کند و باید زندگی خودش را بسازد.
کتاب تلماسه در زمان جنگ سرد و زورآزماییهای هستهای بین بلوک شرق و غرب نوشته شده است، درونمایۀ اول تلماسه همانطور که از زبان فرانک هربرت بیان شد این است که رهبران چگونه میتوانند با تصمیمات خود باعث نابودی افرادی شوند که آنها را دنبال میکنند. از تأثیرات دوران جنگ سرد بر داستان تلماسه نیز میتوان وجود سلاحهای موشکی را نام بُرد که «لسان الغیب» در هنگام آغاز جنگ خود علیه امپراتور از آن استفاده میکند.
درونمایۀ مهم دیگر داستان فیلم تلماسه، زیر سؤال بردن تمام منجیها و ادیان است، در داستان تلماسه دینها ساخته و پرداختۀ فرقۀ بنیجزیریت هستند و تمام پیشگوییهایی هم که دربارۀ منجی وجود دارد، طرح و نقشههایی است که بنیجزیریت کشیده است تا بعدا مطابق این پیشگوییها، طرح خود را پیاده کنند و در واقع منجی را خلق کنند.
«اسپایس»، همان مادۀ ارزشمندی که باهاش میشود سفرهای بینسیارهای کرد و باعث میشود عمر افراد طولانی شود و سطح آگاهی آنان افزایش یابد، نمایندۀ نفت در جهان واقعی است که بر سر آن در غرب آسیا جنگهایی در گرفته است. اسپایس مادهای است که در سیارۀ شنی و صحرایی از کرمهای غولآسا به وجود میآید، در این سیاره تنها فریمنها میتوانند با شیوۀ راه رفتن خاص و لباس خاصی که اجازه نمیدهد آب بدن از بین برود، بقا پیدا کنند.
جایگاه «مهدی» در صحرا و فریمنها مربیان او
در انتهای قسمت اول فیلم تلماسه، لسانالغیب یا مهدی با جنگیدن و پیروز شدن بر یکی از فریمنها در دوئلی آیینی، خود را اثبات میکند و اجازه مییابد تا در بین آنها زندگی کند. سپس او با دختری به نام چانی با بازیگری زندایا ارتباط میگیرد و سپس تحت تعلیم او و استیلگارد یکی از رهبران فریمنها قرار میگیرد.
پیش از آن نیز پُل(مهدی) زمانی که در بین طایفۀ خود(آتریدیزها) قرار داشت، تحت تعلیم چند شخص از جمله یک پزشک و یک استاد جنگ قرار داشت. زمانی که خواهر مکرمه یا مادرِ بزرگ یعنی رئیس فرقۀ بنیجزیریت به سیارۀ کالادان میآید، از پُل آزمایشی میگیرد. آزمایش به این شکل است که پُل باید دست خود را در جعبهای توخالی قرار دهد و سپس از طریق ذهن و القای ذهنی دچار تحت فشار قرار گیرد که او میتواند از این تست به سلامت و موفقیت خارج شود و سپس از طریق ذهن و القای ذهنی تحت فشار قرار گیرد که در نهایت او میتواند از این تست به سلامت و موفقیت خارج شود.
خواهر مکرمه پیش از حملۀ امپراتور و هارکوننها از آنها میخواهد تا از قتل پُل و جسیکا در کودتای خود صرفنظر کند. در نهایت به دلیل نفوذ، کودتا علیه آتریدیزها به پیروزی میرسد و جسیکا و پُل فرار میکنند و در میان فریمنها قرار میگیرند.
بیابان و صحرا، جایگاه حضرت مهدی در آثار
برخی روایات، جایگاه اقامت امام مهدی(عج) را در بیابانها و کوهها، مکانهای دوردست و محلهایی میدانند که هیچکس از آن آگاهی ندارد. از جمله در روایتی که از آن حضرت نقل شده است، ایشان خطاب به علی بن مهزیار میفرمایند: «ای پسر مهزیار! پدرم، امام حسن عسکری(ع) به من دستور داد که برای اقامت، کوههای سخت و سرزمینهای خشک و دور دست را برگزینم»(کتاب الغیبة شیخ طوسی، ص 161)
آن حضرت در نامهای خطاب به شیخ مفید مینویسند: «ما بر اساس آنچه خدای تعالی برای ما و شیعیان مؤمنمان مصلحت دیده، تا زمانی که دولت دنیا از آنِ فاسقان است، در سرزمینهای دوردستی که از جایگاه ستمگران دور است، سکنی گزیدهایم، ولی از آنچه بر شما میگذرد، آگاهیم و هیچ یک از اخبار شما بر ما پوشیده نمیماند».(الاحتجاج، ج 2، ص 599 و بحارالانوار، ج 53، ص 176)
پیش از فیلم تلماسه قسمت اول، در قسمت سوم فیلم جان ویک 2019 نیز امام زمان شیعیان به تصویر کشیده میشود که البته به صراحت اثر تلماسه ترسیم نمیشود. جان ویک در داستان این فیلم قاتلی است که به دلیل تخطی از قوانین فرقۀ قاتلان از طرف این فرقه تحت تعقیب قرار میگیرد و روی قتل او جایزهای قرار داده میشود. او در نهایت برای اینکه بتواند از شر این جایزه خلاص شود، با شخصی به نام برادا در مراکش ملاقات میکند که بهش میگوید: «میدانی ریشۀ کلمۀ آدمکش از کجا میآید؟ این نام از حشاشین میآید که رئیس آن فرقۀ حسن صباح است و از کلمۀ حشیش میآید، اما برخی معتقند که از کلمۀ اساسین میآید یعنی افراد معتقد و پایبند به دین!»
سپس زمانی که جانویک از برادا میخواهد تا او را به مقام عالی فرقۀ قاتلان راهنمایی کند، برادا بهش میگوید: تو انگار متوجه نیستی، مقام ارشد کسی نیست که تو بتوانی پیدایش کنی، فقط او میتواند تو را پیدا کند، برای پیدا کردنش به بیابان برو و ستارۀ درخشان را پیدا کن و دنبالش برو، تا سر حد مرگ راه برو آن وقت او شاید پیدایت کند، شاید هم پیدایت نکند.
در واقع تصویری که از امام زمان در فیلم جان ویکِ 3 نمایش داده میشود شبیه همان چیزی است که در گزارشهای مکاشفاتی مانند علی بن مهزیار اهوازی آمده است، شخصی که در بیابان او را بعد از استیصال پیدا میکنند و به کمک شیعیان میآید. در واقع این دیالوگ فیلم جان ویک 3 دارد منشأ قتل و آدمکشی را به دین تشیع ربط میدهد که رئیس آن شخصی در بیابان است.
سپس شخصیت جان ویک مطابق گفتۀ برادا، به بیابانهای مراکش میرود و آنقدر راه میرود تا به حال مرگ میافتد و در نهایت فردی با پوشش عربی و با شتر او را پیدا میکند و پیش رئیس فرقۀ قاتلان میآورد و در نهایت رئیس فرقۀ قاتلان بهش میگوید باید با قطع کردن انگشتت خودت را اثبات کنی تا این تحت تعقیب بودن را ازت بردارم. رئیس فرقۀ قاتلان در این فیلم در واقع امام زمان است که پس از آنکه جان ویک انگشت خود را قطع میکند با لهجۀ عربی بهش میگوید: مرحبا مستر ویک!
آنچه که در فیلم جان ویک 3 نیز اشاره میشود، ریشه در مسأله تاریخی فرقۀ اسماعیلیان به رهبری حسن صباح دارد که مایۀ ساخت آثاری در این زمینه شده است. مجموعه بازیهای ویدیویی اساسینز کرید و همچنین فیلم اساسینز کرید 2016 نیز بر اساس همین ایده ساخته شده است که دو گروه حشاشین با فرقۀ تمپلارها(گروهی از مسیحیان یا همان شوالیههای معبد) درگیر هستند و گروه آدمکش اساسینز یا حشاشین در قسمت اول بازی همان شیعیان اسماعیلیه هستند که یکی از انگشتان دست را قطع میکنند و به جای آن برای ترور تیغ قرار میدهند.
در قسمت اول بازی اساسینز، شخصیت اول که الطائر نام دارد زمانی که به اردوگاه فرقه میرود، به وضوح میتوان نام علی را دید. الطائر در قسمت اول بازی و همچنین اتزیو در قسمت اساسینز کرید 2 و نسخۀ brotherhood و سپس Revelations کاری جز قتل و ترور ندارد. جالب آنکه در قسمت اول شهرهایی مانند اورشلیم نیز طراحی شده است و میتوان به مسجد قبة الصخره که نماد فلسطین است رفت و در آن شهر هم مأموریت تروری وجود دارد.
چه در اثر تلماسه و چه در اثر اساسینز و همچنین جانویک3 شیعیان گروه خونریز و قاتل و تروریست معرفی میشوند، در مکاشفهای که پُل یا مهدی در فیلم تلماسه قسمت دوم 2024 میبیند، میبیند به دنبال مادرش راه میرود و پس از آنکه منجی شده باعث مرگ و افراد بسیار و خونریزیهای متعددی خواهد شد. در قسمت دوم نقد فیلم تلماسه از این اثر مهم اما ضعیف بیشتر خواهیم نوشت.
/201/203
نقد فیلم تلماسه نقد فیلم تلماسه نقد فیلم تلماسه نقد فیلم تلماسه نقد فیلم تلماسه نقد فیلم تلماسه نقد فیلم تلماسه نقد فیلم تلماسه نقد فیلم تلماسه نقد فیلم تلماسه نقد فیلم تلماسه نقد فیلم تلماسه نقد فیلم تلماسه نقد فیلم تلماسه نقد فیلم تلماسه نقد فیلم تلماسه نقد فیلم تلماسه نقد فیلم تلماسه نقد فیلم تلماسه نقد فیلم تلماسه نقد فیلم تلماسه