مقدمه نقد انیمیشن تن تن در تبت
تن تن خبرنگار زیرک و مکار بلژیکی و در عین حال خلبانی توانمند و جنگجویی متبحر است که در یک سری ماجراهای جذاب و خطرناک قرار میگیرد. وی قهرمان اصلی مجموعه داستانهای تنتن است. غالباً موضوعی اتفاقی که مربوط به کار خبرنگاریش میشود، وی را در مسیر اتفاقاتی عجیب، توطئههای مرموز و اکتشافات بزرگی قرار میدهد.
در داستانهای تنتن چین و ژاپن نیز روایت شده است. این کارتون بر مبنای کتاب تنتن، نوشته هرژه نویسنده و کاریکاتوریست بلژیکی است.
از جمله دیگر شخصیتهای این داستان مصور میتوان به پروفسور تورنسل کاپیتان هادوک و میلو سگ تنتن اشاره نمود.
تن تن در تبت یکی از قسمتهای داستان مصور تنتن است که نسخه فارسی آن کمتر از 50 دقیقه است. در بخش زیادی از این رمان، تنتن، ناخدا و میلو، به همراه یک راهبلد چینی، با گذر از سختیها به شهر تبت میرسند.
خلاصه داستان تن تن در تبت
در حالی که تن تن در تفرجگاهی در آمریکا مشغول سپری کردن تعطیلات است، از اخبار میشنود که هواپیمایی در آسیا بین چین و تبت سقوط کرده است.
روز بعد نامهای از دوستش چنگ چان میرسد که در آن نوشته برای دیدار وی راهی آمریکا شده است. تنتن متوجه میشود که دوست چینیاش در همان هواپیما، بوده. به همین دلیل برای نجات او از آمریکا به کاتماندو میرود کاتماندو پایتخت نپال، است.
مردمانش هندو و اکثراً بودایی هستند. کاتماندو در کنار اورست و در نزدیکی تبت قرار دارد. مهمترین جاذبه این شهر گذشته از قله اورست معابد بودایی لامایی آن است. دالای لاما رهبر لاماییستها در این مکان زندگی میکند.
وی در کاتماندو به همراه کاپیتان(کاپتان قلباً از این سفر راضی نیست؛ اما به خاطر تنتن همراه آنها شده است)، میلو(که هرگاه بر سر دوراهی قرار میگیرد یک فرشته و یک ابلیس در دو طرف او ظاهر میشوند؛ فرشته او را راهنمایی میکند و اژدها او را وسوسه مینماید).
یک راهبلد و چند باربر به سمت مکان سانحه میروند آنها در راه با سختی بسیاری رو به رو و در نهایت بهمنگیر میشوند که راهبان بودایی آنها را نجات میدهند. در اولین صحنه بعد از نجات آنها، کاپیتان نشان داده میشود که به واسطه شنیدن صدای طبل معبد بیدار میشود و با تعجب به مجسمههای بودایی مینگرد.
آنها پس از دیدار کیائسوی بزرگ متوجه میشوند که چون خارجی هستند، نباید در معبد بمانند. یکی از راهبان بزرگ صومعه به واسطه قدرت جادوییاش پیشبینی میکند که دوست تن تن کجاست و آنها او را نجات میدهند. در انتها راهب بزرگ معبد، جلوی تن تن سر تعظیم فرود آورد و او را به خاطر روحیه فداکارانهاش ستایش میکند. پس نجات دوستشان، بوداییها همان خارجیها که اقامت در صومعه برای آنها ممنوع بوده را خود دعوت میکنند و آنها را با کاروانی در خور، راهی وطنشان میکند.
نقد انیمیشن تن تن در تبت
تاکنون داستان تن تن در تبت را بیان کردیم که در فرمول نقد روایی دکتر غلامرضا یوسفزاده که در بحث روششناسی کتاب دین در سینمای شرق و غرب آمده است، سومین سطح این روش بررسی روساخت اثر است.
سطح اول، سبک کار: سبک انیمیشن دو بعدی یا همان کارتونی است.
سطح دوم، طرح داستان؛ اینکه چگونه روابط علی و معلولی و با چه توالی برای مخاطب نمایش داده میشود. داستان دارای طرح ساده خطی است؛ اطلاع از سقوط هواپیمای چن، سفر به کاتماندو، بهمنگیر شدن در اورست، نجات به دست راهبان معبد لامای بزرگ، نجات چن با راهنمایی لامای بزرگ و تشکر لاما از آنها و در انتها بازگشت.
این طرح، همان چینشی است که کارگردان اثر در این انیمه برای انتقال مفاهیم استفاده میکند. اولین بار شکلگرایان روسی بین طرح و داستان تفاوت قائل شدند. آنها داستان را شرح ساده رویدادهای اصلی و طرح را چگونگی ارائه به وسیله راوی میدانند؛ همان چینشی که قصهگو بر میگزیند.
احساسی که در انیمیشن تن تن در تبت منتقل میشود
در مرتبه بعد، احساسی است که به مخاطب منتقل میگردد. این احساس، بسته به تفکر مخاطب متفاوت است، که در نظریه دریافت مطرح شده است.
ممکن است مخاطبی که اصلا لاماییسم را نمیشناسد، با این کارتون بفهمد که انسانهای دور از تمدنی هستند که اصلا اجازه ورود خارجیها به شهرشان را نمیدهند و از روی حماقت صبح تا شب مشغول عبادت کورکورانهاند. شاید این مخاطب حتی تبت را با کره شمالی اشتباه بگیرد.
همینطور ممکن است مخاطبی چینی با دیدگاهی سیاسی، پس از دیدن این انیمه دو بعدی به علت بهای زیاد آمریکاییها به راهبان لاماییست ناراحت شود و این کار را یک امر سیاسی بداند.
یا ممکن است یک مسلمان معتقد پس از دیدن تن تن در تبت از رسانه ملی، تأسف بخورد که صداوسیمای جمهوری اسلامی کارتونی را نمایش میدهد که در اصل تبلیغ مرام آمریکایی و مذهب تبتی است.
البته احساس و معانی منتقل شده از درون متن به مخاطب، با ذهنیت افراطی و با اشتباه، مخاطب از المانهایی که چارچوب و معنای مشخصی دارند، معانی دیگری برداشت کرده است.
این مطلب را هم ببینید: