کتاب اقتصاد صهیونیسم، درآمدی بر بنیانهای مالی و اقتصادی صهیونیسم بینالملل به دست آقایان مرحوم استاد محمدحسین فرجنژاد، سیدمحمدرضا رضی، حجت الاسلام محمد کهوند، دکتر حمیدرضا اسلامیه، سعید مهدیان، محمود رفیعان، مهدی ابراهیمی، دانیال بصیر، محمدحسن فرجنژاد و محمدرضا زهرایی که در از موسسه مطالعات و بررسیهای راهبردی بعثت تألیف و در سال ۱۴۰۰ انتشارات شهید کاظمی آن را چاپ و منتشر کرد.
کتاب «اقتصاد صهیونیسم» در واقع پروژه پژوهشی بود که به دلیل همکاری نکردن موسسه بعثت با استاد محمدحسین فرجنژاد و تیم پژوهشیشان به طور ناقص چاپ شد و قرار بود جلدهای دیگری هم داشته باشد.
این کتاب یکبار در زمان حیات استاد رونمایی شد در حالی که خود استاد و برادرشان که ویراستار کتاب بودند در جلسه رونمایی حضور نیافتند. پس از فوت مرحوم محمدحسین فرجنژاد و خانواده بزرگوارشان در حادثه دلخراش شب عید قربان، مؤسسه بعثت برای بار دوم کتاب را رونمایی کرد و به برگزاری جلسه یادبودی برای ایشان پرداخت.
این کتاب به بررسی اقتصاد سرمایهداری از منظر جریانشناسی تاریخ اقتصاد با رویکرد تبارشناسی پرداخته و زوایای نظام اقتصادی جهان را بررسی میکند. موضوع اقتصاد صهیونیسم به دلیل گستردگی و مخفی بودن آن نیازمند ورود با نگاه دشمنشناسی است تا بتوان به طور عمیق اقتصاد صهیونیسم را واکاوی کرد. سرفصلهای این کتاب شامل: «سازمان شبکههای اقتصاد صهیونیستی» و «شبکه قاچاق بینالملل» است.
در مقدمه این کتاب آمده است: «بعد از پدید آمدن مسئله پول، ارزشهای اقتصادی جابهجا شد و صندوقهای ذخیره پولی پدید آمد. اولین ساختار بانکداری توسط زرگرها و یهودیان ایجاد گردید تا مازاد اندوخته تجار و سرمایهداران را در جایی به امانت نگاه دارند. تاجر در مقابل پرداخت پول، رسیدی از زرگر دریافت میکرد. زرگر این پول را به عنوان وام یا نزول به آنها قرض میداد و از آنها سود میگرفت. به این ترتیب بر مقدار پول اولیه افزوده میشد. زرگر مقداری از این سود را نیز به صاحب اصلی پول پرداخت میکرد و این، آغاز نظام بانکی بود. این مسیر قطعاً در راستای رفاه مردم نبود و به مرور زمان راه را به سمت و سویی کشاند که منجر به ضعیفتر شدن طبقه مستضعف جامعه و سرمایهدارتر شدن طبقه مرفه گردید. کاغذهای رسید طلا، اندک اندک خود تبدیل به برگههای ارزشمند شدند و اینجا بود که پول پدید آمد.»
در صفحه ۳۲ این کتاب درباره رواج رباخواری در جهان نوشته شده: «شیوع بانک و رباخواری بهخاطر روحیه مالاندوزی یهودیان است، آنها در این حرفه خبره شدند و توانستند نبض اقتصاد جوامع را در دست گیرند. همچنین با استحکام پایههای نخستین جوامع یهودی در سده یازدهم میلادی، رباخواری به شکلی گسترده در اروپای مرکزی رواج یافت. حاملین این موج یهودیان بودند و پیوند این پدیده با یهودیان آنچنان است که در فرهنگهای اروپایی، واژه یهودی مترادف با رباخوار بود.»
در صفحه ۵۸ دربارۀ سینمای غربی فعلی آمده است: «سینمای کنونی، ذاتا هنری است غربی و ایجاباً نمیتواند صفت دینی به خود بگیرد، بیننده در قامت حضرت نوح (ع)، بازیگری را میبیند که در فیلمهای شهوانی بارها دیده است و یا در فیلم یوسف پیامبر (ع)، بازیگر نقش ایشان صبغه مذهبی و دینی ندارد و با مراجعه به فیلمهایی که بعد از فیلم یوسف پیامبر (ع) بازی کرده و محتوایی که در فیلم بدان پرداخته شده است، متوجه این امر خواهید شد.»
در ادامه کتاب، دربارۀ خاندانهای یهودی حاکم بر اقتصاد جهان گفته شده: «اقتصاد الیگارشی آریستوکراتیک(به معنای اشراف تبارسالار) در جهان امروز، از موارد مطالعاتی در رشته اقتصاد سیاسی و مباحث مهم تاریخ غرب معاصر میباشد که متأسفانه در ایران مورد غفلت جدی قرار گرفته است. خاندانهای اشرافی و دودمانسالاری چون «روچیلد»، «ساسون»، «ساسول»، «دمورگان»، «راکفلر»، «آنیلّی» و…، به عنوان پادشاهان اقتصادی و سیاسی غالباً یهودی-صهیونیست، از سهامداران و مالکان اصلی شرکتهای بزرگ و معروف دنیا، خصوصا کمپانیهای عظیم نفتی و گازی چون «توتال»، «رویال داچ شل» و… هستند.»
در صفحه ۱۹۹ کتاب اقتصاد صهیونیسم درباره کسب درآمد صهیونیستها از راه تجارت اسلحه این گونه آمده است که: «یهودیان از جمله گروههایی بودند و هستند که از این وسیله (خرید و فروش سلاح) برای کسب درآمد و غلبه بر دشمنان خود استفاده میکردند. لذا در قرون گذشته، یهودیان با تجارت اسلحه به پولهای زیادی دست یافتند. آنها جنگها را به پا میکردند و اسلحه میفروختند و از این طریق هم دشمنان خود را سرکوب و هم کسب ثروت میکردند. از جمله توطئههای آنان، مشارکت در جنگهای جهانی و جنگهای منطقهای، مثل جنگ انگلستان با فرانسه، آشوبهای داخلی اروپا و آمریکا، مسئله فلسطین، انقلابهای مارکسیستی در کشورهایی مانند روسیه، فرانسه و کمکهای مالی و تسلیحاتی به طرفین درگیر است.
به طور مثال: خاندان یهودی روچیلدها یک اصل کلی داشته که لرد روچیلد و برادرانش براساس آن فعالیت میکردند؛ باید آتش جنگها را برافروزیم و میلیونها سود ببریم. در حقیقت جنگها برای خاندان کثیف روچیلد، نوعی سرمایهگذاری به شمار میآمد. آنها از طریق تجارت اسلحه، وام دادن به کشورها هنگام جنگ، بازسازی، عمران، آبادانی، راهآهن، طرحهای کشاورزی و صنعتی و… سود سرشاری میبردند و به همین دلیل بود که روچیلدها در برخی جنگها به هر دو طرف دعوا کمک مالی میکردند!»
معرفی کتاب اقتصاد صهیونیسم معرفی کتاب اقتصاد صهیونیسم معرفی کتاب اقتصاد صهیونیسم معرفی کتاب اقتصاد صهیونیسم معرفی کتاب اقتصاد صهیونیسم معرفی کتاب اقتصاد صهیونیسم معرفی کتاب اقتصاد صهیونیسم معرفی کتاب اقتصاد صهیونیسم