آشنایی با عرفان مرکاوا
گرشوم شولم(Gersho Sholem) محقق عارفمسلک یهودی در کتاب جریانات بزرگ در عرفان یهودی معتقد است عرفان اولیه یهودی عرفان عرشی بوده است و جوهر آن تأمل در هویت حقیقی خدا نبوده است بلکه شهود ظهور حضرت پروردگار بر عرش را رصد میکرده است.
اولین عرفان مهم یهود و مقدمۀ عرفان کابالا
عرفان مرکاوا(Merkavah,Merkabah) که از اصیلترین شاخههای عرفان یهود است، از اولین گرایشهای عرفانی منظم یهود نیز به حساب میآید که البته از متون و رهبران و پیروان ناشناخته و کهن برخوردار است.
بسیاری از مفاهیم و تفکرات مرکابایی بعدها در اندیشه قبالا و حسیدیسم رشد و نمود پیدا کرد و اما بعضاً نیز دچار تحریف و تبدیل و جرح و تعدیل شد در این عرفان رگههایی از سحر و جادو و علم حروف و اعداد را نیز میشد مشاهده کرد.
این عرفان به سان كل عرفان یهودی نظری عمیق به مسأله نجات و رستگاری و موعود آخرالزمان داشته و فرجام جهان و محاسبه تاریخ دقیق روز رستگاری از اهمیت والایی برخوردار بوده است. گفته میشود که ربی یوحنان بن زکای(Rabbi Jochanan ben zakkai) قرن دوم قبل از میلاد به عنوان پدر و بنیانگذار عرفان مرکاوا مطرح است.
از آنجا که اطلاعات موجود مربوط به این عرفان بسیار محدود است تحلیل و پردازش آن متون و نیز شخصیتهای مطرح در آن چندان ممکن به نظر نمیرسد. خود شولم نیز که از عرفان مرکاوا یاد میکند اطلاعات چندانی از آن نمیدهد.
کتاب حزقیال ریشۀ عرفان مرکاوا
به نظر میرسد که فصل اول کتاب حزقیال نبی نقش مهمی در اندیشه های عرفانی مرکاوا ایفا کرده است. شولم میگوید که حزقیال در توصیفاتش جهان را عرش خدا خوانده است و این جهان عرشی است. او ادامه میدهد که:
«از فصل چهاردهم کتاب حبشی خنوج که شامل کهنترین شرح پیرامون این عرش در کل ادبیات مزبور است، سلسلهای مطوّل از اسناد عرفانی مربوط به متنوعترین شخصیت را ارائه میدهد که دال بر وجود شروح سری جهان عرشی در رسائل اهل مکاشفه مرکابایی است… از جمله رسائل مرکابایی مجموع رسائل موسوم به کتاب هخالوت(Hekaloth) است که کتاب خنوخ یکی از آنهاست. در کنار آنها و مهمتر از آنها، دو کتاب «هخالوت اکبر» و «هخالوت اصغر» است… رسائل هخالوت معمولاً از مکاشفه مرکابا سخن میراند که عرش عماء (مركابا) دارای حجرهها و غرفههای خاص خویش و بعد از آن قصرهای خود است… خدای عارفان مرکابایی چنان سلطان مقدسی است که از دل جهانهای ناشناخته آشکار میگردد و با طی ٩٥٥ آسمان به عرش بهاء نازل میگردد.[1]
هدف عرفان مرکاوا، دیدن مرکب الهی
به هر حال هدف این سنت عرفانی رؤيت عرش يا عرابه الهی(مركبه يا مركب الهی) بوده است و برای نیل به این رؤیت برخی گفتهاند که استاد میبایست به حال مکاشفه عرفانی فرو رود و آنگاه از هفت مقام یا تالار(هخالوت) عبور کند.
هر تالاری را یک فرشته نگهبانی میکند و به آنها که اسم رمز عرفانی درست را نمیدانند اجازه عبور نمیدهد. این رمزها نام مراقبهای هستند که از ترکیب حروف الفبای عبری ساخته میشوند. ایزیدور اپستاین نیز در بحث از عرفان یهود و عمل مرکبه با اشاره به این نکته که در تجربههای عرفانی ، مرکاوا در شاخهای از ادبیات عرفانی معروف به هخالوت (تالارهای آسمانی) به صورت ناقص و پراکنده از دوره گائونی به دست ما رسیده است در توصیف اعمال آن میگوید: به منظور آماده شدن برای عروج به تالارهای آسمانی عرفای مرکاوا که یورده مرکاوا(Yorde Merkabah) نامیده میشوند یعنی کسانی که در عرابه فرود میآیند باید دوره سخت از اعمال زهدآمیز و ریاضتهای شاق از جمله روزههای طولانی را از سر بگذرانند، به نامهای سری خداوند و فرشتگان او متوسل شوند و سرانجام خود را برای حالات خلسه و شور و جذبه عرفانی آماده سازند که به نوعی استحاله منتهی میشود و در آن جسم به آتش تبدیل مییابد.
پس از نیل به این مرحله عارف تصور میکرد که به هفت تالار آسمانی پذیرفته شده است و اگر شایستگی کافی میداشت با مشاهده عرابه الهی پاداش داده میشد و نیز در همان زمان با رازهای آینده یا اسرار جهان علوی آشنا میگردید.[۲]
این مکاشفه و رؤیت مرکاوا يا عرابه الهی و عروج به عرش خداوندی نزد یهودیان مرکاوایی آن چنان قداست و اهمیتی داشت که حتی خواندن گزارشات آن نیز مقدمات و آداب خاص خود را میطلبید و گفته میشود که یوحانان عارف یهودی هنگام شنیدن یا خواندن آن، ردای دعا به تن میکرد و حال تواضع به خود میگرفت.[۳]
عمل مرکبه یا مرکاوا باطنیگری خالص و ساده و معنای سری متون عامی بود و این عمل نه مخصوص هر کسی و نه در هر زمانی و مکانی صورت میپذیرفت. اهل خود را میطلبید و شرایط زمان و مکان خاص خویش را. البته عارفان راستین قادر بودند به بلندترین درجه معرفت و بصیرت روحانی نایل شوند و سوار بر عرابه الهی به حیطۀ اسرار آسمانی راه یابند. برای این گونه عارفان علاوه بر قداست متن هخالوت که متعلق به اواخر دوره گائونی است. سفر پیدایش و خصوصاً كتاب خلقت(سفر یصيرا) كه احتمالاً متعلق به قرن دوم میلادی است بسیار اهمیت و قداست داشت.[4]
مرحوم استاد محمدحسین فرجنژاد به دانشجویانی که میخواستند در زمینۀ دشمنشناسی یهودی فعالیت کنند توصیه میکرد دو کتاب مهم جریانات بزرگ در عرفان یهودی گرشوم شولم و کتاب یهودیت بررسی تاریخی ایزدیور اپستاین را مطالعه کنند. بررسی عرفانهای یهودی به عنوان مهمترین جریانی که در دنیا صاحب رسانه و سرمایه است و در خط باطل علیه خط حق عرفان اسلامی شیعی است اهمیت بالایی دارد.
معرفی کتاب یهودیت بررسی تاریخی
/204
منابع:
- شولم، گرشوم، جریانات بزرگ در عرفان یهودی، ترجمه فریدالدین رادمهر(تهران: نیلوفر، ۱۳۸۵) صص 90-115.
- .ر.ک اپستاین، ایزیدور، یهودیت بررسی تاریخی، ترجمه بهزاد سالکی (تهران: مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، ۱۳۸۵) ص ۲۷۲.
- ر.ک پیترز، یهودیت، مسیحیت و اسلام، ترجمه حسین توفیقی(قم: مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب،۱۳۸۴) جلد سوم، صص ۲۹۳-۲۸۹.
- ر.ک کوهن، شرباک دن، فلسفه یهودی در قرون وسطی، ترجمه علیرضا نقدعلی(قم: مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب ۱۳۸۳) ص۴۶ و ۴۷.
- عرفان مرکاوا عرفان مرکاوا عرفان مرکاوا عرفان مرکاوا عرفان مرکاوا عرفان مرکاوا عرفان مرکاوا عرفان مرکاوا عرفان مرکاوا عرفان مرکاوا عرفان مرکاوا عرفان مرکاوا عرفان مرکاوا عرفان مرکاوا عرفان مرکاوا عرفان مرکاوا
دیدگاهتان را بنویسید