حفظ انقلاب اسلامی در تلاطم جنگ شناختی
در طول تاریخ، همواره عدهای در پی کنترل مردم بوده و برای رسیدن به این هدف، از شیوههای مختلفی بهره گرفتهاند تا در این جنگ نرم پیروز شوند. آخرین لایۀ جنگ نرم، جنگ شناختی است. جنگی که بدون هزینهها و عواقب جنگ سخت، دشمن را بهاهدافش میرساند.
خداوند در مقابل قدرتطلبان، برگزیدگانی را قرار داد تا انسانها را هدایت کرده و آنها را از ظلم ستمگران رهایی بخشند. انبیاء و ائمه (علیهمالسلام)، کسانی بودند که تنها حاکمیت خدا بر انسانها را صحیح دانسته و با هر طاغوتی که به دنبال سلطۀ بر دیگران بود، به مبارزه برمیخاستند. فراگیر شدن عقاید انبیا و ائمه در میان مردم، موجب ترس قدرتطلبان میشد و آنها را به مبارزه وا میداشت.
پیروزیهای جبهۀ حق به رهبری انبیا و ائمه بر جبهۀ باطل، به دشمن فهماند که توان مقابلۀ نظامی با مومنان را ندارد؛ زیرا اتحاد بین امام و امت موجب میشد هیچ مانعی برای رسیدن به اهدافشان وجود نداشته باشد. تنها راه مقابله با جبهۀ حق، بر هم زدن این اتحاد بود و این مسأله در صورتی ممکن بود که باورهای مؤمنان تغییر کند. این فکر موجب پایهگذاری جنگی شد که امروزه از آن با عنوان «جنگ شناختی» یاد میکنند.
هدف قراردادن قوۀ شناخت عموم مردم و نخبگان به وسیلۀ تغییر هنجارها، ارزشها و باورها را جنگ شناختی میگویند. دشمن برای تحقق این جنگ از امور مختلفی استفاده میکند که از جملۀ آن میتوان به اعتبارزدایی، مشروعیتزدایی، اعتمادزدایی و ناامیدسازی، اشاره کرد. القاء این امور از طرف دشمن، مؤمنان را در مقابل حکومت خود قرار داد و راه را برای حاکمیت دشمن هموار کرد. با این وجود، ائمه دست از مبارزه نکشیده و جنگ شناختی دشمن را با تکنیکهای گوناگونی خنثی کردند.
علما با زنده نگهداشتن راه ائمه، نبرد جبهۀ حق و باطل را ادامه دادند؛ عالمان اسلام با ایثار خود توانستند دشمن را از هدف شوم خود بازدارند. نمونۀ هشیاری علما در مقابل دشمن را میتوان در حکم تحریم تنباکو که میرزای شیرازی داد، مشاهده کرد. با وقوع انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) و سپس آیتالله خامنهای، ایران قدرت نظامی پیدا کرده و مجددا راه جنگ نظامی بر جبهۀ باطل بسته شد.
دشمن که قدرتمندی مردم ایران را دیده بود، سعی کرد با کمک جنگ شناختی، مردم ایران را علیه جمهوری اسلامی واداشته و انقلاب را از درون ساقط کند. جلوگیری از حربههای دشمن نیازمند شناخت نحوۀ مبارزۀ او است. در غیر اینصورت مقابله ممکن نخواهد بود.
روش جنگ شناختی دشمن در ایران
تحریف واقعیت
دشمن برای تخریب چهرۀ جمهوری اسلامی نزد مردم، از دو راه اقدام کرد؛ اول آنکه تلاش کرد با ساخت فیلمهای ضد ایرانی در سینمای هالیوود مانند فیلم 300، چهرۀ ایران را در جوامع بینالمللی خراب کرده تا با این روش امکان ارتباطگیری عامۀ مردم با سایر ملل سخت شود. برخورد مردم کشورها با ایرانیان، دیدگاه آنها را دربارۀ جمهوری اسلامی به بدبینی دچار کرده است.
راه دیگری که برای ایجاد فاصله میان مردم و حکومت در پیش گرفته شد، رواج ماهواره و روزنامههای روشنفکر بود. با خواندن آن روزنامهها و تماشای ماهواره، مردم اطلاعات و اخباری دریافت کردند که تنها بخشی از آن واقعیت داشت و چهرهای خیرخواه از خود به نمایش میگذاشت.
دشمن از این دو طریق، اعتماد بخشی از مردم را به سمت خود جلب کرده و آنها را در مقابل جهموری اسلامی قرار داد. برای درک بهتر اثر رسانه بر دیدگاههای مردم، نگاهی دقیق به سیر آَشوبهای سال 1401 میتواند مفید باشد.
ایجاد یأس و ناامیدی
امید تنها حسی است که ادامهٔ حیات و تحمل سختیها را برای انسان ممکن میکند. امید باعث میشود با دیدن کاستیها کم نیاورده و درصدد جبران آنها برآییم. اگر امید به تحقق هدف وجود داشته باشد، کارهای به ظاهر ناممکن، ممکن خواهد شد. در یک کلام، موتور پیشران هر پروژه، هر مسؤوليت و هر عملیاتی، امید است. با توجه به این نکته، اگر امید ملتی به پیشرفت کشورشان از دست برود، آن حکومت توان انجام هیچ کاری را نخواهد داشت.
تلاش دشمن برای زمینگیر کردن جمهوری اسلامی در صورتی موفق خواهد بود که مردم از حکومت ناامید شده و دست از تلاش برای اصلاح وضعیت کشور بردارند. متأسفانه دشمن در طول سالیان، بوسیلۀ رسانه و مقایسه پیشرفتهای سایر کشورها با کاستیهای ایران، برای مردم این تصور را ایجاد کرده که دیگر کشورها از ایران برتر بوده و ایران همیشه از آنها چند پله عقبتر است.
با در نظر گرفتن این مسأله، به خوبی میتوان تأکید رهبر معظم انقلاب بر ایجاد امید را در زمينههای مختلفی درک کرد. ایشان برای جلوگیری از سیاهنمایی رسانهها، در سخنرانی نوروزی خود شیوۀ انتقاد از مسائل روز را تبیین کردند و به نکات مثبت در کنار نکات منفی اشاره کردند.
نادیدهگیری پیشرفتها
بنابر اصول اثبات شدۀ تربیتی، نشان دادن پیشرفت یک شخص یا مجموعه به او، موجب رشد تلاشهای مخاطب برای رسیدن به هدف شده و سیر رشد او را تسریع میبخشد. نشان دادن عیوب مخاطب به بهانۀ اصلاح وضعیت طرف مقابل، نهتنها کمکی به پیشرفت او نکرده بلکه او را در سراشیبی سقوط خواهد انداخت.
دشمن برای ناامیدسازی مردم از اصلاح وضعیت کشور، ضعفهای حکومت را در نظر آنها بزرگ و نقاط قوت را پیش چشمانشان کمرنگ میکند. به عبارت دیگر، او از هر اتفاقی، بحران ساخته و هر دستاوردی را کمارزش جلوه میدهد.
باتلاق این تفکر به قدری عمیق است که تمام موفقیتهای ما را درون خود کشیده و موشکهای نقطه زن و هایپرسونیک ما را در مقابل صنعت خودروسازی و اقتصاد قرار میدهد. این گونه مردم ایران به جای کمک به پیشرفت کشور، دستاندازی برای رسیدن به آرمانهای انقلاب میشوند.
زوال غیرت دینی
آموزههای اسلام علاوه بر عقلانیت، احساسات را نیز در برداشته و پیروانش را به ارتباط قلبی با پیشوایان دینی دعوت میکند. اگر اسلام تنها به مسائل خشک عقلی اکتفا میکرد، هیچگاه موجب بروز قیامهای متعدد نمیشد و به مؤمنان انگیزۀ ایستادگی نمیداد. از این رو است که اسلام عقل را در کنار قلب قرار داده و مسلمانان را در دو جبهه تقویت میکند. ماه محرم از جمله مناسک دینی است که احساسات مسلمانان به سیدالشهداء (علیهالسلام) در کنار عقل تبلور پیدا میکند.
مسلمانان با اعتقاد به حقانیت اسلام و علاقهای که به ائمه دارند، همواره پرچم اسلام را در طوفان بلایا برافراشته نگهداشته و از آن حراست کردهاند. با در نظر گرفتن این مسأله، دشمن دریافت تا مادامی که مردم با اسلام و پیشوایانش رابطۀ قلبی داشته باشند، نمیتوان این دین را ریشهکن کرده و مردم را به سلطۀ خود درآورند.
دشمن با القاء شبهه در خصوص سیدالشهداء (ع) و نبرد کربلا، قراردادن ایشان در مقابل ملیگرایی و اهانت به بیرقشان، تلاش کرد تا مردم را از امام حسین (ع) دور کرده و آنها را نسبت به الگوهای دینی بیتفاوت کند؛ زیرا با از دست رفتن الگوی دینی، دشمن الگویی را برای آنها تعیین و مردم را از مسیر حق خارج میکند. دشمن به ماه محرم بسنده نکرده و به دنبال تخریب مسائل بنیادین دین برآمده است تا از این طریق بتواند غیرت دینی مردم را زائل و آنها را سست کند.
راهکارهای مقابله با جنگ شناختی
برای مقابله با عملیات دشمن برای تخریب عقاید ملت ایران، باید بر نقاطی تکیه کنیم که دشمن سعی در تضعیف انقلاب با آن مسائل دارد. با توجه به این مطلب، چند راهکار در مقابل جنگ شناختی دشمن میتواند مفید باشد.
افزایش آگاهی
مطالعۀ کتب مبانی اسلام و انقلاب اسلامی موجب استحکام باورها و عقاید شده و اندیشه و قدرت تحلیل را ارتقا میدهد. در اینصورت دشمن نخواهد توانست با هیچ عملیات روانی و شناختی، انقلاب را در نظرمان خراب کرده و غیرت دینی را از ما سلب کند.
جهاد تبیین
تقویت مبانی فکری باید در نهایت به جهاد روایت و تبیین برای مردم بیانجامد. در غير اینصورت تقویت قشر انقلابی به تنهایی نمیتواند ضامن بقای حکومت اسلامی باشد. باید در نظر داشته باشیم که غفلت ما از هر نفر، زمینۀ سلطۀ دشمن را بر او فراهم میکند. رهبر معظم انقلاب در خصوص جهاد تبیین، سه قید فریضه، عینی و فوری را ذکر میکنند که توجه به معنای هر کدام، اهمیت این عمل را روشن میسازد.
فریضه به معنای لزوم انجام یک عمل به دلیل شدت اهمیت آن کار بوده و هنگامی که قید «عینی» به آن ضمیمه میشود، لزوم انجام آن عمل توسط همۀ مخاطبین را بیان میدارد. آیتالله خامنهای با بیان قید «فوری»، میزان اهمیت جهاد تبیین را به حد اعلا رسانده و هرگونه تعلل درمورد این فریضه را منع میکنند. جامۀ عمل پوشاندن به این دستور، منجر به هدایت مردم خواهد شد.
ولایتپذیری
هنگامی که قدم در راهی ناشناخته میگذاریم، بهدنبال یک راهنما میگردیم تا مسیر را به خوبی بشناسد؛ زیرا تنها با اعتماد به یک راه بلد میتوان از درهها و نقاط خطرناک به سلامت عبور کرده و به مقصد برسیم. مسیر سعادت و کمال انسانی، مسیری طولانی و پر پیچ و خم بوده و انسان از ابتدای خلقت تاکنون، در حال پیمودن این مسیر است.
بدیهی است راهی که انسان را به خدا رسانده و او را از سلطۀ قدرتطلبان رها کند، دشمن را از این مسیر ترسانده و باعث تلاش آنها برای گمراهی مردم میشود. انسانی که بهدنبال سعادت در این راه و رسیدن به مقصد است، باید دستورات راهنما را اطاعت کرده و با وسوسههای دشمن گمراه نشود.
اگر ملت ایران، به فرامین رهبر انقلاب عمل کنند، مافیا را در کشور زدوده و با قدرت خود، کلام رهبر را محقق کنند، بهطور قطع اوضاع اصلاح شده و تلاش دشمن کاری از پیش نخواهد برد.
ارتقاء بصیرت رسانهای
اگر مردم ایران نگاه خود را به رسانه اصلاح کرده و با تفکر انتقادی به مسائل بنگرند، از وقوع بسیاری از مشکلات جلوگیری خواهد شد. فتنههایی که فضای جامعه را ملتهب میکند، با اتکا بر جهل مردم، اعتمادشان را جلب کرده بودند.
اعتقاد به وجود جنگ اولین قدم برای پیروزی است
اعتقاد به این مطلب که در حال مبارزه هستیم، موجب میشود که اصلاح وضعیت موجود راحتتر شود؛ زیرا در هنگام مبارزه، سربازان خط اول جنگ، خود را تقویت کرده و دشمن را رصد میکنند. مردم نیز در این شرایط، به جنگ بیتوجه نبوده و به بیپناهان پناه میدادند تا در هنگام شلیک موشک از طرف دشمن، آسیب نبینند.
باوجود تغییر فضای جنگ، هنوز ما نیازمند این روند بوده و علاوهبر اندیشمندان که سربازان خط اول هستند، سایرین نیز باید از مردم در برابر شبهات محافظت کرده و آنها را با نخبگان همراه کنند. اگر به درستی فضای نبرد را درک کنیم و بدانیم چگونه باید با دشمن مبارزه کنیم، به کمک خدا پیروز این نبرد بوده و جبهۀ باطل را از صحنۀ روزگار محو خواهیم کرد./206/
بیشتر بخوانید:
دیدگاهتان را بنویسید