آقا محمدحسین در علوم انسانی یک الگو بود
حجت الاسلام عبدالحسین خسروپناه گفت: آقا محمدحسین در بحث علوم انسانی یک الگو بود، معمولاً ما در حوزه علومانسانی و حوزه علوماسلامی متخصصین علم محوری داریم که از زاویه دید خویش یک مسأله را حل میکند مثلاً شخصی متخصص فقه هست یا کسی متخصص فلسفه، جامعه شناسی و یا اقتصاد است.
اما وقتی شخصیت آقا محمدحسین را مطالعه میکنیم نمیتوانیم بگوییم ایشان یک روانشناس یا یک اقتصاددان بودند بلکه ایشان موضوعات را از منظرهای مختلف مطالعه میکردند کاری که امروزه و در قرن بیست ویکم دنیای غرب به آن توجه پیداکرده ولی هنوز دانشگاههای ما متوجه این موضوع نیستند.
هندسه ذهنی و حیات علمی استاد محمدحسین فرجنژاد
هنوز در دانشگاهها میبینیم که دانشکده اقتصاد داریم، دانشکده روانشناسی و… که هرکدام به صورت مجزا ازهم است، شیوهی مرحوم آقا محمدحسین به این صورت بود که وقتی میخواستند یک موضوعی را مطالعه کنند نگاه فلسفی، مبانی هستیشناختی، معرفتشناختی، انسانشناختی، ارزششناختی، دینشناختی به موضوع داشتند.
دکتر خسروپناه ادامه داد: مانند خیلی از فلاسفه که زمانی که بحث مثلاً هستیشناسیشان تمام میشود مأموریتشان هم تمام میشود نبود بلکه همچنان مأموریتشان ادامهداشت. مرحوم آقا محمدحسین به این مبانی توجه میکرد و کاربست آن مبانی را نسبت به مقولهای مثل رسانه و یا فضای مجازی مطالعه میکرد، سپس موضوع را از منظر قرآن بررسی میکرد.
این شیوه کاملاً با شیوه مفسرین فرق دارد. ایشان بحث فقه را هم توجه داشت به هر حال چون تحصیل کرده حوزه بود و دغدغههای فقهی هم داشت یعنی یک نگاه کاملاً میانرشتهای داشت و انگشتشمار هستند آدمهایی که بتوانند یک مقوله را بهصورت میانرشتهای مطالعه کنند و درمورد آن نظر بدهند.
حجت الاسلام عیدالحسین خسروپناه بیان کرد: آقا محمدحسین جزو معدود افرادی بود که اگر در بحث رسانه و یا فضای مجازی کار میکرد در کنار آن عقبۀ دینی صهیونیسم، عرفان یهودی و عقبههای فلسفی را هم میدید. این کارِ بسیار دشواری است و من بهعنوان یک طلبهای که کارم تحقیق و پژوهش است میدانم که این کار سنگینی است.
عبدالحسین خسروپناه اذعان کرد: من توفیق نداشتم کتابهای این استاد بزرگوار را مطالعه کنم اما همین که یک تفحصی در کتابهایشان داشتم به یکی از دوستان گفتم که ایشان یک علامه بود و واقعاً این تحقیقات کار یک نفر نیست و خیلی سخت است یک نفر یک موضوع را در دست بگیرد و تا این حد ریشهیابی کند.
دکتر عبدالحسین خسروپناه : فرجنژاد عمیقتر از آوینی بود
هنر شهید آوینی این بود که سینما را از منظر یک عقبه فکری و معرفتی میدید و به نظر من ایشان هم راه شهید آوینی را بسیار عمیقتر و قویتر و دقیقتر ادامه دادند.
البته شهید آوینی هم سن زیادی نداشت و نسبت به سنشان حکیم بودند و مرحوم استاد فرجنژاد هم این راه را با دغدغههای دینشناختی، دغدغههای فلسفی و فقهی ادامه دادند.
یک نکته و یک خواهشی که از دوستان دارم این است بدانید ایشان الان نیز در راه است در راه و مسیر رسیدن به کمال، مثل حاج قاسم عزیز.
دکتر عبدالحسین خسروپناه اذعان کرد: من بهعنوان یک طلبهای که فقط یکبار توفیق داشتم حاج قاسم را از نزدیک ببینم هربار در کارهای علمی و پژوهشی و هر فعالیت اجتماعی گیر میکنم و یا به ادامه کار شک میکنم توسلی به حاج قاسم میکنم و به کمک ایشان میفهمم این کار را ادامه دهم یا نه.
این اشخاص سعۀ وجودی پیدا میکنند، شک نکنید مرحوم فرجنژاد در حال حاضر با سعه وجودی در جمع شما قرار دارد، قبلاً با بدن مادی در بین ما بود ولی الان با سعۀ وجودی در بین ما است پس اصلاً رفیق نیمهراه نیست.
هر نیروی باهوشی را تور میکرد
خسروپناه اشاره کرد: یکی دیگر از ویژگیهای این شخصیت که همه به آن اعتراف میکنند وِلایی بودن و با بصیرت بودن او بود، عزیزان لازم است بدانید ولایتمدار واقعی بودن به حرف زدن نیست.
بعضی از ولایتمداران ما دکاندار هستند و نانشان را در ولایت مداری به دست میآورند. این بهعنوان ویژگی دوم است و ویژگی سوم روحیه جهادی و مجاهد بودن او است.
انسان مجاهد زندگیاش، مالش، جانش و حتی خانوادهاش را وقف جهاد میکند همانطور که آیه ۹۵ سوره نساء میفرماید: «لَا يَسْتَوِي الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ غَيْرُ أُولِي الضَّرَرِ وَالْمُجَاهِدُونَ فِی سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِينَ دَرَجَةً ۚ وَكُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَى وَفَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَى الْقَاعِدِينَ أَجْرًا عَظِيمًا» که دقیقاً مصداق این آیه، آقا محمدحسین است.
(هرگز) افراد باایمانی که بدون بیماری و ناراحتی، از جهاد بازنشستند، با مجاهدانی که در راه خدا با مال و جان خود جهاد کردند، یکسان نیستند! خداوند، مجاهدانی را که با مال و جان خود جهاد نمودند، بر قاعدان [= ترککنندگان جهاد] برتری مهمّی بخشیده؛ و به هر یک از این دو گروه (به نسبت اعمال نیکشان،) خداوند وعده پاداش نیک داده، و مجاهدان را بر قاعدان، با پاداش عظیمی برتری بخشیده است.(نساء/95)
این آیه کار با کفار و منافقین ندارد، بلکه مؤمنین را دستهبندی میکند و میفرماید بعضی مؤمنین قاعد هستند از جایشان بلند میشوند ولی حرکتی ندارند که قرآن در این باره میفرماید این دسته از قاعدین با مجاهدینی که فیسبیل الله هستند و زندگیشان را وقف کار میکند فرق میکنند.
آقا محمدحسین برای همه وقت داشت و هر نیروی باهوشی را تور میکرد، او جزء مجاهدین است، مجاهد نیروساز و پرورشدهنده و تربیتکننده، بعضی از آدما فقط به فکر رشد خودشان هستند که عالم، فقیه و فیلسوف شوند اما بعضیها مثل آقا محمدحسین وقت میگذارند و نه اینکه کاسبی کنند.
زندگیاش وقف خدا بود
حجت الاسلام و المسلمین عبدالحسین خسروپناه بیان کرد: انسانی که زندگیاش وقف خدا کردهاست شهید است. ایشان هم میتوانستند مثل خیلیها به حوزه برود و یک بحث فقهی که کلی منابع درباره آن وجود دارد را دنبال کند و یک نظریهای مختص بهخود بدهد، اما ایشان تلاش خودش را در زمینههای لازم بحث رسانه و سینما بحثهای پیچیدهای هستند و آن هم سینمای دینی که عقبه دینی و صهیونیستی دارد بسیار پیچیدهتر است در حالی که منبع آنچنانی نیز در این باره وجود ندارد.
این یک جهاد علمی است. ایشان در طب، در علوم شناختی، در رسانه، در فضای مجازی و در ادیان دستی داشتند که هر کدام از اینها بهطور جدا باید عمری را صرف کرد تا بتواند چیزی به دست بیاورد، این گستره و عمق مطالعات و نگاه مسألهمحوری او با نگاه بین رشتهای یک الگو است که نیاز است آن را مدون کنید و ترویج شود.
مدل ورود استادفرجنژاد به بحث الگوسازی شود
دکتر عبدالحسین خسروپناه در انتها گفت: مسأله دیگر، مخاطبانِ این بزرگوار هستند که نخبگان، فضلا و نوجوانان و عموم مردم را شامل میشود که این موضوع نادری است چون بعضیها فقط مخاطبانشان یکی از این دسته هستند پس این گستره مخاطب هم یک ویژگی است که در ایشان وجود داشت.
عرض کردم من نمیفهمم این حکمت الهی را و اینکه من نمیدانم چقدر در حوزه و دانشگاه باید زمان بگذرد تا یک این چنین استاد بینظیری داشته باشیم.
و من خواهشی از دوستان اهل پژوهش دارم که نحوه و مدل ورود آقا محمدحسین را به حوزه علوم انسانی را مدون و الگوسازی کنید. خدایا این اخلاص، جهاد، علم و دانش و بصیرت و ولایتمداری مرحوم فرج نژاد را نصیب همه ما بفرما.
او جای «حق» خود، به «تکلیف» میاندیشید