یهودیان از اولین مبارزۀ خود با ادیان آسمانی تا زمان حاضر، ضربههای جبران ناپذیری را بر پیکرۀ ادیان الهی وارد کردهاند. در این راه، عملیات روانی تنها نبردی بود که به آنان کمک کرد تا در هزینههای خود صرفهجویی کرده و از پیروان ادیان الهی برای جلوگیری از جریان حق بهره بجویند. تعویض جریان و نتیجۀ این مبارزه، تنها با شناخت این مبارزه، روش و تکنیکهایی که در آن بهکار برده میشود، ممکن است.
با پیشرفت و توسعۀ علوم مختلف و رشد ذهنی انسان، عملیات روانی نیز رشد چشمگیری کرده و تکنیکهای مختلفی برای آن به اثبات رسید. شناخت این تکنیکها موجب جلوگیری از تحقق آن حربهها و سبب جبران حملات حریف میشود. در این میان، تعداد این تکنیکها بسیار بوده و ذکر تمام آن از حوصلۀ مخاطب خارج است. از این رو تنها به ذکر چند مورد از آنها اکتفا کرده و به تطبیق این تکنیکها در تقابل یهود با اسلام میپردازیم.
تکنیکهای عملیات روانی یهود
فریب
یکی از تکنیکهایی که گروه هدف را در شرایطی بر خلاف واقعیت قرار داده تا هوشیار بودن حریف را از آنها سلب کند، تکنیک فریب است. یهودیان در برهههای مهمی از این تکنیک بهره برده و به وسیلۀ این حربه، به مقاصد خود رسیدهاند. از جمله مواردی که یهودیان با این تکنیک به اهداف شوم خود دست یافتهاند، تحریف دین مسیحیت است. پولس با وارونه کردن حقیقت، پیروان حضرت مسیح(ع) را فریب داده و آنها را از پطرس که جانشین واقعی حضرت عیسی (ع) بود، دور کرد. جدایی مردم از جانشین پیامبر خدا، کار را برای تحریف مسیحیت به وسیلۀ یهود آسان نمود.
با وجود موفقیت یهود در این برهه، همواره بخت با آنها یار نبوده و موقعیتهایی پیش میآمد که با هوشیاری مؤمنان، یهود از اهداف شوم خود باز میماند. بهطور مثال میتوان به زمانی اشاره کرد که سران یهود نزد پیامبر رفته و ادعا کردند اگر پیامبر در نزاع آنها و گروهی دیگر، به نفع آنها حکم بدهد، سران یهود و پیروانشان به دین اسلام روی میآورند. خداوند کریم با نزول آیه 49 سوره مائده، نیرنگ آنها را برملا کرده و یهود را در نزد مردم رسوا کرد.
شایعه
یکی از مهمترین حربههایی که جبهه باطل به جبهه حق میزند تا جنگ باخته را تبدیل به برد کند، تکنیک شایعه است. شایعه گزارهای است که منبع آن ناموثق است؛ به همین دلیل یافتن منبع نشر آن اغلب دشوار یا ناممکن است. شایعه دهانبهدهان چرخیده و میل گروهی از جامعه را به صورت واقعیت نشان میدهد.
جنگ بدر، اولین جنگ پیامبر اکرم با مشرکان بود. مشرکان در این نبرد از نظر تعداد و امکانات قویتر از مسلمانان بودند اما هنگامی که ارادۀ خدا به امری تعلق بگیرد، وقوع آن امر حتمی است. لشکر اسلام به رهبری پیامبر، در این نبرد نابرابر پیروز شده و قدرت خود را به رخ دشمنان کشیدند. پیامبر اسلام برای رساندن این خبر به مردم مدینه، زید را که فرزندخوانده ایشان بود، به همراه عبدالله بن رواحه، سوار بر شتر خود کرده و به مدینه فرستادند.
هنگامی که یهودیان، شکست مشرکان را در جنگ بدر فهمیدند، با کمک منافقان سعی کردند نتیجۀ به دست آمده را از بین ببرند. آنها بین مردم شایعه کردند که خبر پیروزی مومنان دروغ بوده و پیامبر کشته شده است. یهودیان از نسبت بین زید و پیامبر سوء استفاده کرده و گفتند زید به دلیل ناراحتی نمیداند چه میگوید. این حربۀ یهود نیز با ورود پیامبر اکرم(ص) به مدینه ابتر ماند.
تحریف
اساس مقابله با دشمن، اختلاف در اهداف و مقاصد است. او به دلیل اهدافش با تو میجنگد و تو به علت اهدافت ایستادگی میکنی. تکنیک تحریف باعث خارج شدن دشمن از مسیر اهدافش و نزدیک شدن او به اهداف تو میشود. تحریف عبارت است از تغییر واقعیت و دگرگون کردن حقایق. تحریف یا در حیطۀ الفاظ رخ داده و کلماتی کم یا زیاد میشود و یا در حیطۀ معنا رخ داده و مراد گوینده را تغییر میدهند.
یهود برای رسیدن به اهداف شوم خود، از هر دو شیوۀ تحریف در قبال سه گروه بهره گرفت. یکی از گروههایی که یهودیان از تحریف برای فریب آنها استفاده کردند، همکیشان خود بودند. آنها برای ملحق نشدن پیروان دین یهود به اسلام، آیاتی از کتاب مقدس را که در خصوص پیامبر موعود صحبت کرده بود، تحریف کردند. یهودیان از این طریق توانستند همکیشان خود را دچار سردرگمی کرده و مانع مسلمان شدن عدهای از آنان شوند.
گروه دیگری که یهودیان برایشان برنامه داشتند، مسلمانان بودند. آنها با کمک این تکنیک، مسلمانان را استهزاء و تمسخر کردند و سعی در ناامید و دلسرد کردن آنها داشتند. آیه 104 سوره بقره، راوی یکی از تحریفهایی است که یهودیان علیه مسلمانان انجام دادند. «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقُولُوا رَاعِنَا وَقُولُوا انْظُرْنَا وَاسْمَعُوا ۗ وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ أَلِيمٌ».
لفظ «راعنا» که در اول آیه بیان شده است، اگر از ماده «رعی» باشد، به معنای مهلت دادن است اما اگر از ماده «رعونه» باشد، به معنای کودنی و احمق کردن است. علت بیان ریشههای این کلمه، وضوح بیشتر واقعهای است که در قبال مسلمانان رخ داد و پیامبر با هوشیاری خود جلوی آن را گرفت. هنگامی که پیامبر اسلام، آیات قرآن را برای مردم توضیح میدادند، بعضی از مردم نیاز به بیان آهستهتر داشته و با بیان لفظ «راعنا»، خواسته خود را بیان میکردند.
در این میان، یهودیان با ارادۀ معنای دوم «راعنا»، از این لغت سوء استفاده کرده و پیامبر اسلام و مومنان را استهزاء کردند. تحریفی معنوی که یهود در بیان این لفظ به کار برد، با نزول آیه 104 سوره بقره برملا شده و به مردم تذکر داده شد تا به جای «راعنا» از «انظرنا» استفاده کنند.
آخرین گروهی که به وسیلۀ تکنیک تحریف، بهشان از طرف یهودیان ظلم شد، مسیحیان راستین و پیروان حضرت عیسی(ع) بودند. تحریفی که یهود به وسیله پولس در این دین الهی وارد کرد، همواره نقل محافل تحلیلی بزرگان است. یهود برای عوض کردن جهت عقیدۀ مسیحیان، نهتنها الفاظ را کم یا زیاد؛ بلکه مراد خدای متعال را تحریف کرد.
تفرقهافکنی
ایجاد و یا زنده کردن اختلافات بین دو یا چند گروه هدف، باعث جدایی افتادن میان آنها شده و امکان کنترل هرکدام را برای فرد عامل راحتتر خواهد کرد. ضربالمثل «تفرقه بینداز و حکومت کن» که از قدیم مردم استفاده میکنند، به خوبی عملکرد این تکنیک را برای ما روشن میسازد. این حربه همواره دستور کار جبهۀ باطل بوده و یهود در بسیاری از مواقع از آن استفاده میکند.
هجرت پیامبر اکرم(ص) به مدینه و تشکیل حکومت اسلامی، موجب شد دو قبیلۀ اوس و خزرج که دشمنی دیرینه با یکدیگر داشتند، پیمان برادری با هم بسته و اختلافات خود را کنار بگذارند. این عمل پیامبر اسلام(ص)، موجب خشم یهودیان شد؛ زیرا در زمان جاهلیت، یهودیان با استفاده از تکنیک تفرقهافکنی، اوس و خزرج را در برابر هم قرارداده و با این روش بر اعراب یثرب حکومت میکردند.
هنگامی که اوس و خزرج در محلی تجمع کرده بودند، یهودیان از فرصت استفاده کرده و با بیان خاطرات مبارزۀ آنها، کینه را در دل این دو قبیله زنده کردند. بلافاصله این خبر به اطلاع پیامبر اکرم(ص) رسیده و تذکر ایشان موجب خنثی شدن حربۀ دشمن شد.
خنثی کردن تکنیکهای یهود
عناد یهودیان با ادیان آسمانی، بر هیچ اهل معرفتی پوشیده نیست. یهودیان همواره مترصد فرصتی برای ضربه زدن به شریعتهای الهی هستند؛ زیرا جبهۀ حق و انبیاء الهی به دنبال رشد و زنده کردن عقل هستند تا به این وسیله انسانها به کمال و سعادت دست بیابند اما این دقیقا نقطه مقابل اهداف یهود است. یهود برای دستیابی به حکومت جهانی باید مردم را در جهل نگه دارد تا کسی علیه او قیام نکند.
جنگ نظامی همواره نیاز به پشتیبانی مالی و انسانی داشت اما با استفاده از تکنیک فریب، شایعه، تحریف، تفرقهافکنی و…، جنگی را علیه ادیان آغاز کرد که هم نیاز به خرج کمتری داشت و هم اثر بیشتری بر مخاطبان میگذاشت. یهود با استفاده از عملیات روانی، احساس برتری بر حریف خود پیدا کرده بود اما آنقدر مست بادۀ غرور شد که فراموش کرد هیچ دستی بالاتر از دست خدا نیست. خداوند در بسیاری از مواقع بهوسیله ولی خود، حربۀهای یهود را خنثی و نقشههای یهودیان را نقش بر آب کرد.
پیروزی یهودیان در بعضی از حملاتشان، نباید موجب ناامیدی و دلسردی ما بشود بلکه خداوند در طول تاریخ به ما ثابت کرده است که تنها با هوشیاری میتوان در جلوی این قوم لجوج ایستادگی کرد. تنها راه مقابله با یهود، شناخت روش نبرد او و شیوۀ مقابله با آن است. علیرغم ذکر چند مورد از تکنیکهای عملیات روانی در متن حاضر، تسلط بر حربۀهای یهود نیاز به مطالعه بیشتر دارد./206/
بیشتر بخوانید:
عملیات روانی عملیات روانی عملیات روانی عملیات روانی عملیات روانی عملیات روانی عملیات روانی عملیات روانی عملیات روانی عملیات روانی عملیات روانی عملیات روانی عملیات روانی