اخبار روز

ورود / عضویت

تاریخچه شکل‌گیری کشور جعلی اسرائیل

در گوگل مپ که نگاه می‌کنیم، حوالی لبنان و فلسطین، کشوری اشغالی به اسم اسرائیل را می‌یابیم. کشوری که بیش از صد سال است با خونریزی و ظلم به فلسطینی‌ها، سعی در محکم کردن جای پای خود در منطقه داشته است.
تاریخچه شکل‌گیری کشور جعلی اسرائیل

در گوگل مپ که نگاه می‌کنیم، حوالی لبنان و فلسطین، کشوری اشغالی به اسم اسرائیل را می‌یابیم. کشوری که بیش از صد سال است با خونریزی و ظلم به فلسطینی‌ها، سعی در محکم کردن جای پای خود در منطقه داشته ولی زهی خیال باطل که سست‌ترین خانه، خانه عنکبوت است. این که چطور پای اسرائیل به منطقه آسیا باز شده است، مطلبی است که در نوشته پیش رو درصدد بررسی آن هستیم.

طور سینا که در جنوب صحرای سینا قرار گرفته و صحرای سینا نیز در شمال شرقی کشور مصر و هم‌مرز با فلسطین، اردن و عربستان است[1]، قداست قابل توجهی بین متشرعان دارد. محلی که خدا به حضرت موسی (ع) امر کرد که نعلین خود را در بیاورد[2] و او را به پیامبری برگزید. آنجا بود که حضرت موسی(ع) پس از چهل روز عبادت تورات شریف را دریافت کرد و همانجا محل وفات ایشان است.[3] شاید به همین سبب بود که اولین محل سکونت پیشنهادی یهودیان در سال 1517 میلادی، طور سینا بود. محلی که آغازی باشد بر حکومت یهود به طور رسمی. طور سینا محل مناسبی برای اهداف یهود به نظر می‌رسید اما آن‌ها یک عامل مهم را در نظر نگرفته بودند.

قلمرو حکومت عثمانی در سال 1517 میلادی مصر را هم پوشش می‌داد و برای مهاجرت یهودیان به طور سینا، اجازه پادشاه لازم بود و پادشاه آن زمان، سلطان سلیم اول با قاطعیت و صراحت از مهاجرت یهودیان، ممانعت ورزید[4]. این حکم با مرگ سلطان سلیم اول به پایان نرسید و سلطان سلیمان قانونی، فرزند سلیم اول این حکم را ابقا کرد و یهودیان تا پایان سلطنت 46 ساله[5] او نتوانستند به این نظریه جامه عمل بپوشانند.[6]

با مرگ سلطان سلیمان قانونی و انحراف پادشاه‌های بعدی، فضا برای یهودیان باز شده و آغاز مهاجرت به طور سینا با حرکت آبراهام شد اما دیری نپایید که به دلیل آزار و اذیت راهب دیر سانت کاترین به دست یهودیان، حکم اخراج آن‌ها از این منطقه صادر شد.[7] بعد از گذشت 100 سال، بریتانیا به مصر لشکرکشی و آن را در سال 1882 به اشغال خود در آورد. اشغال مصر چراغ سبزی به یهودیان برای تحقق آرزویشان بود. از این‌رو تئودور هرتزل، این پیشنهاد را مجددا مطرح کرده و حتی از طور سینا به‌عنوان «فلسطین‌المصریة» یاد کرد تا در قدم بعدی اشغالشان، به سمت فلسطین حرکت کنند.

او برای تحقق این امر در سال 1898 میلادی به سراغ تشمبرلین، وزیر مستعمرات و لرد لانزدان، وزیر خارجه بریتانیا رفت و این در حالی بود که عبدالحمید دوم، امپراتور عثمانی از مهاجرت آن‌ها به فلسطین مخالفت می‌کرد.[8] آن‌ها که به دنبال مقاصد خودشان بودند، این طرح را تایید کردند اما بازهم روزگار بر وفق مراد یهودیان نچرخید و با مخالفت سلطان عبدالحمید دوم، پادشاه عثمانی، طرح اسکان یهودیان در طور سینا متوقف شد[9] و یهودیان را به کلی ناامید کرد.

بعد از طور سینا، فلسطین بهترین گزینه برای یهود به شمار می‌رفت اما این کشور هم جزو قلمرو عثمانی بوده و یهود با مانعی جدی به اسم عبدالحمید روبرو بود. جدیت عبدالحمید دوم در ممانعت از سکونت یهودیان به حدی بود که تئودور هرتزل از امکان سکونت در فلسطین ناامید شده و در کتاب کشور یهودی خود، پیشنهاد تشکیل حکومت یهود را در کشور آرژانتین بدهد.[10]

البته این مطلب نشانه دست برداشتن یهود از فلسطین نبود و تئودور هرتزل در سال 1897 که خزانه عثمانی به دلیل جنگ با یونان خالی شده بود، مبلغ قابل توجهی را از یهودیان جمع‌آوری کرده و به عبدالحمید پیشنهاد داد تا او اجازه ورود یهودیان به فلسطین را صادر کند اما بازهم با مخالفت جدی عبدالحمید روبرو شد.[11]

پس از این ماجرا، هرتزل کنگره‌ای صهیونیستی را در شهر بال سوئیس ایجاد کرد و در اولین جلسه‌شان مصوب کرد که فلسطین تنها وطن یهودیان بوده و در صورت ادامه ممانعت عبدالحمید، عثمانی را براندازی می‌کنند. عبدالحمید در جواب آن‌ها، ممنوعیت اقامت یهودیان غیر فلسطینی را بیش از 30 روز صادر کرد. جدیت عبدالحمید بر فرمان مذکور به حدی بود که نه‌تنها یهودیان با کمک از بریتانیا هم نتوانستند او را مجبور به عقب‌نشینی کنند بلکه او وطن‌گزینی فلسطین برای یهودیان مگر در شمال آن را ممنوع کرد.[12]

استثناء موجود در فرمان عبدالحمید، نقطه امیدی برای سوءاستفاده یهودیان شده و آن‌ها از سال 1903 شروع به مهاجرت به شمال فلسطین کردند. هرتزل که تمام سعی خود را بر راضی کردن عبدالحمید گذاشته بود و بر آن پافشاری می‌کرد، این حجم از فشار او را به کام مرگ برده و در سال 1904 پرونده تئودور هرتزل برای همیشه بسته شد.[13]

در سال 1904 یهودیان در اولین قدم، یک کیبوتص را بنابر یک سیستم کشاورزی تعاونی با مشارکت در کار و تولید تأسیس کردند. آن‌ها در قدم بعدی آن را به یک سیستم مبنی بر جواز معاشرت‌های جنسی بدون ازدواج تبدیل کرده[14] و در همین راستا یک آبادی بزرگ در شمال فلسطین تاسیس کردند.[15]

عبدالحمید که از اعمال یهودیان و حمایت اروپا از آنان مطلع بود، شروع به پیوند کشورهای عربی کرده و به همین منظور در سال 1908، خط راه‌آهنی را ایجاد کرد که از مدینه منوره آغاز می‌شد، از فلسطین و شام عبور کرده و به ترکیه می‌رسید. این عمل عبدالحمید بر یهودیان ثقیل آمده و توسط انجمن ترکیه جوان که دارای شاخه‌ای به نام اتحاد و ترقی بود، به فعالیت پرداختند. این انجمن با جذب گروهی از رهبران عثمانی توانست بر حکومت چیره شده و در هفتمین ماه 1909 عبدالحمید را با فتوای یک مفتی، عزل کنند.[16]

سلطان محمد رشاد به‌صورت رسمی و انجمن اتحاد و ترقی به‌صورت غیر رسمی حکومت را در دست داشتند. نفوذ حکومت عثمانی در دست سه وزیر بود که هر سه عثمانی بودند. پس از شش ماه و صورت گرفتن چندین انقلاب مردمی علیه حاکمیت یهود، شاه و حزب اتحاد و ترقی، عده‌ای از رهبران حزب کشته شده و شاه به جای خود برگردانده شد.

مصطفی کمال یا آتاتورک که یکی از رهبران این حزب بود، لشکری نظامی را از منطقه سلانیک(یکی از روستاهای ترکیه) حرکت داد و پایتخت را اشغال کرد. پس از تصرف پایتخت، حزب به وضع چندین قانون پرداخت که در رأس آن‌ها، اجازه مهاجرت یهودیان به فلسطین به چشم می‌خورد. حزب به آن‌ها اجازه داد تا به فلسطین مهاجرت کرده و زمین خریداری کنند.[17]

البته کار یهودیان به خریداری زمین محدود نشده و با هل دادن عثمانی به منجلاب جنگ جهانی اول[18] و هم پیمانی ظاهری با شریف حسین[19]، امیرحجاز، دولت عثمانی را ساقط کرده و با کمک ادوراد لورنس، اعراب را فریب[20] داده و در نهایت فلسطین را تحت نظارت بین‌المللی قرار دهد.[21]

یهود با نفوذ به نقطه‌های حساس کشورها، به هدف خود رسید و برایش هیچ اهمیتی نداشت که خون عده زیادی از مردم عثمانی در این راه ریخته شد و یا ساختار کشورها به هم بخورد؛ زیرا او برای سایر ادیان و مذاهب ازرشی قائل نبوده و تنها یهود را برترین مخلوقات می‌داند.

[1] ابن منظور، لسان العرب، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۵۰۸.

[2] «فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ ۖ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى» طه/آیه12

[3] ویکی شیعه

[4] یاغی، اسماعیل احمد،دولت عثمانی از اقتدار تا انحلال، ترجمه رسول جعفریان، 1392، قم:پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، صفحه 203

[5] از 927 تا 974 هجری قمری

[6] دولت عثمانی از اقتدار تا انحلال، صفحه 203

[7] دولت عثمانی از اقتدار تا انحلال، صفحه 204

[8] همان

[9] همان، صفحه 205

[10] سویدان، طارق، دائرة المعارف مصور تاریخ فلسطین، ترجمه زهرا یگانه، 1393، نشر سایان، صفحه 123

[11] همان

[12] همان، صفحه 124

[13] همان

[14] همان

[15] همان، صفحه 125

[16] همان

[17] همان

[18] همان، صفحه 130

[19] همان، صفحه 133

[20] همان

[21] همان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *