مسأله حجاب از ابتدای انقلاب یکی از چالشهای اساسی انقلاب اسلامی بود که در این نزاع میان تمدن غرب و اسلامی کشمکشهای بسیاری داشت. به طوری که شهید مطهری نیز در کتاب مسأله حجاب از دغدغه خود برای جلوگیری از انحرافهای جوانان در مسأله حجاب چه در سطح عملی و چه در سطح فکری سخن به میان میآورد و دغدغه اصلی خود را در سطحهای فکری مسأله حجاب تعریف میکند.
اما در میان تمامی حرفهای بیاصل و اساس بلاگرها و حتی بخشی از بدنه حوزوی برای این که بتوانیم به گفتمان ناب انقلاب اسلامی و دیدگاه آن دربارۀ مسأله حجاب برسیم چارهای نداریم جز این که دست به دامان متفکران انقلاب اسلامی شویم.
اولین سؤالی که در مسأله حجاب با آن مواجه میشویم، چگونگی حجاب اسلامی است. اما برای فهم مسأله حجاب ابتدا باید مختصری به تاریخچه حجاب، علتهای پیدایش حجاب و چگونگی حجاب در اسلام بپردازیم.
تاریخچه حجاب
تاریخچه حجاب در میان اقوام و آیینهای مختلف حکایت از این مهم دارد که نه تنها در میان برخی اقوام حجاب وجود داشته، بلکه این قوانین به قدری سرسختانه بوده که حتی تصور آن برای جامعه مسلمان ممکن نیست.
شهیدمطهری در کتاب مسأله حجاب مینویسد: تا آن جا که من در کتابهای مربوطه خواندهام در ایران باستان و در میان قوم یهود و احتمالا در هند حجاب وجود داشته و از آنچه در قانون اسلام آمده سختتر بوده است، اما در جاهلیت عرب حجاب وجود نداشته است و بهوسیله اسلام در عرب پیدا شده است.
ویل دورانت در صفحه 30 جلد 12 تاریخ تمدن(ترجمه فارسی) دربارۀ قوم یهود و قانون تلمود مینویسد: «اگر زنی به نقض قانون یهود میپرداخت چنان که مثلا بی آن که چیزی بر سر داشت به میان مردم میرفت و یا در شارع عام نخ میرست یا با هر سنخی از مردان درددل میکرد یا صدایش آن قدر بلند بود که چون در خانهاش تکلم مینمود همسایگانش میتوانستند سخنان او را بشنوند، در آن صورت مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد»
استاد مرتضی مطهری در ادامه در کتاب مسأله حجاب مینویسد:«علیهذا در قوم یهود معمول بوده است که از حجاب اسلامی بسی سختتر و مشکلتر بوده است»
البته این سختگیری در زمان زرتشت تا جایی پیش میرود که زنان شوهردار حق نداشتند هیچ مردی را ولو پدر یا برادرشان باشد ببینند. به عقیده ویلدورانت مقررات شدیدی که در آیین کهن مجوسی درباره زن حائض اجرا میشده است که همه از زن حائض که در اتاقی محبوس بوده، در مدت عادت زنانگی دوری میجستهاند و از معاشرت با او پرهیز میکردهاند، سبب پیدایش حجاب در ایران باستان بوده است.
به گفته استاد مرتضی مطهری، ویلدورانت قائل به این است که حجاب به وسیله ایرانیان پس از مسلمانان شدنشان در میان مسلمانان رواج یافت و هم مدعی است که ترک همخوابگی با زن حائض، در حجاب زنان مسلمان و لااقل در گوشهگیری آنان مؤثر بوده است.
اما نکته آن جاست که آیات حجاب در اسلام به قبل از ورود اسلام به ایران باز میگردد. با این حال برخی اندیشمندان از قبیل جواهر لعل نهرو، ویل دورانت و کنت گوبینو معتقدند که حجاب از ایران به اسلام انتقال یافته است. در حالی که شهید مطهری در کتاب مسأله حجاب میگوید: عایشه همواره زنان انصار را اینچنین ستایش میکرد: «مرحبا به زنان انصار. همین که آیات سوره نور نازل شد یک نفر از آنان دیده نشد که مانند سابق بیرون بیابد. سر خود را با روسریهای مشکی میپوشیدند. گویی کلاغ روی سرشان نشسته است.»(کشّاف/ ذیل آیه 31 از سوره نور)
به هر حال آنچه مسلّم است وجود حجاب قبل از اسلام در جهان است و اسلام مبتکر آن نیست، اما این که حدود حجاب اسلامی با حجابی که در ملل باستانی بود یکی است یا نه، و دیگر این که علت و فلسفهای که از نظر اسلام حجاب را لازم میسازد همان علت و فلسفه است که در جاهای دیگر جهان منشأ پدید آمدن حجاب شده است یا نه، مطالبی است که در قسمتهای بعدی به تفصیل درباره آنها سخن خواهیم گفت.
مسأله حجاب و علل پیدایش آن
پس از مختصر بحثی که درباره تاریخچه حجاب شد باید بدانیم که بررسی علت پیدایش حجاب نیز مسأله مهمی است؛ چرا که جبهه مقابل به دنبال آن است تا حجاب را از یک مقوله دینی به سطح ایدئولوژیک کشانده و سپس آن را یک مقوله فرهنگی و در انتها سیاسی جلوه دهد تا بتواند به راحتی با تصویب چند لایحه و قانون پرونده حجاب را برای همیشه به نفع جبهه مقابل ببندد.
شهیدمطهری در کتاب مسأله حجاب مینویسد: مخالفان حجاب سعی کردهاند جریانات ظالمانهای را به عنوان علت پیدا شدن حجاب ذکر کنند و در این جهت میان حجاب اسلامی و غیراسلامی فرق نمیگذارند، چنین وانمود میکنند که حجاب اسلامی نیز از همین جریانات ظالمانه سرچشمه میگیرد.
برای مثال برخی ریشه اقتصادی حجاب را در روحیه مردسالاری و تسلط مرد بر زن و استثمار نیروی وی در جهت منافع اقتصادی مرد میدانند. یا آن را در عدم امنیت و عدالت اجتماعی افراد واکاوی میکنند، اما استاد مرتضی مطهری به هیچوجه تأثیری در پیدایش حجاب در هیچ نقطه جهان نداشته است.
شهید مطهری درباره نظریههایی که درباره علت حجاب مطرح میشوند مینویسد: دقیقترین نظریاتی که درباره علت پیدایش حجاب است، این است که حیا و عفاف و ستر و پوشش تدبیری است که خود زن با یک نوع الهام برای گرانبها کردن خود و حفظ موقعیت خود در برابر مرد به کار برده است.
متفکر انقلاب اسلامی ایران در ادامه میافزاید: زن، با هوش فطری و با یک حس مخصوص به خود دریافته است که از لحاظ جسمی نمیتواند با مرد برابری کند و اگر بخواهد در میدان زندگی با مرد پنجه نرم کند از عهده زور بازوی مرد برنمیآید و از طرف دیگر نقطهضعف مرد را در همان نیازی یافته است که خلقت در وجود مرد نهاده است که او را مظهر معشوقیت و مطلوبیت قرار داده است.
به راستی که این علت میتواند کلید رسیدن ما به سؤالاتی است که در این حوزه مطرح میشوند. زن از آن جایی که نقطه ضعف مرد را در برابر خود دانست با اینکه متوسل به زیور و خودآرایی شد تا قلب مرد را تصاحب کند، متوسل به دور نگهداشتن خود از دسترس مرد نیز شد تا به مرد بفهماند که او رایگان نیست تا بتواند آتش عشق و طلب مرد را تیزتر کند و موقعیت خود را بالا ببرد.
از طرف دیگر مرد هم برخلاف تصور برخی در عمق روح خود از ابتذال و رایگان بودن زن متنفر است. مرد همیشه عزب و بیاعتنایی زن را نسبت به خود ستوده است؛ به گونهای که حتی در برخی فیلمهای سینمای غربی نیز این مسأله را میتوان مشاهده کرد. برای مثال در فیلم سینمایی «هری پاتر» شخصیت «هری» و «گرینجر» از دختری که خود را به راحتی تسلیم «رون» کرده متنفر هستند.
حال که با بحثهای گذشته بخشی از قضیه روشن شد، درباره کیفیت پوشش به سخن شهیدمطهری اکتفا میکنیم. شهیدمطهری در ترجمه آیه «و لیضربن بخمرهن علی جیوبهنّ» میگوید: یعنی میباید روسری خود را بر روی سینه و گریبان خویش قرار دهند.