همزمان با تحریف کتاب خدا در میان یهودیان، درباره شیطان و قدرت او، در یهودیت و سپس در مسیحیت، اندیشههای نادرستی شکل گرفت. در بسیاری از اساطیر باستانی «مصر»، «یونان» و «روم باستانی»، نوعی استقلال برای خدایان فرعی در نظر میگرفتند. به دلیل نادرستی آشکار اندیشه چند خدایی، نقد و تحلیل اندیشهی وثنیه (نوعی بت پرستی) پیچیده است.
در «فرهنگ دهخدا» دربارهی اندیشهی وثنیه میخوانیم: فرقهای از کفار و بتپرستان هستند و میگویند خدا یکی است و آنان را در شمار مشرکان آوردن. برای آن است که معبود سزاوار پرستش را متعدد دانند، نه آنکه واجب بالذات را متعدد شمارند، زیرا آنان بت را به صفت الوهیت وصف نکنند، بلکه بتان را مظهر پیامبران و زهاد یا مظهر فرشتگان یا ستارگان پندارند و خاطر خویش را به پرستش آنان مشغول دارند. باشد که آنان وسیله شود که ایشان را به معبود و خداوند حقیقی برسانند.
به هر صورت، این مکتب هم مانند ثنویت (دو خداگرایی) و تثلیث (سه خداگرایی) یا چند خداگرایی بیش از سه اقنوم. بگونهای برای خدایان فرعی استقلال قائلند و همین اصالت دادن به فرشتگانی ویژه یا دیگر موجودات که از مظاهر نامهها و صفتهای خدای سبحان هستند، سبب محدود شدن خداوند میشود.
اینان با این عقیده، در مقام توحید ذاتی یکتا پرستند، ولی در مقام عبادت و استعانت، مشترک هستند و این شرک، آغازی غم بار بر پایانی وحشتناک و باور ناپذیر چون پرستش شیطان است. برخی شیطان پرستان امروزی هم طاووس را فرشتهای میدانند که علیه فرمان نابهجای الهی دربارهی سجده بر انسان شورید.
اینان به ظاهر شیطان را خدایی در کنار پروردگار یکتا نمیدانند، بلکه او را آفریده یزدان میدانند که در برابر خدایش ایستاد. نام اینان را یزیدیه نهادهاند، اندیشههای آنها معجونی از باورهای میترایی (مهر پرستی)، زرتشتی و تصوف است.
اسطورههای صهیونیستی سینما، صفحه ۱۲۵ و ۱۲۷، محمدحسین فرجنژاد