آیت الله میرباقری : دشمن را پیروز و غالب معرفی نکنید
جعل دشمن انبیاء از جانب خدا
آیت الله میرباقری گفت: خدای متعال در سورۀ انعام بیانی نورانی دارد و نکتهای کلی را بیان فرموده: وَكَذلِكَ جَعَلنا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَياطينَ الإِنسِ وَالجِنِّ يوحي بَعضُهُم إِلى بَعضٍ زُخرُفَ القَولِ غُرورًا وَلَو شاءَ رَبُّكَ ما فَعَلوهُ فَذَرهُم وَما يَفتَرونَ، وَلِتَصْغَى إِلَيْهِ أَفْئِدَةُ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَلِيَرْضَوْهُ وَلِيَقْتَرِفُوا مَا هُمْ مُقْتَرِفُونَ.
خداوند متعال میفرماید در طول تاریخ بعث انبیاء این جوری بوده است که ما در مقابل هر پیغمبری شیاطینی را قرار دادیم، اعم از شیاطین جن و انس، يوحي بَعضُهُم إِلى بَعضٍ زُخرُفَ القَولِ اینها بین خودشان الهامات و القائاتی دارند، حرفهایی رد و بدل میشود، این حرفها هم بسیار پرزرق و برق است و جلوههای ظاهری دارد و تزئین شده هستند.
وَلَو شاءَ رَبُّكَ ما فَعَلوهُ، اگر پروردگار تو مشیتش به این تعلق میگرفت آنها نمیتوانستند چنین کاری را انجام بدهند.
فَذَرهُم وَما يَفتَرونَ، پیامبرِ ما اینها افتراءها و حرفهایی میزنند که بسیار هم پیچیده است، یک کلمه و دو کلمه نیست، گاهی دهها جلد، صدها جلد کتاب و مقاله است.
وَلِتَصْغَى إِلَيْهِ أَفْئِدَةُ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ، انبیاء حلقۀ اتصال ما به غیب عالمند و ما را با عالم الهی مرتبط میکنند و حقایق را از آن عالم میآورند و در اختیار ما محجوبها و مستورها میگذراند، پردهها برای آنها کنار رفته است و فاصلۀ ما را با عالم غیب کم میکنند و ما را به سمت غیب این عالم را سیر میدهند، ما چرا ما اجازه میدهیم شیاطین هم بیایند در مقابل وحی انبیاء، الهاماتی، حرفهایی، زخرف القولی داشته باشند و اینها را به گوشها برسانند؟
وَلِتَصْغَى إِلَيْهِ، برای این که عدهای این حرفها را بچشند و با گوش جان گوش بدهند، چه کسانی؟ این اصغاء و این شنیدن، أَفْئِدَةُ الَّذِينَ، با فؤادشان یعنی دلشان و قلبشان حرفها را میشوند و اصغاء میکند و گوش جان میسپارند. دلشان این حرفها را میپسندد.
الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ، آنهایی که تعلق به بیش از دنیا ندارند، آنهایی که در حصار دنیا هستند و ارزشهایشان، دستگاه محاسباتیشان، در حد دنیا کار میکند، به دنبال این شیاطین حرکت میکنند.
وَلِيَرْضَوْهُ وَلِيَقْتَرِفُوا مَا هُمْ مُقْتَرِفُونَ، با تمام وجود میپسندند در آن فضایی که آنها ایجاد کردهاند، اینها هم قدم بر میدارند، پا میگذراند و ورود میکنند.
روایتی در کافی هست، چندجور هم این روایت نقل شده و قابل جمع هم هست، نَزَلَ اَلْقُرْآنُ أَثْلاَثاً، قرآن سه بخش است، در بعضی روایات دارد «ارباعا» که قابل جمع است، فرمود: ثُلُثه فِينَا وَ من أحبنا، یک بخش از سه بخش قرآن مربوط به ما و محبین ماست، انبیاء، اولیاء و مؤمنین و پیروانشان است، ثلثه فی عدونا و عدو من کان قبلنا، یک بخشی از این سه بخش قرآن راجع به دشمنان جبهۀ انبیاء است.
بیان این میدان و صحنۀ درگیری و توصیف این دو جبهه و خصوصیاتشان و مختصاتشان در دو بخش عمدۀ قرآن توضیح داده شده است، خیلی نکتۀ مهمی است، آن ثلث دیگر هم در بعضی روایات دارد که احکام است، فرایض است، مثالهای قرآنی است که آن هم به همین داستان برمیگردد.
ملاحظه کردید حلال در ظاهر قرآن همین حلالها است، در باطن قرآن ولایت ما است، حرام در ظاهر قرآن همین حرامها است، در باطنِ قرآن ولایت دشمنان ما است، آن هم بیان مناسک این دو دستگاه و مختصات این دو دستگاه است.
دو امام، دو امامت، دو جریان
آیت الله میرباقری بیان کرد: شاید همین روزها بود، حضرت سیدالشهدا علیه السلام از مکه به سمت کربلا خارج شدند، در یکی از منزلگاهها یک کسی از حضرت سؤال کرد، روشن است این سؤال هم خیلی عادی نیست، جواب هم فوق العاده است، از حضرت راجع به این آیه سؤال کرد؛ يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ.
خدای متعال میفرماید در قیامت هر جمعیتی را ما با امامشان دعوت میکنیم در صحنۀ محشر بیایند، اهل محشر عنوانی ندارند، آنها را با امامشان دعوت میکنیم، پیروان امیرالمؤمنین بیایند، پیروان معاویه بیایند، پیروان سیدالشهداء بیایند، پیروان یزید بیایند، معنای این آیه چیست؟
حضرت خیلی لطیف عرض کرد، حضرت دارند توضیح میدهند و مقابل خلافت بنیامیه که خودشان را خلیفه میدانند، حضرت امامت خودشان را مطرح میکنند، فرمودند در جواب این سائل که امام در قرآن، دو تا امام هست، امامت دو جریان است، یکی اماما یدعوا إلی الهدا فأجابوه إلیه، امامی است که دعوت به هدایت میکند.
امتی دارد، امتش هم در مسیر هدایت او را اجابت میکنند و اماما یدعوا إلی ضلالة فأجابوه إلیها، یک امامی است که دعوت به ضلالت میکند، یک عدهای هم او را اجابت میکنند، او امام میشود، امامت میکند، امت میسازد، مناسبات دو امت در محور این دو جریان امامت شکل میگیرد.
تعبیر نورانی قرآن این است، امامتی که وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا (انبیاء/73)، أمر الهی دست آنها است، با آن أمر امت خودشان را هدایت میکنند و یک عدهای هم وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ(قصص/41) این راجع به فرعون است و البته اختصاص به فرعون ندارد، ائمهای که دعوت به آتش میکنند، عدهای هم دنبالشان میکنند.
حضرت فرمودند: هؤلاء فی الجنه و هؤلاء فی النار، از همین دنیا این امامت، امامتی است که بهشت به پا میکند، امت خودش را در درون جنتی میسازد، آن دیگری هم امامی است که امت خودش را در متن جهنم میسازد، دو تا جریان درست میشود.
جریان جنت و نار، بعد هم حضرت به این آیه استشهاد فرمودند، فَرِيقٌ فِي الْجَنَّةِ وَفَرِيقٌ فِي السَّعِيرِ(شوری/7) مردم دو دسته میشوند، عدهای در جنت و عدهای در آتش هستند، مناسبات این دو امت این جوری است، حالا این بحث پردامنهای است.
دو تا جریان امامت است این دو تا جریان امامت از دنیا شروع میشود تا قیامت هم ادامه دارد، روز قیامت در نقلی است که خداوند متعال میفرماید، این تقسیم ببینید عادلانه هست یا نه، هر کسی در دنیا دنبال امامی بوده، به او تولی داشته، امت او بوده، با او حرکت میکرده اینجا هم با همان امام محشور بشود، همۀ اهل محشر میگویند این تقسیم عادلانه است، میگویند تمیزوا؛ جدا شوید و در آنجا این دو تا جریان از هم جدا میشوند.
در عصر ظهور هم همین را دارد، در غیبت نعمانی است که حضرت فرمود دستور داده میشود هر کدام در یک وادی و در یک صحنهای جمع شوند، دو تا صحنه هست، به حضرت گفته شد آیا بعدا دشمن قدرت نفوذ دارد؟ حضرت فرمودند نه، ولی تا قبل از آن دوران، این دو جریان آمیختگی با هم دارند و با هم مرتبط هستند
و این ارتباط، بستر نفوذ و تأثیر و تأثر را فراهم میکند و این دو تا جریان، این دوتا دستگاه، این دو تا امام، موضوع نزاعشان هم بر سر امکانات دنیا بالاصاله بر سر اینها نیست؛ منابع طبیعی عالم، امور تبعی است، این بیان نورانی قرآن است، هذان خصمان، اختصموا فی ربهم، موضوع نزاع در واقع پرودگار است، در باب خداپرستی است، در باب دین است، در باب توحید است.
ذیل این آیه، روایاتی از سیدالشهداء و سایر ائمه هست، فرمودند این نزاع ما و بنیامیه است، ما میگوییم خدا راست گفت آنها میگویند خدا دروغ گفت، آنها میگویند طرح خدا غلط است، ما میگوییم طرح خدا درست است، دعوا سر طرح خدا است.
برنامۀ خدا است در عالم، قبول ندارند برنامۀ خدا است، حضرت فرمودند، جدم با ابوسفیان میجنگید، امیرالمؤمنین با معاویه میجنگید، سیدالشهداء با یزید میجنگید، فرزندم با سفیانی میجنگد، این دو تا جریان و دو تا امامت است، دو تا دعوت، دو تا طرح و برنامه است، محور طرح هم درگیری بر سر توحید است.
قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ ﴿۱﴾ لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ ﴿۲﴾ وَلَا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ ﴿۳﴾ وَلَا أَنَا عَابِدٌ مَا عَبَدْتُمْ ﴿۴﴾ وَلَا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ﴿۵﴾ لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ﴿۶﴾
دو تا دین است، دو تا پرستش است، دو تا معبد است، دو تا معبود است، بساط دنیاپرستی و خداپرستی است، بساط بتپرستی و بساط ایمان هست، لذا دستهبندیهای قرآن کاملا با دستهبندیهای دیگران متفاوت است؛ محور دستهبندیهای قرآن اختلاف طبقاتی و مناسبتهای اقتصادی نیست.
در همان ابتدای قرآن ملاحظه فرمودید، در سورۀ حمد، تقسیمبندی این است، صراط الذین انعمت علیهم، غیرالمغضوب علیهم و لا الضالین، سه تا جریان هستند، جریان آنهایی که به نعمت توحید و ولایت حقه میرسند، جریان دشمنان و مغضوبین، جریان گمگشتهها و ظالمین.
آیت الله میرباقری : مطابق قرآن اهل کتاب عاملان صد عن السبیل هستند
در سورۀ مبارکۀ بقره در آیات آغاز سوره که بحث از هدایت خدا است، سه تا جریان را معرفی میکند؛ متقین، مؤمنین، منافقین، سه تا جریان است، این دستهبندیهای قرآن بوده، هست، خواهد بود، در مواردی مثل سورۀ مبارکۀ برائت(توبه) که وجود مقدس نبی اکرم مواضعشان را رسمی میکنند و وارد سطح دیگری از ساخت جبهۀ ایمان و موضعگیری نسبت به دستگاه شیاطین میشوند، اعلام برائت رسمی میکنند، سه تا جریان شکل میگیرد، جریان مؤمنین، منافقین و مشرکین.
مختصات این سه جریان ایدههایشان، نگاههایشان، مواضع درگیریشان، توضیح داده میشود، بعد هم در آیات پایانی سوره به ما تأکید میکنند شما با این پیغمبر راه بروید، شما از این طرح جدا نشوید، اتقوا الله و کونوا مع الصادقین، به هیچ قیمت از این پیغمبر جدا نشوید، این داستان دشمنیها به تفصیل در قرآن توضیح داده شده است.
اهل کتاب یک جور، مشرکین یک جور، اینها چه جوری آرامآرام جریانشان به انحراف و درگیری با انبیاء کشید؟ چطور اهل کتاب، قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ تَبْغُونَهَا عِوَجًا وَأَنْتُمْ شُهَدَاءُ(آل عمران/99) اهل کتاب شما چرا این جوری میکنید، شما که میفهمید تَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّه، یک راهی خداوند متعال با انبیاء به سمت عالم بالا باز کرده، بشر را سیر میدهند، شما چرا این راه را میبندید؟ چرا همین راه را به سمت زمین منحرف میکنید؟
تَبْغُونَهَا عِوَجًا و َأَنْتُمْ شُهَدَاءُ، در باب اهل کتاب است و این جریان اهل کتاب هم جریانی است که در امت اسلام نفوذ میکند، همین اتفاق در امت اسلام هم میافتد، اتفاقی که در باب دنیای یهود افتاد؛ امت حضرت موسی کلیم، امت حضرت عیسی مسیح که اینها بعد از انبیاء آمدند صد عن السبیل کردند، مسیر را برگرداندند.
دین را یک جوری معنا کردند که ابزار دنیاپرستی شد، این در امت هم اتفاق میافتد؛ لذا در آیۀ 100 سورۀ آلعمران میفرماید که يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تُطِيعُوا فَرِيقًا مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ يَرُدُّوكُمْ بَعْدَ إِيمَانِكُمْ كَافِرِينَ، اگر دنبال یک دسته از این اهل کتاب بروید، شما را کافر میکنند، همان کاری که سر امت خودشان آوردند.
این طرحی است که میخواهد در امت اسلام نفوذ کند، خدای متعال به مؤمنین هشدار میدهد که مواظب باشید این طرح در امت شما نیاید. بعد هم راه نجات را هم نشان میدهد، میفرماید راه نجات این است؛ وَكَيْفَ تَكْفُرُونَ وَأَنْتُمْ تُتْلَى عَلَيْكُمْ آيَاتُ اللَّهِ وَفِيكُمْ رَسُولُهُ، شما پیغمبر در میانتان هست، آیات خدا برایتان تلاوت میشود، با کتاب و رسول شما نباید دنیال طرح دشمن بروید.
اعتصام بالله راه ممانعت از نفوذ
وَمَنْ يَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ، شما باید معتصم به خدا باشید، با خدا به عصمت برسید، این اعتصام بالله، اعتصام به رسول و کتاب است، اصلا جای تقوا اینجا است، بلافاصله میفرماید: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ، تقوای حقیقی جایش اینجا است، جایی که دشمن میخواهد شما را از خدا و رسول جدا کند، مقابل طرح او طرح بیاورد، میخواهد آن راه را ببندد، و راه دیگری باز کند، میخواهد مسیری که انبیاء در عالم گشودهاند، همان مسیر را منحرف کند، اینجا جای تقوا است، تقوا را بد معنا نکنیم، تقوا یعنی از امیرالمؤمنین و طرح رسول خدا جدا نشدن و نقشۀ دشمن را تبعیت نکردن.
وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ، مواظب باشید طوری راه بروید که وقتی وارد عالم بعد میشوید در وادی اسلام وارد شوید و مسلم باشید، تسلیم این پیغمبر باشید. ادامهاش هم توضیح میدهد، وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا، بعد از نبی اکرم هم راه این است و این رشته ادامه دارد، باید حول امام تجمع بکنید و تجمع حبلالله کنید.
وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا، یکبار شما را نجات دادیم با نعمت الهی وجود مقدس نبی اکرم، شما را از لبههای جهنم گرفتیم، عداوت و دشمنی بین شما را به الفت و اخوت تبدیل کردیم، ادامهاش با امام است، اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ، و الا متفرقتان میکنند، ببینید طرحهای پیچیدۀ دشمن اینها است، تفرق از حول خدا و رسول و کتاب است.
نپسندیدن آن طرح، بستن آن راه، منحرف کردن آن راه در درون امت اسلام هم عین همین هست، در اوایل سورۀ ابراهیم خداوند به حضرت دستور میدهد شما مردم را از این دنیا بگیر و به سمت عالم بالا ببر.
كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ، پروردگار به تو اذن داده است، کتابی به تو داده و اجازه هم داده با این کتاب امت را از وادی ظلمات به سمت نور ببر، این وادی نور کجاست؟ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ، هر قدم که اینها را پیش ببری یک قدم به عزت و مقام محمود الهی نزدیکتر میشوند و عزیزتر و حمیدتر میشوند.
اللَّهِ الَّذِي لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ، اینها را دست هیچکارهها بگیر و ببر به سمت خدای همهکاره، نگذار سر در دامن دیگران بگذارند. وَوَيْلٌ لِلْكَافِرِينَ مِنْ عَذَابٍ شَدِيدٍ، عدهای این نعمت و رسول و کتاب و مسیر را کفران میکنند. اینها چه کسانی هستند؟
الَّذِينَ يَسْتَحِبُّونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا عَلَى الْآخِرَةِ، اینها تمام تعلقهایشان به حیاة الدنیا است، تعلقی به حیاة الآخره ندارند، حیاة الدنیا و حیاة الآخره غیر از عالم دنیا و عالم برزخ است، در همین دنیا دو تا حیات است.
وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا، دنیا را انتخاب کردند، راهی که خدا و انبیاء گشودند این پیغمبر مشرف بر همۀ انبیاء آمده باب توحید را باز کند، اینها دنیا را انتخاب میکنند، تعلق به دنیا دارند، این راه را میبندند، وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا همین راه را به سمت دنیا منحرف میکنند.
اهل کتاب همین است و اهل کتاب امت هم همین است، اهل کتابند، حَسْبُنَا كِتَابُ الله میگویند، اهل کتابند ولی َيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا، دین را به ابزار دنیاپرستی تبدیل میکنند.
اتفاقی که در دوران جدید در همین قرنهای اخیر در دورۀ روشنگری افتاده همین است، بسیاری از آنها کشیشهای مسیحی هستند، ولی يَسْتَحِبُّونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا هستند، يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّه هستند، دینداری را تبدیل به دنیاپرستی میکنند، مگر این اتفاق نیفتاده است؟ طرح دنیاپرستی را از دل دین میخواهند بیرون بیاورند.
توهم جریان باطل از پیروزی
آیت الله میرباقری ادامه داد: این جریان دشمنی را خداوند متعال معرفی میکند؛ وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَمَا يَفْتَرُونَ، یعنی کار خود ماست بعد هم میگوید امدادشان میکنیم، كُلا نُمِدُّ هَؤُلاءِ وَهَؤُلاءِ، جبهۀ حق و باطل ما هر دو را کمک میکنیم، گاهی این قدر جبهۀ باطل امداد میشود که متوهم پیروزی میشود.
در سورۀ مبارکۀ عنکبوت ببینید بحث از اطلاعات بر سر راه وادی ایمان است، که امیرالمؤمنین فرمود وقتی این آیات نازل شد، فهمیدیم مالِ بعد از رحلت حضرت رسول است، این قدر در ابتلائات به دشمن امکانات داده میشود توهم پیروزی پیدا میکند.
أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئَاتِ أَن يَسْبِقُونَا سَاءَ مَا يَحْكُمُونَ، جبهۀ بنیامیه و بنیعباس خیال میکنند بر طرح خدا غلبه کردند، بر طرح خدا سبقت گرفتند، نقشۀ خدا شکست خورد، طرح ما پیروز شد، امکاناتی بهشان داده میشود، امکانتشان هم بسیار پیچیده و گسترده است.
حالا ببینید امکاناتی که خدا به شیطان داده است؛ قدرت اغواء، تزیین، آمرنهم یعنی فرمان میدهد، دستگاهی است، گاهی خدای متعال وقتی میخواهد به ما هشدار بدهد، این دستگاه را به ما نشان میدهد و میخواهد به ما بفهماند که تنها راه نجات انبیاء هستند.
از گستردگی این کید که صحبت میکند، میفرماید: أَوْ كَظُلُمَاتٍ فِي بَحْرٍ لُجِّيٍّ يَغْشَاهُ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ سَحَابٌ ظُلُمَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ، اعماق یک دریای مواج ظلمانی، موجها بر روی هم بر فراز موج ابری تاریک، مثل دستگاه شیطان و دستگاه دشمنان مثل بنی امیه، پیشینیان و بعدیهایشان است.
فرمود إِذَا أَخْرَجَ يَدَهُ لَمْ يَكَدْ يَرَاهَا، مؤمن در ظلمت فتنۀ آنها دست خودش را نمیبیند، تا چه رسد شناخت نفس و این حرفها نیست که…
وَمَنْ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُورًا فَمَا لَهُ مِنْ نُورٍ، اگر خدای متعال برای کسی در این فضای ظلمانی است، نوری قرار ندهد، نور دیگری نخواهد بود، حضرت فرمود: وَ مَنْ لَمْ يَجْعَلِ اللّهُ لَهُ نُوراً إِمَاماً مِنْ وُلْدِ فَاطِمَةَ فَما لَهُ مِنْ نُورٍ إِمَامٍ يَوْمَ الْقِيَامَةِ، تنها چراغی که میتواند این ظلمت را خرق بکند نور امام است.
اگر به این نور رسیدی، قیامت هم درون این نور است، يوم ترى المؤمنين والمؤمنات يسعى نورهم على الصراط بين أيديهم و عن أيمانهم، اگر هم ندیدی، يَوْمَ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ لِلَّذِينَ آمَنُوا انْظُرُونَا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِكُمْ قِيلَ ارْجِعُوا وَرَاءَكُمْ، این ظلمت تا قیامت تقویت میشود.
آیت الله میرباقری : دشمن را پیروز و غالب معرفی نکنید
ولی با همۀ گستردگی این جبهه و امکاناتش و امدادی که میشود و اذنی که داده میشود طرح خودشان را روی زمین محقق کنند، از مختصات دشمنشناسی قرآنی این است که اینها در کمند خدا هستند، یکجوری دشمن را معرفی نکنید که او پیروز معرفی بشود.
خودشان توهم پیروزی دارند ولی این تعابیر از جملات پرتکرار قرآن است، وَمَا أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ، شما دستگاه ما را نمیتوانید شکست بدهید، شما بر ما سبقت نمیگیرید، شما در کمند ما هستید، متوهم نشوید و خیال کنید طرح شما دارد پیروز میشود، تعابیر قرآن را ببینید، همان آغاز نبوت حضرت در سورۀ مبارکۀ علق، مدثر و مزمل هست، همان وحیهای آغازین حضرت، فَذَرهُم وَما يَفتَرونَ.
وَذَرْنِي وَالْمُكَذِّبِينَ أُولِي النَّعْمَةِ وَمَهِّلْهُمْ قَلِيلًا، إِنَّ لَدَيْنَا أَنْكَالًا وَجَحِيمًا، پیغمبر ما طرح تو خیلی بزرگتر از اینها است، یک مهلتی به اینها بده، اینها در کمند ما هستند. آدمهایی که عظمت طرح انبیاء را نمیفهمند ممکن است احساس کنند طرح دارد شکست میخورد در حالی که این طرح همیشه پیروز است.
یک بیان رهبر عزیز و بزرگوارمان در آن طرح کلی اندیشه دارند که میفرمایند انبیاء سه تا پیروزی دارند، یکی پیروزی در وهله است اگر امتشان صبر کنند، هر کجا امت استقامت کردند، انبیاء در وهله پیروز بودند.
دومی پیروزی در پایان تاریخ است، وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ، این طرح در زمین محقق میشود، یکی هم پیروز مستمر است، یک خطی را انبیاء دارند جلو میبرند، هیچوقت عقبنشینی نبوده است و داشته جلو میرفته، چگونه انسان میتواند این پیروزی را بفهمد؟
اگر انسان نگاهش محدود به دنیا شد و طرحش در حد دنیا بود، دستگاه محاسباتیاش کوچک بود، در این دستگاه محاسباتی دشمن پیروز میشود ولی اگر کسی دستگاه محاسباتیاش بزرگتر است، میتواند عوالم را ببیند، حتما طرح او پیروز است. کاری که قرآن با مؤمن میکند همین است، افق دید میدهد، وسعت میدهد، نشان میدهد که انبیاء همیشه پیروز هستند.
كَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيَا، جبهۀ مؤمن همیشه پیروز است، وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ، جنگ احد را ببینید، داستانش در سورۀ آلعمران همین است، اصلا داستان همین است که شکستی در کار نیست، با تمام وسعت طرح شیطان، با تمام وسعت دستگاه شیاطین انس، یهود، دیگران و یهود هذه الامه.
ضرورت شناخت یهود هذه الامه
آیت الله میرباقری اظهار کرد: یک چیزی اشتباه شده، برخی که یهود را بزرگ میکنند، تلقیشان این است که یهود امت حضرت موسی است که دارد در دوران نبی اکرم هم طرح را پیش میبرد، اینطور نیست، آنها ذیل یهود هذه الامه حرکت میکنند.
أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِنَ الْكِتَابِ يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ، آنها ایمان به یهود هذه الامه میآورند، وَيَقُولُونَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا هَؤُلَاءِ أَهْدَى مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا سَبِيلًا، میگویند با جبهۀ امیرالمؤمنین همکاری نکنید، حالا که این طرح دارد پیروز میشود، آن طرف را بگیرید، از دو طرف هم هست.
از اینور هم که یک عدهای هستند که يُسَارِعُونَ فِيهِمْ يَقُولُونَ نَخْشَى، طرح شیطان و یهود هذه الامه است، دوران یهود حضرت موسی که تمام شده است، اینقدر آنها را بزرگ نکنیم، و بعد در دشمنشناسی طوری نشود که دشمن را طوری معرفی کنیم که غالب بر انبیاء است.
خدای متعال جایی برای این که حواس ما جمع شود، طرح شیطان را توضیح میدهد. قوا، مکائد و نفوذی که به شیطان داده است، نفوذی که میکند، یوسوس فی صدور الناس، امدادی که میشود، ولی آنجایی که خدای متعال طرح شیطان را مقابل طرح نبی اکرم قرار میدهد.
إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا، حضرت امیر میفرمودند من در غار حرا بودم وقتی پیامبر اکرم مبعوث شد، سَمِعْتُ رَنَّةَ الشَّیْطَانِ، فریاد شیطان را شنیدم، عرض کردم آقا چه خبر است؟ حضرت فرمود خودت که میدانی، إِنَّکَ تَسْمَعُ مَا أَسْمَعُ وَ تَرَی مَا أَرَی، شیطان بود که بعد از بعثت من مأیوس شد که بتواند مردم را بندۀ خودش بکند.
شیطان در مقابل ما قوی است ولی در مقابل امیرالمؤمنین إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا، درست است که 6000 سال عبادت دارد و ما اصلا نمیفهمیم 6000 سال یعنی چه، برای ما آن 6000 سال قابل فهم نیست.
طرح دشمن به گونهای معرفی نشود که تلقی شود آن طرح پیروز است، ببینید هم دشمن را معرفی میکنند، هم امکاناتش را، هم وسعتش را، دامنۀ درگیری را ولی إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا، پیغمبر ما شما وارد شو، همۀ انبیاء آمدند و مقدمه بودند.
اقْرَأْ وَرَبُّكَ الْأَكْرَمُ، الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ، عَلَّمَ الْإِنْسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ، کریمانهترین لطف خدا به عالم میخواهد نازل شود اما كَلَّا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَيَطْغَى، همان آغازی که به حضرت وحی میکند، یعنی عدهای خودشان را مستغنی از تو میبینند و طغیان میکنند.
متوهم غنا هستند، بینیاز از تو که نیستند، همه امی هستند ولی اینها همه خودشان را باسواد میدانند، عصر روشنگری است، ما بالغ شدیم، محتاج به انبیاء نیستیم، خب بفرمایید، گفت سرش را گذاشته بود و از جوب آب میخورد، گفت عقلت کم میشود، گفت: عقل چیه؟ گفت ما بحثی نداریم با هم!
عصر روشنگری است، فیلسوفان عصر روشنگری، حرفشان این است که محتاج به انبیاء نیستیم و بالغ شدهایم، گفت دوزاری میگرفت و هر روزدر قلکش میانداخت، تکان داد دید قلکش پر شده است، گفت مو دیگه خودُم خانام دیگه، گفت برو آب بیار، گفت عه من دیگر خودم خان هستم، این داستان بشر امروز است.
إِنَّ الْإِنْسَانَ لَيَطْغَى، نمیگذارد تو عالم را مسجد کنی، أَرَأَيْتَ الَّذِي يَنْهَى، عَبْدًا إِذَا صَلَّى، نمیگذارد و میخواهد عالم میکده باشد، ولی پیغمبر ما رهایشان کن، لَنَسْفَعًا بِالنَّاصِيَةِ، طرح شما خیلی بزرگتر از این حرفها است، در طرح بزرگ انبیاء تمام فرصت شیطان، فرصت کوتاهی است.
وَذَرْنِي وَالْمُكَذِّبِينَ أُولِي النَّعْمَةِ وَمَهِّلْهُمْ قَلِيلًا، طرح آنها طرح پایداری نیست و با تمام پیچیدگیهایش کوچک و کوتاه است، جوری نشود که دشمن را طوری معرفی کنیم که رعب دشمن در دلها بیفتد، بله باید دستگاه محاسباتی ما دقیق باشد، دشمن را بشناسیم.
دشمن همان دشمن است
آیت الله میرباقری گفت: دو تا نکته کوتاه دربارۀ دشمن بگویم و عرضم را جمع کنم، دشمن ما همان جریان است و چیز جدیدی نیست، دستگاه شیطان است، دستگاه فراعنه است که قرآن هم سه جبهه برایش معرفی میکند، داستان فرعون هست، داستان قارون هست، داستان هامان هم هست، متفکرانشان، زراندوزانشان و سیاستمدارانشان، دستگاه شیطان سه بعد است.
امروز آنها با هم تمدنی درست کردهاند، تمدن هم تعاریف مختلفی دارد، من به مجموعهاش تمدن میگویم، شش هفت تا لایه دارد، از لایۀ ایدئولوژیکیاش بگیرید که استغنای انسان و اصالت انسان و ناسیونالیسم و لیبرالیسم است و جمعش سکولاریسم و عرفیسازی زندگی بشر، این روح تمدن است، لایۀ بعدیاش اندیشههای فلسفی است، فیلسوفان دوران مدرن، شیاطین متفکرشان، لایۀ بعدشاش انقلاب علمیشان است.
لایۀ بعدیاش انقلاب صنعتیشان است، فنآوریهای نرم و سختشان است، ساختارهای جهانیشان است، دولت ملتها و نظم کنونی جهان و سازمانها است. لایۀ بعدی محصولات و سبک زندگی است، این تمدن رقیب ما است، پشت سر چه کسانی هستند؟ شیاطین جن و انس، عمق ایدئولوژیک و عرفان هم دارند، یک لایهاش کابالا و امثال اینها است، خیلی عرفانشان هم پیچیده است، مقابل معنویتی که حضرت آوردند، معنویت درست میکنند، مقابل دستگاه محاسباتی، دستگاه محاسباتی درست میکنند.
نمیدانم چرا مدعیان روشنفکری و غربزدهها تأکید بر این دارند که این دشمنی را نبینند، این جوری تلاش میکنند، در دورۀ مشروطه هم همین بوده، در دورۀ مشروطه هم تلاش میکردند روی استبداد جای استعمار تکیه کنند، در حالی که هر دو را باید با هم دید.
در هر جامعهای عرض کردم قبل از تفکیک امتها از هم در قیامت و عصر ظهور، اینها با هم آمیخته هستند، هم دشمن در بیرون هست و هم در درون، هر دو را باید با هم دید، ضعفهای خود آنها را هم باید ببینیم، این دشمنی الآن هم هست در مقیاس تمدن هم هست.
یعنی رقیب ما تمدنی ساخته، مدعی جامعۀ جهانی هم هست، ساختارهای حکومت بر جهان را هم ابزارها و نرمافزار و سختافزارش را تولید کرده، نیروی انسانی را هم تربیت کرده، میخواهد جهان را بگیرد، دشمنی در این سطح است، ما در مقابل آنها باید دشمنی کنیم و عجیبتر این است که هم ارزشهای حاکم بر جهان و هم مفاهیم حاکم بر جهان را تغییر دادند.
تحریف ارزشهای انبیاء با شعارهای معقولنما
آیت الله میرباقری اشاره کرد: تعبیری امیرالمؤمنین در باب شیطان دارند که میفرمایند شیطان حق و باطل را با هم ترکیب میکند، حق محض همه طرفدارش هستند، باطل محض مشتری ندارد، يُؤْخَذُ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ وَ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ فَيُمْزَجَانِ فَهُنَالِكَ يَسْتَوْلِي الشَّيْطَانُ عَلَى أَوْلِيَائِهِ وَ يَنْجُو الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ الْحُسْنى، یک جوری حق و باطل را با هم میمیزند، ارزشهایی که انبیاء آوردهاند تحریف میکنند.
آزادی، امنیت، کرامت انسانی، شعارهای انبیاء است، قرآن پر از این حرفها است، حرفهای انبیاء همینها است، وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ شعار انبیاء است، یک جوری آزادی را معنا میکند که میشود لیبرالیسم، یک جوری رفاه را تعریف میکند که بشود مکتب سرمایهداری، عدالت را یک جوری تعریف میکند که عدالت مکتب رفاه بشود.
مفاهیم و ارزشهای حاکم بر جهان را تغییر دادند، طوری که دستگاه محاسباتی دنیا را تغییر دادند، یکی از فتنههای دشمن امروز ما این است، به تعبیری معروف را منکر کردند و منکر را معروف، در این فتنۀ محاسباتی طرح دشمن معقولنما است، معقول نیست.
یکجوری جلوه دادند که اصول توسعه به صرفه است، همان آمیختن حق و باطل است، همان تحریف کلمۀ حق است، این نکته، نکتۀ قابل تأملی است، وقتی آدم فریفتۀ غرب است و ستون پنجم است، عنصر فکری آنها است طبیعی است آن تمدن را بد نمیداند و دشمنی نمیبیند میگوید اینها میخواهد توسعه ایجاد کنند، آیا واقعا میخواهند توسعه ایجاد کنند؟
جامعهای که همه در آن سوداگر و گرگصفت هستند، عادل است؟ همین دو نکته را من بسنده کنم، وسعت درگیری در وسعت تمدن لایههای مختلفی دارد، از عمق معنویتِ ساخته شده، آن معنویت همان معنویت تحریفشده است، اصالت انسان است، چیزی که اینها میپرستند.
لَكُم دِينُكُم وَلِيَ دِينِ، آنها هم میپرستند، دین مناسک پرستش است، آنها هم خدا دارند، تمدن آنها هم اصل و گوهرش خدایشان است، بعد اندیشههای فلسفیشان است، بعد اندیشههای علمیشان است، بعد فناوریها و ساختارهایشان است که همۀ اینها روی هم امروز رقیب ما است، اما یک جوری این را سامان دادهاند که معقولنما است.
دانشگاهها؛ مهمترین ابزار نوین استعمار غرب
آیت الله میرباقری اذعان داشت: استعمار قدرت کاملا معقول به نظر میآید که آدمها گرفتار هستند، لایههای دشمنی آنها لایههای پیچیدهای است، شما در لایههایشان دستگاههای امنیتی و نظامیشان را میبینید اما دانشگاههایشان را نمیبینید، مهمترین ابزار استعمار مدرن دانشگاههایشان است، نیست بفرمایید نیست.
پیچیدهترین لایۀ استعمار مدرن آکادمیهایشان است، مهمترین پشتوانههای استعمار مدرن دانشمندانشان هستند، من نمیخواهم همه را متهم کنم، آدم خوب در کاخ فرعون هم هست، اشتباه نشود، نمیخواهم بگویم همهاش باطل است، عرض کردم که باطل محض طالب ندارد، نمیخواهم بگویم همه آدمهای غرب بد هستند.
در کاخ فرعون هم مؤمن آل فرعون و همسر فرعون هست، که ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ، مثل خدا برای مؤمنین است، بحث من این نیست، بحث من این است که لایههای این جریان اینان هستند و اگر این لایهها را نشناسیم کار را تمام میکنند. دشمنی در مقیاس یک تمدن و لایههای مختلفش، ما باید این تمدن را در جهاز هاضمۀ تمدن اسلامی هضم کنیم، بحث این نیست مثل داعش با آن مبارزۀ کور کنیم، بحث این نیست که منزوی شویم و نخود لوبیایی سوایش کنیم.
نخود لوبیا کردن اینجا ندارد، خوبهایش را بگیریم و بدهایش را بگذاریم کنار، غرب همه چیزش خوب است فقط اخلاق جنسیاش بد است، اصلا اینطور نیست، همه چیزش بد است، منتهی به همین معنایی که کردم يُؤْخَذُ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ وَ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ فَيُمْزَجَانِ، همه جا حق مغلوب باطل است، دانشگاهش همین است، آکادمیاش همین است، آدم خوب در دانشگاهشان هست، حتما هست، حقی آنجا هست، بله هست، هنرشان همین است، فلسفهشان همین است، تمام لایههایش همین است.
ما با این تمدن مواجهیم، نه مبارزۀ کور و نه انفعال و نه نخود لوبیایی سوا کردن و تصور کنیم غرب همه چیزش خوب است، بهش یک لاالهالاالله اضافه کنیم، اصلا اینجوری نیست، بتپرستی مدرن است.
باید هضمش کنیم در جهاز هاضمۀ تمدن اسلامی، شما کود شیمیایی را پای بوتۀ هندوانه میریزید میوهاش را مصرف میکنید، عذر میخواهم کود حیوانی را پای درخت سیب میریزید میوهاش را میخورید ولی نمیشود که بهش اسانس بزنید و بهش زرورق بپیچید و بیاورید سر سفره بگذارید، بعد بگویی بو بکش ببین اگر بد است نخور، این که حرف نشد، ما با چنین تمدنی روبرو هستیم.
امسال قربانیهای جبهۀ حق کیستند؟
آیت الله میرباقری در انتها بیان کرد: خدا رحمت کند عزیزانی و بزرگانی که به ما یاد دادند، اساتید ما که این جوری بیندیشم، یکی از عزیزانی که در این زمینه خوب میاندیشید، خوب هم عمل میکرد، مجاهد عزیزمان شهید فرجنژاد بود.
حالا من تعبیر کردم، یک رؤیایی پدر بزرگواریشان فرموده بودند خیلی برای من لطیف است، من خواندم و ازشان نشنیدم که شب عید قربان قبل از این که خبر بهشان برسد، فرمودند قربانی شما را ما قبول کردیم، من اصلا همیشه تلقیام این است که امیر الحاج از رمضان جبهۀ خودشان را دعوت میکنند، قربانیهایشان را روز عید قربان انتخاب میکنند، امسال کیها هستند و قربانی این جبهه هستند؟
یک خانوادۀ جهادی، یک مجاهد بمعنی الکلمه، یک دشمنشناس، یک مخاطبشناس، این چیزهایی که آقا فرمودند مبلغ باید مخاطبشناس باشد و باید عمق استراتژیک دشمن را بشناسد، با دشمن دشمنی کند، اشتباه نکند، دوست را با دشمن اشتباه نگیرد.
گفت آقا بعضی دوستانتان گناه کبیره میکنند، بگوییم فاسقند؟ گفت: نگویید فاسقند، بگویید فاسقالعمل است، گفت ازش تبری بجویم، گفت از خودش نه ولی از عملش چرا، عملش مال ما نیست، خودش مال ما است، ایشان این اشتباه را نمیکرد، هم مخاطب را میشناخت و هم عمق استراتژیک دشمن را میشناخت.
هم میدانست این میدان میدانی است که مجاهد میخواهد، با خدا شرط نمیکرد امکانات بده تا من مبارزه کنم، به میدان مبارزه میرفت، خداوند متعال امکانات برایش فراهم میکرد، دوستان ما میدانند، هم عمیق میاندیشید، هم گسترده و هم مجاهدانه و زاهدانه عمل میکرد.
آیت الله میرباقری ادامه داد: منتظر امکانات نبود و در همین سنی که به ظاهر سن کوتاهی بود، برکات و آثار فراوانی دارد که حالا میبینید بسیاری از دوستانی که در این جمع هستند، هر کدام تعلق فکری به ایشان دارند، امیدواریم خدای متعال آن خصوصیاتی که حضرت آقا فرمودند برای تبلیغ مبلغ، آدم احساس میکند همه این مختصات در این آدم هست.
کاملا انسان در تراز برای یک کار مجاهدۀ تبلیغ دین در دنیای امروز، انسان در تراز، الحمدلله آثار و برکات و شاگردان و دوستانشان، اولا من به خانواده معززشان، پدر بزرگوارشان و والده مکرمشان، برادران عزیزشان، همه و همه عزیزانی از این بیت عزیز، تسلیت عرض میکنم، إنشاءالله خدای متعال جای ایشان را برای شما پر میکند.
مطمئن باشید، آثار و برکات ایشان بیش از دوران حیاتش ادامه خواهد یافت، دوستان و شاگردان عزیزانشان و امیدوارم که خدای متعال توفیق ادامۀ این راه را با قوت و با همین شیوه، با همین عمق و با همین روحیۀ جهادی، فداکارانه، همینطور که آقا فرمودند این میدان، میدانی نیست که با کارمندی جلو برود، با مجاهده جلو میرود.
یک موقعی رفیقی داریم، میگفت وضع ما که خیلی خوب است، به این بنده خدا جملهای گفته بودند که ما میرویم تبلیغ و احتراممان میکنند، تأمینمان هم میکنند، انبیاء میرفتند کتک میخوردند و برمیگشتند برای این که دین خدا را منتشر کنند، این جوری کار جلو رفته است. امیدوارم خدای متعال همین روحیه و عمقاندیشی و زهد و جهادگری را به ما هم عنایت کند و بتوانیم این راه را با قوت ادامه بدهیم.
سخنرانی سردار فلاح زاده در همایش دشمنشناسی | دشمنشناسی حرکتی به بلندای تاریخ
آیت الله میرباقری آیت الله میرباقری آیت الله میرباقری آیت الله میرباقری آیت الله میرباقری آیت الله میرباقری آیت الله میرباقری آیت الله میرباقری آیت الله میرباقری آیت الله میرباقری آیت الله میرباقری آیت الله میرباقری آیت الله میرباقری آیت الله میرباقری آیت الله میرباقری آیت الله میرباقری آیت الله میرباقری آیت الله میرباقری آیت الله میرباقری آیت الله میرباقری آیت الله میرباقری آیت الله میرباقری آیت الله میرباقری آیت الله میرباقری آیت الله میرباقری آیت الله میرباقری آیت الله میرباقری آیت الله میرباقری آیت الله میرباقری آیت الله میرباقری آیت الله میرباقری آیت الله میرباقری آیت الله میرباقری آیت الله میرباقری آیت الله میرباقری آیت الله میرباقری آیت الله میرباقری آیت الله میرباقری آیت الله میرباقری آیت الله میرباقری آیت الله میرباقری آیت الله میرباقری آیت الله میرباقری آیت الله میرباقری
دیدگاهتان را بنویسید