3 انگیزه یهود برای ایجاد انحراف فکری جهانی در دورۀ رنسانس
قوم بنیاسرائیل که در ابتدا برای برپایی حکومت الهی بر روی زمین با پیامبران همراه شدند، مطابق آیات 83 و 87 سورۀ بقره، در نتیجۀ انحراف فکری، استکبار ورزیده و خود را نژادبرتر دانستند؛ از اینرو برای تحمیل ارادۀ خود بر مردم جهان، آنها را به استضعاف کشاندند.
قوم یهود با توجه به جمعیت اندک و ثروت بسیاری که داشت، پیوسته در طول تاریخ، حیات خود را در نفوذ در ساختارهای اجتماعی و حاکمیتی جوامع میجست. این قوم با نفوذ در نهادهایی[1] چون سیاست، علم، اجتماع، خانواده و…، کنترل جوامع را بدست میگرفت و ارادۀ خود را بر تودهها تحمیل میکرد.
یهود با رخنه در میان نخبگان علمی جوامع، توانست با ایجاد انحراف فکری، ارادۀ خود را بر آنها تحمیل کرده و اهداف خود را پیش ببرد. چه مسلمانان آندلس و چه لژهای فراماسونری، تفاوتی برای یهودیان نداشت. آنها در هر صورت، انحراف فکری مدنظر خود را اعمال میکردند.
بررسی این مسأله میتواند نقش یهود و کابالیسم یهودی را در شکلگیری انحراف فکری در اروپا و سایر نقاط جهان، مشخص کند.
در بخش بعدی به ارائۀ توضیح مختصری دربارۀ انگیزههای یهود از نفوذ در نهاد علم و انحراف فکری مردم جهان میپردازیم. لازم به ذکر است، این نوشتار به دنبال بررسی اهداف یهود نبوده و تنها انگیزههای آنها را مورد بررسی قرار خواهد داد.
انگیزههای یهود برای ایجاد انحراف فکری جهانی در دورۀ رنسانس
بنیاسرائیل با نعمتهای ویژۀ الهی و پیامبرانی که در میانشان مبعوث شده بودند[2]، بر جهانیان برتری یافتند[3] اما با نژادپرستی و خودبرتربینی، دچار انحراف فکری شدند. یهودیان با سلطه بر نهاد علم[5] در پی تحمیل ارادۀ خود بر دیگر جوامع[4] بودند رهبر انقلاب در کتاب انسان 250 ساله، یکی از مشکلات پیامبر اسلام در مواجهه با یهودیان مدینه را استعمار فکری مردم مدینه توسط یهودیان عنوان کردهاند؛ چرا که مردم مدینه، مجذوب غنای فکری یهودیان شده بودند و فرزندان خود را تحت آموزههای آنها قرار میدادند.[6] همین امر موجب .حفظ سلطۀ یهودیان بر یثرب و ایجاد اختلال در امور مسلمانان شده بود
- در طول تاریخ استعمار، جهان همواره شاهد استعمار فکری عوام، توسط جوامع غربی با استفاده از علوم مختلف بوده است. همچنان برخی از کشورهای اسلامی با غربگرایانی که در راستای اهداف تمدن غرب پیش میروند، درگیر چالشهایی جدی هستند.
روشنفکران ایرانی که در کشورهای غربی تحصیل کرده بودند، مجذوب تکنولوژی تمدن غرب شدند و راه توسعۀ جامعه ایرانی را در پیروی تام از اندیشههای تمدن غرب دیدند. آنها با تسلط در دانشگاهها و رسانههای دوره پهلوی بخشی از مردم ایران را مجذوب تمدن غرب کردند.
مردمی که برای خود هویتی قایل نیستند، در مقابل فرهنگ مهاجم تاب نیاورده و به جای تبادل فرهنگی به تهاجم فرهنگی دچار میشوند.[7]
- قوم یهود با گسترش فساد بر روی زمین[8]، برای انحراف ادیان الهی تلاش کردند.[9] آنها برای کنترل حداکثری جوامع، بر عمیقترین قوای انسان، قوه شناخت متمرکز شدند.[10]
یهودیان معتقدند، شیطان با وسوسۀ حضرت آدم برای خوردن میوۀ درخت معرفت[11]، به او شناخت و معرفت عطا کرد. به همین دلیل یهود شیطان را منبع شناخت و علم میداند. در جریان شکلگیری لژهای فراماسونری، بسیاری از دانشمندان به این لژها پیوستند و با پرستش شیطان و فراگیری اندیشههای کابالیستی به علوم شیطانی دست یافتند.[12]
با بررسی این مسأله میتوان دریافت که یهود در تقابل علم و دین در دورۀ رنسانس با ترویج علوم شیطانی، به دنبال نابودی ادیان الهی بوده است. عصیانی که در آن انسان، اتصال خود را با عالم غیب قطع کرد و چنان در مدرنیته به پوچی رسید که خودکشی را مرگ خودخواسته و حیوانیت را یکی از راههای رسیدن به آرامش دانست.[13]
بعدها یهود برای تقابل با دین، روشنفکرانی را که در لژهای فراماسونری آموزش داده بود به کشورهای خود فرستاد و نخبگان و عوام را با اندیشهها و علوم شیطانی، تحت سلطۀ خود قرار داد.[14]
- استعمارگری و نظام اقتصادی سرمایهداری در جوامع غربی که برآمده از علوم مدرن بود، الیگارشی یهودی را به سودهنگفتی رساند؛ زیرا بسیاری از بازارهای اقتصادی اروپا در دستان خاندانهای یهودی بود.
نظام اقتصادی غرب با بنیانهای مادی و تلقیهای اومانیستی از جامعه و انسان برای تمدن خود، اقتصادی را تعریف کرد که سود مالی در آن اصالت داشت. در نتیجۀ استمرار این دیدگاه، استعمار و نظام طبقاتی شکل گرفت.
پر واضح است که شکلگیری نظام طبقاتی و تئوریزه کردن آن بازی دو سر بردی برای الیگارشی یهودی بود.[15] در واقع این اندیشمندان یهودی بودند که با اندیشههای نژادپرستانه خود استعمار را تئوریزه کردند. میوۀ استعمار حاصل درخت انحراف فکری بشر بود که در دورههای بعد به شکلهای دیگری بروز یافت.
علتهایی که در مورد انحراف فکری بشر توسط یهود، بررسی شد، توسط نگارنده از منابع مختلفی، استخراج و استنتاج شده است. بدیهی است که این علتها، شامل همه ابعاد نمیشود./206/
منابع و پیوستها:
[1] نهادها، ساختارها و سازوکارهای نظم و همکاری هستند که رفتار گروههای انسانی را در اجتماعات معین راهبری میکنند. نهادها، از طریق اهداف و پایداری اجتماعی و زندگیها و مقاصد افراد انسانی بازشناسی میشوند و با ساختن و تقویت قواعد، رفتار افراد را در مناسبات اجتماعی هدایت میکنند. نهادها، به عنوان ساختارها و سازوکارهای نظم اجتماعی، درمیان افراد جامعه، یکی از اصلیترین موضوعات مطالعه در علوم اجتماعی و اقتصاد بهشمار میآیند(ویکی پدیا، نهاد اجتماعی).
[2] سورۀ مبارکه جاثیه، آیه 16.
[3] سورۀ مبارکه بقره، آیه 47.
[4] عدم توانایی یک شخص یا جامعه در اداره امور خود.
[5] ر.ک: کیوان الستی، نهاد علم، هویت علم و ارتباط با جامعه(فصلنامۀ علمی-پژوهشی سیاست علم و فناوری، تیر 1400، دوره 14، شمارۀ 2-شمارۀ پیاپی 50) ص 1-3.
[6] ر.ک: خامنهای، سیدعلی، انسان 250 ساله، حلقه دوم، ص 44.
[7] ر.ک: بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با استادان و دانشجویان قزوین، 1382/9/26، تفاوت تبادل و تهاجم فرهنگی.
[8] سورۀ مبارکه اسراء، آیه 4.
[9] ر.ک: ردپای یهود در دستکاری و تحریف ادیان الهی.
[10] ر.ک: محمدعلی شکوهیانراد، نقش دانش شناخت در کنترل انسان(فصلنامۀ آینده، تابستان 1398، شماره 10)، ص 17.
[11] در تورات آمده است که: درخت معرفت نیک و بد در وسط باغ عدن جای داشته است.(پیدایش 2:9).
[12] ر.ک: تاریخچه لژهای فراماسونری| از شکلگیری تا جرقههای تمدن غرب.
[13] ر.ک: تظاهرات انسانهای سگنما در برلین.
[14] ر.ک: مریم قدرتی، محمدرضا هاشمی، نقش ترجمه در انتقال گفتمان مدرنیته به ایران: موردپژوهی آثار طالبوف، (تاریخ و فرهنگ، دوره(51)، شماره(2)، سال(5-2020))، ص 175-196.
[15] ر.ک: نخبگان نقابدار.
بیشتر بخوانید:
انحراف فکری انحراف فکری انحراف فکری انحراف فکری انحراف فکری انحراف فکری انحراف فکری انحراف فکری انحراف فکری انحراف فکری انحراف فکری انحراف فکری انحراف فکری انحراف فکری انحراف فکری
دیدگاهتان را بنویسید