اخبار روز

ورود / عضویت

نقد بازی دیابلو 4 (Diablo IV) | نجات در سایهٔ پرستش شیطان

بازی دیابلو4 از بازی‌های جدید اما مهم شیطان‌گرا و ضد مسیحیت از شرکت بیلیزارد اینترتیمنت است. در این بازی تاریکی و شیطان بر خدای نور پیروز شده و پیشگویی‌های مسیحیان دروغ از کار در می‌آید. جالب آنکه نقش اول بازی نیز که در نقش منجی است، باید از شر و شیطان برای پیروز شدن علیه شیطان دیگری کمک بگیرد.
دیابلو 4

جایگاه بازی دیابلو 4 و ضرورت تحلیل آن

بازی دیابلو (Diablo) از معروف‌ترین بازی‌های کامپیوتری است که نسخهٔ چهارم آن توانسته است مخاطبان وسیع جهانی پیدا کند. بازی دیابلو۴ در جهانی وسیع، به صورت جهان آزاد(گردش در جهان بازی به عهده بازیکن است) و نقش‌آفرینی (بازیکن شخصیتی با نامی دلخواه و توانایی‌های خاص جنگاورانه می‌سازد و در بازی آن را رشد می‌دهد) تجربه‌ای جالب و کمی خسته‌کننده ارائه می‌دهد.

از حیث طراحی فضا، صداگذاری‌ها و داستان گیرا و قابل توجه؛ اما به دلیل گیم‌پلی تکراری و محدود بودن فنون جنگاورانه، خصوصا برای بازیکن‌هایی که جادوگری را برای نقش‌آفرینی در بازی انتخاب می‌کنند خسته کننده است.
مایکل مورهایمِ یهودی، از مؤسسان شرکت بلیزارد است که بازی معروف جهان وارکرافت(World Of Warcraft) و سری بازی‌های دیابلو نیز از همین کمپانی منتشر شده است. علاوه بر آن بازی وارکرافت که یکی از مپ‌های آن به نام دوتا(Dota) شناخته می‌شد و در حال حاضر بازی دوتا2(Dota2) بر اساس آن در شرکت والو(Valve) ساخته شده از محصولات این شرکت است. بازی کارتی آنلاین هارت‌استون(Hearthstone) نیز از بازی‌های مشهور این شرکت است.

بازی دیالبو۴ تنها در پنج روز به فروش ۶۶۶ میلیون دلاری رسید. همچنین تا آگوست ۲۰۲۳ نیز تعداد گیمرهایش به حدود دوازده میلیون رسید. که این ارقام موفقیتی چشمگیر برای این شرکت به حساب می‌آید.
نمرات سایت‌های نقد مختلف نیز همگی بیش از ۸.۵ بودند که نشان از قوت ساخت بازی دارد.

خلاصهٔ داستان دیابلو 4

داستان بازی دیابلو حول محور شیطانی به نام لیلیث(Lilith) است که در جهان بازی که با نام سَنکچواری(Sanctuary) به معنای محل مقدس یا امن، ظهور می‌کند. لیلیث به همراه ایناریوس(Inarius) سنکچواری را خلق کرده و حالا به جهان مخلوقاتش بازگشته تا مردم را در برابر حملهٔ اربابان جهنم آماده سازد.
در این بین شخصیتی بی‌نام و نشان که بازیکن با آن بازی می‌کند وارد سنکچواری شده و در پایان نیز لیلیث را شکست می‌دهد.

بازی دیابلو4 به دلیل انتشار وسیع، ساخت قوی و محتوای عمیق و ضددینی، بایستی مورد تحلیل و نقد عمیق محتوایی قرار گیرد تا علاوه بر شناخت فضای رسانه‌ای، هنری و تمدنی غرب، مخاطبان این گونه بازی‌ها با کسب سواد رسانه‌ای عمیق، کمی در برابر این محصولات واکسینه شوند.
بازی دیابلو۴ با احضار لیلیث به این جهان، شروع می‌شود. در اساطیر یهودی و قبالای زوهری، لیلیث در دوران تبعید قوم بنی‌اسرائیل که منجر به جدایی شخینا(وجه مؤنث خدا) از خدا شد، به دلیل عروجی شیطانی، حالا همسر خداست! (1) در میدراش و تلمود، لیلیث به صورت زنی با موی بلند و بالدار ترسیم شده است. (2)
در بعضی اساطیر یهودی گفته شده است که لیلیث همسر اول آدم بوده و همسان با وی از زمین خلق شده است. آدم از لیلیث درخواست نزدیکی می‌کند و در عین حال می‌خواهد به نوعی تفوّق خودش را بر لیلیث حفظ کند. لیلیث امتناع می‌ورزد و در نتیجه خدای یهودی او را از بهشت تبعید کرد. به همین دلیل لیلیث امروزه الگویی برای ستیز فمینیست‌ها با مردسالاری قرار گرفته است. (3)
به نظر می‌رسد اینکه امروز فمینیست‌های افراطی و اباحه‌گر به دنبال ترویج همجنس‌بازی و تطبیع و عادی‌سازی انواع و اقسام فحشای زنان هستند، ریشه در همین تاسّی به شیاطین و صف‌آرایی ایدئولوژیک در مقابل خدا دارد. هر چند اساطیر یهودی متأثر از اساطیر باستانی(بین‌النهرین و بابل) است، اما فمینیسم شیطان‌گرا که در ادیان نوظهوری همچون ویکا نیز دیده می‌شود، لیلیث و شیاطین مؤنث دیگر را وسیله و بهانه‌ای برای مبارزه با ادیان الهی قرار می‌دهند.

در بازی دیابلو۴، بازی با مراسم احضار لیلیث به عنوان خالق سنکچواری(جهان بازی) همراه با ترس و دلهره آغاز می‌شود. مراسمی شیطانی که با قربانی انسانی شروع شده و با مادی شدن کالبد لیلیث پایان می‌یابد.

بازی دیابلو 4

بازی دیابلو 4

تصویری از ظهور لیلیث. هیبت این شیطان را در کنار اشاره‌ی خداگونه اثر به وی دقت نمایید. دست لیلیث شبیه به دست خدا در نقاشی معروف میکل آنژ، به دست مخلوقاتش می‌رسد تا نمادی از اتصال مخلوق با خالقش باشد.

بازی دیابلو 4

لیلیث مردم را به لذت بردن از گناهان دعوت کرده و توصیۀ کشیش مبنی بر مقاومت کردن در مقابل وسوسه‌های لیلیث، دردی را دوا نمی‌کند. یکی از دروغ‌های شیطان‌گرایان همین است که در دین لذتی وجود ندارد و گناه کردن مساوی با لذت است. در حالی که تمام هدف دین رسیدن به لذت بی‌نهایت در پرتوی رسیدن به مقام کمال و اتصال با خداوند متعال است؛ اتفاقا ادیان الهی مدعی لذت جاودانه بوده و توصیه می‌کنند طوری زندگی کنیم تا علاوه بر آرامش در این جهان، در عوالم دیگر نیز از لذت‌هایی که خدا برای ما در نظر گرفته محروم نشویم.

بازی دیابلو 4
عظمت لیلیث در قاب‌بندی های بازی دیابلو۴. در این بخش بازی متوجه می‌شویم که یکی از قدیسان کلیسا، علی‌رغم ادعای خودش مبنی بر نابودی یکی از شیاطین اصلی او را زندانی کرده است؛ در واقع دروغی دیگر از نهاد دین برای فریب مردم
موی بلند و بالدار بودن وی که در اساطیر یهودی بیان شده قابل توجه است.

لیلیث در شعارهایش، هدف حضورش در سنکچواری را آماده کردن مردم برای جنگ آخرالزمانی با اربابان جهنم معرفی می‌کند. اما کلیسا که خدای پدر یا ایناریوس را می‌پرستد مردم را علیه لیلیث بسیج کرده و ما نیز به عنوان یکی از کسانی که خون لیلیث در ابتدای بازی به اجبار به ما خورانده می‌شود، ارتباطی باطنی با وی پیدا می‌کنیم. ایناریوس همسر لیلیث است که اشاره به ازدواج لیلیث با شخصیتی الهی، همچون آدم دارد.
البته این خونِ خدا در بازی مثل یک انگل است که در بدن هر کس به جز شخصیتی که بازیکن با آن بازی می‌کند، موجودی متعصب و شیطانی می‌سازد که دست به هر جنایتی می‌زند. ماجرای خون خدا و نوشیدن آن در آیین عشاء ربانی مسیحی به صورت نمادین وجود دارد؛ مسیحیان شراب را به مثابۀ خون مسیح می‌نوشند تا در بدن آن ها خون مسیح جریان پیدا کند. بازی دیابلو۴ به جای مسیح، لیلیث را گذاشته و خون لیلیث هم باعث دیندار شدن و گرایش به شیطان‌پرستی در انسان‌ها می‌شود.

بازی دیابلو 4

یکی از پیروان لیلیث علت شیطان‌پرستی خود را نوشته است: «لیلیث چشمان مرا نسبت به جرائم ایناریوس(خدای نور) باز کرد. ایناریوس به لیلیث خیانت کرده، او را تبعید کرد. ایناریوس عامل ضعف ماست چون از قدرت گرفتن ما می‌ترسید؛ ما هم به او نشان خواهیم داد که حق داشت بترسد!»
در واقع این متن‌ها که در بازی پخش شده است، دلایل مختلف شیطان‌پرستان را که در جهان بازی منطقی است بیان می‌کند. شبیه به ماجرای خدای عقده‌ای در کتاب مقدس که از عالم شدن آدم و حوا می‌ترسد و آن‌ها را از درخت دانش منع می‌کند. البته در نگاه اسلامی، هبوط مقدمۀ رشد حضرت آدم در قوس صعود و رسیدن به مراتبی بس عالی‌تر از بهشت مثال قبل از دنیا بوده است.

بازی دیابلو 4

بازی دیابلو 4

برای لیلیث در بازی عبادت‌گاه‌هایی وجود دارد که بازیکن با اتصال به آن‌ها، قدرت‌های جدیدی کسب کرده و بازی بهتری را تجربه می‌کند! اُبلیسک نیز کارکردی شبیه به همین دارد. درواقع بازیکن با اتصال به شیاطین قدرت بیشتری کسب می‌کند.
از طرفی مضمونِ «دین نوعی انگل است» که توسط ضدخدایانی همچون دَنیل دِنت(Daniel Dennett) ترویج می‌شود، در این بازی هم به کار گرفته شده است.(4)
در بازی‌های بالدورز گِیْت(Baldure’s Gate) و رزیدنت ایول چهار(Resident Evil 4) هم دین به مثابۀ یک انگل بازنمایی می‌شود. این اعتقاد مغرضانه به دین از چند جنبه قابل نقد است؛

اول، یکی از معانی دین، سبک زندگی متکی بر جهان‌بینی است و بنا بر این تعریف ادیان به شیطانی و الهی تقسیم می‌شوند. امروزه در مطالعات دین‌پژوهی تطبیقی نیز فرقه‌های نوظهور معنویت‌گرا  دین خطاب می‌شوند. پس این گزاره که دین نوعی انگل است، در مورد بعضی مکاتب دینی(به معنایی که گفته شد) صحیح بوده و دربارهٔ مصادیق الهی آن، تعبیری ناصحیح است.
دوم اینکه دین به معنایی که گذشت، مساوی با روش زندگی بوده و کسی در جهان بی‌دین نیست؛ بلکه عده‌ای از مردم به ادیان شیطانی و عده‌ای نیز به ادیان الهی باور داشته، طبق آن عمل می‌کنند. پس این گزاره که دین نوعی انگل است، به دلیل رد کردن هر نوع تفکر و سبک زندگی انسانی، مخدوش به نظر می‌رسد.
نکتهٔ سوم در مورد ادیان ابراهیمی است. ضدخدایان غربی شاید حق داشته باشند که در مواجههٔ با آیین‌های اسطوره‌زده و تحریف‌شده همچون یهودیت و مسیحیت، این دو دین را انگلی دانسته که منجر به فحایعی مثل غصب سرزمین فلسطین یا رخ دادن جنگ‌های صلیبی می‌شود. اما عمل به دین اسلام مبتنی بر کتاب مقدسی که از تحریف در امان مانده، ناجی انسان‌ها از تاریکی بوده و چنانکه در تاریخ خوانده‌ایم، همزمان با قرون تاریک اروپا در غرب، تمدن طلایی اسلام برای مردم زندگی سرشار از رفاهی را به ارمغان آورده بود.
امروز نیز می‌بینیم که اگر حکومت‌های اسلامی به تعالیم الهی پایبند باشند و طبق آن عمل کنند، خدای متعال به کار آن‌ها برکت داده و از حیث ظاهری و باطنی می‌توانند به درجات عالی دست پیدا کنند.
پس در مجموع این گزاره که دین نوعی انگل است و باعث انحطاط جوامع می‌شود، منبعث از نگاهی ضدخدا و مغرضانه است که سنخیت خوبی با آثار شیطان‌گرا مثل دیابلو۴ دارد. جالب توجه است که در بازی دیابلو۴، کلیسا و دین با محوریت نور در جدال با شیاطین به سر می‌برد.

بازی دیابلو 4
با حملۀ شیاطین به کلیسا، نه تنها کشیش‌ها کشته شده‌اند بلکه روح آن‌ها نیز به تسخیر شیاطین درآمده است. این حملۀ شیاطین به یکی از کلیساهای جامع با هدف به دست آوردن کتاب‌های باستانی شیطانی بوده که در کلیسا برای جلوگیری از سوء استفاده، نگهداری می‌شده است. گفته می‌شود در واتیکان نیز کتاب‌های مختلف جادویی ضبط و نگهداری می‌شود.

جدالِ نور کلیسایی با تاریکی شیاطین

در بازی دیابلو۴، شاهد کشیشی هستیم که علت نزول بلایا را گناهان مردم می‌داند و سپس توسط خود حضار که با خون لیلیث آلوده شده‌اند در کلیسا کشته می‌شود. همچنین گزارهٔ گناهِ نخستین توسط کشیش‌های بلندپایه بیان می‌شود که علامتی دیگر بر مسیحی بودن دینداران در اثر است. همچنین روی معجزه‌محوری که از مؤلفه‌های مهم سینما و الهیات مسیحی است، از زبان دینداران تأکید می‌شود.(5)

بازی دیابلو 4

اشاره‌ی مادر روحانی به گناه نخستین و رها شدن از این گناه با پا گذاشتن در نور خدا؛ خدایی که در پایان بازی نابود شده و چیزی جز خودش برایش مهم نیست.

مکان‌های این گروه نیز با معماری کلیسایی ساخته شده و پرستش خدای پدر(Father) در بازی توسط مردم دیندار، در اینکه دین در اثر استعاره‌ای از مسیحیت است، تردیدی باقی نمی‌گذارد. ایناریوس(Inarius) خدای نور توسط کلیسا پرستیده شده و اصحاب کلیسا طبق پیشگویی‌ها معتقدند در جدال آخرالزمانی، ایناریوس لیلیث همسر سابقش را نابود می‌کند. ادبیات آخرالزمانی مسیحی نیز مملو از پیشگویی بوده و مثلا از کتاب مکاشفات یوحنا یا بعضی کتب عهد عتیق مثل دانیال، تفاسیر آخرالزمانی متنوعی ارائه شده است.

بازی دیابلو 4

ایناریوس خدای مسیحی در نقاشی که شبیه نگارگری‌های کلیسایی است، در حال شفا دادن یک بیمار است. از معجزاتی که مسیح/خدا در مسیحیت مکررا انجام می‌دهد، شفا دادن بیماران و در نتیجه ایمان مردم است. در عکس بعدی شاهد روایت مسؤول مهمانخانه از ایمان وی هستیم: «من هیچوقت دیندار نبودم، تا وقتی معجزه‌ی ایناریوس رو دیدم و بهش ایمان آوردم. ایناریوس یک فلج رو شفا داد و اون جلوی من شروع کرد راه رفتن!» اما همین ایناریوس در مقابل شیاطین عاجز است!


این موارد بیان شد تا مشخص شود در مقابل لیلیث، جبههٔ دینداران مسیحی قرار دارد و دشمن اصلی وی لشکر کلیسا است. اما بازیکن با همراهی راوی بازی، نه کلیسا را قبول دارد و نه از لیلیث پیروی می‌کند، بلکه در یک اتحاد راهبردی با کلیسا به دنبال نابودی لیلیث است که به دلیل خودخواهی خدای پدر(اشاره به اقنوم پدر، یکی از اقانیم سه‌گانه در مسیحیت) و قدرت عظیم لیلیث، متوجه می‌شویم که پیشگویی‌های کلیسایی باطل بوده و لشکر شبه‌مسیحی نیز نمی‌تواند در مقابل شیاطین کاری کند.

بازی دیابلو 4

اشاره‌ی مغر متفکر و راوی بازی(لوراث) به اینکه ایناریوس پیشگویی‌ها را به نفع خود تفسیر کرده و اصل پیشگویی راجع به ظهور شیاطین در آخرالزمان و نابودی جهان است. نگاهی شیطان‌گرایانه به آخرالزمان که دقیقا در مقابل آخرالزمان الهی ادیان قرار دارد.

چیرگی تاریکی بر نور

اشاره شد که لیلیث و ایناریوس هر دو با هم جهان بازی را خلق کرده و همچون آدم و لیلیث، با هم زن و شوهر بوده‌اند. استقلال دادن به شُرور و شیاطین از مؤلفه‌های مهم سینمای کابالیستی و تفکر منحرف یهودی است.(6) (7)
زمانی این بازنمایی مشرکانه از جهان هستی و قائل شدن به استقلال موجودات از خداوند، توهین‌آمیزتر می‌شود که ایناریوس یا خدای نور، همچون کودکی منفعت‌طلب هیچ کمکی به بازیکن نمی‌کند! برای عبور از دریاچهٔ سیاه و رسیدن به جهان شیاطین، به موهبت و دعای خیر ایناریوس، خدای نور نیازمندیم. اما وی توجهی به ما نمی‌کند و پس از بیان چند لیچار می‌گوید که دنبال رسیدن به مراتب عالی در بهشت است و مخلوقاتش برای وی ارزشی ندارند!

بازی دیابلو 4
ایناریوس خدای نور با هیبتی انسانی، از کمک به ما برای نابودی شیاطین امتناع می‌ورزد. این خدای آنتروپومورفیسیتی و جسمانی هدفی جز تقلیل مقام خدایی و البته ترویج عقاید جسم‌انگارانۀ کابالیستی دربارۀ خداوند ندارد.

شبهۀ شر در بازی دیابلو4 و پاسخ به آن

این شبهه از شبهات مهم ضدخدایان در نقد خداباوری است و به شبههٔ شر شهرت دارد. اینکه چرا خدا هر آنچه از او می‌خواهی را برآورده نمی‌کند، پس یا نمی‌تواند یا مهربان نیست؛ اگر نمی‌تواند پس خدا نیست، اگر می‌تواند و انجام نمی‌دهد پس مهربان نیست، در حالی که خدای ادیان ابراهیمی مهربان است و خدای نامهربان معنی ندارد، پس اصلا خدایی در کار نیست.

بازی دیابلو 4
«زن شاخدار، هیولا. هیچ چیز نمی‌تواند وی را بازدارد، نه شمشیر فولادین ما، نه دعاهایمان» اشاره به شبهۀ شر و قدرت  شیاطین

صدها سال است که فلاسفه و متکلمان ادیان به این شبهات پاسخ داده‌اند، اما طبیعتا کمپانی‌های یهودی‌بنیان و سکولار غربی وظیفه‌ای جز آلوده‌سازی اذهان ندارند.
در پاسخ به شبههٔ شر، چند نکته قابل طرح است. اول اینکه مخلوقات حقی به گردن خالق ندارند که بعد همچون طلبکار، خدایی نکرده به دنبال استیفای خواسته‌های خودشان باشند. همین که خداوند موجودات را خلق فرموده، لطفی بر گردن انسان‌ها است و علاوه بر آن، هزاران نعمت دیگر نیز به انسان‌ها بخشیده است که با اندک توجهی می‌توانیم به کوچک و بزرگ این نعمات متنبه شویم. پس مخلوق نمی‌تواند در مقابل خالقش که همه چیز وی به او وابسته است سرکشی کند. مثل این است که خیّری مهربان به مردم میلیاردها پول ببخشد و پس از اینکه نیازهای اولیه و حتی لذات فرعی آن‌ها را تأمین کرد، کسی که مورد لطف این خیّر بوده بگوید: چرا فلان چیز را برای من نمی‌خری؟ من بیشتر می‌خواهم!
دوم اینکه مشکلات و رنج‌های ما در بسیاری از موارد نتیجهٔ بی‌توجهی ما به دستورات الهی است. مثلا ربا نابودکنندهٔ اقتصاد جامعه و گناهی بزرگ است؛ حال جامعهٔ رباخوار اگر به مصیبت‌های اقتصادی دچار شود، کسی جز خودش را نباید ملامت کند. غیرمنطقی است که ضد‌توصیه‌های الهی عمل کنیم و بعد نتیجهٔ سوء این گناهان را به گردن خدا بیندازیم.
مطلب سوم اینکه بسیاری از شُرور، حاصل مقایسه است؛ مثلا کسی که یک خودروی سواری دارد، خودش را با کسی که چند خودرو دارد مقایسه کرده و این نداری را نوعی شر می‌خواند. در حالی که نداشتن چیزها، خالق نمی‌خواهد و طبیعتا منتسب به خداوند متعال نیست. اگر بخشی از انسان‌ها بال داشتند، ما خودمان را فلج(بدون بال) می‌دانستیم که حاصل مقایسه است و مقایسه کردن بین نعماتی که خدا به من داده با دیگری، با توجه به مثال خیّر که گذشت مقایسهٔ معقولی نیست.
مطلب چهارم اینکه بسیاری از بلایا در زندگی ما، رنجی کوتاه در مقابل لذتی بسیار بزرگ‌تر است. کسی که موفقیت در کنکور را می‌خواهد، دو سه سال زحمت می‌کشد تا چندین دهه زندگی خود را در آسودگی بگذراند. مشکلات و مصیبت‌های این دنیا نیز برای بروز توانایی‌های انسان، زدوده شدن تعلقات غیر الهی و رسیدن به لذت بی‌نهایت است.
پس مجموعا می‌توان گفت شرّی در جهان وجود ندارد و مشکلات نیز به دلیل خیر بیشتر و نتیجهٔ بسیار لذت‌بخشی که در پیش دارد، شر نبوده و آزمونی برای پیشرفت انسان‌ها است.
در دیابلو۴، خدای نور، خدایی از خودراضی، محدود و بی‌توجه ترسیم شده که مثل یک انسان یا پادشاه خودکامه، فقط بدنبال رستگاری خودش بوده و رعیت را ارجی نمی‌نهد. این ترسیم مغرضانه و خرافاتی از خدایی که جبههٔ نور را پشتیبانی می‌کند، هدفی جز تخریب ادیان الهی، ندارد. از طرفی شیاطین فعالانه بین مردم دین شیطانی خود را تبلیغ می‌کنند و در آخر هم بر خدای نور پیروز می‌شوند.
به قول مرحوم استاد فرج‌نژاد، وقتی خدای بی‌عرضهٔ هالیوود در ذهن کسی جای بگیرد و شیطان هم موجودی مستقل از خدا و گاهی قدرتمندتر نشان داده شود، طبیعتا مخاطب به سمت جبههٔ شر گرایش پیدا می‌کند.

پرستش شیطان تنها راه نجات

در بخش‌های پایانی بازی دیابلو، به خاطر عدم همکاری ایناریوس(خدای نور) با بازیکن، او مجبور است برای شکست دادن لیلیث به شیاطین پناه ببرد. در یکی از مراحل، به جهنّم رفته و در محضر بت‌های شیاطین مختلف، اورادی را می‌خواند تا آن شیاطین نگاهی به او کرده و بتواند لیلیث را نابود کند! یعنی علنا بازیکن مجبور است به پرستش خدایان شیطانی بپردازد و راهی جز پناه بردن به شیاطین ندارد.

سفر ما در جهنم و تواضع در مقابل بت‌های شیطانی. در توضیحات لوراث(راوی بازی و محقق علوم غریبه) آمده است که روزگاری انسان‌ها برای رسیدن به قدرت، شیاطین را می‌پرستیدند. در بازی هم دقیقا ما باید همین کار را انجام دهیم تا کسب قدرت کنیم؛ در حالی که شیطان‌پرستی چیزی جز تباهی و سوء‌استفادۀ شیاطین فرومایه از انسان‌ها ندارد.

در پایان بازی نیز پیشگویی کلیسا مبنی بر کشته شدن لیلیث توسط ایناریوس باطل شده و شاهد کشته شدن خدای نور توسط لیلیث، دختر نفرت هستیم! لشکریان نور نیز تار و مار شده و ما به عنوان بازیکن، با قدرتی که از دیگر شیاطین گرفته‌ایم به سراغ لیلیث رفته و با قدرت شیطانی می‌توانیم شیطانی دیگر را شکست دهیم.

بازی دیابلو 4
مادر روحانی پیروزی را وعدۀ بهشت و حق اهالی نور می‌داند. در حالی که در پایان بازی خدای نور کشته شده و می‌فهمیم این پیشگویی‌ها همگی دروغ هستند.

کلیشه‌ای مرسوم در هالیوود که به فرمایش استاد مستغاثی، در غالب آثار هالیوودی منجی همیشه باید رگه‌هایی از شرارت داشته باشد تا بتواند در مقابل جبههٔ شر بایستد. از هری‌پاتر گرفته که جنبهٔ تاریک وولدمورت باعث مصونیت هری در مقابل وی می‌شود تا پسر جهنمی که منجی پسر شیطان است.

بازی دیابلو 4
برای احضار شیاطین و سفر به جهان آنان از طرح‌هایی شبیه به درخت کابالا استفاده می‌شود.

در بازی دیابلو4 خبری از بهشت و ماوراء مادهٔ رحمانی نیست. هر چند اسماً بهشت ذکر می‌شود اما رسماً هر چه از جهان ماوراء ماده می‌بینیم، آتش و جنیان شیطانی و انواع و اقسام عذاب‌های مختلف است.

بازی دیابلو 4
یکی از سربازان نور، پس از اینکه در راه حق می‌جنگد و رو به مرگ است، نوری نمی‌بیند و ناامید می‌شود، اما ما با دلداری دادن او را فریب می دهیم که نورهایی برای بردن وی آمده است، در حالی که خبری از نور نیست. در واقع در جهان ماوراء چیزی جز تاریکی وجود ندارد و نور هم مغلوب تاریکی است.

جهان موازی شیطانی و نگاه تاریک به ماوراء ماده از مؤلفه‌های مهم کابالیسم شیطان‌گرا است که در آثاری همچون فیلم‌های گیرمو دل تورو، سریال استرنجر تینگز(Stranger Things) انیمیشن آبشار جاذبه(Gravity Falls به اشتباه آبشار جاذبه ترجمه شده است و ترجمهٔ صحیح آن «جاذبه فروکش می‌کند» است) نیز شاهد این ترسیم از غیب هستیم.

بازی دیابلو 4
سکانس پایانی بازی با محوریت مِفیستو، پدر لیلیث و از شیاطین اصلی که احتمالا محوریت قسمت بعدی بازی با او است.

در پایان بازی نیز پس از کشته شدن لیلیث، می‌بینیم که مِفیستو(Mephisto) پدر لیلیث با یکی از شخصیت‌های بازی همراه شده و به دل دریا می‌زنند. احتمالا در قسمت بعدی شاهد همراهی نقش اصلی داستان با شیطانی دیگر(مفیستو) برای نجات جهان(!) هستیم.

بازی دیابلو 4
ایناریوس خدای نور توسط لیلیث از پای درآمده و کشته می‌شود.

مفیستو یکی از شیاطین اصلی، در بازی راهنمای ما شده و با عنایت او می‌توانیم لیلیث را نابود کنیم. مفیستو خود را به شکل گرگ درآورده که از ویژگی‌های جنیان در نگاه اسلامی تبدیل شدن به شکل حیوانات است. همچنین در نگاه مسیحی، تغییر ظاهر(Shape Shifting) از اعمال شیطانی بوده و محققان مختلف مسیحی دربارۀ تغییر ظاهر شیاطین نوشته‌اند.(8)بازی دیابلو 4

 

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

در بازی دیابلو۴، شاهد جهانی تیره و تار هستیم، شیاطین حکمرانان باطنی جهان‌اند و انسانِ یله و رها بایستی برای در امان ماندن از یک شیطان، به شیطانی دیگر پناه ببرد. در واقع غرب با ترسیم جهانی که در باطن نیازمند شیاطین و قدرت آن‌ها است، آخرالزمانی را ترسیم می‌کند که نه منجی ادیانی، بلکه یکی از شیاطین در آن ظهور خواهد کرد.
خداوند متعال در قرآن کریم صراحتا فرموده است: «وَأَنَّهُ كَانَ رِجَالٌ مِنَ الْإِنْسِ يَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِنَ الْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقًا» و اینکه مردانی از آدمیان به مردانی از جن پناه می‌بردند، پس[مردان جن] بر طغیان و تباهی آنان افزودند.
در آثار جدید هالیوود باطن کابالیستی غرب عیان شده و مطالبی که در آثار پیکودلا میراندولا، آگریپا، آلیستر کراولی، اسرائیل ریگاردی یا دیگر کابالیست‌های مشهور نوشته شده امروز با حمایت مالی سرمایه‌داران غربی در قالب هنری آمده و در رژیم رسانه‌ای مردم جهان قرار می‌گیرد.
هر چند مسیحیت، دینی تحریف‌شده و اسطوره‌زده است، اما آثاری مثل دیابلو۴ به بهانۀ نقد مسیحیت، اصل خداپرستی را هدف حملات قرار می‌دهند. از طرفی بدیلی که معرفی می‌کنند دینی شیطان‌پرستانه است.
پرستش شیطان امر جدیدی نیست و نیازی هم به مناسک عجیب و غریب ندارد. کسی که آثار رسانه‌ای کابالیستی اعم از فیلم و سریال و انیمه و انیمیشن و بازی و کمیک و… را مشاهده کند، به حکم «آن کس که به حرف کسی گوش کند، وی را پرستیده است» در حال پرستش شیطان است. اما این مرحله از شرک نیز برای غرب کافی نبوده، به دنبال پرستش علنی و خضوع مردم جهان در مقابل اربابان خود است و البته ابزاری به جز وسوسهٔ رسانه‌ای ندارد.
بازی‌ ویدیویی از قالب‌های رسانه‌ای فریبنده است که در نگاه عموم مردم، چیزی جز سرگرمی نیست. غافل از اینکه شبهات ضددینی و عمیق‌ترین مبانی شیطانی در این آثار به اصطلاح سرگرم‌کننده به نوجوانان خورانده می‌شود.
مدیوم بازی به دلیل تعاملی بودن، همذات‌پنداری بسیار بیشتری نسبت به سینما دارد و گیمر خود را کاملا جای کاراکتر درون بازی می‌بیند. در بازی‌هایی مثل دیابلو4 کاملا نظامی فکری از وجود یا عدم خدا، ویژگی‌های عالم غیب و نقطۀ کمال انسانی در کنار توصیه‌های عملی تبلیغ می‌شود. متأسفانه با غفلت از اهمیت بازی‌ها و خلأ قانونی برای آن، شاهد گسترش بازی‌های شیطان‌گرا مثل دیابلو4 در جامعه ایران هستیم و به نظر می‌رسد فعلا راهی جز نقد و گسترش گفتمان نقد محتوایی و سواد رسانه‌ای همه جانبه نداریم.

  1. Encyclopedia Of jewish Myth Magic And Mysticism, Geofferey W.Dennis ,Bride of god
  2. Ibid, Lilith
  3. LILITH The queen of the night And her influence on feminism, Pinelopi Diamantopoulou Religious Roots of Europe,Fall semester 2015, Interaction course: The role of women in religious communities and texts: Judaism,Christianity and Islam – Final Paper
  4. https://www.enotes.com/topics/breaking-spell
  5. دین در سینمای شرق و غرب، فرج‌نژاد و دیگران، صص۲۸۶ تا ۲۸۹
  6. دین در سینمای شرق و غرب، صص۱۴۰ تا ۱۴۴
  7. تحلیل نفوذ فرهنگ کابالیستی در سینما، فرج‌نژاد و اسماعیلی، صص ۱۵۴ تا ۱۶۲
  8. Encyclopedia of demons and demonlogy, Rosemary Elle Guiley, P58

/201/201

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *