یهود و انبیا | هتک حرمت به انبیا سنت دیرینۀ یهود
یهود، به عنوان سازمانی موعودگرا، همواره در مسیر رسیدن به آرمان مادی و جهانی خود، کوشش کرده و در صدد حذف موانع برآمده است. این سازمان، در طول تاریخ همواره به عنوان یک نیروی آماده به کار و قوی در مبارزه با انبیاء و پاکان روزگار شناخته شده است و رهبری مبارزه با جبهه حق به عنوان یک سیاست کلی و اصلی در حیات این سازمان وجود داشته است.
سختی تحمیلشده بر انبیا در مسیر اصلاح این سازمان پیچیده و شکوه آنان به سوی خداوند از جهالت و فساد و لجاجت این قوم، دلیل راسخی بر این مدعاست. مقاومت این قوم در برابر انبیا، تا جایی ادامه داشته است که مراکز و معابد محترم و مقدس را فدای این سیاست کرده و اقدام به هتک حرمت این مراکز نمودهاند؛ نکته جالب آنکه در اصول عقاید این سازمان، مراکزی همچون بیت المقدس، به پاکی و قدسی یاد شده و حتی در آرمانهای گمشده خویش برای بازپس گرفتن آن اقدام نمودهاند. اما وقتی تاریخ این قوم را مطالعه مینماییم، سیاست و استراتژی را شاهد هستیم که شاید از عقاید ایشان مهمتر است! به گونهای که اگر مجبور شوند، همانطور که گفته شد، این عقاید را فدای استراتژی مهمتر میکنند و آن، مقابله و مقاومت در برابر انبیاست.
برای مثال میتوان به تبدیل شدن عبادتگاه به بازداشتگاه پیامبرانی همچون حضرت ارمیا(ع) و سنگباران کردن حضرت زکریا(ع) در میان مسجدالاقصی اشاره کرد.[1]
یهود و انبیا | استراتژی مبارزه با انبیا در صحنه نرم و علل آن
همانطور که گفته شد، مقاومت در برابر انبیا، یک سیاست مهم در سازمان یهود است که به دلیل آن ممکن است خود یهود، به مقدساتشان هتک حرمت کنند. این سیاست به صورت سخت و ظاهری بود؛ یعنی یهود به صورت مستقیم و به وسیله ابزارهای جنگ سخت همچون قتل و کشتار به قیام علیه فرستادگان الهی برمیخاست. انبیای الهی، وظیفۀ اصلاح جوامع را بر عهده داشتند و از این طریق، موجب ایجاد جریان فکری در جامعه میشدند که با قتل ایشان، جریان به یادگار مانده از آنها این راه را ادامه میداد و بعضاً، رسالت فرستاده خداوند را به اتمام میرساند.
یهود میدانست که آنچه از شخص نبی و فرستادۀ الهی اهمیت بیشتری دارد، جریان فکری و مکتبی است که او تأسیس میکند و رسالت ذاتی که بر عهده آنها میگذارد، به گونهای که همان مزاحمت نبی توسط این جریان برای یهود ادامه مییابد؛ بنابراین، اتاق فکر این سازمان به مقابله با این تفکر و رسالت افتاد و تبعاً، با جریان فکری که در حرکت است، نمیتوان به صورت سخت مقابله کرد و بعضاً این مقابلۀ سخت، میتواند شعلۀ آتش را افروختهتر کند.
به همین جهت، سیاست مقابله نرم در دستور کار یهود قرار گرفت. رسالت این نوشتار، تبیین یکی از اقدامات نرم یهود با عنوان «هتک حرمت انبیا توسط یهود» است و البته اقدامات دیگر در دستور کار قرار گرفته است.
یهود با تعمق در مقاومت خود در برابر انبیا، به مسئله علت این مقاومت توجه کرد و این سؤال را در ذهن خود گذراند که: علت مقابله انبیا و بالتبع، جریان ایشان با یهود چیست؟
علت مقابلۀ یهود با انبیاء
یهود، پس از آنکه به انواعی از فساد و تباهی دچار گردید، آن آرمان الهی و قدسیاش به یک آرمان مادی و نژادپرستانه تبدیل شد که آلودگی آن میتواند تمام مردم جهان را درگیرش کند. مقابله و برخورد انبیا با یهود نیز به همین جهت بود و هدف فرستادگان الهی از برخورد با آنها، اصلاح همین آرمان و گرایش فاسد و مادیشان بود.
این رسالت فرستاده خداوند و برخورد او با یهود، از معنویت و جهانبینی الهی او برخاسته بود. بنابراین، عامل مقابلۀ این دو جبهه در تبلور بُعد معنوی انبیا نهفته بود که پیروان ایشان در جامعه جریان داده بودند و اقدام یهود برای حذف این مانع عظیم، حذف و تحریف معنویت و شخصیت قدسی انبیا به اشخاصی مادی و گناهکار است. از همین رو، شاهد جعل انواعی از داستانهای انبیا به وسیلۀ یهود و تهمت زدن به آنان مبنی بر انجام مفاسدی همچون زنا، بتپرستی و… هستیم.
یهودیان دنیاپرست، برای توجیه شهوترانیهای خود، خوانشی مادی از پیامبران را به جامعه تحویل میدهند. علاوه بر آن، یکی دیگر از علل انجام این اقدامات توسط یهود، مشروعیت بخشیدن به گناه و فساد است. مکتب به جا مانده از انبیاء، مشروعیت شریعت خویش را از فعل و گفتههای فرستاده خدا دریافت میکند؛ بنابراین اگر از جانب پیامبر خدا عملی سر بزند، برای پیروان آن حضرت، حجت بر انجام و مشروعیت بخشیدن به آن عمل تمام است.
نقل داستانهای انبیای یهود در واقع اقدامی برای مشروعیت بخشیدن به فعل گناه و تحریف آن از مقام حرام به مباح است. نکتۀ مهم آنکه، مشروعیت گناه و به فساد کشیدن پیروان انبیا، مقصود نهایی یهود نیست؛ بلکه مقصود، چیزی است که از طریق به فساد کشاندن آنها نصیب این قوم میشود. معنویت و ایمان، موجب میشود فرد از تمام تعلقاتش دوری کند و به دیار معبود خود بشتابد؛ بنابراین از هیچ چیز هراسی ندارد و کفنبهتن به مقاومت میپردازد.
به همین دلیل است که همواره ایمان و معنویت، ستون کاخهای استکبار را لرزانده است. استکبار، برای آنکه بتواند به اهداف مادی خود برسد، مجبور است که مردم را به فساد و تباهی بکشاند و معنویت را از آنها بزداید؛ به عبارتی دیگر، برای رسیدن اهداف مادی، باید مردم را مشغول به لعب و لهو کرد و نکته کلیدی، یعنی تعلقات مادی را به آنها برگرداند که جز با گناه و تباهی میسر نیست. اگر فرد تعلق به ظواهر و مادیات داشته باشد، هیچگاه چنین تصمیمی نمیگیرد که از آنان بگذرد و برای عقیده خود به نبرد با ظالمان بپردازد.
هتک حرمت انبیا در عهد عتیق و سینما
با نگاهی به کتاب مقدس یهودیان، یعنی عهد عتیق، شاهد این موضوع هستیم که هتک حرمت و تهمت زدن به انبیا در ساختار دینی این سازمان جا گرفته است؛ یعنی این ترور شخصیتی مربوط به اقدام بزرگان یهود بر خلاف دینشان نیست، بلکه چیزی است که در ذات و بدنۀ این دین قرار گرفته و هر فرد یهودی آمیخته با این معارف شیطانی است.
به عنوان نمونه میتوان به گزارشی از عهد عتیق درباره حضرت سلیمان(ع) توجه کرد تا اوج این درگیری گفتمانی آشکار شود: «سلیمان حرمسرای خود را از هفتصد زن عقدی و سیصد متعه تشکیل داد و دختر شیسق، فرعون مصر را با عدهای از زنان خارجی و بتپرست انتخاب نمود.[2]
هنگام پیری سلیمان، زنانش او را به پیروی خدایان غریب مایل ساختند. دل او مثل پدرش داوود با یهوه خدایش کامل نبود، پس سلیمان در عقب عشتاروت خدای صیدونیان و در عقب ملکوم رجس عمومنیان رفت. سلیمان در نزد خداوند شرارت ورزید. مثل پدر خود داوود خداوند را پیروی ننمود. آن گاه سلیمان بر کوهی که روبروی اورشلیم است، مکانی بلند به جهت کموش که رجس موآبیان و به جهت مولک رجس بنی عمون بنا کرد، پس خشم خداوند بر سلیمان افروخته شد.» [3]
همان گونه که گفته شد، یهود در این گزارش، حضرت سلیمان(ع) را که خداوند در آیات قرآن کریم از او به پاکی و بزرگی یاد کرده است، معاذ الله فردی شهوتران و گناهکار که مورد غضب الهی قرار گرفته، معرفی میکند؛ بنابراین، این سیاست یهود برای رسیدن به آرمان مادیاش لازم و ضروری بود که در زمانهای گوناگون با ابزارهای متناسب با همان زمان به این استراتژی خود جامۀ عمل میپوشانید. یکی از ابزارهایی که متناسب با زمان حال در خدمت یهود قرار گرفته است، سینما است. این ابزار، با توجه به ویژگیهای خاصی که دارد، در جذب مخاطب میتواند مؤثر واقع گردد. توضیح و شرح این مسأله از حدود این نوشتار خارج است اما به عنوان نمونه از جمله آثار ساخته شدهای که تحت این سیاست یهود قرار میگیرد، میتوان گفت؛
1- سلیمان و ملکه صبا، اثر کینگ ویدور
2- ده فرمان، اثر سیسیل بی. دمیل
3- نوح، اثر دارن آرنوفسکی
4- شاهزاده مصر، اثر سایمون ولز و برندا چپمن
در تصویر این پست معاذ الله حضرت موسی را در انیمیشن شاهزاده مصر میبینیم که همراه زن و مرد در حال رقصیدن است. حضرت موسی در این انیمیشن خوی اشرافی داشته و با نامحرمان از جمله دختر شعیب رابطه دارد.
پینوشتها
1- علم الهدی خراسانی، عبدالجواد، صهیونیسم بینالملل و نقش یهود در صحنههای دین و سیاست، قم: انتشارات رسول اعظم، صفحه 57.
2- عهد عتیق، کتاب اول پادشاهان، باب11، آیات 1-4.
3- همان، آیات 5-10.
/204
یهود و انبیا یهود و انبیا یهود و انبیا یهود و انبیا یهود و انبیا یهود و انبیا یهود و انبیا یهود و انبیا یهود و انبیا یهود و انبیا یهود و انبیا یهود و انبیا یهود و انبیا یهود و انبیا یهود و انبیا یهود و انبیا یهود و انبیا یهود و انبیا یهود و انبیا یهود و انبیا یهود و انبیا یهود و انبیا یهود و انبیا یهود و انبیا یهود و انبیا یهود و انبیا یهود و انبیا یهود و انبیا یهود و انبیا یهود و انبیا
دیدگاهتان را بنویسید