نقد فیلم لولی | از روایت مقدس تا تسخیر قداست

نقد فیلم لولی | نویسنده: نیازمند
چکیده
فیلم لولی، اثری از رضا فرهمند، روایتی پیچیده و چندلایه را در فضایی مذهبی و با الهام از داستان حضرت موسی(ع) و همسرش صفورا ارائه میدهد. فیلم با تمرکز بر شخصیت موسی، مردی با لکنت زبان که در جستجوی شفاست و همسرش صفورا، به کنکاش در مفاهیمی چون ایمان، هویت، معنویت، و نقش زن در جامعه میپردازد. لولی با بهرهگیری از رمزگان بصری، شنیداری، و زبانی، و با وارونهسازی الگوهای روایی دینی، نگاهی سکولار و پرسشگرانه به این مفاهیم میاندازد و تفسیر جدیدی از آنها در دنیای معاصر ارائه میدهد. این نقد با رویکرد جان فیسک، به تحلیل سطوح مختلف رمزگان در فیلم پرداخته و ایدئولوژی نهفته در آن را آشکار میسازد.
کلیدواژه:لولی،موسی،صفورا،لکنت زبان،جشنواره فیلم فجر،فرهمند
مقدمه
سینما همواره بستری مناسب برای بازنمایی و بازخوانی مفاهیم دینی، اجتماعی و فرهنگی بوده است. فیلم «لولی» نیز از این قاعده مستثنا نیست. این فیلم با بهرهگیری از عناصر مذهبی، محیطی نمادین و شخصیتهایی که هر یک نمایندهی یک مفهوم خاص هستند، به روایت داستانی میپردازد که در آن شکاف میان سنت و مدرنیته، ایمان و عقلانیت، و نقش مردان و زنان در جامعه به چالش کشیده میشود.
در این مقاله، ابتدا به معرفی فیلم و عوامل سازندۀ آن پرداخته و سپس خلاصهای از داستان ارائه میشود. در ادامه، فیلم از منظر رمزگان اجتماعی، فنی و ایدئولوژیک تحلیل خواهد شد تا مشخص شود که چگونه این اثر تلاش دارد تا قداست را از روایتهای مقدس بزداید و آنها را در بستری سکولار بازتعریف کند.
معرفی عوامل فیلم
- کارگردان: رضا فرهمند
- نویسندگان: رضا فرهمند، امیر اطهر سهیلی
- تهیهکننده: جلیل اکبری صحت
- فیلمنامهنویسان: رضا فرهمند، امیر اطهر سهیلی
- موسیقی: امیر محمد نظر
- فیلمبردار: علی شاهیده
- تدوینگران: رضا فرهمند، مصیب حنایی
- بازیگران: داریوش امینی، ژیلا آل رشاد، محبوبه سلطانی، نرگس هزاره، حسن عابدی، محمد محمدی
- تاریخ پخش: ۱۴۰۳
- ژانر: درام، اجتماعی
خلاصه داستان
فیلم «لولی» روایتی پیچیده از جستجوی حقیقت و مواجهه با چالشهای فردی و اجتماعی است. گلسا، یکی از شخصیتهای اصلی، به دنبال کشف حقیقتی است که به سرنوشت همسرش، منصور، گره خورده است. منصور، مردی با رازهای پنهان، تلاش دارد تا برخی واقعیتها را مخفی نگه دارد.
موسی، شخصیت دیگر داستان، با لکنت زبان دست و پنجه نرم میکند و در پی یافتن حقیقتی است که منصور از او پنهان کرده است. در این مسیر، صفورا، همسر موسی، به او کمک میکند تا بر لکنت زبانش غلبه کند. اما بر خلاف تصور اولیه مخاطب که انتظار دارد موسی با معجزهای شفا یابد، فیلم با پایانی متفاوت نشان میدهد که او نه از طریق معجزه، بلکه با تلاش شخصی و پذیرش خود، بر ضعفش غلبه میکند. این تغییر مسیر روایت، یکی از نکات کلیدی فیلم است که آن را از داستانهای مذهبی سنتی متمایز میکند.
تحلیل رمزگان اجتماعی
1.گفتار وزبان: تنوع زبانی در فیلم(ترکی، فارسی، افغانی، کردی) نهتنها بازتابی از واقعیت اجتماعی ایران است، بلکه به عنوان نمادی از تکثر و تنوع فرهنگی و صدای مختلف اقوام و گروههای اجتماعی عمل میکند. «صفورا» و «موسی» به زبان ترکی و فارسی، «منیر» و «گلسا» به زبان افغانی و منصور به زبان فارسی صحبت میکنند. این چندزبانی به طور خاص در فیلم به عنوان ابزاری برای ایجاد فاصله و نزدیکی، سوءتفاهم و تفاهم بین شخصیتها مورد استفاده قرار میگیرد. برای مثال، ناتوانی موسی در بیان صحیح کلمات و لکنت زبان او، به نوعی نمادی از شکاف و فاصلۀ او با دیگران و حتی با امر قدسی است.
2.محیط: تمرکز فیلم بر فضاهای مذهبی مانند امامزاده و مسجد نیمهساز حائز اهمیت است. امامزاده که معمولاً مکانی برای توسل و شفایابی است، در این فیلم به نوعی کارکرد خود را از دست داده و به پناهگاهی برای زنان بیپناه تبدیل شده است. مسجد نیمهساز نیز میتواند نمادی از ایمان ناتمام و معنویت در حال زوال در دنیای مدرن باشد. این فضاها به جای آنکه مکانهایی برای یافتن آرامش و ارتباط با امر قدسی باشند، به محیطهایی برای سرگردانی و جستجوی هویت تبدیل شدهاند.
3.لباس: لباس شخصیتها نیز حامل معانی نمادین است. لباس طلبگی موسی، در کنار لکنت زبان او، به نوعی ایهام و تناقض را ایجاد میکند. او که به عنوان یک طلبه باید مبلغ دین و معنویت باشد، خود در گیر و دار با مشکلات درونی و ناتوان از برقراری ارتباط با دیگران است. چادر صفورا که در برخی نماها به شکلی شبیه شنل سوپرمن به تصویر کشیده شده، به نوعی به قدرت و نقش منجیگونۀ او در داستان اشاره دارد. این امر با نقش سنتی زن در تضاد است. نمایش منیر و گلسا با لباس محلی افغانی نیز نشان دهنده فرهنگ و نوع تفکرات آنهاست.
رمزگان فنی
1.نام بازیگران: موسی و صفورا که زن و شوهر هستند، استعاره از داستان حضرت موسی و همسر ایشان دارد که صفورا دختری با تدبر و تعقل بود و راهکارهای درستی در مشکلات بیان میکرد، در این داستان نیز او به عنوان مغز متفکر داستان است .صفورا همسر موسی که برای بهبود لکنت زبان همسرش بسیار تلاش میکند در ادامه به بیفایده بودن راهحلهایش پی میبرد و آن همه کلمۀ نوشته شده روی در و دیوار خانه را پاک میکند و کاغذهایی که کلمات روی آنها نوشته شده را بر فراز مناره مسجد پاره کرده و به دست باد میسپارد. حرکت ریورس در این صحنه دقت نظر کارگردان در بیان سینمایی را میرساند، او در واقع مزد معنوی تلاشش را بازپس میگیرد و کلمات بال زنان به دستانش بازمیگردند.
همچنین داستان لکنت زبان حضرت موسی(ع) به واسطۀ به دهان گذاشتن ذغال افروخته در کودکی و دعای آن حضرت پیش از رفتن به سراغ فرعون که «واحلل عقدة من لساني» را همه شنیدهایم. پس موسی نام مناسبی است و برای این موسی چه همسری بهتر از صفورا که بنا بر عهد قدیم و عهد جدید نام همسر حضرت موسی بوده است. از طرف دیگر در این امامزاده آنتندهی تلفن همراه ضعیف است و این مشکل یک معنای ضمنی جالب توجه دارد که موسی در ارتباط معنویاش هم ضعیف است، اصطلاحا «سیمش وصل نیست» و میخواهد این مطلب را نمایش دهد که این موسی به منبع وحی وصل نیست پس به دنبال رفع مشکل خود از طریق معجزه و الهی نباید بگردد. انتخاب نام موسی و صفورا به طور آگاهانه به روایت دینی اشاره دارد، اما فیلم با ارائۀ تفسیری جدید از این شخصیتها، آنها را از قالب سنتی و اسطورهای خارج کرده و به انسانهایی معمولی با مشکلات و دغدغههای روزمره تبدیل میکند.
2.انتخاب بازیگران: استفاده از بازیگران نابازیگر به واقعگرایی فیلم و هم ذاتپنداری تماشاگر با شخصیتها کمک میکند. بهویژه بازیگر نقش موسی که خود تجربۀ لکنت زبان را داشته، به طور مؤثری این شخصیت را به تصویر میکشد.
3.زمان و مکان: سال نشر این اثر 15بهمن 1403 در جشنواره فیلم فجر است ولی سال تولید آن نامشخص است. این فیلم در ایران فیلمبرداری شده است اما مکان دقیق آن مشخص نیست تنها چیزی که به نظر میرسد این است که در مناطق گرمسیری و خشک ایران ساخته شده است.
عدم مشخص بودن زمان دقیق و محدود بودن مکان، به نوعی به کلی بودن و بیزمانی داستان میافزاید و آن را از یک روایت تاریخی یا واقعگرایانه به یک تمثیل نمادین تبدیل میکند.
4.وسایل صحنه: آنچه در تمام صحنههای فیلم به نمایش گذاشته شده است در یک دایرۀ موضوع معنوی؛ مسجد، مناره، ضریح امامزاده، علم عزا، منبر و چادر مقدس است؛ اما آنچه در این فیلم به دنبال آن است به گونهای وانمایی مفاهیم موارد مذکور است؛ استفاده از وسایل مذهبی در فضاهایی نامتعارف و با کارکردهایی جدید، نشاندهندۀ نوعی بیگانگی و حتی تمسخر نسبت به این نمادهاست. برای مثال، علم عزاداری که در زیرزمین و در کنار وسایل دور ریخته شده قرار دارد نشان از تمام شدن دوران استفاده و تمسک به این عناصر است، یا چادر صفورا که در نمای سنتی آن روی سر زنان مؤمن بهعنوان حجاب استفاده میشود در این فیلم در نماهایی به شکل شنل سوپرمنهای فیلمهای هالیوددی به نمایش در آمده است و این نشان از منجی انگاشتن یک زن در این فیلم است، همچنین مسجد که باید مکان انس و آرامش و اسکان افراد مؤمن و مؤمنه باشد مکان اسکان زنانی است که بیپناهاند و فرقی بین سنی و غیر سنی و همچنین متدین و غیر متدین ندارد. موارد مذکور نمونههایی از این بازتفسیر نمادها هستند.
5.صدا: صدا در فیلم لولی نقشی بسیار کلیدی دارد. از یک سو صدای اذان و همخوانی زنان در مسجد به گوش میرسد و از سوی دیگر صدای لکنت زبان موسی و دیالوگهای روزمرۀ شخصیتها شنیده میشود. این ترکیب صداهای متفاوت و گاه متناقض، به نوعی بازتابی از تنش و تضاد میان دین و دنیای مدرن است. همچنین استفاده از آیات قرآن، بهویژه سورۀ عصر، در کنار دیالوگهای روزمره، به ایجاد لایههای معنایی مختلف و ایهام در فیلم کمک میکند.
- دیالوگ: دیالوگهایی که بیشتر استفاده میشود حول محور یافتن خسرو و انتظار از بازگشت خسرو برای نجات دادن گلسا و منیر است و همچنین دیالوگ بین صفورا و موسی برای تکرار و درست بیان کردن ذکر صیغه است. اما آنچه میان دیالوگها مخاطب را درگیر میکند بیان جملات صفورا برای بیان داستان حضرت موسی و همسر او صفورا است که بیان آیات 21 –23 سوره قصص است « پس موسی ترسان و نگران در حالی که[حوادث تلخی را] انتظار میکشید از شهر بیرون رفت [در آن حال] گفت: پروردگارا! مرا از این مردم ستمکار نجات بده» هنگامی که به سوی مدین روی آورد، گفت: «امید است پروردگارم مرا به راه راست[که انسان را به نتیجه مطلوب میرساند] راهنمایی کند.» «هنگامی که به آب مدین رسید، گروهی از مردم را بر آن یافت که دامهایشان را آب میدادند و غیر آنان دو زن را دید که[دامهایشان را از رفتن به سوی آب] باز میدارند»(«فَخَرَجَ مِنْهَا خَائِفًا یَتَرَقَّبُ ۖ قَالَ رَبِّ نَجِّنِی مِنَ الْقَوْمِ الظّالِمِینَ- وَلَمَّا تَوَجَّهَ تِلْقَاءَ مَدْیَنَ قَالَ عَسَی رَبِّی أَنْ یَهْدِیَنِی سَوَاءَ السَّبِیلِ-وَلَمَّا وَرَدَ مَاءَ مَدْیَنَ وَجَدَ عَلَیْهِ أُمَّةً مِنَ النَّاسِ یَسْقُونَ وَوَجَدَ مِنْ دُونِهِمُ امْرَأَتَیْنِ تَذُودَانِ قَالَ مَا خَطْبُکُمَا قَالَتَا لَا نَسْقِی حَتَّی یُصْدِرَ الرِّعَاءُ وَأَبُونَا شَیْخٌ کَبِیرٌ» 21-23/قصص)
همچنین دیالوگی که بین منصور و موسی رد و بدل میشود از جنس توصیۀ منصور به موسی با ادبیات داستان حضرت موسی(ع) در قرآن است که بیان میکند «افرادی از بنیاسرائیل را امام قرار دادهام که مردم را هدایت کند زیرا که او صبور باید باشد» و سوره والعصر که توسط صفورا با موسی همخوانی میشود و از آنجایی که دربارۀ سوره عصر در کتب معتبر اینگونه بیان گردیده که این سوره دارای جامعیت بسیاری است به طوری که برخی مفسران اذعان داشتهاند که همۀ علوم و اهداف قرآن در این سورۀ کوچک خلاصه گردیده است. در حقیقت سوره عصر اگر چه کوتاه است اما در آن برنامهای جامع برای سعادت و عاقبت به خیری آدمی تدوین و تنظیم شده است. خداوند متعال در این سوره، نخست به عصر قسم خورده است، پس از آن از زیانکار بودن تمام آدمیان که در طبیعت حیات تدریجی پنهان شده است سخن میگوید، سپس تنها گروه و دستهای را از اصل کلی که بیان نموده، جدا میسازد. این گروه برنامۀ چهار مادهای زیر را دارا است: ایمان، عمل صالح، سفارش و توصیه به حق و سفارش همدیگر به صبر. همانطور که مشاهده میشود این چهار ماده در برگیرنده اصول و برنامههای اعتقادی، عملی، فردی و اجتماعی مسلمانان است و در انتهای داستان شاهد این هستیم که موسی باید صبر پیشه کند بر این عیب خود اما می توان به نتایج دیگری که در لایه پنهانی آن نهفته است نیست پرداخت ؛ یکی از خواص خواندن سوره عصر این است که اگر که آن را بر مکانی که در آن چیزی ذخیره و نهان گشته است (همچون انبار) تلاوت گردد به یاری و اراده خداوند متعال از هر گونه آسیب و گزندی در امان می ماند اما می بینیم که در انتهای داستان خسرو محبوس شده توسط منصور در امان نمی ماند و کشته می شود و شاهد دیگری بر قصد نویسنده برای تفسیری وارونه ازروایت معنوی داستان های دینی است و با نگاهی سکولار به موضوع پرداخته است.
7.موسیقی: در کنار انتخاب نابازیگران، یکی از جنبههای مهم و تأثیرگذار فیلم لولی موسیقی و طراحی صدا است. امیرمحمد نظر با استفاده از موسیقی ساده اما مؤثر به شکلی هنرمندانه در تماشاگران احساساتی عمیق ایجاد کرده است. موسیقی در این فیلم نهتنها در ایجاد جو و فضای احساسی فیلم مؤثر است بلکه در خدمت روایت و احساسات درونی شخصیتها قرار دارد. صداگذاری نیز به شکلی دقیق و حرفهای انجام شده است تا تجربهای غنی از حس و فضا به تماشاگر منتقل کند.
8.تلفیق رسانهای: یکی از ویژگیهای برجستۀ فیلم لولی، انتخاب فرم متفاوت و استفاده از تکنیکهای سینمایی خاص است که به فیلم حالت مستندگونه میدهد. کارگردان، رضا فرهمند، که پیش از این در دنیای سینمای مستند تجربههای زیادی داشته است، این تجربهها را در فیلم داستانی خود به کار گرفته است. ۸۰درصد فیلم با پلان سکانسهای طولانی و تدوین آرام ساخته شده است. این انتخابها باعث میشود دوربین که خود به نوعی شخصیتپردازی میکند، به روایتی متفاوت از داستان بپردازد. همچنین، از آنجا که فرهمند در مستندهای خود از دو دوربین استفاده میکرده است، در فیلم لولی نیز دوربین به شکلی نزدیک به مستند، حضور پررنگی دارد.
فرهمند در این فیلم تلاش کرده است که از همزمانی با فضای مستند خود دست بکشد و در عوض سینمای داستانی خود را بر مبنای روایتی آرام و بیسر و صدا پیریزی کند. با این حال، ویژگیهای سینمای مستند، بهویژه در بخشهایی که به شخصیتها و روابط انسانی میپردازد، بهوضوح در فیلم مشاهده میشود.
رمزگان ایدئولوژیک
1.مفهوم اصلی
فیلم لولی با ارائۀ تفسیری سکولار و فمینیستی از داستان حضرت موسی(ع)، به نوعی در حال به چالش کشیدن روایتهای سنتی و مردسالارانه است. برجسته کردن نقش صفورا به عنوان منجی و راهنما و ناتوانی موسی در حل مشکلات و همچنین در نمای انتهایی فیلم اقتدا تمام افراد به صفورا در نماز میت، به وضوح نشاندهندۀ این دیدگاه است.
2.مفاهیم فرعی
الف)نقش زنان: فیلم با نشان دادن زنان در نقشهای فعال و مستقل، مانند کارگران مرمت مسجد و صفورا که به موسی در غلبه بر مشکلاتش کمک میکند، به نوعی به دنبال بازتعریف جایگاه زن در جامعه است.
ب)زوال معنویت و ظهور عقلانیت: فیلم با به تصویر کشیدن مسجد نیمهساز و بینتیجه ماندن توسل به امامزاده، به نوعی به زوال معنویت و اهمیت یافتن عقلانیت در دنیای مدرن و غلبه دیدگاه آنارشیت ها اشاره میکند. راهکار منصور برای حل مشکل موسی، نه دعا و نیایش و خواست شفا از ائمه، بلکه استفاده از آب سرد است که نمادی از رویکرد عقلانی و علمی به مسائل است.
ج)نمایش آینده پیش رو:حضور کودک در تمام صحنه های حساس و نمایش صحنه تنهایی منیر در دالن میانی مسجد نشان از القای اتفاقات آینده در ذهن مخاطب دارد که آینده از آن دختران است.
د)تسخیر قداست: با استفاده از واژگانی چون تمسخر، ردا، مخیله، استثمار، دگرگون، طغیان، خاتم و رسالت، ضمن اشاره به تغییر مسیر نبوت و تلاش برای نجات بشریت با استفاده از مفاهیم دینی، نتیجهگیری میشود که این الفاظ بیانگر تحول در نگرش نسبت به پیام نبوت هستند. همچنین طبق مصاحبه کارگردان اثر، مسجد تنها یک پناهگاه موقتی محسوب میشود و انسانها پس از گذشت زمان باید به «خانه» اصلی خود بازگردند؛ به این معنا که مسجد به منزله خانه دائم انسان نیست، در حالیکه در دین اسلام آمده است که مسجد خانه خداست. افزون بر این، بر مبنای سخنان فلاسفه و عرفا، همه انسانها از ذات خداوند برآمدهاند؛ بنابراین، جایی که جایگاه منتسب به خداوند تلقی میشود، به طور ذاتی برای موجوداتی که از وی سرچشمه میگیرند، مناسب و موجه است.
نتیجهگیری نقد فیلم لولی
فیلم لولی با استفاده از زبان سینما و با بهرهگیری از رمزگان مختلف، روایتی مدرن، سکولار و فمینیستی از داستان حضرت موسی(ع) ارائه میدهد. فیلم با وارونهسازی و بازتفسیر الگوهای روایی و سمبلهای مذهبی، به چالش با باورها و ارزشهای سنتی میپردازد و تماشاگر را به بازاندیشی در مفاهیمی چون ایمان، هویت، معنویت، و نقش زن در جامعه دعوت میکند.
پایان غیرمنتظره و تلخ فیلم، به نوعی بیانگر ناامیدی و شکست در جستجوی معجزه و توسل به امر قدسی است. فیلم با تأکید بر عقلانیت و کنشگری انسانی، راه نجات و رهایی را نه در معجزه و امر قدسی، بلکه در خود انسان و تواناییهای او میداند.
دیدگاهتان را بنویسید