«فراری» سریالی اقتباسی از زندگی شهید مصطفی صدرزاده به کارگردانی امیر داسارگر و تهیهکنندگی سجاد نصراللهینسب و امیرمهدی پوروزیری است که چند روزی است ساعت 21:00 از شبکۀ امید به نمایش در میآید.
بررسی سریال فراری از این جهت اهمیت مییابد که با روایت دقیق و واقعی خود از سبک زندگی شهدایی و فرهنگ پهلوانی به خصوص شهید صدرزاده، میتواند دریچۀ جدیدی را برای جریان حزباللهی در سینما و صداوسیما باز کند. در این نوشتار به بررسی سریال فراری خواهیم پرداخت.
خلاصۀ داستان سریال فراری
هادی استادمحمد به همراه خانوادۀ خود برای معالجۀ مادرش به دستور پزشک به شمال مهاجرت میکند. در ادامۀ این مهاجرت به علت علاقۀ وافرش به کشتی در محل زندگی خود نزد یکی از آشنایان پدرش به تمرین کشتی میپردازد.
او آرزوی رسیدن به قهرمانی کشتی را در سر خود میپروراند. او که در دوران نوجوانی به سر میبرد با کلهشقیهای خود مشکلات زیادی را برای خود و خانوادهاش به وجود میآورد.
او در ادامه به علت کمبود سنش از شرکت در مسابقات جا میماند. در جریان این مسابقات دستیار کارگردان یک فیلم او را به عنوان بازیگر نقش اول فیلمش انتخاب میکند.
پس از مذاکره با پدر او، خانوادۀ استادمحمد راهی شهریار میشوند. در تهران به کلاسهای بازیگری میرود اما با توجه به وضعیت نامناسب فرهنگی پشت صحنه و داستان فیلم از ادامۀ کار دست میکشد.
او در ادامه جذب بچههای مسجد امیرالمؤمنین و حاجی دربندی میشود. هادی به مشارکت در فعالیتهای آنجا میپردازد و در باشگاه همین محل زیر نظر حاجی دربندی به تمرینات خود ادامه میدهد و در نهایت با پشت سر گذاشتن اتفاقات و مشکلات مختلف، قهرمان انتخابی تیم ملی میشود.
انتخاب بازیگر در سریال فراری
تعدادی از بازیگران محوری سریال فراری، شهرت خاصی ندارند. به گفتۀ بازیگردان و کارگردان فیلم تعدادی از بازیگران از میان نوجوانان مسجدی انتخاب شدهاند. یکی از قوتهای سریال فراری همین مورد است.
نقش انتخابی برای برخی از بازیگران از خود واقعیشان فاصلۀ چندانی ندارد. بازیگرانی که نه در انحصار باندبازیها قرار گرفتهاند و نه از شهرت خاصی برخوردارند.[1]
شخصیتپردازی سریال فراری
مسألۀ مهم و یکی از نقاط قوت سریال فراری شخصیتپردازی آن است. بازیگرانی که اغلب خود واقعیشان را در سریال فراری به نمایش میگذارند. نوجوانانی که از دل مسجد به عرصۀ سینما و تلویزیون قدم نهادهاند. گویی به زندگی واقعی خویش میپردازند. همین مسأله موجب اثرگذاری برخی شخصیتهای سریال فراری علیالخصوص بر مخاطب نوجوان خود است.
نکتۀ مهم آن است که هادی به عنوان نمادی از شهدا در فیلم، مسیر واقعی زندگی را طی میکند. نه زندگی اسطورهواری که واقعبینانه نیست و دستنیافتنی است.
این مهم، در بسیاری از فیلمها و کتب خاطرات شهدا به چشم نمیآید و همین امر باعث مطرح شدن شهدا به عنوان اسطورههایی است دستنیافتنی و معصوم، نه الگوهایی واقعی در زندگی جوانان و نوجوانان.
در صحبتهایی که با افراد مختلف میشود به این قضیه بر خواهیم خورد. زمانی که اشتباهی از آنها سر میزند و تو مثالهایی از شهدا برایشان مطرح میکنی، در توجیه اعمال اشتباه خودشان به شما جواب خواهند داد که شهدا با ما فرق میکردند. گویی اسطورههایی خدازادهاند که ما توان دستیابی به روش زندگی ایشان را نداریم.
دیگر نقطۀ قوت شخصیتپردازی سریال فراری در تعدد شخصیتهای محوری و تکشخصیتی نبودن است. به گونهای که در انتخاب شخصیتهای مهم انسان با سختی مواجه میشود. این مسأله به هرچه واقعیتر شدن این زندگی کمک میکند.
در ادامه تنها به توضیح و نقد تعدادی از این شخصیتها خواهیم پرداخت:
هادی استادمحمد
نوجوانی 13-14 ساله که عاشق کشتی است و رؤیای قهرمانی را در ذهن خویش میپروراند. او پسری شجاع، مصمم، خستگیناپذیر است. در جریان فیلم مشکلات جدیدی را برای خود به وجود میآورد. هادی به عنوان قهرمان داستان، فراز و نشیبهای بسیاری را پشت سر میگذارد.
این قضیه علاوه بر ملموس کردن زیست قهرمان داستان برای نوجوان امروز، تا حدودی جریان زندگی واقعی شهید صدرزاده را به تصویر میکشد. نوجوانی که پس از پشت سر گذاشتن رنج، فراز و نشیب و سختیهای بسیار به دنبال یافتن معنای زندگی و تغییر و تحول درونی میافتد.
او در مواردی در خواب یا تصور خود با شهید ابراهیم هادی مواجه میشود و این شهید به راهنمایی او میپردازد. فیلمساز با به دنبال معرفی هادی به عنوان قهرمانی برای نوجوان امروز است.
هدی استادمحمد
خواهر هادی و محرم رازهای اوست که در زمان گرفتاریهای هادی، برای او پناهگاه امنی است. او که دختری چادری، مؤدب، صبور و درسخوان است، میتواند الگوی خوبی برای نوجوان دختر امروز باشد.
او دختری که در فیلم مورد تأیید خانواده و اقوام خویش است. در نهایت نیز او با تصمیم خود در سن نوجوانی ازدواج میکند. او برای جمعآوری خرج درمان مادرش، جواهرات دستسازی را ساخته و به کمک مهرداد، پسرخاله و در انتهای فیلم همسرش به فروش میرساند.
هدی در اجتماع حاضر است و این مسأله در کمال حیای او رقم میخورد. او علاوه بر جایگاه خواهری در مواردی برای هادی نقش مادر را نیز ایفا میکند که این مسأله به علت خواهر بزرگتر بودن است.
فریدون
او به عنوان ضدقهرمان، مشکلات زیادی را برای قهرمان داستان ایجاد میکند. فریدون نماد فردی نتیجهگرا است که تنها به دنبال قهرمانی است. برای فریدون، هدف توجیهکنندۀ وسیله نیز هست.
در موارد بسیاری به علت منفوریت این چهره، کارگردان توانسته به خوبی وظیفهگرایی هادی را در فیلم بر نتیجهگرایی فریدون پیروز کند.
چالشی که در فیلمهای هالیوودی و در فرهنگ غربی اغلب به نفع نتیجهگرایی خواهد بود. این در صورتی است که این فیلم به خوبی توانسته این چالش را با شخصیتپردازی دقیق فریدون و هادی به نفع وظیفهگرایان تغییر دهد.
حاجی دربندی
حاجی دربندی، مربی، راهنما و متحولکنندۀ زندگی هادی است. او رفیق شهید ابراهیم هادی بوده است. به علت دغدغۀ خویش نسبت به نوجوانان و جوانان محلۀ کهنز شهریار به میدان آمده و با تمام توان برای حل مشکلات این محله و تربیت نوجوانان و جوانان تلاش میکند.
او هادی را به فعالیتهای مسجد امیرالمؤمنین جذب میکند. در یکی از چالشیترین سکانسهای این فیلم، او سعی مخیکند تا قهرمان داستان را از مفاهیم دنیایی همچون قهرمانی جهان به معنای حقیقی زندگی برساند.
هادی را در تشک کشتی با وجود مصنوعی بودن پایش چندین بار بر زمین میکوبد و فنونی را اجرا میکند که برای هادی تا آن روز ناآشنا بوده است. شخصیت او را میتوان بزرگسالی شهید هادی دانست که به راهنمایی نسل امروز میپردازد.
یونس
نوجوانی همسن و سال هادی و از فعالان مسجد امیرالمؤمنین است. او اهل افغانستان بوده و پدرش جانباز شیمیایی دفاع مقدس است. یونس نوجوانی زحمتکش و با معرفت و سختیکشیده است.
میتوان رفاقت او و هادی را نماد اتحاد ایران و افغانستان دانست. البته نامربوط به رفاقت شهید صدرزاده با بچههای گردان فاطمیون نیست.
او در جریان داستان به علت نداشتن شناسنامه ایرانی از شرکت در مسابقۀ انتخابی تیم ملی باز میماند که این مسأله چالش بزرگی را برای هادی در مسابقات ایجاد میکند و باعث ناراحتی یونس نیز میشود.
موسیقی سریال فراری
موسیقی سریال فراری از نقاط قوت آن محسوب میشود. موسیقی سریال فراری در سکانسهایی به خوبی میتواند برای انتقال احساسات کمککننده باشد. در زمانهایی که هادی و یا خانوادهاش غمگین هستند، موسیقی به خوبی این حس را منتقل میکند.
در زمان موفقیت او موسیقی سرشار از امید است. یا در زمان پهلوانی او به خوبی حس اعتماد به نفس و موفقیت به مخاطب منتقل میشود.
این نقطۀ قوت در تیزر سریال فراری نیز ظهور و بروز دارد. برادر 6-7 سالهام، پس از تماشای نماهنگ سریال فراری میگفت: «آدم با شنیدن این بخش امید میگیره». راست هم میگوید.
تدوین فوقالعادۀ نماهنگ و موسیقی و آهنگی که به خوبی بر آن نشسته، محتوای غنی خود را به خوبی به مخاطب ارائه میکند.
فیلمبرداری سریال فراری
زاویۀ دوربین در بیشتر موارد آی لول[2] بوده و این مسأله بر بیطرفی و همراهی فیلمساز با شخصیتها به خصوص قهرمان داستان است. این نکته مخاطب را با شخصیتها به خوبی همراه میکند.
روایتی به ظاهر بیطرفانه. البته در مواردی که به دنبال نمایش عظمت برخی اشخاص، به خصوص هادی است از زاویۀ لو انگل[3] نیز بهره میبرد.
فیلمبرداری دوربین به دست نیز در موارد اندکی به کار رفته که بر جذابیت داستان میافزاید، نه برای پوشاندن ضعفهای میزانسن و طراحی صحنه.
نمای دوربین نیز در اغلب موارد مدیوم شات[4] و در برخی موارد نیز نمای مدیوم کلوز آپ[5] مشاهده میشود که میتواند بر تأکید کارگردان روی اتفاقات ناظر بر شخصیتها به خصوص نوجوانان دلالت داشته باشد. البته این مسأله نیز میتواند مخاطب را به همراهی بیشتر با شخصیتهای فیلم وادارد.
رمزگان اجتماعی
رمزگان اجتماعی سریال فراری را میتوانیم از دیگر نقاط قوت آن بدانیم. پوششی متناسب با دهۀ هفتاد. محیط شهری، خودروها، حتی امتیازدهی کشتی بر اساس معیارهای دهۀ هفتاد و … به خوبی با واقعیتهای دهۀ هفتاد مطابقت دارد.
در برخی موارد میتوان شاهد تعمد کارگردان در به کارگیری رمزهای اجتماعی دهۀ نود نیز بود. چرا که این مسأله تنها راه ملموس کردن زندگی قهرمان داستان و سایر شخصیتها برای نوجوان دهۀ هشتادی و نودی است.
در هر کدام از این به کار گیری رمزهای اجتماعی نیز واقعیت محور است. تقریبا به تمامی مسائل توجه شده تا ضعف و عدم تطبیق واقعیت با فیلم مشاهده نشود.
مبانی کلی سریال فراری
1.وظیفهگرایی، نه نتیجهگرایی
یکی از تفاوتهای اصلی روش انقلاب اسلامی و جبهۀ مقابل در دستیابی به اهداف را میتوان در جملۀ طلایی امام خمینی یافت: «ما مأمور به وظیفهایم، نه نتیجه».[6] در توضیح این مفهوم باید اندکی، به تفاوتهای این دو نگاه در کنش بپردازیم.
در دید نتیجهگرایان اگر نتیجهای حاصل نشود، انسان به عنوان شخصی شکستخورده معرفی خواهد شد اما در نگاه وظیفهگرا، اگر چه فرد در ظاهر شکستخورده است، اما در صورت عمل به وظیفه خود و استفاده از روش صحیح، هیچ شکستی برای او متصور نیست. کما اینکه در جهاد فردی باسعادت است.
خواه کشته شود که شهید خواهد بود و خواه در جهاد بر دشمن پیروز شود. وظیفهگرایی در دل تمام بنبستهای ظاهری، امید را از انسان نمیگیرد.
در جریان این فیلم در تقابل قهرمان فیلم، هادی با ضدقهرمان فیلم، فریدون، روایت سریال فراری بهگونهای است که فریدون با تمام تلاش خود برای رسیدن به هدف، از رسیدن به هدف باز میماند.
اگر از این مسأله که حتی در فیلمهای هالیوودی نیز مشاهده میشود، بگذریم، کارگردان در قسمت آخر سریال فراری با شاهکاری که خلق میکند، طعم شیرین رقابت وظیفهگرا و رقابت همراه با رفاقت را به انسان میچشاند.
رقابتی در آن پیروزی دو طرف رقابت تفاوت چندانی ندارد. با این حال انسان را نیز به هیجان وا میدارد. این در حالی است که در اکثر رقابتها، هیجان حاصل از رقابت به علت ترس از پیروزی ضدقهرمان است.
یک مربی هادی و رسول را کوچ میکند و آنها با هم مسابقه میدهند. هیجانی در دل وظیفهگرایی و توجه نکردن به نتیجه حس میشود. این آرامش و نترسیدن و حس رضایت به علت عمل به تکلیف و وظیفه توسط قهرمان داستان است. او که به روش صحیح عمل میکند و هدف صحیحی را دنبال میکند دیگر هراسی از نتیجه ندارد.
در حالی که فریدون تمام همّ و غم خود را برای رسیدن به نتیجه بدون رعایت هیچ ارزشی میگذارد. طبیعی است در صورت عدم دستیابی به آن، خرد خواهد شد. این خرد شدن در سکانس دعوای او با مربیاش پس از شکست خوردن از رسول به نمایش در میآید.
2. دین و فرهنگ شهادت تنها راه نجات نوجوان امروز
در طول روایت سریال فراری، شاهد رنجها، خستگیها، مشکلات و به در بسته خوردنهایی در زندگی هادی هستیم که ناگزیر ما را تشنۀ پناهگاه و ملجئی برای او میکند. ملجئی که او با آن آرام گیرد.
هادی که تنها هدف زندگی خود را در قهرمانی کشتی میبیند، با آمدن به مسجد امیرالمؤمنین و آشنایی با حاجی دربندی و با راهنماییهای شهید ابراهیم هادی، در حال تلاش برای یافتن معنا و حقیقتی فراتر از قهرمانی کشتی است.
در ادامۀ سریال فراری نیز او زمانی که دچار تغییر و تحول درونی میشود و روی خود پا میگذارد، زندگی رنگ و بوی دیگری میگیرد. برای اولین بار از پدرش عذرخواهی میکند، رابطهاش با مادرش بهتر میشود، رفقای خوبی پیدا میکند، به خواهرش مشورت میدهد و در تمامی ابعاد به موفقیتهایی میرسد.
حس خوب رسیدن به آرامش و رسیدن به حقیقت و نیز تشنگی برای آن را میتوان در جریان فیلم شاهد بود. به علاوه که هادی در پردۀ اول و دوم داستان، تقید خاصی ندارد. حتی دست به شرطبندی و یا حتی شکار میزند.
اما در پردۀ سوم به آرامش و حقیقت رسیده است. این نکته میتواند به جای ساختن اسطوره از شهید و شهادت، زندگی واقعی شهدا را به نمایش بگذارد تا نوجوان امروز را با خود همراه کند.
حسی که جز پناه آوردن به دین و علاقهمندی به فرهنگ شهادت و شهادتطلبی نتیجهای ندارد. با توجه به این مسأله نیز میتوان این فیلم را در دستهبندی فیلمهای دینی که انسان را متوجه فطرت خویش میکنند قرار داد.
3.بازنمایی واقعیتهای زندگی در سریال فراری
حجتالاسلام پناهیان در جلسۀ هفتم سلسله جلسات تنها مسیر، فیلمی را که دنیا را بیش از حد شیرین نشان داده و از بازنمایی رنجها و سختیهای آن[7] سر باز میزند تا انسان را مست این دنیا کند جزو فیلمهای فاسد میشمارد.
همانطور که در توضیح مفهوم قبلی بیان شد. در پردۀ اول و دوم و حتی در پردۀ سوم با رنجهایی مواجهیم که انسان را متوجه فطرت خود و خدا میکند و نیاز انسان به دین و دینداری را زنده میکند.
او در پردۀ اول و دوم با دستهای از رنجها و سختیها مواجه است و در پردۀ آخر نیز به علت نزدیک شدنش به معنای زندگی با دستۀ دیگری از سختیها و رنجها مواجه است که این با واقعیتهای دنیا مطابقت دارد.
البته در تمامی این مراحل از تزریق حس امید سر باز نمیزند و سرسختی و جنگندگی انسان در زندگی را که مدام در حال جهاد بیرونی و درونی است را به رخ میکشد.
4. پررنگی نقش کانون خانواده
در تمامی اتفاقات فیلم، خانواده به خصوص مادر نقش محوری دارد. اگر خواهر و یا حتی پدر نیز نقش محوری مییابد عارض از توجه مادر خانواده است.
قرارگاه بودن و مسکن بودن خانه و خانواده در بخشهایی نمایان میشود که هادی با تمام مشکلاتی که ایجاد میکند باز به خانه باز میگردد تا دردها را درمان کند و ناآرامیها را آرام نماید.
اگر چه در مواردی مشکلاتی میان او و خانواده پیش میآید اما همین مسأله نیز نمایانگر نقش محوری خانواده در اتفاقات بوده و واقعیتهای زندگی را به نمایش در میآورد.
نکتۀ مثبت دیگر نیز ازدواج هدی است. او ازدواجی بر اساس سنتها انجام میدهد که هم خود از این ازدواج راضی است و هم باقی افراد. ازدواجی ساده و مطابق با سنتها که تقریبا در فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی به چشم نمیخورد.
ازدواجهایی که دختر و پسر یا از قبل با هم ارتباط داشتهاند یا رسومات و سنتها را مانع راه خود میدانند و یا اصلا فرایند ازدواج با واقعیتهای زندگی غالب افراد جامعه مطابقت ندارد.
همان دردی که قشر دیندار جامعه همیشه از آن رنج میبرده در این فیلم اندکی التیام مییابد. دردی که ناشی از گزینشی عمل کردن اغلب کارگردانها در روایت کردن اقشار جامعه است. روایتهایی که یا دارای سیاهنمایی هستند و یا واقعیتها را انکار میکنند و تنها به روایت کردن اقشار محدودی از جامعه میپردازند.
5. نقش مردم در سازندگی محله
در سریال فراری، حاجی دربندی با دلسوزی و دغدغۀ خود که ناشی از روحیۀ شهادتطلبی او است مردم را در امامزاده و مسجد که قلب محله هستند جمع میکند تا به پیگیری مطالبات و نیز مشکلات و مسؤولیتهای هر فرد بپردازد.
این مسأله علاوه بر ایجاد روحیۀ مسئولیتپذیری به تقویت روحیۀ مطالبهگری نیز میپردازد و از تنبلی و متوقع بودن افراد جامعه میکاهد. توقعی که اغلب به توقف و یا به غرولند منتج میشود.
6. ناکارآمدی روشنفکری و تأثیر عمیق کار انقلابی
جریان روشنفکری به دنبال ساخت فیلمی برای تبلیغ مهاجرت است که هادی را به عنوان نقش اول آن انتخاب میکند. هادی به علت وجود دختری به عنوان نقش مکمل و نیز توهین این فیلم به جانبازان و ایثارگران قرارداد خود را فسخ میکند.
در انتهای سریال فراری، هادی زمانی که برای تماشای این فیلم به همراه یونس به سینما میرود، سینما در سانس اکران این فیلم خالی است. فیلم به حدی دارای ضعف است که هادی و یونس فیلم را نیمهکاره رها میکنند.
در ادامه این دو نفر متوجه صف طولانی مردم برای تماشای فیلم آژانس شیشهای میشوند و بلیط آن را تهیه میکنند. کارگردان با نمایش این بخش به دنبال تقابل دو روایت متفاوت از جانبازان دفاع مقدس است.
7.غیرت ملاک پهلوانی
غیرت از نقاط برجستۀ زندگی شهدا به خصوص شهید ابراهیم هادی به شمار میآید. به طوری که در یکی از خاطرات مشهور ایشان، زمانی که دختری به او به علت زیباییهایش علاقمند میشود، موهایش را کوتاه، ریشش را بلند و شلوار کردی به تن میکند.
این نکته یکی از وجوه تمایز قهرمانی و پهلوانی در سریال فراری محسوب میشود. چرا که هادی درست پس از بستن بازوبند پهلوانی، با گندهلات محله که به علت مزاحمت برای نوامیس محله درگیر میشود و با شجاعت کامل او را بر زمین میکوبد.
پینوشتها
[1] هنر شگفتانگیز بچههای مسجد.
[2] Eye level
[3] Low angel
[4] Medium shot
[5] Medium close up
[6] دوگانۀ «تکلیف» و «نتیجه» در نگاه الهیِ امام خمینی(ره)
[7] «لَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ فِي كَبَدٍ» سورۀ مبارکۀ بلد، آیۀ 4.
بیشتر بخوانید:
نقد و تحلیل کامل فیلم هری پاتر
/201+204