یهود مانند دیگر ادیان نحلهها و فرقههایی دارد که به دلیل مسائلی به فرقه های گوناگون تقسیم شده است. ویر رایت در کتاب «جهان مذهبی» معتقد است که در خلال جنگهای مکابیان با یونانیان که به دوران کوتاه آزادی یهودیان فلسطین در سال ١٤٢ پیش از میلاد شد، نیروهایی به حرکت درآمدند که در آخر کار به چندین نهضت(حرکت) رقیب منجر شدند گروههایی چون فریسی، صدیقی و اسنیها و…
فریسیان
فریسیها نمایشگر حزب خلق یا مردم بودند. نهضتی اساساً مردمی که تأکید آنها بر توجه و عنایت خاص روی پاکیزگی و صفای آداب و مراسم دینی بود. فریسیان از کلمه فریسی که در عبری به معنی عزلتطلب است گرفته شده است و از دو قرن قبل میلاد تا کنون اکثریت یهودیت را شامل میشود. آنها مخالفتهایی با صدوقیان داشتند. آنان خدا را از جسم و صفات جسمانی منزه میدانستند. اراده آدمی را در حدی که به جبر یا تفویض نینجامد قبول داشتند. رستاخیز مردگان، عدل الهی و نماز و غیره را اهمیت میدادند و تورات مکتوب و شفاهی را نیز توأمان محترم میشمردند.
صدیقیها(صدوقیان)
صدیقیها نمایشگر خوب علمای دینی و کاهنان یهودی بودند که اکثراً اشراف ثروتمند و محافظهکار بودند. صدوقیان که نام این فرقه به صادوق بن اخیطوب که از طرف حضرت داوود(ع) به کهانت منصوب شده بود گرفته شده است. در کتاب مقدس امانتداری آنان ستوده شده است (حزقیال ۴۴:۱۵) آنان به جای نماز برای قربانی اهمیت ویژهای قائل بودند. قائل به جسمانیت خدا بودند و جاودانگی نفس و قیامت را انکار میکردند و به اختیار مطلق انسان معتقد بودند. بیش از حد اسیر تعالیم و فلسفه یونانی یا همان هلنیسم شده بودند و اکثرا از بازرگانان ثروتمند و مأموران دولتی بودند.
صدوقیان بر خلاف فریسیان که خواستار برگزیده ماندن قوم بنیاسرائیل بودند خواستار همرنگ شدن ملت یهودا با سایر ملتها بودند. صدوقیان موافق تورات مکتوب اما مخالف تورات شفاهی (تلمود) بودند.
اسنیها
ایسن یا اسنیها نیز نماد یا نمایشگر حزب یا جمعیت مرتاضان یهودی بودند که تأکید بر گوشهگیری زاهدانه از دنیا داشتند.[۱] این فرقه سوم انضباط سختتری را برای خود قائل بودند.[۲]
اسنیها یا اسنیان از ریشه اسنی که احتمالاً به معنی «شفادهنده» است گرفته شده و به معنی «تعمیددهنده» نیز معنا شده است. اسنیها بیشتر به فکر تهذیب خود و دیگران بودهاند و به اندیشههای عرفانی نیز توجه خاص داشتهاند. آنها که از حدود دو قرن قبل از میلاد شکل گرفته بودند.
اسنیها مالکیت فردی را قبول نداشته و در روز چندین بار غسل میکرده و دسته جمعی ناهار و شام میخورند. با طلوع فجر بیدار و سپس عبادت و پس از آن مشغول کار می شدند. گفته میشود قبله آنها خورشید بوده و نه معبد سلیمان و به ازدواج صورت خوشی نشان نمیدادهاند. برخی بر این عقیدهاند که اندیشه اسنیها زیربنای اندیشۀ مسیحیت گردیده و به احتمال زیاد تماماً مسیحی شدهاند.
سامریان و قانویان
این دو فرقه بسیار کوچک را میتوان میان فرق یهودی مشاهده کرد. سامریان که نامشان از سامره در فلسطین گرفته شده است تنها پنج سفر تورات و کتاب یوشع را قبول دارند و سی و سه کتاب دیگر آن را قبول ندارند. البته تورات سامریان نیز با تورات رایج کمی متفاوت بوده است. قبلهشان کوه جرزیم در نزدیکی شهر نابلس است. آنها به آداب مذهبی عنایت مخصوص دارند.
قانویان
قانویان که از قانوی به معنی غیور و متعصب گرفته شده است به گروهی گفته میشد که با استیلای رومیان بر فلسطین به شدت مخالفت میکردند و در کشتن مخفیانه رومیان با خنجر استاد بودند. به نظر میرسد این عده از نظر اعتقادات با فریسیان چندان اختلاف عقیده نداشتهاند.
قرائيون يا قرائیم
با گسترش اسلام در قرن دوم هجری و قرن هشتم میلادی، یهودیان تهیدست ذیل تعالیم اسلام علیه یهودیان اشرافی و حاخامهای مقتدر سر به شورش نهادند و جنبشی نیرومند به رهبری «عنان بن داوود» به راه انداختند.
او در حوالی سالهای ۱۳۵-۱۵۹ ه ق /٧٧٥-٧٥٤ مقارن با خلافت منصور عباسی میزیست و ساکن بغداد بود و پیروانش نیز «عنانیه» نامیده میشدند و سپس به «قرائیون» شهره شدند و یهودیان به خاطر اکتفا آنان به متون اصیل و اولیه دینی یعنی کتاب مقدس و عدم پایبندی به سنت شفاهی یهود آنان را «بنی مخرا» یعنی پیروان کتاب «مقدس» مینامیدند.[۳]
عنان بسیاری از عقاید خود را از اسلام گرفته بود و با مسلمانان قرابت اندیشه داشت و یکی از علل سرکوبی آنان توسط سایر یهودیان نیز شاید همین مطلب باشد. آنها تحت تأثیر اسلام به ویژه فقه و اصول فقه حنفی(ابوحنیفه) بودند و اکثرشان نیز در سرزمینهای اسلامی در آرامش زندگی میکردند. در حال حاضر آنها بیشتر در فلسطین، روسیه و اوکراین زندگی میکنند و جالب است که بدانیم نام شبه جزیره کریمه در اوکراین از عنوان این فرقه گرفته شده است.
يهود سفارادی و یهود اشکنازی
سفارادی(Sepharady) به یهودیان اسپانیاییتباری اطلاق میشود که در سال ١٤٩٢ میلادی از اسپانیا اخراج شده و پیرو یهودی مآبی بابلی بودند. در مقابل اینان یهودیان آلمانی قرار داشتند که آلمانیتبار بوده و پیرو یهودیت فلسطینی(اورشلیمی) بودند که به آنان اشکنازی(Eshcenazy) میگفتند. بعدها با قدری تساهل و تسامح سفارادی را یهودی شرقی و اشکنازی را به یهودی غربی نامگذاری کردند.
يهود دونمه
دونمه(Donome) نام فرقهای متأخر از یهودیان است که در اندیشه مسیحایی خود دچار تحریف و شکست شده و ظاهراً مسلمان شدند اما در باطن به سنت یهود وفادار ماندند.[۴]
/205
منابع:
۱. ویر، رابرت، جهان مذهبی در جوامع امروز، ترجمه عبدالکریم گواهی، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۷۸، صص ۶۴۸-۶۵۰.
۲. ر.ک پیترز اف.ئی، یهودیت، مسیحیت و اسلام، ترجمه حسین توفیقی، (قم: مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، ۱۳۸۴) ج ۳، ص۱۹۷.
۳ ر.ک ،شهبازی ،عبدالله زرسالاران یهودی و پارسی؛ استعمار بریتانیا و ایران تهران مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، ۱۳۷۷، ج ۱،
صص ۴۶۷-۴۶۹.
4. شولم، گرشوم، جریانات بزرگ در عرفان یهودی ترجمه فریدالدین رادمهر (تهران: نیلوفر، ۱۳۸۵) ص۱۷.
فرقه های یهودی فرقه های یهودی فرقه های یهودی فرقه های یهودی فرقه های یهودی فرقه های یهودی فرقه های یهودی فرقه های یهودی فرقه های یهودی فرقه های یهودی فرقه های یهودی فرقه های یهودی فرقه های یهودی فرقه های یهودی فرقه های یهودی فرقه های یهودی