تاریخچۀ حمایت همه جانبۀ آمریکا از اسرائیل | جولانگاه جولانیها

نویسنده: اسداللهی
مقدمه
قدرتهای بزرگ بهمنظور تأمین منافع ملی و تسلط بر خاورمیانه و سایر مناطق با ارزش جهان برای به دست آوردن منابع آن با قدرتهای منطقهای متحد میشوند. به همین دلیل ایالات متحده آمریکا بهعنوان یک قدرت بینالمللی با رژیم صهیونیستی در منطقۀ غرب آسیا دارای اتحاد منحصر بهفرد است، بهگونهای که این مسئله بهعنوان یکی از موضوعات بحث برانگیز در روابط بینالملل تبدیل شده است.
رژیم اشغالگر مهرۀ کلیدی شطرنج جهانی
از سال 1967 تا پایان جنگ سرد دورانی است رابطههای خاصی بین بعضی کشورها شکل میگیرد؛ نمونۀ آن در سال 1967 و جنگ شش روزۀ اعراب است که نقطۀ عطفی در روابط آمریکا و اسرائیل است. جنگ شش روزه در آمریکا اینگونه بیان شد که اگر از اسرائیل بهدرستی حمایت شود میتواند شکستهای سنگینی بر شوروی و متحدانش تحمیل کند.
این زمانی است که آمریکا درگیر ویتنام است و خوب آگاه است که درگیری مستقیم و جنگ رودررو برایش بسیار هزینهزا است. بنابراین استفاده از نیروهای نیابتی مثل اسرائیل میتواند بسیار سودمند باشد. اسرائیل بهعنوان یک دارایی استراتژیک برای آمریکا در خاورمیانه مطرح میشود. بهطوری که بعد از آن حمایتهای آمریکا از اسرائیل رشد چشمگیری پیدا میکند، یعنی بعد از سال 1967 و ثابت کردن نقش اسرائیل در منطقه جایگاه ویژهای در آمریکا پیدا میکند.
شکلگیری این روابط خاص برای اسرائیل فواید زیادی داشته است. به جز کمکهای نظامی گسترده، کمکهای تکنولوژیک و… هم ارائه شده است. جدا از کمکهای مالی آمریکا به اسرائیل، آمریکا 46 قطعنامۀ شورای امنیت را به نفع اسرائیل وتو کرده است.
بدیهی است که حمایت غرب به رهبری آمریکا از رژیم آپارتاید اسرائیل، به بهانۀ «دفاع از خود» عملاً چراغ سبز و مجوزی برای تلآویو در ادامۀ کشتار بیرحمانۀ کودکان و زنان فلسطینی و لبنانی است. اما حمایتها از رژیم آپارتاید اسرائیل خلاصه در این نیست. گزارش تازهای از مؤسسۀ آمریکایی «واتسون» نشان میدهد که از آغاز جنگ رژیم صهیونیستی در غزه، آمریکا بیش از 22میلیارد دلار کمک نظامی به این رژیم داده است. تارنمای اسرائیلی «کالکالیست» به نقل از مؤسسه «واتسون» نوشته است که این کمکرسانی از تسلیحات و تجهیزات گرفته تا استقرار ناوهای هواپیمابر است.
بر اساس این گزارش، دولت آمریکا دستکم 22.76میلیارد دلار برای کمک نظامی به اسرائیل از 7 اکتبر 2023 تا 30 سپتامبر سال جاری (15 مهر 1402 تا 9 مهر 1403) میلادی هزینه کرده است. آنطور که فارس نوشته است، با محاسبۀ سادهای میتوان به دست آورد که آمریکا حدود 70درصد از هزینههای جنگی رژیم صهیونیستی را تأمین کرده است.(منبع)
بنابراین ایالات متحدۀ آمریکا بهعنوان قدرت برتر در نظام بینالملل، نقش بسیار مهمی در جهتدهی به روند تحولات در نظام بینالملل ایفا میکند. تا آنجا که به تحولات منطقۀ خاورمیانه در شش دهۀ گذشته مربوط میشود، سیاست خارجی ایالات متحدۀ آمریکا در درجۀ اول بر حمایت همهجانبه و همسویی مطلق با منافع اسرائیل در منطقۀ خاورمیانه و در سطح نظام بینالملل بوده و هست. (خانی و صادقی، 1392، ص144)
دولت اسرائیل تنها نمایندۀ استعمار گروهی غرب به سرکردگی آمریکا نیست. این دولت برای آمریکا مهرهای کلیدی در رابطۀ قدرتها در صفحۀ شطرنج جهانی(و نه فقط خاور نزدیک) است. (گارودی، 1378، ص 148)
موقعیت استراتژیک فلسطین اشغالی در نقطۀ تلاقی سه قاره
همکاری نظامی آمریکا و اسرائیل که از سال 1961 شروع شد، پس از معاهدۀ «کمپ دیوید» وسعت چشمگیری پیدا کرد. پروتکل تفاهم استراتژیک که در 30 نوامبر 1981 به امضا رسید، ضامن تحویل محمولۀ تسلیحاتی به اسرائیل بود که در مقایسه با تسلیحاتی که طبق قرار دادهای قبلی به این کشور تحویل داده شده بود بسیار چشمگیرتر بود مخصوصاً تحویل 75 فروند هواپیمای اف 16، چند روز قبل از حمله به لبنان بسیار جالب توجه بود. بهطوری که شش هفته پس از ترک صحرای سینا این حمله بهوقوع پیوست و بدین ترتیب تحقق طرح «اسرائیل بزرگ» و یک امپراطوری واقعی در خاورمیانه که به وسیلۀ «آریل شارون» در دسامبر 1981 پیشنهاد شده بود آغاز شد. (گارودی، 1378، ص 146)
«موشه دایان» در سال 1982 با اشاره به اخراج سرخپوستان توسط آمریکا بدون آنکه حد و حدودی در نظر گرفته شود چنین گفت: «اعلامیه استقلال آمریکا را در نظر بگیرید که در آن هیچ اشارهای به حدود اراضی نشده است. ما نیز مجبور نیستیم حدود اراضی کشورمان را اعلام کنیم.» (روزنامۀ جروزالیم پست،10اوت 1967)
همۀ این موارد تحت حمایت بیقید و شرط آمریکا انجام میشود. زیرا این کشور نهتنها هرگونه مجازات علیه اسرائیل را وتو میکند، بلکه سلاحهای جنایت را نیز در اختیارش قرار میدهد. روزنامه «اینترنشنال هرالد تریبون»(International Herald Tribune) مورخۀ 22ژوئیه 1982 نوشته است: «دولت اسرائیل امسال 5/5 میلیارد دلار صرف خرید تسلیحات و تجهیزات نظامی کرده است که یکسوم این مبلغ از سوی خزانۀ آمریکا تأمین شده است.»
یک تجهیزات هستهای قوی که اسرائیل را فراتر از کلیۀ قوانین بینالمللی قرار داده است و هر نوع کنترلی روی آنها ممنوع شده است. از سال 1972، 192 قطعنامۀ سازمان ملل متحد از سوی اسرائیل نقض شده است. این سیاست مبتنی بر تسلیحات روزافزون و بیش از حد اسرائیل را تکمیل کرده است. (گارودی، 1378، ص 147)
«شلومو آهارونسون»(Shlomo Aharonson) در روزنامۀ اسرائیلی «هاآرتص» مورخۀ 29 ژوئن1975 چنین مینویسد:«سلاح اتمی یکی از ابزارهایی است که میتواند امید اعراب به پیروزی نهایی را مبدل به یأس کند… تعداد کافی بمب اتمی میتواند خسارت سنگینی را برای تمام پایتختهای عربی به بار آورد و باعث تخریب «سد آسوان» شود. با تعداد بیشتری از این بمبها میتوانیم شهرهای متوسط و تأسیسات نفتی را هدف قرار دهیم… در کشورهای عربی صدها هدف وجود دارد که تخریب آنها امتیازاتی را که اعراب در طول جنگ کیپور به دست آورده بودند از دست آنها خواهد گرفت…». (گارودی، 1378، ص147)
یکی از جنگهایی که اسرائیل در آن شکست خورد پروژۀ تسخیر مصر برای به دست گرفتن کانال سوئز با همدستی فرانسه و انگلستان در سال 1956 است. دلیل شکست این جنگ مخالفت آمریکا با این امر بود؛ زیرا کنترل دریای سرخ به منظور اقداماتش در ویتنام و خاور دور را از دست بدهد.
بنابراین اسرائیل از این امر درس گرفت که باید در تمامی اقدامات خود در درجۀ اول به آمریکا اتکا کند. پس پروتکل تفاهم استراتژیک که در 30نوامبر 1981 در واشنگتن به امضا رسید. تضمین، تحویل یک محمولۀ تسلیحاتی به اسرائیل بود. به طوری که 6هفته پس از ترک صحرای سینا از سوی اسرائیل به کمک معاهدۀ کمپ دیوید که زمینۀ عدم حضور اسرائیل در دو جبهه را فراهم آورد حمله به لبنان صورت گرفت.
تقسیم لبنان به پنج ایالت همان چیزی است که کل دنیای عرب دچار آن خواهد شد. تقسیم سوریه و عراق به مناطقی مشخص بر مبنای ویژگیهای نژادی یا مذهبی باید در درازمدت یکی از اهداف سیاسی اسرائیل باشد و اولین گام در این راه، انهدام قدرت نظامی کشورهای مذکور است.
ساختار قومی سوریه این کشور را به سوی نابودی سوق میدهد. این امر میتواند به تشکیل حکومتی شیعه مذهب در طول ساحل، حکومتی سنی مذهب در منطقه آلپ حکومتی در دمشق و موجودیتی که میتواند به تشکیل حکومتی در منطقۀ جولان ما، به همراه هوران و جنوب اردن امیدوار باشد منجر شود… چنین حکومتی در درازمدت تضمینی برای صلح و امنیت منطقه خواهد بود. این یک هدف کاملاً دست یافتنی است. عراق که دارای منابع عظیم نفتی است و اکنون درگیر جنگهای داخلی است هدف اصلی اسرائیل است. برای ما تقسیم این کشور مهمتر از تقسیم سوریه است زیرا این کشور در کوتاهمدت جدیترین خطر برای کشور ما بهشمار میآید. (کیونیم(Kivounim)بیتالمقدس، شماره 14، فوریه 1982،ص59-49)
رهبران اسرائیل برای اجرای این برنامۀ وسیع از کمکهای نامحدود آمریکا برخوردار بودند. این طرح برای کل خاورمیانه بود. حکومت اسرائیل از سال 1968 به بهانۀ «امنیت» مرزهای تمام همسایگانش مخصوصاً لبنان و سوریه را علیرغم قطعنامه 242 شورای امنیت سازمان ملل که «غیرموجه بودن تصاحب سرزمینهای دیگر به وسیلۀ جنگ» را تصریح کرده و خواستار «عقبنشینی نیروهای اسرائیل از سرزمینهای اشغالی شده است به اشغال خود در آورده است. این کشور همچنان با سیاست استعماری خود به تکهتکه کردن اراضی فلسطین که بر 96درصد آن تسلط دارد ادامه میدهد. (گارودی، 1378، ص 155و 156)
حتی «ازر ویتزمن»(Ezer Weitzman) رئیسجمهور سابق اسرائیل در روزنامه لوموند، مورخۀ 2 ژورئیۀ 1998 درمورد نتانیاهو میگوید: نتانیاهو با جلوگیری از هر نوع مذاکرهای در مورد ارتفاعات جولان، بیتالمقدس و لبنان همچنان سیاست تصفیۀ نژادی را ادامه میدهد.
پروفسور لیبوتیز در کتاب «اسرائیل و یهودیت» میگوید: «آمریکاییها فقط میخواهند در اسرائیل یک ارتش از مزدوران خود را با یونیفرمهای ارتش اسرائیل نگه دارند تا هر وقت اراده کردند از آنها طبق میل خود استفاده کنند.»(گارودی، 1378، ص 156)
«قدرت مشت یهودی از دستکش فولادین آمریکایی است که آن را در بر میگیرد و از دلارهایی که آن را پر میکند.»(گارودی، 1378، ص 156)
بنابر دیدگاه «ریچارد اچ کورتیس» افسر بازنشستۀ سرویس خارجی آمریکا: «علاوه بر هزینههای مالی حمایت آمریکا از اسرائیل، فارغ از درست یا غلط بودن این سیاست، اعمال این سیاست، هزینههای بسیاری به اعتبار آمریکا خارج از کشور تحمیل کرده است. علاوه بر این، لابی قدرتمند اسرائیل در ایالات متحده عامل اصلی در به تأخیر انداختن اصلاحات مالی و نیز در حذف برخی از خدمتگزاران مردم، اعضای کنگره و حتی رئیسجمهور از زندگی سیاسی آمریکا بوده است. در نهایت رابطۀ اسرائیل و آمریکا هزینۀ قابل توجهی بر زندگی آمریکاییها داشته است. (خانی و صادقی1392، ص158)
نمایش گذاردن چهرۀ یک دوست و متحد وفادار از آمریکا در نظام بینالملل میتواند از دیگر منافع احتمالی آمریکا در این راستا تلقی شود. بهطور خلاصه مهمترین دلیل حمایت ایالات متحده از اسرائیل با وجود سنگینی هزینهها بر منافع آن را میتوان «نفوذ لابی اسرائیل در همۀ شئون و ساختارهای حکومتی آمریکا» دانست. (خانی و صادقی، 1392، ص159)
تلاش صهیونیستها برای رویای نیل تا فرات
رژیم صهیونیستی برای رسیدن از نیل تا فرات و رؤیای «اسرائیل بزرگ» که با مقاصد آمریکا در منطقه همسو است با بهرهگیری از نفوذ گستردۀ خود در مطبوعات جهان، ایران را به عنوان رهبر شیطانی تروریسم جهانی معرفی میکند و بدین ترتیب چهرۀ این کشور را مخدوش میکند. اسطورۀ شبهمذهبی «قوم برگزیده» اسرائیل، با منطق توراتی «اسرائیل بزرگ» تنها فقط با حمایت بیقید و شرط آمریکا میتواند باعث بروز جنگ جهانی سوم و برخورد تمدنها با یکدیگر صورت پذیرد و جهان را به ورطۀ نابودی کشاند.
با درک ماهیت صهیونیسم و استراتژی آن مبنی بر تسلط اقتصادی، فرهنگی و سیاسی بر تمامی منطقه حتی اگر اعراب همین امروز کشور یهود را با مرزهای مشخص به رسمیت بشناسند صهیونیستها با توجه به سرشت و خوی تجاوزگری که دارند به این شناسایی به دیدۀ مرحلهای و فرصتی برای کسب آمادگی بیشتر به منظور تهاجم و تحکیم سلطۀ خود بر دیگر مناطق، خواهند نگریست.
رژیم اشغالگر برای خود حد و مرزی نمیشناسد. نقشۀ رسمی آنها که نسلهای یهودی بر اساس آن تربیت و پرورش مییابند و بر سر در ارگانهای رسمی، مانند پارلمانشان نصب گردیده، همان است که جنبش صهیونیسم در قرن نوزدهم آنرا تعیین کرده است: «سرزمین تو ای اسرائیل از نیل تا فرات است» جدای از این گستره، خواب و خیال صهیونیستها و هوسهای قومی و دینی آنها از این حرفها بیشتر است و آنها به کنترل مستقیم و یا غیرمستقیم تمامی جهان چشم دوختهاند. (الغنوشی، 1373، ص42)
بنابراین طرح صهیونیستی نیل تا فرات برای وسعت بخشیدن به طرح غربی و گرایشهای مادی آن و اشتهای سیریناپذیرش برای توسعه و تسلط و دشمنی با هر آنچه مردمی و انسانی است ادامه دارد. (الغنوشی، 1373، ص62)
ماهیت طرح صهیونیستی نیل تا فرات
طرح صهیونیستی که موجودیت آن را باید رد کرد، طرح سلطهجویانۀ قومی-غربی است که بر سایر طرحهای دیگر غربی از میراثهای یونانی، رومی و صلیبی با گرایشهای مادی و سلطهجویانه تغذیه نموده و با میراثهای توراتی- تلمودی قوام یافته است.
طراحان اندیشۀ صهیونیستی به هیچوجه به یهودیت حتی در فرمول خاخامی تحریف شدهاش ایمان نداشتند، بلکه میراث یهودی را برای تحقق بخشیدن بلند پروازیهای قومیشان، در رابطه با انتقامگیری از اسلام و مستعمره کردن سرزمینهای اسلامی و جلوگیری از بیداری و اتحاد امت اسلام به روش غربی به کار گرفتند. ازاین رو پس از انتقال مرکز ثقل غرب از اروپا به ایالات متحده، همپیمانی و منافع متقابل و ازدواج شیطانی رژیم صهیونیستی با آمریکا، شرایط مساعد رژیم اشغالگر برای نفوذ سریع به جهان نوین پیش آمد تا او همچنان یگانه همسر غیرشرعی منافع غرب به رهبری آمریکا باقی بماند. (الغنوشی، 1373، ص61)
بدون تردید، نقش اندیشه، تبلیغات، پول و نفوذ تشکل یافتۀ یهود در اروپا از دوران رنسانس تا به الان و اصلاح در تحول فرهنگ، روحیه و ساختار غرب به طور کلی به سمت بهبود مناسبتها با یهودیان در سراسر جهان و برطرف ساختن موانع و مخالفتها با آنان، کوششهای زیادی صورت گرفته تا اینکه بهدنبال قرنها تحقیر و اتهام و فشار بر یهودیان، امکان ظهور تمدن مسیحی–یهودی تحقق یابد، به این علت یهودیان در حفظ و نگهداری هویت خود و نابود کردن هویتهای ملتهای دیگر، همواره تلاش زیادی میکنند. ((الغنوشی، 1373، ص61و62)
«ژوزفین گیلبولت» افسر سابق و ارتش اطلاعات آمریکا در سخنرانی تأکید کرد که کنگره آمریکا در نسلکشی غزه شریک است، از طریق حمایت بیقید و شرط که ایالات متحده از رژیم صهیونیستی ارائه میکند.(منبع)
بنابراین جولان دادن جولانیها در مناطق خاورمیانه تمامی ندارد بهطوری که در حوادث اخیر سوریه شاهد از همگسیختگی مردم سوریه و تقسیم اراضی آن منطقه بهنفع سودجویان و منفعتطلبان هستیم و تا زمانی که مردم هر منطقه و هر کشوری، خود خواهان رشد و بالندگی نباشند جولانیها زیادی در آن منطقه تحت تفکرات صهیونیستی-غربی سر بر میآورند و قد علم میکنند و فرهنگ چندهزار سالۀ یک دیار را به ناکجا آباد سوق میدهند.
منابع:
1. گارودی، روژه، 1378، محاکمه صهیونیست اسرائیل، تهران: سازمان انتشارات کیهان.
2. خانی، محمدحسن، صادقی، محمدمسعود، 1392، تحلیل هزینه– فایدۀ راهبرد حمایت همهجانبه از رژیم صهیونیستی در سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا، فصلنامۀ پژوهشهای راهبردی سیاست، س2، ش6.
3. الغونشی، راشد، 1373، فلسطین و ماهیت طرح صهیونیسم، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
5. خبرگزاری شفقنا، 1403، افسر سابق آمریکایی: کنگره در نسلکشی غزه شریک است.(https://fa.shafaqna.com/news/1946204)
دیدگاهتان را بنویسید