امام هادی در بازی اسسینز کرید میراژ (Assassin’s Creed Mirage 2023) قسمت چهارم
امام هادی در بازی اسسینز کرید میراژ
همانطور که در قسمتهای قبلی نقد بازی اسسینز کرید میراژ اشاره شد، سری بازیهای اسسینز با استفاده از شخصیتهای واقعی تاریخی درصدد روایت تاریخ برای بازیکنان است، بازیکنانی که شامل کودکان تا افراد بزرگسال میشوند. اما این روایت تاریخ با چاشنی تخیلات غیر واقعی است. یکی از موارد قابل توجه در بازی اسسینز کرید میراژ بعد از ماجرای متوکل عباسی در بازی، شخصیت امام علی بن محمد، امام هادی(علیه السلام) است.
آثاری در قالب شیعیان نزاری اما با هدف شیعیان اثنی عشری
همانطور که میدانید مجموعه بازیهای اسسینز کرید میراژ، فیلم سینمایی آن و همچنین سریال مصری حشاشین دربارۀ شیعیان اسماعیلیه نزاری است، گروهی از شیعیان که معتقدند امام بعد از امام صادق، اسماعیل و فرزندان پس از او هستند و به امامت امام موسی بن جعفر قائل نیستند. به همین دلیل هم هست که جریان بازی گاهی در برخی قسمتها در قلعۀ الموت رقم میخورد، یعنی قلعهای که حسن صباح فرماندۀ آن بوده است.
اما در این میان سؤال پیش میآید که چرا چنین آثاری که دربارۀ شیعیان اسماعیلی است، شخصیت امام هادی و شخصیت احمد بن موسی(برادر امام رضا و مشهور به شاهچراغ) در آن حضور دارند و این افراد به همکاری با گروه اسسینز یا شیعیان اسماعیلیه نزاری مشغولند؟
پاسخ این است که اگرچه به ظاهر این آثار دربارۀ شیعیان اسماعیلیه است، اما هدف آن روایتسازی و همچنین تخریب شیعیان اسماعیلیه 12 امامی است، شبیه همان چیزی که در سریال حشاشین میبینیم که اگرچه این سریال دربارۀ حسن صباح است اما در همین قالب مهدویت و مفهوم آن به عنوان یک دروغ خودساخته نمایش داده میشود و در این قالب شبهاتی دربارۀ مهدویت و غیبت و ظهور امام زمان مطرح میشود.
در سریال حشاشین به وضوح نمایش داده میشود که امام نزار کشته میشود اما حسن صباح مدعی میشود که او نمرده و به غیبت رفته است. همچنین در میانۀ سریال وقتی که فرزند او هادی ناپدید میشود و یکی از فرماندهان حسن صباح به نام برزگامید مدعی میشود که هادی عروج کرده و ناپدید شده است، حسن صباح جا میخورد و باور نمیکند و میگوید خودت آن را کشتهای؛ چون تمام ماجرای غیبت خودساخته و پرداخته بوده است و مخاطب با تماشای این سریال به این نتیجه میرسد که نکند تمام ماجرای غیبت امام زمان شبیه ماجرای سریال چاخان و دروغ باشد.
باسم بن اسحاق به عنوان یکی از شیعیان و رزمندگان قلعۀ الموت در یکی از مراحل باید شخصی به نام علی بن محمد(امام هادی) را از زندان بغداد آزاد بکند که در بازی از او به نام رئیس شورشیان نام برده شده است.
باسم بن اسحاق در بازی کاراکتری دزد و تروریست دارد و در یکی از قسمتهای ابتدایی باز نیز بازیکن میآموزد که چگونه جیب دیگران را بزند، بازیکن میآموزد با نزدیک کردن کاراکتر به افراد و زدن دکمۀ Y، جیب افراد در خیابان را بزند.
مرحلۀ آزادسازی علی بن محمد از زندان بغداد | امام هادی در بازی اسسینز کرید میراژ
این تصویر، تصویر ابتدایی مرحلۀ آزادسازی علی بن محمد شبیه با شمایلی که معمولا برای ائمه کشیده میشود از زندان بغداد است. در این تصویر علی بن محمد با لباس و عمامۀ سبز رنگ کشیده شده است. در متن ابتدایی مأموریت نوشته شده است:
Liberate Ali ibn Muhammad»
The leader of the rebellion and ally to the Hidden Ones has been captured and brought to the most heavily guarded prison in Baghdad. Breaching it will
be no easy feat.
Khidmah tokens are a rare currency and may be exchanged for favors with those who value them.
LOOK FOR ways to infiltrate the Damascus Gate
Prison»
معنا: «علی بن محمد را آزاد کن، رهبر شورش و متحد با پنهان[منظور فرقۀ اسسینز است]، کسی که اسیر شده است و به پرنگهبانترین زندان در بغداد آورده شده که به شدت محافظت میشود. نفوذ به آن زندان آسان نخواهد بود.
با توکنهای خدمه(Khidmah) که ارزی کمیاب هستند و ممکن است باشند با کسانی که برایشان ارزش قائل هستند رد و بدل شود. به دنبال راههایی برای نفوذ به دروازۀ دمشق باشید.»
به دلیل اهمیت این موضوع تمام بخش این قسمت بازی فیلمبرداری شده است و در ادامه در خدمتتان قرار داده خواهد شد.
دورۀ زندگانی امام هادی معاصر با چندین خلیفه بود که عبارتند از؛ «۱. معتصم، برادر مأمون (۲۱۷ ـ ۲۲۷). ۲. واثق، پسر معتصم (۲۲۷ ـ ۲۳۲). ۳. متوکل، برادر واثق (۲۳۲ ـ ۲۴۸). ۴. منتصر، پسر متوکل (۶ ماه). ۵. مستعین، پسر عموی منتصر (۲۴۸ ـ ۲۵۲). ۶. معتز، پسر دیگر متوکل (۲۵۲ ـ ۲۵۵)» (1)
در این بازی نیز امام هادی معاصر با متوکل و منتصر و مستعین است که البته متوکل طبق تحریف تاریخی بازی به دست نهال به قتل میرسد و در انتهای بازی متوجه میشویم نهال شخصیتی خیالی در ذهن باسم بوده است.
در تاریخ آمده است که «متوکل از خودکامهترین خلفای عباسی در این روزگار حکومت میکرد و دشمنی و کینۀ ویژهای با خاندان پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) داشت. در عهد او شیعیان به سختی میزیستند و بیحرمتیها و ستمهای فراوانی بدانان روا میشد. متوکل آشکارا به ساحت مقدس علی بن ابیطالب(علیهالسلام) اهانت کرد و حرم شریف حضرت حسین بن علی(علیهالسلام) را ویران ساخت و امام هادی(علیهالسلام) را به سختی زیر نظر داشت و به هر بهانهای ایشان را احضار میکرد و آزار میداد.
او مردم مدینه و مکه را از معاشرت با علویان منع کرد. اگر کسی کمکی به شیعیان میرسانید، به سختی عقوبت میشد.(2)
وضعیت مالی شیعیان بسیار بغرنج بود به گونهای که گفتهاند زنان علوی برای نماز گزاردن به حد کفاف چادر نداشتند و گاه یک چادر را میان خود میگرداندند و به نوبت نماز میگزاردند.(3)
هر چند امام هادی (علیهالسلام) در این ایام به گونه پیوسته در زندان نبود، حکومت به سختی از ایشان مراقبت میکرد و رفتار آن حضرت را به صورتی دقیق زیر نظر داشت. مأموران حکومتی بارها به ناگاه خانه امام (علیهالسلام) را میجستند تا شاید بهانهای برای آزار ایشان بیابند. حکومت عباسی از این گذر میخواست بر شخصیت امام (علیهالسلام) آسیب زَنَد و ایشان را از چشم مردم بیندازد و با آزار یاران و شیعیان امام (علیهالسلام) مکتب تشیع را از پیشرفت باز دارد.(4)
تقلیل امام هادی از امام و عالم بزرگ شیعیان به شورشی بددهان
در ابتدای این بخش باسم از مردی که صورتش را پوشانده است و در واقع مانند باسم از شیعیان است «میپرسد: آیا شما از مردان علی هستید؟
او پاسخ میدهد که ما بودیم. اما هفتههاست که ما و شورشیها او را ندیدهایم و به همین دلیل شورشیها متفرق شدهاند.»
در واقع مقام و جایگاه امام هادی در این بازی به اندازۀ یک شورشی علیه حکومت تقلیل پیدا کرده است و این علاوه بر توهین به ساحت ایشان تحریف تاریخ نیز هست.
«میان امام هادی(علیهالسلام) و شیعیان عراق، یمن، مصر و نواحی دیگر نیز رابطه برقرار بود. سیستمی که ضامن پیدایش و دوام و استحکام این ارتباط بود، مسألۀ وکالت بود. کسانی که به عنوان وکالت از طرف امام رضا(علیهالسلام) و پس از آن امام جواد و امام هادی(علیهماالسلام) کار ایجاد و تنظیم ارتباط میان امام و شیعیان را بر عهده داشتند، علاوه بر جمعآوری خمس و ارسال آن برای امام، در معضلات کلامی و فقهی نیز نقش سازندهای داشته و در جا انداختن امامت امام بعدی، موقعیت محوری در منطقه خود داشتند.»(5)
امام جایگاه علمی و مذهبی بالایی داشتند و محل مراجعۀ مردم بودند، ایشان همچنین مدیر سازمان وکالت بودند، چیزی که ما اصلا دربارۀ آن در این بازی چیزی مشاهده میکنیم و تصویری که از ایشان نمایش داده میشود فقط یک شورشی است که عدهای دور او را فرا گرفتهاند.
اسسینز کرید به دنبال روایت تاریخ
این بازی دعو علمی و تاریخی دارد و در طول آن نیز متنهای بسیاری آماده شده است. در جای جای بازی اطلاعات تاریخی متنوعی را به صورت متن میبینیم. مثلا یکی از آن متنها اطلاعاتی دربارۀ زندانها در زمان همین مرحله از بازی است.
در این بخش نوشته شده است؛
«Prisons
At least seven prisons existed in Baghdad, holding anywhere from a few dozen to a few hundred prisoners each. Being condemned to spend time in any of these overpopulated jails was considered one of the worst forms of punishment possible, and there are multiple recorded examples of inmates begging to receive corporal punishments instead.
Most prisoners were debtors. The pressures of a life in prison were designed to make them pay what they owed to the State or to other individuals.
Inside, they met all kinds of felons, from petty thieves to people convicted of public drunkenness. Criminal offenders were rarely held in prison, as most serious crimes (murder, treason, repeated blasphemy) were punished by death.
Some prisoners lived in awful conditions…»
معنا:
«زندانها
حداقل هفت زندان در بغداد وجود داشت که در هر کدام از آن چندده تا چندصد زندانی نگهداری می شد. محکوم شدن به گذراندن وقت در هر یک از این زندانهای پرجمعیت یکی از بدترین اشکال مجازات ممکن تلقی میشد و چندین نمونۀ ثبت شده از زندانیان وجود دارد که التماس میکنند به جای آن مجازاتهای بدنی دریافت کنند. بیشتر زندانیان بدهکار بودند. فشارهای حبس ابد طوری طراحی شده بود که آنها را وادار کند بدهی خود را به دولت یا دیگران بپردازند.
در داخل آنها با انواع جنایتکاران روبرو میشدند، از سارقان خرده پا گرفته تا افرادی که به دلیل مستی عمومی محکوم شده بودند. مجرمان جنایتکار به ندرت در زندان نگهداری میشدند؛ زیرا اکثر جنایات جدی(قتل، خیانت، توهین به مقدسات) با اعدام مجازات می شدند.
برخی از زندانیان در شرایط بدی زندگی می کردند…»
همانطور که میبینید بخشهای زیادی علاوه بر روایت تاریخ به صورت بازی، به شکل متن نیز وجود دارد که اطلاعاتی تاریخی میدهد اما جالب که همین بازی دارای تحریفات واضحی است و در واقع آن را میتوان اثری اقتباسی از تاریخ به شمار آورد. دارای شخصیتهای خیالی مانند باسم و روشن و نهال است و متوکل عباسی را جای آنکه فرزندش که طرفدار ولایت امیرالمؤنین است به قتل برساند باسم به قتل میرساند.
در ادامۀ متن که تصویر بالایی نیست آمده؛
Some prisoners lived in awful conditions, but this depended on class and rank. Underpaid guards stole what they could from them, including the already insufficient rations of food and water awarded by the caliph .al administration. Violence between detainees and the mass use of restraints which, for instance, prevented standing for prayer were other terrible aspects of life in an Abbasid jail. Women had their own jails, in which conditions were just as bad.
Worse still existed. Political and religious opponents that the caliphs dared not execute were often sent to the Mutbaq, a prison made of deep wells. There, they would await death in total silence and darkness.
معنا:
«برخی از زندانیان در شرایط بدی زندگی میکردند، اما این بستگی به طبقه و رتبه آنها داشت. نگهبانانی که حقوق کمتری دریافتمی کردند آنچه را که میتوانستند از جمله جیرۀ غذایی ناکافی غذا و آب که توسط دولت خلیفه اعطا شده بود، میدزدیدند. خشونت بین زندانیان و استفادۀ دسته جمعی از وسایلی که به عنوان مثال از ایستادن برای نماز جلوگیری میکرد، دیگر جنبههای وحشتناک زندگی در زندان عباسیان بود. زنان زندانهای خود را داشتند که در آن شرایط به همان اندازه بد بود.
بدتر از آن هنوز وجود داشت. مخالفان سیاسی و مذهبی که خلفا جرأت اعدام آنها را نداشتند، اغلب به مُطبق، زندانی که از چاههای عمیق ساخته شده بود فرستاده میشدند. در آنجا در سکوت و تاریکی مطلق منتظر مرگ مینشستند.»
البته مطلبی که اینجا بیان میشود ریشهای در واقعیت دارد و زندانهایی به نام مُطبق در زمان عباسیان وجود داشته است؛ «يكى از دهشتناك ترين اين زندانها به نام مُطبَق (زيرزمينى) را ساخت كه تا ميانه قرن سوم همچنان مشهورترين زندان بغداد به شمار مى رفت. اين زندان كه داراى بنايى استوار بود و به نظر مى رسد تقليدى از مطامير(جمع مطموره به معناى سياهچال و زيرزمين) ايرانى بود (احمد مختار برزه، ص ۱۱۸)، بسيار بزرگ و تاريك بود و اتاقكهاى كوچكى براى زندان انفرادى داشت. مطبق در ميان راه باب البصره به باب الكوفه واقع بود و خيابانى كه اين زندان مهيب در آن قرار داشت نيز مطبق خوانده مى شد (منجّد، ص ۱۲۷)، كه بيانگر شهرت اين زندان در ميان مردم است. شمار زيادى از وزيران، شاعران، كارگزاران حكومتى، شورشيان و علويان در اين زندان كه به انواع وسايل شكنجه مجهز بود، گرفتار شدند (طبرى، سلسله ۳، ص ۴۶۱ـ۴۶۲؛ جَهشِيارى، ص ۱۵۵؛ ابوالفرج اصفهانى، ج ۵، ص ۱۷۱). ابوالعتاهيه، ابونؤاس، عبدالملك بن صالح، ابراهيم بن مهدى و احمدبن حنبل از مشهورترين افرادى بودند كه در اين زندان گرفتار شدند (جريوى، ج ۱، ص ۲۶۲ـ۲۶۴). به گفته طبرى (سلسله ۳، ص ۴۶۱)، منصور بسيارى از علويان را در مطبق زندانى كرده بود و مهدى پس از رسيدن به خلافت برخى از آنها را آزاد كرد. به نظر مىرسد شهرت اين زندان موجب شده بود كه هر زندان ترسناك ديگرى را نيز مطبق بخوانند. جهشيارى (ص ۱۶۱) نيز از مطبقى خبر داده كه مهدى عباسى براى زندانى كردن علويان ساخته بود. زندان مشهور ديگر در بغداد، بستان موسى بود كه در دوره معتصم در محلى به همين نام ساخته شد.»(6)
در ادامۀ این بخش از بازی باسم از دروازهای از زندان که دمشق نام دارد وارد میشود. او هنگامی که به داخل زندان مخوف بغداد میرود و به نزدیکی سلول نگهداری علی بن محمد میرسد، مکالمۀ بین زندانبان و علی بن محمد را میشنود. زندانبان به او میگوید: «تو قرار است به من هم چیز را دربارۀ او بگویی. او چه کسی است؟ او از کجا آمده است. علی بن محمدِ جعلی داخل بازی پاسخ میدهد: از ماتحت مادرت! (your mother’s arse)» این بخش نشان میدهد علاوه بر اینکه معاذ الله از امام هادی تصویر یک شورشی بیکله نمایش داده شده است، او یک آدم بیچاک و دهن نیز هست که اینطور پاسخ میدهد.
در نهایت باسم سر میرسد و زندانبان را که روی صندلی نشسته میکشد و بعد علی بن محمد که دست بسته روی زمین نشسته نجات میدهد. به او میگوید که ما باید از زندان خارج شویم و علی بن محمد جعلی پاسخ میدهد که باید به بخش نگهبانان برویم تا دستورات الغول را پیدا کنیم و در نهایت بدانیم الغول در حرکت بعدی کجاست و چه کار میکد.
الغول و کاراکترهای مشابه آن در بازی اسسینر کرید میراژ در واقع همان افراد با نقابهای طلایی هستند که قدرتی فراتر از قدرت خلیفه در بازی دارند و اینها گروهی هستند که باسم و گروه اسسینز علیه آنها در بازی مشغول فعالیت هستند و باسم تک به تک آنها را در طی بازی ترور میکند.
پس از اینکه علی بن محمد جعلی از زندان فرار میکند، او در میان شورشیان میبینیم که ایستاده است و سخنرانی میکند، او میگوید: من تحت قدرت الله بودم که مقدر شد از اعماق زندان ارواح فرار کنم. (i was through the might of Allah that i was destined to escape from depths of the ghostly prison)
سپس علی بن محمد جعلی را همراه کاراکتر روشن در اتاق میبینیم. روشن استاد باسم و یکی از اساتید قلعۀ الموت است. صداپیشگی این شخصیت را شهره آغداشلو گوینده و بازیگر ایرانی بر عهده دارد که سابقۀ بازیگری در فیلمهای ضد ایرانی و ضد اسلامی «سنگسار ثریا» و «سریال 24» را در کارنامۀ خود دارد. علت استفاده از او در این نقش شاید بیتناسب با نقشهای قبلی او نیست. علاوه بر این او به لحاظ فرمی صدای خاص و کلفتی دارد و همچنین لهجۀ او لهجۀ یک ایرانی است که انگلیسی صحبت میکند همانطور که برای صداپیشگی کاراکتر باسم لهجۀ آن لهجۀ شخصی عربی است که انگلیسی صحبت میکند.
همچنین گمان میرود انتخاب نمایش استاد زن ایرانی رزمیکار و مدیر در این بازی بیتناسب با شورش زن زندگی آزادی و راهبرد رسانهای فمینیستی و انقلاب جنسی دشمن در این سالها نباشد. موضوعی که در فیلم عنکبوت مقدس(Holy Spider 2022) و دختران آفتاب(Girls of the Sun 2018) نمونۀ آن را میبینیم. لازم به ذکر است که در قسمت بعدی بازی اسسینز که در ژاپن(Assassin’s Creed Shadows) رخ میدهد یکی از کاراکترهای اصلی بازی که بازیکن میتواند با آن بازی کند یک زن سامورایی است.
کاراکتر روشن در این بازی که ادای یک اثر تاریخی را در میآورد، بیحجاب است، بر خلاف آن چیزی که اگر هم قرار بود در بستر تاریخی آن زمان از طرف یکی از سرکردگان فرقۀ اسماعیلیه نزاری به نام روشن رخ بدهد وجود داشت. تازه اگر بتوانیم در تاریخ بیابیم که قلعۀ الموت فرماندهان زن هم داشته باشد.
در نهایت باید احساس تأسف کرد که چرا احدی از حوزۀ علمیه قم که عهدهدار صیانت از دین است بلند نشده است و اعتراضی نسبت به این بازی بکند و بگوید چرا اثری موهن علیه تشیع و امام هادی ساخته شده است. آن هم بازی که افراد بسیاری در همین ایران آن را بازی کردهاند و کمتر کسی از نوجوانان مشغول با گیم وجود دارد که نام بازی اسسینز را نشنیده باشد.
منابع:
- طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، ج۲، ص۱۰۹، مؤسسه آلالبیت، قم، چاپ اول، ۱۴۱۷ق./ پیشوایی، مهدی، سیرۀ پیشوایان، ص۵۶۸، مؤسسه تحقیقاتی و تعلیماتی امام صادق (علیهالسلام)، چاپ سوم، قم، ۱۳۷۵ش.
- https://fa.wikifeqh.ir/%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D9%87%D8%A7%D8%AF%DB%8C_%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85#foot37
- ادیب، عادل، پیشوایان ما، ص۲۶۱.
- https://fa.wikifeqh.ir/%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D9%87%D8%A7%D8%AF%DB%8C_%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85#foot37
- جعفریان، رسول، حیات فکری و سیاسی ائمه، ص۵۱۳ ـ ۵۱۲، انصاریان، قم، چاپ ششم، ۱۳۸۱ش.
- https://rch.ac.ir/article/Details?id=14736
201/202
امام هادی در بازی اسسینز کرید میراژ امام هادی در بازی اسسینز کرید میراژ امام هادی در بازی اسسینز کرید میراژ امام هادی در بازی اسسینز کرید میراژ امام هادی در بازی اسسینز کرید میراژ امام هادی در بازی اسسینز کرید میراژ امام هادی در بازی اسسینز کرید میراژ امام هادی در بازی اسسینز کرید میراژ امام هادی در بازی اسسینز کرید میراژ امام هادی در بازی اسسینز کرید میراژ امام هادی در بازی اسسینز کرید میراژ امام هادی در بازی اسسینز کرید میراژ امام هادی در بازی اسسینز کرید میراژ امام هادی در بازی اسسینز کرید میراژ امام هادی در بازی اسسینز کرید میراژ امام هادی در بازی اسسینز کرید میراژ امام هادی در بازی اسسینز کرید میراژ امام هادی در بازی اسسینز کرید میراژ امام هادی در بازی اسسینز کرید میراژ
دیدگاهتان را بنویسید