اسرائیلیات و ناتمامی خرافیسرایی یهود

«قصّه» ابزاری مهم و مؤثر و کارآمد در جهت تأثیرگذاری بر دیگران است. وقتی نویسنده یا گوینده از داستانهای مفید و پرمحتوا بهرۀ مناسب میگیرد میتواند اثر سازنده و خوبی بر مخاطب خود بگذارد؛ زیرا روح آدمی با شنیدن داستان آرامش یافته و از شخصیتها و حوادث داستانها تأثیر میگیرد. به همین دلیل در قرآن کریم تعداد فراوانی داستان استفاده شده است. داستانهای هدفمند نقش بسزایی در هدایت و رشد انسان دارد.
قصه از جایی شروع شد که یهود قبل از ظهور اسلام به منطقه جزیرة العرب وارد شده و تعداد زیادی از آنها در یثرب میزیستند و نسبت به همکیشان خود از مال و ثروت بیشتری برخوردار بودند. یهودیان در تجارت جو، گندم، شراب، رباخواری و… مشغول بودند.
کشمکش میان اعراب و یهود پدیدهای تازهای نیست بلکه قدمت آن به آغاز تاریخ اسلام و شروع نهضت اسلامی به مثابۀ یک تمدن باز میگردد از همان زمانی که توطئههای صلیبی یهودی علیه امت اسلام آغاز شده و بیوقفه استمرار یافت تا مانع از نورافشانی تمدن بالندۀ اسلام و فروپاشی کاخ ستم و رهایی مظلومان شود.
گرچه نمودهای این کشمکش گوناگون بود ولی جوهر آن ارزشدهی میان دو الگو و نمونه برای انسان و روابط انسانی بود. الگوی غربی(مسیحی –یهودی) که شیوۀ آن تسلط بر نژادپرستی و تملک و زور استوار است و نمونۀ اسلامی مبنی بر توحید، یکتاپرستی خداوند در عبادت و شناسایی بشریت به عنوان خانوادهای واحد که هر یک از اعضاء آن تنها با تفکر و کوشش بر دیگری برتری مییابد. (رک، الغنوشی،1373، ص 43)
خداوند در آیۀ 54 سوره نساء میفرماید: «بلکه آنان[یهودیان] به مردم به خاطر آنچه خدا از فضلش به آنان عطا کرده، حسد میورزند. تحقیقاً ما به خاندان ابراهیم کتاب و حکمت دادیم و به آنان فرمانروایی بزرگی بخشیدیم.»
بخشی از عواملی که سبب میشد تا آتش حقد و کینه را در نهاد یهود شعلهور سازد و آنان را به رودررویی با مسلمانان برانگیزند را بیان میکنیم:
الف) تعّصبات قومی و مذهبی
ب) تحت قرار گرفتن دین یهود با پیدایش اسلام
ج) انگیزههای مادی و منافع دنیوی
د) افشاگری قرآنکریم نسبت به عقاید انحرافی و کردار زشت یهود
بنابراین یهودیان برای فرونشاندن آتش کینه خود از هیچ تلاش و مبارزهای دست برنداشتند. پارهای از این نیرنگها:
1)القای انواع شبههها در میان مسلمانان برای دلسرد کردن آنها
2)مناظره و مشاجرههای علمی علمای یهود با پیامبر اسلام(ص) و طرح انواع سؤالها که بتوانند پیامبر را به عجز وادارند
3)محاصرۀ اقتصادی مسلمانان
4)مساعدت دشمنان اسلام با هر روش ممکن
5)به راه انداختن جنگ و توطئه برای قتل پیامبر
با بررسیهای صورت گرفته مشخص میشود یکی از دلایلی که این داستانهای خرافی وارد دین اسلام شدند تحریف اسفار تورات است بهطوری که محققان معتقدند نگارش هر یک از اسفار تورات قرنها با هم فاصله داشتند و سالها پس از رحلت حضرت موسی(ع) تدوین شده و بهصورت کنونی در آمده است همانطور که در کتاب العرب و الیهود فی التاریخ صفحۀ 159 آمده است: «تورات پس از هزار و سیصد سال پس از ابراهیم خلیل و بیش از هفت قرن پس از حضرت موسی نگارش یافت، طبعاً این کتاب غیر از آن توراتی است که بر حضرت موسی و در عصر وی نازل شده بود.»
«لورس» در کتاب خود اسرائیل صفحۀ 259 میگوید: «ما نمیتوانیم بازگشت هیچ یک از اسفار پنجگانه و حتی وصایای دهگانه را به دوران موسی تأیید کنیم، چرا که روایاتی که در این نقل شده، در طول قرون مختلف در معرض تغییر و اضافات و تکرارهای گوناگون قرار گرفته است.»
از دیگر موارد مطرح شده در تورات نقش اساطیر و افسانههای سایر اقوام است؛
«ساموئل هنری هوک» استاد دانشگاه آکسفورد و سرپرست انجمن عهد عتیق در کتاب اساطیر خاورمیانه مینویسد: «در جریان تحوّل و توسعۀ دین اسرائیلیان، اساطیر نقش مهمّی ایفا میکردند. اسطورهها از دینهای کشورهای همجوار بهعاریت گرفته میشدند و نویسندگان عبرانی از این اسطورهها برای بیان معتقدات خویش دربارۀ بنیاد عالم به صورت نمادین سود بردند و بالاتر از همه به منظور ارائۀ تاریخ قوم خویش به مثابۀ رستگاری تاریخچهای را نگاشتند.»
رخنۀ داستانهای تلمودی در اسرائیلیات
به طور کلی آنچه مشخص است این است که این داستان سراییها بخش عمدۀ آن، نشأت گرفته از تلمود(کتاب شفاهی) است که سالها بعد از تورات، حاخامها آن را به نگارش درآوردند. بهطوری که هم در تلمود فلسطینی و تلمود بابلی دارای حکایتهای بسیاری است که به آن «هگادا» میگویند و منظور از آن، حکایتها و داستانهای رایج در قوم یهود است که میتوان متوجه شد خیلی از آنها خرافات و اساطیری است که نزد اقوام بتپرست شیوع داشت. مثل داستان پشیمانی خدا بهخاطر رها کردن یهود و بی سر و سامانی آنها در میان سایر ملل که خداوند همهروزه بهخاطره این موضوع میگرید و قطرههای اشک او به دریاها میریزد و صدایش به گوش تمام عالم میرسد و زمین بر اثر آن، دچار زلزله و آتشفشان میشود.(محمدقاسمی، 1396، ص12)
اساطیر و داستانهای تلمود، منبع مهمّی برای اسرائیلیاتپردازان بهشمار میرفت و تعداد قابل توجهی از افسانههای تلمود به شکلهای مختلف و در قالبهای گوناگون با پردازش اسلامی به منابع و آثار اسلامی راه یافته است.
از سرچشمههای مهم این داستانپردازیها، یهودیان و مسیحیان تازه مسلمان شده مثل «کعب الاحبار»، «وهب بن منبّه» و «تمیم داری» بودند. آنها گوشهای تازه مسلمانان سادهلوح را برای شنیدن خرافات خود آماده میدیدند و از این فرصت برای نقشههای شوم خود بهره میجستند بهطوری که گاهی از کاه، کوه میساختند.
گاهی آنها داستانهای کوتاه قرآنی را ریشۀ کار خود قرار میدادند و شرحهایی از خود به آن اضافه میکردند مثل طول و عرض حضرت آدم، ارتفاع کشتی نوح، نام عصای موسی و جنس و مشخصات آن و اضافات و ریزه کاریهایی به آن ملحق میکردند. بسیاری ازاین افسانهها را میتوان در لابهلای کتابهای تاریخ و تفسیر سراغ گرفت.
از دیگر اختلاف و تضادهایی که انجیلهای چهارگانه در خصوص یک موضوع بدان گرفتار آمدهاند و باعث نفوذ داستانسازی می شود اشاره میکنیم: در موضوع به دار آویختن مسیح(ع) در اناجیل ملاحظه میشود که هیچ یک از انجیلهای چهارگانه در این مسأله با هم توافق ندارند، در صورتی که هر خوانندهای انتظار دارد حداقل در این موضوع که پایۀ نجات و ایمان است با هم متفّق باشند.
اسرائیلیات نمادی برای نشان دادن تمامی توطئهها و دسیسههای فرهنگی به ضد اسلام[است] که یهود از سردمداران آن میباشد. (محمدقاسمی، 1396، ص12)
با توجه به تصریح آیۀ 82 سوره مائده در قرآن کریم یهودیان از سرسختترین دشمنان اسلام بهشمار آمده و همانها بودهاند که نهایت تلاش خود را برای مشوّه(زشترو) جلوه دادن چهرۀ تابناک اسلام انجام دادهاند و در این راه از انواع ترفندها و شگردهای مختلف برای اشاعۀ اباطیل و خرافات خود بهره جستهاند و به همین دلیل تأثیر سوء آنها به فرهنگ اسلام به مراتب بیشتر و گستردهتر از آیینهای دیگر بوده است.
اسرائیلیات از زبان بعضی محققان اینگونه بیان میشود؛
«فان فلوتن» مینویسد: علمای اسلام واژۀ اسرائیلیات را به تمام عقاید غیر اسلامی به خصوص آن دسته از عقاید و افسانهها و خرافاتی که یهود و نصارا از قرن اول هجری در دین اسلام وارد کردهاند اطلاق میکنند.
دکتر آل جعفر می گوید: اسرائیلیات شامل داستانهای خرافی و اساطیری میشود که وارد احادیث و تفاسیر اسلام شده است، گرچه منشأ آنها یهودی یا مسیحی نباشد.
دکتر محمدحسین ذهبی از معنی اسرائیلیات تعریف جامعی ارائه میدهد: «واژۀ اسرائیلیات گرچه ظاهراً نشانگر نفوذ فرهنگ یهود در تفاسیر است لیکن مقصود ما از اسرائیلیات مفهومی گستردهتر و فراگیرتر از این است و آن عبارت است از تأثیرپذیری تفاسیر از فرهنگ یهودی و مسیحی و غلبۀ رنگ این دو فرهنگ و مانند آنها بر تفاسیر. اما از آنجا که در صدر اسلام تا زمان عالمگیر شدن آن، همواره یهودیان بیش از سایرین با مسلمانان معاشرت داشتند و از نظر تعداد هم بیش از همقطاران خود بودند، بدین جهت در مقایسه با مسیحیت و سایر فرقهها بیشترین تأثیر را در تفاسیر (و سایر منابع اسلامی) بر جای گذاردهاند.(محمدقاسمی، 1396، ص11)
بهطور کلی میتوان گفت اسرائیلیات از دو منبع اصلی سرچشمه گرفتهاند؛
الف) کتب تحریف شدۀ یهود و نصارا
ب) خیالپردازی افسانهسراییهای مسلماننماهای اهل کتاب
به دلیل نقش کارآمد قصّه بر مخاطبان بود که اسرائیلیاتپردازان از این ابزار در جهت پیشبرد اهداف خود استفادههای فراوانی بردند و خود به یکی از قطبهای مهم خلق و اشاعۀ افسانهها و داستانهای خرافی و جعلی مبدّل شدند.
هرچند پیش از ظهور اسلام و در دوره جاهلیّت، اساطیر و افسانۀهای فراوانی در میان اعراب جاهلی رواج داشت اما علاقۀ زیاد مردم عادی و حتی گاه صحابه رسولالله به روایت داستانی و حکایتهای سایر اقوام از خود نشان میدادند و باعث رشد فعالیت قصّهگویان پس از پیدایش اسلام شد.
و در نهایت پس از رحلت پیامبر(ص) و غروب مهر نبوی از گسترۀ اسلام، خلأ فرهنگی عظیمی جامعۀ اسلامی را فراگرفت که یکی از دلایل آن ناشی از سیاست نادرست حکّام در گوشهنشینی عالمان حقیقی و بیتوجّهی به آنان در حلّ مشکلات جامعۀ اسلامی بود.
پس به دنبال آن، حاکمان برای مشغول کردن مردم به مسائل حاشیهای و غیرضروری و پر کردن خلأ فرهنگی به شیوۀ جدید روی آوردند که نهتنها نوعی لذت خیالی و دوستداشتنی برای مردم در بر داشت، بلکه با منافع حاکمان وقت هیچگونه تعارضی نداشت.
این شیوۀ اجازه دادن به قصّهگویی آن دسته از علمای اهل کتاب که بهظاهر اسلام آورده بودند و از این طریق هر چه میخواستند انواع اسطورهها و افسانهها را در میان مردم منتشر میکردند و وهمهای آنها را به افقهای دور درست و نادرست میبردند و در بیابان رؤیاها رها میکردند.
و آنچه که مشخص میشود و محققان نیز آن را بیان کردند، جریان قصّهخوانی در صدر اسلام حرکتی متأثر از فرهنگ اهل کتاب(یهود و نصارا) بود و برای قرنها مایههای اصلی آن، داستانهایی بود که اهل کتاب از انبیاء و مانند آنها روایت میکردند. آنها با وجود مخالفت برخی عالمان دین با حمایت خلفا توانستند در عمق جامعه نفوذ کنند و اثرهای مصیبتباری بر فرهنگ اسلامی بگذارند.
منابع
1. قرآن کریم
2.محمدقاسمی، حمید، 1396، اسرائیلیات و تأثیر آن بر داستانهای انبیاء در تفاسیر قرآن، تهران، انتشارات سروش.
3.الغونشی، راشد، 1373، فلسطین و ماهیت طرح صهیونیسم، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
دیدگاهتان را بنویسید