موسسه فرهنگی رسانه‌ای استاد محمدحسین فرج نژاد

جستجو برای:
سبد خرید 0
  • خانه
  • سرویس‌های سایت
    • دشمن‌شناسی
    • رسانه و روحانیت
    • بازی‌های ویدیویی
    • رسانه‌های شرقی
    • سینما و تلویزیون غرب
    • سینما و تلویزیون ایران
    • رسانه و روانشناسی
    • فناوری‌های نوین
    • نقد موسیقی
    • سیاست و دشمن‌شناسی
    • تحولات منطقه
    • اقتصاد و دشمن‌شناسی
  • دسته‌بندی ساختاری
    • خبر
    • گزارش‌
    • گفتگو
    • معرفی کتاب
    • مقاله‌
    • یادداشت
  • فروشگاه
    • دوره‌ها
      • دوره زن و رسانه
      • دوره جامع ژورنالیسم
      • دوره مستندسازی با موبایل
      • دوره درسگفتار غرب‌شناسی
      • دوره رسانه و جنگ شناختی
      • دوره 0 تا 100 پریمیر
      • دوره آموزش عکاسی و تصویربرداری
      • دوره آموزش فتوشاپ
      • دوره آموزشی سواد رسانه
    • کتاب‌ها
  • دربارۀ استاد فرج‌نژاد
    • زندگینامۀ استاد فرج‌نژاد
  • رویدادها
  • تماس با ما
ورود

گذرواژه خود را فراموش کرده اید؟

ارسال مجدد کد یکبار مصرف (00:20)

عضویت

ارسال مجدد کد یکبار مصرف (00:20)
سایت استاد فرج نژاد
شروع کنید
0
آخرین اطلاعیه ها
لطفا برای نمایش اطلاعیه ها وارد شوید
  • خانه
  • سرویس‌های سایت
    • دشمن‌شناسی
    • رسانه و روحانیت
    • بازی‌های ویدیویی
    • رسانه‌های شرقی
    • سینما و تلویزیون غرب
    • سینما و تلویزیون ایران
    • رسانه و روانشناسی
    • فناوری‌های نوین
    • نقد موسیقی
    • سیاست و دشمن‌شناسی
    • تحولات منطقه
    • اقتصاد و دشمن‌شناسی
  • دسته‌بندی ساختاری
    • خبر
    • گزارش‌
    • گفتگو
    • معرفی کتاب
    • مقاله‌
    • یادداشت
  • فروشگاه
    • دوره‌ها
      • دوره زن و رسانه
      • دوره جامع ژورنالیسم
      • دوره مستندسازی با موبایل
      • دوره درسگفتار غرب‌شناسی
      • دوره رسانه و جنگ شناختی
      • دوره 0 تا 100 پریمیر
      • دوره آموزش عکاسی و تصویربرداری
      • دوره آموزش فتوشاپ
      • دوره آموزشی سواد رسانه
    • کتاب‌ها
  • دربارۀ استاد فرج‌نژاد
    • زندگینامۀ استاد فرج‌نژاد
  • رویدادها
  • تماس با ما
  • خانه
  • سرویس‌های سایت
    • دشمن‌شناسی
    • رسانه و روحانیت
    • بازی‌های ویدیویی
    • رسانه‌های شرقی
    • سینما و تلویزیون غرب
    • سینما و تلویزیون ایران
    • رسانه و روانشناسی
    • فناوری‌های نوین
    • نقد موسیقی
    • سیاست و دشمن‌شناسی
    • تحولات منطقه
    • اقتصاد و دشمن‌شناسی
  • دسته‌بندی ساختاری
    • خبر
    • گزارش‌
    • گفتگو
    • معرفی کتاب
    • مقاله‌
    • یادداشت
  • فروشگاه
    • دوره‌ها
      • دوره زن و رسانه
      • دوره جامع ژورنالیسم
      • دوره مستندسازی با موبایل
      • دوره درسگفتار غرب‌شناسی
      • دوره رسانه و جنگ شناختی
      • دوره 0 تا 100 پریمیر
      • دوره آموزش عکاسی و تصویربرداری
      • دوره آموزش فتوشاپ
      • دوره آموزشی سواد رسانه
    • کتاب‌ها
  • دربارۀ استاد فرج‌نژاد
    • زندگینامۀ استاد فرج‌نژاد
  • رویدادها
  • تماس با ما
شروع کنید

وبلاگ

موسسه فرهنگی رسانه‌ای استاد محمدحسین فرج نژاد > مطالب سایت > دسته‌بندی ساختاری > ووک کالچر چیست و چرا در هالیوود دنبال می‌شود؟

ووک کالچر چیست و چرا در هالیوود دنبال می‌شود؟

1404-01-14
دسته‌بندی ساختاری، دشمن‌شناسی، سرویس‌های سایت، سینما و تلویزیون غرب، مطالب سایت
ووک کالچر چیست

امروزه کم و بیش در شبکه‌های اجتماعی اصطلاح ووک را می‌شنویم. اصطلاحی که گاهی برای تحقیر دیگران هم استفاده می‌شود و بار منفی پیدا کرده است. این‌که در آثار مختلفی از سینما و تلویزیون غرب می‌بینیم که سازندگان اصرار دارند از انواع و اقسام نژادهای مختلف برای نقش اول فیلمشان استفاده کنند، مثلا در فیلم لایو اکشن سفیدبرفی 2025 اصرار دارند از بازیگر لاتین با پوست تیره استفاده کنند یا آن‌که در مراسم اسکار اصرار داشتند که فیلمی به‌نام امیلیا پرز دربارۀ یک ترنسکشوال بیشترین نامزدی را از آن خود کند و برای اولین بار هم یک ترنس نامزد جشنواره اسکار شود، این‌که اصرار دارند مثلا در دنیای سینمایی مارول از قهرمانان سیاه‌پوست استفاده کنند و شهر واکاندا را به‌وجود بیاورند، یا این‌که سعی کنند هر ابرقهرمان مردی که وجود دارد یک نسخۀ زن را هم برای آن ارائه کنند، اگر سوپرمن هست سوپروومن هم باشد همگی از همین خرده‌فرهنگ نشأت می‌گیرد که در این مطلب دربارۀ ریشه‌ها و چگونگی شکل‌گیری آن و تأثیرش در سینمای هالیوود دربارۀ آن خواهیم نوشت.

اصطلاح «ووک» (Woke) واژه در ابتدا در زبان عامیانه انگلیسی-آفریقایی آمریکایی(AAVE) به معنای آگاهی عمیق‌تر از بی‌عدالتی‌های اجتماعی، به‌ویژه آن‌هایی که جوامع سیاه‌پوست را تحت تأثیر قرار می‌دهند، به کار می‌رفت.(https://www.independent.co.uk/news/uk/home-news/woke-meaning-word-history-b1790787.html) در واقع این اصطلاح به معنای بیدار بودن و بیدار شدن است و وقتی گفته می‌شود Stay woke یعنی بیدار بمان!

ریشه‌ها و تحول تاریخی فرهنگ ووک

نخستین کاربرد ثبت‌شده اصطلاح «وُک» در زمینه اجتماعی-سیاسی به قرن بیستم بازمی‌گردد. فعال حقوق سیاه‌پوستان، مارکوس گاروی، در سال ۱۹۲۳ جمله «بیدار شو اتیوپی! بیدار شو آفریقا!» را بیان کرد و بر ضرورت آگاهی و اتحاد سیاه‌پوستان تأکید نمود. عبارت «بیدار بمان» (Stay Woke) در دهه ۱۹۴۰ بیشتر رواج یافت و به‌عنوان هشداری در میان جوامع سیاه‌پوست به‌کار می‌رفت تا در برابر بی‌عدالتی‌های نژادی و تهدیدهای اجتماعی هوشیار بمانند.(https://en.wikipedia.org/wiki/Woke)

در فرهنگ معاصر، اریکا بادو، خواننده آمریکایی، در سال ۲۰۰۸ با ترانه Master Teacher نقش مهمی در بازگرداندن اصطلاح «بیدار بمان» به واژگان عمومی ایفا کرد و آن را به موضوعاتی همچون روشنگری و آگاهی اجتماعی مرتبط ساخت. استفاده از این اصطلاح در جریان اعتراضات فرگوسن در سال ۲۰۱۴ افزایش یافت و به نماد جنبش جان سیاه‌پوستان مهم است(Black Lives Matter) تبدیل شد که خواهان آگاهی بیشتر درباره خشونت پلیس علیه آمریکایی‌های آفریقایی‌تبار بود.(https://www.theguardian.com/books/2020/nov/21/how-woke-became-the-word-of-our-era)

جنبش «زندگی سیاه‌پوستان مهم است» (Black Lives Matter) در سال ۲۰۱۳ توسط سه فعال سیاه‌پوست به نام‌های آلیشیا گارزا، پاتریس کالورز و اوپال تومتی بنیان‌گذاری شد. این حرکت در واکنش به تبرئهٔ جرج زیمرمن پلیس آمریکایی در پروندهٔ قتل تریوان مارتین یک جوان سیاه‌پوست شکل گرفت و با استفاده از هشتگ #BlackLivesMatter در شبکه‌های اجتماعی آغاز شد. هدف اولیهٔ این جنبش، تأکید بر ارزش و اهمیت زندگی سیاه‌پوستان و مقابله با بی‌عدالتی‌های سیستماتیک علیه آن‌ها بود. در حال حاضر این موضوع حتی سوژۀ میم‌های اینترنتی شده و ایده ساخت آثار طنز قرار گرفته است، این‌که همیشه سیاهپوستان به‌عنوان مجرم نشان داده می‌شوند.

در سال ۲۰۱۴، پس از کشته‌شدن مایکل براون در فرگوسن، میسوری، و اریک گارنر در نیویورک توسط پلیس، این جنبش توجه ملی و بین‌المللی بیشتری جلب کرد. این وقایع منجر به اعتراضات گسترده‌ای شد که به مسئلهٔ خشونت پلیس و تبعیض نژادی پرداختند. ساختار غیرمتمرکز این جنبش امکان تشکیل بیش از ۴۰ شاخه در سراسر جهان را فراهم کرد که هر یک به مسائل محلی خود می‌پرداختند، در حالی که همگی در راستای مأموریت کلی مبارزه با نژادپرستی علیه سیاه‌پوستان فعالیت می‌کردند. ​

اهداف اصلی این جنبش بر اساس سایت جنبش(https://blacklivesmatter.com/herstory/) شامل موارد زیر است:

  • پایان‌دادن به خشونت‌های مورد تأیید دولت: تلاش برای متوقف‌کردن خشونتی که توسط دولت و گروه‌های خودسر علیه جوامع سیاه‌پوست اعمال می‌شود

  • ریشه‌کن‌کردن برتری سفیدپوستان: کار برای از بین‌بردن سیستم‌هایی که برتری و امتیازات سفیدپوستان را تداوم می‌بخشند. ​

  • توانمندسازی جوامع محلی: قدرت‌بخشیدن به جوامع سیاه‌پوست برای مداخله در بی‌عدالتی‌هایی که بر زندگی آن‌ها تأثیر می‌گذارد. ​

  • درخواست غرامت: پیگیری اقدامات جبرانی برای آسیب‌های گذشته و حال واردشده به افراد و جوامع سیاه‌پوست. https://library.law.howard.edu/civilrightshistory/BLM)

در سال ۲۰۱۶، این جنبش با همکاری سازمان‌های دیگر، سندی با عنوان «چشم‌اندازی برای زندگی سیاه‌پوستان» منتشر کرد که شامل مطالباتی مانند پایان‌دادن به جنگ علیه سیاه‌پوستان، سرمایه‌گذاری در آموزش و بهداشت، عدالت اقتصادی، کنترل جامعه بر قوانین و سیاست‌ها و ساخت قدرت سیاسی مستقل برای سیاه‌پوستان بود.

قتل جورج فلوید در سال ۲۰۲۰ در جهان خبرساز شد و حتی مدت‌ها این اعتراضات سوژۀ اخبار صدا و سیمای ایران بود. این قتل موجی از اعتراضات جهانی را برانگیخت که در آن‌ها این جنبش نقش محوری داشت و خواستار عدالت و تغییرات سیستماتیک شد. تأثیر این جنبش منجر به اصلاحات سیاستی در ایالت‌های مختلف شد که هدف آن‌ها محدودکردن تاکتیک‌های سوءاستفاده‌آمیز پلیس و پرداختن به نژادپرستی سیستماتیک در بخش‌هایی مانند آموزش و محیط کار بود.(https://m4bl.org/policy-platforms/)

مبانی فرهنگی ووک | ووک کالچر چیست

فرهنگ ووک مدعی بیانگر آگاهی عمیق از بی‌عدالتی‌های ساختاری است. این خرده‌فرهنگ بر اهمیت شناخت و به چالش کشیدن ساختارهای اجتماعی که به‌زعم خودشان باعث نابرابری است، تأکید دارد. اصول کلیدی این خرده‌فرهنگ عبارتند از:

  • پیشبرد عدالت اجتماعی: تلاش فعالانه برای رفع و اصلاح بی‌عدالتی‌های موجود در جامعه.
  • بینابینی‌گرایی(Intersectionality): درک این نکته که اشکال مختلف ظلم به هم پیوسته‌اند و نمی‌توان آن‌ها را به‌صورت مجزا بررسی کرد.
  • تقویت صدای گروه‌های حاشیه‌ای: اولویت دادن به دیدگاه‌های افرادی که در طول تاریخ نادیده گرفته شده‌اند فارغ از این‌که حقیقتا این‌ها درست است که رویشان تأکید شود یا نه!

این اصول ریشه در نظریه نژاد انتقادی(Critical Race Theory) دارند که اندیشمندانی چون دریک بل بر آن تأکید کرده‌اند. او معتقد بود که راه‌حل‌های قانونی سنتی برای غلبه بر میراث برده‌داری کافی نیستند و سیاست‌هایی را پیشنهاد می‌کرد که به‌طور خاص به نابرابری‌های نژادی می‌پرداختند.(https://www.theatlantic.com/ideas/archive/2023/09/woke-ideology-history-origins-flaws/675454/)

اگر فرهنگ ووک در ایران بود چه می‌شد؟

فرهنگ ووک انگار همان فرهنگ فمینیستی است که آن را جلوی منشور گذاشته‌ایم و تکثیر شده است و حال علاوه بر این‌که معتقد است همیشه زنان تحت ظلم و ستم مردان بوده‌اند، الآن هم سیاه‌پوستان، هم رنگین‌پوستان، هم همجسنبازان، هم ترنس‌ها و هر اقلیت دیگری تحت ظلم هستند و فارغ از صحیح یا ناصحیح بودنشان باید دائم به رسمیت شناخته ‌شوند و به آن توجه ویژه شود و بر ظلمی که علیه این اقلیت‌های بیچاره می‌گذر تأسف بخوریم و هر کس هم اگر مثلا داستانی نوشت مانند داستان سریال فرندز که در آن 6 نفر سفیدپوست بودند به آن حمله کنیم و مجبور کنیم سازندگان مثلا در این سریال یک سیاه‌پوست، یک زردپوست، یک سرخ‌پوست، یک همجنسباز مرد، یک همجنسباز زن، یک طرفدار اسرائیل، یک طرفدار فلسطین حضور داشته باشد، تازه سریال فرندزی که خود اولین سریالی است که در تلویزیون یک ازدواج همجنسگرایانه را منتشر کرده است مثلا از مواردی بوده که به آن اعتراض شدیدی کردند تا جایی که سازندۀ آن مجبور شد کمک مالی به این جریان ووک بکند تا حسن نیت خودش را نشان بدهد.

این فرهنگ اگر در ایران بود بایستی اعتراض به سریال پایتخت از این حیث می‌کرد که چرا فقط قومیت شمالی‌ها در آن حضور دارند و چرا از قومیت‌های ایرانی هر کدام با یک گرایش جنسی مختلف با رنگ پوست مختلف در آن نقش ندارند! این خرده‌فرهنگ شبیه همان جریان فمینیستی رادیکال عمل می‌کند و اگر در ایران دنبال شود باید منتظر باشیم که مثلا یک شخص چاق که جنسیت مرد یا زن بودنش مشخص نیست موهای زائد خود را به نمایش بگذارد و بگوید بله این هم نوعی از تنوع است و معیار زیبایی شما فقط نباید این باشد که لاغری یا تناسب اندام را زیبا بدانید و این را هم باید بپذیرید، کما این‌که پیش از این برخی زنان فمینیست که شبکه‌های خارجی مانند منوتو آن‌ها را برجسته کرده بودند چنین کنش‌‌هایی را داشته‌اند.

رابطه فرهنگ ووک و احزاب سیاسی آمریکا

در میان دو حزب سیاسی مهم آمریکا، حزب دموکرات حامی این فرهنگ است و البته هالیوود نیز و سازندگان آن بیشتر به حزب دموکرات تمایل دارند و بر سر همین موضوع هم هست که سینمای هالیوود به این سمت رفته است که مبلغ فرهنگ ووک شده است و مثلا اصرار دارد جوکر زن داشته باشد یا سفیدبرفی سیاه‌پوست با حذف کاراکتر شاهزاده از آن یا در چند وقت دیگر شخصیت ابرقهرمانی مرد آهنی تبدیل به زن آهنی سیاهپوست شود.

حزب دموکرات آمریکا به‌طور کلی عناصر فرهنگ ووک را پذیرفته و اصول آن را در سیاست‌گذاری‌ها و گفتمان عمومی خود ادغام کرده است. این موضوع شامل حمایت از برنامه‌های تنوع، برابری و شمول(DEI)، پشتیبانی از حقوق افراد LGBTQ+ و تلاش برای مقابله با نژادپرستی سیستماتیک از طریق اقدامات قانونی است.

اصطلاح «تنوع، عدالت و شمول» (Diversity, Equity, and Inclusion) که به اختصار «DEI» نامیده می‌شود، به مجموعه‌ای از اصول و راهبردها اشاره دارد که هدف آن‌ها ترویج رفتار منصفانه و مشارکت کامل همه افراد، به‌ویژه گروه‌هایی است که ادعا می‌کنند به‌طور تاریخی کمتر نمایانده شده یا مورد تبعیض قرار گرفته‌اند. (https://en.wikipedia.org/wiki/Diversity%2C_equity%2C_and_inclusion)

تنوع (Diversity): به حضور و پذیرش تفاوت‌ها در یک محیط اشاره دارد. این تفاوت‌ها می‌توانند شامل جنسیت، نژاد، قومیت، گرایش جنسی، سن، مذهب، وضعیت اقتصادی-اجتماعی، توانایی‌های جسمی و ذهنی و سایر ویژگی‌های فردی باشند. (https://psychology.as.virginia.edu/what-are-diversity-equity-and-inclusion-dei)

عدالت (Equity): به معنای تضمین رفتار منصفانه و بی‌طرفانه با همه افراد است. عدالت تأکید می‌کند که هر فرد ممکن است نیازها و شرایط متفاوتی داشته باشد و برای دستیابی به فرصت‌های برابر، ممکن است نیاز به تخصیص منابع و حمایت‌های متفاوتی باشد. (https://unglobalcompact.org/take-action/action/dei)

شمول (Inclusion): به ایجاد فرهنگی اشاره دارد که در آن همه افراد احساس ارزشمندی و پذیرش می‌کنند و می‌توانند به‌طور کامل در فرآیندها و تصمیم‌گیری‌ها مشارکت داشته باشند. شمول تضمین می‌کند که دیدگاه‌ها و تجربیات متنوع در محیط‌های کاری و اجتماعی مورد توجه قرار گیرند. (https://diversity.umich.edu/about/defining-dei/)

از آن طرف حزب جمهوری‌خواهان با این خرده‌فرهنگ مخالفتی دارند و سر همین بود که ترامپ بعد از آن‌که سرکار آمد گفت فقط دو جنسیت را به رسمیت می‌شناسد در حالی که فرهنگ ووک دنبال این است هر کس حتی اگر یکنفر آمده باشد و شب گذشته برای خودش یک جنسیت جدید اختراع کرده باشد، آن را به رسمیت بشناسد و یک پرچم جدید برای آن طراحی کند.

این همان فرهنگ مسمومی است که برای کودکان بینوا، مبلغ می‌فرستد تا در کودکستان بهشان دربارۀ ال‌جی‌بی‌تی بگوید، مردی لخت یا مردی زنپوش با انواع و اقسام انحرافات جنسی بایستد و اذهان کودکان بیچاره در فرهنگ غرب را هدف بگیرد.

انتقادات خودشان به خرده‌فرهنگ ووک

1.فعالیت نمایشی

برخی منتقدان در خود جهان غرب استدلال می‌کنند که ووک به فعالیت‌گرایی نمایشی(Performative Activism) یا سرمایه‌داری ووک(Woke Capitalism) تبدیل شده است، به این معنا که شرکت‌ها از پیام‌های عوام پسندانۀ آن برای سود مالی استفاده می‌کنند، بدون اینکه تغییرات اساسی ایجاد کنند.(https://www.ft.com/content/5ba3c3a8-8ccb-414e-b299-41f5b0e29021)

2. چند قطبی کردن جامعه

برخی از منتقدان همچنین معتقدند که تمرکز بیش از حد بر سیاست‌های هویتی(Identity Politics) می‌تواند مسائل گسترده‌تر طبقاتی و نابرابری اقتصادی را تحت‌الشعاع قرار دهد. به‌عنوان مثال، برخی استدلال می‌کنند که تأکید افراطی بر هویت ممکن است دغدغه‌های طبقه کارگر را نادیده بگیرد و به تجزیه تلاش‌های جمعی برای اصلاحات اجتماعی منجر شود.(https://nypost.com/2025/02/08/opinion/the-democrats-abandoned-the-working-class-to-create-a-grievance-olympics-obsessed-with-identity-politics)

در واقع حرف حساب این منتقدان این است که این جنبش این‌قد درگیر به رسمیت شناختن و فریاد زدن برای انواع و اقسام هویت‌ها مانند هویت‌های جعلی جنسی شده است که به مسائل مهم‌تر مثل شکاف طبقاتی و نابرابری اقتصادی که ادعا می‌کنند جزو مبانی این خرده‌فرهنگ است توجه نمی‌شد.

فرهنگ ووک تمرکز زیادی بر نژاد، جنسیت و تمایلات جنسی دارد که به‌جای ایجاد وحدت، باعث تقسیم‌بندی اجتماعی می‌شود، زیرا افراد را بر اساس هویت گروهی‌شان دسته‌بندی می‌کند. ​

2. سرکوب آزادی بیان

پدیده‌ای به نام «فرهنگ لغو»(Cancel Culture) که در آن افراد به دلیل بیان نظرات جنجالی با واکنش‌های شدید عمومی یا پیامدهای حرفه‌ای مواجه می‌شوند، توسط برخی به‌عنوان تهدیدی برای گفتمان آزاد تلقی می‌شود. منتقدان بر این باورند که این محیط، دیدگاه‌های متنوع را دلسرد کرده و مانع از گفتگوهای سازنده می‌شود.

Cancel culture چیست؟

فرهنگ لغو(Cancel Culture) به عمل فراخوانی عمومی افراد، سازمان‌ها یا نهادها برای رفتارها یا اظهاراتی که توهین‌آمیز یا مشکل‌ساز تلقی می‌شوند، اشاره دارد که اغلب منجر به طرد اجتماعی یا حرفه‌ای می‌شود. این عمل عمدتاً از طریق پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی انجام می‌شود.​ در واقع این مسأله به این معناست که فرد سازمان یا گروهی که مخالف اصول ووک عمل کند، به‌شدت به آن حمله می‌شود و آن را طرد می‌کنند و اجازۀ فعالیت آزادانه را به آن نمی‌دهند.​

3. کنش‌گری نمایشی

برخی انتقاد کرده‌اند که برخی از ابراز حمایت‌ها در فرهنگ ووک سطحی بوده و با هدف ارتقای موقعیت اجتماعی خود فرد انجام می‌شود تا ایجاد تغییر واقعی. این نوع «نمایش فضیلت» به دلیل نداشتن اقدامات اساسی مورد انتقاد قرار گرفته و ممکن است توجه را از مسائل مهم‌تر منحرف کند.

مثلا در جنبش #BlackOutTuesday پویشی راه افتاد که کاربران مربع‌های سیاه در شبکه‌های اجتماعی بگذارند، این جنبش که برخی اعتقاد دارند نمایشی بوده باعث شد که جنبش اصلی یعنی جنبش «جان سیاه‌پوستان مهم است»، کمرنگ شود و حرکت آن تحت‌الشعاع قرار بگیرد.

همچنین برخی اینفلوئنسرهای شبکه‌های اجتماعی در مکانی که اعتراضات در جریان بود اقدام به گرفتن عکس یا تولید محتوا کردند، گویی که در حال حمایت از این جنبش هستند. مثلا اینفلوئنسری به نام فیونا موریارتی-مک‌لاگلین دیده شد که از یک کارگر ساختمانی دریل قرض گرفت تا در مقابل یک مغازه تخته‌کوبی‌شده عکس بگیرد و بلافاصله پس از گرفتن عکس محل را ترک کرد. چنین رفتارهایی به‌دلیل عدم صداقت و اولویت دادن به برند شخصی به‌جای حمایت واقعی از جنبش، مورد انتقاد قرار گرفتند.

همچنین سیاستمدارانی مانند جاستین ترودو با حرکات نمادین، بدون اقدامات ملموس، بهشان انتقاد شده است.

​4. تأثیر بر آموزش و نهادهای فرهنگی

منتقدان بر این باورند که ادغام دیدگاه‌های «وُوک» در برنامه‌های درسی و نهادهای فرهنگی می‌تواند به یکنواختی ایدئولوژیک منجر شده و تفکر انتقادی و پژوهش آزاد را محدود کند. آن‌ها معتقدند که تأکید بیش از حد بر ایدئولوژی‌های خاص ممکن است به سرکوب دیدگاه‌های متنوع و مانع از توسعه تفکر مستقل در میان دانشجویان شود.

در استرالیا، رهبران سیستم آموزشی کاتولیک خواستار حذف فرهنگ ووک در برنامه درسی ملی شده‌اند و آن را بیش از حد ایدئولوژیک و غیرعملی می‌دانند. دالاس مک‌اینرنی، مدیرعامل مدارس کاتولیک نیو ساوت ولز، بر پذیرش یک برنامه درسی غنی از محتوا و ساختارمند تأکید دارد و معتقد است که تمایلات ایدئولوژیک برنامه درسی فعلی ممکن است به‌طور مؤثر موجب تضعیف یادگیری دانش‌آموزان شود، به‌ویژه پسرانی که به‌طور فزاینده‌ای در تحصیل عملکرد ضعیفی دارند.(https://www.theaustralian.com.au/education/election-2025-catholic-schools-want-to-scrap-woke-national-curriculum/news-story/1ebd27ee64064f45db3484a45540b56e)​

به‌طور مشابه، در ایالات متحده، رؤسای سیستم کالج فلوریدا به‌طور علنی ادغام ایدئولوژی‌های «ووک» مانند برخی جنبه‌های برنامه‌های تنوع، برابری و شمول(DEI) و نظریه انتقادی نژاد(CRT) را در مؤسسات خود رد کرده‌اند. آن‌ها اعتقاد دارند که چنین ایدئولوژی‌هایی می‌توانند آزادی فکری و آکادمیک را سرکوب کرده و متعهد به حذف هرگونه شیوه‌ها یا سیاست‌های نهادی هستند که باور به این مفاهیم را تحمیل می‌کنند.(https://www.fldoe.org/newsroom/latest-news/florida-college-system-presidents-reject-woke-diversity-equity-and-inclusion-dei-critical-race-theory-ideologies-and-embrace-academic-freedom-.stml)​

وقتی خرده‌فرهنگ ووک باعث خودکشی یک معلم شد! | ووک کالچر چیست

ریچارد بیلکزتو، معلم و مدیر باسابقه، پس از ۲۴ سال فعالیت در آموزش، قربانی فشارهای ناشی از ایدئولوژی وُوک در هیئت مدرسه منطقه‌ای تورنتو(TDSB) شد. او در یک جلسه آموزشی، با ادعای ارائه‌دهنده درباره نژادپرستی در کانادا مخالفت کرد، اما به‌جای پذیرش دیدگاه او، مورد حمله و تحقیر قرار گرفت. مقامات TDSB از او حمایتی نکردند و حتی یکی از همکارانش به‌صورت عمومی از او انتقاد کرد.

پس از افزایش فشارها، بیلکزتو به مرخصی استعلاجی رفت و نهایتاً در ۱۳ جولای خودکشی کرد. تحقیقات رسمی نشان داد که او قربانی آزار و اذیت در محیط کار بوده است. مرگ او نمونه‌ای از اثرات منفی ایدئولوژی ووک در مدارس محسوب می‌شود، جایی که تنوع فکری سرکوب و مخالفت با ایدئولوژی حاکم مجازات می‌شود. (https://www.fraserinstitute.org/commentary/woke-ideology-destroying-diversity-thought-schools)

در واقع این ماجرا نمونه‌ای رفتارهای افراطی طرفداران خرده‌فرهنگ ووک در آمریکا است که می‌تواند حتی به ابزاری تبدیل شود تا بتوانند هر کس که می‌خواهند تخریب کنند و این‌گونه با فشارهای روانی که به‌شخص وارد می‌کنند ابتدا باعث مرخصی استعلاجی او و سپس سبب خودکشی او شوند.

5. تفرقه اجتماعی

با تأکید بر تفاوت‌های بین گروه‌های اجتماعی مختلف، فرهنگ ووک ممکن باعث تعمیق شکاف‌های اجتماعی می‌شود. این تمرکز بر تفاوت‌های گروهی می‌تواند مانع از یافتن زمینه‌های مشترک و اهداف جمعی شود.

خرده‌فرهنگ ووک از منظر اسلام

فرهنگ «وُوک» که در دنیای غرب با شعارهایی همچون «آگاهی اجتماعی» و «عدالت» معرفی می‌شود، در واقع چیزی جز انحرافی عمیق از مسیر فطرت انسانی و ارزش‌های الهی نیست. این جنبش نه‌تنها با مبانی اخلاقی و دینی اسلام در تضاد آشکار قرار دارد، بلکه خود جوامع غربی را نیز به بی‌راهه‌ای از سقوط اخلاقی و اجتماعی سوق داده است.

این جنبش اگرچه در ظاهر خود بخشی از حق را به همراه دارد، همان‌طور که زمانی جنبش کمونیستی این‌گونه بود و برای کارگران شعار می‌داد اما در زمانی که خود کمونیست‌ها به حکومت رسیدند اتفاقی جز ظلم و استثمار به کارگران و مردم همراه انقلاب‌ها و مرگ‌های بسیار به همراه نداشت. نمونۀ حی و حاضر آن حکومت دیکتاتوری و مخوف کره شمالی است و در تاریخ نیز

اگر می‌بینیم که برای مرگ یک سیاه‌پوست مثل جورج فلوید اعتراض می‌شود، این نباید موجب شود بدون این‌که ریشه‌های این جریان را خوب بررسی کنیم و بشناسیم سریعا ما هم با آن همراه شویم و آن را تأیید کنیم، بله اسلام همیشه حامی حقوق مظلوم بوده است و باید به مرگ انسان بی‌گناه هر چند یک سیاه‌پوست بدکاره اعتراض کرد اما باید جریان‌های فرهنگی حاکم در غرب را به‌خوبی بشناسیم.

ایدئولوژی ووک؛ التقاطی و گمراه‌کننده

از منظر اسلامی، عدالت و حمایت از مظلومان امری اساسی است، اما تفاوت بنیادین عدالت اسلامی با آنچه که فرهنگ ووک ترویج می‌کند، در این است که اسلام عدالت را بر پایه وحی الهی و فطرت سالم انسانی بنیان نهاده است، نه بر اساس احساسات زودگذر، معیارهای متغیر بشری و ایدئولوژی‌های ناسالم سیاسی. ووک، حقیقت را قربانی مصلحت‌اندیشی‌های گروهی کرده و با دستاویز قرار دادن برخی مظلومیت‌ها، نوعی از بی‌عدالتی جدید را جایگزین آن کرده است.

تحریف مفاهیم بنیادین انسانی و وارونه‌سازی ارزش‌ها

در فرهنگ اسلامی، خانواده، فطرت انسانی و ارزش‌های اخلاقی از مهم‌ترین ارکان یک جامعه سالم هستند. اما فرهنگ ووک، تمامی این اصول را نشانه گرفته و در صدد وارونه‌سازی مفاهیمی است که قرن‌ها بر پایه وحی و عقل استوار بوده‌اند. در این فرهنگ، عدالت، ابزار سرکوب است؛ حقوق بشر، بهانه‌ای برای تحقیر دین و سنت شده است؛ برابری، وسیله‌ای برای زدودن تفاوت‌های طبیعی زن و مرد گردیده و آزادی بیان، فقط برای کسانی معتبر است که در چهارچوب این ایدئولوژی خاص سخن بگویند.

ترویج فساد اخلاقی تحت لوای حقوق فردی

یکی از ستون‌های اصلی فرهنگ ووک، ترویج انحرافات جنسی نظیر همجنس‌گرایی و ترنس‌گرایی است. این جریان، نه‌تنها به دنبال مدارا با این اقشار نیست، بلکه می‌خواهد این انحرافات را به‌عنوان «واقعیت‌های غیرقابل انکار» به جوامع تحمیل کند و حتی کودکان را از سنین پایین به پذیرش این مفاهیم وادار نماید. از منظر اسلامی، چنین انحرافاتی از دلایل اصلی سقوط تمدن‌ها هستند. قرآن کریم، در داستان قوم لوط، فساد اخلاقی موجب نابودی آن جامعه شد.

«إِنَّکُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّسَاءِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ» (اعراف: ۸۱) «شما به جای زنان، با مردان از روی شهوت درآمیخته‌اید؟ بلکه شما مردمی متجاوز و فاسد هستید.»

با این حال، فرهنگ ووک این انحرافات را عادی‌سازی کرده و هرگونه مخالفت با آن را «تعصب» و «تبعیض» می‌نامد و به‌شدت آن را سرکوب می‌کند.

تلاش برای فروپاشی خانواده و حذف نقش‌های طبیعی زن و مرد

فرهنگ ووک، با ترویج فمینیسم افراطی و نظریات جنسیتی رادیکال، در تلاش است تا بنیان خانواده را از هم بپاشد. اسلام، خانواده را اساس یک جامعه سالم معرفی می‌کند و بر تکامل متقابل زن و مرد تأکید دارد. اما در فرهنگ ووک، زن نه‌تنها از نقش‌های سنتی خود مانند مادری و همسری دور می‌شود، بلکه به ابزاری برای تقابل با مردان تبدیل می‌گردد. این جریان، نه‌تنها جایگاه زنان را ارتقا نداده، بلکه مفهوم زن را چنان بی‌هویت ساخته که حتی مردان نیز می‌توانند ادعای «زن بودن» کنند و در فضای زنان رقابت نمایند. در واقع فرهنگ ووک را باید به‌نوعی ادامۀ جریان فمنیسم رادیکال دانست که حالا در زمینه‌های متعدد تکثیر شده است.

نژادپرستی معکوس و بی‌عدالتی نوین

اسلام، عدالت را بر مبنای تقوا بنا می‌کند و هیچ ارزشی برای نژاد، قومیت یا جنسیت به‌عنوان معیار برتری قائل نیست:

«إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ» (حجرات: ۱۳) «همانا گرامی‌ترین شما نزد خداوند، پرهیزکارترین شماست.»

اما فرهنگ ووک، نوع جدیدی از نژادپرستی را ترویج می‌کند که در آن، سفیدپوستان صرفاً به دلیل رنگ پوست خود مورد اتهام قرار می‌گیرند و سیاه‌پوستان، حتی اگر مرتکب جرم شوند، «قربانی» محسوب می‌شوند. این نوع بی‌عدالتی، نه‌تنها کمکی به حل مشکلات اجتماعی نمی‌کند، بلکه تفرقه و تضاد بیشتری را در جوامع ایجاد می‌نماید.

از نگاه اسلامی، فرهنگ ووک نه‌تنها هیچ خدمتی به عدالت، آزادی یا آگاهی اجتماعی نکرده است، بلکه در عمل به ابزاری برای فروپاشی ارزش‌های انسانی و اجتماعی تبدیل شده است. این فرهنگ، با شعارهای ظاهرفریبانه‌ای مانند «عدالت»، «برابری» و «آزادی» در حقیقت در حال وارونه‌سازی مفاهیم اصیل، تخریب خانواده، ترویج فساد اخلاقی و سرکوب هرگونه صدای مخالف است.

در مقابل، اسلام مسیری را ارائه می‌دهد که بر اساس عقل، فطرت انسانی و عدالت حقیقی بنا شده است. تاریخ نشان داده است که هر تمدنی که بر مبنای اصول نادرست و ضد فطری شکل بگیرد، سرنوشتی جز انحطاط و فروپاشی نخواهد داشت و بدون شک، جامعه‌ای که به ارزش‌های الهی پشت کند، از درون متلاشی خواهد شد.

قبلی زندگینامه گل گدوت از ارتش اسرائیل تا سینما | بازیگری در خدمت جنایت
بعدی نقد فیلم بروتالیست | یهودیت در آینۀ معماری بی‌روح

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

جستجو برای:
آرشیو نوشته‌ها
  • اردیبهشت ۱۴۰۴ (۱۰)
  • فروردین ۱۴۰۴ (۱۲)
  • اسفند ۱۴۰۳ (۲۱)
  • بهمن ۱۴۰۳ (۲۳)
  • دی ۱۴۰۳ (۱۹)
  • آذر ۱۴۰۳ (۳۰)
  • آبان ۱۴۰۳ (۲۰)
  • مهر ۱۴۰۳ (۳۰)
  • شهریور ۱۴۰۳ (۱۵)
  • مرداد ۱۴۰۳ (۱۱)
  • تیر ۱۴۰۳ (۱۱)
  • خرداد ۱۴۰۳ (۱۴)
  • اردیبهشت ۱۴۰۳ (۱۳)
  • فروردین ۱۴۰۳ (۱۶)
  • اسفند ۱۴۰۲ (۱۷)
  • بهمن ۱۴۰۲ (۱۸)
  • دی ۱۴۰۲ (۹)
  • آذر ۱۴۰۲ (۵)
  • آبان ۱۴۰۲ (۱۴)
  • مهر ۱۴۰۲ (۳۴)
  • شهریور ۱۴۰۲ (۳)
  • مرداد ۱۴۰۲ (۱۵)
  • تیر ۱۴۰۲ (۱۰)
  • خرداد ۱۴۰۲ (۳۴)
  • اردیبهشت ۱۴۰۲ (۳۵)
  • فروردین ۱۴۰۲ (۱۳)
  • اسفند ۱۴۰۱ (۵۳)
  • بهمن ۱۴۰۱ (۷)
  • دی ۱۴۰۱ (۱)
  • تیر ۱۴۰۱ (۷)
جدیدترین مطالب
  • کاسپلی چیست؟ (Cosplay) | انیمه‌فن‌ها و نقش‌های جنسیتی | آسیب‌شناسی روانی و جنسی
  • صورت اردکی | آسیب شناسی پدیدۀ Duck face
  • نقد سریال تاسیان-1403 | ملی‌گرایی علیه ملت
  • نقد سریال Unorthodox-2020 | دین بستری برای عقده‌گشایی فراهم می‌کند
  • نقد انیمیشن عوارض جانبی شایع (Common Side Effects-2025)
  • هویت موفق برتر از الگوریتم
  • دشمن‌شناسی؛ رسالت تردیدناپذیر حوزه و روحانیت
  • نقد فیلم Conclave-2024 | ردای سرخ و دیوارهای سفید واتیکان
سایت استاد فرج نژاد

مؤسسۀ فرهنگی رسانه‌ای استاد فرج‌نژاد در سال ۱۴۰۱ فعالیت خود را در زمینۀ تربیت نیروهای رسانه‌ای دشمن‌شناس انقلابی آغاز کرد. این مؤسسه به یاد مرحوم استاد دکتر محمدحسین فرج‌نژاد، نامگذاری شده است. استاد فرج‌نژاد طلبۀ جهادی دشمن‌شناس و استاد مبرز سواد رسانه‌ای بود که به چندین زبان تسلط داشت و صدها شاگرد در حیات کوتاه اما پربرکت خود تربیت کرد.

دسترسی سریع
  • درباره ما
  • تماس با ما
  • رهگیری خرید
نماد اعتماد الکترونیک
شبکه های اجتماعی
icon--white Telegram-plane Instagram ویراستی سایت استاد فرج نژاد حساب توییتر استاد فرج نژاد حساب ایتا سایت استاد فرج نژاد Youtube

قم، خیابان بسیج (هنرستان)، جنب خیابان شهید تراب نجف‌زاده، مؤسسۀ فرهنگی رسانه‌ای استاد محمدحسین فرج‌نژاد

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
ارسال به ایمیل
https://farajnejad.ir/?p=19152
ورود
استفاده از شماره تلفن
آیا هنوز عضو نشده اید؟ ثبت نام کنید
ثبت نام
قبلا عضو شده اید؟ ورود به سیستم
مرورگر شما از HTML5 پشتیبانی نمی کند.