موسی کلیم الله؛ قیامی علیه تحریف

نویسنده: دکتر حفیظه مهدیان | نگاهی به فیلم موسی کلیم الله
فیلم سینمایی موسی کلیم الله روایتی است از زمان بردگی بنیاسرائیل تا میلاد منجی و به نیل سپرده شدنش. در لایۀ سوم تحلیل گفتمان فرکلاف، رابطۀ اثر سینمایی با بافت اجتماعی تحلیل میشود. به عبارتی ماهیت فیلم در رابطهاش با جامعۀ بررسی شده و تحلیل، تحلیلی بیرونی است. از این منظر نگاهی به آخرین ساخته ابراهیم حاتمیکیا داریم:
بازنمایی رسالت و پیامبری، همیشه جز پرحاشیهترین موضوعات سینمایی بوده است؛ چرا که نفس موضوع، (البته اگر با صداقت بازنمایی شود) در تناقض با اهداف غولهای رسانهای جهان در مورد رابطه بشر و معنویت است. غولهایی که عمدتا الیگارشی یهود ایجاد و اداره میکند و به هر معنویت و ماوراگرایی به جز صراط مستقیم دعوت میکنند؛ معنویتهای التقاطی و تصوفهای منحرف که در آن هر چیزی یافت میشود به جز «عبودیت خداوند».
در این نگرش، عیسی روحالله، در آثاری چون «آخرین وسوسۀ مسیح» یا «مصائب مسیح»، به تحریف کشیده میشود. موسی کلیمالله در آثاری چون «پرنس مصر» و انبیایی چون آدم و نوح و لوط و ابراهیم و اسماعیل در آثاری چون «کتاب آفرینش» تحریف شده و با قرائتی صهیونپسند بازنمایی میشوند
پیامبران در این بازنماییها، نهتنها عصمت از خطا ندارند، بلکه حتی فرق بین وحی رحمانی و وسوسۀ شیطانی را متوجه نشده و فریب شیطان را میخورند.(برای مطالعۀ بیشتر به مقاله وحی و پیامبری در هالیوود و کتاب دین در سینمای شرق و غرب، نوشته حسین فرجنژاد و همکاران مراجعه کنید).
در این بازار مکاره، بازنمایی پیامبران بدون سوگیریهای تحریفآمیز و نمایش رسالت انقلابی این بزرگان در مبارزه با طاغوتهای زمانه، همیشه برای صاحبان قدرت جهانی سخت و گران آمده است. ساخت آثاری همچون مریم مقدس، ملک سلیمان، یوسف پیامبر، بشارت منجی، محمد رسولالله که برگزیدگان الهی را مصون از خطا و دارای عصمت بازنمایی میکنند، خود نوعی دعوت به دینمداری و مقابله با معنویتهای دروغین است.
از دیگر سو، برگزیدگان در این آثار، هدفشان مبارزه با شرک و نجات مؤمنین از ظلم طاغوت زمان است و بنابراین هدفی الهی دارند، برعکس قرائتهای صهیونی در هالیوود که هدف اصلی تحرکات انبیا را قومگرایی و سرزمینمحوری معرفی میکند.
در این میان، به صورت خاص بازنمایی حضرت موسی و قوم بنیاسرائیل جسارتی دوچندان میخواهد، چرا که صهیونیسم با محوریت تحریفهایی که حول این پیامبر بزرگ صورت داده است، جنایات، اشغالگریها و نسلکشیهای خود را توجیه میکند و بدین دلیل ارائۀ نسخهای راستین از این نبی الهی را برنمیتابد. امیدوارم خداوند، ابراهیم حاتمیکیا و عوامل این اثر گرانبها را از دشمنی شیاطین انس و جن حفظ کند و فرجالله سلحشور را رحمت کند و به امید سلامتی جمال شورجه که هر دو کارگردانی این اثر را به ناچار رها کرده و برای تلاش سوم به دست ابراهیم حاتمیکیا رساندند.
دیدگاهتان را بنویسید