معرفی کتاب جریان شناسی سینمای ایران

کتاب جریانشناسی سینمای ایران یکی دیگر از تألیفات دکتر رفیعالدین اسماعیلی است.
نویسنده در پیشگفتار کتاب خود مینویسد: «سرمایۀ شناختی» جامعه بنیادیترین سرمایه راهبران و مردمان برای تنظیم جامعۀ اسلامی و حرکت به سوی تمدن اسلامی است. تنظیم تدابیر، سازماندهی رفتارها، پشتیبانی گرایشها و بینشها و در پی آن ایجاد الگوهای رفتاری جامعهساز و تمدنساز با توجه به این سرمایه بنیادی ممکن است. یکی از عرصههای مهم و اثرگذار در سرمایۀ شناختی جوامع که با امتزاج هنر، صنعت و فلسفه متولد میشود، سینماست. فیلم از قدرت انگارهسازیِ ذهنی و اثرگذاری عمیق بر لایههای بنیادین جوامع برخورداراست؛ چرا که چالشی است برای تغییر آن چیزی که در زیر سطح نهفته و یک معادل تصویری است برای آنکه موضوع ذهنی و درونی را به محصولی عینی و خارجی تبدیل کند.
وی ادامه میدهد: از آنجا که یکی از مهمترین رسانههای تولید و تبادل اندیشه در عصر حاضر فیلم و سینما است. این خطر جدی وجود دارد که عرصۀ تقابلهای فکر در سینما به سود جریان معارض انقلاب اسلامی رقم بخورد. پس از گذشت افزون بر چهار دهه پرفراز و نشیب از انقلاب اسلامی ترسیم جریانهای سینمای موجود و ارزیابی نسبت آنها با جریان هنری مطلوب انقلاب اسلامی میتواند به فهم هنر انقلاب کمک کند.
نگارنده دربارۀ فواید جریانشناسی در علوم انسانی بیان میکند: جریانشناسی روشی برای مطالعه در علوم انسانی است که دست کم سه ضرورت و فایده دارد. نخست اینکه کمک میکند تا شِمایی کلی از جریانهای فرهنگی در سینما بهدست آید. دوم اینکه به این افراد کمک میکند تا با سیر تاریخی و جریانهای فکری موجود در سینما و نیز با چهرهها و مبنای اصلی جریانهای فکری آشنا شوند و در نهایت به سیاستگذاران کمک میکند تا در فرایند تصمیمسازی خود واقعگرایانهتر و دقیقتر عمل کنند. این مطالب بخشی از قسمت درآمد کتاب جریانشناسی سینمای ایران است که بخش کوچکی از ضرورت تألیف این کتاب را از نگاه نویسنده بیان میکند.
فصلبندی کتاب جریان شناسی سینمای ایران
این کتاب در شش فصل نگاشته شده است:
فصل اول: جهانهای اجتماعی و سینما
فصل دوم: نشانهشناسی جریانی
فصل سوم: جریانشناسی سینمای قبل از انقلاب
فصل چهارم: عناصر، خردهجریانها و عوامل شکلدهندۀ سینمای ایران
فصل پنجم: جریانشناسی سینمای پس از انقلاب(به همراه تحلیل فیلمهای منتخب)
فصل ششم: نتیجه گیری
دکتر اسماعیلی در صفحۀ 62 کتاب مینویسد: آنچه لازم است جهت ارتباط سینما و جهانهای اجتماعی بیان شود این است که بر اساس اتحاد علم، عالم و معلوم، کارگردان با معنایی متحد میشود و این اتحاد میتواند شدت و ضعفی داشته باشد و همین اتحاد با معنای مد نظر، افکار و رفتار و شخصیت آن کارگردان را از سایرین متمایز میکند. به عبارتی در سینما انواع ترکیبهای اتحادی وجود دارد.
در قسمتی از فصل اول به سینما و لایههای بنیادین و غیربنیادین پرداخته شده است؛ از جمله نکات مهم در جهانهای اجتماعی، وجود دو لایۀ بنیادین و غیر بنیادین است. با الهام از دیدگاه «باسکار» در باب جهان اجتماعی میتوان گفت که سینما جهانی اجتماعی و به همین دلیل دارای عمق هستیشناختی است. در این میان نیز لایههای بنیادین ساختار زیرین و شالودهای سینما را شکل میدهند و پدیدههایی چون تولید فیلمهای سینمایی، برگزاری جشنوارهای سینمایی، وجود نهادها و بازیگران رسمی و غیررسمی مرتبط با حوزۀ سینما و ….لایۀ رویین جهان سینما را شکل میدهند. البته لازم به ذکر است هر اثر سینمایی خود نیز دارای لایههای بنیادین و رویین است.
رئیس مؤسسه شناخت در ادامه توضیح میدهد: سینما از مبنای سکولار ایجاد شده و طبیعتاً تلاش دارد مبانی سکولاریسم را ترویج و تبلیغ کند. سکولاریسم موجب میشود تا دغدغههای عملی و دلبستگیهای وجودی روشنفکری با ازدست دادن ابعاد قدسی خود در عرض تفاسیر پراگماتیستی مدرن، صورتی دنیوی و این جهانی پیدا کند و همچنین آرمانهای اجتماعی و از جمله رویکرد عدالتخواهانۀ آن به دلیل گسست از حقیقت الهی، مستقل از فضایل اخلاقی و سعادت معنوی انسان به صورت جامعهای سوسیالیستی یا کمونیستی نمودار گردد. سینما از محصولات تکنولوژی تمدن غرب است و نمیتوان آن را از مجموعه کلی تمدن غرب جدا کرد.
به قول شهید آوینی:«سینما متعلق به غرب است و اصلاً موجود غربی و تاریخش هم متعلق به غرب است. در غرب و براساس تفکرات و فرهنگ آنها سیری تاریخی را طی کرده و به اصطلاح این صیرورت تاریخی، مبتنی بر تفکری غربی است که رخ داده است.» در سینمای ایران نیز همین مبانی، گسترش یافته و بروز و ظهور پررنگ داشته است. با پیروزی انقلاب اسلامی و تغییر لایههای بنیادین جامعه ایران جهان اجتماعی جدیدی شکل گرفت و بدیهی بود تمام عرصههای این جهان اجتماعی دستخوش تغییراتی شود.
استاد دانشگاه امام حسین در برشی از فصل دوم این کتاب به روش جریانشناسی پرداخته است؛ «جهت شناخت جریانهای سینمایی و سیر تاریخی آنها میتوان از روش جریانشناسی استفاده کرد که به شناخت و تحلیل جریانهایی میپردازد که در کشور حضور داشتند و نقشی تعیینکننده در تحولات فکری و اجتماعی کشور دارند. جریانشناسی را میتوان یکی از روشهای بومی دانست که پس از تببین رهبر انقلاب، تمایل جامعۀ علمی ایران به آن شکل گرفت.»
شناسایی و تحلیل جریانهای سینمایی، نیازمند روشی است که افزون بر شناخت مبانی این جریانها، فراز و فرودها و ویژگیها و شاخصهای آنان را استخراج کند. چنانکه در توضیح مفهوم جریانشناسی گذشت، دیدگاههای مختلفی در این عرصه وجود دارد که میتوان جهت تحلیل این جریانها استفاده کرد. در نتیجه برای بررسی هر جریان باید به مؤلفههای ذیل توجه کرد:
- وجود یک هسته در جریان(مبانی فکری یا نظری)
- رویکردها و محتوای دیدگاههایشان
- اتخاذ موضع مناسب نسبت به حق و باطل
- توجه به زمان و مکان تأسیس جریان
- بررسی بنیانگذاران، سال تأسیس، چگونگی شکلگیری و …
- شخصیتهای محوری و تأثیرگذار فکری
- فرایندی بودن جریان و بررسی این فرایند(فراز و فرودهای آن)
- واکنش و عکسالعمل نسبت به تحولات
- هدف و مقصد جریان
- آسیبشناسی جریان
دکتر اسماعیلی در صفحۀ 101 در بخش سوم این کتاب به آغاز سینمای ایران و دورههای مختلف آن اشاره میکند: «در واقع شاید «سینما» را بتوان تنها هنری دانست که در اواخر قرن سیزدهم هجری از آن سوی مرزها وارد ایران شد و بعضاً در نزد عامه، به لحاظ محبوبیت از سایر هنرها پیشی گرفت؛ اما در آن سالها هیچگاه در خدمت فرهنگ و هویت ایرانی و بسط ارزشهای اسلامی قرار نگرفت؛ با توجه به اینکه جریانهای فرهنگی متفاوتی در سینمای قبل از انقلاب وجود داشت که در هر دورۀ زمانی فراز و فرودهایی داشته است. این جریانها در چهار دوره تحلیل و بررسی میشود؛
دورۀ اول: سینمای ایرانی-هندی (1308-1315)
دورۀ دوم: سکوت سینمای ایران (1315-1326)
دورۀ سوم: فیلم فارسی (1327-1346)
دورۀ چهارم: سینمای موج نو یا روشنفکری (1346-1356)
نویسنده در بخش چهارم کتاب در مورد عناصر جریانهای سینمای ایران مینویسد: با توجه به جهانهای اجتماعی، دو نگاه متفاوت وجود دارد. این دو نگاه میتواند در سینما مشاهده شود. جریان فیلمفارسی برگرفته از تفکر اصالت لذت و سرگرمی و مبتنی بر تفکر سکولار است. تفکر تکخطی رویکرد سکولار به جهان زمینهساز شکلگیری جریان روشنفکری در امتداد جریان فیلمفارسی میشود.
جریان سینمایی انقلاب اسلامی، برگرفته از جهان اسلام تلاش دارد نگاه تکخطی موجود را در هم شکند و جهان جدیدی را در عرصۀ سینما ایجاد کند. این جریان با توجه به مبانی جهان اسلام، تلاش دارد تعریف و اصول جدیدی را بر اساس مبانی خود ارائه کند. لازم به ذکر است جریان سینمای انقلاب اسلامی و جریان سینمای روشنفکری با فراز و فرودهای زیادی روبهرو بوده است.
نگارنده در در صفحۀ 137 کتاب با اشاره به اینکه باید جریان روشنفکری، وجود و حضور خود در ایران را باید مدیون انقلاب اسلامی بداند مینویسد: سینمای قبل از انقلاب به خصوص این جریان در حال فروپاشی بود. بعد از انقلاب اسلامی ایران، جریان روشنفکری امکان ادامه حیات پیدا کرد؛ ولی این جریان تفاوتهای اندیشهای و فکری با جریان انقلاب اسلامی داشت.
دکتر اسماعیلی در فصل پنجم این کتاب در صفحۀ 322 و 323 بیان میکند: خردهجریان سینمای عامهپسند اجتماعی ایران در دورۀ سُست شدن نسبی حد و مرزهای ممیزی و سانسور، پویایی بیشتری حداقل از حیث کمی کسب میکند؛ اما این امتیاز اجتماعی با تعدادی فیلم شعارزده به هرز رفته و در ملودرام های مثلاً اجتماعی از آن برای به تصویر کشیدن تابوهای گیشهپسند استفاده میشود. نباید فراموش کرد دورۀ 1378 به بعد، دورۀ ظهورگونهای جدید از فیلمهای عامهپسند به نام «فیلمهای دختر-پسری»(نامی قراردادی بین منتقدان و سینماگران) است که حتی برخی منتقدان آن را بازگشت به فیلمفارسی یاد میکنند.
وی ویژگی مهم خردهجریان سینمایی روشنفکری عامهپسند را تجاری بودن آن عنوان کرده و دربارۀ آن مینویسد: سینمایی که بهدنبال سود و تجارت و بهگونهای شبیه جریان فیلمفارسی قبل از انقلاب است. در حقیقت جریان فیلمفارسی در اینجا رشد میکند. در حقیقت خردهجریان روشنفکری عامهپسند در این دوره تلاش کرد از خط قرمزها عبور کند. اتفاق دیگری که در این دوران شدت گرفت، به حاشیه رفتن خردهجریان دفاع مقدس است. متأسفانه تولیدات در این موضع کمتر از همیشه شد و حتی فیلمهایی هم که ساخته میشد بیشتر نگاهی ضد جنگ داشت مثل«متولد ماه مهر».
دکتر اسماعیلی، فصل پایانی کتاب را به جریانهای اصلی سینمای ایران اختصاص داده و فرازوفرود جریانهای سینمای پس از انقلاب اسلامی را تحلیل کرده و راهکارها و پیشنهادهای به مدیران و سیاستگذاران و مراکز علمی و دانشگاهها و هنرمندان و پژوهشگران ارائه میکند.
کتاب جریانشناسی سینمای ایران در سال 1402 در انتشارات دانشگاه باقرالعلوم قم به چاپ رسید و برای فروش در سایت مؤسسه استاد فرجنژاد و مؤسسه شناخت در اختیار مخاطبان قرار گرفته است. برای تهیه کتاب جریانشناسی سینمای ایران میتوانید از این لینک اقدام کنید.
دیدگاهتان را بنویسید