موسسه فرهنگی رسانه‌ای استاد محمدحسین فرج نژاد

جستجو برای:
سبد خرید 0
  • خانه
  • سرویس‌های سایت
    • دشمن‌شناسی
    • رسانه و روحانیت
    • بازی‌های ویدیویی
    • رسانه‌های شرقی
    • سینما و تلویزیون غرب
    • سینما و تلویزیون ایران
    • رسانه و روانشناسی
    • فناوری‌های نوین
    • نقد موسیقی
    • سیاست و دشمن‌شناسی
    • تحولات منطقه
    • اقتصاد و دشمن‌شناسی
  • دسته‌بندی ساختاری
    • خبر
    • گزارش‌
    • گفتگو
    • معرفی کتاب
    • مقاله‌
    • یادداشت
  • فروشگاه
    • دوره‌ها
      • دوره زن و رسانه
      • دوره جامع ژورنالیسم
      • دوره مستندسازی با موبایل
      • دوره درسگفتار غرب‌شناسی
      • دوره رسانه و جنگ شناختی
      • دوره 0 تا 100 پریمیر
      • دوره آموزش عکاسی و تصویربرداری
      • دوره آموزش فتوشاپ
      • دوره آموزشی سواد رسانه
    • کتاب‌ها
  • دربارۀ استاد فرج‌نژاد
    • زندگینامۀ استاد فرج‌نژاد
  • رویدادها
  • تماس با ما
ورود

گذرواژه خود را فراموش کرده اید؟

ارسال مجدد کد یکبار مصرف (00:20)

عضویت

ارسال مجدد کد یکبار مصرف (00:20)
سایت استاد فرج نژاد
شروع کنید
0
آخرین اطلاعیه ها
لطفا برای نمایش اطلاعیه ها وارد شوید
  • خانه
  • سرویس‌های سایت
    • دشمن‌شناسی
    • رسانه و روحانیت
    • بازی‌های ویدیویی
    • رسانه‌های شرقی
    • سینما و تلویزیون غرب
    • سینما و تلویزیون ایران
    • رسانه و روانشناسی
    • فناوری‌های نوین
    • نقد موسیقی
    • سیاست و دشمن‌شناسی
    • تحولات منطقه
    • اقتصاد و دشمن‌شناسی
  • دسته‌بندی ساختاری
    • خبر
    • گزارش‌
    • گفتگو
    • معرفی کتاب
    • مقاله‌
    • یادداشت
  • فروشگاه
    • دوره‌ها
      • دوره زن و رسانه
      • دوره جامع ژورنالیسم
      • دوره مستندسازی با موبایل
      • دوره درسگفتار غرب‌شناسی
      • دوره رسانه و جنگ شناختی
      • دوره 0 تا 100 پریمیر
      • دوره آموزش عکاسی و تصویربرداری
      • دوره آموزش فتوشاپ
      • دوره آموزشی سواد رسانه
    • کتاب‌ها
  • دربارۀ استاد فرج‌نژاد
    • زندگینامۀ استاد فرج‌نژاد
  • رویدادها
  • تماس با ما
  • خانه
  • سرویس‌های سایت
    • دشمن‌شناسی
    • رسانه و روحانیت
    • بازی‌های ویدیویی
    • رسانه‌های شرقی
    • سینما و تلویزیون غرب
    • سینما و تلویزیون ایران
    • رسانه و روانشناسی
    • فناوری‌های نوین
    • نقد موسیقی
    • سیاست و دشمن‌شناسی
    • تحولات منطقه
    • اقتصاد و دشمن‌شناسی
  • دسته‌بندی ساختاری
    • خبر
    • گزارش‌
    • گفتگو
    • معرفی کتاب
    • مقاله‌
    • یادداشت
  • فروشگاه
    • دوره‌ها
      • دوره زن و رسانه
      • دوره جامع ژورنالیسم
      • دوره مستندسازی با موبایل
      • دوره درسگفتار غرب‌شناسی
      • دوره رسانه و جنگ شناختی
      • دوره 0 تا 100 پریمیر
      • دوره آموزش عکاسی و تصویربرداری
      • دوره آموزش فتوشاپ
      • دوره آموزشی سواد رسانه
    • کتاب‌ها
  • دربارۀ استاد فرج‌نژاد
    • زندگینامۀ استاد فرج‌نژاد
  • رویدادها
  • تماس با ما
شروع کنید

وبلاگ

موسسه فرهنگی رسانه‌ای استاد محمدحسین فرج نژاد > مطالب سایت > دسته‌بندی ساختاری > خاطره > حسین فرج‌نژاد، یک مربی واقعی بود

حسین فرج‌نژاد، یک مربی واقعی بود

1403-09-29
خاطره، دربارۀ استاد فرج‌نژاد، دسته‌بندی ساختاری، مطالب سایت، یادداشت
حسین فرج‌نژاد، یک مربی واقعی بود

نویسنده: مجید رحیمی

اجتهاد علمی در دغدغه‌های اجتماعی

بنده در سال ۹۵ توسط یکی از دوستان به کلاس تفسیر قرآن آقای علم‌الهدی دعوت شدم و با آقای دکتر فرج‌نژاد آشنا شدم. دورادور می‌شنیدم که دکتر فرج‌نژادی هست که نویسنده است و کارهای علمی مختلفی انجام می‌دهد و تصور ذهنی بنده از یک فردی که نویسنده چند کتاب باشد، مثل بقیه اساتید این بود که ایشان حتماً جایگاه و یا حداقل کلاس کاری برای خودشان دارند، اولین جلسه‌ای که با ایشان آشنا شدیم بعد از کلاس توسط یکی از دوستان به این بزرگوار معرفی شدم و ایشان به‌نحوی با من برخورد کردند که من احساس کردم با هم‌کلاسی خودم صحبت می‌کنم.

این مسأله خیلی برای من عجیب و جالب بود، حداقل در چند سال گذشته معمولاً این‌چنین بود که زمانی که قصد داشتیم یکی از اساتید را ملاقات کنیم، باید وقت قبلی می‌گرفتیم و با هماهنگی‌های قبلی اساتید را ملاقات می‌کردیم و به این راحتی نمی‌شد یک استاد را دید و با او صحبت کرد، آشنایی ما از آن کلاس شروع شد و طبق روش و سیره‌ای که آقای فرج‌نژاد داشتند، دائماً اطرافیان خود را رصد می‌کردند؛ یعنی صله‌رحم یا همان رفاقت و دوستی و یا آن سیره شاگردی و تربیت استاد همه این‌ها را بخواهیم جمع کنیم به‌معنای واقعی انجام می‌دادند؛ یعنی به‌معنای واقعی مربی بودند و دائماً به‌دنبال این بودند که رفیق و همراهشان در زندگی مشکلی نداشته باشد و از مشکلات زندگی رفقا و اطرافیان خود خبر داشتند و رصد می‌کردند که فلان مشکل مربوط به اطرافیانشان حل شد یا نه.  واقعاً با تمام وجود مایه می‌گذاشتند که مشکلات اطرافیان و رفقا را حل کنند.

از همان سال‌ها آرام‌آرام همکاری و شاگردی ما زیاد شد، به‌گونه‌ای که بعضی مواقع به‌نحوی برخورد می‌کردند که آدم نمی‌تواند بگوید ایشان رفیقم بود، استادم بود یا همکارم بود، رفتار ایشان به‌صورتی بود که انسان احساس می‌کرد که خیلی به‌هم نزدیک هستیم؛ یعنی تفاوت سنی احساس نمی‌شد، تفاوت جایگاهی احساس نمی‌شد و واقعاً به‌عنوان یک دوست بودند و در کنار هم کار می‌کردیم و کارهای مختلف را پیش می‌بردیم، هیچ‌گاه این روحیه را نداشتند که بخواهند روی یک نفر منت بگذارند و یا بخواهند یک نفر را به‌خاطر اینکه جایگاه علمی پایین یا بالایی دارد مورد خطاب قرار دهد، به‌خاطر همین مسأله سال‌ها گذشت و ما پروژه‌های مختلفی را با ایشان همکار بودیم و کارهای متعددی انجام می‌دادیم.

معمولاً جلسات متعددی همراه ایشان بودم، ویژگی شاخصی که ایشان داشتند این بود که هر جلسه که همراهشان می‌رفتم، جلساتی با موضوعات مختلف؛ مثلاً در یک جلسه جمع و دوستانی بودند که فلسفه‌خوانده بودند یا در جلسه دیگر دوستانی بودند که تفسیر خوانده بودند یا جلسه دیگری بود که دوستان رسانه‌ای در آن حاضر بودند و موضوعات مختلف دیگر.

نوع ورود آقای فرج‌نژاد به مباحث مختلف به‌نحوی بود که احساس می‌کردی که ایشان در این رشته کاملاً متخصص و مسلط هستند و حرف‌هایشان همیشه تازه و جدید بود؛ یعنی صحبت‌های تکراری و خسته‌کننده نداشتند. زمانی‌که این خاطرات را در ذهنم مرور می‌کنم به یاد آن تعریفی که شهید مطهری از اجتهاد و مجتهد می‌کنند می‌افتم؛ شهید مطهری یک تعریفی از اجتهاد دارند که می‌فرمایند اجتهاد؛ یعنی اینکه انسان و فرد مجتهد مباحث جدید و به‌روزی را که باعث می‌شود نیاز مردم از این مباحث جدید برطرف شود؛ یعنی در مورد مباحث جدیدی که مردم با آن ارتباط دارند و درگیر هستند تحقیق و تفحص صورت بگیرد و در مورد آن‌ها نیاز مردم را برطرف کند، دقیقاً این شاخصۀ آقای فرج‌نژاد بود که در زمینه‌های مختلفی که نیاز جامعه بود ورود پیدا می‌کردند و حرف‌های کاملاً جدیدی می‌زدند، این آقا با این‌همه مشغله فراوان دائماً به فکر اطرافیان و دوستان بودند، حتی بارها می‌شد که ایشان با یک نفر صحبت می‌کردند که دوست دوران دبیرستانشان بود یا جویای احوال شخصی می‌شدند که ۱۰ سال پیش باب آشنایی آن‌ها فراهم شده بود.

خاطرم هست که یکی از دوستان دوران دبیرستانشان که در کار آزاد مشغول بودند و از فضای علمی فاصله گرفته بودند، قطعه‌ای لازم داشتند که از قم به شهرستان بفرستند و آقای فرج‌نژاد با تمام مشغله‌ها و کارهایی که داشتند یک نیم‌روز وقت گذاشتند و از مغازه‌های مختلف قیمت می‌گرفتند، مارک‌های مختلف را بررسی می‌کردند تا این قطعه‌ای که می‌خواهند بفرستند، قطعه کاملاً خوب و کارآمدی باشد، گویی برای خودشان قصد خرید داشتند. این مسأله برای من خیلی جالب بود که یک نفر آن‌قدر روی مسائل مختلف حساسیت داشته باشد.

 

مطیع امر ولی

زمانی‌ که این جامعیت علمی در امر ولی ضرب می‌شد؛ یعنی وقتی‌که حضرت آقا روی یک مسأله تأکید می‌کردند که این مسأله در حال حاضر مهم است، بر فرض اقتصاد یا فرهنگ مهم است، آن مسأله به مهم‌ترین دغدغه‌ی فکری آقای فرج‌نژاد تبدیل می‌شد که چگونه می‌توان از دریچه جایگاهی که من دارم به این مسأله نگاه کنم و چطور می‌توانم از این دریچه یک مسأله را برای کشور خودم حل کنم، این هم یکی از شاخص‌های اصلی آقای فرج‌نژاد بود در کنار این مسأله یک فرد با چنین مشغله و چنین کارها و جلسات متعددی که داشتند که حداقل بارها یا خود بنده حضور داشتم یا می‌شنیدم که مثلاً از ساعت ۸ صبح ایشان مشغول کار بودند تا ۸ و ۹ شب، این یک تایم کاری بود و تایم بعدی از ساعت ۱۰ شب شروع می‌شد تا ۲ نیمه‌شب ادامه داشت که جلسات مختلفی داشتند و روی مسائل مختلف کار می‌کردند

2 نیمه‌شب که هر فردی که ۱۲ ساعت کارکرده مسلماً خستگی دارد و نمی‌تواند کار را ادامه می‌دهد؛ اما ایشان با چنین حرارتی بحث‌ها را توضیح می‌دادند و به بحث‌های مختلف ورود داشتند که آدم احساس می‌کرد الان اول صبح است و تازه شروع به کار کرده‌ایم. در رابطه‌ با این شخصیت وجودی هرکسی این حجم از کار و فعالیت علمی را ببیند، مسلماً می‌گوید که پس خانواده ایشان؟ برای من خیلی جالب بود که ایشان متعهد بودند که یک روز در هفته حتماً برای خانواده وقت بگذارند و بارها می‌شد در وسط یک جلسه یا کلاس، بچه‌هایشان تماس می‌گرفتند، آن‌چنان با ادبیات کودکانه و خاص با فرزندانشان ارتباط می‌گیرند و آن‌ها را قانع می‌کردند و یک ارتباط محبت‌آمیزی هم با فرزندان خودشان هم با بقیه بچه‌ها داشتند، ایشان یک دختر ۴ ساله و دو پسر نوجوان داشتند که تعریف می‌کردند: «یک روز یکی از بچه‌ها درخواست کرد که پسته می‌خواهم، من هم دست بچه‌ها را گرفتم و از خروجی ساختمان بیرون آمدیم، بچه‌هایی که بازی می‌کردند را صدا زدم و همه باهم به مغازه رفتیم و مقداری پسته خریدم و بین همه تقسیم کردم، هم بچه‌های من راضی و خوشحال شدند و هم بچه‌هایی که در محوطه مشغول بازی بودند.» به‌نظر من این روحیه‌ی جالبی است که فرزند من از من درخواست می‌کند و من با این درخواست به‌گونه‌ای عمل می‌کنم که به او یاد دهم اگر چیزی خواستی برای همه بخواه و بین همه تقسیم کن.

 

کمک‌های مؤمنانه

یکی از دوستانمان خاطره‌ای نقل می‌کرد که شب ولادت امام علی(ع) به‌عنوان یک قرار کاری همراه با همه خانواده‌هایی که همکار بودیم، دور هم جمع شدیم که آقای فرج‌نژاد هم همراه با خانواده‌شان دعوت بودند تا شامی میل کنند و بعد از شام هم جلسه‌ای باشد، اولاً مسئول مؤسسه نقل می‌کرد زمانی‌که آقای فرج‌نژاد به ما مشاوره می‌داد هرچه اصرار می‌کردیم که آقای فرج‌نژاد هزینه‌ای را به ما بفرمایید که ایشان می‌گفتند شما چون مستقل هستید من هزینه‌ای از شما نمی‌گیرم و آن شب هم که دعوت را پذیرفته بودند بعد از اینکه شام را میل کردند خیلی جالب بود رو به بچه‌های خودشان گفتند: «بچه‌ها حالا که شام خوشمزه خوردید و سیر شدید، یادتان باشد یکسری از بچه‌ها هستند در همین عالم و هم‌سن‌وسال شما و با شما هیچ فرقی ندارند؛ ولی سر گرسنه روی زمین می‌گذارند.» این ادبیات خیلی برای من جالب بود که چقدر نکات ریز تربیتی را در کنار هم قرار می‌دهند و از همین نکات در مسائل مختلف استفاده می‌کنند و یا اینکه دوست ما نقل می‌کردند که همان شب آقای فرج‌نژاد با یک بسته غذایی و چند تا غذا رفتند به حاشیه شهر، جاهایی که شاید خیلی از ماها بلد نباشیم، درب خانه بنده خدایی را زدند که آمدند دم در و تا چشمشان به آقای فرج‌نژاد افتاد شروع کرد به گریه کردن و گفتند که بچه‌هایم هنوز شام نخورده بودند که شما آمدید.

این نوع از شخصیت آقای فرج‌نژاد زمانی کامل نشان داده می‌شود و می‌توانیم این شخصیت و ویژگی‌های علمی ایشان را در کنار ویژگی‌های شخصیتی و ارتباط ایشان با خانواده ودوستانشان را نمایش دهیم که تمام این‌ها کنار هم قرار بگیرند و می‌توانیم یک الگویی را به‌نام حسین فرج‌نژاد معرفی کنیم و بسیار جالب و کارآمد خواهد بود.

قبلی استاد باید مربی باشد
بعدی نقد و تحلیل فیلم EX Machina 2014 | مقاله بازنمایی نگرش فرهنگ غربی به تکنولوژی از رهگذر اصالت آگاهی

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

جستجو برای:
آرشیو نوشته‌ها
  • اردیبهشت ۱۴۰۴ (۱۰)
  • فروردین ۱۴۰۴ (۱۲)
  • اسفند ۱۴۰۳ (۲۱)
  • بهمن ۱۴۰۳ (۲۳)
  • دی ۱۴۰۳ (۱۹)
  • آذر ۱۴۰۳ (۳۰)
  • آبان ۱۴۰۳ (۲۰)
  • مهر ۱۴۰۳ (۳۰)
  • شهریور ۱۴۰۳ (۱۵)
  • مرداد ۱۴۰۳ (۱۱)
  • تیر ۱۴۰۳ (۱۱)
  • خرداد ۱۴۰۳ (۱۴)
  • اردیبهشت ۱۴۰۳ (۱۳)
  • فروردین ۱۴۰۳ (۱۶)
  • اسفند ۱۴۰۲ (۱۷)
  • بهمن ۱۴۰۲ (۱۸)
  • دی ۱۴۰۲ (۹)
  • آذر ۱۴۰۲ (۵)
  • آبان ۱۴۰۲ (۱۴)
  • مهر ۱۴۰۲ (۳۴)
  • شهریور ۱۴۰۲ (۳)
  • مرداد ۱۴۰۲ (۱۵)
  • تیر ۱۴۰۲ (۱۰)
  • خرداد ۱۴۰۲ (۳۴)
  • اردیبهشت ۱۴۰۲ (۳۵)
  • فروردین ۱۴۰۲ (۱۳)
  • اسفند ۱۴۰۱ (۵۳)
  • بهمن ۱۴۰۱ (۷)
  • دی ۱۴۰۱ (۱)
  • تیر ۱۴۰۱ (۷)
جدیدترین مطالب
  • کاسپلی چیست؟ (Cosplay) | انیمه‌فن‌ها و نقش‌های جنسیتی | آسیب‌شناسی روانی و جنسی
  • صورت اردکی | آسیب شناسی پدیدۀ Duck face
  • نقد سریال تاسیان-1403 | ملی‌گرایی علیه ملت
  • نقد سریال Unorthodox-2020 | دین بستری برای عقده‌گشایی فراهم می‌کند
  • نقد انیمیشن عوارض جانبی شایع (Common Side Effects-2025)
  • هویت موفق برتر از الگوریتم
  • دشمن‌شناسی؛ رسالت تردیدناپذیر حوزه و روحانیت
  • نقد فیلم Conclave-2024 | ردای سرخ و دیوارهای سفید واتیکان
سایت استاد فرج نژاد

مؤسسۀ فرهنگی رسانه‌ای استاد فرج‌نژاد در سال ۱۴۰۱ فعالیت خود را در زمینۀ تربیت نیروهای رسانه‌ای دشمن‌شناس انقلابی آغاز کرد. این مؤسسه به یاد مرحوم استاد دکتر محمدحسین فرج‌نژاد، نامگذاری شده است. استاد فرج‌نژاد طلبۀ جهادی دشمن‌شناس و استاد مبرز سواد رسانه‌ای بود که به چندین زبان تسلط داشت و صدها شاگرد در حیات کوتاه اما پربرکت خود تربیت کرد.

دسترسی سریع
  • درباره ما
  • تماس با ما
  • رهگیری خرید
نماد اعتماد الکترونیک
شبکه های اجتماعی
icon--white Telegram-plane Instagram ویراستی سایت استاد فرج نژاد حساب توییتر استاد فرج نژاد حساب ایتا سایت استاد فرج نژاد Youtube

قم، خیابان بسیج (هنرستان)، جنب خیابان شهید تراب نجف‌زاده، مؤسسۀ فرهنگی رسانه‌ای استاد محمدحسین فرج‌نژاد

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
ارسال به ایمیل
https://farajnejad.ir/?p=17174
ورود
استفاده از شماره تلفن
آیا هنوز عضو نشده اید؟ ثبت نام کنید
ثبت نام
قبلا عضو شده اید؟ ورود به سیستم
مرورگر شما از HTML5 پشتیبانی نمی کند.