جستجو برای:
سبد خرید 0
  • خانه
  • سرویس‌های سایت
    • دشمن‌شناسی
    • رسانه و روحانیت
    • بازی‌های ویدیویی
    • رسانه‌های شرقی
    • سینما و تلویزیون غرب
    • سینما و تلویزیون ایران
    • رسانه و روانشناسی
    • فناوری‌های نوین
    • سیاست و دشمن‌شناسی
    • تحولات منطقه
    • اقتصاد و دشمن‌شناسی
    • نقد موسیقی
    • نقد کتاب
  • دسته‌بندی ساختاری
    • خبر
    • گزارش‌
    • گفتگو
    • معرفی کتاب
    • مقاله‌
    • یادداشت
  • فروشگاه
    • دوره‌ها
      • دوره زن و رسانه
      • دوره جامع ژورنالیسم
      • دوره مستندسازی با موبایل
      • دوره درسگفتار غرب‌شناسی
      • دوره رسانه و جنگ شناختی
      • دوره ۰ تا ۱۰۰ پریمیر
      • دوره آموزش عکاسی و تصویربرداری
      • دوره آموزش فتوشاپ
      • دوره آموزشی سواد رسانه
    • کتاب‌ها
  • استاد محمدحسین فرج‌نژاد
    • زندگینامۀ استاد فرج‌نژاد
    • استاد فرج‌نژاد از زبان دیگران
    • نوشته‌های استاد فرج‌نژاد
    • معرفی کتاب‌های استاد فرج‌نژاد
      • معرفی کتاب دست پنهان
      • معرفی کتاب اسطوره‌های صهیونیستی در سینما
      • معرفی کتاب تحلیل نفوذ فرهنگ کابالیستی(عرفان یهودی) در سینما
      • معرفی کتاب دین در سینمای شرق و غرب
      • معرفی کتاب اقتصاد صهیونیسم
      • معرفی کتاب دین، انیمیشن و سبک زندگی
      • معرفی کتاب فقه رسانه و فضای مجازی
    • صفحه مخصوص استاد فرج‌نژاد
  • رویدادها
  • دربارۀ ما
    • مدرسان ما
  • تماس با ما
  • حساب کاربری 👤
ورود
[suncode_otp_login_form]

گذرواژه خود را فراموش کرده اید؟

ارسال مجدد کد یکبار مصرف (00:20)

عضویت
[suncode_otp_registration_form]

ارسال مجدد کد یکبار مصرف (00:20)
سایت استاد فرج نژاد
شروع کنید
0
آخرین اطلاعیه ها
لطفا برای نمایش اطلاعیه ها وارد شوید
  • خانه
  • سرویس‌های سایت
    • دشمن‌شناسی
    • رسانه و روحانیت
    • بازی‌های ویدیویی
    • رسانه‌های شرقی
    • سینما و تلویزیون غرب
    • سینما و تلویزیون ایران
    • رسانه و روانشناسی
    • فناوری‌های نوین
    • سیاست و دشمن‌شناسی
    • تحولات منطقه
    • اقتصاد و دشمن‌شناسی
    • نقد موسیقی
    • نقد کتاب
  • دسته‌بندی ساختاری
    • خبر
    • گزارش‌
    • گفتگو
    • معرفی کتاب
    • مقاله‌
    • یادداشت
  • فروشگاه
    • دوره‌ها
      • دوره زن و رسانه
      • دوره جامع ژورنالیسم
      • دوره مستندسازی با موبایل
      • دوره درسگفتار غرب‌شناسی
      • دوره رسانه و جنگ شناختی
      • دوره ۰ تا ۱۰۰ پریمیر
      • دوره آموزش عکاسی و تصویربرداری
      • دوره آموزش فتوشاپ
      • دوره آموزشی سواد رسانه
    • کتاب‌ها
  • استاد محمدحسین فرج‌نژاد
    • زندگینامۀ استاد فرج‌نژاد
    • استاد فرج‌نژاد از زبان دیگران
    • نوشته‌های استاد فرج‌نژاد
    • معرفی کتاب‌های استاد فرج‌نژاد
      • معرفی کتاب دست پنهان
      • معرفی کتاب اسطوره‌های صهیونیستی در سینما
      • معرفی کتاب تحلیل نفوذ فرهنگ کابالیستی(عرفان یهودی) در سینما
      • معرفی کتاب دین در سینمای شرق و غرب
      • معرفی کتاب اقتصاد صهیونیسم
      • معرفی کتاب دین، انیمیشن و سبک زندگی
      • معرفی کتاب فقه رسانه و فضای مجازی
    • صفحه مخصوص استاد فرج‌نژاد
  • رویدادها
  • دربارۀ ما
    • مدرسان ما
  • تماس با ما
  • حساب کاربری 👤
  • خانه
  • سرویس‌های سایت
    • دشمن‌شناسی
    • رسانه و روحانیت
    • بازی‌های ویدیویی
    • رسانه‌های شرقی
    • سینما و تلویزیون غرب
    • سینما و تلویزیون ایران
    • رسانه و روانشناسی
    • فناوری‌های نوین
    • سیاست و دشمن‌شناسی
    • تحولات منطقه
    • اقتصاد و دشمن‌شناسی
    • نقد موسیقی
    • نقد کتاب
  • دسته‌بندی ساختاری
    • خبر
    • گزارش‌
    • گفتگو
    • معرفی کتاب
    • مقاله‌
    • یادداشت
  • فروشگاه
    • دوره‌ها
      • دوره زن و رسانه
      • دوره جامع ژورنالیسم
      • دوره مستندسازی با موبایل
      • دوره درسگفتار غرب‌شناسی
      • دوره رسانه و جنگ شناختی
      • دوره ۰ تا ۱۰۰ پریمیر
      • دوره آموزش عکاسی و تصویربرداری
      • دوره آموزش فتوشاپ
      • دوره آموزشی سواد رسانه
    • کتاب‌ها
  • استاد محمدحسین فرج‌نژاد
    • زندگینامۀ استاد فرج‌نژاد
    • استاد فرج‌نژاد از زبان دیگران
    • نوشته‌های استاد فرج‌نژاد
    • معرفی کتاب‌های استاد فرج‌نژاد
      • معرفی کتاب دست پنهان
      • معرفی کتاب اسطوره‌های صهیونیستی در سینما
      • معرفی کتاب تحلیل نفوذ فرهنگ کابالیستی(عرفان یهودی) در سینما
      • معرفی کتاب دین در سینمای شرق و غرب
      • معرفی کتاب اقتصاد صهیونیسم
      • معرفی کتاب دین، انیمیشن و سبک زندگی
      • معرفی کتاب فقه رسانه و فضای مجازی
    • صفحه مخصوص استاد فرج‌نژاد
  • رویدادها
  • دربارۀ ما
    • مدرسان ما
  • تماس با ما
  • حساب کاربری 👤
شروع کنید

وبلاگ

موسسه فرهنگی رسانه‌ای استاد فرج‌نژاد > مطالب سایت > دسته‌بندی ساختاری > یادداشت > حجاب استایل چیست؟ | مانکنی به‌نام حجاب استایل

حجاب استایل چیست؟ | مانکنی به‌نام حجاب استایل

۱۴۰۴-۰۳-۱۸
دسته‌بندی ساختاری، دشمن‌شناسی، سرویس‌های سایت، مطالب سایت، یادداشت
حجاب استایل چیست؟

حجاب استایل چیست؟ | مقدمه

«بین شما کسی هست که فکر می‌کند با حجاب نمی‌شود شاد بود؟ من هر روز با همین استایل حجابم حس متفاوت بودن و زن بودن را از عمق وجودم تجربه می‌کنم. قرار نیست وقتی چادر می‌پوشید محدود باشید! فقط باید بدانید چطوری به سمت اهدافی که دوستشان دارید حرکت کنید. برای من، حجاب فقط قانون یا باید و نباید نیست؛ شیوۀ زندگیه! این انتخاب منه، این آزادی منه حجاب شما را محدود نمی‌کند. درسته که حجاب دارم و به آن افتخار می‌کنم اما قرار نیست زن بودن را با چیزی پنهان کنم. اتفاقاً رنگ‌ها، طرح‌ها و حتی روسری امروز من، نشونۀ اینه که می‌توانم خودم باشم. خیلی‌ها هنر خود بودن را ندارند.

بارها ازم پرسیدن چرا با این همه محدودیت هنوز انقدر برای استایلت وقت می‌گذاری؟ می‌گویم چون قرار است خودم را برای خودم تعریف کنم نه طبق انتظارات بقیه؛ چون فکر می‌کنم می‌شود هم حجاب داشت و هم خاص بود مگر چه اشکالی دارد؟ اگر فکر می‌کنی حجاب با زیبایی فاصله دارد و شما را زشت می‌کند، یک بار با خودت قرار بگذار همین امروز، همین توی خیابون، خودت رو همونطور که هستی، بدون توجه به بقیه دوست داشته باشی. من از همینجا شروع کردم؛ از دوست داشتنِ خودم و زندگیم.»

در روایت‌های اینفلوئنسرهای حجاب استایلیست، شاهد بهره‌برداری و سوء استفادۀ هدفمند از مفاهیم کلیدی و مثبت اجتماعی هستیم؛ مفاهیمی که در اصل‌ حامل بار اخلاقی، دینی و انسانی‌اند، اما این‌جا به تسلسل ابزارهای بازاریابی، خودنمایی و بازتولید یک هویت اغواگر جعلی و سطحی بدل شده‌اند.

حجاب، یکی از اصول محوری نگاه اسلام به حرمت و جایگاه زن در جامعه است که در این سبک از روایت حجاب استایل‌ها، عملاً دچار نوعی واژگونی معنا شده است. روایت تبلیغی این جریان بیشتر بر این محور می‌چرخد که «حجاب محدودیت نیست و بلکه پلی است به سمت موفقیت، دوست داشتن خود و لذت بردن از زندگی مگر چه عیبی دارد؟ هرکسی لایق دوست داشتن خود و لذت بردن از زندگی است»

ظاهر ماجرا در نگاه اول مثبت است یعنی دعوت به شکوفایی، فردیت و بهره‌مندی از مواهب زندگی، اما این تصویر دقیقاً به همان‌جایی ضربه می‌زند که قرار است حجاب سنگرش باشد؛ یعنی رابطۀ کرامت زن با مسئولیت تعلیم و تربیت خانوادۀ خودش و جامعه، حرمت و عفاف و پاکدامنی نهفته در حجاب. در این مشی جدید، حجاب استایل‌ها که با سرکوب نیازهای عاطفی یا میل به جلب توجه و ترس از رهاشدگی اجتماعی مواجه هستند، چادر بر سر می‌کنند و حالا او خود را در لباسی تازه اما با همان بحران‌های درونی به نمایش می‌گذارد.

مصداق دوم سوءتعبیر، بهره‌گیری از مفهوم عزت نفس است. اینفلوئنسرها با ژستی فریبنده و شعارهایی شبیه به اینکه «همه حق دارند خودشان را دوست داشته باشند و از زندگی لذت ببرند»، از بنیادی‌ترین تمایلات وجودی بشر استفاده می‌کنند تا استایل‌شان، اعمالشان، جبهه‌گیری و تفکراتشان را مشروع و معنادار جلوه دهند. این نوع کاربرد سطحی و بازاری‌ شدۀ عزت نفس، مخاطب را نسبت به ریشه‌های بحران معناباختگی خود غافل می‌کند و خورده‌شیشه‌های ذهنی حجاب‌ استایل‌ها را به مخاطب تزریق می‌کند که نتیجه‌اش عبارت است از تحریف ارزش‌های شخصی و ضعف در مرزبندی معنوی و روانی.

مسئلۀ سوم، مربوط به ایدۀ هویت فردی و روتین روزانه است؛ ارزش والایی که زیربنای استقلال و سلامت روانی هر فرد است. اینفلوئنسرهای حجاب استایل، هویت فردی را به وارد کردن فاکتورهای مد و زیبایی شناختی، مصرف‌گرایی و جلب توجه تقلیل می‌دهند و با این کار، به‌جای پرورش آن، نوعی بحران هویتی التقاطی و سطحی را رواج می‌دهند. روتین زندگی که باید تجلی رشد درونی، نظمی معنادار و خلاقیتی در امتداد ارزش‌های حقیقی فرد باشد، حالا به ابزاری در خدمت جلب توجه اینفلوئنسرها، برندسازیشان و مصرف فزاینده تبدیل شده است.

در مجموع، جریان حجاب استایل با مصادرۀ مفهوم‌هایی چون کرامت زن، عزت نفس و هویت مستقل، در عمل خورده‌شیشه‌هایی از تضاد، خودفریبی و بحران معنایی را وارد لایه‌های فکری و روانی جامعه می‌کند. پوشش دینی و عناصر فرهنگی هیچ‌گاه صرفاً ابزار نمایش فردیت یا جلب تأیید بیرونی نبوده‌اند؛ هرجا این مرز مخدوش شود، باید پرسید چه بحرانی در پس نقاب استایل رخنه کرده است؟

رمانی که مسئلۀ حجاب استایل به میان می‌آید، با پدیده‌ای روبه‌رویم که فراتر از قواعد سنتی پوشش در جامعۀ ایرانی، امروز به عنوان جریانی فرهنگی و اجتماعی در حال بازتعریف مرزهای هویت زن مسلمان و شیعه است. زمینۀ شکل‌گیری این مفهوم به تحولات چند دهۀ اخیر، خاصه تعامل با رسانه‌های نوین، شبکه‌های اجتماعی و ظهور اینفلوئنسرهایی بازمی‌گردد که مرز میان باور دینی، هویت فردی و حتی مصرف‌گرایی را به چالش می‌کشند.

اما حجاب استایل دقیقاً چیست؟ در ساده‌ترین معنا، منظور از حجاب استایل، الگویی برای پوشش است که بر مبنای اصول پوشش اسلامی شکل گرفته اما از عناصر مدرن، سلیقه‌های فردی و ترندهای جهانی نیز تأثیر پذیرفته است. این مفهوم دیگر صرفاً ناظر به رعایت حداقل‌ها یا حداکثرهای شرعی نیست و فضایی برای بازنمایی هویت(جلب توجه)، ابراز سلیقه، خلق تمایز و حتی برندسازی شخصی فراهم می‌کند.

منشأ پیدایش حجاب استایل را می‌توان در هم‌نشینی چند عامل جست‌وجو کرد؛ اول، دگرگونی اجتماعی و فرهنگی نسل‌ها در ایران و کشورهای مسلمان(مسئلۀ شکاف بین نسلی یا Generation Gap)؛ دوم، گسترش رسانه‌های دیجیتال و نقش‌آفرینی اینفلوئنسرها؛ سوم، ورود صنعت مد و فشن به عرصۀ پوشش اسلامی و سرانجام میل به ترکیب هویت دینی با جلوه‌های زیبایی‌شناختی که البته این میل منشاء روانشناختی دارد.

در این بخش به واکاوی چیستی حجاب استایل و روند تاریخی و فرهنگی شکل‌گیری این جریان می‌پردازیم تا زمینۀ لازم برای فهم عمیق‌تر ابعاد هویتی، اقتصادی و اجتماعی آن فراهم شود.

چیستی حجاب استایل؛ اغواگری در مصرف نمادین و بدن رسانه‌ای

حجاب استایل پدیده‌ای است که ریشه‌های آن را باید در گذار جامعۀ ایرانی(و دیگر جوامع مسلمان و شیعی) از مدیریت بدن شخصی به بدن رسانه‌ای جست‌وجو کرد؛ وضعیتی که بدن زنانه در ابژۀ مقررات سست شدۀ دین در عرصه عفاف و حجاب و بستری برای خلق و انتشار معنای کاذب آن‌ها در فضای عمومی و دیجیتال شده است. در این ساختار جدید، پوشش حجاب به بخشی از زبان نمادین بدن و ابزاری برای هویت دگرجهتمند، پیوند اجتماعی و حتی سرمایه‌گذاری نمادین بدل شده است.

حجاب استایل فرآیندی است که طی آن نشانه‌های ثابت حجاب در معرض بازآفرینی مداوم تعبیرات شخصی، سلیقه‌ای و مصرف رسانه‌ای قرار می‌گیرند. فرد با انتخاب رنگ، جنس، فرم و هماهنگی اجزاء پوشش، به نوعی طراحی خود(Self) دیجیتال دست می‌زند؛ سلفی که هم باید مخصوص باشد ــ تا سرمایه اجتماعی یا نمادین کسب کند ــ و هم در بستر زیباشناسی اغواگر جمعی و الگوبرداری‌شده جای بگیرد.

بازتعریف این مدل اغواگرانه، حدود پوشش را از وظیفه به فرصت و از چارچوب باثبات عفاف به میدان تعبیرات و سلیقۀ فردی و تولید محتوا بدل می‌کند؛ اما تولید محتوا نه به معنای محتوای اصیل، بلکه به منزلۀ کالای رقابتی در بازار توجه.

بازی دوگانۀ حجاب استایل با نیازهای پایه روان‌شناختی(هویت و تعلق)؛ حجاب استایل با تکیه بر همان نیاز بنیادین انسان به دیده‌شدن و تعلق اجتماعی، فریب‌آمیزترین نقشه را پیاده می‌کند؛ مخاطب ناخواسته وارد بازی‌ای می‌شود که ظاهراً اختیار و آزادی انتخاب دارد، اما در واقع، در یک میدان القای هویت‌ کاذب و ساختگی بازی می‌کند. فرد در جست‌وجوی تمایز یا تائید اجتماعی، به‌تدریج خود واقعی و ضرورت‌ها و ابعاد عمیق معنوی حجاب را قربانی رضایت فوری و سطحی دنیای دیجیتال می‌کند.

ممکن است در نگاه اول به نظر آید این افراد ــ همان‌طور که در شعارهایشان تأکید می‌کنند ــ هیچ تمایلی به جلب توجه و تأیید اجتماعی ندارند. اما دقیقاً همین نمایش بی‌اعتنایی و گاه برخوردهای نارسیسیستی، به مثابۀ یک راهبرد ارتباطی، نوعی طرد کردن اغواگرانه است که در نهایت به جذب و کنجکاوی مخاطب منجر می‌شود. در واقع، ظاهر بی‌نیازی و فاصله‌گذاری، خود بدل به سبکی برای جلب توجه و افزایش تاثیرگذاری بر افکار عمومی شده است.

عفاف، عزت، سلامت روان، اعتمادبه‌نفس و هویت مستقل، ارزش‌هایی‌اند که طی دهه‌ها و قرن‌ها سینه به سینه تحول پیدا کرده‌اند. حجاب استایل این مفاهیم والا را تصاحب و تصرف می‌کند و آن‌ها را در خدمت زیبایی ظاهری، رقابت برای جلب توجه و حتی کالاسازی از ارزش‌های اخلاقی قرار می‌دهد. به‌عنوان نمونه، شعار «حجاب من نشان عزت من است» زیر سایۀ پنهان حجاب استایل، به «حجاب من نشان توانایی من در جلب نگاه و دریافت لایک است» فروکاسته می‌شود. این وارونه‌سازی، اساساً تهی از معنا است چون در پی طرحواره‌های ناسازگار پذیرش‌جویی جلب توجه، رهاشدگی بی‌ثباتی، محرومیت عاطفی و هیجانی، نقص و شرم و تأیید طلبی قرار می‌گیرد.

حجاب استایل ذاتاً به قواعد اقتصاد توجه و بازی در زمین زرق و برق اینستاگرام و سایر پلتفرم‌ها وابسته است. یعنی اگر شما این پلتفرم و سازوکار توجهِ کثیفِ سرمایه‌داریِ جنسیِ صهیونیستی را از او بگیرید برایش هیچ توجه و لایک و نقابی باقی نمی‌ماند! در سیستم توجه به مثابۀ کالا، حجاب از برنامه‌ای معنوی، حافظ عفاف و عزت به کالایی تبلیغاتی و پرمصرف تبدیل می‌شود که ارزش آن نه در تعهد، بلکه در جذابیت و ظرفیت دیده‌شدنش تعریف می‌شود. اینجا زن مسلمان ناخواسته تبدیل به ابژۀ ویترین می‌شود؛ هویت و پوشش او به ابزاری برای فریب ذهنی دیگران، پذیرش‌جویی و تایید طلبی خودش و پر کردن جیب پلتفرم‌ها و برندها بدل می‌شود.

ابعاد عمیق و کرامت‌بخش حجاب که پیوند مستقیمی با آرامش درونی، معنابخشی به زندگی و ساختار روابط سالم دارد تحت سلطۀ حجاب استایل به یک حالت «خودنمایی پنهان» و نمایش کنترل‌شده استحاله می‌یابد. این تحول، کرامت زن را از ارزش درونی به کیفیتی ناپایدار و وابسته به واکنش‌های مخاطب تقلیل می‌دهد. نتیجه‌اش چیزی جز اضطراب مستمر، مقایسۀ بیمارگونه، چشم تو هم چشمی و بحران رضایت از خود نیست چون کسی که نقص و شرم دارد هرگز از خودش راضی نخواهد شد.

(طرحواره چیست؟ برای مطالعۀ بیشتر اینجا کلیک کنید) در جامعه‌ای که طرحواره نقص و شرم به‌صورت فراگیر درونی شده، افراد مدام درگیر این تصور هستند که چیزی کم دارند، به‌اندازه کافی جذاب یا خوب نیستند و باید نقص‌های واقعی یا تصوری خود را به هر قیمتی پنهان یا جبران کنند. کسانی که چنین طرحواره‌ای دارند، همیشه در هراسِ دیده‌شدن زشتی‌ها یا ضعف‌های خود توسط دیگران زندگی می‌کنند؛ گویی افشای کوچک‌ترین نقصی می‌تواند آن‌ها را از ارزش و شأن انسانی تهی کند.

این نگرش، به شکل جمعی، رفتار جامعه را به سمت انواع پوشش‌ها، آرایش‌ها، جراحی‌ها و تغییرات ظاهری سوق می‌دهد. هر کسی در گیرودار رقابت تصویری و ترس از تحقیرشدن، تلاش می‌کند ورژن‌ ایده‌آل‌تری از خود ارائه دهد حتی اگر برای تصاحب این تصویر، سلامت یا امنیت مالی خود را قربانی کند. از جهیزیه‌گرفتن حاشیه شهری‌ها برای بالاشهری‌ها(چشم تو هم چشمی) تا جراحی‌های زیبایی افراطی، همه صورت‌های متفاوتِ یک سازوکار دفاعی‌اند یعنی فرار از تحقیر و تلاش برای کاور کردن آن‌چه مبدأ شرم است.

این ترس اجتماعی از بی‌ارزشی و تحقیر، بسیار زیرپوستی‌تر ازآن است که فقط در قالب مناسبات ظاهری بماند. حتی بسیاری از افرادی که به‌ظاهر زندگی بی‌نقص و مطلوبی دارند، عمیقاً اسیر همان طرحواره‌اند، چون جامعه تقریباً هر نوع «تفاوت»، «ظاهر» یا «شکلی» را دستمایۀ قضاوت و کوچک‌شماری قرار داده است. زیبا، زشت، باسواد، کم‌سواد، با لهجه، بی‌لهجه، پول‌دار یا بی‌پول؛ هرجور بوده‌ای، جامعه یک راهی پیدا کرده برای اینکه نقص و شرم و تحقیر را در تو ایجاد کند.

حالا این‌جا است که مسألۀ حجاب استایل در قالب پدیدۀ داک‌فیس(برای مطالعۀ بیشتر کلیک کنید) وارد می‌شود؛ یعنی کسانی که با ظاهر کاملاً حساب‌شده، فیلتردار و طراحی‌شده در شبکه‌های اجتماعی حاضر می‌شوند؛ آدم‌هایی که اغلب شعار پذیرش خود، خوددوستی و اعتمادبه‌نفس می‌دهند، اما در اعماق، اسیر همان طرحوارۀ شرم و نقص هستند. در واقع، این حضور پررنگ و اغواگرانه پشت فرم و استایل و نقاب‌های دیجیتال عمدتاً یک مکانیسم دفاعی برای کاور کردن یا پوشاندن همۀ ابعاد ادراک‌شدۀ نقص و شرم است نوعی مقاومت در برابر امکان تحقیر شدن.

در روایت اینفلوئنسرهای داک‌فیس و حجاب استایل، ظاهر حتی معنوی و مذهبی هم می‌تواند بستری برای این پنهان‌کاری و کاور کردن باشد؛ حجاب استایل کم‌کم به سپری بدل می‌شود برای این‌که آن تصویر نامطلوب و ناقص ذهنی خودمان را پشت زیبایی، مد روز، ترکیب رنگ و نمای شبه‌مدرن و بازتعریف کذب از هویت و شخصیت خودمان پنهان کنیم. شعارها و توصیه‌های روان‌شناسانۀ این جریان‌ها(«خودت باش»، «خودت رو دوست داشته باش») هم اگرچه در ظاهر ارزشمند است، اما چون بر بستری از شرم و هراس از تحقیر بنا شده، عملاً به «نُرم جدیدی از کاور کردن نقص» بدل می‌شود.

نتیجه اینکه، بخش عمده‌ای از خیزش به سمت استایل‌های خاص و حتی کشیده‌شدن به سمت نمایش اغراق‌شدۀ ظاهر، نه از سر عشق به زیبایی یا اعتمادبه‌نفس واقعی، بلکه تلاشی برای فرار از حس شرمِ ریشه‌دار و عمیق است؛ حرکتی دفاعی که پیوسته تقویت و بازتولید می‌شود و در نهایت آدم‌ها را بیشتر به ورطۀ بی‌ارزشی و مقایسه‌های فرساینده و احساس ناکافی‌بودن سوق می‌دهد همان نقطه‌ای که پدیده حجاب استایل و داک‌فیس، بی‌آنکه به‌راستی نجات‌بخش باشند در آن ایستاده‌اند.

روند تاریخی-فرهنگی | زیست دیجیتال، اقتصاد توجه و ظهور اینفلوئنسر | حجاب استایل چیست؟

خاستگاه تاریخی حجاب استایل را نمی‌توان صرفاً در یک تکانۀ اجتماعی یا دگردیسی اعتقادی جست؛ باید آن را محصول چند روند مهم و هم‌پوشان دانست:

دیجیتالی شدن زیست روزمره و اقتصاد توجه:

با گسترش تلفن‌های هوشمند و شبکه‌های اجتماعی، روایت‌های پوشش و بازنمایی بدن کم‌کم وارد مدار اقتصاد توجه شد. فرد هنگام انتشار تصویر لباس و حجاب خود، روایتگر تجربه فردی و بازیگری فعال در میدان رقابتی جلب نگاه یا توجه است. دز این بازار شما توجه را نیز خرید و فروش می‌کنید اگر عطری که در محیط بازار 300 هزارتومان قیمت دارد را بخواهید از حجاب استایل طراحی کنید، قطعاً او خواهد توانست جنسش را به قیمت بالاتری به شما بفروشد!

نه اینکه شما به محصول بهتر با کیفیت بالاتر مبلغی پرداخت کرده باشید، بلکه شما قربانی توجهی شدید که او از شما جلب کرده! هر انتخاب تازه یا ترکیب جدید، شکل‌ تازه‌ای از سرمایه رسانه‌ای و اجتماعی تولید می‌کند ارزشی که به سرعت به سرمایۀ اقتصادی هم ترجمه می‌شود.

ملاک‌های خاص جامعه پذیری در امر زیبایی و جابه‌جایی آن با مرجعیت هویت دینی و فردی:

در حجاب استایل، زیبایی و استایل دیگر صرفاً وابسته به سلیقه یا الگوی ارزشی خانواده و جامعه نیست و تحت تأثیر مسیر تکوین ذائقۀ جمعیِ پرورش‌یافته در فضای دیجیتال شکل می‌گیرد. مرجعیت هویت دینی و فردی از اسلام به موج رسانه‌ای و چهره‌های بانفوذ مجازی منتقل شده است.

ظهور اینفلوئنسرها و بازیگران فضای دیجیتال که هرکدام با سبک منحصر‌به‌فرد، داستان خود را می‌سازند و می‌فروشند ــ الگوهای تازه‌ای برای بازتعریف حجاب به میدان آورده است. اکنون، فرد به کاری بیش از انتخاب لباس مشغول است؛ او محصولی بازاری را با ویژگی‌های نمادین شخصی و کالای رسانه‌ای درآمیخته و نسخه‌ای از خود را به نمایش می‌گذارد که برای مخاطب قابل تقلید و بستری برای احساس تعلق و هویت‌یابی جمعی است.

در بازار معاصر، هر عنصر(حتی ریشه‌دارترین نشانه‌های دینی و فرهنگی) قابلیت برندسازی، فروش و بازتولید دارد. حجاب استایل نیز دقیقاً در همین جغرافیای نمادین به کالا بدل شده است؛ هم کالایی حقیقی(شال، مانتو و…) و هم کالای نمادین(پرستیژ، متفاوت بودن، ‌کسب فالوئر و سرمایه اجتماعی).

اغواگری زنانه؛ قدرت جلب نظر تا مهار بدن

در بطن تاریخ اجتماعی، بدن زنانه به‌عنوان مدیومی سیال برای نمایش، بستر زیبایی و عرصۀ بازی‌های قدرت نمادین بوده است. اغواگری در زنان، پیش از هر چیز حاصل یک فرآیند تاریخی مدیریتی و استعاری است؛ بدن زنانه ظرفی است که نظام‌های فرهنگی، سیاسی و دینی هر زمانه قدرت خود را از طریق آن اعمال، کنترل و بازتولید کرده‌اند.

در بسیاری از تمدن‌های کهن، زن و اغواگری نه الزاماً ابزاری فردی برای پیشبرد منافع شخصی، بلکه حامل رمزآلودگی و تقدس بوده است. آیین‌های باروری، اسطوره‌های خدایان زن حامل ویژگی‌های دوگانه اغواگری و تقدس‌اند؛ زن اغواگر، در این مدیوم حامل واسطه‌گری میان انسان و نیروهای هستی بوده یعنی قدرت او  به جذابیت و به رازآلودگی، تطهیر یا حتی وحشت ربط داشته است.

در ایران باستان، نمونه‌هایی از ایزدبانوهایی چون آناهیتا و نقش زن در مناسک باروری و آیینی، نشان‌دهندۀ حضور اغواگری آیینی است. زنانی که باید با نشانه‌های ویژه در مراسم یا جشن‌های باروری حضور می‌یافتند تا خیر و برکت را به جامعه بازگردانند. این تصویر معنایی از قدرت در زنان به وجود می‌آورد که با تطابق‌پذیری و فریبندگی آنان مرتبط است و از این طریق ملاحظات فرهنگی زمانه خود را منعکس می‌کند.

با ورود اسلام و تغییرات اجتماعی و فرهنگی ناشی از آن، مفهوم حجاب به عنوان یک أمر اخلاقی و حدی شرعی برای حفظ عزت و عفاف و جایگاه زن در استحکام خانواده و جامعه شکل گرفت. اما این الزام در دو سطح تعبیر شد(الزام نه به معنای اجبار-لااکراه فی الدین)؛ یکی به عنوان ابزاری برای کنترل بدن زنانه و دیگری به‌عنوان نمادی از هویت فرهنگی و دینی که خدمتتان در سطر پیش عرض کردیم. در واقع، حجاب به هویتی عقیدتی تبدیل شد که از سوی جامعه به عنوان نمادی از کنترل و نظم تعریف می‌شد و در تقابل با آزادی و خودانگیختگی زنانه قرار می‌گرفت.

“واژۀ «الزام» دربارۀ حجاب یا هر دستور دینی، الزاماً به معنای اجبار اجتماعی یا سلب آزادی فردی نیست. همان‌طور که در سورۀ بقره آیۀ 256 «لا إکراه فی الدین» تصریح شده، پذیرش دین و فرامین آن مبتنی بر انتخاب آگاهانه و درونی است، نه تحمیل یا فشار بیرونی.

مقصود از الزام، بیان یک اصل یا توصیۀ مؤکد برای رسیدن به کمال فردی و اجتماعی است؛ یعنی دین ضمن ارائۀ یک چارچوب ارزشی روشن، خواهان پذیرش مسئولانه و داوطلبانۀ آن توسط انسان‌ها است، به‌گونه‌ای که رعایت دستورات دینی ناشی از ایمان و خرد فردی باشد، نه نتیجه اجبار و اکراه. پس الزام دینی، فراخوان به حرکت آگاهانه در مسیر ارزش‌ها است و لزوماً به‌معنای اجبار اجرایی یا سلب اختیار از فرد نیست.”

با گذر زمان، این تصویر به تأمل در دوگانه‌های زیبایی و قدرت در حوزۀ عمومی و خصوصی انجامید. در دوره‌های مختلف، زنان به نمایش هویت دینی خود از طریق الزامات حجاب در عرصه عمومی پرداختند، تا هم ورود به آداب و سنن جدید را نشان دهند و هم با یک امر اجتماعی، هویتی قابل قبول و مشروع را کسب کنند.

نیمۀ دوم قرن بیستم، با انقلاب‌های جنسی و ظهور رسانه‌های تبلیغاتی، زنان به صحنه‌هایی جدید از آگنس و قدرت نمادین وارد می‌شوند. در این زمان، ازدواج زیبایی با جدیدیتِ اجتماعی همزیستی می‌کند. اجزای حجاب به عنوان جزء جدا نشدنی هویت فردی و اجتماعی، به پروژه‌های تجاری‌سازی بدل می‌شود.

انقلاب جنسی(Sexual Revolution) به معنای سیلان و رهاسازی محدودیت‌های اجتماعی و اخلاقی دربارۀ بدن، فعالیت جنسی و جنسیت ـ از دهۀ ۱۹۶۰ در غرب ـ بستر تحولات گسترده‌ای در بازتعریف بدن زن و مفاهیم اغواگری فراهم آورد. این انقلاب تصویر زن از یک سوژه در مذهب را دگرگون کرد و الگویی جدید از بدن خودمختار، مالک بر جذابیت و هویت جنسی خود را به نمایش گذاشت.

در ایران، تبعات جهانی این جنبش، چه به‌طور مستقیم و چه غیرمستقیم، بر نسل‌های جدید تأثیرگذار بود؛ خصوصاً از طریق ماهواره، اینترنت و توسعۀ شبکه‌های اجتماعی. تغییر نگرش به بدن و زیبایی، دغدغۀ مدیریت بدن زنانه و ظهور مدل‌هایی از خودابرازی جنسی و زیبایی ولو در قالب حجاب نمایان شده است(برای کسب اطلاعات بیشتر مستند ایکسوانامی یا انقلاب جنسی را مشاهده کنید. برای مشاهده اینجا کلیک کنید).

در واقع، شکل‌گیری پدیده‌هایی نظیر حجاب استایل تبعات واکنش ناپختۀ بومی و مذاکرۀ اشتباه فرهنگی و اجتماعی در برابر امواج جهانی انقلاب جنسی است؛ یعنی تلاشی برای سازگاری، مقابله یا حتی تلفیق میان حدود شرعی و درخواست معاصر بودن، که خود را در فضاهایی از اغواگری پوشیده و زیبایی جنسی هلاکت‌وار نمایش می‌دهد.

در عصر دیجیتال و شبکه‌های اجتماعی، بدن زنانه به کالایی تجاری و تصویری تبدیل می‌شود که مدام در معرض بازنمایی، به‌روزرسانی و مصرف قرار می‌گیرد. در این راستا، حجاب استایل با قرار دادن زنان در مسیرهای دوگانه یعنی حفظ هویت دینی و جلب توجه، خود را به نمایش می‌گذارد. زنی که با فیلترهایی بر روی صورت و تولید محتوای خاص با تصاویری خاص و اغواگرانه، سعی می‌کند خود را در بازار توجه و حس زیبایی نشان دهد، تبدیل به یک بازاریاب شخصی می‌شود.

تفاقم فشار اجتماعی و انتظارات از زنان از طریق رسانه‌ها و فضای فرهنگی روز به شکل فزاینده‌ای بروز می‌کند. درواقع، این فشار، زنان را به جستجو برای یک هویت ایده‌آل سوق می‌دهد که می‌تواند به آرامش روحی و هویت واقعی آن‌ها آسیب برساند. دیگر زنان به منزلۀ حاملان قدرت و ارزش اجتماعی در نظر گرفته نمی‌شوند، بلکه تحت نگاه‌های سطحی و مقایسه‌ای تبدیل به پازل‌های بصری می‌شوند که باید به همدیگر پیوند بخورند، گر چه ممکن است این پیوند هیچ‌گاه به رضایت واقعی منتهی نشود.

این فرآیند به‌طور متناوب احساس نقص و شرم را در درون آنان بارور می‌کند، که به نوبه خود به یک چرخۀ ناپایدارِ تکرار شونده از تلاش برای کنشگر بودن در جامعه‌ای که اغوا شدن مردان را کنترل می‌کند، تبدیل می‌شود.

قبلی گزارش تصویری چهارمین سالگرد استاد فرج‌نژاد | ابرکوه
بعدی منشأ روانی حجاب استایل | اغواگری و اضطرابی پنهان

مطالب مرتبط

میم ترامپ

۱۴۰۴-۰۸-۱۱

جنجال بر سر ۱ میم ترامپ که به تازگی منتشر شد

ادامه مطلب
نقد و تحلیل فیلم آبشناس The Water Diviner 2014

۱۴۰۴-۰۸-۱۰

تحلیل فیلم آبشناس The Water Diviner 2014

ادامه مطلب

۱۴۰۴-۰۸-۰۹

بازی اسلام‌هراسانۀ «۶ روز در فلوجه» به‌دنبال روایت جنگ به نفع آمریکایی‌ها

ادامه مطلب

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

جستجو در مطالب سایت
جستجو برای:
آرشیو مطالب
  • آبان ۱۴۰۴ (۱۲)
  • مهر ۱۴۰۴ (۲۴)
  • شهریور ۱۴۰۴ (۵۰)
  • مرداد ۱۴۰۴ (۳۳)
  • تیر ۱۴۰۴ (۲۶)
  • خرداد ۱۴۰۴ (۱۹)
  • اردیبهشت ۱۴۰۴ (۱۱)
  • فروردین ۱۴۰۴ (۱۵)
  • اسفند ۱۴۰۳ (۲۱)
  • بهمن ۱۴۰۳ (۲۳)
  • دی ۱۴۰۳ (۱۹)
  • آذر ۱۴۰۳ (۲۹)
  • آبان ۱۴۰۳ (۲۰)
  • مهر ۱۴۰۳ (۳۱)
  • شهریور ۱۴۰۳ (۱۵)
  • مرداد ۱۴۰۳ (۱۱)
  • تیر ۱۴۰۳ (۱۱)
  • خرداد ۱۴۰۳ (۱۴)
  • اردیبهشت ۱۴۰۳ (۱۳)
  • فروردین ۱۴۰۳ (۱۶)
  • اسفند ۱۴۰۲ (۱۷)
  • بهمن ۱۴۰۲ (۱۸)
  • دی ۱۴۰۲ (۹)
  • آذر ۱۴۰۲ (۵)
  • آبان ۱۴۰۲ (۱۴)
  • مهر ۱۴۰۲ (۳۴)
  • شهریور ۱۴۰۲ (۳)
  • مرداد ۱۴۰۲ (۱۵)
  • تیر ۱۴۰۲ (۱۰)
  • خرداد ۱۴۰۲ (۳۴)
  • اردیبهشت ۱۴۰۲ (۳۵)
  • فروردین ۱۴۰۲ (۱۳)
  • اسفند ۱۴۰۱ (۵۳)
  • بهمن ۱۴۰۱ (۷)
  • دی ۱۴۰۱ (۱)
  • تیر ۱۴۰۱ (۷)
نوشته‌های تازه
  • جنجال بر سر ۱ میم ترامپ که به تازگی منتشر شد
  • تحلیل فیلم آبشناس The Water Diviner 2014
  • بازی اسلام‌هراسانۀ «۶ روز در فلوجه» به‌دنبال روایت جنگ به نفع آمریکایی‌ها
  • اعتراض‌های ایلان ماسک، پنتاگون و فرماندار فلوریدا علیه رسانه‌های همجنسگرا
  • مقایسه استراتژی‌های مارول و دی‌سی در ساختار فیلم‌های ابرقهرمانی
آخرین دیدگاه‌ها
  • سید مهدی در زندگینامه سردار سلامی | کاملترین زندگینامه
  • سعید در زندگینامه استاد محمد حسین فرج نژاد
  • سعید در اسلام هراسی در کسوت تئوسوفی
  • Deja Patterson در نقد سریال فرندز Friends | تماشای سبک زندگی چند یهودی
  • علی در انواع کات در سینما | همه چیز دربارۀ برش و کات
محصولات
  • کتاب چهههل و یک سیمرررغ کتاب چهههل و یک سیمرررغ
    تومان 270.000
  • دوره ژورنالیسم دوره جامع ژورنالیسم
    نمره 5.00 از 5

    تومان 1.000.000
  • دوره آموزش سینما استاد مستغاثی دوره آموزش سینما استاد مستغاثی
    تومان 1.200.000
  • کتاب فقه رسانه و فضای مجازی کتاب فقه رسانه و فضای مجازی
    تومان 320.000
  • دوره جامع مستندسازی دوره جامع مستندسازی
    تومان 1.000.000
  • دوره مستندسازی با موبایل دوره مستندسازی با موبایل
    تومان 315.000
  • کتاب بازنمایی الگوی شخصیت مرد و زن کتاب بازنمایی الگوی شخصیت مرد و زن در سینمای ایران
    تومان 260.000
  • کتاب سینما دین و سیاست کتاب سینما دین و سیاست
    تماس بگیرید
  • دوره 0 تا 100 پریمیر دوره 0 تا 100 پریمیر(آموزش تدوین)
    تومان 500.000
  • کتاب اسطوره‌های صهیونیستی در سینما کتاب اسطوره‌های صهیونیستی در سینما
    تومان 240.000
سایت استاد فرج نژاد

مؤسسۀ فرهنگی رسانه‌ای استاد فرج‌نژاد در سال ۱۴۰۱ فعالیت خود را در زمینۀ تربیت نیروهای رسانه‌ای دشمن‌شناس انقلابی آغاز کرد. این مؤسسه به یاد مرحوم استاد دکتر محمدحسین فرج‌نژاد، نامگذاری شده است. استاد فرج‌نژاد طلبۀ جهادی دشمن‌شناس و استاد مبرز سواد رسانه‌ای بود که به چندین زبان تسلط داشت و صدها شاگرد در حیات کوتاه اما پربرکت خود تربیت کرد.

دسترسی سریع
  • درباره ما
  • تماس با ما
  • رهگیری خرید
نماد اعتماد الکترونیک
شبکه های اجتماعی
icon--white Telegram-plane Instagram ویراستی سایت استاد فرج نژاد حساب توییتر استاد فرج نژاد حساب ایتا سایت استاد فرج نژاد Youtube

قم، خیابان بسیج (هنرستان)، جنب خیابان شهید تراب نجف‌زاده، مؤسسۀ فرهنگی رسانه‌ای استاد محمدحسین فرج‌نژاد

ورود
استفاده از شماره تلفن
آیا هنوز عضو نشده اید؟ ثبت نام کنید
ثبت نام
قبلا عضو شده اید؟ ورود به سیستم