میگفت سعی کن اولین اثرت بهترین اثرت باشد

نویسنده: مهدی ابراهیمی
«اسطورههای صهیونیستی سینما» یک شاهکار به تمام معنا اما مظلوم و مهجور! سالها زحمت طاقتفرسا و شبانهروزیاش بالاخره نتیجه داد و شد این کتاب ارزشمند، تابوشکنی کرده بود. در این کتاب ارزشمند رازهایی را فاش کرده بود که نباید میکرد. وارد حیطهای شد که نباید میشد. در گوشی به او گفته بودند: نباید این کار میکردی و تهدیدها شروع شد.
از همان ابتدا حتی پیش از چاپ با تیغ سانسور بخشهای مهم و قابل توجهی از کتابش را سلاخی کردند! ناراحت بود نه فقط به خاطر زخم زدن بر پیکر اثرش بلکه به دلیل درک نادرست و سطحیشان از دشمن و دشمنشناسی. هر چه آنها بیشتر با او به تقابل ایستادند او عزمش را جزمتر کرد برای تلاش بیشتر.
فهمیده بود کجا را بزند. تا کتابش چاپ شد تحریمها و تهدیدهای داخلی و خارجی هم آغاز شد. گفتند حداقل اسمت را روی کتاب نمیگذاشتی تا شناساییات نکنند ولی کار از کار گذشته بود. اولین و ارزشمندترین کتابی بود که مرا با دنیای سینما آن هم آن روی سینما آشنا کرد.
نگاهم را نه فقط به سینما که به دنیای اطرافم تغییر داد. دیگر عاشق و دلدادۀ سینما نبودم. باید اعتراف کنم با کتاب او نقطه آغازی بر جهتگیری مسیر زندگی علمی و فرهنگیام آغاز شد. همیشه میگفت سعی کن اولین اثرت بهترین اثرت باشد. چون تا پایان عمر تو را با آن خواهند شناخت. و همین هم شده بود میگفت هنوز هم که هنوزه آثار دیگر و بهتری به چاپ رساندهام بازهم مرا با همان اولین کتابم میشناسند.
راست میگفت چه خوب شناختند تو را هم دوستان هم دشمنان، دوستان بهرهها بردند و اندکی قدرشناسی اما دشمنان فهمیدند که را بزنند ابتدا با تحریم و تهدید و دست آخر… نمیخواهم به تئوری توطئه دامن بزنم اما معتقدم با تنگناها، تحریمها، تهدیدها، کارشکنی، محرومیتها و… که در مسیر زندگیاش ایجاد کردند زمینه حادثه تلخ تصادف را برایش فراهم آوردند، قرار نیست که تیمی تروریستی برای ترورش اجیر شوند ترور نرم او را سالها پیش کلید زدند و تا توانستند عرصه را بر او تنگ کردند هم دوستان نمکنشناس، بعضاً معرض، فرصتطلب و بعضاً نادان و هم دشمنان دانا …
با ما چه کردی ای استاد تمام انقلابی انقلاب؟ چه پایان غمانگیزی برایت رقم خورد غمانگیزتر البته برای ما! پایانی که ای کاش دیرتر اتفاق میافتاد ما هنوز به تو و تفکر ناب انقلابیات نیاز داشتیم.
دیدگاهتان را بنویسید