ال جی بی تی چیست؟
مقدمه ال جی بی تی چیست
در این قسمت به توضیح مفاهیم آن پرداخته و سپس بیان میکنیم که طرحوارههای ناسازگار هیجانی شناختی چگونه باعث میشوند افراد گرایش به ال جی بی تی کیو شدن پیدا کنند؛ امروزه یکی از راهبردهای رسانهای هالیوود و غرب به خصوص شرکتهای انیمیشنسازی که برای کودکان فعالیت میکنند مانند والتدیزنی و شرکتهای زیرشاخۀ آن از جمله مارول و پیکسار ترویج ال جی بی تی کیو است. در بسیاری از آثار والتدیزنی شاهد تبلیغ غیرمستقیم این مسائل برای کودکان هستیم، ضرورت دارد این موضوع را از حیث علمی بررسی کنیم، موضوعی که رسانههای غربی دنبال طبیعی جلوه دادن آن و انتخاب طبیعی آن به دست افراد هستند حال آنکه این موضوع فارغ از مفاهیم دینی به لحاظ گزارههای علمی نیز حاصل بیماری و خود عامل بیماریهای دیگر است.
علاوه بر آن این موضوع خود عامل افزایش بیماریهای جسمی از جمله HIV شده است؛ طبق گزارش سازمان جهانی بهداشت(WHO) در سال 2019، مردان همجنسگرا و بایسکشوال حدود 69 درصد از موارد جدید HIV را در ایالات متحده تشکیل میدهند.
ال جی بی تی کیو پلاس (LGBTQ+) چیست؟
طرحوارهها چه تأثیری در شکل گیری هویت جنسی ال جی بی تی کیو پلاس دارند؟ چرا رسانهها سعی میکنند با تأثیرگذاری و جهتدهی ناهوشیار انسانها به وسیلۀ طرحوارهها آنها را به سمت هویت ال جی بی تی کیو پلاس هدایت کنند؟ LGBTQ+ به اختصار «لزبین، گی، بایسکشوال و ترنسجندر» است که به افراد دارای گرایشها و هویتهای جنسی و جنسیتی متفاوت از هنجارهای مرسوم اجتماعی اشاره دارد. برای توضیح علمی این موضوعات، ابتدا به بررسی دو جنبۀ اساسی میپردازیم.
گرایش جنسی (Sexual Orientation)
گرایش جنسی به معنای جذابیت عاطفی، رمانتیک و جنسی یک فرد به فردی از یک جنس خاص یا جنسهای دیگر است. این گرایشها میتواند شامل همجنسگرایی(لزبین و گی)، دوجنسگرایی(بایسکشوال) یا دیگر موارد باشد. تحقیقات در زمینۀ علوم عصبشناختی و روانشناسی نشان میدهد که گرایشهای جنسی بهصورت پیچیدهای تحت تأثیر ترکیبی از عوامل ژنتیکی، بیولوژیکی، و محیطی شکل میگیرد. مطالعاتی که بر ساختار مغزی افراد با گرایشهای جنسی مختلف انجام شده، تفاوتهای قابلتوجهی در نواحی مغزی مانند هیپوتالاموس(که با رفتارهای جنسی و احساسی مرتبط است) نشان دادهاند. این مطالعات بیان میکنند که عوامل بیولوژیکی و هورمونی نقش مهمی در شکلگیری گرایشهای جنسی ایفا میکنند.
هویت جنسیتی (Gender Identity)
هویت جنسیتی به تجربۀ درونی هر فرد از جنسیت خود اشاره دارد و ممکن است با جنسیتی که در هنگام تولد به او نسبت داده شده است متفاوت باشد. هویتهای جنسیتی مانند «ترنسجندر» به افرادی اشاره میکند که هویت جنسیشان با جنسیت منتسب به آنها در هنگام تولد متفاوت است. از دیدگاه علوم عصبشناختی، تحقیقات نشان داده است که ساختارهای مغزی مرتبط با جنسیت(مانند آن نواحی از مغز که در تنظیم هورمونهای جنسی و پردازش هویت نقش دارند) ممکن است در افراد ترنسجندر با افراد سیسجندر(کسانی که هویت جنسیشان با جنسیت منتسب به آنها هماهنگ است) تفاوتهایی داشته باشد.
ال جی بی تی کیو پلاس(LGBTQ+) اصطلاحی جامع برای توصیف افرادی با گرایشهای جنسی و هویتهای جنسیتی متنوع است و شامل چهار گروه اصلی است:
- L: لزبین(زنان همجنسگرا)
- G: گی(مردان همجنسگرا)
- B: بایسکشوال(افرادی که به بیش از یک جنسیت جذب میشوند)
- T: ترنسجندر(افرادی که هویت جنسیتیشان با جنسیت منتسب به آنها در هنگام تولد متفاوت است)
- Q: غیرمتعارف و خارج از هنجار
- +: تنوع و گستردگی بیشتر
لزبین (LGBTQ-Lesbian)
لزبین در ال جی بی تی کیو به زنانی گفته میشود که به زنان دیگر گرایش عاطفی و جنسی دارند. این گرایش نه تنها به عنوان یک هویت جنسی بلکه انتخاب، ترجیح روان و فکر این انسانها در سراسر دنیا شناخته شده است و زنان لزبین ممکن است در جوامعی با قوانین و فرهنگهای مختلف با چالشها و تبعیضهایی مواجه شوند لاکن قصد ما در این مطلب بیان علت این چالشها و تبعیضها و درست و نادرست بودن خود اصل مسأله هست.
- جمعیت لزبینها: طبق دادههای نظرسنجیهای مختلف، حدود 1 تا 2 درصد از زنان در آمریکا و اروپا خود را بهعنوان لزبین شناسایی میکنند.
- مشکلات بهداشت روان: زنان لزبین نسبت به زنان دگرجنسگرا، بهطور قابلتوجهی با نرخهای بالاتری از افسردگی و اضطراب مواجه هستند که بیشتر به دلیل تبعیض و استرسهای اجتماعی مطابق با طرحوارههای حوزه اول یعنی بریدگی و طرد است.
- ازدواج و حقوق قانونی: بسیاری از کشورهای غربی از جمله آمریکا، کانادا و بخشهایی از اروپا ازدواج همجنسگرایان را قانونی کردهاند.گرچه در برخی کشورها هم قانونی در این باره وجود ندارد.
شخصیت میکیموس که توسط والت دیزنی خلق شد بهطور گستردهای بهعنوان نماد معصومیت و زیرکی شناخته میشود. در انیمیشن میکیموس شخصیت اصلی یعنی میکی نمایانگر فرد یا گروهی است که همیشه در معرض تهدید قرار میگیرد اما با تکیه بر زیرکی خود بر دشمنانش پیروز میشود. این ویژگیها میتوانند بهطور نمادین با قوم یهود مرتبط باشند، قوم یهود بهعنوان گروهی که در طول تاریخ از خود هویت ستمگر را نشان دادهاند تصویر شده است. میکیموس، با معصومیت و بازیگوشی خود، نمادی میشود برای معصومیت قوم یهود تا سایه بر ظلم و جنایات آنها بیاندازد؛ اما چگونه؟
یکی از جالبترین جنبههای این تحلیل این است که میکیموس، بهعنوان موشی دوستداشتنی، توانست بهطور غیرمستقیم به تغییر تصویری منفی از یهودیان که در دورانهای مختلف بهعنوان «موشهای کثیف» مورد تحقیر قرار میگرفتند، کمک کند. این تصور منفی، بهویژه در پروپاگاندای نازیها برجسته بود. با ظهور میکیموس، این تصویر تغییر کرد و موش دیگر نمادی منفی نبود؛ بلکه به نمادی از هوش و معصومیت تبدیل شد که برای مخاطبان جهانی دوستداشتنی بود. در نتیجه میکیموس توانست بهطور نمادین به تغییر نگاه فرهنگی نسبت به یهودیان کمک کند. تا این ادعا در ذهنها جای بگیرد که یهودیان نیز در برابر ستم و تهدید دشمنان، به جای قدرت فیزیکی، از عقل، تدبیر و زیرکی برای بقا استفاده کردهاند.
به این ترتیب، دیزنی با خلق میکیموس بهطور غیرمستقیم و ناهوشیار توانست به تغییر نگرش فرهنگی نسبت به یهودیان کمک کند. این شخصیت بهطور ناخودآگاه به جایگزینی تصویر منفی «موش کثیف» که منسوب به یهودیان است با تصویری مثبت و دوستداشتنی از معصومیت و هوش کمک کرد و در نتیجه به تضعیف تصورات منفی تاریخی درباره یهودیان یاری رساند.
دقیقا چه فرآیندی طی شد که بدون کشتار، خونریزی و هزینههای هنگفت، فرهنگ سازی توسط رسانۀ دیزنی توانست به همین ظرافت تصویر سالها ظلم، جنایت و خون ریختن را از اذهان عمومی پاک کرده و تصویری مثبت از یهودیان را ارائه دهد؟ آیا به همین اندازه رسانه قدرتمند است؟ بله هست و با تقویت و ایجاد طرحوارههای ناسازگار قوۀ شناخت و ادراک توسط قوۀ هیجان برانگیخته شده و تغییر میکند؛ این فرآیند خود تقویتی ناهوشیار برای مسیر شرطی سازی کنشگر و کلاسیک هست که در نظریۀ ایوان پاولف(Ivan Pavlov) و اسکینر(B. F. Skinner) مطرح شده است.
شرکت دیزنی با نفوذ گستردهاش در رسانهها و سرگرمیها، بهطور هدفمند سعی دارد با ترویج ایدئولوژیهایی مانند ال جی بی تی کیو پلاس هنجارها، دغدغههای ارزشمند عمومی، ارزشهای اجتماعی، اعتقادات و سبک زندگی سازنده را تغییر دهد و در نهایت قدرت فرهنگی و اجتماعی را به دست دولتها و نهادهای بزرگ منتقل کند. دیزنی با ارائه و نمایش غیرمستقیم محتواهای مرتبط با ال جی بی تی کیو پلاس نه تنها بهدنبال تغییر تحولات اجتماعی است، بلکه بهصورت آگاهانه تلاش میکند تا ساختارهای سنتی خانواده و جامعه را تضعیف کرده و مسیر را برای کنترل بیشتر دولتها و نهادهای بزرگ بر زندگی افراد هموار کند.
این ترویج فرهنگی میتواند به دولتها و نهادهای بزرگ کمک کند تا از طریق همگنسازی فرهنگی و تغییر ارزشهای سنتی، کنترل بیشتری بر جامعه بهدست آورند و مردم را از باورها و ارزشهای سازندهای که مقاومتی در برابر کنترل دولتی ایجاد میکنند، دور سازد.
گی (LGBTQ-Gay)
گی در ال جی بی تی کیو به مردانی گفته میشود که به مردان دیگر گرایش عاطفی و جنسی دارند. مانند لزبینها، مردان همجنسگرا نیز در برخی جوامع با چالشهایی مواجه هستند، اگرچه پیشرفتهای قانونی و اجتماعی قابلتوجهی در حمایت از حقوق آنها در برخی کشورها حاصل شده است.
- جمعیت گیها: بر اساس تحقیقات، حدود 3 تا 4 درصد از مردان در کشورهای غربی به عنوان همجنسگرا شناسایی میشوند.
- قوانین حقوقی: کشورهای بسیاری حقوق ازدواج همجنسگرایان را به عنوان عملی غیراخلاقی و ضد ارزشی میشناسند، در حالی که برخی از کشورها روابط همجنسگرایانه را به رسمیت میشناسند.
- مشکلات بهداشت روان: مردان گی، مشابه زنان لزبین، با مشکلات بهداشت(AIDS) روانی بیشتری نسبت به دگرجنسگرایان مواجه هستند. در کشورهای مختلف، میزان چالشها علیه این گروه متفاوت است، بهویژه در کشورهایی که قوانین سختگیرانهتری علیه همجنسگرایان وجود دارد. ممکن است این پرسش در ذهن شما ایجاد شود که چرا لزبینها و گیها بیشتر از دگرجنسگرایان و باقی عموم مردم در مشکلات سلامت روان درد و رنج میکشند؟ پاسخ به این سؤال تحت موضوع درد و رنجهای ناهوشیار حوزۀ اول طرحوارههای ناسازگار که خود عاملی برای گرایش به گی و لزبین شدن هستند قرار دارد.. چرا حوزۀ اول انقدر دردناک است؟ برای پاسخ به این پرسش نیاز است ابتدا طرحوارههای این حوزه را نام برده و علت ایجاد آنها را تشریح کنیم؛
طرحوارههای حوزۀ اول حوزۀ بریدگی و طرد(Disconnection and Rejection)
- رهاشدگی بیثباتی(Abandonment/Instability)
- بیاعتمادی بدرفتاری(Mistrust/Abuse)
- محرومیت عاطفی هیجانی(Emotional Deprivation)
- نقص و شرم(Defectiveness/Shame)
- انزوای اجتماعی بیگانگی(Social Isolation/Alienation)
این 5 طرحواره در حوزۀ اول با دلبستگی ناایمن در مقابل دلبستگی ایمن ایجاد میشوند در نتیجه نیازهای زیرمجموعۀ دلبستگی ایمن را ذکر میکنیم؛
- تعلق(کودک باید احساس کند که به مادر متعلق است و مادر هم به او تعلق دارد. مادرانی که کودک خود را رها کرده و به انجام شغلی مشغول میشوند عدم تعلق را در قالب دلبستگی ناایمن در کودک ایجاد کردهاند.
- ایمنی(کودک باید به لحاظ مالی و جانی احساس ایمنی کند. پدر و مادرهایی که فرزندان خود را کتک میزنند یا فرزندان آنها کتک خوردن شخص دیگری را مشاهده میکند دلبستگی ناایمن درون فرزندانشان درونیسازی میشود)
- محبت(پدر و مادر باید به دختر و پسر خود محبت کلامی و رفتاری کنند. حتی کودک باید محبت رفتاری و کلامی پدر و مادر به یکدیگر را نیز مشاهده کند. مادری که لحظاتی حوصله داشته و قربان صدقۀ فرزند خود میرفته اما لحظاتی هم بدون حوصله و خسته بود و او را طرد میکرده مثال بارز ایجاد دلبستگی ناایمن در فرزند خود است.)
- احساس توانمندی و احساس ارزشمندی(این نیاز در قالب تشویق و تقویت مثبت در شرطی سازی و برآورده کردن نیازهای قبلی ایجاد میشود)
در حین اینکه این متن را مطالعه میکنید شیئی را برداشته و در فاصلۀ 5 سانتیمتری از چشمان خود قرار دهید؛ این شیء چند درصد از دید شما را اشغال کرده است؟ حدودا بین 70 تا 90 درصد، حال لیوان را در فاصله 40 سانتیمتری از چشمان خود قرار دهید و دوباره به همین پرسش پاسخ دهید. زمانی که شما کودک هستید اگر دلبستۀ ناایمن بشوید دقیقا به همین اندازه طرحوارههای ایجاد شده فضای احساس و ادراک شما را اشغال کرده و ناحیۀ سابکورتکس مغز شما در مراحل بعدی رشد زندگی نسبت به بخش کورتکس که مسؤولیت ادراک و تحلیل مسأله را دارد بزرگتر شده و بیشتر فعالیت خواهد کرد.
در نتیجه زمانی که میخواهید درد و رنج طرحوارههای حوزۀ اول را احساس نکنید اول واکنش هیجانی در سبک های مقابلهای تسلیم، جبران افراطی و اجتناب نشان داده و بعد بسته به نوع و مقدار فعالیت قسمت کورتکس تصمیم منطقی یا غیر منطقی در راستای فعالیت آمیگدال در سابکورتکس را میگیرید.
در سبکهای مقابلهای برای احساس نکردن درد و رنج به صورت ناهوشیار برخی اشخاص و کارها برای شما جذابیت طرحوارهای پیدا میکنند چرا؟ چون شما را از درد و رنج طرحوارههای حوزۀ اول رها میسازند حال اگر لزبین یا گی شدن راهکاری در سبک تسلیم، اجتناب یا جبران افراطی بتوانند شما را از درد و رنج طرحوارههای حوزۀ اول فراری بدهند، چه کسی میخواهد جلوی شما را گرفته یا شما را از این کار منصرف کند؟ اگر شم شخصی را که اعتیاد به مواد مخدر دارد را به کمپ ببرید و 1 سال بستری کنید با بیرون رفتن مورفین از خون او اعتیاد را کنار گذاشته است و توانسته مثلا تریاک یا سیگار را ترک کند؟
خیر؛ تا طرحوارهها و درد و رنجهای ناهوشیار او را درمان نکنید همچنان آن شخص برای احساس نکردن درد و رنج به صورت اجتناب از موقیتی که درد و رنج دوباره در آن تداعی میشود یا به صورت جبران افراطی با طرحوارۀ خود میجنگد و به سمت سیگار و تریاک میرود. آیا خود او نمیداند که مواد مخدر بد است؟ حال اگر شما به او بگویید «نه شما اراده ندارید که سیگار را ترک نمیکنی» مسأله حل میشود و تشخیص شما درست است؟
خیر اصلا ممکن است او در سبک تسلیم خود را به عنوان یک انسان معتاد پذیرفته باشد و انتخاب او ادامه دادن با سیگار و تریاک باشد حال میخواهید چه کنید؟ جز درمان این درد و رنجها به عنوان نیازهایی که در گذشته تأمین نشدهاند و حال در آینده اشخاص خود را به صورت نقص نشان میدهند راهی نیست!!
اشخاصی که گی یا لزبین میشوند نیز با توجه به دادههای علمی در زمینۀ علم روانشناسی بالینی و علم آمار در اختلالات و مشکلات آنها در زمینۀ بهداشت و سلامت روان این مسیر را به عنوان راهی برای فرار از درد و رنجهای ناهوشیار خود در زندگی اتخاذ کردهاند؛ این افراد بسته به اینکه با کدام یک از این راهکارهای مقابلهای تسلیم، اجتناب و جبران افراطی از درد و رنج فرار میکنند برای زندگی هوشیارانه و لذت بخشتر باید توسط متخصص و رواندرانگر شناسایی شده و درمان شوند.
چرا برخی از افراد ال جی بی تی کیو روبروی درمان و هر رفتار علیه و ضد خودشان مقاومت میکنند؟ تاحدی غرق در این مسیر شدهاند که شما را دشمن و ضد حقوق انسانی و اجتماعی میبینند؛ فکر میکنند شما لجباز و متجاوز به حقوق شخصی انسانها هستید! برای پاسخ به این سؤال توجه شما را به مثالی از طرحوارۀ رهاشدگی بیثباتی در سبک جبران جلب میکنم؛
شخصی به نام سارا، در دوران کودکی بهدلیل مقایسۀ مداوم با دیگران در جمعهای خانوادگی از سوی پدر و مادرش دچار احساس طرد و عدم ارزشمندی شده است. این تجربیات کاملا ناهوشیار به او یاد داده است که همیشه باید در تلاش باشد تا بهترین باشد؛ در غیر این صورت ممکن است توسط خانواده و دوستانش طرد شود. در این هنگام طرحوارۀ رهاشدگی بیثباتی در او ریشهدار شده و باعث شده که در بزرگسالی با ترس عمیقی از طرد شدن و عدم پذیرش در اجتماعات حاضر شود.
اکنون که سارا بزرگ شده وقتی در جمعهایی قرار میگیرد دیگران را مسخره میکنند یا خیلی از موفقیتهای خود تعریف میکنند(جمعهایی که ملاک ارزشمندی در آنها رسیدن به موفقیتهای تحصیلی و شغلی است) به جای اینکه به رفتار غلط آنها که دکمۀ طرحوارههای یکدیگر را میزند فکر کند، به نوعی رفتار جبرانی متوسل میشود تا درد و رنج طرحوارۀ رهاشدگی بیثباتی خود را احساس نکند. سارا در اینجا به گونهای با محیط تعامل میکند و کنترل و تملک اشخاص حاضر در جمع را به دست خود میگیرد که نکند کسی چیزی بگوید یا تیکهای بپراند.
او بهسرعت به دیگران پاسخ میدهد و خود را بهعنوان کسی که تیکه انداز و حاضر جواب جمع است به دیگران معرفی میکند. این واکنش به او احساس قدرت و کنترل میدهد و بهنوعی به او اجازه میدهد تا از احساسات رهاشدگی و طرد شدن فرار کند. سارا با این رفتار به خود برچسب «من تیکهانداز برتر جمع هستم» را میزند و از این نقش جدید خود لذت میبرد.
او با تیکه انداختن به دیگران، احساس ارزشمندی و برتری میکند و از این طریق میتواند احساسات طرد شدن و بیثباتی خود را فراموش کند. این سبک جبران به او کمک میکند تا بهطور موقتی از احساسات منفی خود فاصله بگیرد، اما در واقع او را از درک و حل مسائل عاطفیاش دور میکند.
آیا زمانی که سارا میخواهد در جلسۀ درمان حاضر شود چون از سبک مقابلهای خود برای احساس نکردن درد و رنج لذت میبرد درمان او سخت نخواهد شد؟ اگر به او بگویید این کار تو غلط است او اینگونه میپندارد که شما اشتباه میکنید و میخواهید با نصیحتهای خود او را محدود کرده و در مرزهای شخصی او قدم بگذارید و حتی حقوق انسانی و شخصی را از او بگیرید. در ادامه سارا با این سبک جذب افرادی میشود که مانند خود او در سبک جبران افراطی رهاشدگی بیثباتی قرار دارند؛ با آنها همزاد پنداری کرده و رابطه نزدیکی را به عنوان دوست یا پارتنر برقرار میکند.
شما هر اندازه دکمۀ طرحوارۀ رهاشدگی بیثباتی سارا را بیشتر فشار بدهید او بیشتر به راهکارهای مقابلهای متوسل میشود(لجبازی کردن، اعتراض راه انداختن، دشمنی و مخالفت کردن) به نظر شما افراد ال جی بی تی کیو اگر در سبک جبران باشند چگونه فکر و برخورد خواهند کرد؟ کمی فکر کنیم؟ دولتهای فاسد و ظالم که رسانه را ابزار قدرتمند دست خود در جنگ فرهنگی کردهاند دوست دارند شما از این مطالب مطلع بشوید؟ آنها تا چه اندازه دکمۀ طرحوارههای مخاطبان خود را برای رسیدن به منافع خود و کنترل بر اجتماع میزنند؟
بایسکشوال(LGBTQ-Bisexual)
بایسکشوال در ال جی بی تی کیو به افرادی اطلاق میشود که به بیش از یک جنسیت جذب میشوند، به این معنی که ممکن است به همجنس و جنس مخالف یعنی هر دو گرایش داشته باشند. این گرایش یکی از پرتنوعترین گرایشهای جنسی است؛ زیرا بایسکشوال بودن طیفی از گرایشها را شامل میشود.
- جمعیت بایسکشوالها: تخمین زده میشود که بین 1 تا 5 درصد از مردم در سراسر جهان خود را به عنوان بایسکشوال شناسایی میکنند. مطالعات در آمریکا نشان داده که بایسکشوالها بزرگترین گروه در میان جامعه ال جی بی تی کیو را تشکیل میدهند.
- مشکلات روان: وجود خود تمایل و گرایش بایسکشوال در طرحوارهدرمانی(Schema Therapy) به دلیل عدم موفقیت در چالشهای سن نوجوانی درون بحران هویت در برابر سردرگمی نقش است که به اضطراب و افسردگی میافزاید در نتیجه اگر طرحوارهها شکل نگیرند یا تقویت نشوند و درمان شوند شما شاهد کم شدن گرایش و میل عمومی به بایسکشوال شدن و سوال در مورد هویت جنسی در جامعۀ خودتان هستید. چرا که یکی از بزرگترین علتهای گرایش به بایسکشوال شدن(جذب به بیش از یک جنسیت) طرحوارههای حوزۀ اول هستند. طرحواره مانند عینکی است که افراد به چشمان خود میزنند و بین واقعیت خارجی و برداشت ذهنی آنها زاویه تشکیل میشود؛ حال شما بگویید با توجه به قسمت سوم طرحواره در رسانه کسی که طرحوارۀ رهاشدگی بیثباتی عمیقی داشته باشد چند درصد احتمال دارد که جامعۀ بایسکشوال برایش جذابیت طرحوارهای پیدا کرده و تبدیل به راهی شود برای فرار از درد و رنج رهاشدگی بیثباتی؟
- دیدگاههای اجتماعی: تحقیقات نشان میدهد که بایسکشوالها به دلیل نبود آگاهی کافی با استریوتایپهایی مانند «بیثباتی» و «سردرگمی» مواجه هستند(طرحوارۀ رهاشدگی بیثباتی و دیگر طرحوارهها) که این موضوع منجر به فشارهای اجتماعی بیشتری میشود.
ترنسجندر(LGBTQ-Transgender)
ترنسجندر در ال جی بی تی کیو به افرادی اشاره میکند که هویت جنسیتی آنها با جنسیت منتسب به آنها در زندگی یا به هنگام تولد مطابقت ندارد. به عبارت دیگر، افراد ترنس ممکن است به عنوان مرد یا زن زندگی کرده یا متولد شده باشند، اما هویت جنسیتی متفاوتی از آنچه که به آنها نسبت داده شده است احساس کنند.
- جمعیت ترنسجندرها: برآوردها نشان میدهد که حدود 0.3 تا 0.6 درصد از جمعیت جهان خود را به عنوان ترنسجندر معرفی میکنند. در آمریکا این تعداد به حدود 1.4 میلیون نفر میرسد.
- مشکلات بهداشت روان و تبعیض: افراد ترنسجندر به دلیل ناهماهنگی بین جنسیت منتسب و هویت جنسی خود، اغلب با مشکلات بهداشت روانی بیشتری مانند افسردگی، اضطراب و اختلال استرس پس از سانحه(PTSD) و طرحوارههای ناسازگار در زندگی خود مواجه هستند. نرخ خودکشی در این گروه بسیار بالا است، بهطوری که حدود 40 درصد از افراد ترنسجندر در مقطعی از زندگی خود اقدام به خودکشی کردهاند.
- حقوق قانونی و پزشکی: در بسیاری از کشورها، افراد ترنس میتوانند به جراحی تغییر جنسیت و درمانهای هورمونی دسترسی داشته باشند. با این حال در بسیاری از نقاط جهان، آنها همچنان با چالشهای اجتماعی مواجه هستند. در برخی کشورها حتی دسترسی به این درمانها بسیار محدود است یا به رسمیت شناخته نمیشود.
غیر متعارف یا درحال جست و جو(LGBTQ-Q)
حرف Q به دو معنی اشاره دارد؛
Queer: این واژه به معنای «غیرمتعارف» یا «خارج از هنجار» است و به افرادی اطلاق میشود که خود را در یکی از دستههای مشخص گرایشهای جنسی یا هویتهای جنسیتی نمیبینند. برخی افراد از این اصطلاح به عنوان یک هویت جنسیتی یا جنسی مستقل استفاده میکنند.
Questioning: این اصطلاح به افرادی اطلاق میشود که در حال بررسی یا جستجوی هویت جنسی و جنسیتی خود هستند و هنوز به یک نتیجه قطعی نرسیدهاند.
تنوع و گستردگی بیشتر (+-LGBTQ)
علامت «+» در اصطلاح ال جی بی تی کیو پلاس به تنوع و گستردگی بیشتر هویتها و گرایشهای جنسی اشاره دارد که فراتر از چهار گروه اصلی(لزبین، گی، بایسکشوال و ترنسجندر) میرود. این علامت نشاندهنده سایر هویتها و گرایشهای جنسی است که در جامعه ال جی بی تی وجود دارند. مانند:
آسیبپذیر(Intersex)
این اصطلاح در ال جی بی تی کیو پلاس به افراد آسیبپذیر و کسانی اطلاق میشود که ویژگیهای جنسی(از جمله اندامهای تناسلی، کروموزومها یا هورمونها) به گونهای هستند که نمیتوانند به طور دقیق در دستههای مشخص «مرد» یا «زن» قرار بگیرند. این ویژگیها ممکن است از نظر بیولوژیکی و فیزیولوژیکی متنوع باشند.
جنسیت غیرانطباقی(Non-binary)
این اصطلاح در ال جی بی تی کیو پلاس به افرادی اطلاق میشود که خود را نه بهعنوان مرد و نه بهعنوان زن شناسایی میکنند. جنسیت غیرانطباقی میتواند شامل هویتهای مختلفی باشد که از هویتهای جنسی سنتی خارجاند.
جنسیت سیال(Genderfluid)
این اصطلاح در ال جی بی تی کیو پلاس به افراد با هویت جنسیتی سیال احساس میکنند که جنسیت آنها ممکن است در طول زمان تغییر کند. این تغییرات میتوانند شامل نوسانات بین هویتهای مردانه زنانه یا غیرنظامی باشند.
دوستی غیررمانتیک(Asexual)
این اصطلاح در ال جی بی تی کیو پلاس به افراد آسکسوال یا دوستی غیررمانتیک و کسانی گفته میشود که به طور کلی جذب عاطفی یا جنسی نسبت به دیگران ندارند. این افراد ممکن است به روابط عاطفی و صمیمی علاقهمند باشند اما تمایل جنسی نداشته باشند.
جنسیت غیرتکاملی(Agender)
این اصطلاح در ال جی بی تی کیو پلاس به افرادی اطلاق میشود که خود را بدون جنسیت یا بدون هویت جنسیتی خاص میبینند. افراد ایجندر معمولاً هیچ هویتی مرتبط با مرد یا زن ندارند.
جنسیت مبهم(Bigender)
این اصطلاح در ال جی بی تی کیو پلاس به افراد با هویت جنسی بیجندر یا کسانی گفته میشود که خود را بهعنوان مرد، زن یا هر دو جنس شناسایی میکنند و میتوانند در موقعیتهای مختلف بین این هویتها حرکت کنند.
سازگاریپذیر(Two-Spirit)
این اصطلاح در ال جی بی تی کیو پلاس در فرهنگهای بومی آمریکایی به افرادی اطلاق میشود که هم ویژگیهای زنانه و هم مردانه دارند و معمولاً نقشهای اجتماعی خاصی در جامعههای خود ایفا میکنند.
دمیسکچوئال(Demisexual)
این اصطلاح در ال جی بی تی کیو پلاس به افراد دمیسکچوآل گفته میشود و تنها در صورتی به دیگران جذب میشوند که یک ارتباط عاطفی قوی و نزدیک با آنها برقرار کرده باشند. این نوع جذب عاطفی میتواند به شکل روابط عمیق و صمیمی باشد.
پانسکشوال(Pansexual)
این اصطلاح در ال جی بی تی کیو پلاس به افراد پانسکشوال یا کسانی اطلاق میشود که به افراد بدون توجه به جنسیت یا هویت جنسی آنها جذب میشوند. این افراد ممکن است به افراد مرد، زن، ترنس یا جنسیتهای غیرنظامی علاقهمند باشند.
فراجنسی(Genderqueer)
این اصطلاح در ال جی بی تی کیو پلاس به افرادی اشاره دارد که هویت جنسیتیشان خارج از دوگانههای مرد و زن است و میتوانند ویژگیهای هر دو جنس را در خود داشته باشند.
وضعیت سلامتی در جامعۀ ال جی بی تی کیو پلاس
افراد با این هویت با چالشها و خطرات بهداشتی منحصر به فردی روبرو هستند که ناشی از عوامل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مختلف است. در ادامه به بررسی سلامت جسمی و روانی افراد ال جی بی تی کیو پلاس بیماریهای مرتبط و خطرات بهداشتی آنها میپردازیم.
سلامت جسمی
سلامت جسمی افراد در جامعه LGBTQ+ به دلیل وجود چالشها و خطرات خاص، نیازمند توجه ویژهای است. این بخش به بررسی مشکلات بهداشتی، آمار و چالشهای مربوط به سلامت جسمی این جامعه میپردازد و بر اساس یافتههای علمی معتبر ارائه میشود.
بیماریهای مقاربتی (STIs)
بیماریهای مقاربتی یکی از بزرگترین نگرانیها دربارۀ افراد ال جی بی تی کیو پلاس است، بهویژه در بین مردان همجنسگرا و زنان ترنس. طبق گزارش سازمان جهانی بهداشت(WHO)، در سال 2019 مردان همجنسگرا و بایسکشوال حدود 69 درصد از موارد جدید HIV را در ایالات متحده تشکیل میدهند(WHO, 2021)
HIV/AIDS
HIV که بهطور خاص در جامعۀ همجنسگرایان شایع است، نه تنها تهدیدی برای سلامت جسمی افراد محسوب میشود بلکه میتواند به مشکلات روانی و اجتماعی نیز منجر شود. بهطور مثال طبق گزارش CDC در سال 2019، حدود 38,000 مورد جدید HIV در ایالات متحده ثبت شده که بیش از نیمی از آنها مربوط به مردان همجنسگرا و بایسکشوال بودند(CDC, 2020). در بسیاری از موارد عدم دسترسی به خدمات بهداشتی و ایجاد هنجارهای اجتماعی موجب تشدید این بحران میشود.
سوزاک و کلامیدیا
طبق مطالعهای که در مجلۀ بیماریهای عفونی منتشر شده نرخ ابتلا به سوزاک و کلامیدیا در میان مردان همجنسگرا بهطور خاص بالاست. این مطالعه نشان میدهد که مردان همجنسگرا تا 24 برابر بیشتر از مردان غیرهمجنسگرا به این عفونتها مبتلا میشوند(Khosropour et al., 2014).
بیماریهای قلبی
تحقیقات نشان میدهد که مردان همجنسگرا بهطور خاص در معرض خطر بالاتری برای ابتلا به بیماریهای قلبی قرار دارند. مطالعهای منتشر شده در American Journal of Public Health نشان داد که حدود 33 درصد از مردان همجنسگرا به بیماری قلبی مبتلا هستند، در حالی که این رقم در مردان غیرهمجنسگرا 20 درصد است(Meyer, 2010). این تفاوت میتواند به دلیل درد و رنجهای ناهوشیار طرحوارهها که باعث استرسهای اجتماعی میشود و همچنین به دلیل فشار مداوم به سیستم عصبی باشد که سلامت جسمی آنها را تحت تأثیر قرار میدهد.
چاقی و اختلالات متابولیک
نرخ چاقی نیز در جامعه LGBTQ+ بالاتر از میانگین جامعه عمومی است. مطالعهای در Journal of Obesity نشان میدهد که 30 درصد از مردان همجنسگرا و 27 درصد از زنان همجنسگرا به چاقی و پرخوری عصبی(راهکار جبران افراطی و اجتناب برای فرار از درد و رنج طرحوارههای ناسازگار) مبتلا هستند، که این آمار بالاتر از نرخ عمومی جامعه است(Brown et al., 2015).
دسترسی به خدمات بهداشتی
دسترسی به خدمات بهداشتی مناسب یکی از بزرگترین چالشها برای افراد ال جی بی تی کیو پلاس است. بسیاری از آنها به دلیل ترس و طرحوارههایی مثل انزوای اجتماعی بیگانگی در حوزۀ اول از مراجعه به پزشک خودداری میکنند. بهعنوان مثال طبق مطالعهای که در Health Affairs منتشر شده، حدود 20 درصد از افراد LGBTQ+ از دریافت خدمات بهداشتی به دلیل انزوای اجتماعی در برقراری ارتباط خودداری کردهاند. پس تقویت طرحوارۀ انزوای اجتماعی میتواند ال جی بی تی کیو پلاس را در سبک جبران برای افرادی که این طرحواره را دارند جذاب کند.
سلامت روان
درک رابطۀ پیچیده بین سلامت روان و هویت جنسی در جامعه ال جی بی تی کیو پلاس بهویژه تحت تأثیر طرحوارههای ناسازگار، مفاهیم شرطیسازی و تأثیر ظالمانۀ رسانهها میتواند به ما در شناخت چالشها و مشکلات این گروه کمک کند. این طرحوارهها به واسطۀ تبلیغات رسانهای و تربیت اشتباه والدین یا محیط اجتماعی ناسالم میتوانند تأثیرات عمیق و مهمی بر فرآیند شناسایی هویت جنسی، احساس خودپذیری و در نهایت سلامت روان افراد بگذارند تا افراد دچار سردرگمی نقش شده و بحران هویت باعث سوگیری آنها به هویتهای جنسی که مطابق با قوانین اخلاقی و دینی و پزشکی نیست شود. در این بخش با نگاهی دقیقتر به چگونگی تأثیر این طرحوارهها بر هویت افراد و سوگیری آنها به LGBTQ+ و سلامت روان میپردازیم.
طرحوارههای ناسازگار: تعریف و زمینهسازی
طرحوارههای ناسازگار به الگوهای هیجانی شناختی تکرارشوندۀ خود آسیبرسانی تلقی میشوند که در برابر تغییر مقاوم هستند و معمولاً در دوران کودکی و نوجوانی شکل میگیرند و میتوانند تأثیرات عمیقی بر روی زندگی فرد در بزرگسالی داشته باشند. این طرحوارهها ممکن است بهطور خاص به دلیل تجربیات منفی اجتماعی و فردی، مانند قضاوت، بریدگی و طرد، در افراد شکل گرفته و باعث جهتگیری آنها به هویت و شخصیتهای اشتباه در LGBTQ+ شود.
طرحوارۀ نقص و شرم
طرحوارۀ نقص: احساس ناتوانی و بیارزشی
طرحوارۀ نقص معمولاً به احساس ناتوانی و عدم ارزشمندی در فرد اشاره دارد(در افرادی که نقص و حقارت عضوی دارند یا از بیماری خاصی رنج میکشند بیشتر است). افرادی که با این طرحواره دست و پنجه نرم میکنند، ممکن است بهطور مداوم احساس کنند که از دیگران کمتر هستند یا نمیتوانند انتظارات جامعه را برآورده کنند. این احساس میتواند به دلایل مختلفی شکل بگیرد، از جمله:
- تجربههای منفی در دوران کودکی: این افراد ممکن است در دوران کودکی یا نوجوانی با نقد و قضاوتهای منفی از سوی خانواده، دوستان یا جامعه روبرو شوند. این تجربهها میتوانند به شکلگیری طرحوارۀ نقص منجر شوند و در مرحلۀ بازیابی هویت توسط نوجوانان به سردرگمی نقش دچار میشوند؛ در نهایت اگر گرایشی نظیر ال جی بی تی کیو پلاس بتواند برای مقابله و فرار از درد و رنج تغییری در فرد ایجاد کند او با هویتی جنسی از بحران هویت خود سر بیرون میآورد.
- تأثیرات اجتماعی: جامعه ممکن است ارزشهای خاصی را تعریف کند که در آن افراد ال جی بی تی کیو پلاس بهدلیل هویت جنسی خود، احساس نقص و بیارزشی را کاور کنند و افراد این گونه به این هویت گرایش پیدا کند.
این احساس نقص میتواند افراد را به سمت جستجوی هویتهای جدیدی سوق دهد؛ زیرا آنها ممکن است امیدوار باشند که با پذیرش هویت LGBTQ+ خود، بتوانند احساس بهتری دربارۀ خود پیدا کنند.
طرحوارۀ شرم: احساس گناه و ننگ اجتماعی
طرحوارۀ شرم به احساس گناه، ننگ و عدم پذیرش خود اشاره دارد. افرادی که این طرحواره را تجربه میکنند، ممکن است از نقصهای خود شرمنده باشند و به دلیل ترس از قضاوت یا طرد شدن، نتوانند هویت واقعی خود را بپذیرند(چون نیازهای پایۀ زندگی آنها ارضاء نشده و با کمبود ملاقات میکنند در نتیجه طرحوارهها و درد و رنجهایشان در آنها ایجاد و به حالت فعال در میآیند. برای احساس نکردن این درد و رنجها هم با راهکارهای مقابلهای اجتناب، تسلیم و جبران افراطی ممکن است به LGBTQ روی بیاورند). این احساسات میتوانند بهدلیل موارد زیر شکل بگیرند:
پاسخ منفی جامعه: افراد ممکن است به دلایل متعددی با ننگ اجتماعی و قضاوتهای منفی مواجه شوند. این قضاوتها میتوانند از سوی جامعه، خانواده یا حتی خود فرد ایجاد شوند. در برخی جوامع حتی اگر خانواده از کودک خود مراقبت کند خود اجتماع رسالتی برای ایجاد طرحواره دارد؛ مثلا در گذشته کشور خودمان ایران اگر فردی سر خود را کامل اصلاح میکرد و ورود در جمعی میکرد با تحقیر و سرزنش و تمسخر روبرو میشد و اینگونه طرحواره نقص و شرم برای او ایجاد میشود حال شما فرض کنید که فردی خود کچل نیست اما مشکلات دیگری نظیر بزرگی بینی یا صورت بد فرم یا دندانهای نامرتب دارد! آیا در امان خواهد ماند؟
- تجربههای طرد: افرادی که به دلیل تمایلات غلط جنسی خود از خانواده یا جامعه طرد میشوند، معمولاً احساس شرم و ننگ بیشتری دارند که میتواند آنها را از پذیرش هویت واقعیشان دور کند.(مادر گاهی حوصله داشته و به کودک خود محبت میکرده قربان صدقۀ او میرفته و گاهی نیز حوصله نداشته و او را طرد میکرده)
پیامدهای طرحوارههای نقص و شرم در هویت LGBTQ+
طرحوارههای نقص و شرم میتوانند به شکلهای مختلف بر فرآیند شناسایی هویت جنسی تأثیر بگذارند:
- پنهانکاری هویت: افرادی که با احساس نقص و شرم مواجهاند، معمولاً تمایلات جنسی غلط خود را پنهان میکنند. این پنهانکاری میتواند منجر به بروز اضطراب، افسردگی و دیگر مشکلات روانی شود. تحقیقات نشان میدهند که افراد ال جی بی تی کیو پلاس که این تمایلات و هویت خود را پنهان میکنند، 2.5 برابر بیشتر در معرض ابتلا به اختلالات روانی هستند(Meyer, 2003). پس پنهان کاری هویت خود میتواند LGBTQ+ را برای افرادی که نقص و شرم به همراه انزوای اجتماعی بیگانگی دارند در سبک تسلیم و اجتناب جذاب کند. در نتیجه این افراد غالبا دارای مشکلات روانی از جمله طرحوارۀ نقص و شرم هستند.
- خودکشی و افکار خودکشی: احساسات ناشی از طرحوارههای نقص و شرم میتوانند به افزایش افکار خودکشی منجر شوند. طبق آمارها، حدود 40 درصد از جوانان ال جی بی تی کیو پلاس در طول زندگی خود به افکار خودکشی فکر کردهاند(Kelleher et al., 2013). این آمار نشاندهندۀ اثرات منفی این طرحوارهها بر سلامت روان است.
- جستجوی پذیرش: در برخی موارد، افراد ممکن است برای جبران احساس نقص و شرم، به سمت پذیرش هویت LGBTQ+ حرکت کنند، اما این پذیرش معمولاً با چالشهای روانی زیادی همراه است. این افراد ممکن است احساس کنند که باید ثابت کنند که ارزشمند هستند و این ممکن است منجر به رفتارهای خطرناک یا مصرف مواد مخدر شود.
طرحوارههای حوزۀ اول بهعنوان عوامل کلیدی در شکلگیری هویت ال جی بی تی کیو پلاس در افراد عمل میکند. این طرحوارهها میتوانند احساسات منفی و چالشهای روانی قابل توجهی را به همراه داشته باشند و فرآیند پذیرش هویت واقعی را پیچیدهتر کنند. شناخت و مدیریت این طرحوارهها، بهویژه در فرآیند درمان افراد LGBTQ+، از اهمیت بالایی برخوردار است.
در آخر به برخی از آثار ساخته شده توسط شرکت های دیزنی و پیکسار اشاره میکنیم که در کنار تقویت و ایجاد طرحوارههای ناسازگار حوزۀ اول، پیامهای ایجاد کنندۀ گرایش LGBTQ+ را به افراد به صورت غیر مستقیم منتقل میکنند.
Moonlight (2016)
فیلم Moonlight داستان زندگی یک پسر سیاهپوست به نام «چایرون» را در سه مرحله مختلف زندگیاش روایت میکند. این فیلم به طور عمیق به کشمکشهای عاطفی، هویتی و اجتماعی او میپردازد، از جمله تأثیرات خانواده، جامعه و روابط عاشقانه.
چایرون: شخصیت اصلی که در مواجهه با فشارهای هویتی و اجتماعی قرار دارد. او به دلیل تمایلات غلط جنسیاش با طرد و بیتوجهی از سوی خانواده و همسالان مواجه است. این میتواند طرحوارههای «رهاشدگی بی ثباتی» و «نقص و شرم» را در بینندگان ایجاد یا تقویت کند.
مارسین (مددکار): او تنها کسی است که به چایرون عشق و حمایت واقعی را نشان میدهد. این رابطه میتواند به مخاطبان نشان دهد که محبت و پذیرش از سوی دیگران میتواند به انسانها در گذر از چالش های زندگی کمک کند. برای شما سؤال نشد که کمک به دیگران و دریافت محبت از امور پسندیده هست ولی چرا حتما باید در قالب ال جی بی تی کیو پلاس باشد؟
- عادیسازی و تأثیرات:
- نمایش واقعیتهای انسانی: فیلم Moonlight از طریق روایت زندگی چایرون و تجربههای عاطفی او، چالشهای انسانی عمیق و پیچیده را به تصویر میکشد. این نمایش واقعیت میتواند به کاهش ننگ اجتماعی به هویتهای LGBTQ+ کمک کند، چرا که بیننده را با داستانهایی آشنا میکند که احساس همدلی و شناخت را در او ایجاد میکند. بینندهای که خود طرحوارههای حوزۀ اول را مانند چاپرون و مارسین داشته باشد احتمالا با هویت این شخصیتها و سبک زندگی آنها همزادپنداری خواهد کرد و در نتیجه با چنین آثاری کمکم این موضوع در بین مخاطبان پذیرفته شده و فرهنگسازی میشود.
- پیامهای اجتماعی: فیلم بر ارتباطات عاطفی و نیاز به پذیرش تأکید میکند. این پیامها وقتی با هویت LGBTQ+ همراه میشوند میتوانند به عادیسازی روابط همجنسگرایانه به عنوان بخشی طبیعی از زندگی انسانی منجر شود و باعث شوند که بینندگان این روابط را نه به عنوان یک استثنا بلکه به عنوان بخشی از تنوع انسانی بپذیرند.
Spider-Man: Into the Spider-Verse (2018)
این انیمیشن داستان «مایلز مورالز» را روایت میکند که به عنوان «اسپایدر-من» جدید وارد دنیای ابرقهرمانان میشود و با نسخههای مختلف اسپایدرمنها از جهانهای دیگر ملاقات میکند.
مایلز مورالز: او نه تنها با مسؤولیتهای جدیدش مواجه است، بلکه باید با هویت و جامعه خود نیز سازگار شود. این انیمیشن میتواند به تقویت طرحوارههای «حوزۀ دگرجهتمندی» در بینندگان مانند پذیرشجویی جلبتوجه پاک کردن تصویر شاخصه، ایثار و اطاعت منجر شود.
گوئن استیسی: نمایندهای از تنوع هویتی، که نه تنها یک قهرمان است، بلکه در عین حال نمایشدهنده قدرت و آزادی در هویت خود است. مایلز مورالز تحت تأثیر طرحوارههای دیگر قهرمانها برای ارضای طرحوارههای حوزه چهارم خودش در تصمیمگیریها و ادامه مسیر زندگی خودش قرار میگیرد.
- عادیسازی و تأثیرات:
- تنوع شخصیتها: این انیمیشن با معرفی شخصیتهای مختلف و غیرمتعارف عادیسازی تنوع هویتی را به مخاطب منتقل میکند. وجود شخصیتهای مختلف در دنیای موازی و همراهی و سازگاری مایلز مورالز به بینندگان این احساس را میدهد که تنوع در هویتهای جنسی و فرهنگی هم واقعیتی طبیعی است و باید آن را پذیرفت.
- انیمیشن بر اهمیت پذیرش خود و دیگران تأکید میکند اما برایتان سؤال نیست که پذیرش خود در کنار دیگرانی که هر هویت و شخصیتی دارند اشتباه است؟ این نوع پیام میتواند به عادیسازی پذیرش هر نوع هویتی از قرار هویتهای LGBTQ+ در بین نوجوانان کمک کند و آنها را تشویق به پذیرش خود و دیگران کند.
inside out (2015)
در مورد شخصیتهای احساسی در انیمیشنInside Out (2015)، احساسات درون ذهن رایلی(شادی، غم، خشم، ترس، نفرت) نه کاملاً زن و نه کاملاً مرد هستند، بلکه ویژگیهایی مختلط دارند و از نظر ظاهری بهطور جنسیتی مشخص نشدهاند. اما بر خلاف این احساسات در ذهن والدین رایلی به وضوح دارای هویتهای جنسیتی سنتی هستند: در ذهن پدر، تمام احساسات مذکر و در ذهن مادر، تمام احساسات مؤنث هستند. این تفاوت میتواند به عنوان نقطهای برای تحلیل عمیقتر درباره هویتهای جنسی و جنسیتی در فیلم مورد بررسی قرار گیرد.
- مختلط بودن جنسیت احساسات رایلی:
احساسات رایلی، بر خلاف والدینش بهطور واضح به هویتهای جنسی سنتی مردانه یا زنانه وابسته نیستند. این میتواند به عادیسازی مفهوم جنسیت غیر دودویی(non-binary) یا حتی نمایانگر طیف متنوعتری از هویتهای جنسیتی باشد. احساساتی مانند شادی، غم و نفرت، هیچ جنسیت مشخصی ندارند و این واقعیت به نوعی نشاندهندۀ وجود انعطافپذیری در تعریف جنسیت و هویت است. در فرهنگهای متعارف، افراد به جنسیتها و نقشهای از پیش تعیینشده وابستهاند، اما این فیلم با نمایش این احساسات به شکل بدون جنسیت در ذهن رایلی، نشان میدهد که هویتهای عاطفی ممکن است به طور طبیعی محدود به نقشهای ال جی بی تی کیو پلاس باشد. - رایلی به عنوان نماینده دوران کودکی و انعطافپذیری هویت:
این انتخاب برای شخصیتهای احساسی رایلی ممکن است به این دلیل باشد که رایلی هنوز در مراحل اولیه رشد هویتی خود قرار دارد. این نمایانگر دوران کودکی است که در آن هویت جنسی و جنسیتی هنوز به طور کامل شکل نگرفته و باز و انعطافپذیر است اما آیا لزوما کودکی که کامل به سنین بلوغ خود رسیده همینطور است؟ به همین دلیل، احساسات او بدون محدودیتهای جنسیتی تجسم یافتهاند که میتواند نشاندهندۀ دوران پیش از تثبیت هویت جنسی به صورت اشتباه باشد. این موضوع به نوعی میتواند مخاطبان را به ناهوشیار به تأمل درباره نقش جنسیت در زندگی و رشد هویتی کودکان سوق دهد.
این تضاد ال جی بی تی کیو پلاس میتواند نوعی نقد پنهان به نقشهای سنتی جنسیتی باشد. این میتواند نشاندهندۀ فشارهای اجتماعی برای پذیرش نقشهای سنتی و دوگانهای باشد که افراد بالغ معمولاً با آن مواجه میشوند. در مقابل، کودکان از این فشارها آزادتر هستند و میتوانند بدون مرزبندیهای سخت به کشف هویتهای خود بپردازند. همچنین این انیمیشن دکمۀ طرحوارههای محرومیت عاطفی هیجانی و رهاشدگی بیثباتی را در افراد زده و همانطور که توضیح دادیم باعث تشدید تمایل به روی آوردن به +LGBTQ میشود.
عادیسازی هویتهای جنسیتی متنوع و LGBTQ+:
- هویتهای جنسیتی غیر دودویی:
انتخاب پیکسار و دیزنی برای ایجاد احساساتی با ویژگیهای مختلط جنسی ال جی بی تی کیو پلاس در رایلی میتواند به عادیسازی هویتهای غیر دودویی کمک کند. این نمایش، به نوعی پذیرش انعطافپذیری در هویت جنسی را ترویج میکند، که برای کودکان و نوجوانانی که در جستجوی هویت خود هستند پیامی به ظاهر مثبت و دلگرمکننده اما در واقعیت بسیار خطرناک است. حتی این پیام میتواند به افرادی که با هویتهای غیرسنتی یا ال جی بی تی کیو پلاس همذاتپنداری میکنند، کمک کند(تأیید گرایش آنها) که احساسات و هویتهای خود را طبیعی و معتبر بدانند. - این نوع نمایش با عادیسازی ال جی بی تی کیو پلاس به مخاطب نشان میدهد که هویت جنسیتی نباید به کلیشهها محدود شود و انعطافپذیری بیشتری در تعریف و تجربه هویت وجود دارد. همچنین ممکن است این تقابل نشانگر تغییرات نسلی در نگرش نسبت به جنسیت باشد؛ جایی که نسل جوانتر مانند رایلی، هویتهایی با انعطاف بیشتر و آزادی بیشتر در انتخاب تجربه میکنند. و این یعنی نسلهای قبلی ما محدودتر و مجبورتر بوده و ما در زمان حال از آزادی بیشتری برخورداریم. به نظر شما اسم این امر آزادی است؟ از چه زمانی تا به حال یک اختلال هیجانی شناختی که به ترجیحات ما به صورت ناهوشیار جهت میدهد آزادی نامگذاری شده؟
منابع:
World Health Organization (WHO). (2021). “HIV/AIDS Fact Sheet.” WHO HIV Facts.
Centers for Disease Control and Prevention (CDC). (2020). “HIV Surveillance Report, 2019.” CDC HIV Surveillance.
Khosropour, C. M., et al. (2014). “High Prevalence of Chlamydia and Gonorrhea Among Men Who Have Sex With Men.” Infectious Diseases Society of America. Infectious Diseases Journal.
Meyer, I. H. (2010). “Prejudice, Social Stress, and Mental Health in Gay Men.” American Journal of Public Health, 100(3), 465-472. AJPH.
Brown, T. H., et al. (2015). “The Relationship Between Sexual Orientation and Obesity Among U.S. Adults.” Journal of Obesity, 2015. Journal of Obesity.
Meyer, I. H. (2003). “Prejudice, Social Stress, and Mental Health in Gay Men.” American Psychologist, 58(5), 300-311. American Psychologist.
Kelleher, I., et al. (2013). “Self-harm and suicidal behavior in the 2007 National Longitudinal Study of Adolescent Health.” The Lancet Psychiatry, 2(6), 552-556. The
/201/201
دیدگاهتان را بنویسید