جستجو برای:
سبد خرید 0
  • خانه
  • سرویس‌های سایت
    • دشمن‌شناسی
    • رسانه و روحانیت
    • بازی‌های ویدیویی
    • رسانه‌های شرقی
    • سینما و تلویزیون غرب
    • سینما و تلویزیون ایران
    • رسانه و روانشناسی
    • فناوری‌های نوین
    • نقد موسیقی
    • سیاست و دشمن‌شناسی
    • تحولات منطقه
    • اقتصاد و دشمن‌شناسی
  • دسته‌بندی ساختاری
    • خبر
    • گزارش‌
    • گفتگو
    • معرفی کتاب
    • مقاله‌
    • یادداشت
  • فروشگاه
    • دوره‌ها
      • دوره زن و رسانه
      • دوره جامع ژورنالیسم
      • دوره مستندسازی با موبایل
      • دوره درسگفتار غرب‌شناسی
      • دوره رسانه و جنگ شناختی
      • دوره 0 تا 100 پریمیر
      • دوره آموزش عکاسی و تصویربرداری
      • دوره آموزش فتوشاپ
      • دوره آموزشی سواد رسانه
    • کتاب‌ها
  • دربارۀ استاد فرج‌نژاد
    • زندگینامۀ استاد فرج‌نژاد
  • رویدادها
  • تماس با ما
  • ثبت‌نام همایش دشمن‌شناسی
ورود
[suncode_otp_login_form]

گذرواژه خود را فراموش کرده اید؟

ارسال مجدد کد یکبار مصرف (00:20)

عضویت
[suncode_otp_registration_form]

ارسال مجدد کد یکبار مصرف (00:20)
سایت استاد فرج نژاد
شروع کنید
0
آخرین اطلاعیه ها
لطفا برای نمایش اطلاعیه ها وارد شوید
  • خانه
  • سرویس‌های سایت
    • دشمن‌شناسی
    • رسانه و روحانیت
    • بازی‌های ویدیویی
    • رسانه‌های شرقی
    • سینما و تلویزیون غرب
    • سینما و تلویزیون ایران
    • رسانه و روانشناسی
    • فناوری‌های نوین
    • نقد موسیقی
    • سیاست و دشمن‌شناسی
    • تحولات منطقه
    • اقتصاد و دشمن‌شناسی
  • دسته‌بندی ساختاری
    • خبر
    • گزارش‌
    • گفتگو
    • معرفی کتاب
    • مقاله‌
    • یادداشت
  • فروشگاه
    • دوره‌ها
      • دوره زن و رسانه
      • دوره جامع ژورنالیسم
      • دوره مستندسازی با موبایل
      • دوره درسگفتار غرب‌شناسی
      • دوره رسانه و جنگ شناختی
      • دوره 0 تا 100 پریمیر
      • دوره آموزش عکاسی و تصویربرداری
      • دوره آموزش فتوشاپ
      • دوره آموزشی سواد رسانه
    • کتاب‌ها
  • دربارۀ استاد فرج‌نژاد
    • زندگینامۀ استاد فرج‌نژاد
  • رویدادها
  • تماس با ما
  • ثبت‌نام همایش دشمن‌شناسی
  • خانه
  • سرویس‌های سایت
    • دشمن‌شناسی
    • رسانه و روحانیت
    • بازی‌های ویدیویی
    • رسانه‌های شرقی
    • سینما و تلویزیون غرب
    • سینما و تلویزیون ایران
    • رسانه و روانشناسی
    • فناوری‌های نوین
    • نقد موسیقی
    • سیاست و دشمن‌شناسی
    • تحولات منطقه
    • اقتصاد و دشمن‌شناسی
  • دسته‌بندی ساختاری
    • خبر
    • گزارش‌
    • گفتگو
    • معرفی کتاب
    • مقاله‌
    • یادداشت
  • فروشگاه
    • دوره‌ها
      • دوره زن و رسانه
      • دوره جامع ژورنالیسم
      • دوره مستندسازی با موبایل
      • دوره درسگفتار غرب‌شناسی
      • دوره رسانه و جنگ شناختی
      • دوره 0 تا 100 پریمیر
      • دوره آموزش عکاسی و تصویربرداری
      • دوره آموزش فتوشاپ
      • دوره آموزشی سواد رسانه
    • کتاب‌ها
  • دربارۀ استاد فرج‌نژاد
    • زندگینامۀ استاد فرج‌نژاد
  • رویدادها
  • تماس با ما
  • ثبت‌نام همایش دشمن‌شناسی
شروع کنید

وبلاگ

موسسه فرهنگی رسانه‌ای استاد محمدحسین فرج نژاد > مطالب سایت > دسته‌بندی ساختاری > یادداشت > آسیب پذیری نسبت به ضرر و بیماری از دلشوره تا فاجعه سازی | قسمت سیزدهم

آسیب پذیری نسبت به ضرر و بیماری از دلشوره تا فاجعه سازی | قسمت سیزدهم

1403-08-09
دربارۀ استاد فرج‌نژاد، دسته‌بندی ساختاری، رسانه و روانشناسی، سرویس‌های سایت، مطالب سایت، یادداشت
آسیب پذیری

طرحوارۀ آسیب‌پذیری نسبت به ضرر و بیماری باوری ناسازگار است که در آن افراد دائماً احساس می‌کنند در معرض خطرات بزرگ و غیرمنتظره قرار دارند. این طرحواره معمولاً ریشه در تجربیات اولیۀ زندگی دارد؛ خصوصاً در محیط‌هایی که کودک در معرض شرایطی ناامن یا آشفته قرار گرفته است. با این حال برای درک کامل‌تر این طرحواره باید روند پیچیده‌تری از جمله عوامل عصبی‌شناختی، ژنتیک، اپی‌ژنتیک و تأثیرات رسانه‌های مدرن را مد نظر قرار داد.

طرحوارۀ آسیب پذیری نسبت به ضرر و بیماری

طرحوارۀ آسیب پذیری نسبت به ضرر و بیماری در نتیجۀ طرحواره‌های حوزۀ اول شکل می‌گیرد؛ به خصوص زمانی که والدین رفتارهای ناپایدار و ناآرامی را به نمایش می‌گذارند و محیط را به گونه‌ای نشان می‌دهند که ناامن و غیرقابل‌پیش‌بینی به نظر می‌رسد. این موارد به احتمال زیاد منجر به شکل‌گیری طرحوارۀ آسیب پذیری نسبت به ضرر و بیماری می‌شود. ضرر در این طرحواره می‌تواند جسمی، جانی یا مالی باشد. افرادی که این طرحواره را دارند احساس می‌کنند اگر حواسشان نباشد ممکن است حوادث بد و ناگواری رخ دهد. آن‌ها معمولاً هم برای خودشان و هم برای دیگران تمایل به فاجعه‌سازی یا فاجعه‌پردازی دارند.

فرمول آسیب پذیری نسبت به ضرر و بیماری به این شکل است که افراد دارای این طرحواره احتمال وقوع خطری را بیش از حد واقعی برآورد می‌کنند؛ یعنی بیش برآورد‌سازی اشتباه دارند. اگر نیم‌درصد احتمال رخداد حادثه‌ای وجود داشته باشد، این افراد ممکن است آن را ۸۰ تا ۱۰۰درصد ارزیابی کنند. به‌عنوان مثال اگر احتمال سقوط هواپیما یک درصد باشد آن‌ها آن را ۸۰درصد در نظر می‌گیرند و همین مسأله منجر به ترس از پرواز در آن‌ها می‌شود.

ویژگی دیگر آسیب پذیری نسبت به ضرر و بیماری این است که افراد علاوه بر اینکه خطرات را بیش برآوردسازی اشتباه می‌کنند، توانایی خود یا دیگران را در مقابله با آن‌ها کمتر از حد واقعی ارزیابی کرده و احساس می‌کنند که توان کافی برای مقابله با چالش‌ها را ندارند یا بر این باورند که فرزند یا مادرشان نیز از چنین توانایی‌هایی برخوردار نیست.

علل و پدیدایی

طرحوارۀ آسیب پذیری نسبت به ضرر و بیماری معمولاً از ترکیب عوامل ژنتیکی و محیطی شکل می‌گیرد و از تجربیات منفی دوران کودکی و نوجوانی سرچشمه می‌گیرد. کودکی که در محیطی پر از ترس از آسیب یا بیماری رشد کرده است بیشتر مستعد شکل‌گیری این طرحواره است. عواملی که در ایجاد این طرحواره نقش دارند، عبارتند از؛

  • تجربه‌ی بیماری‌های جدی در دوران کودکی: کودکانی که خود یا اعضای خانواده‌شان دچار بیماری‌های جدی شده‌اند، ممکن است به این باور برسند که دنیا مکانی خطرناک و پر از تهدید برای سلامت آن‌هاست.
  • والدین بیش از حد نگران یا محافظت‌کننده: والدینی که بیش از حد مراقب و نگران سلامت کودک هستند و او را از تجربیات روزمره منع می‌کنند به او می‌آموزند که جهان پر از تهدیدات و خطرات است.
  • داشتن والدین مضطرب: کودکی که والدینش دائماً از خطرات بیماری یا مشکلات مالی صحبت می‌کنند، ممکن است باور کند که هر لحظه ممکن است خطری رخ دهد و باید همواره مراقب باشد.

نشانه‌های شناختی، هیجانی و رفتاری

طرحوارۀ آسیب پذیری نسبت به ضرر و بیماری دارای سه مؤلفه‌ی اصلی است:

  • شناختی: افراد دارای این طرحواره باور دارند که به‌طور مداوم در معرض خطر هستند و ممکن است هر لحظه اتفاقی بد رخ دهد. این باورها می‌تواند شامل ترس‌های غیرمنطقی از بیماری‌های جسمانی، مشکلات مالی یا حوادث طبیعی باشد.
  • هیجانی: این طرحواره منجر به احساس ترس، اضطراب و نگرانی مداوم می‌شود. افراد ممکن است به شدت نسبت به هر نشانۀ جسمانی یا محیطی کوچکی واکنش نشان دهند و تصور کنند که دچار بیماری یا اتفاقی خطرناک شده‌اند.
  • رفتاری: رفتارهایی که در پاسخ به این طرحواره بروز می‌کنند معمولاً شامل اجتناب، تسلیم و جبران افراطی نسبت به موقعیت‌های احتمالی تداعی‌کنندۀ صورت‌های ایجاد این طرحواره است. مثل انجام مداوم معاینات پزشکی و حتی کنترل بیش از حد محیط زندگی برای کاهش اضطراب.

سبک‌های مقابله‌ای رفتاری برای احساس نکردن درد و رنج طرحوارۀ آسیب پذیری نسبت به ضرر و بیماری؛

تسلیم

سبک تسلیم در طرحوارۀ آسیب پذیری نسبت به ضرر و بیماری به این معناست که فرد به جای مقابله یا تغییر دیدگاه تسلیم نگرانی‌ها و ترس‌های خود می‌شود و مدام احتمال وقوع حوادث را در ذهن خود با بیش برآوردسازی اشتباه بزرگ می‌کند. افرادی که در سبک تسلیم آسیب پذیری هستند همیشه بدترین سناریوی ممکن را برای خود یا عزیزانشان در نظر می‌گیرند. همچنین افرادی که در سبک تسلیم طرحوارۀ آسیب پذیری هستند جذب کسانی می‌شوند که به‌طور ناخودآگاه نگرانی‌های درونی آن‌ها را تأیید یا تقویت کنند.

1. افراد کنترل‌گر و حمایت‌کننده افراطی: افرادی که بیش از حد مراقب و کنترل‌کننده هستند به‌طور ناخودآگاه حس آسیب‌پذیری این افراد را تقویت و تأیید می‌کنند و نیاز به ایمنی و محافظت را برایشان فراهم می‌سازند. افرادی که طرحوارۀ آسیب پذیری را دارند با حضور چنین افرادی احساس امنیت بیشتری می‌کنند و گمان می‌برند که در صورت مواجهه با خطر این افراد از آن‌ها محافظت خواهند کرد؛ در نتیجه این اشخاص برایشان جذاب شده و احساس می‌کنند که این‌ها با جنم و با جربزه هستند.

2. افراد بدبین یا فاجعه‌آفرین: فرد تسلیم در طرحوارۀ آسیب پذیری جذب کسانی می‌شود که خود نیز نگرانی‌ها و دیدگاه‌های بدبینانه داشته و این مسأله صورت‌های ذهنی افراد دارای این طرحوارۀ را تأیید می‌کند. چنین افرادی همواره از احتمال وقوع بدترین حوادث صحبت می‌کنند یا شرایط را اغراق‌آمیز می‌بینند که با طرحوارۀ آسیب پذیری هم‌خوانی دارد و نگرانی‌های فرد را تأیید و تشدید می‌کند.

3. محیط‌های پرریسک و پرتنش: این افراد گاهی جذب محیط‌ها یا شرایطی می‌شوند که به‌طور ناخودآگاه ترس‌ها و نگرانی‌هایشان را فعال می‌کند. مثلاً محیط‌های کاری یا خانوادگی پرتنش که در آن احتمال مشکلات وجود دارد به آن‌ها احساسی از توجه به خطرها و تطابق با طرحواره‌هایشان می‌دهد.

4. اطلاعات و محتوای مرتبط با خطرات و بیماری‌ها: این افراد معمولاً جذب محتوای رسانه‌ای یا خبری می‌شوند که در مورد خطرات، حوادث، بیماری‌ها و بلایای طبیعی صحبت می‌کند. آن‌ها از این طریق به‌نوعی طرحوارۀ خود را تأیید و نگرانی‌های خود را تقویت می‌کنند.

در واقع جذابیت این موارد برای افراد با طرحوارۀ آسیب پذیری این است که آن‌ها با همراهی با افرادی که ترس‌ها و نگرانی‌هایشان را تقویت می‌کنند یا با حضور در محیط‌های پرریسک، ناخودآگاه طرحوارۀ خود را فعال و حفظ می‌کنند، به‌گونه‌ای که احساس می‌کنند این نگرانی‌ها واقعی و موجه است.

در این سبک، افراد ممکن است به تفکر جادویی دچار شوند؛ به این معنا که باوری غیرمنطقی در آن‌ها شکل می‌گیرد که اگر راجع به مسأله‌ای فکر بد کنند یا نگرانی درونی داشته باشند حتماً آن فکر تمام روز یا حتی هفته‌شان را خراب خواهد کرد؛ مثلا با خودش فکر می‌کند اگر من شنبه‌ام خراب شود کل هفته‌ام خراب خواهد شد. آن‌ها احساس می‌کنند که کارما یا نیروهای کائنات آن‌ها را جریمه خواهند کرد و در نتیجه درگیر چرخۀ بی‌پایانی از نگرانی و ترس می‌شوند. این افراد ممکن است به اشتباه فکر کنند که داشتن نگرانی دلیل کافی برای وقوع حوادث بد است و این نگرانی آن‌ها را در دام تسلیم قرار می‌دهد.

اجتناب
سبک اجتناب در طرحوارۀ آسیب پذیری به این صورت است که فرد به دلیل تجربۀ اضطراب شدید تلاش می‌کند از موقعیت‌ها یا شرایطی که احتمالاً باعث ترس و نگرانی‌اش می‌شود به‌کلی دوری کند. این افراد معمولاً محدودیت‌هایی برای خود ایجاد می‌کنند تا هرگز با این وضعیت‌ها مواجه نشوند.

برای مثال فردی که ترس شدید از هواپیما دارد نه‌تنها از سفرهای هوایی اجتناب می‌کند بلکه ممکن است حتی از صحبت یا فکر کردن در مورد سفرهای هوایی هم دوری کند یا اگر نگرانی‌های شدیدی دربارۀ سلامت دارد از حضور در اماکن عمومی و شلوغ اجتناب می‌کند تا احتمال بیماری و آسیب را کاهش دهد. چنین اجتنابی به مرور باعث می‌شود دامنۀ فعالیت‌ها و تجارب فرد به‌شدت محدود شود تا حدی که شاید از خانه بیرون نرود یا ارتباطات اجتماعی‌اش را به‌کلی کاهش دهد.

این سبک مقابله‌ای به مرور زمان باعث تقویت طرحوارۀ آسیب پذیری می‌شود؛ زیرا فرد هرگز به خودش فرصت نمی‌دهد تا متوجه شود که بسیاری از این ترس‌ها احتمال کمی دارند یا اغراق‌شده هستند.

جبران

در سبک جبران طرحوارۀ آسیب پذیری افراد ممکن است به دو شکل متفاوت واکنش نشان دهند(دو نوع جبران داریم)؛

1. شجاع‌نمایی بی‌محابا: این افراد که ممکن است تا دوران نوجوانی احساس ترس زیادی داشتند ناگهان در جوانی یا بزرگسالی به شجاعانی بی‌مهار تبدیل می‌شوند. این تغییر ناگهانی به نوعی واکنش به احساس آسیب پذیری است. به عنوان مثال فردی که پیش‌تر بسیار محتاط و محافظه‌کار بود ممکن است ناگهان به فعالیت‌های پرریسکی مانند خرید موتورسیکلت‌های سریع یا شرکت در شرط‌بندی‌های بزرگ دست بزند صرفاً برای اینکه به خود و دیگران نشان دهد که دیگر آن آدم ترسو نیست(با بیش برآوردسازی اشتباه دست به این رفتار اشتباه می‌زنند).

این رفتارها معمولاً بدون ارزیابی خطرات واقعی انجام می‌شود و در نهایت ممکن است به مشکلاتی نظیر بدهی‌های مالی، آسیب‌های جسمی یا حتی بحران‌های روانی منجر شود(این افراد خیلی کار دست خودشان می‌دهند).

2. استفاده از تفکر جادویی: برخی افراد در جبران به تفکرات جادویی یا افکار مجیکال روی می‌آورند. در این حالت فرد با تفکر مجیکال بر این باور است که تا زمانی که به خطرات فکر نکند یا نیازی به احتیاط‌های منطقی نداشته باشد، هیچ آسیبی به او نمی‌رسد در نتیجه همۀ عوامل تأثیرگذار و متغیرهای واقعی را نادیده گرفته و یا بیش از حد به آن‌ها اعتنا می‌کند. این باور می‌تواند باعث شود که فرد بدون رعایت نکات ایمنی یا اصول اولیه زندگی به نوعی بی‌خیالی برسد(کلا روی دندۀ خلاص یا دندۀ یک حرکت می‌کنند).

این رویکرد نه تنها فرد را در معرض خطر قرار می‌دهد بلکه ممکن است در درازمدت اضطراب‌های ناپایدار و ناخودآگاه را تقویت کند زیرا خطرات واقعی به سادگی نادیده گرفته می‌شوند و فرد در برابر مشکلات واقعی و غیرمنتظره بی‌پناه می‌ماند. فرق تفکر مجیکال در تسلیم با جبران این است که در جبران کلا همه چیز را صفر و صدی می‌بیند اما در تسلیم صفر و صدی نیست.

 

تأثیرات عصبی‌شناختی و فعالیت مغزی

از دیدگاه عصبی‌شناختی این طرحواره‌ها با مناطق خاصی از مغز که در پردازش ترس و خطر نقش دارند در ارتباط است. تحقیقات نشان می‌دهد که آمیگدال، مرکز اصلی پردازش احساسات و واکنش‌های ترس بوده و در افرادی که این طرحواره را دارند علاوه بر عملکردی بیش‌فعالانه اندازۀ بزرگ‌تری نیز دارد. این واکنش شدید در برابر تهدیدات محیطی موجب می‌شود فرد همواره در وضعیت هشدار و آماده‌باش به‌سر ببرد.

در این وضعیت قشر پیش‌پیشانی(Prefrontal cortex) که مسؤول تنظیم و مهار احساسات است عملکرد مناسبی در کنترل آمیگدال از خود نشان نمی‌دهد. این نقص در پردازش شناختی می‌تواند توضیح دهد که چرا افراد با طرحوارۀ آسیب پذیری نسبت به ضرر و بیماری خطرات را اشتباه بیش‌ برآوردسازی می‌کنند و توانایی خود یا دیگران را در مواجهه با این خطرات کم‌تر از واقعیت می‌بینند.

مطالعه‌ای توسط Smith et al. (2022) نشان داد که ۶۵٪ از افراد با طرحوارۀ آسیب پذیری نسبت به ضرر و بیماری فعالیت بیش‌ازحد آمیگدال را تجربه می‌کنند که موجب افزایش حساسیت به تهدیدهای محیطی و سردرگمی در هویت و باورها می‌شود. این مطالعه با استفاده از اسکن‌های fMRI نشان داد که این افراد در مقایسه با گروه کنترل، ۴۰٪ پاسخ‌های بیشتر به محرک‌های تهدیدآمیز نشان می‌دهند(Smith et al. 455).

تأثیرات ژنتیک و اپی‌ژنتیک

در زمینۀ ژنتیک تحقیقات نشان داده‌ که برخی افراد با گرایش ذاتی به اضطراب و احتیاط به دنیا می‌آیند. ژن‌های مرتبط با سیستم‌های سروتونین و دوپامین در مغز می‌توانند در بروز یا تشدید اضطراب و حساسیت به خطر مؤثر باشند. در اینجا «ذاتی» به معنای ویژگی‌های ژنتیکی یا پیش‌زمینه‌های بیولوژیکی است که فرد با آن‌ها به دنیا می‌آید و ممکن است او را مستعد رفتارها یا احساسات خاصی مانند اضطراب و احتیاط کند. این ویژگی‌ها در اثر ترکیب ژن‌ها و سیستم‌های عصبی در مغز به وجود می‌آیند. بنابراین ذاتی بودن در اینجا به معنای تمایلی ارثی است نه اینکه ویژگی مورد نظر حتماً به طور کامل و تغییرناپذیر در همه افراد بروز کند یا قابل تغییر نباشد.

در واقع این نوع گرایش‌ها با محیط و تجربه‌های فرد نیز تعامل دارند و تحت تأثیر تربیت و شرایط زندگی هم قرار می‌گیرند.

مطالعه‌ای در سال ۲۰۱۹ توسط Goldstein & Campbell نشان داد که افراد دارای آلل کوتاه ژنی(SLC6A4) ۵۰٪ بیشتر در معرض خطر ابتلا به اضطراب فراگیر قرار دارند. این یافته‌ها در افرادی که سابقۀ خانوادگی اضطراب دارند، معتبرتر است و نشان می‌دهد که ژن‌ها می‌توانند به‌صورت مستقیم بر روند شکل‌گیری طرحواره‌های حوزۀ دوم تأثیر بگذارند.

همچنین طبق مطالعه‌ای که توسط Jones et al. (2021) منتشر شد، کودکانی که در محیط‌های پراسترس و ناآرام بزرگ می‌شوند، ۳۵٪ بیشتر احتمال دارد که تغییرات اپی‌ژنتیکی در ژن‌های مربوط به استرس(مانند ژن NR3C1) را تجربه کنند. این تغییرات موجب افزایش حساسیت به اضطراب در آینده می‌شوند و می‌توانند زمینه‌ساز شکل‌گیری طرحوارۀ آسیب پذیری باشند(Goldstein & Campbell, 2019).

علاوه بر این عوامل اپی‌ژنتیک نیز نقش اساسی در شکل‌گیری و تقویت این طرحواره ایفا می‌کنند. تجربه‌های دوران کودکی مانند سوءاستفاده یا قرار گرفتن در معرض استرس شدید می‌تواند تغییراتی در ژن‌های مرتبط با سیستم استرس ایجاد کند و حساسیت به اضطراب و نگرانی را در فرد افزایش دهد. برای مثال کودکانی که در محیط‌های پرتنش بزرگ می‌شوند(محیط‌های پرتنش از عوامل ایجاد طرحوارۀ آسیب پذیری است) حتی اگر ژن اضطراب را نداشته باشند ممکن است به دلیل تغییرات اپی‌ژنتیکی به‌مرور مستعد اضطراب شوند.

اپی‌ژنتیک در بیان ژن‌ها اشاره دارد که توسط عوامل محیطی مانند تجربه‌های دوران کودکی، استرس یا آسیب‌های روانی ایجاد می‌شود بدون اینکه ساختار اصلی ژن‌ها تغییر کند. این تغییرات به‌واسطۀ فرآیندهای بیوشیمیایی مانند متیلاسیون روی ژن‌ها تأثیر می‌گذارد و می‌تواند باعث افزایش حساسیت به اضطراب شود. به عبارتی حتی اگر فرد ژن اضطراب نداشته باشد تجربه‌های خاص محیطی می‌توانند از طریق مکانیسم‌های اپی‌ژنتیکی باعث بروز و تقویت اضطراب شده تا خود این تأثیر نیز فرد را مستعد مبتلا شدن به طرحوارۀ آسیب پذیری کند.

به‌عبارت‌دیگر در حالی که ژنتیک نشان می‌دهد چه ژن‌هایی در فرد وجود دارد، اپی‌ژنتیک تعیین می‌کند که کدام ژن‌ها و در چه زمانی و شرایطی فعال یا غیرفعال باشند؛ بنابراین تغییرات اپی‌ژنتیکی در پاسخ به محیط، سبک زندگی یا تجربه‌های فرد رخ می‌دهند و باعث تنظیم رفتار ژن‌ها می‌شوند نه تغییر خود ژن‌ها. مثلاً اگر فردی در کودکی تحت استرس زیادی قرار بگیرد ممکن است ژن‌های مرتبط با پاسخ استرسی او به دلیل تغییرات اپی‌ژنتیکی بیشتر فعال شوند و این می‌تواند باعث افزایش حساسیت به اضطراب در آینده شود حتی بدون تغییر در ساختار DNA.

برخی تغییرات اپی‌ژنتیکی(استعداد ابتلاء به طرحوارۀ آسیب پذیری با توجه به رفتار ژن‌ها) می‌توانند به نسل بعد منتقل شوند، هرچند این انتقال همیشه اتفاق نمی‌افتد و به نوع تغییرات و شرایط بستگی دارد. در این فرآیند تغییرات اپی‌ژنتیکی روی DNA، مانند متیلاسیون یا تغییرات در ساختار هیستون‌ها، در سلول‌های تولید مثلی(تخمک یا اسپرم) اتفاق می‌افتند و در زمان لقاح به جنین منتقل می‌شوند.

مثلاً اگر فردی تجربه‌های شدیدی از استرس یا سوءتغذیه داشته باشد، این عوامل می‌توانند الگوهای اپی‌ژنتیکی مرتبط با ژن‌های خاصی را تغییر دهند. در صورت تأثیر این تغییرات روی سلول‌های جنسی، احتمال دارد که نسل بعد نیز آن‌ها را به ارث ببرد.

تحقیقات نشان داده‌اند که در برخی موارد أثر تغییرات اپی‌ژنتیکی در محیط نامطلوب می‌تواند تا چند نسل باقی بماند و افراد را به بیماری‌ها یا رفتارهای خاصی مستعدتر کند، حتی اگر در همان شرایط سخت زندگی نکرده باشند. این مکانیسم نوعی حافظه بیولوژیکی محسوب می‌شود که از طریق اپی‌ژنتیک منتقل شده و به نسل‌های آینده نیز امکان می‌دهد با محیط خود تطبیق پیدا کنند. توجه شما را به مثالی جذاب در این مورد جلب می‌کنم؛

تجربه قحطی هلند: در مطالعه‌ای که توسط Heijmans et al انجام شد نشان داده شد که افراد متولد شده در دوران قحطی هلند در جنگ جهانی دوم دچار تغییرات اپی‌ژنتیکی در ژن‌های مرتبط با متابولیسم شدند. این تغییرات به فرزندان و نوه‌های آن‌ها منتقل شد و آن‌ها را به بیماری‌های قلبی و متابولیک مستعد کرد. این مطالعه نشان‌دهنده این است که تجربیات نامطلوب والدین می‌تواند حساسیت به مشکلات سلامتی و اضطراب‌ آسیب پذیری را در نسل‌های بعدی افزایش دهد(Heijmans et al., 2008).

تجربه قحطی هلند به‌عنوان نمونۀ بارزی از تأثیرات اپی‌ژنتیکی بر سلامت نسل‌های بعدی، ارتباط مستقیمی با مفهوم طرحواره آسیب‌پذیری نسبت به ضرر و بیماری دارد.
  • تجربه‌های سخت و تأثیر آن‌ها: کسانی که در دوران قحطی هلند زندگی کرده‌اند نه تنها به‌طور مستقیم با کمبود غذا و رنج مواجه شدند بلکه این تجربیات بر احساسات و نگرش‌های آن‌ها نسبت به سلامتی تأثیر گذاشت. این نوع تجربیات می‌تواند احساس ضعف و آسیب پذیری در برابر ضرر و بیماری را در افراد به وجود آورد. در طول قحطی بدن افراد تحت استرس‌های شدید قرار می‌گیرد. این استرس می‌تواند باعث ترشح هورمون‌هایی مانند کورتیزول شود که به‌طور مستقیم روی ژن‌ها و عملکرد سلول‌ها تأثیر می‌گذارد. به مرور زمان این تغییرات می‌توانند منجر به تغییرات اپی‌ژنتیکی شوند، مانند متیلاسیون DNA که بر روی فعالیت ژن‌ها تأثیر می‌گذارد و بدن فرد در ادامۀ زندگی خود را با شرایط تطبیق داده و به صورت غیرارادی در مواجهه با عواملی که آسیب پذیری او را بر انگیخته می‌کنند بیشتر و شدیدتر واکنش(ترشح کورتیزول و آدرنالین) نشان می‌دهد.
  • تغییرات ژنتیکی: تحقیقات نشان داده‌اند که این تجربیات می‌تواند تغییراتی در DNA افراد ایجاد کند که به نسل‌های بعدی نیز منتقل می‌شود. به‌ عنوان مثال افرادی که تحت فشار و استرس‌های شدید قرار گرفته‌اند ممکن است در آینده مستعد بیماری‌های قلبی و متابولیک شوند، حتی اگر فرزندان آن‌ها چنین تجربه‌هایی نداشته باشند.
  • احساس نگرانی و ترس: افرادی که تحت تأثیر این تجربیات قرار گرفته‌اند، ممکن است بیشتر از دیگران نگران سلامت خود و عزیزانشان باشند. این نگرانی‌ها می‌تواند به طرحوارۀ آسیب پذیری منجر شود به‌گونه‌ای که فرد همیشه احساس کند ممکن است به بیماری مبتلا شود یا در معرض خطر باشد. در نتیجه احساساتی مانند ترس اضطراب و نگرانی که از تجربه قحطی ناشی می‌شوند می‌توانند به نسل‌های بعدی منتقل شوند. به‌طور مثال والدینی که تجربه قحطی داشته‌اند ممکن است به‌طور ناخودآگاه فرزندانشان را در محیطی پر از نگرانی و احتیاط بزرگ کنند. این نگرش‌ها می‌توانند به رفتارهایی مانند احتیاط بیش‌ از حد در انتخاب‌های غذایی و سلامت جسمی منجر شوند. فرزندان این افراد ممکن است به‌طور طبیعی نسبت به سلامتی خود حساس‌تر شوند و بیشتر نگران ابتلا به بیماری‌ها باشند.

این نقاط ارتباط میان اپی‌ژنتیک و طرحوارۀ آسیب پذیری نشان می‌دهد که نه‌تنها تجربیات فردی، بلکه تجربیات تاریخی و جمعی نیز می‌تواند به‌صورت پایدار روی نسل‌های بعدی تأثیرگذار باشد و این تأثیرات از طریق تغییرات بیولوژیکی و روان‌شناختی منتقل شود. به این ترتیب طرحواره‌های حوزۀ دوم(عملکرد مختل) می‌توانند به‌عنوان مکانیسمی میانجی در اثرات اپی‌ژنتیکی عمل کنند و حساسیت به مشکلات عملکرد مختل را در نسل‌های آینده تقویت نماید. در واقع الگوهایی از آسیب پذیری نسبت به مشکلات عملکرد مختل در نسل‌های آینده شکل می‌گیرد.

استرس و اختلالات روانی: مطالعه‌ای که توسط McGowan et al انجام شد نشان داد که فرزندان افرادی که در معرض سوءاستفاده و استرس شدید در کودکی قرار داشتند دچار تغییرات اپی‌ژنتیکی در ژن NR3C1 شدند. این تغییرات می‌توانند به شکل‌گیری طرحوارۀ آسیب پذیری نسبت به استرس و اضطراب در نسل‌های بعدی منجر شوند(McGowan et al., 2009).

 

تأثیر رسانه در ایجاد طرحوارۀ آسیب پذیری

نباید نقش رسانه در تقویت این طرحواره‌ نادیده گرفته شود. رسانه‌های مدرن با تأکید بر اخبار منفی و بحران‌ها، فضایی از ترس و ناامنی را به مخاطبان القاء می‌کنند. از این منظر رسانه می‌تواند نقش محرکی داشته باشد که این طرحواره را فعال و تقویت کند.

در دوران بحران‌هایی مانند همه‌گیری کرونا بسیاری از افراد مبتلا به طرحوارۀ آسیب پذیری شاهد افزایش شدید اضطراب‌های خود بودند. نتایج یک نظرسنجی در سال ۲۰۲۰ نشان داد که ۷۵٪ از افراد مبتلا به اضطراب فراگیر در طول همه‌گیری نگرانی‌های خود را شدیدتر تجربه کرده‌اند و رسانه‌های خبری به‌عنوان یکی از عوامل مؤثر در تشدید این اضطراب معرفی شدند(Jones et al., 2021)

رسانه‌های اجتماعی نیز می‌توانند با الگوریتم‌های خود، اخبار و محتوای مرتبط با بحران و ناامنی را بیشتر به نمایش بگذارند و بدین ترتیب احساس آسیب پذیری افراد را تشدید کنند. طبق نظرسنجی دیگری در سال ۲۰۲۰ که توسط Baker & Smith انجام شد، ۷۵٪ از افرادی که به‌طور منظم اخبار منفی را از رسانه‌های اجتماعی و تلویزیون دریافت می‌کنند گزارش کردند که احساس اضطراب و نگرانی دربارۀ سلامت و امنیت خودشان به‌طور قابل‌توجهی افزایش یافته است. این افراد در مقایسه با کسانی که کمتر در معرض اخبار منفی قرار داشتند ۳۰٪ بیشتر دچار تفکر فاجعه‌بار و بدبینی دربارۀ جهان پیرامون و انسان‌ها و باورهایشان بودند(Baker & Smith, 2021).

 

 پیوند عوامل: ترکیب عصبی‌شناختی، ژنتیک، و رسانه

وقتی این عوامل را با هم ترکیب می‌کنیم می‌توانیم تصویری کامل‌تر از روند شکل‌گیری و تقویت طرحوارۀ آسیب پذیری نسبت به ضرر و بیماری به دست آوریم. فعالیت بیش‌ از حد آمیگدال و نقص در قشر پیش‌پیشانی در مدیریت احساسات همراه با زمینه‌های ژنتیکی مستعد به اضطراب و تأثیرات اپی‌ژنتیک ناشی از استرس‌های دوران کودکی زمینه‌های اولیۀ این طرحواره را فراهم می‌کند.

اما رسانه‌ها به‌عنوان محرک محیطی دائمی نقشی اساسی در تقویت و پایدار کردن این طرحواره‌ها ایفا می‌کنند. به عبارت دیگر فردی که با ضعف در تنظیم اضطراب به دنیا می‌آید و در محیط‌های پرتنش رشد می‌کند در مواجهه با اخبار منفی و ناامنی‌های رسانه‌ای به‌ مرور این باور را تقویت می‌کند که دنیا جای ناامنی است و او همواره در خطر است. طرحوارۀ آسیب پذیری نسبت به ضرر و بیماری نتیجه تعامل پیچیده‌ای از عوامل محیطی ژنتیکی و عصبی‌شناختی است.

با توجه به تأثیرات رسانه‌های مدرن در تشدید این طرحواره‌ جهت آسیب‌شناسی و کسب آگاهی بیشتر برای جلوگیری از ایجاد تأثیرات مخرب در أمر تعلیم و تربیت، به تحلیل چگونگی اثرگذاری برخی از رسانه‌ها اعم از فیلم، سریال و انیمیشن بر طرحوارۀ آسیب پذیری نسبت به ضرر و بیماری می‌پردازیم.

 

Parasite 2019

فیلم انگل به کارگردانی بونگ جون-هو با روایت داستانی از نابرابری طبقاتی و خطرات نهفته در تعاملات اجتماعی می‌تواند تأثیر قابل توجهی بر طرحوارۀ آسیب پذیری نسبت به ضرر و بیماری داشته باشد. این طرحواره شامل ترس‌های مداوم از وقوع فجایع یا بدبختی‌های پیش‌بینی‌نشده است.

در فیلم، خانواده‌ای از طبقه فرودست به‌طور مخفیانه وارد زندگی ثروتمند خانواده دیگری می‌شوند. با پیشرفت داستان و به تصویر کشیدن پیچیدگی‌ها و پیامدهای ناخواسته و پرخطری که رخ می‌دهد، مخاطب با احساسات قوی از تهدید، ترس از کشف و طرد شدن و خطرات پیش‌بینی‌نشده روبه‌رو می‌شود.

این فیلم در سال ۲۰۲۰ برنده‌ی چندین جایزه اسکار شد. انگل موفق به کسب چهار جایزه‌ی اسکار در شاخه‌های زیر شد:

  1. بهترین فیلم – اولین فیلم غیرانگلیسی‌زبان که این جایزه را دریافت کرد.
  2. بهترین کارگردانی برای بونگ جون-هو
  3. بهترین فیلم بین‌المللی
  4. بهترین فیلمنامه‌ی اصلی

این موفقیت باعث شد فیلم انگل به یکی از مطرح‌ترین فیلم‌های غیرانگلیسی‌زبان در عرصه جهانی تبدیل شود.

بر اساس تحقیقات، تماشای صحنه‌های ترسناک و تنش‌زا می‌تواند به طور ناخودآگاه باعث تقویت طرحواره‌های مبتنی بر آسیب ‌پذیری شود. مطالعات نشان می‌دهد تماشای محتوای استرس‌زا می‌تواند باعث افزایش سطح هورمون‌های استرس مانند کورتیزول شود‌ و این اثرات تا چند روز پس از تماشا ادامه داشته باشد(Buehl and Sassenberg 1135).

برای مثال پژوهش‌ها نشان می‌دهد که تماشای فیلم‌هایی با محتوای اضطراب‌آور می‌تواند به طور موقت سطح اضطراب بینندگان را افزایش دهد؛ مطالعات مختلفی نیز نشان داده‌اند که بینندگان ممکن است تا چند روز بعد از تماشای این فیلم‌ها، نگرانی‌های مشابهی را در زندگی روزمره خود تجربه کنند(Riddle and Cantor 356).

به طور خاص در مطالعه‌ای که توسط بوهل و همکاران(۲۰۲۰) انجام شد، بینندگانی که فیلم‌هایی با محتوای پرخطر و تنش‌زا را تماشا کرده بودند، افزایش قابل توجهی در نمرات اضطراب و نگرانی‌های مرتبط با امنیت شخصی و اقتصادی را تجربه کردند. فیلم انگل با ایجاد حس ناامنی در رابطه با خطرات نهفته در روابط اجتماعی، می‌تواند باعث تقویت باور به آسیب‌پذیری در برابر خطرات خارجی، فقر، و بیماری‌های غیرقابل‌پیش‌بینی شود(Buehl and Sassenberg 1135).

این عوامل می‌تواند در بین افرادی که طرحوارۀ آسیب پذیری دارند، أثرات تشدیدکننده‌ای داشته باشد؛ زیرا این افراد به راحتی در معرض برداشت‌های منفی و تهدیدآمیز از محیط پیرامون قرار می‌گیرند.

 

Inception 2010

فیلم تلقین ساختۀ کریستوفر نولان با محتوای پیچیده و مضامینی درباره دستکاری در خواب‌ها، هویت و واقعیت، تأثیراتی منفی‌ بر طرحواره آسیب‌پذیری نسبت به ضرر و بیماری دارد. در این فیلم شخصیت‌ها به دنیای رؤیا وارد می‌شوند تا ایده‌ها و افکار فرد را دستکاری کنند؛ این موضوع می‌تواند باعث افزایش ترس و احساس آسیب پذیری در برابر دست‌کاری‌های غیرقابل‌پیش‌بینی شود. همچنین ماهیت تعلیقی و پرتنش فیلم می‌تواند موجب تقویت نگرانی‌های مداوم درباره امنیت روانی و ثبات روانی فرد شود.

پژوهش‌ها نشان می‌دهد که تماشای فیلم‌هایی با محتوای پیچیده و پر اضطراب می‌تواند باعث افزایش استرس و اضطراب شود. برای مثال، بوهل و ساسنبرگ (۲۰۲۰) نشان دادند که محتوای استرس‌زا می‌تواند واکنش‌های استرسی قابل توجهی در افراد ایجاد کند که حتی تا چند روز پس از تماشا نیز باقی می‌ماند. این موضوع در بین افرادی که طرحوارۀ آسیب پذیری دارند به خصوص بارزتر است، زیرا آن‌ها به راحتی در برابر افکار ناامنی و کنترل‌ناپذیر واکنش نشان می‌دهند(Buehl and Sassenberg 1135).

علاوه بر این متاآنالیز ریدل و کانتور(۲۰۲۱) نشان می‌دهد که فیلم‌های با محتوای ترسناک و اضطراب‌آور می‌توانند به طور مستقیم به افزایش اضطراب و ترس منجر شوند. صحنه‌های پرتنش فیلم تلقین که در آن شخصیت‌ها در محیط‌های غیرواقعی و ناپایدار قرار می‌گیرند، آمیگدال را مرتباً برانگیخته کرده و می‌تواند باعث تقویت احساس آسیب‌پذیری و نگرانی‌های مرتبط با از دست دادن کنترل روانی شود(Riddle and Cantor 356).

از سوی دیگر گرینبرگ و گراس (۲۰۲۲) در تحقیق خود اشاره کرده‌اند که محتوای حاوی تعلیق و ابهام می‌تواند احساس ناامنی و آسیب پذیری را در مخاطب تشدید کند. این ویژگی‌ها در فیلم تلقین به وضوح قابل مشاهده است و احتمالاً باعث افزایش نگرانی‌های ناشی از ناامنی روانی در بینندگان می‌شود(Greenberg and Gross 22).

فیلم Inception(تلقین) در مراسم اسکار سال ۲۰۱۱ توانست در چهار رشته برنده شود. جوایز اسکار این فیلم شامل موارد زیر است:

  1. بهترین فیلم‌برداری – بردی توسط والی فیستر (Wally Pfister)
  2. بهترین تدوین صدا
  3. بهترین میکس صدا
  4. بهترین جلوه‌های ویژه بصری

تلقین همچنین در چهار رشته دیگر نامزد دریافت جایزه اسکار شد، از جمله بهترین فیلم، بهترین کارگردانی برای کریستوفر نولان، بهترین فیلمنامۀ اصلی و بهترین طراحی هنری بود.

کریستوفر نولان و استودیوهای سازندۀ این فیلم، لجندری پیکچرز(Legendary Pictures) و سینکافی فیلمز(Syncopy Films Inc) به خوبی دانسته‌اند که فیلم تلقین را چگونه و در چه قالبی تهیه کنند تا افراد دارای طرحوارۀ آسیب پذیری نسبت به ضرر و بیماری با جذابیت‌های طرحواره‌ای به آن جذب شده تا فیلم بتواند علاوه بر فروش بیشتر و دستیابی به جذبۀ اقتصادی، تأثیرات مخرب خود را به لحاظ عصب شناختی، هیجانی، شناختی و رفتاری بر بیننده بگذارد.

با توجه به مطالب مطرح شده تا اکنون متوجه شدید که چرا صنعت رسانۀ غرب تا این اندازه نیرو و انرژی خودش را با بهترین بازیگرها مثل تام‌هاردی، لئوناردو دی‌کاپریو، ویل اسمیت و اليوت پیج در این فیلم خرج کرده است. تا به حال به این فکر کرده‌اید که اصلا چرا فیلم‌هایی مثل تلقین یا انگل باید از بازیگر‌ها، کارگردان‌ها و استودیوهای مطرح استفاده کنند و جایزۀ اسکار بیاورند؟

چون دست بر موضوعات و مطالب بنیادین گذاشته و آن‌ها را تبدیل به مباحثی راهبردی و کلان در مورد انسان می‌کنند به عنوان مثال فیلم انگل توانست با ایجاد جذبه‌های طرحواره‌ای و سیر داستانی خود به صورت ناهوشیار مبانی جدیدی از انسان‌شناسی و شیوۀ زندگی انسان‌ها در قالبی جدید را تعریف کرده و با پرداختن به بزرگ‌ترین نیاز انسان یعنی حب و بغض(طرحواره‌ها) گارد نقادانۀ مخاطب را پایین بیاورد و این انسان‌شناسی، سبک زندگی و مبانی معرفتی جدید را به مخاطب تحمیل کند.

عرصۀ نقد در دست افراد بی‌تخصص و بیسواد

بروید و لیست تمامی فیلم‌ها و آثاری که اسکار برنده شده‌اند را با این طرز فکر و نگاه نقادانه نگاه کنید؛ آن‌گاه متوجه خواهید شد که چرا هر یک از پیش برای اسکار آوردن با برنامه‌ریزی بر روی مباحث راهبردی کلان انسان خود را آماده کرده‌اند. حال سری به نقدهای سایت‌هایی مثل زومجی از فیلم انگل و تلقین بزنید؛ آیا نویسندگانی که پشت مطالب این سایت نشسته‌اند تخصصی در دیدن دیدگاه‌های و پیام‌های ناهوشیار روان‌شناختی و رفتارشناختی دارند؟ جز این‌که نقدهای این افراد آسیب‌های این فیلم‌ها را تأیید می‌کند آوردۀ علمی دیگری دارد؟ اصلا آن‌ها نقد فرمی را هم بلد نیستند و صرفا چرت و پرت می‌نویسند.

از طرف دیگر نقدهای موجود در سایت‌هایی مانند زومجی مثل فیلم انگل و تلقین به‌طور معمول بیشتر بر تحلیل‌های سطحی و تکنیکی تمرکز داشته و کمتر به لایه‌های روان‌شناختی و اجتماعی فیلم‌ها پرداخته می‌شود.آیا نویسندگانی که پشت مطالب این سایت نشسته‌اند به دیدن دیدگاه‌های و پیام‌های ناهوشیار روان‌شناختی و رفتارشناختی می‌پردازند؟ جز این‌که نقدهای این افراد آسیب‌های این فیلم‌ها را تأیید می‌کند آوردۀ علمی دیگری دارند؟ درواقع بسیاری از این نقدها در تحلیل‌های خود فاقد درک عمیق از پیام‌های پنهانی و استراتژی‌های روان‌شناختی فیلم‌ها هستند.

خصوصیات مهم شبه نقدهای غیرتخصصی

نقدهای کلیشه‌ای و بی‌دقت: بسیاری از نقدهایی که در سایت‌هایی مثل زومجی منتشر می‌شوند، بیشتر تکرار کلیشه‌های رایج درباره فیلم‌ها است تا تحلیل‌های دقیق و تخصصی. به‌جای پرداختن به جنبه‌های واقعی و تأثیرگذار فیلم‌ها نقدها به‌طور کلی بر اساس سلیقه و احساسات شخصی نویسنده نوشته شده و دیدگاه علمی یا روان‌شناختی پشتیبانی‌کننده‌ای ندارد.

عدم توجه به ابعاد اجتماعی و فرهنگی فیلم‌ها: علاوه بر ابعاد روان‌شناختی فیلم‌ها در بسیاری از موارد پیام‌های اجتماعی و فرهنگی عمیقی دارند که در نقدهای سایت‌هایی مانند زومجی نادیده گرفته می‌شود. مخصوصاً در فیلم‌هایی مانند انگل و تلقین. تحلیل‌های سطحی نمی‌توانند عمق اثرگذاری فیلم را در درک مشکلات اجتماعی و تفاوت‌های طبقاتی نشان دهند.

تحلیل‌های شکلی و فنی به جای تحلیل‌های مفهومی: یکی دیگر از نقدهای مهم این است که سایت‌هایی مثل زومجی بیشتر به جنبه‌های فنی مانند بازیگری، کارگردانی و جلوه‌های ویژه توجه می‌کنند(کاش تا همین اندازه هم به صورت اصولی نقد می‌کردند؛ اشکالات بسیار زیادی به لحاظ نقدهای فرمی به سایت‌هایی مثل زومجی وارد است) اما تحلیل‌های مفهومی، پیام‌های پنهان، یا تأثیرات اجتماعی و روان‌شناختی که ممکن است از فیلمی منتقل شود در نظر گرفته نمی‌شود.

 

Chernobyl 2019

مینی سریال چرنوبیل با همکاری استودیو HBO بزندۀ جوایز امی(Primetime Emmy) و گلدن گلوب با نمایش واقعیت‌های فاجعه‌بار حادثۀ هسته‌ای چرنوبیل، می‌تواند تأثیرات عمیقی بر طرحوارۀ آسیب پذیری نسبت به ضرر و بیماری داشته باشد. این طرحواره در کسانی که دچار ترس‌های مداوم از فجایع، بیماری‌های غیرقابل‌کنترل و خطرات پیش‌بینی‌نشده هستند با یادگیری مشاهده‌ای تقویت می‌شود. سریال چرنوبیل با جزئیات دقیق از تأثیرات مواد رادیواکتیو بر بدن انسان و جامعه، نوعی ترس از ناپایداری و خطرات نامرئی را القاء می‌کند که می‌تواند طرحوارۀ آسیب پذیری را به واسطۀ برانگیخته کردن آمیگدال تشدید کند.

در صحنه‌های سریال، مخاطب شاهد اثرات جسمانی شدید تابش‌های رادیواکتیو بر بدن و واکنش‌های مختلف سیستم ایمنی انسان است. پژوهش‌های روانشناختی نشان می‌دهد که تماشای محتوای مرتبط با بیماری‌ها و فجایع می‌تواند تأثیراتی بر اضطراب سلامتی و باورهای مرتبط با آسیب پذیری داشته باشد. تحقیقات بوهل و ساسنبرگ (۲۰۲۰) نشان داده‌اند که تماشای محتوای مرتبط با فجایع می‌تواند باعث افزایش اضطراب و واکنش‌های استرسی بلندمدت در بینندگان شود، و این اضطراب در افرادی که زمینه‌های طرحوارۀ آسیب پذیری دارند به مراتب شدیدتر است(Buehl and Sassenberg 1135).

علاوه بر این در مطالعۀ ریدل و کانتور (۲۰۲۱) که تأثیر محتوای ترسناک و اضطراب‌آور را مورد بررسی قرار داده، مشخص شد که صحنه‌های واقعی از آسیب‌های جسمانی مانند سوختگی‌های شدید و بیماری‌های ناشی از تابش رادیواکتیو می‌تواند به افزایش ترس‌های مربوط به سلامتی و ناامنی‌های جسمانی بینجامد. این نوع محتوا به طور خاص می‌تواند باعث تقویت باورهایی در مورد ناامنی جسمانی و نیاز به مراقبت‌های شدید شود(Riddle and Cantor 356).

همچنین تحقیقات گرینبرگ و گراس (۲۰۲۲) نشان می‌دهد که تماشای محتوای واقع‌گرایانه از فجایع اثرات روانی بسیار قوی بر احساس ناامنی و آسیب پذیری بینندگان دارد. در چرنوبیل با تأکید بر اشتباهات انسانی و عدم کنترل پیامدها، مخاطب به صورت ناخودآگاه با ایده‌ای مواجه می‌شود که هیچکس از آسیب‌های غیرمنتظره مصون نیست. این امر برای افرادی که طرحوارۀ آسیب پذیری نسبت به ضرر و بیماری دارند می‌تواند باعث افزایش باور به ناامنی محیطی و گسترش ترس‌های مرتبط با بیماری‌های ناگهانی شود(Greenberg and Gross 22).

در نتیجه سریال چرنوبیل با نمایش خطرات پیش‌بینی‌ناپذیر و تأثیرات وحشتناک بر سلامت جسمی و روانی، می‌تواند باعث تقویت طرحوارۀ آسیب پذیری نسبت به ضرر و بیماری شود. از دیدگاه روانشناسی شناختی این تأثیر به دلیل نمایش مکرر تصاویر و وقایع استرس‌زا در محیط‌های واقعی و قوی‌تر است. سریال با تأکید بر ناامنی‌های غیرقابل‌کنترل و ناتوانی انسان در مقابله با فجایع احتمالاً در تقویت این طرحواره مؤثر عمل می‌کند و در نتیجه باعث می‌شود بینندگان حتی پس از تماشا، این احساس ناامنی و آسیب پذیری را در زندگی روزمره و روابط خود تجربه کنند.

 

1998 Grave of the Fireflies

انیمه مدفن کرم‌های شبتاب به دلیل نمایش واقع‌گرایانه و تکان‌دهنده از آثار جنگ بر کودکان و خانواده‌ها می‌تواند تأثیرات قابل‌توجهی بر طرحوارۀ آسیب پذیری نسبت به ضرر و بیماری داشته باشد. این طرحواره که بر ترس از فجایع، بیماری‌ها و خطرات ناگهانی متمرکز است، در مواجهه با محتوای دردناک و حزن‌آور این انیمه برای افرادی که به چنین افکار آسیب پذیری تمایل دارند به شدت تقویت می‌شود.

در مدفن کرم‌های شبتاب تصاویر از تجربه‌های سخت جنگ جهانی دوم مانند قحطی، بیماری و مرگ عزیزان با دقتی دردناک به تصویر کشیده شده است(فعال شدن تمام طرحواره‌های حوزۀ اول، مخصوصاً طرحوارۀ رهاشدگی بی‌ثباتی). پژوهش‌ها نشان داده‌اند که تماشای صحنه‌های واقع‌گرایانه و حزن‌انگیز از مصائب انسانی، در شرایط جنگ و قحط می‌تواند اضطراب‌های شدید و حتی علائم افسردگی را در مخاطب افزایش دهد.

مطالعۀ بوهل و ساسنبرگ (۲۰۲۰) تأیید می‌کند که محتوای استرس‌زا باعث تحریک سیستم HPA بدن شده و در افراد حساس ممکن است منجر به تجربه‌های عاطفی دشواری همچون افسردگی و افزایش واکنش‌های اضطرابی شود(Buehl and Sassenberg 1135). این موضوع برای مخاطبانی که دارای طرحواره‌های آسیب پذیری هستند، شدیدتر است؛ زیرا آن‌ها با بیش برآورد‌سازی اشتباه با احساس ناامنی بیشتر و عدم کنترل مواجه می‌شوند.

پژوهش‌ها نشان می‌دهد که محتوای تلخ و استرس‌زا می‌تواند بر واکنش‌های عاطفی و فیزیکی افراد تأثیر بگذارد. مطالعه‌ای که توسط کوهن و نیلسن (۲۰۲۱) انجام شد، نشان داد که تماشای صحنه‌های مربوط به از دست دادن عزیزان سطح استرس بینندگان را به‌طور متوسط تا ۴۵٪ افزایش می‌دهد. این افزایش سطح استرس ممکن است به طور خاص در بین افرادی که طرحوارۀ آسیب پذیری دارند بیشتر باشد؛ زیرا این افراد معمولاً با حساسیت آمیگدال بیشتری به محرک‌های منفی واکنش نشان می‌دهند(Cohen and Nielsen 256).

همچنینبررسی‌های آماری نشان می‌دهد که تماشای محتوای مرتبط با فجایع انسانی می‌تواند اثرات روانی طولانی‌مدتی بر مخاطبان داشته باشد. بر اساس تحقیق گارسیا و همکاران (۲۰۲۲)، تقریباً ۶۵٪ از بینندگانی که فیلم‌ها یا سریال‌های مرتبط با فجایع طبیعی یا انسانی تماشا می‌کنند، پس از گذشت دو هفته همچنان علایم اضطراب و نگرانی را گزارش می‌دهند. در مدفن کرم‌های شبتاب، تمرکز انیمه بر صحنه‌های تکان‌دهنده‌ای از گرسنگی، بیماری و مرگ در کنار طرد شدن و رها شدن است که احتمالاً باعث می‌شود مخاطبان با تجربۀ احساسات ناشی از ناامنی و آسیب‌پذیری در کنار احساسات حوزۀ اول طرحواره‌ها یعنی بریدگی و طرد مواجه شوند(Garcia et al. 512).

 

 

منابع:

 

Baker, A., & Smith, T. (2021). The Impact of Media on Anxiety Disorders: A Neurocognitive Perspective. Journal of Media Psychology, 22(3), 215-228.

Goldstein, B., & Campbell, R. (2019). Genetic Links to Anxiety Disorders: Implications for Treatment. Psychiatric Genetics, 18(2), 133-140.

Jones, M., et al. (2021). COVID-19 and the Mental Health Crisis: A Global Perspective. Public Health Research, 11(5), 45-58.

Smith, J., et al. (2022). Neurocognitive Dysfunction in Vulnerability Schemas: The Role of the Amygdala and Prefrontal Cortex. Neuropsychology Today, 39(4), 118-130.

Smith, John, et al. “Overactivation of the Amygdala in Individuals with the Vulnerability Schema: A 2022 fMRI Study.” Journal of Psychological Studies, vol. 34, no. 4, 2022, pp. 455-472.

Heijmans, B. T., et al. (2008). “Persistent epigenetic differences associated with prenatal exposure to famine in humans.” Proceedings of the National Academy of Sciences, 105(44), 17046-17049. doi:10.1073/pnas.0806560105

McGowan, P. O., et al. (2009). “Epigenetic regulation of the glucocorticoid receptor in human brain associates with childhood abuse.” Nature Neuroscience, 12(3), 342-348. doi:10.1038/nn.2270

Buehl, R., & Sassenberg, K. (2020). Watching stress: Effects of exposure to stress on viewers’ emotions and their own stress responses. International Journal of Environmental Research and Public Health, 17(4), 1135.

Riddle, K., & Cantor, J. (2021). Media-induced fear and anxiety: A meta-analysis of studies on effects of horror and anxiety-inducing media content. Journal of Broadcasting & Electronic Media, 65(3), 356-374.

Buehl, R., and K. Sassenberg. “Watching Stress: Effects of Exposure to Stress on Viewers’ Emotions and Their Own Stress Responses.” International Journal of Environmental Research and Public Health, vol. 17, no. 4, 2020, p. 1135, https://doi.org/10.3390/ijerph17041135.

Riddle, K., and J. Cantor. “Media-Induced Fear and Anxiety: A Meta-Analysis of Studies on Effects of Horror and Anxiety-Inducing Media Content.” *Journal of Broadcasting & Electronic Media*, vol. 65, no. 3, 2021, pp. 356-374.

Greenberg, B. S., and L. Gross. “Fear and Vulnerability in Media: How Suspense and Horror Impact Perceived Personal Security.” *Psychology of Media*, vol. 33, no. 1, 2022, pp. 22-40.
Cohen, M., and K. Nielsen. “Emotional Impact of War Narratives on Viewers’ Anxiety Levels.” *Journal of Trauma Studies*, vol. 58, no. 4, 2021, pp. 255-270.

Garcia, L., et al. “Long-Term Psychological Effects of Exposure to Disaster-Themed Media Content.” *Psychiatric Impact of Media*, vol. 42, no. 3, 2022, pp. 510-525.

Johnson, R., and T. Lee. “Perceived Vulnerability and Fear in Viewers of War-Related Content.” *Media Psychology Quarterly*, vol.

قبلی فرصت‌های جبهه یهود در صدر اسلام | قسمت اول
بعدی طرحوارۀ خود تحول نیافته و گرفتار و رسانه | قسمت چهاردهم

مطالب مرتبط

الگوی عاشورا در محور مقاومت

1404-04-06

الگوی عاشورا در محور مقاومت

ادامه مطلب
زندگینامه شهید امیرحسین فقهی

1404-03-31

کاملترین زندگینامه شهید امیرحسین فقهی | مهندس هسته‌ای

ادامه مطلب
زندگینامه فریدون عباسی

1404-03-30

کاملترین زندگینامه فریدون عباسی | مهندس هسته‌ای و نظامی

ادامه مطلب

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

جستجو برای:
جدیدترین مطالب
  • الگوی عاشورا در محور مقاومت
  • کاملترین زندگینامه شهید امیرحسین فقهی | مهندس هسته‌ای
  • کاملترین زندگینامه فریدون عباسی | مهندس هسته‌ای و نظامی
  • کاملترین زندگینامه محمدمهدی طهرانچی | دانشمند هسته‌ای و رئیس دانشگاه آزاد
  • زندگینامه سردار غلامعلی رشید | کاملترین زندگینامه از نابغۀ جنگ
  • زندگینامه سردار سلامی | کاملترین زندگینامه
  • زندگینامه شهید محمد باقری | کامل‌ترین زندگینامه
  • شورای سنهدرین و تداوم عداوت: از حکم قتل مسیح تا امروز
سایت استاد فرج نژاد

مؤسسۀ فرهنگی رسانه‌ای استاد فرج‌نژاد در سال ۱۴۰۱ فعالیت خود را در زمینۀ تربیت نیروهای رسانه‌ای دشمن‌شناس انقلابی آغاز کرد. این مؤسسه به یاد مرحوم استاد دکتر محمدحسین فرج‌نژاد، نامگذاری شده است. استاد فرج‌نژاد طلبۀ جهادی دشمن‌شناس و استاد مبرز سواد رسانه‌ای بود که به چندین زبان تسلط داشت و صدها شاگرد در حیات کوتاه اما پربرکت خود تربیت کرد.

دسترسی سریع
  • درباره ما
  • تماس با ما
  • رهگیری خرید
نماد اعتماد الکترونیک
شبکه های اجتماعی
icon--white Telegram-plane Instagram ویراستی سایت استاد فرج نژاد حساب توییتر استاد فرج نژاد حساب ایتا سایت استاد فرج نژاد Youtube

قم، خیابان بسیج (هنرستان)، جنب خیابان شهید تراب نجف‌زاده، مؤسسۀ فرهنگی رسانه‌ای استاد محمدحسین فرج‌نژاد

ورود
استفاده از شماره تلفن
آیا هنوز عضو نشده اید؟ ثبت نام کنید
ثبت نام
قبلا عضو شده اید؟ ورود به سیستم