ضرورت دشمنشناسی در هندسه فقه حکومتی
نویسنده: رضا واوسری | ضرورت دشمنشناسی در هندسه فقه حکومتی
مقدمه
در هندسه فکری نظام اسلامی شناخت دشمن یکی از ارکان بنیادین راهبردی و فقهی تلقی میشود. این شناخت، نهتنها در چارچوب مسائل امنیتی و سیاسی مطرح است بلکه در منظومه فقه سیاسی شیعه، بهمثابه یک تکلیف شرعی و حکومتی واجد جایگاهی حیاتی است. تشخیص صحیح دشمن، شرط لازم برای صیانت از کیان امت اسلامی، پیشبرد اهداف تمدنی و اقامه عدالت الهی است. در این راستا، صهیونیسم بهعنوان یک منظومه فکری، امنیتی و رسانهای جایگاهی ویژه در هندسه تهدیدات نظام اسلامی دارد. تبیین این جایگاه و واکاوی مبانی فقهی و راهبردی مواجهه با آن، ضرورتی است که از دل فقه حکومتی و اندیشه سیاسی اسلام ناب محمدی (ص) برمیخیزد.
دشمنشناسی؛ یک ضرورت فقهی و شرعی
آیات متعددی از قرآن کریم، دشمنی شیاطین انس و جن با اهل ایمان را نهفقط امری تاریخی، بلکه جریانی مستمر و فرازمانی معرفی کردهاند. در سوره فاطر، آیه 6 آمده است: إِنَّ الشَّیْطَانَ لَکُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا این فرمان الهی نهفقط یک هشدار معرفتی، بلکه تکلیفی عملی برای اتخاذ موضع استراتژیک در برابر دشمن است. همچنین در سوره نساء آیه 141 با قاعده نفی سبیل، خداوند حکم میکند که نباید کافران بر مؤمنان سلطه و برتری یابند:لَن یَجعَلَ اللَّهُ لِلکافِرینَ عَلَی المُؤمِنینَ سَبیلًا از منظر فقه سیاسی شیعه، این آموزهها به وضوح نشان میدهند که دشمنشناسی و مقابله با دشمنان، صرفاً یک موضوع سیاسی یا دفاعی نیست؛ بلکه از مصادیق صریح اجرای تکالیف شرعی و تحقق نظامواره دینی در سطح اجتماعی و حکومتی است. در فقه حکومتی که در پی نظاممندی احکام با ولایت امر است، شناخت دشمن شرط لازم برای تحقق واجباتی چون اقامه قسط، دفع ظلم، دفاع از مستضعفان و تحقق عزت امت اسلامی محسوب میشود.
جایگاه دشمنشناسی در فقه حکومتی
فقه حکومتی با رویکرد تمدنسازانه فقه را نه مجموعهای از احکام فردی بلکه نظامی جامع برای تحقق شریعت در زندگی جمعی و حکمرانی میداند. در این چارچوب، وظایف حاکم اسلامی صرفاً محدود به اجرای حدود و قصاص نیست، بلکه شامل طراحی راهبردهای کلان در برابر تهدیدات نیز میشود. شهید سید محمدباقر صدر، از فقیهان برجستهای است که فقه را «نظام زندگی» دانسته و بر لزوم ارائه هندسهی تمدنی آن تأکید میکند. از نظر او، فقه در نسبت با واقعیت اجتماعی باید «فاعلانه» عمل کند، نه «منفعلانه». چنین نگاهی اقتضا میکند که شناخت دشمنان در ابعاد مختلف اعتقادی، فرهنگی، سیاسی و تمدنی بخشی از مأموریت فقه حکومتی باشد.همچنین، امام خمینی (ره) نیز در بیانات خود بارها بر این نکته تأکید کردهاند که یکی از وظایف حکومت اسلامی، مقابله با دشمنان اسلام است. ایشان دشمنشناسی را نهفقط در حوزه امنیتی بلکه در ساحت معرفتی، تاریخی و تمدنی مورد تأکید قرار داده و صهیونیسم را به عنوان نماد کامل “طاغوت زمانه” معرفی میکردند.
صهیونیسم؛ مصداق بارز سبیل کفار
قاعده نفی سبیل از مبانی فقهی مهم در فقه سیاسی شیعه است که هرگونه سلطه کافر بر مسلمان را نفی میکند. صهیونیسم به عنوان یک ایدئولوژی نژادپرستانه و استعماری، مصداق بارز سلطه کفر در عصر حاضر است. این سلطه فقط در حوزه جغرافیایی فلسطین محدود نمیشود، بلکه در ابعاد متنوعی همچون:
- سیاسی: نفوذ بر تصمیمگیریهای جهانی از طریق لابیهای بینالمللی؛
- اقتصادی: تسلط بر بازارهای مالی جهانی؛
- رسانهای: کنترل عمده رسانههای جریانساز دنیا؛
- فرهنگی و معرفتی: القای گفتمانهای الحادی و ضدخدایی در جامعه بشری،
بهوضوح نشان میدهد که صهیونیسم یکی از مصادیق برجسته سبیل است. از منظر فقه حکومتی، شناسایی و مقابله با چنین سلطهای، نهفقط جایز بلکه واجب است؛ زیرا استمرار آن، موجودیت و هویت امت اسلامی را در معرض تهدید قرار میدهد.
صهیونیسم در بیانات امام خمینی (ره)
امام خمینی (ره) در تحلیل دشمنشناسانه خود، صهیونیسم را تنها بهعنوان یک رژیم اشغالگر معرفی نمیکردند، بلکه آن را «نظامی تمدنی، فرهنگی و امنیتی» میدانستند که در راستای براندازی گفتمان توحیدی و عدالتخواهانه اسلام عمل میکند. به تعبیر ایشان، رژیم اسرائیل «غده سرطانی» است که باید از پیکره امت اسلامی حذف شود. ایشان بارها بر این نکته تأکید میکردند که صهیونیسم نه یک مسئله فلسطینی، بلکه مسئله کل جهان اسلام است؛ چرا که صهیونیسم ابزار امپریالیسم جهانی برای تضعیف نهضتهای اسلامی و جلوگیری از بیداری امت است. در چنین دستگاه فکری، مبارزه با صهیونیسم، بخشی از حرکت تاریخی انبیا در مواجهه با طاغوتها تلقی میشود و در تداوم خط رسالت قرار میگیرد.
هندسه تهدیدشناسی جمهوری اسلامی و جایگاه صهیونیسم
در هندسه تهدیدشناسی جمهوری اسلامی ایران، صهیونیسم فقط یک تهدید امنیتی یا جغرافیایی نیست؛ بلکه یک تهدید تمدنی، معرفتی و راهبردی است که در قالب:
- جنگ نرم و عملیات روانی،
- تحریف معرفت دینی،
- سیطره رسانهای جهانی،
- ترویج پروژه عادیسازی و نرمالسازی اشغالگری،
هویت اسلامی انقلابی جوامع مسلمان را هدف قرار داده است. رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظلّه) بارها تأکید کردهاند که صهیونیسم در رأس شبکه جهانی ظلم و استکبار قرار دارد و دشمنیاش با انقلاب اسلامی، نهبهدلیل مرزهای سیاسی، بلکه بهخاطر ماهیت اسلامخواهی و عدالتطلبی آن است.
ایشان بر لزوم «شناخت تمدنی دشمن» تأکید کرده و مبارزه با صهیونیسم را یک حرکت تمدنی و تاریخی میدانند. از این منظر، دفاع از فلسطین فقط دفاع از یک ملت مظلوم نیست، بلکه دفاع از هویت اسلامی در برابر پروژه جهانی الحاد و ظلم است.
ابعاد گوناگون مواجهه با صهیونیسم
فقه حکومتی ایجاب میکند که مواجهه با صهیونیسم صرفاً به بعد نظامی یا سیاسی محدود نشود. بلکه باید در چهار سطح مورد توجه قرار گیرد:
- معرفتی اعتقادی: شناخت ریشههای فکری صهیونیسم، نقد مبانی فلسفی آن (مانند اصالت قوم، تلمودگرایی و نفی غیر یهود)، و مقابله معرفتی با القائات آن؛
- رسانهای فرهنگی: مبارزه با نفوذ رسانههای صهیونیستی در جهان اسلام و افشای پروژههای تحریف مفاهیم دینی و عادیسازی اشغال؛
- اقتصادی: تلاش برای استقلال اقتصادی جهان اسلام و کاهش وابستگی به نظام سرمایهداری جهانی؛
- سیاسی امنیتی: حمایت از جبهه مقاومت، مخالفت با روند سازش، و راهبرد ایستادگی فعال در برابر توسعهطلبی صهیونیستی.
وظیفه حاکم اسلامی در مواجهه با صهیونیسم
در هندسه فقه حکومتی، حاکم اسلامی وظیفه دارد در برابر تهدیدات بنیادین از جمله صهیونیسم موضع فعال اتخاذ کند. این وظیفه نهتنها بهلحاظ فقهی، بلکه بهلحاظ عقلی، سیاسی و تمدنی نیز محرز است. امام خامنهای در بیانات خود تصریح دارند که «محو اسرائیل» نه به معنای کشتار یا نسلکشی، بلکه به معنای از بین رفتن نظام اشغالگری و بازگشت حق به صاحبان اصلی آن است. ایشان آینده منطقه را متعلق به امت اسلامی و نه پروژه صهیونیسم میدانند. بنابراین، از منظر فقه حکومتی، تقابل با صهیونیسم، بخشی از تحقق عدالت جهانی و پیشنیاز تمدن نوین اسلامی است.
نتیجهگیری
در مجموع، دشمنشناسی در فقه حکومتی یک مؤلفه بنیادین در تحقق حکومت دینی و تمدن اسلامی است. صهیونیسم در این منظومه، بهعنوان یک تهدید چندلایه، نیازمند تحلیل دقیق و مواجههای هوشمندانه است. شناخت صحیح دشمن، تحلیل ابعاد راهبردی آن، و طراحی پاسخهای معرفتی، رسانهای، سیاسی و اقتصادی، از وظایف قطعی حاکم اسلامی و جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی به شمار میآید. در این مسیر، بهرهگیری از آموزههای قرآنی، تأمل در سنت انبیاء و رجوع به مبانی فقهی بزرگان همچون امام خمینی و شهید صدر، راه را برای مقابله مؤثر با پروژه جهانی صهیونیسم هموار میسازد.
دیدگاهتان را بنویسید