نقدی تاریخی بر فیلم رستاخیز ۱۳۹۱
نویسنده: حسین حمزه
یکی از جنجالیترین فیلمهای مذهبی – تاریخی این سالها که حرف و حدیثهای زیادی را به همراه داشته است، فیلم رستاخیز یا روز رستاخیر به کارگردانی و نویسندگی احمدرضا درویش است. این فیلم کار خود را از روز شانزدهم بهمن ماه سال 1388 همزمان با اربعین حسینی در شهرستان بم آغاز کرد و با پشت سر گذاشتن بیش از 250 جلسه فیلمبرداری در لوکیشنهای بم، کلوتهای شهداد کرمان، شاهرود، اصفهان، کاشان، فومن، شهرک پرند تهران و شهرک سینمایی دفاع مقدس در 14 شهریورماه 1390 به اتمام رسید؛خبرگزاری ایسنا در یادداشتی مدعی است که «رستاخیز» با سرمایه بخش خصوصی و مشارکت شرکتی از کویت و شرکتی فرهنگی وابسته به یکی از مراجع عظام ساخته شده است[1]
این فیلم توانست بعد از سه سال و در سال 1394ش به اکران عمومی برسد. اما بعد از گذشت چند روز از پردههای سینما پایین کشیده شد و پروندۀ آنها برای سالهای متمادی در هالهای از ابهام قرار گرفت. ارشاد، دلیل ممانعت خود از ادامه پخش این فیلم را نشان دادن چهره قمربنیهاشم(ع) عنوان کرد؛ اما احمدرضا درویش در مصاحبهای که با برنامۀ تلویزیونی چلچلراغ دربارۀ چگونگی ساخت فیلم رستاخیز داشت، بر این نکته تأکید میکند که همۀ ساختارهای محتوایی بهصورت شفاف با مسئولان ذیربط در میان گذاشته شده است و ایرادات مطرح شده به فیلم را غیر قابل پذیرش میداند، او در اینباره خاطرنشان میکند: چنین فیلمی اصلا نمیتواند شکل زیرزمینی داشته باشد، بنابراین باید در همۀ ابعاد به شکل شفاف و روشن ساخته میشد و تمام مقاصد و چشمانداز خود را به طور عینی مشخص میکرد.
ما برای «رستاخیز» در بُعد تاریخی و مشورت با علمای محترم و مراجع گرامی و در بُعد حقوقی و قانونی کم نگذاشتیم. این فیلم مشاورانی در مباحث تاریخی و مبانی شرعی و فقهی داشته است. حتی در بحث سرمایهگذاری هم یک جورهایی متبرک به وجوه متبرکه است.
در زمینه مسائل قانونی، پروانۀ ساخت این فیلم ۹ بار در طی ۹ سال تمدید شد. در جشنوارۀ فیلم فجر هم شرکت کرد. معنیاش این است که شوراهای بازبینی این فیلم را دیدند و اجازه دادند تا هیأت داوران جشنواره و منتقدان و جامعه سینمایی و مردم فیلم را در جشنواره ببینند و داوران جشنواره «رستاخیز» را بهعنوان بهترین فیلم انتخاب کرده و ۹ سیمرغ به آن بدهند. پس «رستاخیز» بیمعنا ساخته نشد[2] . ایشان دربارۀ وقایع اکران عمومی این فیلم و اعتراضات صورت گرفته عنوان میکند: بعد از جشنوارۀ فیلم فجر افرادی به مشورت گرفته شدند تا اگر نقد و نظری وجود دارد، ارائه دهند. این فیلم برای کسب پروانۀ نمایش بیش از 50 نمایش خصوصی برای مسئولان، روحانیون محترم و اساتید دانشگاه و اقشار مختلف مردم داشت و نکاتی که میتوانست محل اختلاف باشد مورد نظر گرفته شد و اصلاحاتی را خودمان انجام دادیم، یعنی فارغ از حوزۀ قانون و ممیزی قبل از اکران عمومی همه نوع پالایشی را صورت دادیم و بعد هم شورای پروانۀ نمایش فیلم را دید و مجوز صادر شد.
حتی مجلس شورای اسلامی، کمیسیون فرهنگی و رئیس کمیسیون هم تأئید کردند که فیلم رستاخیز بدون اشکال است و حجت را تمام شده دانستند. مسئولان قبلی وزارت ارشاد(در زمان مدیریت حجتالله ایوبی در سازمان سینمایی و وزارت علی جنتی) هم با خیال راحت سخنانی در دفاع از فیلم و مفتخر بودن به ساختش ارائه دادند و فیلم اکران شد، اما در همان روز اول دچار مشکل شد[3].
درویش در ادامه به مسئله نمایش دادن چهره امامان و اولیاء الهی اشاره کرده و اذعان میکند: اساسا وقتی که روایتی داستانگونه و با نگاه درام و با زبان سینما صورت بگیرد، حذف چهرۀ شخصیت یک تناقض مهم است.
ما نمیتوانیم مجموعه آلام و احساسات و عواطف درونی یک انسان را بدون نمایش چهرهاش بروز دهیم. اگر قرار است در جمهوری اسلامی و در کشوری شیعه با توجه به نیازهای فعلی به چهره شخصیتهای دینی پرداخته شود، مشکلاتی برای افرادی مثل من ایجاد میشود، متأسفانه در یک برخورد غیرتخصصی از ناحیه وزیر وقت ارشاد بحث تاباندن نور مطرح شد. این راه حل جز وهم قضیه چیز دیگری را به دنبال نداشت. اگر چه به لحاظ فنی هم چنین چیزی برای «رستاخیز» امکانپذیر نیست. اگر قرار است در پرداخت به زندگی ائمه(ع) فقط به صحابه بپردازیم، میتوان آن را به شکل دستورالعمل صادر کرد تا دیگر فیلمسازان و تهیهکنندگان وقت خود را برای مواردی خارج از این محدوده نگذارند. هر چند با اتفاقی که برای «رستاخیز» افتاد قطعا این شرایط در عمل خواهد افتاد و دیگر کسی جرأت نمیکند تا به سراغ شخصیتهای دینی برود [4].
اما به نظر میرسد مشکل اصلی فیلم بیش از این سخنانی است که درویش در برنامه چلچلراغ مطرح کرده است، مواضع بعضا تند برخی از روحانیون و مراجع، کار را برای این فیلم دشوار کرد، آیتالله سید ابوالحسن مهدوی عضو مجلس خبرگان رهبری و امام جمعه موقت اصفهان در اظهار نظری دراین باره میگوید: بر اساس نظرات کارشناسان و دوستان اشکالی که آنها مطرح کردهاند به تصویر کشاندن حضرت عباس(ع) و تجسم ایشان در قالب شخص معینی است. وی تصریح کرد: اگر چه شخصی که این نقش را بازی کرده، نقشی مثبت را ایفا میکند اما به تصویر کشیدن ایشان قابل برخی مراجع ایراد است که قابل بررسی است؛ ایشان همچنین اضافه کرد که اگر هنرمندان ما و کسانی که تمایل دارند تولیداتی در قالب مسائل دینی ارائه کنند و به احساس مذهبی و جامعه دینی خدمتی کنند شایسته است فیلمنامه نوشته شده را با چند کارشناس دینی به مذاکره و مشاوره ارائه دهند [5].
ایشان برای برطرف شدن مشکل نشان دادن چهره قمربنی هاشم(ع) با ارائه راهکاری میافزاید: نظر من در مورد برطرف کردن این ایراد این است که اگر بخواهند بدون تنش باشد، نهایتا تصویر یک خورشید یا ماه روی چهره ایشان در کل فیلم قرار دهند، با این کار هم فیلم را زیبا و هم چهره را مقدستر میکند و تنها اشکالی که میخواهند بگیرند حذف میشود و ذهنها به سمت مثبت فیلم میرود[6].
و در نهایت نیز توصیه میکنند که بعد از آماده شدن فیلمنامه با چند مجتهد دینی در اینباره گفتگو شود؛سایت منتسب به فیلم رستاخیز با انتشار فتوایی از رهبر انقلاب به نوعی در صدد القای این نکته است که ساخت فیلم در راستای مبانی فقهی معظم له بوده است، در متن جواب استفتاء آمده است: اگر مستلزم توهین یا نسبت باطلی به آن حضرات(علیهم السلام) نباشد فی النفسه اشکال ندارد[7]
اما سایت خبری رجانیوز با انتشار نامه آیتالله مکارم شیرازی به حجتالله ایوبی رئیس سازمان سینمایی اعتراض دفتر آیه الله مکارم را اینگونه بیان میدارد که: «عدّه قابل توجهی به دفتر ما شکایت کردهاند که چرا در فیلم رستاخیز چهره حضرت قمر بنیهاشم و جمعی دیگر از شهدای کربلا علیهم السلام به طور مشخص نشان داده شده و میدانیم این کار آثار نامطلوبی دارد و نیز به بعضی از وقایع تاریخی آن ایراد کردهاند. آیا بنا بر این است که سازمان سینمایی قداست مقدّسات را بشکند و از خطوط قرمز بگذرد؟![8] همچنین سایت خبری تسنیم مدعی شد دفتر آیت الله العظمی سیستانی در نجف اشرف نیز در یادداشتی تأیید محتوای این فیلم را رد کرده است[9] و سایت فرارو نیز در یادداشتی با عنوان «حمله مداحان به فیلم فرارو» که در تاریخ 26/11/92 منتشر گردیده با استناد به بیانیۀ آیتالله علوی گرگانی که در آن آمده است: «عدمتوجه به نصایح علما موجب کمرنگشدن اعتماد قشر متدین به دستگاههای فرهنگی شده و کمرنگشدن عظمت امامزادگان، موجب توبیخ و بلکه عقاب الهی در قیامت خواهد شد و همه مسؤولان باید خود را برای جوابگویی در روز حساب آماده کنند.» اوضاع را برای اکران این فیلم مساعد نمیداند؛ اعتراض مراجع تقلید و برخی از روحانیون کار را به آنجا کشانید که نوشآبادی سخنگوی وزارت ارشاد در نشست خبری که به تاریخ 5مرداد ۱۳۹۴ برگزار کرد توانست تا حدودی با سخنانی که مصالح هر دو طرف نزاع تأمین شود، هم تنش ایجاد شده از سوی روحانیون را نسبت به فیلم کم کرده و هم به نفع سازندگان فیلم سخنی گفته باشد تصریح کرد که: بهدلیل احترام به نظر مراجع تقلید، این فیلم بهصورت موقت تعلیق شده است؛ اما احتمالاً با اضافه کردن یک افکت تصویری و گذاشتن نور بر صورت یکی از شخصیتها، فیلم اکران خواهد شد[10]
با این اوصاف برخی جریانات فرهنگی با متهم کردن جریانی موسوم به تشیع انگلیسی در صدد برآمدن تا جلوگیری از اکران این فیلم را به نوعی متصل به خارج از کشور و جبهۀ دشمن نمایند، سردار سید مسعود جزایری معاون امور بسیج و فرهنگ دفاعی ستاد کل نیروهای مسلح پرونده جدیدی را در این زمینه گشود. او با بیان اینکه متأسفانه در تعلیق اکران فیلم «رستاخیز» وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قدری عجله کرد، گفت: «برخی اطلاعات حاکی از آن است که عدهای که جلوی یکی از سینماهای تهران تجمع و حتی اقدام به قمهزنی کرده بودند، وابسته به جریان معروف «شیعه انگلیسی» بودهاند و اسناد و مدارک آن در اختیار نهادهای مسئول است[11]. مشابه همین دیدگاه نیز از سوی اکبر نبوی دیگر منتقد سینما نیز ارائه شده است، او با تقسیم بندی کردن معترضان اکران فیلم می آورد: من معترضان و مخالفان فیلم «رستاخیز» را به دو گروه تقسیم میکنم. گروه اول کسانی هستند که ضمن عشق و محبت زلال و صادقانه به حضرت ابوالفضل(ع) از بدفهمی و تعصب بیجا هم برخورداند. به این گروه از عزیزان باید بگویم نکتۀ مهمی که باید به آن توجه کرد این است که آیا در روایت سینمایی که از حضرت عباس(ع) در این فیلم نمایش داده شده است به مقام ایشان خدشهای وارد شده است یا خیر؟ از این منظر باید با فیلم روبرو شوند و آن را تحلیل کنند، نه اینکه به نمایش چهرۀ ایشان اعتراض کنند، اما گروه دوم از معترضان کسانی هستند که آبشخور نگاهشان اسلام انگلیسی است و اتفاقا کانون تحرکاتشان را هم باید در انگلستان جستجو کرد[12]
با این اوصاف قرائنی وجود دارد که درویش در ضمن نوشتن فیلمنامه با رسول جعفریان متخصص تاریخ اسلام و ایران جلسه را ترتیب داده است، جعفریان که شاید جز روحانیونی باشد که بیشترین یادداشت را دربارۀ این فیلم نوشته است در یادداشت خود به تاریخ 12 اسفندماه 1392 میآورد: امروز دوشنبه 12 اسفند فرصتی فراهم شد تا فیلم رستاخیز را ببینم. زمانی که فیلمنامه آن نوشته شده بود، جلسهای با حضور آقای درویش و آقای رضا بالا داشتیم. خاطرم نیست متن را دیدم یا خیر. سال گذشته نیز که فیلم تقریبا آماده شده بود در قلم برای یک جمع خصوصی اکران شد. بنده نیمی از آن را دیدم و به دلیل گرفتاری رفتم[13]. ایشان سپس به برخی اشکالات مطرح شده از سوی یکی از منبرهای تهران در روزنامه کیهان اشاره میکند و در دفاع از فیلم مینویسد:
در کیهان نیز نوشتهای از یکی از منبریهای تهران منتشر شد که در آن چهارده ایراد به فیلم گرفته شده بود. برخی از آنها کلی و برخی هم امروز که دیدم، حس کردم از اساس نادرست است. مثلا نوشته بود که به خیانت خواص تأثیرگذاری مثل شریح قاضی هیچ اشاره ندارد؛ با این که در فیلمی که من دیدم بیش از پنج بار و هر بار دقایقی چند به شرح تأثیر این شخص که دقیقا هم معلوم نیست چه تأثیری داشته پرداخته شده است. یا مثلا اعتراض کرده که چرا نام عبدالله بن عمر در یاران امام حسین آمده در حالی که گویا گوش ایشان ضعیف بوده و دقت نکرده که عبدالله بن عمیر است. همین طور درباره سلیمان نماینده امام در بصره که نامهرسان آن حضرت بود اشتباها تصور کرده سلیمان بن صرد خراعی است. البته از یک منبری بیش از این انتظار نیست. آنچه مهم است این است که زاویه اعتراضات چه آنچه از طرف برخی از مراجع قم مطرح شد و چه مداحان تهران و چه برخی دیگر مختلف است. این هم امری طبیعی است [14].
وی در ادامه به نقاط قوت فیلم رستاخیز اشاره کرده و میآورد:
در این باره که فیلم به لحاظ هنری، اثری تازه است و خلاقیت به خرج داده و تاریخ عاشورا را در قالب یک داستان روایت کرده که تازگی دارد و سبب جذابیت بیینده به آن میشود، باید آن را تحسین کرد. این مسأله نهتنها عیب نیست که یکی از مهمترین حسنهای آن است. روشن است که همه داستان کربلا را میدانند و اگر شما بخواهید جذابش کنید باید طوری بیان کنید که نوعی ابهام در آن باشد تا کسی آن را تعقیب کند. طبعا جذابیتهای دیگر هم لازم است اما این نکتۀ مهمی است که در این فیلم وجود دارد. صدالبته عوامل اصلی فیلم هم میدانند که داستان بکیر در منابع تاریخی نیامده است، اما به هر حال کسی که کار هنری انجام میدهد، ناچار باید طرحی در اندازد و به نظر میرسد که اگر چارچوبه ارزشهای عاشورایی و با حفظ سمت و سوی اصلی کربلا باشد اشکال ندارد. بالاخره کسی بوده که نامهرسان بوده و اخبار شام و بصره و کوفه و مدینه را منتقل میکرده است. بدین ترتیب ماهیت استدلال و بینشهای یزید و اطرافیان او همینطور جریان امام حسین را از دل این داستان بیان کرده است. اینچه اشکالی دارد؟ حداکثر این مسأله این است که این روال، همان کاری است که غالبا مداحان میکنند و داستانهایی که نود درصد آنها در منابع اصیل تاریخی نیست نقل میکنند تا با هنرنمایی، حاضران را به گریه واداردند[15]
جعفریان در یادداشت دیگری به تاریخ 28اسفندماه 1392میآورد:
بنده در هفتۀ آخر سال 92 برای بار سوم موفق شدم فیلم رستاخیز را با دقت نگاه کنم. بار اول سال گذشته بود که آن را تا نیمه دیدم. دوهفته قبل آن را کامل دیدم و این هفته نیز مجددا تمام آن را ملاحظه کردم. دربارۀ این فیلم چند مسأله وجود دارد:
نخست نشان دادن چهرۀ حضرت ابوالفضل العباس است که درباره آن دو نکته وجود دارد: نخست از این زاویه که اساسا نشان دادن آن درست است یا خیر. دوم این که آیا علی فرض این که درست باشد،خوب نشان داده شده است یا خیر.
دربارۀ بخش اول نیز یک بحث فقهی است و دیگری جنبه تقدس و این که نشان دادن چهره سبب افت شخصیت آن حضرت میشود.
درباره جنبه فقهی نظری نمیدهم، اما از نظر تقدس، اعتقاد به این که این مسأله سبب کاهش قدسیت چهره حضرت خواهد شد ندارم.
اما درباره بخش دوم و این که نشان دادن چهره حضرت ضعیف بوده یا نه، باید عرض کنم چهره حضرت در این فیلم به خوبی ترسیم شده و آنچه ارائه شده در شأن آن حضرت هست. به هر حال مردم همان طور که در تعزیهها و نیز نقاشیهایی که از حضرت ابوالفضل و بقیه ذوات مقدسه کشیده میشده، به دین چهره آن حضرات عادت کردند و دیدن آن تأثیر منفی در اذهان نداشته است، در اینجا نیز در صورتی که در فیلم هم خوب ترسیم شده باشد، بهتدریج عادت خواهند کرد و اگر این مسیر درست پیش برود، سبب فزونی آن هم خواهد شد. این مسأله درباره عیسی مسیح نیز بارها و بارها تجربه شده است. مسیحیان نیز از مرحله نقاشی عیسی مسیح به فیلم رسیدند. به هر حال دربارۀ این جنبه فیلم باید عرض کنم که چهره خوب نشان داده شده و از این جهت قابل دفاع است. جدای از آن که در شرایط حاضر امکان حذف این بخشها وجود ندارد و اگر حذف شود، روشن است که این فیلم دیگر کارایی نخواهد داشت یا اگر داشته باشد یک دهم مقدار فعلی هم نخواهد بود[16] . او در ادامه در دفاع از کار و بهعنوان جمعبندی میآورد: اما به صورت نهایی باید عرض کنم، فیلم رستاخیز یکی از کارهای شاخصی است که در حوزه هنر دینی انجام شده و در ادامه کارهایی تلویزیونی و سینمایی که تاکنون بوده،یک قدم به جلو محسوب میشود. در این فیلم، نهتنها تصویر سبکی از امام حسین ارائه نشده، بلکه در حد عالی و استوار، شخصیت امام و نهضت عاشورا ارائه شده است. ممکن است کسی بهنوع کار هنری آن ایراد مختصری داشته باشد، اما بدون شک این اثر، یک اثر فاخر محسوب شده و باید توجه داشت که کارگردان برای شاخص کردن آن باید خلاقیتی به کار میبرده است. در این فیلم به هیچ روی چهرۀ حضرت ابوالفضل، ضعیف ارائه نشده و بهنظرم میتوان از صد، دست کم نمره هشتاد را به آن داد[17] .
جعفریان در ضمن ارسال دو نامه به کارگردان و تهیهکنندۀ کار، 29 اشکال و ایراد تاریخی فیلم را بر میشمرد:
1: سخنرانی امام حسین برای حاجیان واقعیت تاریخی ندارد (اگر دارد یا دست کم از چند سخنرانی گرفته شده و به هم متصل شده منبع آن ذکر شود.)
2: داستانهای کوتاه و بلندی چندی در میانه افزوده شده که یکی از آنها فاروق بن سعد در مکه است. منهای این که معلوم است داستانی است، لازم است به طور کلی توضیحی درباره دو جنبۀ داستانی و تاریخی فیلم داده شود.
3: سخنی که از امام حسین توسط حضرت ابوالفضل نقل شده که زندگی جهاد در راه عقیده است نه حدیث است و نه شبهحدیث. یک سخن از یک نویسنده متأخر مصری گویا عقاد است. حتما حذف شود.
4: جایی بکیر به کشیش میگوید که این زن میتواند به دین گذشته خود باز گردد. این نوعی اجازه دادن برای ارتداد است. البته میتوان تصور کرد بکیر نمیداند اما چه لزومی دارد اینگونه گفته شود. میتوان عبارت را عوض کرد.
5: خبر تبعید نعمان بن بشیر حاکم کوفه به دیلمان و این که آنجا … در کدام منبع آمده است و چه لزومی دارد؟
6: تا آنجا که میدانم همراهی شمر با ابن زیاد از بصره به کوفه نادرست است و چنین چیزی نبوده است. شمر در کوفه در زندگی میکرد و همانجا هم به ابن زیاد پیوست. روشن نیست به چه دلیل این همه داستان گفته شده است.
7: آنجا که شریح به طعنه در پاسخ پرسش ابن زیاد که میگوید چرا مردم مرا نماینده خدا میدانند میگوید که زمین از حجت خدا خالی نمی ماند! بهتر است این جمله حذف شود که نوعی تمسخر به اصل این باور است گرچه مقصود تطبیق آن بر ابن زیاد باشد.
8: من همچنان باور این است که آنچه به شریح قاضی نسبت داده شده با واقعیت تاریخی تطبیق ندارد و در این باره فوقالعاده زیادهروی شده است. ای کاش کسی یک تکنگاری دقیق تاریخی درباره شریح مینوشت، نمیدانم تا کی در این فیلمها این نسبتها را میدهند. بدون آنکه از لحاظ تاریخی روشن شده باشد. همه جا گویی ابن زیاد از شریح استفتاء میکند؟
9: وقتی جنازۀ مسلم روی زمین افتاده گویا(دقیق نمی دانم) هوچیان شعار لعن الله الحسین را میگویند. اولا مطمئن نیستم بوده یا نه. ثانیا انتشار این شعار خیلی مناسب نیست و شنیده هم نشده است که در منابع آمده باشد. میتوانند این جمع شعار دیگری بدهند و اظهار شادی کنند.(ظاهرا در پاسخ گفته شد که میگویند لعنت الله علیه. به هر حال مبهم است وبهتر است روشن و واضح باشد.)
10: زنگ سبز از زمان مأمون رسم شده است. دست کم به نظرم باید ضمن یک توضیحی که آخر یا اول فیلم میآید برخی از این مسائل شرح داده شود که توجه داریم که سبز بعدها پدید آمده اما به دلیل اینکه مردم چنین تصوری در ذهن دارند از آن استفاده کردیم.
11: در بسیاری از موارد حضرت ابوالفضل حضور دارد در حالی که نیازی به آن نیست. به نظرم اگر سخن مخالفان تا اندازه هم درست باشد که باید با نشان ندادن تقدس را حفظ کرد، بهتر است موارد اضافی حذف شود. صحنههایی وجود دارد که حضرت نگاه میکند و رد میشود. این موارد را میتوان حذف کرد.
12: یک بار کلمه رافضی به کار برده میشود که با توجه به این که این کلمه مربوط به قرن دوم است حتما باید عوض شود.
13: غوغایی که با حر میشود که چرا پشت سر امام حسین نماز خوانده هیچ واقعیت تاریخی ندارد نمیدانم برای چه طرح شده است؟
14: سخنرانی امام حسین در صبح عاشورا میتواند دقیقا از روی مأخذ باشد. از چند صحبت یک متن انتخاب شود. در اینجا اگر جملاتی هست که امام نگفته بهتر است نباشد. مثل این که اگر سنگ از آسمان بر سر من ببارد با جاهلیت بیعت نخواهم کرد. آیا این جمله در منابع آمده است؟ کجا؟
15: عمربن سعد کجا گفته است که من حسین را مرتد میدانم؟ نسبت دادن ارتداد چون مهم است گفتن آن حتی از عمر بن سعد باید منطبق با مآخذ باشد.
16: در کجا آمده است که حر رویش را پوشاند و آمد؟ به نظرم این مسأله چون تاریخی است میتوانست گونه ای دیگر باشد. هر چند فکر کنم این دیگر قابل تغییر نیست. اما به هر حال درست هم نیست.
17: در وقت دیدار …. با حضرت ابوالفضل او را ابوفاضل میخواند. در حالی که می دانیم کنیه حضرت ابوالفضل است نمیدانم از کی ابوفاضل رواج یافته. خوب اینجا میتواند همان ابوالفضل باشد.
18: صحنههای درگیری عاشورا ضمن آن که بسیار عالی است اما خیلی خشن است. قیافه شهدا به شکل زیادی خونین نشان داده شده که البته درست است اما نشان دادن آن در فیلم درست نیست. به هر حال باید مخاطب را در نظر گرفت.
19: در متن آمده که حبیب در بدر و احد حاضر بوده است. این اطلاع از کجا آمده است؟ حرف مهمی است و حتما باید اصلاح شود. فکر نمیکنم حتی صحابی باشد. در اعلام زرکلی آمده که تابعی بوده است. در ابصارالعین او را صحابی دانسته که همین هم باید تحقیق شود اما بدری یا احدی بودن حتما باید اصلاح شود.
20: در ماجرای نبرد بکیر با حفص پسر سعد، حفص آنجا کشته میشود در حالی که وی تا زمان مختار هست و همراه پدرش به امر مختار کشته میشود. چیزی که در همه مقاتل آمده است [18].
21: ورود هر مسافری به مکه در حالت احرام است. در حالی گه بکیر اول ورود به مکه محرم نیست و بعدا در احرام دیده میشود.
22: در صحبت عمربن سعد با نعمان بن بشیر [آمده] که اینها از خلافت خروج کردهاند. اگر امکان اصلاح عبارت باشد بهتر است به جای «از» «بر» باشد. مخالفان بر خلافت خروج میکنند که به معنای شورش است نه از خلافت خروج میکنند که بهمعنای خارج شدن باشد.
23: وجود کتابخانه پشت سر نعمان بن بشیر که در حال خواندن قرآن است، به چه معناست؟ چنین چیزی اساسا نمیتواند وجود داشته باشد.
24: چطور بکیر دو سال است که مادرش را در کوفه ندیده است؟ فاصله نخیله و کوفه و رفت وآمدها حتی به شام چنین عددی را تأیید نمیکند. دو ماه عادی است آن هم با نظر گرفتن سفر به شام و حجاز.
25: منابع نوشتهاند که مسلم روی همان بام قصر گردنش زده شد. سرش ابتدا پایین پرتاب شد و بعد هم جسدش. ایا مصلحت خاصی در این باره بوده که پیش از جدا کردن سرش او را از بالای قصر پایین بیندازند؟
26: داستان کوه حتی اگر در نیمه راه وقتی که حر به امام حسین میرسد قابل توجیه باشد در موردی که نامه عبیدالله میرسد که حسین به هر کجا رسیده همانجا متوقف شود درست نیست. زیرا آنجا دیگر کربلاست. بنابراین پرسش من این است آیا ممکن است صحنههایی که در اینجا کوه در آن است حذف شود. یعنی جایی که نامۀ عبیدالله رسیده و حتما کربلاست؟ اگر نشود اشکال باقی خواهد ماند.
27: این جمله نسبت داده شده به حسین که عباس از قول آن حضرت نقل کرده که به زینب میگوید: داغ یک قطره اشک را هم بر دل دشمنان را هم بر دل دشمنان بگذار اولا جمله غلط است. قطرۀ اشک نیست و آه است.بعد هم ادبیات امروزی و شریعتیوار است. به نظرم بهتر است جملۀ دیگری جایگزین آن شود.
28: آتش زدن خیمهها پیش از قتل امام حسین اساسا رخ نداده و حتی نقل بر خلاف آن هست. حتی از عمر بن سعد هم نقل شده که تا وقتی حسین زنده است کسی به خیمهها حمله نکند. آیا ممکن است جای این دو صحنه عوض شود؟
29: اشکال دربارۀ سن قاسم جدی است و به نظرم بهتر است صحنه معرفی قاسم حذف شود[19] .
جعفریان در یادداشت دیگری به تاریخ 30 تیرماه 1394 بدبیاری فیلم رستاخیز را از زاویه مسائل سیاسی مورد توجه قرار داده و میآورد:
شاید عمدهترین بدشانسی این فیلم این بود که اکران آن همزمان با بحث توافق ایران و کشورهای 1+5 شد و دولت نخواست به خاطر مخالفتی که از برخی از محافل و علما مطرح شد، اکران آن در دورهای باشد که مشکلات دیگری هم وجود دارد و باید توان خود را برای حل آنها بگذارد. به نظر برخی معنای سیاست همین است و کار آن قربانی کردنِ آنکه در ظاهر اهمیت کمتری دارد، تا اینکه میآورد: به این نکته هم اشاره نمیکنم که منازعاتی میان هنرمندان ما در میانۀ دو خط سیاسی هست که آن هم روی این ماجرا تأثیر گذاشت. شاید دخالت برخی از مقامات هم در این امر تأثیر داشته که البته در این باره چیزی نمیدانم، اما تأکید میکنم و میدانم در رایزنیهایی که شده بود، بسیاری از چهرههای معتدل جناح راست هم با آن موافق شده بودند، آن هم وقتی که در اکرانهای محدود مختلف آن را دیده بودند، هر چند این اندازه انگیزه نداشتند که بخواهند مداخله کنند[20] هر چه بود فیلم رستاخیز در سال 1398 به صورت غیر قانونی در فضای مجازی پخش گردید که اسباب اعتراض کارگردان کار و همچنین علیرضا تابش مدیر عامل بنیاد فارابی به عنوان سرمایهگذار فیلم را در پی داشت، در این نامه مدیرعامل این بنیاد سینمایی با مخاطب قرار دادن معاون دادستان و سرپرست دادسرای امور بینالملل تهران خاطر نشان میکند که بنیاد سینمایی فارابی مالک ۶۰درصد «رستاخیز» است و بارگذاری نسخۀ عربی فیلم، این بنیاد و سایر مالکان را متحمل ضرر مادی و معنوی کرده و موجب تضییع حقوق بیتالمال شده است.
پینوشتها
[1] خبرگزاری ایسنا: 15/6/98: عنوان یادداشت: چه کسی پاسخگوی «رستاخیز» است؟
[2] خبرگزاری ایسنا : تاریخ : 27/ 6/97: «رستاخیز»؛ پروندهای که هنوز باز است.
[3] همان مدرک
[4] همان مدرک
[5] ۲۴ خبرگزاری تسنیم 24 تیر ۱۳۹۴:عنوان گفتگو: دلیل اعتراضات به فیلم “رستاخیز”، عدم مشاوره با مجتهدان دینی است.
[6] همان مدرک
[7] https://rastakhizmovie.com/?page_id=677
[8] https://www.rajanews.com/news/164665
[9] https://www.tasnimnews.com/fa/news/1395/06/13/1176574 تسنیم
[10] https://www.tasnimnews.com/fa/news/1394/05/05/811326/ خبرگزاری تسنیم
[11] https://www.beytoote.com/news/cultural-news/problem1-resurrection1.html
[12] همان
[13] کلک و کتاب ج 2 ص 417
[14] همان مدرک
[15] کلک و کتاب ج2ص418
[16] همان مدرک ص 434-435
[17] همان ص 437
[18] کلک و کتاب ج2ص 437- 439
[19] همان ص 441-442
[20] همان ص 1199
دیدگاهتان را بنویسید