نقاط ضعف و قوت جشنواره فجر ۴۳ | گزارش نشست نقد و تحلیل جشنواره فجر ۴۳
نشست تحلیل و بررسی چهل و سومین جشنواره فیلم فجر با حضور استاد محمدتقی فهیم و دکتر رفیعالدین اسماعیلی، ۲۹ بهمنماه در مؤسسه استاد فرجنژاد برگزار شد. این نشست برنامۀ مشترک مؤسسه فرهنگی رسانهای استاد فرجنژاد، فکرت و انجمن سواد رسانه طلاب بود.
در ابتدای جلسه آقای سید محمدمهدی موسوی مجری جلسه، با تبریک اعیاد شعبانیه گفت: این جلسه دربارۀ بررسی فیلمهای جشنواره ۴۳ است. چند روزی از مراسم سیمرغ گذشته است. برخی میگفتند که سیاستگذاری این فیلمها برای دولت قبلی شهید رئیسی بوده است.
استاد محمدتقی فهیم بیان کردند: بنده چهل دوره با جشنواره بودم و سه دوره را نبودم. جایی هم نوشتم که با جشنواره پیر شدم و جشنواره با ما بزرگ شد. جشنواره در دو سه گرایش قوتهایی داشت و در چند گرایش هم ضعفهایی.
وی ادامه داد: بارزترین گرایش تنوع ژانری و حتی موضوعی، مضمونی و رویکردها در جشنواره بود. ما همهجور آثاری داشتیم، به لحاظ کمی فیلمهای دفاع مقدس پررنگ بود، فیلمهای معمایی و تریلرهای سرگرمکننده هم داشتیم.
استاد فهیم در رتبۀ دوم مشارکت بسیاری از فیلم اولیها را قوت جشنواره دانست و گفت: فرصتی برای جوانان ایجاد شد تا حضور پیدا کنند. از لحاظ ویترین و آثار با جشنواره جوانی روبرو بودیم. همچنین اجرای خود جشنواره در رتبۀ سوم و مهمانداری و سفره باز و روی گشاده سومین ویژگی خوب جشنواره بود.
این منتقد سینما دربارۀ ضعف هیأت انتخاب فیلم جشنواره 43 فجر اذعان کرد: ما امسال در دو جنبه با جشنوارۀ عجیب و غریبی روبرو بودیم. هیأت انتخاب جشنواره بسیار محافظهکار بودند که نمیتوانستند نه بگویند. هیأت انتخاب را گفتهایم که ضد جشنواره است. این هیأت انتخاب حتی توانایی تمییز آثار از قوی و ضعیف هم نداشتند، استدلالشان وفاق و آوردن همه بود. ما میتوانیم اینها را بیاوریم ولی در بخشهایی از جشنواره تعبیه کنیم که خارج از مسابقه باشند. وقتی بخش مسابقه را باز میکنیم نوعی کمیتگرایی ضد کیفی است.
امسال آقایان آمدند درِ بخش مسابقه را باز گذاشتند و نزدیک ۴۰ فیلم آمدند که حتی بخشی از آن تلهفیلم بودند و فقط مجوز تلهفیلم داشتند.
محمد تقی فهیم ادامه داد: ما انبوهی از فیلمها روبرو بودیم که اشل سینمایی ایران در تکنیک و فرم رشدیافته نشان میداد. گرایش ما در تکنولوژی و تکنیک یک سینمای رشدیافته قابل دفاع است که چیزی از سینمای دنیا کم ندارد بهخصوص با فیلمی مثل موسی کلیمالله.
این تکنیکزدگی در سینمای ایران خیلی بارز است که دلمشغولی و دغدغه فیلمسازان شده که از مهمترین وجه ممیزی سینما که تاثیر حسی است دور شده است. ما کمتر فیلمی داشتیم که شخصیتهایی در آن باشند که عاشقشان شویم یا در قطب منفی متنفر از ضدقهرمان و در قطب خیر عاشق شخصیت قهرمان شویم. به جز یکی دو مورد کمرنگ موردی نداشتیم که عاشق شخصیتی شویم و بخواهیم جای آن باشیم.
عضو شورای عالی حل اختلاف خانه سینما سپس فیلم ناتور دشت را مثال زد که قهرمانش از نقطهای به نقطه دیگر حرکت میکند، خطاهای گذشته را تصحیح میکند و به نقطه ایدهآلی میرسد و حس همذاتپنداری شاید بدهد و دوست داشته باشیم جای آن باشیم.
دکتر رفیع الدین اسماعیلی هم در ادامۀ جلسه بیان کرد: برای فضای سینمایی و تحلیل از سال ۸۸ شروع به دیدن جشنوارههای فجر کردیم. جشنواره بعد از انقلاب خیلی فراز و نشیب طی کرده است، چهار پنج سال بعد انقلاب که جشنواره شروع میشود، گذاشتنش در دهۀ فجر برای این بوده که آرمانها و اهداف انقلاب اسلامی در آن بازنمایی شود.
وی ادامه داد: از همان ابتدا به دلیل حضور قشر روشنفکری در جشنواره مشکلاتی وجود داشت. آوینی هم نقدهای زیادی کرده است. مورد تأثیرگذار دیگر در جشنواره فجر، سیاستگذاری دولتها است، مثلا فیلم ایستاده در غبار یک سال جایزه میگیرد ولی سال بعد به فیلمی خلاف آن جایزه داده میشود.
رئیس مؤسسه شناخت گفت: من امسال حدود ۳۰ تا از فیلمها را دیدم. فیلم خدای جنگ را فیلم خوبی میبینم ولی این فیلم صداقت را با مخاطب خودش جلو نبرد. پدر موشکی ایران را میخواهد به تصویر بکشد ولی نمیخواهد کل واقعیت را بگوید. قهرمانی که مخاطب میشناسد به نظرم باید شهامت داشته باشد تا آن را کامل بگوید. کسی که موشک ساخته و قدرتی برای کشور ساخته، ناخودآگاه در ذهن مخاطب این شکل میگیرد که بنابر این برداشت آزاد فیلم خدای جنگ، شاید بخشی از فیلم دروغ باشد.
استاد دانشگاه باقر العلوم دربارۀ ژانر دفاع مقدس ادامه داد: در سینمای دفاع مقدس مشکلمان این است که معنویت در آنجا نیست و خودت را بخشی از امتداد عبد خداوند نمیبینی. سینمای دفاع مقدس ما توانست ژانر مخصوص خودش را به وجود بیاورد، مانند فیلم کرخه تا راین، فیلم مهاجر و… . ما چیزی که امسال دیدیم این بود برای اینکه پا بگذاریم روی دشمن، باید پا بگذاریم روی نفس خودمان و این موضوع به نظر بهتر شد. در دهۀ هفتاد کمترین فیلم دفاع مقدس را داشتیم و بهخصوص بعد از اخراجیها فضای دفاع مقدس از فضای صرفا جنگ خارج شد و همچنین شیار ۱۴۳ توانست نسل جدید را به دهه ۶۰ برگرداند.
دکتر اسماعیلی گفت: پرطرفدارترین فیلمهای ما دارد دفاع مقدسی میشود و مردم دارند بهترین حس را میگیرند. مردم بعد از امثال همین خدای جنگ بلند میشوند و دست میزنند و به قول آقای فهیم گاهی دوست دارند که جای قهرمان قرار بگیرند. درباره محصول دولت میخواهم بگویم که فیلمها تقریبا محصول دولت قبل بوده است، من فیلمهای التقاطی روشنفکری را کم دیدم که امسال باشند.
استاد اسماعیلی دغدغۀ خود را دربارۀ سوژهها سینمایی اینگونه بیان کرد: ما قلادههای طلا بعد از سال ۸۸ را شناسنامه دفاع مقدس میدانیم و چرا فتنۀ «زن زندگی آزادی» برای فیلمساز ما مسئله نمیشود؟ چیزی که برای ایران در کل جهان مسئله میشود. یا طوفان الاقصی که در برخی مجلات و نشریات جهان را به دو بخش قبل از طوفان الاقصی و بعد از طوفان الاقصی تقسیم کرده بودند.
در ادامه استاد فهیم دربارۀ دولتی بودن غالب سینمای ایران بیان کرد: سینمای ما یک سینمای دولتی است، اگر سالی صد تا فیلم باشد، نزدیک هشتاد تا و در برخی دورهها هم تا نود درصد بودجه فیلمها دولتی بوده است. در چنین سینمایی نقش مدیران و سیاستگذاران خیلی برجسته است، بخش خصوصی قدرتمند نداریم که پول آورده باشد و سرمایهگذاری کرده باشد، در شبکه نمایش خانگی جریان سرمایهگذاری تأثیرگذاری را داریم. نقش سیاستگذاران و دولتها بسیار موثر است. دلیل خوب بودن فیلمهای دفاع مقدس حمایت دولت از آنها و دادن بودجه برای آن بوده است. وقتی همگرایی بین شوراها و دولتها نداشته باشیم این است که در تولیدات استراتژیک خود دچار سردرگمی میشویم.
وی ادامه داد: ما مثلا درباره غزه چیزی نساختیم، اما یکدفعه دو فیلم برای یک سردار ساخته میشود. درباره قومیتها که مسئله مهمی است فیلمی نداریم. فیلم پیشمرگ هست ولی در بخش فیزیکال و تکنیکی باقی میماند. ما الگویی نداشتیم که تبدیل به موج شود و بترکاند، چیزی نداشتیم.
استاد فهیم دربارۀ ضرورت چرایی ساخت فیلمها توضیح داد: سه تا «چ» در ساخت فیلمها مهمند، چرا چی چگونه، موضوع و مضمون و چگونگی بیان این مهم است که منتقدان بیشتر با آن کار داریم اما مهمتر چرا است، که چرا باید مثلا ۴۵ میلیارد بودجه به فلان فیلم داده شود؟ در آمریکا این چرا مشخص است که بر اساس گیشه فیلم ساخته میشود، اما اینجا با این هدف نیست، هزینۀ فیلمها برای آرمان و دغدغههای اصلی کشور قرار است باشد. مفاسد، نفوذ، روابط ضدانقلابی، در دستگاه دولتی باید روی اینها کار شود. در همین جشنواره فیلمهایی با بودجه دولتی ساخته شده مثل فیلم آنتیک که فیلمی کاملا ضدفرهنگی و ضدارزشهای مذهبی است، مثلا این فیلم آمده نقد خرافه بکند، کارگردانی آن را ساخته است که نامزد ریاست بنیاد فارابی هم بوده است.
عضو سابق شورای مرکزی و نایب رئیس انجمن منتقدان نویسندگان سینمای ایران ادامه داد: المانها و ساختاری که الآن دیده میشود برای فیلمفارسی است اما در همان فیلمفارسی ایرج قادری فیلم شاهچراغ را دارد که 9 سکانس آن درباره امامزاده ساخته میشود. حتی ناصر ملک مطیعی از خانه خارج میشود یا حق و یاعلی میگوید، در واقع ادبیات مذهبی ورد زبان آنها است. قیصر فیلم کلیدی آن زمان است و زیارت امام رضا در آن مطرح میشود. فیلم سفر سنگ که انگار وامدار انقلاب است اما الان با موجی روبرو هستیم از فیلمهایی که اصلا ضد مذهب هستند، در آن حتی کسی را نداریم که از خانه بیایید بیرون و بگوید خدایا به امید تو! ما جریانی داریم که ادبیات انقلابی و حتی زیست مذهبی را نشانه گرفته است.
استاد فهیم دربارۀ قیاس بین سینمای هند و ایران گفت: در فیلم هندی میگویند باید بخنداند یا بگریاند یا به هیجان در بیاورد، دربارۀ سینمای ایران میگوییم باید باعث اندیشه هم شود، اما الان سینمای ما نه میخنداند و نه میگریاند و حتی اندیشه آن هم اندیشهای ضد مذهب است، سینمایی که فیلم آنتیک میسازد!
وی دربارۀ ظاهر شدن پایان ایدئولوژیک در سینمای ایران ادامه داد: فیلم اسفند بهترین فیلم جشنواره است و پایانی ایدئولوژیک دارد که در سینمای ایران سابقه ندارد. در سکانس پایانی تصویر صدام را برمیدارد و جای آن تصویر امام را میگذارد. فیلم توقیفی در این دوره فقط فیلم حمید نعمت الله بوده است، فیلم پیرپسر و رکسانا و غریزه اصلاحیه خورده بودند و در واقع توقیفی نبودند. فیلم نعمتالله ممنوع النمایش است، اگر گفتند توقیفی در واقع تصمیم سازنده برای این بوده که بهتر بتوانند بفروشند. در این فیلم موهای خانم بازیگر اندازه دو سانت کوتاه است و واقعا کچل نیست بر خلاف فیلم زندان زنان و برای همین توقیف شده است.
استاد محمدتقی فهیم دربارۀ فیلمهای روشنفکری بیان کرد: فیلم «داد»، «غریزه» و «پیرپسر» جزو فیلمهای روشنفکری هستند. فیلمهای روشنفکری، فیلمهایی در واقع نمادین هستند و البته مزخرفترینها هم هستند چون در آن درام شکل نمیگیرد. فیلم «داد» این است، بیقوله میگذارند و آن را اگزوتیک میکنند، یعنی غریب کردن محیط، چیدمان محیط را بر اساس سمبل و نشانه میگذارند. قرارداد بین مخاطب و خودش است. نمادی از مذهب و حکومت و… میسازد و مثلا مذهب و حکومت را در آن نشانه میگیرند.
در انتها آقای فهیم دربارۀ یکی از علتهای ضعف سینمای ایران بیان کرد: سینمای ما فاقد پژوهش است و همهچیز تصنعی میشود و باسمهای میشود، برای نمایش یک زن مسلمان پژوهش نمیشود و عمیق نیست، علت لاغر بودن نقدها لاغر بودن فیلم است. نقد ما تقریبا کپیکار است و کیفکش فیلمسازها میشود. یک منتقد اسم و رسمدار مثلا عشقش این بوده که برود با کارگردانی عکس بگیرد.
دیدگاهتان را بنویسید