فرصتهای جبهه یهود در صدر اسلام | قسمت اول
علت مهاجرت یهودیان به حجاز
تأسیس شهر مدینه به حضور یهود [1] و حضور دو قبیله بزرگ اوس و خزرج بعد از سکونت یهودیان در آن منطقه باز میگردد. آغاز سکونت در مدینه توسط یهود در نگاه اول و غیر جریانشناسانه، چندان مسئله استراتژیکی نیست؛ همچنانکه در برخی از منابع تاریخی آمده است که علت حضور یهود در مدینه فرار از دست امپراطوری روم بوده است[2]. این ناروایت در واقع مبتی بر سیستم مظلومنمایی یهود در طول تاریخ است.
اگر علت حضور یهود در مدینه، آزار و اذیت روم بوده، چرا حجاز که منطقهای خشک و بیابانی است انتخاب شده و مناطق دیگری از جمله ایران مقصد هجرت ایشان قرار نگرفته است؟! با توجه به چینش یهود در منطقه حجاز و آگاهی کامل آنها از پیامبر آخرالزمان، چنین فرضیهای قابل قبول نیست.
همانطور که در ادامه خواهد آمد، یهود از زمان تولد و نیز اقدامات پیامبر آخرالزمان اطلاعات کامل و جامعی داشت. یهود میدانست که پیامبر در مکه آزار خواهد دید و در نهایت به قصد نظامسازی و جامعهسازی به مدینه هجرت خواهد کرد؛ بنابراین یهود که نبرد با جبهه حق را از ابتدا شناسایی کرده بود زودتر وارد زمین جنگ شد.
در ادبیات و فنون جنگی کسی که زودتر وارد میدان شود احتمال پیروزی بیشتری خواهد داشت؛ چرا که صحنه را خواهد شناخت و نقاط قوت و ضعفاش را پیشبینی خواهد کرد.
با حضور زودتر یهود در میدان نبرد، صحنۀ نبرد شناسایی شد. یهود تمام تلاش خود را در جهت تغییر صحنه و عوامل نبرد به سود خود کرد و از جمله نتایج این تلاشها، نهادینه کردن فرهنگ و عقاید خود در متن جامعۀ مدینه بود؛ چرا که آنها به عنوان روشنفکران منطقه حساب میشدند و مراکز علمی و فرهنگی نظیر مدارس در دست آنها بود.
در این میان ابزارهای گوناگونی در مسیر رسیدن یهود به اهدافش آن را یاری کردند؛ منابع اطلاعاتی و عوامل نفوذی دو نمونه از این ابزارها بود که این نوشتار در صدد تبیین آن است.
منابع اطلاعاتی یهود
یهودیان به طور کامل از رسول الله(ص) و امت او آگاهی داشتند. اطلاعاتی که یهود در این زمینه داشت به چند دسته تقسیم میشود؛
1- اطلاعات شخصی
الف) اجداد: یهودیان از اجداد رسول خدا اطلاعات جامعی در دست داشتند. هنگامی که عبدالمطلب در سفر خود به یمن با یکی از یهودیان برخورد کرد، آن یهود پس از دقت در چهره عبدالمطلب، بشارت حکومت و نبوت را به او داد و همچنین پیشنهاد کرد تا با دخترش ازدواج کند[3]
ب) یتیم بودن: در ماجرایی، وقتی ابوطالب خود را به عنوان پدر رسول خدا(ص) معرفی کرد، یکی از یهودیان گفت: «این پسر تو نیست و نباید پدرش زنده باشد»[4]
پ) نام: یهودیان از نام پیامبر اطلاع داشتند. به گفته رسولالله یهودیان نام آن حضرت را از تورات حذف کردند[5]
ت) ولادت: یهودیان به علم هیأت مجهز بودند. با توجه به اطلاعاتی که از قبل به دست آورده بودند، همزمان با ولادت حضرت رسول ستارهای سرخرنگ در آسمان میدرخشد که یهودیان به آن «ستاره احمد» میگفتند؛ به همین جهت است که از حسان ابن ثابت نقل شده: حدود هفت یا هشت ساله بودم که شنیدم یکی از یهودیان بر یکی از خانههای مدینه فریاد میزد: «یهودیان، امشب ستاره احمد در آسمان پیدا شد»[6].
ث) اوصاف شخصی: همانطور که در قسمتهای قبلی گفته شد تورات که کتابی الهی است، نشانهها و شاخصههای رسول الله را به طور کامل بیان کرده است. اما یهودیان آن را به گونهای دیگر تفسیر میکردند تا مردم به آخرین پیامبر الهی ایمان نیاورند[7]. در واقع حسادت به خاندان بنیهاشم بدین جهت که نسل نبوت از خاندان اسحاق نبی(ع) به خاندان اسماعیل نبی(ع) منتقل شد اجازه نمیداد تا یهودیان حقایق را بیان کنند.
یهودیان حتی از اوصاف بدنی رسول الله نیز با خبر بودند. در گفت و گویی که میان یکی از یهودیان و امیرالمؤمنین(ع) در یمن صورت گرفت، یهودی اوصافی همچون «سرخی چشم»، «تناسب دهان و گوشها» و «باحیایی» را در وصف حضرت رسول(ص) قرائت کرد و مدعی شد که این اوصاف در کتابی است که از پدرانش به او رسیده. اهل کتاب آنقدر از رسول خدا و سایر انبیاء اطلاعات داشتند که تصاویر آنها را نقاشی میکردند.
هشام بن عاص که از سوی رسول خدا برای دعوت هرقل رومی به دمشق رفته بود گزارش میدهد که جعبهای را دید که در آن تصاویر انبیاء الهی درون حریری سیاه قرار داشت و در چهارمین جعبه تمثال چهره رسول الله(ص) به صورت کامل قرار داشت[8]. مشابه چنین گزارشی از سوی یکی از صحابه رسول خدا(ص) که بعد از ایشان به خلافت رسید نیز دیده میشود[9]
2- اطلاعات جایگاهی
الف) زمان بعثت: همانطور که در بحث «ولادت» گفته شد، یکی از علومی که در کنار منابع اطلاعاتی به کمک یهودیان جهت شناسایی میآمد، علم هیأت و نجوم بود. آنها از این طریق، ستارهای را شناسایی کرده بودند که در زمان ولادت و بعثت رسول الله میدرخشد و رنگ آن نیز قرمز است[10].
ب) ظهور از مکه و هجرت به مدینه: طبق آنچه در مقدمه این نوشتار آمد، یهودیان از اینکه رسول الله به مدینه هجرت میکند و در آنجا حکومت تشکیل میدهد، با خبر بودند. از همین رو با توجه به نقشۀ حضور آنها در مدینه (نحوه سکونت آنها، راه مدینه به سمت قدس بود؛ از همین رو اگر رسول الله(ص) قصد فتح قدس را میداشت، با موانعی که یهودیان بر سر راه آن حضرت قرار داده بودند، رو به رو میشد؛ همچون قلعه مستحکم خیبر) میتوان گفت که این نوع از سکونت، اتفاقی و تحت تأثیر مظلومیت آنها نبوده بلکه بدین جهت این منطقه را برگزیدند که زمین نبرد را به سود خود تغییر دهند؛ یعنی فرهنگ آن منطقه را فرهنگی یهودی و یهودیپسند کند. البته طبق اعتراف خود یکی از یهودیان در برخورد با پیامبر اسلام(ص) این اطلاعات در تورات آمده است؛ او چنین میگوید که: «در تورات آمده: محمد بن عبدالله در مکه زاده میشود و به مدینه هجرت میکند»[11].
3- پیروزی بر کفار مکه: ساموئل یهودی خطاب به همنوع خود گفت: «پیامبری از نسل اسماعیل به نام احمد به اینجا هجرت خواهد کرد و همین جا دفن خواهد شد. او با خاندانش درگیر خواهد شد و هر بار یک طرف جنگ پیروز خواهد شد؛ ولی فرجام کار به نفع او خواهد بود»[12].
4- اوصاف امت رسول الله: بزرگترین عالم یهودی یمن در گفت و گویی که با رسول الله داشت، گفت: «پدرم کتابی مهرشده به من داد و گفت این کتاب را بر یهودیان نخوان تا اینکه خبر بعثت مردی را در میدنه بشنوی. وقتی خبر رسالت تو را شنیدم کتاب را باز کردم و اوصاف تو و امتت را در آن دیدم و اینکه نام تو احمد است و امت تو نیز همه اهل حمد و سپاس هستند و قربانیشان خونشان است و انجیلهایشان سینههایشان. در هیچ جنگی حاضر نمیشوند، مگر اینکه جبرئیل همراه آنهاست»[13].
بنابر اطلاعاتی که از یهودیان به دست آمد، منابعی که آنها اطلاعاتشان را به دست میآورند، چهار چیز است؛
1- تورات
2- سایر کتابهای آسمانی
3- کتابهایی که از پدرانشان به ارث بردند
4- علم ستارهشناسی
5- علم چهرهشناسی
این منابع اکنون نیز در خدمت جبهه یهود و صهیونیسم است و از آنها جهت بررسیهای مبنایی برای رصد جبهۀ حق استفاده میکنند.
منابع
1- ر.ک: ابن ابی یعقوب، احمد، تاریخ یعقوبی، قم: انتشارات مولی، جلد1، صفحه 197 به بعد
2- ابن عبدالله، یاقوت، معجم البلدان، تهران: سازمان میراث فرهنگی کشور، جلد 5، صفحه 84
3- صحیح بخاری، المستدرک، بیروت: دارالاحیاء التراث العربی، جلد2، صفحه 601
4- ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، قم: دارالکتب العلمیه، جلد 1، صفحه 153
5- طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، بیروت: دارالمعرفة، جلد 1، صفحه 536
6- ابوالفرج اصفهانی، علی بن الحسین، الاغانی، بیروت: دارالاحیاء التراث العربی، جلد 4، صفحه 353
7- بیهقی، احمد بن الحسین، دلائل النبوه بیهقی، قم: دارالکتب العلمیه، جلد 2، صفحه 537
8- همان، جلد 1، صفحه 385
9- ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، بیروت: دارالفکر، جلد 3، صفحه 65 و 66
10- ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، بیروت: دارالکتاب اللبنانی، جلد 2، صفحه 327
11- بیهقی، احمد بن الحسین، دلائل النبوة بیهقی، قم: دارالکتب العلمیه، جلد 6، صفحه 280
12- ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، قم: دارالکتب العلمیه، جلد 1، صفحه 416
13- سهیلی، عبدالرحمن بن عبدالله، الروض الانف، بیروت: دارالاحیاء التراث العربی، جلد 1، صفحه 264
/201
دیدگاهتان را بنویسید