نقد و تحلیل فیلم کوبانی (Kobanê 2022) | چهره واقعی ترکیه در موضوع داعش

نویسنده: محمدعلی چوپانیان
فیلم سینمایی کوبانی بزرگترین امتیازی که دارد واقعگراییاش است بهقدری که به این نتیجه میرسی کارگردان یا نویسنده فیلمنامه یا هر دو در جنگ مردم کرد کوبانی با داعش حضور داشتهاند.
این نوشته قصد ندارد وارد مسئله بسیار پیچیده و پر از ابهام جنگ داعش با گروه های کرد مسلح مستقر در شمال سوریه علیالخصوص شهر کوبانی بشود؛ چرا که راقم این سطور در همان زمان هم تبلیغات گسترده راجع به این جنگ شهری را مورد تردید قرار داد. در هر حال فارغ از هر چیز قصد این متن، تحلیل فیلم کوبانی است نه جنگ کوبانی.
فیلم کوبانی ساختۀ خانم «اوزلم یاسر» به هیچ عنوان یک فیلم فمینیستی نمیباشد و نقش زنان را در کنار مردان به طور یکسان به تصویر کشیده است، برخلاف فیلم کاملاً فمینیستی دختران خورشید که آن نیز اثر یک کارگردان زن فرانسوی به نام اوا هوسون بود.
اگر خوانندگان عزیز یادشان باشد، تبلیغات رسانهای در زمان جنگ شهر کوبانی یا عینالعرب متمرکز بر جنگاوران زن کرد در این شهر بود، چنانکه مخاطب اخبار جنگ آن دوران چنین میپنداشت که در شهر کردنشین کوبانی هیچ رزمندۀ مردی وجود ندارد.
اما فیلم کوبانی این تصویر غلط ناشی از پروپاگاندای رسانهای را از بین میبرد. فیلم کوبانی قصه ندارد بلکه هدفش نمایش واقعیتهای جنگ با داعش و نتیجۀ شیرین مقاومت و ایستادگی در برابر دشمن متجاوز است.
از آنجایی که فیلم کوبانی در شخصیتپردازی قوی عمل کرده است، این شخصیتهای فیلم هستند که بار نبود داستان را به دوش میکشند و مخاطب را با خود تا انتهای فیلم بدون خستگی همراه میکنند. تمام تلاش خالقان فیلم کوبانی ارائۀ حقیقت جنگیدن با هیمنه پوشالی داعش است.
البته نباید از نظر دور داشت که این فیلم در هر حال تبلیغ گروهکهای کرد نظامی است، گروهکهایی که تحت حمایت آمریکا هستند با اینهمه نمیتوان چشم بر واقعگرایی استثنایی این فیلم پوشاند.
در کنار بسیاری از فیلمهایی که یا غلو کردهاند و یا دچار کوتاهنگری شدهاند، داعش در فیلم کوبانی نه یک جمعیت ضعیف، ابله و احمق است و نه یک ارتش قوی و شکستناپذیر.
اینجا در فیلم کوبانی داعش عین خودش است، عدهای جنگجوی بیکله و افراطی به همراه تعدادی نیروی فنی و آموزش دیده با تجهیزات کامل از تانک گرفته تا خودروهای ضدگلوله و تسلیحات مدرن.
بزرگترین نکتۀ برجسته فیلم کوبانی نمایش نقش ترکیه در حمایت از تجاوزات داعش به سوریه است. فیلم با صراحت لهجه و با شجاعت یک گزارشگر دقیق، چهرۀ سیاه ترکیه در حمایت مزورانه و سودجویانه از داعش را برملا میسازد.
ما در جایجای فیلم شاهد نقش افسران اطلاعاتی ترکیه هستیم که تلاش میکنند شهر کوبانی یا عینالعرب را به دست داعش بیندازند، آنجا که مسؤول نیروهای مرزبانی ترکیه به سربازانش دستور میدهد اجازه بدهند مردم غیرمسلح شهر را ترک کنند و از مرز ترکیه بگذرند تا شهر زودتر سقوط کند، یکی از مواردی است که تمایل ترکیه را به پیروزی داعش به نمایش میگذارد.
فرماندۀ ترکیه به مسؤول نظامی پشت بیسیم میگوید«اگر هرچه زودتر این شهر لعنتی را تخلیه کنیم، سریعتر هم سقوط میکند.»
فیلم کوبانی از لحاظ آموزش تکنیک های جنگ شهری فیلمی بهغایت آموزنده و آموزشی است. مطابق آنچه در فیلم میبینیم، نفوذ داعش به شهرها با شلیک خمپاره و توپ شروع میشود و سپس حملۀ اصلی با جمعیت فراوان و با سرعت بالای خودروهای تهاجمی صورت میپذیرد.
جمعیتی که یکسره در حال شلیک هوایی و سروصدا هستند تلاش میکنند رعب و وحشت را در درون افراد جبهۀ مقابل ایجاد کنند.
از دیگر نکات آموزشی نظامی این فیلم اختلاف نظر فرماندهان جنگ است آنجا که در ابتدای فیلم، «زهرا» فرماندۀ زن میگوید نباید اجازه بدهیم نیروهای داعش روستاها را بگیرند و سپس وارد شهر شوند و باید در همان روستاها جلویشان را بگیریم، ولی فرماندۀ مرد نظر مخالفی دارد و میگوید بگذارید بیایند داخل شهر تا غافلگیرشان کنیم.
شخصیتهای فیلم سیاه و سفید نیستند بلکه طیفی از رنگهای مختلف را در بر میگیرد:
از سرباز زنی که تا فشنگ آخر با داعش میجنگد و برای آنکه اسیر نشود خودکشی میکند، تا فرماندۀ مردی که میدان را خالی کرده و برای حفظ جانش فرار میکند.
کارگردان از روایتگری غیرمستقیم یا استعارهای بهره بالایی برده است، مثلاً در جایی از فیلم میبینیم زنان لباسهای خونین سربازان کشته شده را میشویند و تشتِ پر از آبخون را پای درختی تنومند میریزند که استعارهای است از رشد درخت مقاومت با خون کشتهشدگان. و اینجاست که میفهمیم فیلمنامهنویس، اصل اساسی سینما را رعایت کرده است که میگوید: «نگو، نشان بده»
از دیگر بیانیههای غیردیالوگی در پلانی است که سربازان کرد از میان خرابهها حرکت میکنند، ما میبینیم که روی دیوار یک جمله مینیمالیستی اینچنین خودنمایی میکند: «خوشبختی در رسیدن به مقصد نیست در خود مسیر است»
یکی از زیر روایتهای پیوسته فیلم داستان جذاب تکتیراندازها میباشد که نمادی از نیروهای نخبه و نقطهزن در هر جنگ نظامی یا ایدئولوژیک است.
کارگردان به خوبی توانسته هم جذابیت عملیات تکتیراندازهای نظامی را به تصویر بکشد و هم آهستهآهسته مضمون اجتماعی نخبۀ نقطهزن را به ذهن مخاطب متبادر کند.
بهعنوان مثال آنجا که موسی در کسوت معلم به شاگرد جدیدش میگوید، یک تکتیرانداز خوب باید ساکت باشد به این مفهوم اشاره میکند که گذشتن از های و هوی شهرتطلبی و دیدهبانی و ساکت بودن اصلی ضروری برای یک نخبه فرهنگی سیاسی نقطهزن است.
قبل از این فیلم، در فیلم «دختران آفتاب» با بازی تصنعی گلشیفته فراهانی ما شاهد حضور مثلاً به موقع جنگندههای آمریکایی در انتهای فیلم بودیم، حال آنکه «اوزلم یاسر» در انتهای فیلم کوبانی حضور جنگندههای ائتلاف آمریکایی را بعد از پیروزی کردها بر داعش به نمایش میگذارد و حرکت سر فرمانده زهرا نشان از بیفایده بودن این حملۀ هوایی دارد، گویا کارگردان فیلم کوبانی این صحنه را در تقابل با فیلم فرانسوی دختران خورشید خلق کرده است.
طعنههای فیلم کوبانی به نقش ترکیه بسیار دقیق و گزارشگونه است؛
اول آنکه ترکیه در تخلیه غیرنظامیان شهر نقش داشت تا داعش بتواند شهر را با خیال راحت ویران کند.
دوم اینکه افسران اطلاعات ترکیه سعی در خریدن فرماندهان کوبانی با پرداخت رشوه و تطمیع و قول آزادی خانواده اسیرشان از دست داعش داشتند.
سوم اینکه سربازان ترکیه، مرزها را برای ورود داعش از پشت سر شهر کوبانی باز میگذاشتند.
در جایی از فیلم هم یکی از فرماندهان کرد کوبانی میگوید باید مراقب اشغالگران ترکیه باشیم که نشان از حضور مستقیم نیروهای نظامی ترکیه در این ماجرای پر ابهام دارد.
البته در مورد کوبانی تحلیلهایی هم هست که ترکیه در نهایت، سود خودش را از تمرکز تبلیغات بر جنگ شهر کوبانی برد و توانست توازن قوا را در شمال سوریه به نفع خود به هم بزند.
تحلیل فنی فیلم کوبانی
فیلم در تصویربرداری قوی عمل کرده است چرا که برخلاف فضای سیاه و دارک سینمای جنگی هالیوود، توانسته تصویری روشن، پرنور و رنگارنگ پیشکش چشمان مخاطب کند که البته با منطق پلانها هم هماهنگ است.
کارگردان در بهرهگیری از موسیقی مخصوصاً موسیقی حماسی تبحر خود را به نمایش گذاشته است، ولی چون نخواسته فیلمش وارد ژانر احساسبرانگیز درام شود، موسیقی را با صدای شلیک توپها و رگبار گلولهها تلفیق میکند تا بیشتر از آنکه قلب مخاطب را بلرزاند ذهن او را از خستگی صحنههای جنگی فارغ کند.
بازیها بین شخصیتها به تساوی تقسیم شده و توزیع زمان حضور هر کاراکتر در فیلم به گونهای است که مخاطب بین شخصیتهای مختلف چنان رفت و آمد میکند که نه کسی را فراموش کرده و نه با فرد خاصی به مدت طولانی همنشین میشود و این نشان از آن دارد که هدف کارگردان، قهرمانسازی از فرد یا تیپ خاصی نبوده است، بلکه انگیزهاش قهرمان نشان دادن روحیۀ مقاومت و ایستادگی است که یک امر جمعی است و نه صرفا خصیصهای فردی.
فیلم کوبانی فیلمی ارزشمند برای تحلیل سینماست چون هم جاذبههای هیجانی سینمای جنگی را با خود همراه کرده است و هم در میدان سینمای رئالیستی گام برمیدارد.
دیدگاهتان را بنویسید