جستجو برای:
سبد خرید 0
  • خانه
  • سرویس‌های سایت
    • دشمن‌شناسی
    • رسانه و روحانیت
    • بازی‌های ویدیویی
    • رسانه‌های شرقی
    • سینما و تلویزیون غرب
    • سینما و تلویزیون ایران
    • رسانه و روانشناسی
    • فناوری‌های نوین
    • سیاست و دشمن‌شناسی
    • تحولات منطقه
    • اقتصاد و دشمن‌شناسی
    • نقد موسیقی
    • نقد کتاب
  • دسته‌بندی ساختاری
    • خبر
    • گزارش‌
    • گفتگو
    • معرفی کتاب
    • مقاله‌
    • یادداشت
  • فروشگاه
    • دوره‌ها
      • دوره زن و رسانه
      • دوره جامع ژورنالیسم
      • دوره مستندسازی با موبایل
      • دوره درسگفتار غرب‌شناسی
      • دوره رسانه و جنگ شناختی
      • دوره ۰ تا ۱۰۰ پریمیر
      • دوره آموزش عکاسی و تصویربرداری
      • دوره آموزش فتوشاپ
      • دوره آموزشی سواد رسانه
    • کتاب‌ها
  • استاد محمدحسین فرج‌نژاد
    • زندگینامۀ استاد فرج‌نژاد
    • استاد فرج‌نژاد از زبان دیگران
    • نوشته‌های استاد فرج‌نژاد
    • معرفی کتاب‌های استاد فرج‌نژاد
      • معرفی کتاب دست پنهان
      • معرفی کتاب اسطوره‌های صهیونیستی در سینما
      • معرفی کتاب تحلیل نفوذ فرهنگ کابالیستی(عرفان یهودی) در سینما
      • معرفی کتاب دین در سینمای شرق و غرب
      • معرفی کتاب اقتصاد صهیونیسم
      • معرفی کتاب دین، انیمیشن و سبک زندگی
      • معرفی کتاب فقه رسانه و فضای مجازی
    • صفحه مخصوص استاد فرج‌نژاد
  • رویدادها
  • دربارۀ ما
    • مدرسان ما
  • تماس با ما
  • حساب کاربری 👤
ورود
[suncode_otp_login_form]

گذرواژه خود را فراموش کرده اید؟

ارسال مجدد کد یکبار مصرف (00:20)

عضویت
[suncode_otp_registration_form]

ارسال مجدد کد یکبار مصرف (00:20)
سایت استاد فرج نژاد
شروع کنید
0
آخرین اطلاعیه ها
لطفا برای نمایش اطلاعیه ها وارد شوید
  • خانه
  • سرویس‌های سایت
    • دشمن‌شناسی
    • رسانه و روحانیت
    • بازی‌های ویدیویی
    • رسانه‌های شرقی
    • سینما و تلویزیون غرب
    • سینما و تلویزیون ایران
    • رسانه و روانشناسی
    • فناوری‌های نوین
    • سیاست و دشمن‌شناسی
    • تحولات منطقه
    • اقتصاد و دشمن‌شناسی
    • نقد موسیقی
    • نقد کتاب
  • دسته‌بندی ساختاری
    • خبر
    • گزارش‌
    • گفتگو
    • معرفی کتاب
    • مقاله‌
    • یادداشت
  • فروشگاه
    • دوره‌ها
      • دوره زن و رسانه
      • دوره جامع ژورنالیسم
      • دوره مستندسازی با موبایل
      • دوره درسگفتار غرب‌شناسی
      • دوره رسانه و جنگ شناختی
      • دوره ۰ تا ۱۰۰ پریمیر
      • دوره آموزش عکاسی و تصویربرداری
      • دوره آموزش فتوشاپ
      • دوره آموزشی سواد رسانه
    • کتاب‌ها
  • استاد محمدحسین فرج‌نژاد
    • زندگینامۀ استاد فرج‌نژاد
    • استاد فرج‌نژاد از زبان دیگران
    • نوشته‌های استاد فرج‌نژاد
    • معرفی کتاب‌های استاد فرج‌نژاد
      • معرفی کتاب دست پنهان
      • معرفی کتاب اسطوره‌های صهیونیستی در سینما
      • معرفی کتاب تحلیل نفوذ فرهنگ کابالیستی(عرفان یهودی) در سینما
      • معرفی کتاب دین در سینمای شرق و غرب
      • معرفی کتاب اقتصاد صهیونیسم
      • معرفی کتاب دین، انیمیشن و سبک زندگی
      • معرفی کتاب فقه رسانه و فضای مجازی
    • صفحه مخصوص استاد فرج‌نژاد
  • رویدادها
  • دربارۀ ما
    • مدرسان ما
  • تماس با ما
  • حساب کاربری 👤
  • خانه
  • سرویس‌های سایت
    • دشمن‌شناسی
    • رسانه و روحانیت
    • بازی‌های ویدیویی
    • رسانه‌های شرقی
    • سینما و تلویزیون غرب
    • سینما و تلویزیون ایران
    • رسانه و روانشناسی
    • فناوری‌های نوین
    • سیاست و دشمن‌شناسی
    • تحولات منطقه
    • اقتصاد و دشمن‌شناسی
    • نقد موسیقی
    • نقد کتاب
  • دسته‌بندی ساختاری
    • خبر
    • گزارش‌
    • گفتگو
    • معرفی کتاب
    • مقاله‌
    • یادداشت
  • فروشگاه
    • دوره‌ها
      • دوره زن و رسانه
      • دوره جامع ژورنالیسم
      • دوره مستندسازی با موبایل
      • دوره درسگفتار غرب‌شناسی
      • دوره رسانه و جنگ شناختی
      • دوره ۰ تا ۱۰۰ پریمیر
      • دوره آموزش عکاسی و تصویربرداری
      • دوره آموزش فتوشاپ
      • دوره آموزشی سواد رسانه
    • کتاب‌ها
  • استاد محمدحسین فرج‌نژاد
    • زندگینامۀ استاد فرج‌نژاد
    • استاد فرج‌نژاد از زبان دیگران
    • نوشته‌های استاد فرج‌نژاد
    • معرفی کتاب‌های استاد فرج‌نژاد
      • معرفی کتاب دست پنهان
      • معرفی کتاب اسطوره‌های صهیونیستی در سینما
      • معرفی کتاب تحلیل نفوذ فرهنگ کابالیستی(عرفان یهودی) در سینما
      • معرفی کتاب دین در سینمای شرق و غرب
      • معرفی کتاب اقتصاد صهیونیسم
      • معرفی کتاب دین، انیمیشن و سبک زندگی
      • معرفی کتاب فقه رسانه و فضای مجازی
    • صفحه مخصوص استاد فرج‌نژاد
  • رویدادها
  • دربارۀ ما
    • مدرسان ما
  • تماس با ما
  • حساب کاربری 👤
شروع کنید

وبلاگ

موسسه فرهنگی رسانه‌ای استاد فرج‌نژاد > مطالب سایت > دسته‌بندی ساختاری > یادداشت > الگوی عاشورا در محور مقاومت

الگوی عاشورا در محور مقاومت

۱۴۰۴-۰۴-۲۴
دسته‌بندی ساختاری، دشمن‌شناسی، سرویس‌های سایت، مطالب سایت، یادداشت

الگوی عاشورا در محور مقاومت | مقدمه

در دنیای پر از آشوب و نبردهای آشکار و پنهان، هر جامعه‌ای برای ایستادگی در برابر طوفان حوادث و چالش‌های پیش رو نیازمند الگویی الهام‌بخش، ماندگار و بی‌زوال است. ملت‌هایی که توانسته‌اند در گرداب بحران‌ها استوار بمانند، همواره به پشتوانۀ یک میراث معنوی ژرف و یک الگوی روشنِ مقاومت تکیه داده‌اند.

الگوی عاشورا سرچشمۀ پویایی، آگاهی و روح مقاومت در دل مومنان است. امام‌حسین(ع) و یارانش با انتخاب آگاهانه و ایستادگی حماسی، فرهنگ عزت، آزادگی و پایداری را در کالبد تاریخ دمیدند؛ فرهنگی که فراتر از زمان و مکان، تا امروز همۀ حرکت‌های اصیل حق‌طلبانه و ضدّ ظلم را جانی تازه می‌بخشد. در دورۀ معاصر، مخصوصاً در محور مقاومت و در مقابله با جبهۀ استکبار و صهیونیسم جهانی، آموزه‌های عاشورا به‌مثابۀ نقشهۀ راه و منشور عملی نسل‌های مجاهد و آزادگان شده‌ است. فهم و تبیین این الگو بازخوانی یک رخداد تاریخی بوده که ترسیم راهی است برای زیستن با عزت و مواجهه با دشمنان دیرینۀ امت اسلامی.

در این نوشتار با تکیه بر آموزه‌های عاشورا و با نگاهی تحلیلی به ریشه‌ها و پیامدهای صبر و وحدت، چگونگی بازتاب این روحیه در صحنۀ امروز مقاومت اسلامی و استحکام اجتماعی را بررسی خواهیم کرد تا راز ماندگاری و پیروزی جبهۀ حق در برابر طوفان بحران‌ها و تهاجم دشمنان روشن‌تر شود.

آیۀ ۲۰۰ سورۀ آل‌عمران- یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ

خدای متعال در این آیۀ شریفه، به اهل ایمان دستور می‌دهد که هم فردی صبر کنید و هم جمعی صبر کنید. این بدان معنا است که هر مومنی باید در مقام فردی، دارای بردباری و استقامت در برابر مشکلات، وسوسه‌ها، خواسته‌های نفسانی و مشقات مسیر حق باشد. در عین حال، وظیفه دارد دیگران را نیز به صبر و پایداری فراخواند و در جهت ایجاد و تقویت پیوند معنوی و استحکام اجتماعی مومنین بر محور دین، در کنار یکدیگر حضور فعال و موثر داشته باشد. دستور به تقوای الهی نیز به عنوان نتیجه و ثمرۀ این صبر و پایداری، راهگشای دستیابی به رستگاری و فلاح حقیقی است.

در این آیه، دو مفهوم کلیدی صبر مورد تأکید قرار گرفته است: صبر فردی و صبر جمعی.

صبر فردی به معنای پایبندی و استقامت هر فرد در جایگاه و موقعیت خاص خود است. این پایداری شامل حوزه‌های مختلف زندگی می‌شود: در حوزۀ ایمان: حفظ اعتقادات، پایداری در برابر شبهات و انحرافات فکری و استقامت در اجرای فرایض دینی. در حوزۀ معاملات: صداقت، امانت‌داری، رعایت حقوق دیگران و پرهیز از هرگونه فریب و ظلم در تعاملات اقتصادی و اجتماعی. در زندگی روزمره: تحمل سختی‌ها، ناگواری‌ها، بیماری‌ها، مشکلات مالی و اجتماعی با رضایت به قضای الهی.

این نوع صبر، نیازمند ایستادگی در برابر وسوسه‌های نفس اماره، غلبه بر خواسته‌های زودگذر و حفظ ثبات قدم در مسیر حق بدون دچار شدن به سستی و تردید است. این یک جهاد مستمر با خویشتن است که لازمۀ رشد و کمال معنوی هر انسان مومن است.

اما صبر جمعی، کلید تحقق اهداف والا و پیروزی نهضت الهی در جامعه است. صرف اینکه فردی به تنهایی صبور باشد و وظیفۀ اجتماعی خود را در قبال تثبیت دین در جامعه، انجام شده تلقی کند، کافی نیست. برای ریشه‌دار شدن و فراگیر شدن دین در جامعه، نیاز به همبستگی، تلاش دسته‌جمعی و حمایت متقابل است. مثال: نماز جماعت؛ مصداق بارز صبر جمعی، نماز جماعت است. تفاوت اصلی نماز جماعت با نماز فرادی، در همین عنصر جمعی بودن و اقتدا به امام جماعت است. برکت و فضیلت نماز جماعت، به خاطر همین همبستگی، وحدت صفوف و تبعیت از امام جماعت است.

امام جماعت به عنوان محور: کسی که نماز جماعت را برپا می‌دارد و امامت می‌کند، نقش محوری و کانونی پیدا می‌کند. این محوریت، مسیولیت بزرگی را نیز به همراه دارد. اگر امام جماعت از صف نمازگزاران جدا شود یا در انجام وظیفۀ خود سستی کند، نظم نماز جماعت بر هم می‌خورد. اما اگر برخی از نمازگزاران جدا شوند، اصل نماز جماعت همچنان برقرار می‌ماند. امام جماعت، به دلیل تحمل بار سنگین‌تر مسیولیت امامت و هدایت مومنان، اجر بیشتری نزد خداوند دارد. ثبات و پایداری او، عامل ثبات و پایداری کل جماعت است.

این اصل در جوامع کوچک‌تر مانند خانواده و در جوامع بزرگ‌تر مانند امت اسلامی نیز صادق است.

اصل محوریت و ضرورت وجود یک نقطۀ اتکا و هدایت‌گر، در ساختارهای مختلف زندگی اجتماعی و خانوادگی مشاهده می‌شود: در خانواده، پدر به عنوان محور اصلی، نقشی حیاتی ایفا می‌کند. هرچند مادر نیز نقش معلم و تربیت‌کننده را بر عهده دارد، اما مسیولیت اصلی و بزرگتر خانواده بر دوش پدر است. پدر، به عنوان مدیر و راهبر خانه، باید هم خود مراقب و پایبند به اصول باشد و هم الگویی شایسته برای سایر اعضای خانواده. صرف نصیحت کردن کافی نیست. پدر باید با محبت، رفتار و عمل، فرزندان را تربیت کند و در عمل، الگویی راستین باشد.

مرحوم علامۀ مجلسی، هر شب با خانوادۀ خود می‌نشست و نیم‌ساعت را به آموزش مسایل شرعی یا تعریف داستان‌های اخلاقی اختصاص می‌داد. او با محبت و عمل، تأثیرگذار بود و تربیت عملی را پیشه می‌کرد. اگر محور خانواده، یعنی پدر، ضعیف باشد، سایر اعضای خانواده نیز از نظر روحی، اخلاقی و دینی دچار ضعف خواهند شد. محوریت دینی خانواده با پدر است و او مسیولیت اصلی را در این زمینه بر عهده دارد.

در صحنۀ جهاد و مقاومت در رویارویی جامعه با دشمن، رهبر و فرمانده، محور اساسی سپاه و ملت است. ایستادگی، شجاعت و قاطعیت رهبر، به دیگران روحیه مقاومت می‌بخشد. اگر فرمانده یا رهبر سست و متزلزل باشد، این تردید و سستی به کل پیکرۀ جامعه و نیروهای تحت امر سرایت می‌کند. نمونۀ تاریخی(نادرشاه): نادرشاه گفته بود که شجاعت باید از مرکز صادر شود. در دوران صفویه، زمانی که شاه ضعیف بود، کل مجموعۀ ارتش سست شده بود، اما با روی کار آمدن یک فرماندۀ جدی، سربازان نیز شجاعت بیشتری نشان دادند. این نشان می‌دهد که قدرت و ضعف محور، تعیین‌کنندۀ روحیۀ کل مجموعه است. در جمع‌های بزرگتر، بار مسیولیت محور نیز به مراتب سنگین‌تر می‌شود.
<h۳>وحدت جمعی و ضرورت وجود محور | الگوی عاشورا در محور مقاومت</h۳>
وحدت جمعی، تنها زمانی شکل می‌گیرد و استمرار می‌یابد که یک محور قوی و مورد اعتماد وجود داشته باشد. قرآن کریم نیز به پیامبر اکرم صل الله علیه و آله می‌فرماید: فَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ وَ مَنْ تَابَ مَعَکَ(هود، ۱۱۲)؛ یعنی تو ای پیامبر، باید ابتدا خودت قاطعانه و پایدار باشی، آنگاه کسانی که با تو توبه کرده‌اند، ادامه دهندۀ راه تو خواهند بود. ریشه درخت توحید: در جامعۀ اسلامی، پیامبر(ص) مانند ریشۀ درخت توحید است و امت، مانند تنه‌ها و شاخه‌ها. ثبات و پایداری سایر اجزا وابسته به ثبات و پایداری ریشه است. بار اصلی و سنگین هدایت بر دوش پیامبر(ص) قرار گرفته است.

اما انقلاب اسلامی ایران: این اصل در انقلاب اسلامی ایران نیز به وضوح مشاهده می‌شود. امام خمینی(ره)، محور انقلاب بود و بدون مقاومت و پایداری ایشان، انقلاب به ثمر نمی‌نشست و استمرار پیدا نمی‌کرد. اگر امام خمینی به عنوان محور ایستادگی نمی‌کرد، نه انقلاب باقی می‌ماند و نه مردم امید به ادامۀ مسیر داشتند. در سال‌های اولیه جنگ تحمیلی، زمانی که بسیاری تجربۀ پایداری را نداشتند، این ایستادگی و مقاومت امام خمینی بود که همه را سرپا نگه داشت.

به نقل از حجت‌الاسلام عالی در سخنرانی شب نهم محرم ۱۴۰۴ در حسینیه امام خمینی(ره) در یکی از مقاطع بحرانی جنگ، پیغامی مبنی بر سقوط خرمشهر و محاصرۀ آبادان به امام رسید. در حالی که همه شوکه شده بودند، امام خمینی با آرامش فرمود: اعلام کنید که جنگ است. همین آرامش و قاطعیت ایشان، به دیگران روحیه داد. در سال ۱۳۶۰، که اوج سختی‌ها بود و بیش از هفتاد مدیر کشور شهید شدند، رییس جمهور، نخست وزیر و رهبر انقلاب مجروح شدند.

در چنین شرایطی، هر کشور دیگری قاعدتاً در این شکلی که یک دور مسیولینش رفته‌اند؛ دچار فروپاشی می‌شود؛ اما در کشور ما آب از آب تکان نخورد! چرا؟ چون یک ولی خدا در راس است که همانند نخ تسبیح که نمی‌گذارد دانه‌ها پراکنده شوند همه را نگاه می‌دارد؛ جوانان سال ۱۳۶۰ را ندیده بودند اما چند روز قبل را که دیدیم! دیدیم در جنگ دوازده روزه چه اتفاقی افتاد؛ رژیم صهیونی کثیف فرماندهان ارشد و دانشمندان هسته‌ای ما را که تکرار نمی‌شوند ترور کرد.

دشمن گمانش این بود که کمتر از بیست و چهار ساعت سران را بزند، گروهک‌هایی که از غرب و شرق مسلط هستند هجوم بیاورند و وارد شوند، مزدورینی که در داخل هستند با انفجار و اغتشاش همراه مردمی که فکر می‌کردند ناراضی هستند به بیرون بریزند تا این نظام سرنگون شود؛ اما امام خامنه‌ای ایستادگی کرد و در کمتر از دوازده ساعت، مدیران را به سرعت جایگزین کردند و خودش به سرعت پیام داد و فرمود: دشمن صهیونیستی یک غلطی کرد که او را بی‌چاره خواهد کرد؛ این اقتدارِ محور، عامل بقای نظام است.

این جملات در تعبیرات حضرت آقا بود: که او شروع کرد این جنگ را اما به او اجازه نمی‌دهیم از این شروع سالم خارج شود؛ بعد از یکی دو روز اول جنگ ورق برگشت و در روزهای چهارم کاملاً مشخص بود که ظالمین جنگ را باخته‌اند و به التماس افتاده‌اند برای آتش‌بست. اگر پیروز بودند چرا به التماس افتادند برای آتش‌بست؟

دقت کنید کسی که جایگاهش، جایگاه محور است؛ استقامتش بقیه را هم محکم می‌کند؛ ما در دویست تا سیصد سال اخیر تقریباً نصف ایرانمان را در اثر سستی پادشاهان گذشته از دست داده‌ایم! اما در چهل و هفت سال گذشتۀ پس از انقلاب، که تمام نظام سلطه و قلدران تاریخ روبروی ما بوده‌اند، چگونه یک سانتی‌متر را هم از دست ندادیم؟ علتش جز این  است که استحکام مردم به خاطر استحکام محور حفظ شده است؟ او تزلزل و تردید به خودش راه نمی‌دهد؛ این محور جبهۀ حق در ایران ما، نایب امام زمان بوده و خود ایران ما هم محور جبهۀ جهانی مقاومت است.

امروزه ایران اسلامی، محور کمک به مسلمانان و محور مقاومت جهانی در منطقه و جهان است. یک زمانی ایران فقط محور مقاومت در منطقه بود؛ این محوریت در لبنان، سوریه، عراق و فلسطین است؛ اما امروزه جبهه‌های مقاومت تا آفریقا و آمریکای جنوبی بلکه در خود آمریک و اروپا! پیش‌روی کرده است. ده‌ها هزار نفر در پاریس و لندن و نیویورک کف خیابان‌ها علیه ظلم ایستاده‌اند و هزینه می‌دهند؛ این مهم است! قضیه فقط شعار دادن نیست؛ آن کسی که دورۀ دکتری‌اش است و قید مدرک و شغلش را می‌زند در این کشورها و در کشورهای غربی برای محور مقاومت شعار می‌دهد.

آخرین پیام رهبر ما به جوانان اروپا و آمریکا این بود که شما هم بخشی از جبهۀ مقاومت هستید؛ جبهۀ مقاومت گسترش پیدا کرده و جهانی شده است؛ ما در هیچ روایتی نداریم که امام زمان وقتی تشریف می‌آورد که همۀ مسلمان شود!

آن کلامی که داریم این است که حضرت زمانی تشریف می‌آورد که همه ظلم ستیزو عدالت خواه شوند. این اتفاق درحال رخ دادن است. تا ده سال پیش این اتفاق نبود؛ چه زمانی در ده سال پیش کف خیابان‌های اروپا و آمریکا ده‌ها هزار نفر علیه ظلم بیرون آمدند؟ این اتفاق‌ها، اتفاق‌های مبارکی است. مسیلۀ مهم در این  میان این است که محور این جبهۀ مقاومت ایران است؛ ایران اگر خدایی نکرده ضعف از خودش نشان دهد، جبهۀ مقاومت جهانی است که دچار ضعف می‌شود.

این بارِ سنگین جبهۀ حق بر دوش محور‌ها است یعنی ایران اسلامی! در جبهۀ حق، محور ایران اسلامی است و ایران هم به محوریت رهبربزرگوارمان است؛ حال سوال این است که در جبهۀ باطل و مقابل محور حق چه کسی محور است؟

در آخرالزمان محورها تقابل می‌کنند؛ یعنی محورهای اصلی روبروی هم قرار می‌گیرند. در آخرالرمان اسلام ناب مقابل کفر ناب قرار می‌گیرد. الآن در مقابل ما محور چه کسی است؟ اسراییل است؟ اگر اسراییل به خودش باشد نصف روز هم نمی‌تواند در مقابل ما دوام بیاورد. اسراییل یک شهر کوچک است که خود نیز به سختی پابرجا مانده است. پس محور اسراییل نیست.

محور اصلی شر، در واقع همان یهود و مشرکین هستند که قرآن کریم به صراحت در سورۀ مایده آیۀ ۸۲ می‌فرماید:
لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَهً لِّلَّذِینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَالَّذِینَ أَشْرَکُوا… ای پیامبر به‌یقین سرسخت‌ترین و دشمن‌ترین مردم نسبت به مومنان را یهودیان و مشرکان خواهی یافت.

جالب است که این عداوت، سابقۀ دیرینه دارد و در طول تاریخ ادامه یافته است. خداوند متعال اول قوم یهود را نام می‌برد؛ قومی لجوج و عنود که همیشه در برابر انبیاء ایستاده است. یهودی‌ها غیر از کلیمی‌ها هستند؛ آن‌ها در کشور ما زندگی می‌کنند و در مجلس نیز نماینده دارند. کلیمی‌ها کسانی هستند که می‌گویند ما پیروان حضرت موسی هستیم کما اینکه عده‌ای از آن‌ها پیروان حضرت مسیح و پیامبر اسلام هستند. اما نژاد پرست نیستند؛ مسیلۀ نژاد پرستی یهودیان اختصاص به زمان حال ندارد و بلکه برای صدها سال قبل است.

قرآن کریم را نظاره کنید؛ قرآن در آیۀ ۱۸ سورۀ مایده، از قول یهود دیدگاهشان را این‌طور نقل می‌کند: یهودیانی که خود را برتر می‌دانند، ادعا می‌کنند که فرزندان خدا و محبوب او هستند(نَحْنُ أَبْنَاءُ اللَّهِ وَ أَحِبَّاوُهُ-ما فرزندان خدا و عزیز کرده‌های خداوند هستیم؛ ما تافتۀ جدا باافته هستیم) و تصور می‌کنند آتش جهنم جز چند روزی به آن‌ها نخواهد رسید؛ خداوند ما را جهنم نمی‌برد!(لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلَّا أَیَّامًا مَعْدُودَهً-سورۀ بقره آیۀ ۸۰).

دقت کنید که این تفکر نژاد پرستانه از دیرباز وجود داشته است. ما امروز این‌ها را کودک کش می‌دانیم؛ اما قرآن این‌ها را پیامبر کش می‌داند؛ مکرراً در قرآن آمده است: آن‌ها پیامبران را به ناحق می‌کشند(یَقۡتُلُونَ ٱلنَّبِیِّـۧنَ بِغَیۡرِ حَقࣲّ وَیَقۡتُلُونَ ٱلَّذِینَ یَأۡمُرُونَ بِٱلۡقِسۡطِ– پیامبران را به ناحق مى‌کشند و نیز برخى از مردم را که به عدالت فرمان مى‌دهند مى‌کشند) و این جنایت بارها تکرار شده است. دلیلش چیست؟

دلیلش همین تفکر نژاد پرستانه‌شان است؛ یعنی بر نمی‌تابیدند که یک پیامبری طبق منافع این‌ها نباشد؛ این مسیله را قرآن می‌فرماید حرف ما هم نیست(کُلَّما جاءَهُمْ رَسُولٌ بِما لا تَهْوى‌ أَنْفُسُهُمْ فَرِیقاً کَذَّبُوا وَ فَرِیقاً یَقْتُلُونَ- آیۀ ۷۰ سورۀ مایده) هر زمان پیامبری می‌آمد که بر نفعشان نبود و به دلخواهشان رفتار نمی‌کرد، این آدم‌های سرکش و لجوج آن پیامبر را  می‌کشتند اما در رابطه با پیامبر اسلام کاهنان یهود چه کردند؟ پیشگویان و کاهنان یهود طبق همان اسنادشان قبل از میلاد پیامبر پیشگویی کرده بودند که پیامبری در جزیرۀ‌العرب خواهد آمد؛ در آن هنگام یهودی‌ها آمدند مدینه خانه خریدند تا آن پیامبری که می‌آید به نفع بنی اسراییل و یهودی‌ها باشد؛

حتی قلعۀ خیبر را که درست کردند برای حمایت از پیامبر درست کرده‌اند. قرآن می‌فرماید:(ٱلَّذِینَ ءَاتَیۡنَٰهُمُ ٱلۡکِتَٰبَ یَعۡرِفُونَهُۥ کَمَا یَعۡرِفُونَ أَبۡنَآءَهُمۡۖ-سورۀ بقره آیۀ ۱۴۶) همانطور که فرزندانشان را می‌شناختند آن پیامبر را هم که می‌خواست بیاید را با جزییات می‌شناختند. زمانی که پیامبر آمد قرآن را آورد و این‌ها دیدند که دعوت این پیامبر جدید که آمده، یک دعوت جهانی است و برای گروه خاصی مثل بنی اسراییل نیست که تابع هواهای این‌ها باشد.

قرآن می‌فرماید(فَلَمَّا جاءَهُمْ ما عَرَفُوا کَفَرُوا بِهِ-سورۀ بقره آیۀ ۸۹) وقتی پیامبر(ص) آمد به او کافر شدند؛ (فَلَعْنَهُ اللَّهِ عَلَی الْکافِرینَ) پس لعنت به کافرین! حالا که می‌دانستند او پیامبر است و با علم به او کفر ورزیدند، لعنت بر این‌طور افراد! این‌ها فقط کودک‌کش نیستند، پیامبرکش هستند؛ بر اساس همان عقیدۀ نژاد پرستیشان…
<h۳>چگونه ایدیولوژی‌های صهیونیستی در جهان صادر می‌شوند؟</h۳>
امروز یهود در قالب صهیونیسم، جهانی شده؛ آن‌ها هم جبه درست کردند و یار گرفتند؛ چه صهیونیست‌های یهودی، چه مسیحی، امروز صهیونیست‌های مسیحی دوآتیشه‌تر از صهیونیست‌های یهودی‌ هستند. یهودی‌ها چگونه مسیحیت را به نفع خود مصادره کردند؟ بیش از ۷۰ ملیون نفر در آمریکا از فرقۀ اوانجلیسی هستند؛ یعنی مسیحی‌های افراطی‌ای که صهیونیست هستند؛ بایدن رییس جمهور سابق می‌گفت: من یک صهیونیست هستم؛ خانوم رایس که وزیر امور خارجه بود در زمان بوش پسر می‌گفت من یک صهیونیست هستم؛ ببینید بسیاری از سیاست مدارها صهیونیست‌های مسیحی هستند و این یعنی صهیونیست جبهه درست کرده است.

The Radical Past and Future of Christian Zionism · nymag.com · ۲۰۲۵/۷/۱

این مقاله به بررسی تحول و نفوذ صهیونیسم مسیحی، خصوصاً در ایالات متحده، می‌پردازد و ابعاد الاهیاتی، فرهنگی و سیاسی آن را بررسی می‌کند. ریشه‌های این جنبش در الاهیات دیسپنسیشنالیستی(Dispensationalism) قرن نوزدهم است؛ آن‌ها معتقداند خدا برنامه و وعده‌هایی مجزا برای ملت اسراییل و کلیسای مسیحی قایل شده و بسیاری از وعده‌های الاهی به یهودیان، هنوز تحقق پیدا نکرده‌اند. بر اساس این باور، گردآمدن یهودیان در سرزمین موعود و تشکیل دولت اسراییل بخشی از طرح الاهی و لازمهٔ وقایع آخرالزمان است. این تفسیر، مبنای اعتقادی اصلی جنبش صهیونیسم مسیحی و توضیح‌دهندهٔ حمایت بی‌قید و شرط اوانجلیکی‌ها از اسراییل به شمار می‌رود.

دیدگاهی که بین پیمان خدا با اسراییل و کلیسای مسیحی تفاوت قایل می‌شود. صهیونیسم مسیحی از رهگذر افرادی مانند جان نلسون داربی تقویت شد و بعدها از طریق رسانه‌های عامه‌پسند مانند مجموعه کتاب‌های رهاشدگان(Left Behind) به شهرت بیشتری رسید. نکتهٔ کلیدی در این نظام اعتقادی، باور به این است که دولت اسراییل اهمیتی پیشگویانه در وقایع آخرالزمان دارد؛ خصوصاً در رابطه با واقعهٔ ربوده‌شدن مومنان(Rapture) و نبرد آرماگدون(Armageddon). در عرصهٔ سیاسی، رهبرانی همچون جری فالول و تیم لهی صهیونیسم مسیحی را در دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ در دل جنبش راست مسیحی ایالات ‌متحده ادغام کردند.

پس از حملات ۱۱ سپتامبر، روایت تقابل تمدنی میان جهان یهودی‌ـ ‌مسیحی و جهان اسلامی سبب احیای جدیت صهیونیسم مسیحی گردید و دامنهٔ نفوذ ژیوپلیتیک آن را گسترش داد. همچنین، پنطیکاستالیسم(نهضت پنطیکاستی) در تقویت این جنبش نقش مهمی داشته، به خصوص از منظر باور به برکت‌یافتن از حمایت اسراییل. این  مکتب جریانی نوین در مسیحیت پروتستان است که بر تجربهٔ شخصی و مستقیم انسان با روح‌القدس تأکید دارد. پیروان این مکتب معتقدند نشانه‌هایی مانند سخن‌گفتن به زبان‌های ناشناخته(تکلم به زبان‌ها)، شفا دادن و پیشگویی، نشانۀ حضور روح‌القدس در زندگی مومنان است.

منشأ این جنبش به اوایل قرن بیستم در آمریکا بازمی‌گردد و از همان زمان رشد سریعی در سراسر جهان داشته است. پنطیکاستالیسم به جذابیت عاطفی و مراسم پرشور مذهبی معروف است و توانسته الهیات صهیونیسم مسیحی و حمایت از اسراییل را به سرعت در آمریکای ‌لاتین، آفریقا و برخی بخش‌های آسیا گسترش دهد؛ به گونه‌ای که امروزه یکی از جریان‌های بسیار بانفوذ اوانجلیکی در عرصهٔ سیاست و دین به شمار می‌رود. سیاستمدارانی نظیر سناتور تد کروز و رهبران اسراییلی مانند بنیامین نتانیاهو از این نظام الاهیاتی برای کسب همکاری و همسویی سیاسی بهره جسته‌اند.

با این حال، صهیونیست‌های مسیحی معمولاً مسیحیان فلسطینی را نادیده می‌گیرند یا اهمیت آن‌ها را کم‌رنگ می‌دانند و این امر باعث ایجاد یک گسل الاهیاتی و فرهنگی می‌شود. این ایدیولوژی با جنبش‌های راست‌گرای جهانی نیز در تعامل است و خود را در مناقشات وسیع‌تری بر سر تمدن، امنیت و هویت ملی جای می‌دهد.

بیانیۀ توانمندی سازمانی

مسیحیان متحد برای اسراییل(CUFI) با داشتن بیش از ده میلیون عضو فعال، بزرگ‌ترین کارزار مدنی حامی تل‌آویو در جهان مسیحیت است و زیرساختی با هزینۀ پایین برای بسیج رأی‌دهندگان، تأمین بودجۀ کمپین‌ها و اعمال فشار بر کنگره آمریکا محسوب می‌شود. بیانیۀ رسمی CUFI مورخ ۲۲ دسامبر ۲۰۲۰ اعلام می‌کند: در روز سه‌شنبه، گروه مسیحیان متحد برای اسراییل(CUFI)، به عنوان بزرگ‌ترین سازمان حامی اسراییل در آمریکا، از عبور شمار اعضای خود از مرز ده میلیون نفر خبر داد.

اثرگذاری بر سیاست آمریکا

جابجایی سفارت آمریکا از تل‌آویو به قدس(۲۰۱۸) و به‌رسمیت‌شناختن حاکمیت اسراییل بر جولان، مستقیماً حاصل لابی صهیونیست‌های مسیحی بود. در انتخابات ۲۰۲۴، هشت دهم رأی‌دهندگان اوانجلیکی سفیدپوست به نامزد جمهوری‌خواه رأی دادند؛ این همسویی ایدیولوژیک، حمایت بی‌قید ‌و شرط از کمک‌های مالی‌ـ نظامی به اسراییل را در برنامۀ حزب تثبیت کرده است.

Religion and the ۲۰۲۴ Presidential Election – PRRI · prri.org · ۲۰۲۴/۱۱/۸

پژوهش PRRI مورخ ۸ نوامبر ۲۰۲۴:

نظرسنجی‌های اولیۀ انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۲۴ نشان می‌دهد که آرای مذهبی در آمریکا عمدتاً بر طبق خطوط پیش‌بینی‌شده شکل می‌گیرد. اوانجلیکی‌های پروتستان سفیدپوست همچنان مهم‌ترین گروه مذهبی حزب جمهوری‌خواه به شمار می‌آیند و بیش از هشت نفر از هر ده اوانجلیکی سفیدپوست به دونالد ترامپ رأی داده‌اند. شش نفر از هر ده کاتولیک سفیدپوست و پروتستان‌های مین‌لاین نیز چنین گرایش‌هایی داشته‌اند. در کنگرۀ، فراکسیون(Israeli Allies) اغلب لوایح ضد BDS و طرح‌های افزایش بودجۀ سامانه گنبد آهنین را با تکیه بر حمایت همین رأی‌دهندگان پیش می‌برد.

منطق آخرالزمانی

طبق روایت اوانجلیکی، تشکیل دولت یهودی گام نخستِ طرح الهی است؛ پس از آن، بازسازی معبد سلیمان و جنگی جهانی روی می‌دهد که در نهایت به بازگشت عیسای مسیح و نابودی دشمنان قوم برگزیده می‌انجامد. این خوانش سبب می‌شود حمایت از اسراییل، نه یک گزینۀ سیاسی، که وظیفه‌ای دینی تلقی شود.

پیامدهای منطقه‌ای و جهانی

نادیده‌گرفتن مسیحیان فلسطینی: روایت صهیونیست‌های مسیحی، رنج مسیحیان عرب را در معادلات قدرت نادیده می‌گیرد و آنان را هزینۀ جانبی طرح خداوند می‌شمارد.

صادرات ایدیولوژی: کشیشان پنتاکُستالی در آمریکای ‌لاتین و آفریقا همین تفسیر را تبلیغ کرده‌اند و دولت‌های محافظه‌کار نوظهور(مثلاً گواتمالا) را به هم‌صف‌شدن با اسراییل واداشته‌اند.

تقویت جبهۀ سلطه: این پیوندِ اعتقادی‌ـ سیاسی، در کنار لابی‌های یهودیِ لیبرال و نیومحافظه‌کار، ستون اصلی جبهۀ سلطۀ جهانی در برابر جبهۀ مقاومت است؛ تضعیف ایران یا هر محور دیگری در منطقه، به چشم آنان ضربه‌ای حیاتی برای تسریع سناریوی آخرالزمانی محسوب می‌شود.

پس اوانجلیکی‌های صهیونیست، با شبکه‌ای هماهنگ از کلیساها، رسانه‌ها و موسسات آموزشی، بزرگ‌ترین پشتوانۀ غیر یهودیِ پروژهٔ صهیونیزم هستند و تا هنگامی که گفتمان «پیشگویی‌های کتاب ‌مقدس» در میانشان زنده است، حمایت مالی‌ـ سیاسی واشنگتن از اسراییل احتمالاً دگرگون نخواهد شد.

مرکز تحقیقات پیو (Pew Research Center):

اوانجلیکی‌های سفیدپوست همچنان در حمایت از ترامپ برجسته هستند. اکثر اوانجلیکی‌های سفیدپوست (۷۲٪) از عملکرد ترامپ به عنوان رییس‌جمهور ابراز رضایت می‌کنند. گروه‌های مذهبی دیگر یا دچار اختلاف نظر بیشتری هستند یا عدم رضایت خود را ابراز می‌کنند.

مطالعهٔ چشم‌انداز مذهبی (Religious Landscape Study) مرکز پیو:

مطالعهٔ چشم‌انداز مذهبی(RLS) که در سال‌های ۲۰۰۷، ۲۰۱۴ و ۲۰۲۳-۲۴ انجام شده است، از بیش از ۳۵۰۰۰ آمریکایی در سراسر ۵۰ ایالت دربارهٔ وابستگی‌های مذهبی، باورها و اعمالشان و همچنین دیدگاه‌های اجتماعی و سیاسی و ویژگی‌های جمعیت‌شناختی‌شان نظرسنجی کرده است. در این مطالعه، اطلاعات بیشتری دربارۀ این تحقیق ارایه شده است.

<h۳ dir=”rtl” lang=”fa”>اشکالش چیست؟</h۳>

صهیونیسم مسیحی، جریانی است که با تلفیق باورهای مذهبی و اهداف سیاسی، به ابزاری برای توجیه سلطه‌گری و استعمار تبدیل شده است. این ایدیولوژی، که ریشه در تفسیرهای تحریف‌شده کتاب مقدس دارد، با سوءاستفاده از ایمان میلیون‌ها نفر، خصوصاً در میان اوانجلیکی‌های سفیدپوست آمریکایی، به ماشین تبلیغاتی برای حمایت بی‌چون‌وچرا از اسراییل بدل شده است. اما این جریان، بیش از آنکه نمایانگر ایمان راستین باشد، پوششی است برای پیشبرد منافع امپریالیستی و ژیوپلیتیک، که در پشت نقاب تقدس، جنایات و بی‌عدالتی‌ها را توجیه می‌کند.

ریشه‌های فاسد و تحریف‌شده

صهیونیسم مسیحی از الهیات دیسپنسیشنالیستی قرن نوزدهم سرچشمه می‌گیرد، که با تفسیرهای گزینشی و خودساخته از کتاب مقدس، ادعا می‌کند خدا برای یهودیان و مسیحیان برنامه‌های جداگانه‌ای دارد. این باور، که توسط افرادی مانند جان نلسون داربی ترویج شد، با ساده‌سازی پیچیدگی‌های الهیاتی، به ابزاری سیاسی تبدیل شد. این جریان، با تکیه بر پیشگویی‌های آخرالزمانی و داستان‌هایی مانند ربوده‌شدن مومنان و نبرد آرماگدون، به یهودیان به‌عنوان ابزاری برای تحقق پیشگویی‌های خود نگاه می‌کند و به‌طور ضمنی آن‌ها را در خدمت یک هدف مسیحی قرار می‌دهد: بازگشت عیسی مسیح. این نگاه ابزاری، خود نوعی تحقیر و ضدیت با یهودیت است، هرچند که در ظاهر به‌عنوان حمایت از اسراییل جلوه می‌کند.

خیانت به عدالت و حقیقت

صهیونیسم مسیحی با نادیده‌گرفتن رنج مسیحیان و مسلمانان فلسطینی، عملاً به اصول اولیۀ مسیحیت، مانند عدالت، صلح و محبت، پشت کرده است. این جریان، مسلمانان و مسیحیان عرب را به حاشیه رانده و آن‌ها را قربانیان بی‌اهمیت طرحی به‌اصطلاح الهی می‌داند. این تناقض آشکار، که در آن مدعیان پیروی از مسیح، برادران دینی خود را در فلسطین نادیده می‌گیرند، نشان‌دهندۀ عمق ریاکاری این ایدیولوژی است. حمایت بی‌قیدوشرط از اسراییل ظالم و کودک‌کش، که اغلب با توجیه جنگ، اشغال و نقض حقوق بشر همراه است، هیچ سنخیتی با تعالیم عیسی مسیح، که بر صلح‌طلبی و حمایت از مظلومان تأکید داشت، ندارد.

صهیونیسم مسیحی | ابزار دست امپریالیسم

امپریالیسم به سیستمی اشاره دارد که در آن یک کشور یا قدرت، با استفاده از نیروی نظامی، اقتصادی یا سیاسی، بر کشورهای دیگر سلطه پیدا می‌کند تا منافع خود را تأمین کند. این سلطه می‌تواند به شکل اشغال نظامی، کنترل اقتصادی، تحمیل فرهنگ یا دیکته کردن سیاست‌های خارجی باشد. هدف اصلی امپریالیسم، گسترش قدرت، دسترسی به منابع(مثل نفت، مواد معدنی یا نیروی کار ارزان) و حفظ برتری ژیوپلیتیک است. امپریالیسم اغلب با استعمار، بهره‌کشی از ملت‌های ضعیف‌تر و سرکوب مقاومت‌های محلی همراه است. برای مثال، ایالات متحده از طریق نفوذ اقتصادی، پایگاه‌های نظامی و حمایت از دولت‌های همسو، منافع خود را در مناطق مختلف جهان پیش می‌برد.

سیاست خارجی امپریالیستی به مجموعه اقداماتی گفته می‌شود که یک دولت برای گسترش نفوذ و قدرت خود در خارج از مرزهایش انجام می‌دهد. این سیاست‌ها معمولاً شامل مداخله در امور کشورهای دیگر، حمایت از رژیم‌های همسو، تحمیل تحریم‌های اقتصادی، جنگ‌های مستقیم یا غیرمستقیم(مثل جنگ‌های نیابتی) و ایجاد ایتلاف‌های استراتژیک برای حفظ هژمونی است. در مورد آمریکا، سیاست خارجی امپریالیستی اغلب با هدف کنترل منابع استراتژیک(مثل نفت خاورمیانه)، تضعیف رقبا(مثل ایران یا چین) و حمایت از متحدان کلیدی مثل اسراییل پیش می‌رود. این سیاست‌ها معمولاً با شعارهایی مثل دموکراسی یا مبارزه با تروریسم توجیه می‌شوند، اما در باطن، منافع اقتصادی و ژیوپلیتیک را دنبال می‌کنند.

صهیونیسم مسیحی، جریانی که ظاهراً ریشه در باورهای دینی دارد، در عمل به یکی از ابزارهای اصلی سیاست خارجی امپریالیستی آمریکا تبدیل شده است. این جنبش، با تکیه بر تفسیرهای آخرالزمانی از کتاب مقدس، حمایت بی‌قیدوشرط از اسراییل را وظیفه‌ای دینی می‌داند. اما پشت این نقاب مذهبی، اهدافی کاملاً سیاسی و امپریالیستی نهفته است که به روشنی در فعالیت‌های سازمان‌هایی مثل مسیحیان متحد برای اسراییل(CUFI) دیده می‌شود.

همانطور که گفته شد سازمان CUFI با بیش از ده میلیون عضو، بزرگ‌ترین گروه حامی اسراییل در جهان مسیحیت است. این سازمان با بسیج رأی‌دهندگان اوانجلیکی، تأمین بودجه برای کمپین‌های انتخاباتی و لابی‌گری در کنگرۀ آمریکا، سیاستمداران را تحت فشار قرار می‌دهد تا سیاست‌هایی در راستای منافع اسراییل تصویب کنند. برای مثال:

انتقال سفارت آمریکا به قدس(۲۰۱۸): این تصمیم، که به شدت مورد حمایت صهیونیست‌های مسیحی بود، نقض قوانین بین‌المللی بود و تنش‌ها در خاورمیانه را افزایش داد. این اقدام به‌عنوان پیروزی‌ای برای اسراییل و آمریکا تبلیغ شد، اما در واقع، بخشی از استراتژی امپریالیستی برای تقویت جایگاه اسراییل به‌عنوان متحد کلیدی آمریکا در منطقه بود.

به‌رسمیت‌شناختن حاکمیت اسراییل بر جولان: این تصمیم نیز، که با فشار لابی‌های صهیونیستی مسیحی و یهودی پیش رفت، نمونه دیگری از استفاده از بهانه‌های دینی برای پیشبرد اهداف ژیوپلیتیک است. جولان، منطقه‌ای استراتژیک با منابع طبیعی و موقعیت نظامی حساس، برای آمریکا و اسراییل اهمیتی فراتر از مسایل مذهبی دارد.

این اقدامات، گرچه با زبان دینی غلط به شکلی غلط توجیه می‌شوند، در خدمت اهداف امپریالیستی آمریکا هستند. اسراییل به‌عنوان متحد اصلی آمریکا در خاورمیانه، نقشی کلیدی در حفظ هژمونی این کشور در منطقه دارد. حمایت بی‌چون‌وچرای صهیونیست‌های مسیحی از اسراییل، به آمریکا کمک می‌کند تا:

کنترل منابع منطقه‌ای: خاورمیانه، با منابع عظیم نفت و گاز، برای اقتصاد جهانی حیاتی است. اسراییل به‌عنوان پایگاه نظامی و سیاسی آمریکا، به این کشور کمک می‌کند تا نفوذ خود را در برابر رقبایی مثل ایران یا روسیه حفظ کند.

تضعیف مقاومت منطقه‌ای: صهیونیسم مسیحی با تبلیغ روایت‌هایی مثل تقابل تمدنی بین جهان یهودی-مسیحی و جهان اسلام، به توجیه جنگ‌ها و تحریم‌ها علیه کشورهایی مثل ایران کمک می‌کند. این روایت‌ها، مقاومت فلسطینی و دیگر جنبش‌های ضداستعماری را به‌عنوان تهدید جلوه می‌دهند.

تقویت پایگاه داخلی: اوانجلیکی‌های سفیدپوست، که بخش بزرگی از رأی‌دهندگان حزب جمهوری‌خواه را تشکیل می‌دهند، با حمایت از سیاست‌های pro-Israel، به تثبیت قدرت سیاسی گروه‌های محافظه‌کار در آمریکا کمک می‌کنند. در انتخابات ۲۰۲۴، بیش از ۸۰ درصد اوانجلیکی‌های سفیدپوست به دونالد ترامپ رأی دادند، که نشان‌دهندۀ پیوند عمیق این ایدیولوژی با سیاست داخلی و خارجی امپریالیستی است.

سیاست‌های تحت تأثیر صهیونیسم مسیحی، به بی‌ثباتی در خاورمیانه دامن زده‌اند و رنج مردم فلسطین را نادیده گرفته‌اند. این جنبش، با تقلیل دادن مسایل پیچیدۀ منطقه به یک نبرد آخرالزمانی، هرگونه نقض حقوق بشر توسط اسراییل را توجیه می‌کند. این در حالی است که فلسطینیان، چه مسیحی و چه مسلمان، تحت اشغال، آوارگی و تبعیض رنج می‌برند. این تناقض، نشان‌دهندۀ عمق ریاکاری صهیونیسم مسیحی است که ادعای ایمان دارد، اما در عمل، ابزاری برای پیشبرد سلطه‌گری و بی‌عدالتی است.

صهیونیسم مسیحی، با سوءاستفاده از باورهای دینی، به بازوی سیاسی امپریالیسم آمریکا تبدیل شده است. این جنبش، با نفوذ در سیاست داخلی و خارجی آمریکا منافع اسراییل را پیش می‌برد و به حفظ هژمونی آمریکا در خاورمیانه کمک می‌کند. اما این حمایت، به قیمت بی‌ثباتی منطقه، نقض حقوق بشر و نادیده‌گرفتن عدالت تمام می‌شود. صهیونیسم مسیحی، به‌دور از نمایندگی ارزش‌های دینی، به نمادی از تحریف ایمان و خدمت به قدرت‌های امپریالیستی بدل شده است.

باور به آخرالزمان و سناریوهای خیالی مانند نبرد آرماگدون، به صهیونیست‌های مسیحی اجازه داده است تا هرگونه خشونت و تجاوز اسراییل را به‌عنوان بخشی از طرح الهی توجیه کنند. این منطق بیمارگونه، که در آن جنگ، اشغال و آواره‌سازی فلسطینیان به‌عنوان گام‌هایی برای بازگشت مسیح قلمداد می‌شود، غیراخلاقی است و به‌طور مستقیم با ارزش‌های انسانی و دینی در تضاد قرار دارد. این خوانش، که ریشه در تفسیرهای گزینشی و غیرعلمی از متون مقدس دارد، به ابزاری برای مشروعیت‌بخشی به جنایات جنگی و نقض حقوق بشر تبدیل شده است.

صهیونیسم مسیحی دیگر محدود به آمریکا نیست. از طریق جنبش‌های پنتاکستالی، این ایدیولوژی به سرعت در آفریقا، آمریکای لاتین و بخش‌هایی از آسیا گسترش یافته است. کشیشان پنتاکستالی با بهره‌گیری از مراسم پرشور و عاطفی، باور به برکت یافتن از حمایت اسراییل را در میان جوامع فقیر و آسیب‌پذیر ترویج کرده‌اند(چقدر زور می‌زنن ظلمشون رو حق جلوه دهند). این صادرات ایدیولوژیک، که اغلب با حمایت مالی و رسانه‌ای غرب همراه است، به دولت‌های محافظه‌کار در کشورهایی مانند گواتمالا انگیزه داده تا در سیاست خارجی خود با اسراییل همسو شوند. این روند به تقویت سلطۀ اسراییل در سطح جهانی کمک کرده و به حاشیه‌راندن صداهای مخالف خصوصاً در میان مسیحیان غیرغربی، انجامیده است.

صهیونیسم مسیحی با جنبش‌های راست‌گرای جهانی، از جمله جریان‌های نژادپرستانه و ناسیونالیستی، پیوندی عمیق دارد. این ایدیولوژی، با تأکید بر تقابل تمدنی میان جهان یهودی-مسیحی و دیگران(جهان اسلام)، به تقویت گفتمان‌های نفرت‌پراکنانه کمک کرده است. این پیوند، که در حمایت بی‌چون‌وچرای دونالد ترامپ از اسراییل و سیاست‌های ضدایرانی‌اش مشهود است، نشان می‌دهد که صهیونیسم مسیحی بیش از آنکه یک باور دینی باشد، ابزاری سیاسی برای پیشبرد اهداف سلطه‌جویانه است.

صهیونیسم مسیحی، با تحریف متون مقدس، نادیده‌گرفتن رنج فلسطینیان و همسویی با منافع امپریالیستی، به جریانی مخرب تبدیل شده که به صلح و عدالت در خاورمیانه ضربه می‌زند و ایمان مسیحی را به ابزاری برای توجیه خشونت و ستم بدل کرده است. این ایدیولوژی، با تکیه بر شبکه‌ای از کلیساها، رسانه‌ها و لابی‌های سیاسی، به بزرگ‌ترین پشتوانه غیر یهودی پروژۀ صهیونیسم تبدیل شده و تا زمانی که این گفتمان آخرالزمانی در میان پیروانش زنده است، چشم‌انداز صلح و عدالت در منطقه را تیره و تار خواهد کرد.

اسراییل در حقیقت بازوی اجرایی صهیونیسم است، بازوی اجرایی یهود است. اسراییل پایگاهی است در منطقۀ پرثروت غرب آسیا که حدود ۷ میلیون نفر را از نقاط مختلف جهان به آن‌جا آورده‌اند و به آن‌ها وعدۀ بهشت موعود و سرزمین امن داده‌اند و جمعشان کرده‌اند. بنابراین، آنچه در مقابل ما است، صرفاً اسراییل نیست، بلکه کل نظام سلطه است؛ تمام نظام سلطه پشت اسراییل ایستاده است.

نشانش این است که وقتی در ۷ اکتبر بچه‌های حماس وارد سرزمین‌های اشغالی شدند، یکی دو روز بعد، در حالی که منطقه منطقۀ جنگی بود و در مناطق جنگی معمولاً سیاستمداران و افراد مهم مثل رییس‌جمهور حضور پیدا نمی‌کنند، رییس‌جمهور آمریکا، نخست‌وزیر انگلیس، رییس‌جمهور فرانسه و صدراعظم آلمان، همه شخصاً بدون فرستادن نماینده آمدند. چرا؟

چون ناموسشان، یعنی اسراییل، به خطر افتاده بود. اگر اسراییل دچار فروپاشی شود، نظام سلطه نیز فرو خواهد پاشید. ببینید در همین ۱۲ روز، در پایگاه‌های منطقه‌ای، چقدر به اسراییل کمک کردند. جنگنده‌ها و پهپادهای آن‌ها در لایه‌های مختلف موشک‌ها و تسلیحات نظامی ما را ردیابی می‌کردند، اما با این وجود، ما توانستیم اسراییل را به خاک یکسان کنیم.

اینجا است که یک ابرقدرت جهانی سر بلند کرده است، یعنی ایران اسلامی به محوریت ولی خدا حضرت آقای خامنه‌ای، که در برابر تمام قدرت‌های بزرگ و نظام سلطه‌ای که پشت اسراییل بودند، ایستادگی کرد.

این در حالی است که ما ۴۷ سال تحت تحریم بودیم و هرچه داشتیم از خودمان بود و از کسی کمکی نگرفتیم. این یک ابرقدرت جهانی است که سر بلند کرده و ان‌شاءالله به فضل پروردگار عالم، اسراییل را به خواری و ذلت خواهد کشاند. این درس‌ها، یعنی درس استقامت، مردانگی و ایستادگی در برابر ظلم، را ملت ما بیش از هزار سال پای پرچم امام حسین(ع) مشق کرده است. این‌ها را از امام حسین(ع) یاد گرفته‌ایم. این بزرگوار بود که وقتی به او پیشنهاد بیعت و تسلیم دادند، فرمود: «مثلی لا یبایع مثله»، یعنی کسی مثل من با کسی مثل یزید سازش نخواهد کرد. در جای دیگری، امام حسین(ع) در بخشی از سخنانش در روز عاشورا فرمود:

«ألا وَإنَّ الدَّعیَّ ابنَ الدَّعیِّ قَد رَکَّزَ بَینَ اثنَتینِ بَینَ السُلَّهِ وَالذِلَّهِ وَهَیهاتَ مِنّا الذِلَّهُ یَأبى اللّهُ ذلک لَنا وَرَسولُهُ وَالمُومِنونَ وَحُجورٌ طابَت وَطَهُرَت وَأنوفُ حَمیَّهٍ وَنُفوسُ أبیَّهٍ مِن أن تُوثِرَ طاعَهَ اللِیامِ عَلى مَصارِعِ الکِرامِ».

یعنی: «پسر حرامزاده مرا میان دو چیز مخیر کرده است: میان شمشیر و تن دادن به خواری. و هیهات که ما تن به ذلت و خواری دهیم. خدا و رسول او و مومنان و دامن‌های پاک و مطهری که ما در آن پرورش یافته‌ایم و دل‌های غیور و جان‌های بزرگ‌منش، این را بر ما نمی‌پذیرند که فرمانبری از فرومایگان را بر مرگ شرافتمندانه ترجیح دهیم.»

پوستری از سرکار خانم سحر امامی، مجری توانمند شبکۀ خبر، پس از حملۀ ناجوانمردانۀ رژیم صهیونیستی به ساختمان صداوسیما در شبکۀ شش. نقش‌آفرینی ایشان تمام نقشه‌های دشمن برای به راه انداختن جنگ روانی را نقش بر آب کرد؛ نه گریه کرد، نه فریاد زد، نه ترسید، بلکه با شجاعت و وقار دوباره به آنتن بازگشت و وظیفۀ خود را ادامه داد. نقش‌آفرینی استوار و محوریت ایشان یادآور ایستادگی حضرت زینب(س) پس از عاشورا است؛ زنی مقاوم که حتی در سخت‌ترین شرایط، صدای حقیقت و مقاومت را خاموش نکرد.

این‌که می‌بینید رییس‌جمهور قمارباز آمریکا، مردم ما و رهبر ما را به تسلیم دعوت کرده، او نمی‌داند که فرزند امام حسین(ع) از جدش درس گرفته و این ملت را چنان تربیت کرده که در برابر نظام سلطه ذره‌ای سر خم نخواهند کرد. وجود نازنین امام حسین(ع) و جمع مومنی که دورش بودند، یارانش را از قبل تربیت کرده بود. البته برخی از آن‌ها تربیت‌شدۀ امیرالمومنین(ع) بودند. این‌ها دور سیدالشهدا(ع) جمع شدند. امام حسین(ع) در مسیر حرکت به سمت کربلا، در جاهای مختلف اصحابش را مقاوم‌سازی می‌کرد.

یکی از راه‌های مقاوم‌سازی این بود که در موقعیت‌های سخت می‌فرمود: «هر کس می‌خواهد برود، برود.» زمانی که خبر شهادت مسلم بن عقیل و برگشتن کوفه به امام حسین(ع) رسید، یارانش را جمع کرد و فرمود: «کوفه دیگر پشت ما نیست و همه برگشته‌اند. مسلم هم به شهادت رسیده. کسانی که می‌خواهند بروند، بروند.» برخی که به طمع‌هایی آمده بودند، رفتند.

در چند جای دیگر هم امام همین را فرمود: «آن‌هایی که می‌خواهند بروند، بروند.» او با این کارها اصحابش را مقاوم‌سازی می‌کرد. شب عاشورا هم همین‌طور بود. یارانش را جمع کرد و فرمود: «یاران من! آن‌هایی که با من هستند، آخرش به شهادت می‌رسند. اگر می‌خواهید بروید، بروید. من خودم به‌تنهایی اینجا هستم و چه شما باشید و چه نباشید، من این کار را پیش می‌برم.»

یکی‌یکی آن‌هایی که مانده بودند، کسانی بودند که غربال شده بودند. آن‌ها بلند شدند و حرف‌های حماسی را با صداقت گفتند و روز بعد هم صداقتشان را عملاً نشان دادند. وجود اباعبدالله(ع) حتی در میدان جنگ هم محور را حفظ می‌کرد. اگر کسی روی زمین می‌افتاد، خودش را به بالای سر او می‌رساند تا نکند شیطان در آن لحظه مقاومتش را بشکند. اباعبدالله(ع) به‌عنوان فرمانده‌ای بزرگ و مربی‌ای بزرگ، او را تا بهشت بدرقه می‌کرد و رها می‌کرد.

حتی در سفر اسارت، سر امام حسین(ع) خاندانش را رها نکرد. هر جا کار سخت می‌شد، با خواندن قرآن و نگاه‌هایی مقاومت می‌داد. در تمام مسیر، از ابتدا تا انتها، حتی پس از شهادت، با مقاومتش اصحاب و خاندانش را مقاوم کرد.

حضرت زینب (س)، که در مسیر اسارت همراه کاروان بود، از برادرش امام حسین(ع) درس مقاومت و استقامت آموخته بود. در سخت‌ترین لحظات، وقتی کاروان اسرا در برابر ظلم و ستم یزیدیان قرار داشت، زینب(س) با صلابت و شجاعت ایستادگی کرد. در مجلس یزید، وقتی او با غرور و تکبر سعی کرد خاندان اهل بیت را تحقیر کند، زینب(س) با سخنرانی تاریخی‌اش عزت و کرامت خاندان پیامبر(ص) را حفظ کرد و یزید و دستگاهش را رسوا کرد. او فرمود: «ما رأیت إلا جمیلاً» من جز زیبایی چیزی ندیدم. این جمله به این معنا ست که زینب(س)، با نگاه توحیدی و ایمانی، تمام مصایب کربلا، شهادت‌ها و سختی‌های اسارت را در راستای هدف الهی و مبارزه با ظلم دید.

او با این سخن، مقاومت خود و خاندانش را نشان داد و پیام کربلا را جاودانه کرد. این زیبایی که زینب(س) از آن سخن گفت، زیبایی ایمان، استقامت و پیروزی حق بر باطل بود، حتی در سخت‌ترین شرایط. امام حسین(ع) با تربیت و مقاوم‌سازی خاندانش این روحیه را در آن‌ها نهادینه کرد که حتی در اسارت، پیام عاشورا را با عزت و سربلندی به جهان برسانند.

صبر فردی، با تقویت اراده و استقامت در برابر نفس و مشکلات، زمینه را برای رشد معنوی فراهم می‌آورد. صبر جمعی، با ایجاد وحدت، همبستگی و اطاعت از رهبری الهی، ضامن پیروزی نهضت حق و تحقق اهداف دین در جامعه است. محوریت یک رهبر الهی، در خانواده، جامعه و در سطح بین‌المللی، عامل ثبات، امید و اقتدار است.

تاریخ انقلاب اسلامی ایران، گواه این مدعا است که چگونه محوریت امام خمینی(ره) و سپس رهبری معظم انقلاب، این ملت را در برابر توطیه‌ها و دشمنی‌ها سرفراز نگه داشته است. در مقابل، محور شر، که ریشه در عداوت با حق و حقیقت دارد، با تکیه بر دروغ، ظلم و انکار وحی، همواره در پی تضعیف و نابودی امت مومن است. درک عمیق این مفاهیم و پیاده‌سازی آن‌ها در زندگی، راهگشای رسیدن به فلاح و رستگاری واقعی است.

قبلی گزارش تصویری | کادر مؤسسه استاد فرج‌نژاد در دیدار با آیت‌الله میرباقری
بعدی سامبرانی: نقشه صهیونیسم برای نفوذ در آذربایجان | گزارش هفدهمین پیش‌نشست

مطالب مرتبط

حکایت سینمای استاندارد و بی‌سوادی

۱۴۰۴-۰۸-۲۵

حکایت سینمای استاندارد و بی‌سوادی سینمایی

ادامه مطلب
مسابقات سالانۀ بازی League of Legends 2025

۱۴۰۴-۰۸-۲۴

رصدی بر مسابقات سالانۀ بازی League of Legends 2025

ادامه مطلب
کارگردان بریکینگ بد

۱۴۰۴-۰۸-۱۸

«پلوریبس» سریال جدید کارگردان بریکینگ بد امتیاز کامل گرفت

ادامه مطلب

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

جستجو در مطالب سایت
جستجو برای:
آرشیو مطالب
  • آبان ۱۴۰۴ (۲۱)
  • مهر ۱۴۰۴ (۲۴)
  • شهریور ۱۴۰۴ (۵۰)
  • مرداد ۱۴۰۴ (۳۳)
  • تیر ۱۴۰۴ (۲۶)
  • خرداد ۱۴۰۴ (۱۹)
  • اردیبهشت ۱۴۰۴ (۱۱)
  • فروردین ۱۴۰۴ (۱۵)
  • اسفند ۱۴۰۳ (۲۱)
  • بهمن ۱۴۰۳ (۲۳)
  • دی ۱۴۰۳ (۱۹)
  • آذر ۱۴۰۳ (۲۹)
  • آبان ۱۴۰۳ (۲۰)
  • مهر ۱۴۰۳ (۳۱)
  • شهریور ۱۴۰۳ (۱۵)
  • مرداد ۱۴۰۳ (۱۱)
  • تیر ۱۴۰۳ (۱۱)
  • خرداد ۱۴۰۳ (۱۴)
  • اردیبهشت ۱۴۰۳ (۱۳)
  • فروردین ۱۴۰۳ (۱۶)
  • اسفند ۱۴۰۲ (۱۷)
  • بهمن ۱۴۰۲ (۱۸)
  • دی ۱۴۰۲ (۹)
  • آذر ۱۴۰۲ (۵)
  • آبان ۱۴۰۲ (۱۴)
  • مهر ۱۴۰۲ (۳۴)
  • شهریور ۱۴۰۲ (۳)
  • مرداد ۱۴۰۲ (۱۵)
  • تیر ۱۴۰۲ (۱۰)
  • خرداد ۱۴۰۲ (۳۴)
  • اردیبهشت ۱۴۰۲ (۳۵)
  • فروردین ۱۴۰۲ (۱۳)
  • اسفند ۱۴۰۱ (۵۳)
  • بهمن ۱۴۰۱ (۷)
  • دی ۱۴۰۱ (۱)
  • تیر ۱۴۰۱ (۷)
نوشته‌های تازه
  • حکایت سینمای استاندارد و بی‌سوادی سینمایی
  • رصدی بر مسابقات سالانۀ بازی League of Legends 2025
  • «پلوریبس» سریال جدید کارگردان بریکینگ بد امتیاز کامل گرفت
  • دشمن در منظومه فکری حضرت زهرا (سلام الله علیها)
  • راک استار سازنده GTA کارمندان خود را اخراج کرد
آخرین دیدگاه‌ها
  • امیر در نقد فیلم بچه مردم ۱۴۰۳ | نوستالژی در دل قصه
  • . در باغ یاس یا باغ یأس | آسیب‌شناسی موسیقی باغ یاس
  • جعفربابایی در کاملترین زندگینامه شهید امیرحسین فقهی | مهندس هسته‌ای
  • طاهره امینیان در زندگینامه سردار غلامعلی رشید | کاملترین زندگینامه از نابغۀ جنگ
  • سید مهدی در زندگینامه سردار سلامی | کاملترین زندگینامه
محصولات
  • دوره آموزش فتوشاپ دوره آموزش فتوشاپ
    تومان 800.000
  • دوره جامع طراحی گرافیک دوره جامع طراحی گرافیک | گرافیست‌شو
    تومان 1.600.000
  • کتاب سینما دین و سیاست کتاب سینما دین و سیاست
    تماس بگیرید
  • دوره جامع تربیت مربی هویت‌ساز دوره جامع تربیت مربی هویت‌ساز
    تومان 3.000.000 قیمت اصلی: تومان 3.000.000 بود.تومان 1.000.000قیمت فعلی: تومان 1.000.000.
  • دوره آموزش تصویربرداری دوره آموزش تصویربرداری (عکاسی و فیلمبرداری)
    تومان 800.000
  • کتاب اسطوره‌های صهیونیستی در سینما کتاب اسطوره‌های صهیونیستی در سینما
    تومان 240.000
  • دوره ژورنالیسم دوره جامع ژورنالیسم
    نمره 5.00 از 5

    تومان 1.000.000
  • دوره مستندسازی با موبایل دوره مستندسازی با موبایل
    تومان 315.000
  • دوره زن و رسانه دوره زن و رسانه
    نمره 5.00 از 5

    تومان 735.000
  • دوره درسگفتار غرب شناسی دوره درس گفتار غرب شناسی
    تومان 615.000
سایت استاد فرج نژاد

مؤسسۀ فرهنگی رسانه‌ای استاد فرج‌نژاد در سال ۱۴۰۱ فعالیت خود را در زمینۀ تربیت نیروهای رسانه‌ای دشمن‌شناس انقلابی آغاز کرد. این مؤسسه به یاد مرحوم استاد دکتر محمدحسین فرج‌نژاد، نامگذاری شده است. استاد فرج‌نژاد طلبۀ جهادی دشمن‌شناس و استاد مبرز سواد رسانه‌ای بود که به چندین زبان تسلط داشت و صدها شاگرد در حیات کوتاه اما پربرکت خود تربیت کرد.

دسترسی سریع
  • درباره ما
  • تماس با ما
  • رهگیری خرید
نماد اعتماد الکترونیک
شبکه های اجتماعی
icon--white Telegram-plane Instagram ویراستی سایت استاد فرج نژاد حساب توییتر استاد فرج نژاد حساب ایتا سایت استاد فرج نژاد Youtube

قم، خیابان بسیج (هنرستان)، جنب خیابان شهید تراب نجف‌زاده، مؤسسۀ فرهنگی رسانه‌ای استاد محمدحسین فرج‌نژاد

ورود
استفاده از شماره تلفن
آیا هنوز عضو نشده اید؟ ثبت نام کنید
ثبت نام
قبلا عضو شده اید؟ ورود به سیستم