مدیریت علمی استاد محمدحسین فرجنژاد

نویسنده: سید محمدرضا رضی
مدیریت ژورنالیسم علوم انسانی
ما در میان شخصیتهای علمی دو سطح و دو نوع انسان و نیرو داریم؛ یکی شخصیتهای علمی هستند که به فعالیت علمی و فعالیت پژوهشی و تحقیق و ترجمه میپردازند و اگر موفق باشند به تولید علم دست پیدا میکنند. در سطح بالاتر گروه دومی را داریم که مدیریت تولید علم را بر عهده میگیرند و مدیریت علمی انجام میدهند، مدیریت علمی نه بهمعنای مدیریت یک مجموعه علمی، بلکه بهمعنای مدیریت عرصه تولید علم، مدیریت جبهه پیشرفته علمی بهمعنای تولید محتوای جدید علمی و بهمعنای تولید علومانسانی – اسلامی و علوم بومی.
سطوح علمی شخصیت استاد فرجنژاد
مرحوم استاد محمدحسین فرجنژاد از اشخاص نادری بودند که در هر دو زمینه پیشتاز بودند، هم در بحث تولید علم بهصورت فردی ایشان بهتنهایی محققی دارای آثار فاخر و برجستهای بودند و هم در عرصۀ مدیریت پژوهش و مدیریت تولید علم مدیر توانمندی بودند.
ویژگی مهم مدیریت تولید علمی ایشان این بود که این مدیریت را بهصورت کاملاً خودجوش، جهادی و با دستان خالی و در نتیجه آن سوز و گداز و اشتیاق و البته فهم عمیق درونیشان رقم میزدند.
برای اینکه مقداری اهمیت مدیریت تولید علم مشخصتر شود بنده دو نمونه مثال میزنم؛ در قرنهای ۱۸ و ۱۹ میلادی بعضی از افراد هستند که مثلاً در جنبش روشنگری اسکاتلند مینویسند و نظریهسازی و نظریهپردازی میکنند؛ اما بعضی از افراد مدیریت تولید نظریات و مدیریت تولید علم سکولار غرب را بر عهده دارند که از جملهی این افراد میتوان به دیوید هیوم اشاره کرد که هیوم نهتنها کسی است که مینویسد و آثار محتوایی تولید میکند، بلکه دیگران را هم مدیریت میکند.
مثلاً دیوید هیوم اشخاصی چون آدام اسمیت، آنتونی جیبان و دیگران را مدیریت و نظارت میکند تا آثار اینها نوشته و تولید شود و این روند را رصد و مدیریت میکند، در جبهۀ خودی مثلاً در میان علوم فنی مهندسی و جبهه علمی و فنی انقلاب اسلامی میتوانیم از شهید فخریزاده یاد کنیم که ایشان نهتنها یک دانشمند بود، بلکه مدیر تولید علم است و تولید علم را مدیریت میکند.
مثلاً مرحوم شهید آشتیانی که ایشان هم یک مدیر در عرصه تولید علم هستند و یک جبهه را با خود پیش میبرند، مرحوم استاد فرجنژاد هم از همین دست بودند، منتها تفاوتی که ایشان با مرحوم آشتیانی و مرحوم فخریزاده داشتند، این بود که هیچ امکان خاص دولتی، سازمانی و رسمی در اختیار ایشان نبود و تمامی این فعالیتها بهصورت خودجوش، جهادی و بهصورت کاملاً مردمی و با دستان خالی انجام میشد.
دلیل اینکه مرحوم استاد فرجنژاد در این عرصه نفس میزدند و دغدغه داشتند و تولید علم را به سهم و بهاندازه خودشان دنبال میکردند، این بود که ایشان بهصورت عمیق جبهۀ مقابل را شناخته بودند؛ یعنی دشمنشناسی ایشان، دشمنشناسی عمیقی بود و شناخت سطحی نبود که صرفاً به یکسری فعالیتهای میدانی و مبارزات روبنایی اکتفا کنند، بلکه مبارزۀ ایشان در سطح بسیار عمیقی شکل میگرفت و این ناشی از دشمنشناسی عمیق ایشان بود.
دشمنشناسی عمیق ایشان باعث میشد که بدانند که امروز دلیل قدرت جبهۀ مقابل و جبهۀ کفر و مجهز شدن آن به سلاح علم است و ایشان بارها میگفتند که در موضوعات خاص مثلاً در بحث رسانه، جنایت آمریکا و فضای مجازی ایشان به لهجه شیرین یزدی خود میگفتند که میخواهیم یک کتاب بنویسیم بزنیم بر دهانشان.
عرصههای فعالیت تولید و مدیریت علم استاد فرجنژاد
ایشان فردی بود که هم در میدان با اقدام عملی و هم در عمیقترین سطوح نظری میجنگید و این کار را با کتاب انجام میداد، با کتاب بر دهان دشمنان میکوبید و مثلاً کتاب «اسطورههای صهیونیستی سینما» و «تحلیل نفوذ فرهنگی کابالیستی در سینما» از جلوههای تلاش ایشان است. بنده چند نمونه از عرصههایی که ایشان در آن به تولید علم و مدیریت تولید علمی میپرداختند را خدمت شما عرض میکنم:
- صهیونیسمپژوهی و یهودشناسی که در این زمینه کارهای جدی انجام داده بودند، از جمله بحث اقتصاد صهیونیسم که پروژهای مفصل بود.
- فلسفه علم
- فلسفه هنر
- فلسفه طب
- سینما
- فضای مجازی
- فقه هنر، فقه فضای مجازی و فقه رسانه
- اقتصاد
لیسانس ایشان اقتصاد بود، کارشناسی ارشد فلسفه و دکترا را هم حکمت هنر و فلسفه هنر داشتند که اینها به ایشان توانایی میداد که ذو ابعاد و ذو وجوه باشند و بتوانند کارهای بزرگ انجام دهند و ایشان هم به جهت مطالعاتشان در مقطع کارشناسی و بعد بهخاطر درگیری کشور در جنگ تمامعیار اقتصادی بهصورت جدی در این فضا وارد شدند و در مباحث اقتصادی تمرکز ایشان بر مباحث شناختی اقتصادی بود؛ یعنی تحلیل اقتصاد و رویدادهای اقتصادی از منظر باورهای عمومی و باورها و شناختهایی که در ذهن مردم و جامعه اقتصادی که از مردم و همه فعالان اقتصادی شکل میگیرد، تشکیل میشود.
در ادامه بد نیست به حوزه معماری اشاره کنم که ایشان بهشدت به حوزه معماری علاقهمند بودند، در بحث باستانگرایی و تاریخ باستان مطالعات خیلی خوبی داشتند، همچنین در بحث مطالعات فضای بینالملل آشنایی بسیار عمیقی با کشورهای اسلامی، کشورهای جهان جغرافیای سیاسی جهان از جمله هندوستان داشتند، در این زمینه افرادی که با ایشان کار میکردند و در جریان مطالعات ایشان هستند.
دیدگاهتان را بنویسید