ایثار، مقاومت و عظمت شهدا چراغ راهی در مسیر آزادی و عدالت
نویسنده: سمیه مشهود بیدگلی | ایثار، مقاومت و عظمت شهدا چراغ راهی در مسیر آزادی و عدالت
مقدمه
در دنیایی که ظلم و استبداد روزافزون است، مفهوم مقاومت به عنوان یک نیاز حیاتی و بنیادی برای حفظ کرامت انسانی اهمیت ویژهای پیدا میکند. شهدا و فرماندهان مقاومت، با باورهای عمیق توحیدی و اعتقاد راسخ به اسلام ناب و ولایت فقیه، نه تنها در میدانهای نبرد بلکه در حوزه اندیشه و اخلاق، الگویی جاودان برای نسلها هستند. این یادداشت با نگاهی به شخصیتهای بزرگ مقاومت چون شهید قاسم سلیمانی و سایر شهدای والامقام، اهمیت مقاومت، شهادت و ایمان استوار در راه ساختن جامعهای عادل و پایدار را بررسی میکند.
مقاومت و مسئله کرامت آدمی در برابر ظلم و ستم
مقاومت، یک ضرورت حیاتی است که برای دفاع از کرامت انسان در برابر ظلم و ستم لازم و اجتنابناپذیر است. این باور، محور اصلی اعتقادات و رویکردهای عملی شهدای مقاومت را تشکیل میدهد و در تمامی فعالیتهایشان ملموس بود. مبارزات آنان فقط جنبشی نظامی نبود، بلکه بر پایه جهانبینی توحیدی، ایمان عمیق به اسلام ناب و ولایت فقیه استوار بود. آنان با تلفیق علم، ایمان، اخلاص و شجاعت، توانستند جبهه مقاومت را در منطقه شکل دهند و پیش ببرند. این ستارههای درخشان نه تنها از نور و درخشندگیشان کاسته نشده، بلکه چراغ راهی شفاف برای نسلهای بعدی شدهاند.
شهدای مقاومت، در صفحات تاریخ، به عنوان الگوهای بیبدیل در حوزه ایدئولوژیک و معنوی، نمادهای جاودان جنبشهای مقاومت در سراسر جهان هستند. از جمله این شهدا، سردار قاسم سلیمانی است که با تکیه بر بنیانهای مستحکم ایدئولوژیک و سلوک معنوی بینظیر، نقش محوری در تقویت جبهه مقاومت ایفا کرد. او نه تنها در عرصه نظامی، بلکه در حوزه اندیشه و عمل، الگویی بینظیر برای نسلهای کنونی و آینده بود. میراث بزرگ او، در ترویج ارزشهای اسلامی، عدالتخواهی و مبارزه با ظلم، همچنان چراغ فروزانی است که راه مبارزه با ستم و دفاع از حقوق مظلومان در سراسر جهان را روشن میکند.
دیدگاه بلندآوازه ایشان درباره شهادت، نه تنها سبب استقامت در سختترین شرایط میشد، بلکه فرهنگ ایثار و فداکاری را در جامعه ترویج داد و آرمانهای انقلاب اسلامی را در حافظه تاریخی جاودانه ساخت. درک شخصیتهای بزرگ این مسیر، برای ادامه راه مقاومت و تحقق آرمانهای عدالتطلبانه و اسلامی در منطقه و جهان ضروری است. ایشان معتقد بودند که شهدا، محور عزت و کرامت هستند و برای همیشه به دریای بیانتهای خداوند متصلاند. احترام و آشنایی نسلهای آینده با آنان، وظیفه ماست، چون فرزندان شهدا هستند و باید مورد توجه خاص قرار گیرند.
در وصیتنامه سردار دلها، یکی از محبوبترین پیامها، تأکید بر همبستگی و حمایت از انقلاب و نظام اسلامی بود. ایشان ریشههای فکری و اعتقادی خود را بر مبنای اسلام ناب، مکتب تشیع و آرمانهای امام خمینی (ره) بنیان نهادند؛ مبانیای که تنها یک ساختار نظری نبود، بلکه محرک و راهنمایی برای تمامی میدانهای مبارزه به شمار میآمدند. سردار سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، نه تنها استراتژیست نظامی، بلکه ایدئولوگ برجستهای در حوزه مقاومت بود. او بر ضرورت وحدت امت اسلام تأکید میکرد و باور داشت که اختلافات مذهبی و قومی نباید مانعی در برابر اتحاد مسلمین باشد.
تلاشهای بیوقفه او در حمایت از مظلومان و گروههای مقاومت در منطقه، نقش حیاتی در تقویت جبهه مقاومت و ایجاد توازن قوا در برابر سلطهگران جهانی داشت. او همواره در جهت ایجاد یک جبهه قدرتمند و متحد در مقابل امپریالیسم و صهیونیسم تلاش میکرد و هرگز از ایثار و فداکاری دست نکشید. نگاه او، مملو از محبت و عطوفت پدرانه بود که دلهای کوچک و بزرگ را تسخیر میکرد. ارادت خاصی به امام (ره) و رهبر معظم انقلاب داشت و معتقد بود اسلام، پشتوانه اصیل ملت ایران است؛ امری که راه نجاتبخش ملت و محور هویت ایرانی محسوب میشود.
در پایان، تأکید بر وحدت مسلمانان و حفظ خیمه ولایت، اصلی است که سردار سلیمانی همیشه بر آن تأکید میکرد. او هشدار میداد که اگر این خیمه آسیب ببیند، نه تنها کشور، بلکه تمام ارزشها و مقدسات دچار خطر خواهد شد. لذا، راه و روش این بزرگمردان، چراغ راهی است برای تمامی نسلهای آینده در مسیر عدالت، آزادی و عزت اسلام.
نتیجهگیری
شهدای مقاومت و رهبران بزرگ این مسیر، نماد ایثار و فداکاریاند که با اعتقاد و ایمان عمیق، چراغ راه ملتهای مظلوم و جنبشهای آزادیبخش شدهاند. پیام آنان، نه تنها بر حفظ ارزشهای اسلامی و آرمانهای انقلاب، بلکه بر ضرورت وحدت و هماهنگی امت اسلام در برابر دشمنان مشترک تأکید دارد. ادامه راه این چهرههای بزرگ نیازمند شناخت عمیق از منش و اهداف آنان است و باید بر مبنای میراث ارزشمندشان، به سوی عدالت، استقلال و عزت گام برداشت.
دیدگاهتان را بنویسید